از دیروز تا امروز | بررسی تغیرات کاراکترهای Resident evil

NERO TURBO

into the Dark city
کاربر سایت
Jun 3, 2011
641
نام
Armin
[FONT=&amp]<درود>
[/FONT]​
[FONT=&amp]

[/FONT]
[FONT=&amp]هدف از ساختن این تاپیک مقایسه میان شخصیتهای کهن و اصیل بازی، علت ریبوت شدن، روند تغیرات و رتبه دهی به آن و...از نسخه های کلاسیک تا کنون میباشد؛همچنین نقاط قوت و ضعف نیز در طول زمان بررسی خواهد شد. لیست تمامی کاراکترهای بررسی شده در این پست قرار خواهد گرفت.[/FONT]​
[FONT=&amp]لطفا موارد زیر را رعایت کنید:[/FONT]​


  • [*=right][FONT=&amp]لطفا پیشنهدات و انتقادات خود رابصورت پ.خ به صورت پروفایل من ارسال کنید[/FONT]
    [*=right][FONT=&amp]از ارسال پست تشکر و اسپم خودداری کنید؛ تشکر شما از پست نماد رضایت و خشنودی شماست[/FONT]
    [*=right][FONT=&amp]لطفا بدون هماهنگی هیچ گونه پست-حتی مفید- در تاپیک قرار ندهید[/FONT]
    [*=right][FONT=&amp]در صورت تمایل برای همکاری، پ.خ به پروفایل من ارسال کنید[/FONT]
[FONT=&amp]با تشکر

298.gif
[/FONT]

لیست کاراکترهای بررسی شده


Chris Redfiled


Jill Valentine

Claire Redfiled


Leon Scott Kennedy
[FONT=&amp]
[/FONT]​
[FONT=&amp]
[/FONT]​
[FONT=&amp]Ada Wong
[/FONT]
 
آخرین ویرایش:

NERO TURBO

into the Dark city
کاربر سایت
Jun 3, 2011
641
نام
Armin
rgho_ch.gif






vcy1_untitled_-_1.png




ddl_7.png




298.gif




بیشک کریس ردفیلد ( Chris Redfiled) یکی از قدیمی ترین و محوریترین شخصیت در نسخه رزیدنت اویل میباشد؛ در واقع میتوان او را پایان دهنده ماجرای وسکر و آمبرلا دانست. اکثر طرفداران بازی تعریفی ابتدایی با عنوان "بیوگرافی" از کریس دارند که اینگونه آغاز میشود: یکی از اعضای S.T.A.R.S "تک تیرانداز و خلبان دوم تیم" که برای اولین بار در کنار سایر اعضای تیم آلفا " تیمی از گروه استارز" با موجودات جهش یافته ویروسی یا به اصطلاح "زامبی ها" و سلاح های زیستی یا به اصطلاح " BOW" رو به رو شد و با موفقیت ماءموریت خود را به پایان رساند...کسی که در 17 سالگی فعالیت خود را در نیروی هوایی آمریکا شروع کرد، در مدت کوتاهی پیشرفت چشمگیری داشت و به یک خلبان خبره مبدل شد.
همچنین توانایی کریس در استفاده از سلاح گرم و سرد، نظر مقامات بالاتر را به خود جلب کرده بود؛ با این حال او در سن 23 سالگی خود را بازنشست کرد و در پی تقاضای بری برتون، دوست خانوادگی کریس، به عضویت استارز شهر راکون سیتی به رهبری آلبرت وسکر (Albert Wesker) درآمد و...
این بیوگرافی ساده در ذهن اکثریت طرفداران جای داشته اما پاسخگوی سوال اصلی نیست. سوال اصلی این است: آیا تغییرات کریس ردفیلد در مدت 15 سال (1996-2013) در جهت مثبت بوده یا خیر؟ در ادامه مطلب به بررسی تمامی جزئیات ظاهری، شخصیتی و...کریس ردفیلد پرداخته خواهد شد.








