۷/۱۰ 13 reason why
دنبال یک سریال بودم وقتم را پر کنه و کم باشه گفتم سراغ این برم که بچه تعریفش کرده بودند
سریال خوبی هست ( نه خیلی خوب و به عالی که اصلا فکر نکنید ! ) و از پایانش خوشم نیومد و به صورت نیمه باز گذاشت که بتونند فصل دوم برای همین بسازنند
دنبال یک سریال بودم وقتم را پر کنه و کم باشه گفتم سراغ این برم که بچه تعریفش کرده بودند
سریال خوبی هست ( نه خیلی خوب و به عالی که اصلا فکر نکنید ! ) و از پایانش خوشم نیومد و به صورت نیمه باز گذاشت که بتونند فصل دوم برای همین بسازنند
فیلم نمیتونه اون حس وابستگی و عاطفی را نسبت به هانا درون بیننده ایجاد کنه و با قسمت ۱۲ حتی خرابش هم میکنه ! اگر بازی life is strange را کرده باشید متوجه میشید که چجور حس عاطفی بین مکس و کلویی وجود داره باعث میشه روی در انتخابهاتون تاثیر بذاره
چندتا قسمت اولی خوب بود و خوب داشت پیش میرفت که یکدفعه روند نزول شروع میشه .. درگیری عاطفی کم میشه یا دلیل هانا ساده میشه هرچند خودش میگه چیزهای ساده مثل اثر پروانه ای ممکنه طوفان بپا کنه اما منظورم اینجا از سادگی من منتظر اتفاقات مرموز یا معماگونه یا وارد شدن ضربه عاطفی قویتر هستم نه اینکه مثلا زپ میره طرف هانا دوست بشه و یک حرف اشتباه بزنه و هانا حمله کنه و بعد بخاطر برداشتن کاغذی که روی اون خرگوش کشیده شده توسط زپ و بی محلیش بشه یک دلیل برای خودکشی !
اصلا چرا »کلی«؟! نوار ۱۱ با اینکه مربوط به اون بود خود هانا هم میگه چون یک رابطه نشد برقرار بشه و من سرت داد زدم که بری و تو رفتی ولی توی دلم میخواستم نری٬ پس میشی یکی از دلایل خودکشی من ! .. واقعا؟! ... اصلا اونجا که تونی با کلی از صخره رفتن بالا که چی بشه ؟ اونم بدون طناب برای تازه کار !! بعد بری بالا حرف بزنی چند تا دلیل بیاری و کلی متحول بشه بگه نوار بده بیاد
یا خود تونی نقش بیخودی داشت .. توی داستانهایی که روایت میشه فقط یکجا تونی برای تعمیر ماشین کاملا نو میاد که باتری به باتری کنه ( که جالبش این هست ماشین سالم و نو خریده شده و قبلش تا مهمانی اومدن و الان یکدفعه خراب میشه ) و تونی حضور دیگه نداره و فقط خودش میگه منم دوستش داشتم ولی من علاقم به مردهاست ! و فقط هم به کلی میگه تا اخر نوار ها گوش کن ولی وقتی گوش میده قرار نیست اخرش طوری بشه .. یعنی فقط این ۱۳ نفر متوجه اشتباهاتشون می شوند نه به مجازات کارهاشون
نوار ۱۲ یکجا گفتم و توضیح بدم چرا بدترین قسمت بود .. هانا نصف شب میزنه بیرون حالا به هر دلیلی سر از پارتی دوستاش سر در میاره .. داخل جکوزی ۴ نفر هستند بعد یکدفعه سر کله برایس پیداش میشه که هانا نمیفهمه؟! بعد با اینکه میدونسته با جسیکا چیکار کرده توی جکوزی هنوز میمونه ؟ بعد که متوجه میشه چی کار میخواد بکنه هنوز فرار نمی کنه ؟ بعد نتونست فرار کنه نمیشد جیغ بزنه اون ۴ نفر دیگه برسند کمکش؟ .. دلیل ۱۲ مهمترینش بود چون عامل اصلی خودکشی بود که از نظر من براحتی کاری کردند سریال خراب بشه
دلیل ۱۳ هم یک جورایی بهونه بود که ۱۳ تایی بشه و این که میرم مشاور میگم و صدامو ضبط میکنم که میخوام خودکشی کنم شاید جلوم را بگیره
چندتا قسمت اولی خوب بود و خوب داشت پیش میرفت که یکدفعه روند نزول شروع میشه .. درگیری عاطفی کم میشه یا دلیل هانا ساده میشه هرچند خودش میگه چیزهای ساده مثل اثر پروانه ای ممکنه طوفان بپا کنه اما منظورم اینجا از سادگی من منتظر اتفاقات مرموز یا معماگونه یا وارد شدن ضربه عاطفی قویتر هستم نه اینکه مثلا زپ میره طرف هانا دوست بشه و یک حرف اشتباه بزنه و هانا حمله کنه و بعد بخاطر برداشتن کاغذی که روی اون خرگوش کشیده شده توسط زپ و بی محلیش بشه یک دلیل برای خودکشی !
اصلا چرا »کلی«؟! نوار ۱۱ با اینکه مربوط به اون بود خود هانا هم میگه چون یک رابطه نشد برقرار بشه و من سرت داد زدم که بری و تو رفتی ولی توی دلم میخواستم نری٬ پس میشی یکی از دلایل خودکشی من ! .. واقعا؟! ... اصلا اونجا که تونی با کلی از صخره رفتن بالا که چی بشه ؟ اونم بدون طناب برای تازه کار !! بعد بری بالا حرف بزنی چند تا دلیل بیاری و کلی متحول بشه بگه نوار بده بیاد
یا خود تونی نقش بیخودی داشت .. توی داستانهایی که روایت میشه فقط یکجا تونی برای تعمیر ماشین کاملا نو میاد که باتری به باتری کنه ( که جالبش این هست ماشین سالم و نو خریده شده و قبلش تا مهمانی اومدن و الان یکدفعه خراب میشه ) و تونی حضور دیگه نداره و فقط خودش میگه منم دوستش داشتم ولی من علاقم به مردهاست ! و فقط هم به کلی میگه تا اخر نوار ها گوش کن ولی وقتی گوش میده قرار نیست اخرش طوری بشه .. یعنی فقط این ۱۳ نفر متوجه اشتباهاتشون می شوند نه به مجازات کارهاشون
نوار ۱۲ یکجا گفتم و توضیح بدم چرا بدترین قسمت بود .. هانا نصف شب میزنه بیرون حالا به هر دلیلی سر از پارتی دوستاش سر در میاره .. داخل جکوزی ۴ نفر هستند بعد یکدفعه سر کله برایس پیداش میشه که هانا نمیفهمه؟! بعد با اینکه میدونسته با جسیکا چیکار کرده توی جکوزی هنوز میمونه ؟ بعد که متوجه میشه چی کار میخواد بکنه هنوز فرار نمی کنه ؟ بعد نتونست فرار کنه نمیشد جیغ بزنه اون ۴ نفر دیگه برسند کمکش؟ .. دلیل ۱۲ مهمترینش بود چون عامل اصلی خودکشی بود که از نظر من براحتی کاری کردند سریال خراب بشه
دلیل ۱۳ هم یک جورایی بهونه بود که ۱۳ تایی بشه و این که میرم مشاور میگم و صدامو ضبط میکنم که میخوام خودکشی کنم شاید جلوم را بگیره
آخرین ویرایش: