امتياز اعضای بازی سنتر به عناوین پلتفرم PC

  • Thread starter Thread starter Meysam
  • تاریخ آغاز تاریخ آغاز

Meysam

کاربر سایت
سلام
تو اين تاپيك مي خوايم نظر شما و امتيازي رو كه به هر بازي ميديد مشخص كنيم تا شايد بتونيم بهترين بازي رو تو هر ماه يا سال با نظر خودمون انتخاب كنيم
پايين ترين امتياز 0
بالاترين امتياز 10
همراه نظر ( خواهشمند است نظر کارشناسانه باشه )

اینم بازی های سری 1 : ( تا تاریخ 5 مهر )

Wolfenstein
Wanted Weapons of Fate
Left 4 Dead


Bionic Commando
Call of Juarez Bound in Blood
Street Fighter IV

جواب لیست امتیازات سری اول :


امتیاز اعضای بازی سنتر به عناوین PC


اینم بازی های سری 2 ( با تشکر از میثم ) تا تاریخ 20 مهر :

Batman Akham Asylum
Resident Evil 5
Mini Ninja
NFS: SHIFT
Red Faction Guerilla
Darkest of days
Section 8
overlord 2
ARMA II
Trine
X-Men Origins: Wolvorine

جواب لیست امتیازات سری دوم :


امتیاز اعضای بازی سنتر به عناوین PC

اینم بازی های سری 3 : ( تا تاریخ 28 مهر )

Assassin's Creed
Bioshock
Brothers In Arms 3
Crysis
Crysis Warhead
Dark Sector
Dead Space
Far Cry 2
F.E.A.R 2
Gears of War
GTA IV
GRID
Mirror Edge

لیست امتیازات سری سوم :

امتیاز اعضای بازی سنتر به عناوین PC

بازیهای سری 4 ( تا تاریخ 5 آبان )

Splinter Cell: Double Agent
STALKER: Shadow of Chernobyl
STALKER: Clear Sky
Call of Duty 4
Call of Duty: World At War
Fallout 3
H.A.W.X
Resident Evil 4
Prince of Persia 2008
Burnout: Paradise
Mass Effect
Devil May Cry 3
Devil May Cry 4
Pro Evolution Soccer 2009
Colin Mac Rae: Dirt
Silent Hill: Homecoming

لیست امتیازات سری چهارم :

امتیاز اعضای بازی سنتر به عناوین PC
 
Last edited by a moderator:
Geow4
یک بازی بشدت معمولی، با یک شخصیت پردازی و داستان معمولیتر ولی با رنگ ولعاب خوب، بابا الان دیگه 10 سال پیش نیست که گیم پلی بازی همونه -___- یعنی فقط گرافیک بازی رو ارتقا دادن، هر اسلحه جدیدی که هم طراحی کرده بودن بیشتر از 30 تا خشاب نداشت بعد باید مینداختیش دور=)):)):| وارد اکت 3 شدم، دیدم انچنان چند تا از مارمولک ها جهش یافتن و بازی حالت سینماتیک بهش داد گفتم الان یکی از باس های بازی است دید م نخیر :| 3 اکت بازی فقط یک شکل ربات کشی بود=)):| بعد اون هم با یکیم تغییر در لوکاست ها بازی تموم شد:)):))<:-P:D
نمیدونم نمره چند به بازی بدم
نه داستان خوبی داشت
نه شخصیت پردازی خوبی داشت
گیم پلی اش هم گیم پلی ده سال پیش است
نه باس فایت خوبی
ولی الحق گرافیک و کیفیت فنی خوبی داشت، بالاتر از هر چی بازی تا حالا واسه PC ساخته شده
وقتی وارد مراحل جنگلی و خانه ای که گیاه روییده بود توشون هم کمی یاد کراسیس 3 افتادم.
در کل 6/10 براش خوبه.
 
آخرین ویرایش:
Evil Within 2 : 8.0
اول اینکه کارگردان شماره دو میکامی نیست ولی نظرات و تهیه کنندگی میکامی روی گیم تاثیر لازم رو گذاشته و تیم سازنده با همون فرمون شماره اول جلو رفتن و بازیی که میکامی بسازه مطمئنا تموم کردنش لذت داره کلا این یه قانونه در مورد بازی هاشه . خیلی بعیده کسی این بازی یا نسخه قبلی رو بازی کنه ولی ازش خوشش نیاد. حتی با وجود داستان قره قاتیی مثل این بازی یا نسخه قبلش. داستانی که واقعا نفهمیدنش هیچی از کیفیت بازی کم نمی کنه عین بقیه بازی های میکامی :D . البته بد برداشت نشه منظور از این جمله این نیست که داستان کاملا بی ارزشه بلکه داستان فقط بهونه است برای انجام بازی و الا اینکه آخر داستان چی میشه رو همه حدس می زنیم و مثلا مردن فلان کاراکتر ما رو شوکه نمی کنه. داستان یه چیز معمولی و در عین حال خفنه! :D یعنی کسی که بازی های قبلی میکامی رو رفته باشه کاملا باهاش آشناست (مگه کسی داریم که مثلا رزیدنت 4 رو نرفته باشه اونم شونصد بار!) فقط اینجا دیگه خبری از جیگر و دل و قلوه های رزیدنت 4 نیست :D یعنی ظاهر کاراکتر ها هم عین دیالوگ هاشون داغونه و دیگه یه خانوم قد بلند با لباس مجلسی قرمز توش ماموریت نمیره :D (من از نوجوانی وقتی ایدا رو توی رزیدنت 4 میدیدم یاد خانوم قرمز پوش ماتریکس میفتادم و چقدر این دو تا شبیه هم هستن :D و چقدر سازندگان این دو کاراکتر هدف یکسانی در طراحی این دو توی دنیای مجازی داشتن!:D جفتشون دو تا کاراکتر درست کردن با لباس بی ربط به اون محیط! :D)
Ada_wong.png download (2).jpg
در کل داستان شماره دوم یه داستان ساده تر و بدون پیچ و خم هست برعکس شماره اول که واقعا گیج کننده بود و بعد از اتمام بازی هم بازیکن نمی فهمید که چی به چیه! هم میشه داستان اول رو بهتر دونست به خاطر همون ابهاماتش که جذابیت بازی رو بیشتر می کرد و هم میشه گفت داستان دو سر راسته و گیجت نمی کنه ولی خب در کل من شماره اول و داستانش رو بهتر ازین شماره می دونم.
حالا از داستان که بگذریم گیم پلی بازی واقعا اسمش میکامی سیستم یا بهتر بگم کپکام سیستمه. دقیقا هر چی توی رزیدنت اویل و شماره اول این بازی دیدیم اینجا هم همونه و البته با جزییات بیشتر و پیشرفته تر. کسایی که طرفدار این بازی ساز و کپکام قدیم باشن کاملا با بازی راحت هستن و همه چیز براشون واضحه.عجب سیستمی هست این سیستم که واقعا عمر نداره و کهنه نمی شه. با اینکه خودم دوست دارم میکامی یه تجدید نظری بکنه توی بازی سازیش ولی بازم این فرمول رو دوست دارم ولیکن باید گفت که کسی که مثل من تقریبا اکثر بازی ها کپکام رو توی نسل های پیش رفته یه مقداری شاید اون ذوق و شوق رو برای رفتن اویل ویژین نداشته باشه( مثل شوقی که بارلاگ توی من با GOW جدید درست کرده لامصب عجب چیزی ساخته خدا پدر و مادرش رو بیامرزه. اصلا نمی شه این بازی رو رها کرد از بس کامله) و مثل من تیکه تیکه بین بازی های دیگه اویل ویثین رو بره ولی بازم ازش لذت ببره.
خوبی بازی اینه که مهمات کمتری نسبت به بازی های این سبکی در اختیار بازیکن قرار میده آپگریت ها هم همه کامل نمی شن و اشتیاق واسه دور بعد بازی کردن هم وجود داره ولی اگه مثل من یه زره خسته شده باشید و کلی بازی دیگه واسه رفتن دارید بعید می دونم دوباره برگردید به این بازی. ولی واسه کسایی که تازه توی این نسل با این سیستم آشنا شدن اویل ویثین عین یه مورفین می مونه که بدجور آرومشون می کنه و عطششون رو واسه بازی می خوابونه. از نظر تنوع اسلحه ها نسبت به شماره اول یه مقدار متنوع تر شدن ولی تقریبا همون ترکیب شماره 1 هست
اگه دو شماره رو بازی کرده باشید شماره اول و محیط هاش خیلی شبیه به RE4 هست و بازی به شدت به اون بازی شبیه هست ولی این بازی یه مقداری ترکیبش عوض شده و محیط های بازی خیلی بزرگ تر شدن که قابلیت رفت و آمد داره و یه چاشنی اپن ورلد به خودش گرفته که نکته مثبت و خوبی هست.
المان های مخفی کاری چیزی هست که توی این نسخه خیلی پر رنگ شده و آپگریت های مخصوص به این بخش خیلی توی بازی می تونه توی پیشروی بازی کمکتون بکنه. من که اول از همه این بخش رو تکمیل کردم و بعد سراغ آپگریت کردن ویژگی های دیگه سباستین رفتم.
بازی یه مقداری از نظر طراحی و ایجاد اون فضاهای ترسناک نسبت به نسخه اول ضعیف تر کار شده که البته بزرگ بودن محیط ها خودش باعث اینکار میشه. از نظر طراحی دشمن های بازی خوب کار شده و تنوع خیلی خوبی دارن ولی خب طراحی های شماره اول بخصوص توی باس ها واقعا بهتره و حس ترس رو به شدت القا می کرد جوری که وقتی دوباره توی شماره 2 یه سری از باس های شماره اول برمیگردن واقعا اون ترس خاصی که توی اونها بود براتون تکرار میشه. میکامی استاد ایجاد یه همچین فضاهایی هست که البته تلاش تیم سازنده نسخه دوم هم قابل تحسینه و چیزی از ارزش هاشون کم نمی کنه! :D
از نظر طراحی کلی مراحل به نظرم شماره دوم از 1 بهتر کار شده ولی خب فضاسازی های نسخه اول بهتره و ترسناک تر
از بعد فنی اویل ویثین روی پی سی واقعا ضعیفه. شماره اول رو که با موتور id Tech 5 ساختن و کلی مشکل داشت و اینبار هم از همین نسخه ولی خب یه نسخه خاص مخصوص به خودشون که اسمش رو استم گذاشتن استفاده کردن که به همون گندی نیست ولی چندان تعریفی هم نداره. با وجود کیفیت بازی های این نسلی اویل ویسین توی بخش فنی واقعا نمره خوبی نمی گیره و بازی به دلیل ضعیف بودن گرافیک در اکثر زمینه ها به شدت بد اجرا میشه و فقط سیستم های های اند از عهده بازی برمیان که یه مقدار عجیبه. شاید در ظاهر اویل ویثین با یه کور آی 3 و گرافیک 560 هم باید بالای 30 فریم اجرا بشه ولی در عمل خیلی بیشتر از این حرفا نیاز به سخت افزار داره. کلا وقتی هم بازی رو انجام میدید زیاد حس بازی این نسلی رو ندارید و گرافیک بازی تاریخ مصرف گذشته به نظر میاد.
در آخر اینو می شه گفت که اویل ویسین 2 یه بازی جذابه که تا انتها جذابیتش رو حفظ می کنه و نمیزاره ریتم بازی کند یا حوصله سر بر بشه. همیشه جا برای پیشروی توی بازی دارید حتی زمانی که بازی رو تمام می کنید و این خودش ارزش بازی رو دو چندان می کنه ولی سیستم گیم پلی بازی دیگه برای خیلی از طرفداری بازی های این سبکی تکراری شده و اون جذابیت رو نداره. دنبال داستان هم توی بازی نباشید چون چیز زیاد جذابی گیرتون نمیاد. بهرحال یه بار حتما امتحانش کنید.
 
Valkyria Chronicles
Valkyria-Chronicles-PC.jpg

9/10​
اگه شما هم مثل من انیمه فن هستین و برای یه داستان و گیم پلی خوب بیشتر از داشتن گرافیک خفن ارزش قائل هستین پس این بازی برای شما ساخته شده. من خودم زیاد اهل سبک اکشن سوم شخص تاکتیکال نوبتی نقش آفرینی نیستم ولی به نظرم انتخاب این سبک برای این بازی بهترین کار ممکن بوده و در واقع بازیساز با این کار به شما این احساس رو القا میکنه که واقعاً هدایت یه جوخه رو برعهده دارین و باید در عین اینکه برای دستیابی به اهداف ماموریت تلاش میکنین حواستون به چینش نیروها و راه های مقابله با هجوم نیروهای دشمن هم باشه چون در این بازی هر گونه اشتباهی ممکنه به از دست دادن سربازهای مورد علاقتون و یا حتی بدتر شکست کامل ماموریت منجر بشه. در زمینه گرافیک این بازی صاحب سبک هست... ترکیبی از طراحی با مداد و رنگ آمیزی با آبرنگ (که در intro بازی هم نمونه ای از آن نمایش داده می شود) باعث شده که حتی بعد از گذشت 10 سال هم گرافیک این بازی همچنان تازگی خودش رو حفظ کن. و اما داستان که نقطه قوت اصلی بازی هست، با وجود یکسری گرایشات سیاسی (که چندان هم مهم نیست) بسیار زیبا و بیاد ماندنی هست و در زمینه شخصیت پردازی به خوبی رسالت خودش رو انجام میدهد و به اکثر شخصیت های بازی پرداخته میشه و آمال، انگیزه ها و جنب های انسانی اونا رو به نمایش میذاره. من بازی رو با زیرنویس انگلیسی و صداگذاری ژاپنی انجام دادم و به شما هم پیشنهاد میکنم که حتماً سعی کنید این بازی رو تجربه کنین.​

Ni No Kuni II
Ni-no-Kuni-II_08-08-17_Top.jpg

8.5/10​
سبک بازی تلفیقی از اکشن نقش آفرینی سوم شخص، استراتژی ریل تایم و مدیریت شهر سازی هست. داستان بازی در مورد شاهزاده ای هست که پس از رونده شدن از سرزمین خودش تصمیم میگیره که کشوری جدید تاسیس کنه و کشورهای دیگه رو با خودش متحد کنه (البته این وسط یه مسائلی هست که یه ذره جای بحث داره مثلاً اینکه برای پیدا کردن سرزمین برای تاسیس کشور جدیدش به به سرزمین دیگه تجاوز میکنه و ساکنان اصلی اونجا رو بیرون میکنه و ... :D). صداگذاری بازی خیلی خوب انجام شده ولی متاسفانه برای دیالوگ های خارج از کات سین ها روش نسخه های قدیمی زلدا رو در پیش گرفتن به اَ و اوو و آریگاتو و سوننا و... بسنده کردن که البته با این حجمی از دیالوگ که داستان اصلی و داستان های فرعی دارن نمیشه هم به بدبخت ها خرده گرفت. گیم پلی بازی خیلی خوبه و جای پیشرفت زیادی داره ولی به این خاطر که در اوایل بازی سفر کردن از یه نقطه به نقطه بعدی زمان زیادی رو از بازیکن میگیره و در این میان خواسته یا ناخواسته با دشمنان زیادی هم باید مبارزه کنین کم کم تازگی خودش رو از دست میده و از اواسط بازی دیگه حالتی ملال آوری به خودش میگیره. گرافیک بازی حالت انیمه گونه ای داره که البته با همچین داستان، فضاسازی و دنیایی نمیشد هم از گرافیک ریل تایم استفاده کرد و از این نظر کاملاً کار درستی کردن. و اما میرسیم به بهترین بخش بازی که همون ساخت و توسعه پادشاهی جدید خودتون هست که به حدی این مورد خوب و جذاب درست شده بود که حتی تا چند روز من فقط درگیر این بخش بودم و باقی بازی رو رها کرده بودم. البته سه تا ایراد هم در این زمینه باید به بازی بگیرم: اول اینکه در همچین بازی ای که برای هر نکته کوچک و بزرگی حداقل یکی دو صفحه tutorial گذاشتن (به حدی که دیگه آزار دهنده میشه) در مورد یکی از مهمترین بخش های بازی یعنی Swift Solution هیچ توضیحی ندادن و بازیکن کاملاً شانسی باید به وجودش پی ببره. ایراد دوم اینه که تا بعد از اتمام داستان اصلی به هیچ وجه نمیتونید پادشاهیتون رو به لول آخر برسونین. و ایراد آخر هم اینکه حتی بعد از رسیدن به لول آخر هم عملاً هیچ اتفاقی خاصی نمیوفته و این احساس بهتون دست میده که ساعت هایی که صرف پیدا کردن شهروند و توسعه شهرتون کردین همگی به هدر رفتن. خلاصه صرفنظر از یکسری ایرادی که اشاره کردم این بازی واقعاً ارزش بازی کردن داره و به همگی پیشنهادش میکنم.​


Final Fantasy VIII
3656front-47575.jpg

8.5/10​
واقعاً خیلی هنر میخواد که بدون استفاده از صداگذاری و صرفا با موسیقی و گرافیکی که هیچی توش معلوم نیست بتونی احساسات شخصیت ها رو به مخاطب انتقال بدی. البته من این بازی رو با شبیه ساز بازی کردم چون نسخه پی سی مشکلات فراوانی داشت ولی بعد از بازی کردنش بازم به این موضوع ایمان آوردم که چیزی باعث ماندگار شدن یه بازی میشه گرافیک خفنش نیست. داستان بازی با اینکه از یه جایی به بعد دیگه منطق خودش رو از دست میده و توئیست های خیلی ناگهانی و بی ربطی پیدا میکنه ولی همچنان به اندازه ای جذابیت داره که مجبورتون کنه تا آخر بازی رو ادامه بدین. موسیقی یکی از نقاط قوت این بازی هست و به خوبی جای کمبود صداگذاری برای شخصیت ها رو پر میکنه و در لحظاتی حتی بازیکن رو غرق در خودش میکنه. گیم پلی پیچیدگی های خیلی زیادی داره و حتی بعد از اتمام بازی هم ممکن خیلی از قابلیت های بازی رو اصلاً ندیده باشین و جالب اینجاست که بازی کم کم شما رو مجبور میکنه که از این قابلیت ها استفاده کنین و برای مثال خود من که (با وجود اینکه برام خیلی تکراری و ملالت آور شده بود) فقط از اتک های معمولی و گاردین ها استفاده میکردم ولی با پیشروی در داستان ناچاراً با دو گوهر به نام های Magic Junction و Limit Break آشنا شدم که البته باعث چند برابر شدن جذابیت بازی برای من و ایجاد انگیزه دو چندان برای اتمام این بازی شد. خلاصه کلام اینکه اگه هنوز سراغ این بازی نرفتین بهتره هر چه زودتر دست به کار بشین.
 
Hellblade: Senua's Sacrific : 5.0
HB_Poster_Website_Header-539x303.jpg


حقیقت اینه که نینجا تئوری متاسفانه استدیوی قویی در خلق گیم پلی بازی ها نیست و کسایی مثل من که تقریبا همه بازی هاشون رو بازی کردن می دونن که این استدیو داستان های خوبی توی دنیای بازی تعریف کرده ولی هیچ موقع هیچ کدوم از بازی هاشون نتونسته توی گیم پلی ملت گیمر رو ارضا کنه. همیشه هم مشکل گیم پلی بوده و هست از هونلی سورد پلی 3 گرفته که واقعا دوسش دارم تا بعدش Enslaved و بعدشم DMC که البته آخری باز توی فرمول گیم پلی موفق تر از بقیه است ولی بازم بی نقص نیست. و اینکه عاشق این مدل کاراکتر هست ماله بازی هاشون! یعنی قیافه سه تا کاراکتر هوینلی سورد و Enslaved و هل بلید خیلی شبیه همن:دی
این بار بازیشون یه بازی مستقل هست که کلی هم روش تبلیغ کردن اوایل ساختش و به نظر من بعدش توش موندن که دقیقا باهاش چکار کنن؟؟؟!؟ و رسیدن به اینکه بازی رو به این شکل در بیارن. آشفتگی و ناهمگونی کات سین ها با حضور کاراکتر های واقعی و ترکیب فیلم و کاراکتر سه بعدی سنوا گرفته تا سیستم فلج گیم پلی بازی! هل بلید یه بازی آشفته است که واقعا از سر ناچاری به نظرم به این شکل در اومده و اصلا بعید می دونم قصد سازنده ها از اول ساخت این مدل بازی بوده . شایدم بوده و من اشتباه می کنم. دوربین بازی عجیب و غریبه و اصلا استاندارد نیست اونم برای یه بازی نیمه ادونچر چون ادعای سازنده ها مبنی بر کمبت بازی که کاملا تو زرد از آب در اومده و واقعا کمبت بازی ضعیفه و فقط بخش ادونچر بازی قابل هضمه که اونم با دوربین تنگ و محدود بازی خیلی وقتا روی اعصابتون رژه میره.
داستان بازی که در مورد یه دختر معلول عقلیه! از اول تا آخرش با خودش درگیره و داره داد و فریاد می کنه و همیشه هم ناامید و بدبختانه گریه میکنه چون نه باباش دوسش داره و نه خانوادش . ننه مرده شم ولش کرده و یکی هم مثل دیلیان که شده مثلا همسرش یا دوست پسرش( اونم احتمالا از سر ترحم) مرده و این بدبخت چون عالم و آدم ازش بدشون میاد و بهش گفتن بد شگونی و گمشو برو ازینجا کلا داغونه! و دائم با خودش حرف میزنه و 60 نفر دیگه هم دارن همزمان توی کلش آخرین تیکه های مغزش رو میخورن! :دی این چیزی هست که واقعا سازنده ها نشون میدن و اینقدر بد بازی تعریف میشه و اینقدر قره قاتی و مثلا روانسناختانه( !!!) ( شما بشنوید و باور نکنید) است که واقعا همیشه روی اعصابتونه که کی میشه از شر این دختره و مشکلاتش خلاص ببشید. حالا یه موقع یکی مثل ارنوفسکی با فیلم هایی مثل مادر و بلک سوان میره روی مختون که باز دلیل داره وکلی حرف داره و داستان منطقی براتون تعریف می کنه ولی هل بلید یه داستان قره قاتی داره و چونکه داستان یه دختر روانی داره تعریف میشه پس میشه هر غلطی توش کرد و کل داستان رو به گند کشید جوری که گیمر براش زره ای اهمیت نداره که چه بلایی سره این دختره میاد! این دقیقا طرز تفکر سازنده ها بوده چون واقعا هیچی از داستان و دلایل ایجاد صحنه های قره قاتی و درگیرکننده سنوا با خودش رو نمی فهمید و مطمئن باشید که هر چقدر هم دقت کنید هیچ سرنخ یا ارتباطی میان مراحل پیدا نمی کنید! نینجا تئوری توی داستان یه زره خوب بود که اونم توی هل بلید یه تر اساسی زده و خوب چون داستان روانشناختانه سایکیک روانپریشی هست پس احتمالا بخاطر این همه لغت روانی خوبه و بایدم یه بازی روانی همین جور قره قاتی و بی نظم و بی در و پیکر باشه چون ذهن یه انسان معلول عصبی همین شکلیه! واقعا راحت از زیر کار میشه با این توجیه در رفت!