4pfe_%D9%87%D9%86.png



در طی 15 سال تغییرات متعددی در ظاهر کریس ردفیلد مشاهده شده؛ اما عمیق ترین تغییر ظاهری از سال 2009 نشاءت میگیرد. اکثریت فنهای کلاسیک کریس را فردی با موهای مشکی(یا قهوه ای سوخته)، هیکلی نسبتا ورزیده، نسبتا لاغر میشناختند اما کریس ردفیلد جدید ظاهر کاملا جدیدی را ازآن خود کرد: موهای قهوه ای رنگ به همراه هیکل عضله ای کریس تمام آن ذهنیت های قدیم را نقض کرد. تغییر عمیق ظاهری از سال 2009 الگوی بقیه چهره های ساخته شده از کریس ردفیلد قرار گرفت و ظاهر کریس تقریبا به دو دسته مدرن و کلاسیک طبقه بندی شد.
یکی از زیرکی های سازندگان Resident evil Revelation ارتباط جالبی بود که میان کریس مدرن و کلاسیک برقرار کرد به طوری که طراحی ظاهر کریس Revelation مرزی را که میان کلاسیک و مدرن بود، کم رنگ تر کرد


3fsx_45.png


واکنش اکثر طرفداران نسبت به ظاهر جدید کریس مثبت بود بطوریکه با اصرار شدید طرفداران، ظاهر کریس مدرن در سری ریمستر کلاسیک رزیدنت اویل (Resident evil Remster) قرار گرفت و این تغییر مورد استقبال از سوی طرفداران واقع شد.




drai_ب.png



تا قبل از سال 2013 ویژگی اخلاقی کریس کاملا مشخص بود؛ فردی مصمم، بااراده، احساساتی، کم حرف، مسئولیت پذیر و ... معمولا او را با ظاهری نسبتا خشک و نظامی میشناختیم. کریس معمولا با منطق و استدلال با مسائل برخورد کرده و ماموریتهای خود را معمولا بصورت گروهی به پایان میرساند؛ خود را به خوبی با گروه وقف میدهد و خود را در برابر تک تک اعضای گروه مسئول میداند. یکی از ویژگیهای دیگر کریس تلاش بینظیر او برای پیروزی و موفقیت است. (در حالیکه در بعضی از مواقع احتمال پیروزی کمتر از یک درصد باشد) او را در آخرین کات سینهای Resident evil 5 اینگونه شناختیم که همه تلاشها و جنگهایش را در راه رسیدن به آینده بدون ترس و دلهره را، نه تنها بیهوده وبی ارزش خطاب نمیکند، بلکه آنرا ارزشمند و سودمند میداند و با اطمینان خاطر قصد دارد این کار ( مبارزه علیه بایوتروریسم ها) را ادامه دهد و این نشان دهنده ی انگیزه قوی و هدف والای کریس میباشد؛ این در حالی است که کریس در عنوان Resident evil 6 کاملا از کار خود سرد و خسته شده است بطوریکه در کات سینهای آخر عنوان ششم بازی به همکار خود پیرز نیوانس (Piers Nivans) میگوید که دیگر خسته شده و قصد دارد اسلحه اش را تحویل دهد. (استعفا دهد!) این نوعی تناقض عجیبی را در انگیزه و رفتار کریس نشان میدهد؛ علاوه براین تمام ویژگهای مذکور بجز دلسوزی و مسئولیت پذیر بودن در او ناپدید شده و تبدیل به شخصیتی ماءیوس، ناامید، بی انگیزه و بی هدف شده بود. در کات سینهای اولیه و ادامه کات سینهای سناریو کریس در نسخه ششم، کریس به گونه ای معرفی و شناخته میشود که گویی خانواده ای نداشته و یا آنها را از دست داده است و تنها خانواده اش BSAA و اعضای تیمش هستند...این موضوع تمام احساسات و رفتار کریس را تغییر داده بطوریکه در گذشته میدانستیم او برای خواهرش کلیر ردفیلد (Claire Redfiled) ارزش زیادی قائل بود و برای او هرکای لازم باشد انجام میداد؛ همچنین میدانیم این ارتباط دو طرفه است در حالیکه در سال 2013 تنها اسم کوچکی از کلر ردفیلد می آید و هنگام گم شدن کریس تنها یکی از سربازان او یعنی پیرز نیوانس در مدت 6 ماه به دنبال او میگردد و هیچ خبری از جیل و کلر نمی آید... نکته جالب دیگر مربوط به جیل ولنتاین (Jill Valentine) همکار و دوست صمیمی کریس است که با اینکه تمام دغدغه کریس در عنوان پنجم بازی یافتن و نجات دادن جیل بود اما در عنوان 6 حتی نامی از او به زبان نمی آید؛ حتی هنگامیکه پیرز کریس را در اواسط سناریو سرزنش میکند، نام Finn عضو تازه وارد BSAA را می آورد و به کریس می گوید: خوب شد او تو را در این وضعیت نمیبیند در حالیکه بازهم نامی از جیل ولنتاین، یکی از اولین اعضای BSAA و دوست نزدیک کریس نمی آورد و حتی کریس هم از او یادی نمیکند. (نکات گفته شده نقد نمیباشد و قصد از آوردن آنها فقط استدلال رفتار ها و روحیات کاراکتر مورد نظر و همچنین روابط طراحی شده برای کاراکتر ها میباشد.)
نکته دیگر در مقایسه روحیات و رفتار کریس سابق و 2013 وجود دارد، رفتار خود رای، لجوج و بی منطق کریس 2013 است؛ فردی که به نظرات هیچ یک از اعضای گروه توجهی نمیکرد و آنها را به کاری بیهوده و غیرمنطقی وامیداشت؛ در صورتی که اگر کمی به عقب برگردیم، در سال 2009 کریس علت تمامی کارهای خود را برای شوا آلمور (همکار سابق کریس) توضیح داد و او را مجبور به انجام کاری نکرد...حتی به صراحت میتوان او را مسئول از بین رفتن اعضای تیمش برای بار دوم دانست.
در واقع کریس را در سال 2013 به یک ماشین انتقام گیری از کسی شده بود که مرتبا او و اعضای تیمش را بازیچه یا به اصطلاح آزمایش در نظر میگرفت. در مقابل این تغییرات رفتاری طرفداران به دو دسته تقسیم شدند : دسته ای که این رفتارها را از کریس غیرمنطقی و غیرمعقول میدانند و اینها را از بیکفایتی کپکام میشمردند. دسته دیگر دلیل را برپایه سقوط و پایان یک اسطوره به حساب می آورند.
در هر صورت روند روحیات و رفتار کریس ابتدا در جهت مثبت سپس در جهت معکوس پیشرفته و میتوان بطور کلی روند تغییرات را متوسط خواند و امتیاز B را برای آن در نظر گرفت.



