شکارچی کابوس - داستان Bloodborne
- Thread starter Nevan
- تاریخ آغاز
lمگه من شوخی دارم با شما؟:dصفحات قبل رو هم بخوونید می بینید که چقدر داستان برای دوستان لذت بخش بوده.....فقط باید زحمت بکشی و جمع کنی داستان رو از قسمتهای مختلف بازی(یعنی فرم روایی بازیهای میازاکی اینطوریه)
.
من خودم معتاد بازیم D :
اما داستان بازی برداشت آزاده ـه یه سری قسمتاش و نمیشه با گفتن گیرا بودنش سرو همشو اورد ، میشه ؟ d :
منظور من از گیرا بودن یعنی اینکه جذاب نه اینکه همه قسمتهاشو می گیریم و متوجه میشیم:d
یکی هم اینکه همین برداشت آزاد بودن برخی قسمتاش و یه ایجاد ابهام تو برخی قسمتای داستان خودش باعث جذابیت بیشتر و دادن حس وهم آلود بیشتری به فضای بازی میشه که خیلی لذت بخشه(همین رویه تو دارک سولز هم بود و کاملا موفق عمل کرد)
.
واقعا که کار بازیا به کجا کشیده که بجای اینکه تو بازی داستان روایت بشه گیمر خودش داستان رو کشف باید بکنه تازه معلوم هم نیست صد در صد هدف بازی سازای روانی هم این بوده یا نه؟
سادست تو بازی هیچ انگیزه ای برای جلو رفتن نداشتم حیف 220 تومنی که بالاش دادم .
باز صد رحمت به demon souls.
ده سال پیش فکر میکردیم اگه انگلیسی بدونیم میفهمیم داستان بازیا چیه حالا که انگلیس میدونیم دیگه به کار نمیاد باید بریم تو مخ سازنده ها تا شاید بشه یه چیزی فهمید.
سادست تو بازی هیچ انگیزه ای برای جلو رفتن نداشتم حیف 220 تومنی که بالاش دادم .
باز صد رحمت به demon souls.
ده سال پیش فکر میکردیم اگه انگلیسی بدونیم میفهمیم داستان بازیا چیه حالا که انگلیس میدونیم دیگه به کار نمیاد باید بریم تو مخ سازنده ها تا شاید بشه یه چیزی فهمید.
آخرین ویرایش:
اتفاقا یه چیز جالب من شنیده بودم که خود میازاکی از قصد داستان بازی رو برای بازیباز ها باز میزاره تا خودش هم از ایده های مختلف استفاده کنه و نظرش رو راجع به یسری چیزها عوض کنه.
توی یکی از پادکست های ENB من شنیدم اینرو!
نه این چ حرفیه... اصن معنی نمیده داستان رو بذارن پای بازیباز ها...اتفاقا یه چیز جالب من شنیده بودم که خود میازاکی از قصد داستان بازی رو برای بازیباز ها باز میزاره تا خودش هم از ایده های مختلف استفاده کنه و نظرش رو راجع به یسری چیزها عوض کنه.
توی یکی از پادکست های ENB من شنیدم اینرو!
ب نظر من بزرگترین ضعف بازی همین روایت داستان هست...
حیف این داستان ک روایت درست حسابی نداره... وگرنه افراد زیاد تری مجذوب میشدن...
با این داستان غنی ک تونستن از توش دربیارن واقعا میشد خیلی بهتر روایتش کرد... پتانسیلش وحشتناک بالاست
Sent From Sony Xperia Z2
این حرف من نیست
حرف کسی یکی از بزرگترین فن های سری سولز هست (شاید بشه گفت شناخته شده ترین فن سری)
که با فرام سافت هم نزدیک کار کرده روی collector guide دارک سولز 2 و بلادبورن (چه بازی اصلی چه الد هانترز) کار کرده و این حرف رو هم از میازاکی نقل قول کرد.
