من همه مونجا موندم بد بختی >:d<دوستان کسی نبود راهنمایی کنه چطوری از روی تخته چوبا باید رد بشم؟؟مرده شورشونو ببرن با این کنترلی که واسش ساختن
من همه مونجا موندم بد بختی >:d<دوستان کسی نبود راهنمایی کنه چطوری از روی تخته چوبا باید رد بشم؟؟مرده شورشونو ببرن با این کنترلی که واسش ساختن
امین جان ممنون من رفتم جلوتر گیر کردم..یه جا هست 3 تا ساعت رو دیوار هستش که هر کدوم یه ساعتی رو دارن نشون میدن و جلوی من هم یه دری هستش که رمز 3 رقمی میخاد.باید چی کنم؟ نفهمیدم معماش چطوریه
امین جان ممنون من رفتم جلوتر گیر کردم..یه جا هست 3 تا ساعت رو دیوار هستش که هر کدوم یه ساعتی رو دارن نشون میدن و جلوی من هم یه دری هستش که رمز 3 رقمی میخاد.باید چی کنم؟ نفهمیدم معماش چطوریه
دوستان کسی اینجا هست که بازی رو تموم کرده باشه؟ خیلی مسخره تموم شد آخرش بهمون دو تا انتخاب داد اما من هیچکدوم رو نتونستم انجام بدم و یکهو رفت روی credits مشکل کجا بود؟
انتخاب بین چاپ کردن او مطالب تو روزنامه یا مشخص کردن هویت اونی که ماسک خوک رو میزد که سارا هم گفت تو میشناسیش و کسی هست که با پدرت هم آشنایی داشته. کسی هست توضیحی بده؟
دوستِ من میتونی بیشتر توضیح بدی ؟! شخصیتِ Michael نمرد ؟ چون اگه بمیره ، بازی با اون شخصیّت سیاه پوست ادامه پیدا میکنه .
یا سلام...دوستان کسی اینجا هست که بازی رو تموم کرده باشه؟ خیلی مسخره تموم شد آخرش بهمون دو تا انتخاب داد اما من هیچکدوم رو نتونستم انجام بدم و یکهو رفت روی credits مشکل کجا بود؟
انتخاب بین چاپ کردن او مطالب تو روزنامه یا مشخص کردن هویت اونی که ماسک خوک رو میزد که سارا هم گفت تو میشناسیش و کسی هست که با پدرت هم آشنایی داشته. کسی هست توضیحی بده؟
یا سلام...
اول بازی اونجایی که با کاراکتر اول میری روی چوبه اگه نیوفتی میره توی قفس و میره بالا،آخر بازیم زمانی که با کاراکتر دوم میرسی اونجا با رد شدن از روی چوب باعث میسه کاراکتر اول آزاد بشه و خوده دومی میمیره،البته کاراکتر اولم به دست جیکسا کشته میشه،این پایانی بود که من دیدم،فکر کنم برای پایان کامل باید کاراکتر اول رو سالم رد کنین(ببخشید اگه کاراکتر تو کاراکتر شد:d)
وقتی با اون نفر اولی میری بالا خود جیکسا میاد و بهش میگه تو ازادی و می تونی بری ولی در هر صورت پسرت میمیره اینم مرتیکه کاراکتر :d جو میگیردش می دوه ترفه جیکسا اونم ی جا خالی میده ی دونه از اون تبرها که بالای درها بود میخوره بهش میمیره
خوب پس این اونکی پایانی بازی بود من پایان دیگه بازی رو دیدم که به شدت مسخره بود و با همون کارکتر دوم(به قول شما) از آسانسور میری بالا چون من تو مرحله اول او کارکتر اول رو انداختم پایین(آخه گفته بود تو سرطان داری و بعد گفت اگه بندازی خودت رو پایین یک جوون هم سن پسر خودت زنده میمونه و من هم جوگیر شدم). بعد از این که کارکتر دوم رسید بالا بهت همون انتخاب هایی رو میده که بالا گفتم ولی یکهو میپره روی اسامی سازندگان و نمیزاره که ببینیم پشت اون ماسک خوک چه کسی بوده که دوست پدرش بوده. البته انتخاب دیگه ای هم بوده که بری مطالبی که فهمیدی رو تو روزنامه چاپ کنی اما هیچکدوم رو نمیتونی انتخاب کنی که به نوبه خودش خیلی جالب بود
بچه ها اونجا که پلیسه تفنگ تو دهنشه یه سری لامپو باید خاموش روشن کنیم چطوریه؟