گیم پلی بازی بدترین فرمولیه که تا بحال دیدید. کند حوصله سر بر و خسته کننده و تنها نوری که از ظلمت هل بلید به صورتتون می تابه یه چند تا پازله اونم اینقدر که تکرار میشه حالتون رو بهم می زنه. سازنده ها انگار خودشون از بیماری بی ایده ای و بی هنری رنج میبرن! اصلا کل بازی رو اینقدر ساده طراحی کردن که آدم می مونه این همه آدم این همه وقت درگیر ساخت یه همچین بازی ساده ای که سرو ته گیم پلیش رو میشه توی یه خط هم اورد بودن؟ یعنی نتونستن 4 تا ایده درست کنن و یه زره بازی رو متنوع کنن و حداقل حل کردن معماها رو توی طول بازی تغییر بدن؟! واقعا فقط بازی با دوربین و پیدا کردن زاویه دوربین اینقدر جذابه که ادم 10 ساعت از عمرشو بزاره پاش؟؟ یا دائم صفحه رو تار کنی یا شلوغ کنی و بگی بدو تا برسه به چک پوینت بعدی دیر برسی مردی! و هر بار این ایده ها رو چندین و چند بار تکرار کنی؟ بعد هم خیلی از جاها اینقدر کند کنی راه رفتن رو تا وقت بگذره و صبر بازی کن لبریز بشه که چی؟ که اتمسفر بازیت بهتر بشه یا اینکه تایم تموم کردن بازیت طولانی تر بشه؟؟ بارها از خودتون و سازنده ها می پرسین که چرا این نمی دوه!؟؟! وقتی که می تونه بدوه چرا نمیزاری توی حل کردن پازل بدوه تا اینکه سریع تر زاویه کوفتی مد نظرت رو پیدا کنیم شرت رو کم کنیم؟ نمیزاری چون می دونی بعدش چیزی نداری و اگه این رو نمیزاشتی واقعا تایم بازی زیر 5 ساعت نمی شد؟ حتی شایدم 2-3 ساعت؟ بازی اینقدر گاها کند و حوصله سر بر میشه که میخوای چنگ بندازی به صورتت! واقعا این اتفاق میفته :دی
مبارزات بازی هم که لایت اتک و هوی اتکه و فرمول ضد حمله تمام! کلش همینه. هیچ چالشی هم نداره الا ضد حمله زدن!! با این فرمول کل مبارزات حوصله سر بر بازی رو تمام می کنید. حتی یه زره هم هیچ کدومشون با دیگری فرق نداره فقط نوع حملات دشمن ها با هم فرق داره اونم کلا 6-7 مدل بیشتر نیستن و کامل یاد می گیرید. اوایل بازی از مبارزات خوشتون میاد ولی وقتی میرید جلوتر می بینید که هیچ فرقی نمی کنن و فقط تعداد دشمن ها هر دفه بیشتر و بیشتر میشن! یعنی اواسط بازی بالا میارید ازین سیستم اینقدر که تکرار میشه و تغییری احساس نمی کنید!اوق
اسم بازی بیشتر hellblade your mind's sacrifice or your mind punishment می خوره تا اینی که فداکاری سنوای نونوا باشه آخه اونی که فداکاری می کنه ماییم که وقت و اعصابمون رو پای زباله شما فدا می کنیم. والا :دی
اگه واقعا از جونتون سیر شدید و وقتتون رو هم از سر راه آوردید هل بلید رو تجربه کنید! :دی و الا انگری برد بازی کنی ازین بازی والا مفید تره تمام



 
Hellblade: Senua's Sacrific : 5.0
View attachment 87658


حقیقت اینه که نینجا تئوری متاسفانه استدیوی قویی در خلق گیم پلی بازی ها نیست و کسایی مثل من که تقریبا همه بازی هاشون رو بازی کردن می دونن که این استدیو داستان های خوبی توی دنیای بازی تعریف کرده ولی هیچ موقع هیچ کدوم از بازی هاشون نتونسته توی گیم پلی ملت گیمر رو ارضا کنه. همیشه هم مشکل گیم پلی بوده و هست از هونلی سورد پلی 3 گرفته که واقعا دوسش دارم تا بعدش Enslaved و بعدشم DMC که البته آخری باز توی فرمول گیم پلی موفق تر از بقیه است ولی بازم بی نقص نیست. و اینکه عاشق این مدل کاراکتر هست ماله بازی هاشون! یعنی قیافه سه تا کاراکتر هوینلی سورد و Enslaved و هل بلید خیلی شبیه همن:D
این بار بازیشون یه بازی مستقل هست که کلی هم روش تبلیغ کردن اوایل ساختش و به نظر من بعدش توش موندن که دقیقا باهاش چکار کنن؟؟؟!؟ و رسیدن به اینکه بازی رو به این شکل در بیارن. آشفتگی و ناهمگونی کات سین ها با حضور کاراکتر های واقعی و ترکیب فیلم و کاراکتر سه بعدی سنوا گرفته تا سیستم فلج گیم پلی بازی! هل بلید یه بازی آشفته است که واقعا از سر ناچاری به نظرم به این شکل در اومده و اصلا بعید می دونم قصد سازنده ها از اول ساخت این مدل بازی بوده . شایدم بوده و من اشتباه می کنم. دوربین بازی عجیب و غریبه و اصلا استاندارد نیست اونم برای یه بازی نیمه ادونچر چون ادعای سازنده ها مبنی بر کمبت بازی که کاملا تو زرد از آب در اومده و واقعا کمبت بازی ضعیفه و فقط بخش ادونچر بازی قابل هضمه که اونم با دوربین تنگ و محدود بازی خیلی وقتا روی اعصابتون رژه میره.
داستان بازی که در مورد یه دختر معلول عقلیه! از اول تا آخرش با خودش درگیره و داره داد و فریاد می کنه و همیشه هم ناامید و بدبختانه گریه میکنه چون نه باباش دوسش داره و نه خانوادش . ننه مرده شم ولش کرده و یکی هم مثل دیلیان که شده مثلا همسرش یا دوست پسرش( اونم احتمالا از سر ترحم) مرده و این بدبخت چون عالم و آدم ازش بدشون میاد و بهش گفتن بد شگونی و گمشو برو ازینجا کلا داغونه! و دائم با خودش حرف میزنه و 60 نفر دیگه هم دارن همزمان توی کلش آخرین تیکه های مغزش رو میخورن! :D این چیزی هست که واقعا سازنده ها نشون میدن و اینقدر بد بازی تعریف میشه و اینقدر قره قاتی و مثلا روانسناختانه( !!!) ( شما بشنوید و باور نکنید) است که واقعا همیشه روی اعصابتونه که کی میشه از شر این دختره و مشکلاتش خلاص ببشید. حالا یه موقع یکی مثل ارنوفسکی با فیلم هایی مثل مادر و بلک سوان میره روی مختون که باز دلیل داره وکلی حرف داره و داستان منطقی براتون تعریف می کنه ولی هل بلید یه داستان قره قاتی داره و چونکه داستان یه دختر روانی داره تعریف میشه پس میشه هر غلطی توش کرد و کل داستان رو به گند کشید جوری که گیمر براش زره ای اهمیت نداره که چه بلایی سره این دختره میاد! این دقیقا طرز تفکر سازنده ها بوده چون واقعا هیچی از داستان و دلایل ایجاد صحنه های قره قاتی و درگیرکننده سنوا با خودش رو نمی فهمید و مطمئن باشید که هر چقدر هم دقت کنید هیچ سرنخ یا ارتباطی میان مراحل پیدا نمی کنید! نینجا تئوری توی داستان یه زره خوب بود که اونم توی هل بلید یه تر اساسی زده و خوب چون داستان روانشناختانه سایکیک روانپریشی هست پس احتمالا بخاطر این همه لغت روانی خوبه و بایدم یه بازی روانی همین جور قره قاتی و بی نظم و بی در و پیکر باشه چون ذهن یه انسان معلول عصبی همین شکلیه! واقعا راحت از زیر کار میشه با این توجیه در رفت!