منظور هم کلیت داستان نیست بلکه جزییات کوچیک هست و پایان های این سری!
___________________________________________
اینکه شما روایت سری رو از نکات منفی سری میدونین نظر شخصی شماست و قابل احترام هست.
لیکن سری اصلا داستان ناقصی نداره بلکه بیشتر از هر بازی دیگه ای المان های گیم پلی با داستان عجین شدن
ساده ترین مثال ورتیکال اتک هایی هست که شما میزنین اگه توجه کنین دستتون به حالت بیست در میاد وقتی حرکت رو اجرا میکنه
یا مثلا وفتی سلاح های لادویگ رو میگیرین در مورد لادویگ و سرنوشتش میفهمین و توی دی ال سی باهاش مواجه میشین و ...
مثال زیاد هست در کل...
بنظرم این مساله سلیقه ای هست یسری ممکنه خوششون بیاد و یسری مثل شما بدشون بیاد.
از خودش که نشنیدم این جمله رو ولی میتونه این اتفاق تو جزییات و پایانهای مختلف بازی بیفته......البته من هنوز بلاد بورن رو تموم نکردم ولی تو دارک سولزا پایانهای مختلف معلومه که به چه چیزی منتهی میشن و همینطور باز نمی مونن.اتفاقا یه چیز جالب من شنیده بودم که خود میازاکی از قصد داستان بازی رو برای بازیباز ها باز میزاره تا خودش هم از ایده های مختلف استفاده کنه و نظرش رو راجع به یسری چیزها عوض کنه.
توی یکی از پادکست های ENB من شنیدم اینرو!
کلا این مبهم بودن و بازگو نشدن تمام قسمتهای یک بازی تا حالا تو چند نمونه بازی معروفتر دیگه ای هم بوده و چیز عجیب و خاصی نیس که بعضی دوستان بهش گیر دادن.........
قبلا هم گفتم به نظر من برای این نوع اتمسفر و فضا یه داستان مبهم خیلی کارسازتر و جور تر هست تا یه داستان آشکار و واضح.تو بلادبورن هم به نظرم خیلی خوب جواب داده و من تا حالا خیلی خیلی از داستان راضی بودم....هم خود ایدش و هم نوع روایتش(حتما دقت کنید که روایت خوب به معنای بازگو کردن همه چیز نیس)
.
کجا؟ من توی توضیحات آیتما همچین چیزی پیدا نکردم
ویرایش: جالب اینه اگه اینی که میگی درست باشه Lady Maria به خیلیا وصله!! هم اینکه توو همون Healing Church بوده و معلومه یه گندی بالا آوردن که به اون وضع افتادن توو Research Lab (حالا همین که به Beast تبدیل نشد لیدی ماریا یه چیزه عجیبیه در نوع خودش), هم به Vilebloodها یجور وصله به خاطر شبیه بودن طراحی شمشیرش به چیکاگه، ازون ورم که به گرمن و دال و هانترز دریم وصله
بیشتر منظورم شاگرد گرمن بودنشه، مگه دلیلی براش هست؟ شاید معشوقشه
آخرین ویرایش:
کامنتهای خارجی ها پای لور بلادبورن تو یوتیوب بود چند نفر اشاره کرده بودن که به خاطر صدا و قیافش که مو نمیزنه با عروسک هانتر دریم. بعد هم اشاره کرده بودن به اولد هانتر بون که توی ورکشاپ بسته شد پای سنگ قبری که برای اولد هانتره و گفته بودن اینم نشونه اینکه گرمن اون موقع این هانترا زیر دستش بودن و ایدی ماریا یگی از بهترین شاگرداش بوده
- - -ویرایش - - -