nhx_%DB%8C%DB%8C.png




کریس ردفیلد پس از مدت کوتاهی از عرضه بازی Resident evil 1 نظر بسیاری از منتقدان و گیمرها را به خود جلب کرد. از نظر یکی از منتقدان سایت PSU.com کریس در کنار جیل ولنتاین از آغازگران سبک ترسناک بوده همچنین دارای شخصیت قابل احترام در دنیای بازیها هستند. در سال 2009 سایت Game zone مقام چهارمین کاراکتر از میان پنج کاراکتر ملقب به "خدای بازی ها" از لحاظ طراحی به کریس ردفیلد داد. این در حالی است که سایت PSU.com طراحی کریس مدرن را مردود شمرد و آنرا "موجودی با عضلات هندوانه ای" خطاب کرد. در همان سال سایت IGN کریس و خواهرش کلر ردفیلد را شورشیان علیه زامبیها خواند و کریس را یک مامور حرفه ای و خبره علیه "BOW" ها و مخلوقات ترسناک آمبرلا توصیف کرد. در همان حوالی سایت Game planet بیانیه جدیدی با عنوان " کریس و لیان اس کندی (Leon S.Kennedy) در یک نسخه از بازی" را مطرح کرد. این سایت با اعلام اینکه کریس و لیان دو شخصیت اصلی و سرنوشت ساز در سری Resident evil بودند، اظهار داشت که جالب است این دو کاراکتر را کنار یا علیه همدیگر ببینیم. در سال 2010 سایت GamesRadar همکاری کریس و شوا را بهترین حالت برای عنوان بعدی Resident evil در نظر گرفتند، زیرا بهترین عملکرد تیمی از سال 1996 تا 2009، فعالیت تیمی کریس و شوا بود.
James Hawkins کریس را یکی از جذابترین شخصیت بازیها میداند. از نظر او کریس همواره مسئولیت خود را به خوبی انجام داده و هیچوقت خستگی در او راه نداشته است. همچنین از نظر او کریس عضلات جذابی بدست آورده! سایت GamesRadar در مقابل اعتراضات بعضی منتقدان به ظاهر مدرن کریس و با مقایسه ای میان کریس مدرن و کلاسک (کد ورونیکا)، ظاهر جدید کریس را متناسبتر با شغلش دانسته و نجات در برابر زامبی ها را با ظاهر مدرن واقع بینانه تر میخواند.
در کل روند تغییرات کریس در مدت این چند سال از نظر منتقدان قابل قبول بوده است.
 