گیم پلی بازی بدترین فرمولیه که تا بحال دیدید. کند حوصله سر بر و خسته کننده و تنها نوری که از ظلمت هل بلید به صورتتون می تابه یه چند تا پازله اونم اینقدر که تکرار میشه حالتون رو بهم می زنه. سازنده ها انگار خودشون از بیماری بی ایده ای و بی هنری رنج میبرن! اصلا کل بازی رو اینقدر ساده طراحی کردن که آدم می مونه این همه آدم این همه وقت درگیر ساخت یه همچین بازی ساده ای که سرو ته گیم پلیش رو میشه توی یه خط هم اورد بودن؟ یعنی نتونستن 4 تا ایده درست کنن و یه زره بازی رو متنوع کنن و حداقل حل کردن معماها رو توی طول بازی تغییر بدن؟! واقعا فقط بازی با دوربین و پیدا کردن زاویه دوربین اینقدر جذابه که ادم 10 ساعت از عمرشو بزاره پاش؟؟ یا دائم صفحه رو تار کنی یا شلوغ کنی و بگی بدو تا برسه به چک پوینت بعدی دیر برسی مردی! و هر بار این ایده ها رو چندین و چند بار تکرار کنی؟ بعد هم خیلی از جاها اینقدر کند کنی راه رفتن رو تا وقت بگذره و صبر بازی کن لبریز بشه که چی؟ که اتمسفر بازیت بهتر بشه یا اینکه تایم تموم کردن بازیت طولانی تر بشه؟؟ بارها از خودتون و سازنده ها می پرسین که چرا این نمی دوه!؟؟! وقتی که می تونه بدوه چرا نمیزاری توی حل کردن پازل بدوه تا اینکه سریع تر زاویه کوفتی مد نظرت رو پیدا کنیم شرت رو کم کنیم؟ نمیزاری چون می دونی بعدش چیزی نداری و اگه این رو نمیزاشتی واقعا تایم بازی زیر 5 ساعت نمی شد؟ حتی شایدم 2-3 ساعت؟ بازی اینقدر گاها کند و حوصله سر بر میشه که میخوای چنگ بندازی به صورتت! واقعا این اتفاق میفته :D
مبارزات بازی هم که لایت اتک و هوی اتکه و فرمول ضد حمله تمام! کلش همینه. هیچ چالشی هم نداره الا ضد حمله زدن!! با این فرمول کل مبارزات حوصله سر بر بازی رو تمام می کنید. حتی یه زره هم هیچ کدومشون با دیگری فرق نداره فقط نوع حملات دشمن ها با هم فرق داره اونم کلا 6-7 مدل بیشتر نیستن و کامل یاد می گیرید. اوایل بازی از مبارزات خوشتون میاد ولی وقتی میرید جلوتر می بینید که هیچ فرقی نمی کنن و فقط تعداد دشمن ها هر دفه بیشتر و بیشتر میشن! یعنی اواسط بازی بالا میارید ازین سیستم اینقدر که تکرار میشه و تغییری احساس نمی کنید!اوق
اسم بازی بیشتر hellblade your mind's sacrifice or your mind punishment می خوره تا اینی که فداکاری سنوای نونوا باشه آخه اونی که فداکاری می کنه ماییم که وقت و اعصابمون رو پای زباله شما فدا می کنیم. والا :D
اگه واقعا از جونتون سیر شدید و وقتتون رو هم از سر راه آوردید هل بلید رو تجربه کنید! :D و الا انگری برد بازی کنی ازین بازی والا مفید تره تمام
متاسفانه شما هیچ جوره فلسفه بازی و داستان بازی رو درک نکردید و با دید اشتباهی به سراغ بازی رفتید شما انتظار زیادی از یـ بازی مستقل داشتید این بازی درواقع با بودجه خیلی محدود و نفرات کم ساخته شد و اصلا قرار نبود به گستردگی که شما فک میکردی باشه فقط همینو بگم که داستان بازی رو رسما با خاک یکسان کردید نمیدونم شاید شما یـ بازی دیگه رو رفتید ؟ بازی صد درصد ضعف های اشکاری تو گیم پلی داره واسه همین متاش باید بشه هول هوش 81 وگرنه خیلی بیشتر از اینا باید میشد ولی نکته مثب بازی دقیقا همون داستان و روایت و لور و جهانی که خلق میکنه که قشنگ با خاک یکسانش کردید . متاسفانه با دید یک طرفه و به قصد کوبیدن بازی رو ادامه دادید دق و دلی گیم پلی بازی سر کل بازی خالی کردید من اینجور احساس میکنم . در کل Hellblade دقیقا از همون بازیایی که صنعت گیمینگ هر از گاهی بهش نیاز داره صنعتی که تو طبقه های بالایی و پرخرجش گهگداری دچاز تکرار و مکررات میشه و امثال نینجا تئوری هایی باید باشن با کمی ریسک کردن و اونم با یـ تیم کوچیک یـ بازی مستقل تو پپوسته ی AAA های پرخرج بسازن ....

پ.ن : در مورد ایده ساخت بازی و کلا تلاش تیم نینجاتئوری پبشهناد میکنم Dev diary های بازی رو که تو چنل youtube بازی هستش رو ببنید فک کنم حدود 50 قسمتی باشه از اون اول کارشون نشون میده تا انتها قشنگ مفهوم حرفای بنده رو درک خواهید کرد ....
 
آخرین ویرایش:
Hellblade: Senua's Sacrific : 5.0
View attachment 87658


حقیقت اینه که نینجا تئوری متاسفانه استدیوی قویی در خلق گیم پلی بازی ها نیست و کسایی مثل من که تقریبا همه بازی هاشون رو بازی کردن می دونن که این استدیو داستان های خوبی توی دنیای بازی تعریف کرده ولی هیچ موقع هیچ کدوم از بازی هاشون نتونسته توی گیم پلی ملت گیمر رو ارضا کنه. همیشه هم مشکل گیم پلی بوده و هست از هونلی سورد پلی 3 گرفته که واقعا دوسش دارم تا بعدش Enslaved و بعدشم DMC که البته آخری باز توی فرمول گیم پلی موفق تر از بقیه است ولی بازم بی نقص نیست. و اینکه عاشق این مدل کاراکتر هست ماله بازی هاشون! یعنی قیافه سه تا کاراکتر هوینلی سورد و Enslaved و هل بلید خیلی شبیه همن:دی
این بار بازیشون یه بازی مستقل هست که کلی هم روش تبلیغ کردن اوایل ساختش و به نظر من بعدش توش موندن که دقیقا باهاش چکار کنن؟؟؟!؟ و رسیدن به اینکه بازی رو به این شکل در بیارن. آشفتگی و ناهمگونی کات سین ها با حضور کاراکتر های واقعی و ترکیب فیلم و کاراکتر سه بعدی سنوا گرفته تا سیستم فلج گیم پلی بازی! هل بلید یه بازی آشفته است که واقعا از سر ناچاری به نظرم به این شکل در اومده و اصلا بعید می دونم قصد سازنده ها از اول ساخت این مدل بازی بوده . شایدم بوده و من اشتباه می کنم. دوربین بازی عجیب و غریبه و اصلا استاندارد نیست اونم برای یه بازی نیمه ادونچر چون ادعای سازنده ها مبنی بر کمبت بازی که کاملا تو زرد از آب در اومده و واقعا کمبت بازی ضعیفه و فقط بخش ادونچر بازی قابل هضمه که اونم با دوربین تنگ و محدود بازی خیلی وقتا روی اعصابتون رژه میره.
داستان بازی که در مورد یه دختر معلول عقلیه! از اول تا آخرش با خودش درگیره و داره داد و فریاد می کنه و همیشه هم ناامید و بدبختانه گریه میکنه چون نه باباش دوسش داره و نه خانوادش . ننه مرده شم ولش کرده و یکی هم مثل دیلیان که شده مثلا همسرش یا دوست پسرش( اونم احتمالا از سر ترحم) مرده و این بدبخت چون عالم و آدم ازش بدشون میاد و بهش گفتن بد شگونی و گمشو برو ازینجا کلا داغونه! و دائم با خودش حرف میزنه و 60 نفر دیگه هم دارن همزمان توی کلش آخرین تیکه های مغزش رو میخورن! :دی این چیزی هست که واقعا سازنده ها نشون میدن و اینقدر بد بازی تعریف میشه و اینقدر قره قاتی و مثلا روانسناختانه( !!!) ( شما بشنوید و باور نکنید) است که واقعا همیشه روی اعصابتونه که کی میشه از شر این دختره و مشکلاتش خلاص ببشید. حالا یه موقع یکی مثل ارنوفسکی با فیلم هایی مثل مادر و بلک سوان میره روی مختون که باز دلیل داره وکلی حرف داره و داستان منطقی براتون تعریف می کنه ولی هل بلید یه داستان قره قاتی داره و چونکه داستان یه دختر روانی داره تعریف میشه پس میشه هر غلطی توش کرد و کل داستان رو به گند کشید جوری که گیمر براش زره ای اهمیت نداره که چه بلایی سره این دختره میاد! این دقیقا طرز تفکر سازنده ها بوده چون واقعا هیچی از داستان و دلایل ایجاد صحنه های قره قاتی و درگیرکننده سنوا با خودش رو نمی فهمید و مطمئن باشید که هر چقدر هم دقت کنید هیچ سرنخ یا ارتباطی میان مراحل پیدا نمی کنید! نینجا تئوری توی داستان یه زره خوب بود که اونم توی هل بلید یه تر اساسی زده و خوب چون داستان روانشناختانه سایکیک روانپریشی هست پس احتمالا بخاطر این همه لغت روانی خوبه و بایدم یه بازی روانی همین جور قره قاتی و بی نظم و بی در و پیکر باشه چون ذهن یه انسان معلول عصبی همین شکلیه! واقعا راحت از زیر کار میشه با این توجیه در رفت!

