Sleeper - 1973
اَه پسر، چقدر من از دیدن این فیلم لذت بردم و فراتر از هرچیزی موسیقی فیلم من رو گرفت. انتخاب موسیقی و سبک پیاده سازی موزیک روی صحنه ها یه احساس کلاسیک فوق العاده جذاب به فیلم داده بود و آلن رو بخاطر انتخاب این سبک موسیقی و پردازشی که ساندترک داشت تحسین می کنم. بجز اون موضوع فیلم هم واقعا درگیرکننده بود و تفاوت سوژه، فضا و پیاده سازی نوع سناریو در داستان فیلم حتی با مقیاس امروزی هم در نوع خودش خلاقانه بود و اون عنصرهای وودی آلن گوه ای که توی فیلم گنجانده شده بود، چه از نوع دیالوگ گویی، چه چینش صحنه واقعا دلبرانه مخاطب رو جذب خودش می کرد.
نهایتا در این حد فیلم رو دوست داشتم که حتما اون رو جز بهترین آثار وودی آلن قرار می دم و میگم که شاید بعد از فیلم Whatever Works این محبوب ترین فیلمم از وودی آلن بوده باشه. حداقل از لحاظ شخصی خودم بیشتر این فیلم رو پسندیدم و اون رو نزدیک به دلم می دونم. از اون جمله فیلم هاست که دلم می خواد تو آینده بازم بیام و پلیش کنم و فقط با خیال ریلکس همینجوری نگاش کنم. حتی سبک بازیگری آلن هم اینجا خوشایند بود و میشد با کارش ارتباط گرفت.
7/10
----------
Shameless - 2012
داستان خواهر و برادری که مشکلات بخصوصی توی زندگیشون دارن و ارتباطی که با هم دارن رفته رفته پیچیده تر میشه.
فیلمی بی نهایت معمولی و فاقد اهمیت. چیز خاصی برای ارائه نداشت. من معمولا با دیدن سوژه نامتعارف مشکلی ندارم و بلدم ذهنم رو از فانتزی و حقیقت تفکیک بدم و دچار انزجار و تهوع نشم. ولی بهرحال کیفیت ساخت فیلم و داستان کار فاقد ارزش بود و چیزی برای ارائه نداشت.
3/10
------------
Mikey and Nicky - 1976
داستان مردی به اسم نیکی که داره از دست مافیا فرار می کنه و میره سراغش دوستش، مایکی و ...
بعد از دیدن فیلم وقتی دیدم یکی دو جا از این فیلم به عنوان یکی از بهترین فیلم های دهه نام برده بودند واقعا شگفت زده شدم. آخه تحمل این فیلم واقعا سخت بود و من به زحمت تونستم تا آخر ببینمش. بازی ها واقعا روی مخم بودن و داستان بی نهایت معمولی و پیش پا افتاده بود و هیچ چیز خارق العاده ای درون فیلم نبود.
رسما دلم نمیخواست تا انتهای فیلم رو تماشا کنم ولی دیگه از اواسط فیلم به حالت مولتی تسک گفتم بیخیال و گذاشتم پلی بشه و به انتها برسه.
نهایتا واقعا کسل کننده و معمولی بود.
3/10
-------------
Daddio - 2023
از جمله سبک فیلمهایی که خیلی دوست دارم بیشتر توی هالیوود ببینم. تو دهه های مختلف هم گاهی تکرار میشه و چنین چیزی، فیلمی با یک لوکیشن ساخته میشه. حالا این رو نمیشه لزوما یک لوکیشن دونست ولی خب کلا منظورم متمرکز بودن به یک محیط هست. مثلا تو این سبک فیلم موردعلاقه من که اتفاقا توی ۱۰ فیلم برتر عمرم هم هستش، Rope از هیچکاکه که خاصیت تئاترگونه زیبایی درون خودش داره و واقعا از دیدنش به وجد میام.
مکالمات این فیلم هم خوب و لذت بخش بود. از صفر شناختن دو شخصیت و گریز زدن به خاطرات و اتفاقاتی که تو زندگیشون رخ داده دلنشین بود. برای من هم قطعا این فیلم بهترین فیلمی بود که از داکوتا جانسون دیدم. احساس می کنم اینجا تونست وسعت بازیگری خوبی رو از خودش نشون بده و حتی فکر می کنم اگه در آینده انتخاب های مناسبی داشته باشه بازم میتونه خودی نشون بده.
فیلم خوب و جالب توجه ای بود.
6.5/10