آخرین ویرایش:
  • Like
Reactions: z2s sas

IMANOKA

کاربر سایت
Sep 11, 2014
6,312
ممنون ارمین گنگ ابادی:d
این کریس ردفیلد تغییراتش واقعا زیاد بوده!
درسته تو میان سالی ادم پُر تر میشه ولی ایشون دو برابر شده و تقریباً تونسته با هالک! رقابت کنه.
 

genesis007

کاربر سایت
May 16, 2010
1,299
نام
shahab
خسته نباشی آرمین جان عالی بود .واقعا این تغیر هیکل کریس تو شماره 5 خیلی تو چشم بود
منتظر ادامه بخصوص تغییرات جیل هستم:d
 

NERO TURBO

into the Dark city
کاربر سایت
Jun 3, 2011
641
نام
Armin
hazd_kkkkk.gif






5ie_j.png






yv97_gk.png



298.gif



دختری دورگه ژاپنی_فرانسوی، تنها دزدی که روش و منش خود را به کلی تغییر داد و در جبهه مخالف قرار گرفت، اولین بانوی تیم آلفا "تیمی از گروه S.T.A.R.S"، یکی از معدود بازماندگان حادثه راکون سیتی (Raccoon city) و عمارت اسپنسر، یکی از اولین عضوین بی.اس.آ.آ (BSAA)، افشاگر رازهای پشت پرده تراگیژیا (Terragrigia ) و...
بطور کلی هریک از طرفداران عنوان رزیدنت اویل (Resident evil) کم یا بیش با اولین و تقریبا مهمترین بانوی تیم آلفا آشنایی دارند. کسی که همواره دوستدار خوبیها و بیزار از بدیها بوده و در کنار همکار و دوست صمیمی خود، کریس ردفیلد (Chris redfiled) با آمبرلا (Umbrella) و بایوتروریست های بعد از آن مبارزه کرده و میکند. او از توانایی بالای جسمی و روحی برخوردار بوده و با مهارت تمامی دشواریها را پشت سر میگذارد. مهارت و هوش سرشار او در حل کردن معماهای پیچیده عمارت، آلبرت وسکر (Albert Wesker ) "رهبر تیم S.T.A.R.S و یکی از محققان آمبرلا" را متحیر کرد.
یکی از ویژگیهای خارق العاده جیل، توانایی منحصر به فرد او در باز کردن بسیاری از قفلها، فقط با چند تکه قطعات فلزی است. همکاران جیل از این توانایی او، بدون توجه به چگونگی بدست آوردن و استفاده از آن در گذشته، در جهت کارهای تیمی استفاده میکردند. جیل ولنتاین در مدت 14 سال (1996-2014) تغییرات وفوری داشته و نحوه و جهت این تغییرات، تاثیر بسیار مهمی در ذهنیت بازیکنان به وجود آورده است. این پست با هدف بررسی همگی ویژگیها و تغییرات این کاراکتر در جهت مثبت و منفی قرار داده میشود؛ پس با ما همراه باشید...




cw7a_طس.png



[FONT=&amp]تغییرات متعدد بسیاز زیادی در چهره جیل ولنتاین دیده شده است؛ اما در خط داستانی اصلی بازی یعنی رزیدنت اویل یک(Resident evil 1)، آمبرلا [/FONT][FONT=&amp]کرانیکلز (Resident evil umbrella chronicles) ، رزیدنت اویل پنج "قسمتهای اولیه" و گلد ادیشن(Gold edition) این تغییرات کمتر مشهود است. در طی 14 سال این تغییرات در جهت منفی پیشرفته و روز به روز بدتر شده است... بدترین طراحی جیل مربوط به سال 2012، یعنی نسخه Revelation بوده بطوریکه فرم صورت و حالت چهره او بطور کلی عوض و تبدیل به شخص دیگری شده است. طراحان این عنوان علت این تغییرات شدید و ناگهانی را، تناسب ظاهر جدید و ملیت جیل اعلام میکنند. یکی دیگر از تغییرات عمیق دیگر درظاهر جیل مربوط به نسخه پنجم، یعنی سال 2009 است. موهای خرمایی رنگ جیل، طلایی رنگ شده و بر چهره او رنگی باقی نمانده است. علت این تغییر نیز آزمایشات و تحقیقات بسیاری بود که بر روی جیل، پس از حادثه عمارت اروپایی اسپنسر، توسط آلبرت وسکر انجام شد.