در حقیقت گرمن عاقبت به خیر شد ولی لورنس ویکر شد. توی ریسرچ لب هم همه از لیدی ماریا می گفتن و اشاره به اینکه نگهبان راز گریت وانه. نگهبان دریا شایدم نگهبان orphan of kos و این همون گریت وانیه که چند تا باس دیگم ازش یاد میکنن. و room و اون به درجه خدایی رسونده و البته بیشترا میگفتن اون روح سیاه که بعد از کشتن باس آخر از روی لاشه اون موجود کنار دریاست اصل گریت وانه چون بعد از کشتن باس یه ضربه دیگه به لاشه میزنی تازه میمیره و این بزرگترین گریت وانه
- - -ویرایش - - -
نمیدونم همه چرا میگفتن بهترین شاگردش . شایدم راست میگی هم شاگردش بوده هم معشوقش. چون گرمنم اولین هانتر بوده شاید میگفتن شاگردشه
- - -ویرایش - - -
فقط چیزی که من نفهمیدم اینکه یارنهام چرا از توش تپه و صخره در اومده . چطور در زمان هانتر های قدیمی یارنهام تبدیل به خرابه شده ولی در زمان خود بازی همه چیز حالت عادی داره.ساختمونها بیشتر منظورمه اگه مکان همون مکانه باید عکسش اتفاق بیفته
بازی رو تموم کردم.......حالا هم سیومو برگردوندم پایان های دیگه رو ببینم
اولا داستان بازی واقعا عالی بود و در سطح دارک سولز قرص، بدیع، تاریک و عالیه
نکته دوم هم اینکه پایان بازی هم مبهم نبود و کاملا مشخص بود.....میخوام ببینم پایان های بعدی هم در این حد هستن یا نه.
تاپیکم عالیه فقط اگه یه روایت ساده تر و walkthrough ای از داستان بود افرادی که داستان رو نتونستن بفهمن بیشتر جذبش می شدن(مطالب تاپیک خیلی کامل و ویکی گونه هست)
راستی داستان DLC در چه حد دوستان و چقدر مهم؟؟لطفا اسپویل نکنید یه Hint ای بدین فقط:d
.
اولا داستان بازی واقعا عالی بود و در سطح دارک سولز قرص، بدیع، تاریک و عالیه
نکته دوم هم اینکه پایان بازی هم مبهم نبود و کاملا مشخص بود.....میخوام ببینم پایان های بعدی هم در این حد هستن یا نه.
تاپیکم عالیه فقط اگه یه روایت ساده تر و walkthrough ای از داستان بود افرادی که داستان رو نتونستن بفهمن بیشتر جذبش می شدن(مطالب تاپیک خیلی کامل و ویکی گونه هست)
راستی داستان DLC در چه حد دوستان و چقدر مهم؟؟لطفا اسپویل نکنید یه Hint ای بدین فقط:d
.
آخرین ویرایش:
1.گرمن کجا عاقبت به خیر شد؟ :d بدبخت یه جور Curse شده که مجبوره همیشه توی هانترز دریم بمونه و هانترارو راهنمایی کنه، البته نسبت به لارنس که حافظشو از دست داده و همیشه دنباله جمجمه خودشه و اولین کلریک بیست هست وضعیت بهتری داره :d
پ.ن: در کل هیچوقت توی بازیای میازاکی کسی "عاقبت به خیر" نمیشه :d
2.جایی اشاره شده که Old Hunters توو زمان قدیمه؟ اگه نه خیلی راحت میشه گفت آیندس
اولا راجب گروه هایی که میخوان/میخواستن به Great One ها نزدیک بشن اطلاعات بیشتری میده(به خصوص Healing Church) + از اسم DLC معلومه سرنوشت و داستان یه سری از هانترای قدیمیو میفهمی :d
راجب پایان ها: یک ذره مبهم بودن توو همه Ending ها هست به نظر من، ولی خب کلیتشون مبهم نیست زیاد ، اصلا توضیحات خود تروفی های اندینگا نوشته چه اتفاقی میفته :d
کاربرانی که این قسمت را مشاهده می‌کنند
Google