گیم پلی بازی بدترین فرمولیه که تا بحال دیدید. کند حوصله سر بر و خسته کننده و تنها نوری که از ظلمت هل بلید به صورتتون می تابه یه چند تا پازله اونم اینقدر که تکرار میشه حالتون رو بهم می زنه. سازنده ها انگار خودشون از بیماری بی ایده ای و بی هنری رنج میبرن! اصلا کل بازی رو اینقدر ساده طراحی کردن که آدم می مونه این همه آدم این همه وقت درگیر ساخت یه همچین بازی ساده ای که سرو ته گیم پلیش رو میشه توی یه خط هم اورد بودن؟ یعنی نتونستن 4 تا ایده درست کنن و یه زره بازی رو متنوع کنن و حداقل حل کردن معماها رو توی طول بازی تغییر بدن؟! واقعا فقط بازی با دوربین و پیدا کردن زاویه دوربین اینقدر جذابه که ادم 10 ساعت از عمرشو بزاره پاش؟؟ یا دائم صفحه رو تار کنی یا شلوغ کنی و بگی بدو تا برسه به چک پوینت بعدی دیر برسی مردی! و هر بار این ایده ها رو چندین و چند بار تکرار کنی؟ بعد هم خیلی از جاها اینقدر کند کنی راه رفتن رو تا وقت بگذره و صبر بازی کن لبریز بشه که چی؟ که اتمسفر بازیت بهتر بشه یا اینکه تایم تموم کردن بازیت طولانی تر بشه؟؟ بارها از خودتون و سازنده ها می پرسین که چرا این نمی دوه!؟؟! وقتی که می تونه بدوه چرا نمیزاری توی حل کردن پازل بدوه تا اینکه سریع تر زاویه کوفتی مد نظرت رو پیدا کنیم شرت رو کم کنیم؟ نمیزاری چون می دونی بعدش چیزی نداری و اگه این رو نمیزاشتی واقعا تایم بازی زیر 5 ساعت نمی شد؟ حتی شایدم 2-3 ساعت؟ بازی اینقدر گاها کند و حوصله سر بر میشه که میخوای چنگ بندازی به صورتت! واقعا این اتفاق میفته :دی
مبارزات بازی هم که لایت اتک و هوی اتکه و فرمول ضد حمله تمام! کلش همینه. هیچ چالشی هم نداره الا ضد حمله زدن!! با این فرمول کل مبارزات حوصله سر بر بازی رو تمام می کنید. حتی یه زره هم هیچ کدومشون با دیگری فرق نداره فقط نوع حملات دشمن ها با هم فرق داره اونم کلا 6-7 مدل بیشتر نیستن و کامل یاد می گیرید. اوایل بازی از مبارزات خوشتون میاد ولی وقتی میرید جلوتر می بینید که هیچ فرقی نمی کنن و فقط تعداد دشمن ها هر دفه بیشتر و بیشتر میشن! یعنی اواسط بازی بالا میارید ازین سیستم اینقدر که تکرار میشه و تغییری احساس نمی کنید!اوق
اسم بازی بیشتر hellblade your mind's sacrifice or your mind punishment می خوره تا اینی که فداکاری سنوای نونوا باشه آخه اونی که فداکاری می کنه ماییم که وقت و اعصابمون رو پای زباله شما فدا می کنیم. والا :دی
اگه واقعا از جونتون سیر شدید و وقتتون رو هم از سر راه آوردید هل بلید رو تجربه کنید! :دی و الا انگری برد بازی کنی ازین بازی والا مفید تره تمام



تو منوی بازی یه گزینه‌ای هست بنام Hellblade Feature اگه درست یادم بیاد. اون ویدیو رو ببین نظرت کلا در مورد این بازی عوض میشه.
 
  • Like
Reactions: ce7en44
متاسفانه شما هیچ جوره فلسفه بازی و داستان بازی رو درک نکردید و با دید اشتباهی به سراغ بازی رفتید شما انتظار زیادی از یـ بازی مستقل داشتید این بازی درواقع با بودجه خیلی محدود و نفرات کم ساخته شد و اصلا قرار نبود به گستردگی که شما فک میکردی باشه فقط همینو بگم که داستان بازی رو رسما با خاک یکسان کردید نمیدونم شاید شما یـ بازی دیگه رو رفتید ؟ بازی صد درصد ضعف های اشکاری تو گیم پلی داره واسه همین متاش باید بشه هول هوش 81 وگرنه خیلی بیشتر از اینا باید میشد ولی نکته مثب بازی دقیقا همون داستان و روایت و لور و جهانی که خلق میکنه که قشنگ با خاک یکسانش کردید . متاسفانه با دید یک طرفه و به قصد کوبیدن بازی رو ادامه دادید دق و دلی گیم پلی بازی سر کل بازی خالی کردید من اینجور احساس میکنم . در کل Hellblade دقیقا از همون بازیایی که صنعت گیمینگ هر از گاهی بهش نیاز داره صنعتی که تو طبقه های بالایی و پرخرجش گهگداری دچاز تکرار و مکررات میشه و امثال نینجا تئوری هایی باید باشن با کمی ریسک کردن و اونم با یـ تیم کوچیک یـ بازی مستقل تو پپوسته ی AAA های پرخرج بسازن ....

پ.ن : در مورد ایده ساخت بازی و کلا تلاش تیم نینجاتئوری پبشهناد میکنم Dev diary های بازی رو که تو چنل youtube بازی هستش رو ببنید فک کنم حدود 50 قسمتی باشه از اون اول کارشون نشون میده تا انتها قشنگ مفهوم حرفای بنده رو درک خواهید کرد ....
اتفاقا اون قسمت اینکه شاید من اشتباه کنم رو برای همین نوشتم و این جمله که بهرحال مهم نیست جا مونده! یعنی اینقدر بازی بد ساخته که اصلا مهم نیست هدف سازنده چیه! چرا؟ چون مد شده گند میزنن و یه اش شلم شوربا درست میکنن بعد ۶۰ تا دو دایری میدن که منظور ما این بود! میخوام نباشه وقتی بازیت اینقدر چرته با توجیه چیشو میخوای درست کنی؟ واقعا داستان بی سر و ته و کات سین های بی معنا و مفهوم و مکالمه های بی سر و ته تکراری سنوا با چیزی که معلوم نیست اصلا چیه شد داستان خاص؟ اصلا شما ازین داستان چی فهمیدی؟ واقعا چی؟ اتفاقا شر همچین استدیوهای بی هنری کم بشه بهتره.
ایندی گیم ساخته میشه صد تای یه تریپل آ ارزش بازی کردن داره نمونش تا دلت بخواد زیاده
من تا یه بازی کامل نفهمم و از داستانش چیزی سرم نشه اصلا نظر در موردش نمیدم ولی این بازی فاجعه است فاجعه
مثلا ۳-۴ تا وراج بزاری دمه گوشه گیمر هی شر و ور بگن که مثلا فضا سازیت خاص بشه؟؟ خنده داره واقعا
 