[/FONT]​
w2hl_j2.png

[FONT=&amp]


پس از ریمیک شدن نسخه یکم بازی و بازسازی چهره جیل در نسخه سوم در عناوین مختلف، جیل کلاسیک طرفداران بسیاری را جذب خود کرد؛بطوریکه بعد از آن، چهره و لباسهای کلاسیک جیل در همه نسخه های رزیدنت اویل بصورت جایزه اضافی "در ازای به پایان رساندن بازی یا انجام ماموریت خاص" قرار گرفت. از بهترین چهره های طراحی شده از جیل در نسخه های مدرن، نسخه گلد ادیشن "نسخه اضافی پنجم" است که با ظاهر جیل کلاسیک تناسب بیشتری دارد، هم چنین طراحی چهره او تناسب بسیار دقیقی با سن و سال او دارد. واکنش بیشتر طرفداران نسبت به ظاهر جدید جیل ولنتاین منفی بوده و خواستار بازگشت طراحی او متناسب با نسخه های کلاسیک هستند. امید است که در آینده اشکالات طراحی جیل مدرن برطرف شده و ظاهری متناسبتر با نسخه کلاسیک را از ان خود کند "هرچند با توجه به ظاهر جدید جیل در نسخه پنجم، این کار با احتمال کمتری صورت میگیرد"




