خب معشوقه ی جدیدم ... خانوم ها و اقایان الیزابث
قبل از اینکه راجع به بایوشاک اینفینیت صحبت کنم مختصر بگم که Minerva's Den خیلی dlc خوبی بود. داستان سر راست و جذابی داشت و نکته ی جالب اینکه رپچر چقدر پتانسیل بالای داستان گویی داره که توی همون فضا و لور اینقدر زیبا هم داستان سیاسی فلسفی داشتیم ، هم احساسی داشتیم و هم توی این dlc به این جذابی به تاثیر تکنولوژی پرداختن و یک داستان بقولی سای-فای رومنس داشتیم. واقعا کیف کردم. از این که بگذریم و اما الیزابث
... فعلا اویل بازیم و بگم که بابا اینا چقدر خفنن! با اینکه قبلا بازی رو رفته بودم اصلا یادم نمیومد ارت دیزاین بازی اینقدر عالی باشه. البته نه اینکه بگم بهتر از بایوشاک های قبلیه که یک امر سلیقه ایه و میشه راجع بهش صحبت کرد و میشه هر دوتا رو خیلی دوست داشت همینطور که من فضای سردو تاریکو تنهای بایوشاک های قبلی رو خیلی دوست دارم منتها تفاوتی که حداقل تا اینجا از این بازی نسبت به دو نسخه ی قبل احساس کردم اینه که توی اینفینیت کارگردانی بازی خیلی به چشم میاد و بازی برخلاف بایوشاک های قبلیش که تمرکز کاملش روی گیم پلی بود اینجا این تمرکز رو تا حدودی برداشته و صحنه های کارگردانی شده ای رو جلوی گیمر قرار میده که فارغ از درگیر شدن با گیمپلی از گرافیک هنری بازی، محیط و ارت دیزاین لذت ببرن که البته این قضیه میتونه یکم برای اونهایی که گیم پلی محور هستند ناامید کننده باشه درنتیجه این قضیه گرافیک هنری بازی توی این بازی خیلی تو چشم تره و اینجوریه که توی هر صحنه ای که وارد میشید لعنتی انگار داری توی یک تابلوی نقاشی زیبا و خیالی قدم میزنی! مثلاً شما این صحنه ی ورود به کلومبیا رو بیاد بیارید که از پشت پنجره میبینید
View attachment 364707
یا مثلا ورودی شهر رو که ساختمانها چقدر سورئال توی فضا معلق هستن
View attachment 364708
یا صحنه های دیگه که با نقاشی های شکوهمند طرف میشید یا یک منظره خارقالعاده میبینید و توش قدم میزنید بدون اینکه با کسی درگیر بشید! البته گان پلی بازی بنظرم خیلی بهتر از دو نسخه قبلیه ولی تا اینجا درکل گیم پلی خیلی ساده داره جلو میره. چیزی که از این بازی خیلی داره خوشم میاد اینه که سازنده این جسارت رو داشته تمام اون فضاسازی دو نسخه ی قبلی رو کنار بزنه و این روح جدید رو به کالبد بایوشاک بدمه که باعث میشه حداقل من تا به اینجا یک تجربه ی کاملا جدید داشته باشم و برخلاف بقیه بازی ها که ممکن بود بخاطر این تغییر زیاد اتمسفر بازی احتمالا خیلی ناامید بشم اصلا نشدم. چراکه بنظرم میرسه بایوشاک فراتر از فضا و محیط هست، بایوشاک داستان ایده ها و ایدئولوژی هاییه که بشر مدام سعی داره جامعه ای رو بر اون اساس شکل بده ، ارمانشهری رو بسازه که بر اساس اون تفکر بهترین شکل زیستن برای ادمها میتونه رقم بخوره و هر بار هم ما داریم نتیجه ی این نظام حکومتی و شکست ایدئولوژی ها رو به طرق گوناگون میبینیم چه در گذشته و چه حالا. بنظرم بایوشاک شکل کلی ، اغراق شده و نقادانه ی این نوع تفکره.
خب فعلا این مقدمه رو از بازی داشته باشید تا برم ادامه همراهیم رو با الیزابث داشته باشم
جدی الیزابث چه شخصیت پردازی خوبی داشته تا اینجا اصلا فراموش کرده بودم!
چه دیالوگ های خوبی با بوکر رد بدل میکنن و عکس العملش با محیط وقتی ازادانه قدم میزنید هم خیلی جالبه. پسر هیچی از بازی یادم نمیاد و این خیلی خوبه