OKAMI HD
810b9a7d61ca62992aebab8333e04c00c76fb8c1.jpg

9/10​
حقیقتش موقع تماشای کات سین ابتدایی بازی مدام به خودم فحش میدادم که اصلاً چرا این بازی رو شروع کردم و دلیلش هم کات سین طولانی و صدای آزار دهنده narrator بود ولی خوشبختانه تونستم تحمل کنم و بعد از حدود یک ساعت بازی کردن کم کم بازی گوهر وجودی خودش رو به نمایش گذاشت و منو به حدی گرفتار خودش کرد که اواخر بازی دیگه عزا گرفته بودم که بعد از تموم شدنش باید چیکار کنم. با اینکه گیم پلی، موسیقی و گرافیک بازی در نوع خودشون بی نظیر هستن ولی این داستان هست که اوکامی رو تبدیل به یکی از بهترین تجربه های گیمری من میکنه. اوکامی با تلفیق افسانه ها و اساطیر ژاپن، پردازش عالی شخصیت ها و پیچیش های داستانی غیرمنتظره داستانی بیاد ماندنی را خلق میکنه و به زیبایی هر چه تمام به پایان میرسونه و از این نظر واقعا خدا رو شکر میکنم که اوکامی در دوران امروزی ساخته نشده و اسیر سیاست های مالی شرکت ها برای تکه تکه کردن و عرضه یک بازی در قالب چند بازی مشابه و جداگانه نشده. واقعاً حیفه که همچین بازی ای رو تجربه نکنین.

Life is STRANGE
1092016_lis-660x330.png

7/10​
به عنوان کسی که یکی از افتخاراتش ادونچر باز بودن در دورانی ـه که همه فقط بازی های اکشن بازی میکردن واقعاً از خودم شرم میکنم که چرا صبرم اینقدر کم بود و سر پیدا کردن اون پنج تا بطری کذایی این بازی رو دراپ کردم:D. البته مشکل از این بازی نیست و کلاً سلیقه من دیگه در طی این چند سال عوض شده و کمتر تمایل به انجام بازی های شبیه ساز راه رفتن دارم، هر چند در نسل جدید نمونه هایی هم بودن مثل Wolf Among Us، The Vanishing of Ethan Carter، What Remains of Edith Finch، Little Nightmares، Observer و خیلی بازی های دیگه که با فضاسازی عالی خودشون تونستن منو تا آخر با خودشون همراه کنن ولی به نظرم هنوزم دوران طلایی بازی های مربوط به زمانی میشه که آثاری مثل Monkey Island، Grim Fandango و Sam & Max در اوج بودن و تنها انگیزه مون از بازی کردنشون فقط شنیدن دیالوگ های بامزه شخصیت ها و گذروندن لحظاتی خوش بدون دغدغه دکمه زنی و انتخاب بین گزینه های مرگ و زندگی شخصیت ها بود. البته امروزه هم همچنان بازی های ادونچری مثل Deponia، Day of the Tentacle یا سری The Dark Eye هستن که به سنت های گذشته پایبند هستن ولی به دلیل عوض شدن سلیقه گیمرها و گرایششون به سمت بازی های دارک تر کمتر به این جور بازی ها توجه میشه و موفقیت چندانی بدست نمیارن. میدونم که این نقدی بر بزای the life is strange نیست و صرفا فقط یه گلایه شخصیه ولی احساس کردم که انصاف نیست که در مورد بازی ای که نیمه تموم رها کردم بخوام نظری بدم.

Detention
header.jpg

9/10​
یکی از ویژگی های شرقی ها که خیلی برام جذابه اینه که اون ها نگاه منحصر بفردی به مرگ، روح، موجودات ماورایی و پاداش و جزای اعمال دارن و این نگاه رو به خوبی میشه در آثار سینماییشون مثل Shutter، Ringo ، A Tale of Two Sisters و... یا بازی های ویدئویی مثل سری Silent Hill و Fatal Frame مشاهده کرد ولی چیزی که تا حالا کمتر بهش توجه شده بود نگاه تایوانی ها به این گونه مسائل بود که در این بازی بخوبی به این مسائل پرداخته شده. متاسفانه از داستان چیزی نمیشه اسپویل کرد ولی مطمئن باشین که از نظر انسجام چیزی از همتای معروف خودش یعنی سایلنت هیل کم نداره. بهترین بخش بازی اما موسیقی اونه که کاملاً مو رو به تنتون سیخ میکنه. امیدوارم شما هم مثل من از انجام این بازی لذت ببرین.
 
اتفاقا اون قسمت اینکه شاید من اشتباه کنم رو برای همین نوشتم و این جمله که بهرحال مهم نیست جا مونده! یعنی اینقدر بازی بد ساخته که اصلا مهم نیست هدف سازنده چیه! چرا؟ چون مد شده گند میزنن و یه اش شلم شوربا درست میکنن بعد ۶۰ تا دو دایری میدن که منظور ما این بود! میخوام نباشه وقتی بازیت اینقدر چرته با توجیه چیشو میخوای درست کنی؟ واقعا داستان بی سر و ته و کات سین های بی معنا و مفهوم و مکالمه های بی سر و ته تکراری سنوا با چیزی که معلوم نیست اصلا چیه شد داستان خاص؟ اصلا شما ازین داستان چی فهمیدی؟ واقعا چی؟ اتفاقا شر همچین استدیوهای بی هنری کم بشه بهتره.
ایندی گیم ساخته میشه صد تای یه تریپل آ ارزش بازی کردن داره نمونش تا دلت بخواد زیاده
من تا یه بازی کامل نفهمم و از داستانش چیزی سرم نشه اصلا نظر در موردش نمیدم ولی این بازی فاجعه است فاجعه
مثلا ۳-۴ تا وراج بزاری دمه گوشه گیمر هی شر و ور بگن که مثلا فضا سازیت خاص بشه؟؟ خنده داره واقعا
محمد جان من به شخصه نقدهات دوست دارم مخصوصا Gears of wsr 4 خیلی دقیق بود صحبت هات واقعا حال کردم
 
  • Like
Reactions: Wander
متاسفانه شما هیچ جوره فلسفه بازی و داستان بازی رو درک نکردید و با دید اشتباهی به سراغ بازی رفتید شما انتظار زیادی از یـ بازی مستقل داشتید این بازی درواقع با بودجه خیلی محدود و نفرات کم ساخته شد و اصلا قرار نبود به گستردگی که شما فک میکردی باشه فقط همینو بگم که داستان بازی رو رسما با خاک یکسان کردید نمیدونم شاید شما یـ بازی دیگه رو رفتید ؟ بازی صد درصد ضعف های اشکاری تو گیم پلی داره واسه همین متاش باید بشه هول هوش 81 وگرنه خیلی بیشتر از اینا باید میشد ولی نکته مثب بازی دقیقا همون داستان و روایت و لور و جهانی که خلق میکنه که قشنگ با خاک یکسانش کردید . متاسفانه با دید یک طرفه و به قصد کوبیدن بازی رو ادامه دادید دق و دلی گیم پلی بازی سر کل بازی خالی کردید من اینجور احساس میکنم . در کل Hellblade دقیقا از همون بازیایی که صنعت گیمینگ هر از گاهی بهش نیاز داره صنعتی که تو طبقه های بالایی و پرخرجش گهگداری دچاز تکرار و مکررات میشه و امثال نینجا تئوری هایی باید باشن با کمی ریسک کردن و اونم با یـ تیم کوچیک یـ بازی مستقل تو پپوسته ی AAA های پرخرج بسازن ....

پ.ن : در مورد ایده ساخت بازی و کلا تلاش تیم نینجاتئوری پبشهناد میکنم Dev diary های بازی رو که تو چنل youtube بازی هستش رو ببنید فک کنم حدود 50 قسمتی باشه از اون اول کارشون نشون میده تا انتها قشنگ مفهوم حرفای بنده رو درک خواهید کرد ....
منم موافقم باهات، بازی شاید ضعف گیم پلی داشت، و محیط های بازی بسته بود، و مبارزات بازی هم عمق زیادی نداشتند، و کلیت معما ها بازی همون باز کردن در ها بود ولی الحق و انصاف از لحاظ داستانی، 99 در صد بازی های aaa این زمونه رو به خاک می کشونه مخصوصا با شخصت پردازی و صدا گزاری فوق خارق العاده بازی ! بعد هم این بازی به عنوام یک بازی مستقل خیلی خیلی بهتر از بازی های aaa های مثل AC:O -Geow 4-Far cry 5 و خیلی از عنوان های دیگه است، مخصوصا از لحاظ داستانی، گرافیک بازی و باس فایت های بازی هم خارق العاده بودند، منم این بازی رو قبلا تموم کردم ولی اینجا که دیدم بحث شده دوباره میخوام بخاطر داستان، و شخصت پردازیش یک بار دیگه الان هم بازیش کنم!! و اگر هم بخوام به این عنوان نمره بدم 8/10 رو میدم، چون بازی تو گیم پلی واقعا خسته کننده است.
این هم رو بگم واقعا بازی کردن این بازی با هد ست های سطح بالا یک چیز خیلی رویایی هست...
 
دوستان نمیدونم اینجا جاش هست که بپرسم یا نه ولی من هیچ کدوم از بازی های بتمن رو بازی نکردم . ترجیحا میخام این جدیداشو بازی کنم . به ترتیب میگید چه نسخه ای رو باید تهیه کنم ؟ با PC هم میخام برم .
 
دوستان نمیدونم اینجا جاش هست که بپرسم یا نه ولی من هیچ کدوم از بازی های بتمن رو بازی نکردم . ترجیحا میخام این جدیداشو بازی کنم . به ترتیب میگید چه نسخه ای رو باید تهیه کنم ؟ با PC هم میخام برم .
1-arkham asylum
2-arkham city
3-arkham knight
 
اتفاقا اون قسمت اینکه شاید من اشتباه کنم رو برای همین نوشتم و این جمله که بهرحال مهم نیست جا مونده! یعنی اینقدر بازی بد ساخته که اصلا مهم نیست هدف سازنده چیه! چرا؟ چون مد شده گند میزنن و یه اش شلم شوربا درست میکنن بعد ۶۰ تا دو دایری میدن که منظور ما این بود! میخوام نباشه وقتی بازیت اینقدر چرته با توجیه چیشو میخوای درست کنی؟ واقعا داستان بی سر و ته و کات سین های بی معنا و مفهوم و مکالمه های بی سر و ته تکراری سنوا با چیزی که معلوم نیست اصلا چیه شد داستان خاص؟ اصلا شما ازین داستان چی فهمیدی؟ واقعا چی؟ اتفاقا شر همچین استدیوهای بی هنری کم بشه بهتره.
ایندی گیم ساخته میشه صد تای یه تریپل آ ارزش بازی کردن داره نمونش تا دلت بخواد زیاده
من تا یه بازی کامل نفهمم و از داستانش چیزی سرم نشه اصلا نظر در موردش نمیدم ولی این بازی فاجعه است فاجعه
مثلا ۳-۴ تا وراج بزاری دمه گوشه گیمر هی شر و ور بگن که مثلا فضا سازیت خاص بشه؟؟ خنده داره واقعا
متاسفانه میگم شما دیدت نسبت به بازی منفی ـه حالا هرچقدر هم که من بخوام توجیهت کنم به هر حال نرود میخ اهنی در سنگ تنها توصیه که میتونم بهت بکنم مقاله زیر رو مطالعه کنی شاید دلیل وراجی کردن های بازی رو فهمیدی البته بعید میدونم با این گاردی که گرفتی !

مروری بر داستان بازی Hellblade: Senua’s Sacrifice - زومجی
 
  • Like
Reactions: H^D^
متاسفانه میگم شما دیدت نسبت به بازی منفی ـه حالا هرچقدر هم که من بخوام توجیهت کنم به هر حال نرود میخ اهنی در سنگ تنها توصیه که میتونم بهت بکنم مقاله زیر رو مطالعه کنی شاید دلیل وراجی کردن های بازی رو فهمیدی البته بعید میدونم با این گاردی که گرفتی !

مروری بر داستان بازی Hellblade: Senua’s Sacrifice - زومجی
بابت مقاله ممنون چون خیلی خوب نوشته شده بود و چون من به کلیات داستان واقف بودم به جزییات زیاد توجه نکرده بودم که این مقاله خیلی خوب همه چیز رو روشن کرد. یه مقدار زیادی گیم پلی بازی باعث شد که اصلا دیگه سراغ ستون های داستانی نرم و بیخیالش بشم و نوع پرداخت داستان واقعا قره قاتیه. یعنی خیلی بعید می دونم کسی اینجور شسته و رفته داستان رو فهمیده باشه حتی با گوش کردن به تمام ستون های داستانی بهرحال باز خیلی دیدم نسبت به داستان بهتر شد ولی خب این داستان به این خوبی رو اصلا داخل خوده بازی خوب تعریف نکردن و اصلا براش برنامه نداشتن که یه کسی که حوصله گوش کردن به داستان سرایی های دروث رو نداره هم داستان رو کامل متوجه بشه. من تقریبا 40 درصد بازی رو که رفتم تمام ستون ها رو گوش کردم البته یه مقداری لهجه اذیت می کنه ولی خب با زیرنویس کاره آدم راه میفته ولی میگم متاسفانه داستان حروم شده توی این مدل پرداخت و خیلی واضح نیست
 
بابت مقاله ممنون چون خیلی خوب نوشته شده بود و چون من به کلیات داستان واقف بودم به جزییات زیاد توجه نکرده بودم که این مقاله خیلی خوب همه چیز رو روشن کرد. یه مقدار زیادی گیم پلی بازی باعث شد که اصلا دیگه سراغ ستون های داستانی نرم و بیخیالش بشم و نوع پرداخت داستان واقعا قره قاتیه. یعنی خیلی بعید می دونم کسی اینجور شسته و رفته داستان رو فهمیده باشه حتی با گوش کردن به تمام ستون های داستانی بهرحال باز خیلی دیدم نسبت به داستان بهتر شد ولی خب این داستان به این خوبی رو اصلا داخل خوده بازی خوب تعریف نکردن و اصلا براش برنامه نداشتن که یه کسی که حوصله گوش کردن به داستان سرایی های دروث رو نداره هم داستان رو کامل متوجه بشه. من تقریبا 40 درصد بازی رو که رفتم تمام ستون ها رو گوش کردم البته یه مقداری لهجه اذیت می کنه ولی خب با زیرنویس کاره آدم راه میفته ولی میگم متاسفانه داستان حروم شده توی این مدل پرداخت و خیلی واضح نیست

داستان برای من خیلی خوب پرداخت و روایت شده بود. هیچ جای مبهمی توش نبود. مسلما داستان شبهاتی داشت ولی این فقط به جذابیت بیشترش کمک میکرد. مخصوصا پایانش که میشه خیلی در موردش صبحت و نظریه پردازی کرد.
در مورد گیم پلی هم درسته در حد DS یا بازی های دیگه ی گیم پلی محور نیست ولی تو این بازی گیم پلی کاملا در خدمت داستان سرایی و شخصیت پریشان سنوا هست. و بنظر من راضی کننده بود و تو این دسته بازی های نباید زیاد روی گیم پلی فوکوس کرد.
در کل Hellblade چیزی فراتر از یه سرگرمی ساده هست که مطمعنا همه کس ازش لذت نمیبره.
شاید با یکبار دیگه تموم کردن بازی (ترجیحا با هدفون 7.1) دید بهتری نسبت بهش پیدا کنین :)
 

کاربرانی که این گفتگو را مشاهده می‌کنند

  • Top
    رمز عبور خود را فراموش کرده اید؟
    اگر میخواهی عضوی از بازی سنتر باشی همین حالا ثبت نام کن
    or