[/FONT]​
[FONT=&amp]
wptr_س.png





[/FONT]​
[FONT=&amp]روند این تغییر کم یا بیش در جهت مثبت بوده است؛ با این وجود هیچ طراحی بی عیب و نقص نبوده و همواره اشکالاتی را میتوان در طراحی هر کاراکتری یافت. یکی از اشکالات اساسی طراحی جیل مدرن، تبدیل شدن او به یک پارتنر است. شاید این ذهنیت اشتباه در طرفداران مدرن ایجاد شده باشد که جیل را با شوا آلمور (Sheva Almor) "عضو تازه وارد بی.اس.آ.آ" در یک مقام و یکسان بپندارند و این خود نقصی بزرگ در طراحی ساختار و روحیات محسوب میشود زیرا جیل تنها کسی بود که خود را از حادثه عمارت و راکون سیتی نجات داد؛ همچنین به تنهایی توانست نمسیس ( Nemesis) " بی.او.دبلیو ساخته شده توسط شعبات اروپایی آمبرلا با توانایی های بالاتر از تایرنت های اولیه و هوش بالاتر" شکست دهد. در دوره های آموزشی، او توانایی آرام و خونسرد نگه داشتن خود در شرایط بحرانی و خونسرد وبه خود متکی بودن را آموخته و میتواند به تنهایی از پس مشکلاتش برآید در صورتی که در جیل مدرن، این ویژگی کمتر دیده میشود. به دنبال اعتراض طرفداران نسبت به خصلت جدید جیل، سازندگان سری Revelation، طراحی رفتار و خصلت جیل را تغییر داده و اورا به شخصی پخته، خود کفا و آماده هر شرایطی تبدیل کردند... سازندگان این نسخه حتی برای راضی کردن طرفداران نقش جیل را پررنگ تر از همکاران او، یعنی کریس ردفیلد و پارکر لوسی کردند. این خود به نوبه ای اشکالات اخیر را کم رنگتر کرد.
در گذشته جیل فردی خودکفا، با اراده، دلسوز، شوخ مزاج و.. بود. تقریبا تمامی این ویژگیها در خصلت جیل مدرن نیز دیده میشود. در پروفایل جیل در عنوان رزیدنت اویل 3 میخوانیم که او فردی خشرو با روحیه عدالت خواهانه است. پس از ماجراهای او در عمارت، راکون سیتی و نابودی آمبرلا، در تاسیس و نجات سازمان ضد بایوتروریسم بی.اس.آ.آ نقش مهمی داشته و پس از آن بعنوان یکی از بالا رتبگان بی.اس.آ.آ شروع بکار کرد. نکته جالبی در این قسمت مطرح میشود و آن بازهم مربوط به اشتباه نسخه ششم بازی است! جیل به عنوان بالا رتبه بی.اس.آ.آ حتی نامی از او در کات سین ها، حتی در فایهای بازی آورده نمیشود در صورتی که در حادثه ادوانیا و چین، بی.اس.آ.آ نقش حیاتی و مهمی داشت و تقریبا در تمامی سناریو ها ردپایی از آن بود.
جیل برای همکاران و دوستان خود شخص وفادار و قابل اطمینانیست؛ از جمله برای کریس ردفیلد... در نسخه [/FONT][FONT=&amp][FONT=&amp]Revelation[/FONT] بعد از گزارش گم شدن کریس جیل هدف اصلی خود را از ماموریتش یافتن کریس قرار داد و تا دریای مدیترانه و کشتی کوئین زنوبیا (Queen Zenobia) پیش رفت؛ همچنین در حادثه عمارت اروپایی اسپنسر، برای نجات کریس "که در دستان وسکر بود" جان خود را فدا کرد. این در حالی است که در نسخه ششم بعد از 6 ماه ناپدید شدن کریس، حتی گفته ای از جستجوی جیل "چه در کات سینها، چه در فایلها" نیامد! با اینکه مرتبا در فایلهای بازی نام پیرز نیوانس (Piers Nivans) آمده که در جستجوی کریس "از طریق ایمیل و..." است و این خود به نوعی در رفتار و احساسات جیل تناقض به وجود می اورد...
روحیه بالا و انگیزه بالای جیل برای موفقیت و پیروزی و نپذیرفتن شکست، عامل موثری در موفقیت او در اکثر مواقع است. این توانایی بدن او را مقاوم تر کرده است بطوریکه هنگامیکه جیل توسط نمسیس به ویروس تی آلوده شدو پس از درمان، ویروس تی در سلولهایش ماندن و پادتن های قوی در بدنش ساخته شدند و پس از هشت سال، آلبرت وسکر به این موضوع پی برد و با استفاده از او اوروبوروس را توسعه بیشتری داد ؛ در نسخه پنجم نیز شاهد مقاوت جیل در برابر پی 30 (P30) "نوعی ماده مخدر با دوامی کوتاه" بودیم، با وجود آزمایشات و شست و شو های مغزی فراوان، او با شنیدن نامش، باز به خود برمیگشت؛ میتوانیم به راحتی جیل را یکی از مقاومترین بانوان سری رزیدنت اویل بنامیم.
یکی از ویژگیهای منحصر بفرد جیل، حس شوخ طبعی اوست؛ این را میتوان در نسخه ریمیک اویل و ایمل جیل به بری" در سیکرت فایلهای Revelation 2" دید. در کل روند روحیات و اخلاق جیل در جهت مثبت بوده و امتیاز A مناسب آن است.



[/FONT]
[FONT=&amp]
01qn_captureت.png





[/FONT]​
[FONT=&amp]از نظر منتقدان، جیل ولنتاین، یکی از اصلی ترین شخصیت زن عنوان رزیدنت اویل محسوب میشود. جیل را میتوان یکی از شناخته شده ترین کاراکتر زن در دنیای بازیها محسوب کرد. در سال 2002 [/FONT][FONT=&amp]Duluth News Tribune جیل ولنتاین را در کنار لارا کرافت "قهرمان سری تومب ریدر" ، بهترین قهرمانان زن دنیای بازی، نامید. در سال 2008، Game Daily، جیل را به عنوان دهمین کاراکتر دوست داشتنی، از میان تمامی کاراکتر های دنیای کپکام معرفی کرد و به او لقب قهرمان باهوش را داد.
در سال 2011، جیل رتبه چهل و سومین کاراکتر برتر، از میان تمامی کاراکترهای دنیای مجازی دریافت کرد. در سال 2013، [/FONT][FONT=&amp]Gamer's Edition، جیل را اولین کاراکتر دنیای ترسناک بازی، خواند. در همان سال مجله [/FONT][FONT=&amp] Complex و GamingBolt جیل را یکی از خوش شانس ترین کاراکتر دنیای مجازی خواندند. [/FONT][FONT=&amp] GamesRadar نیز او را، یکی از برترین کاراکترها، از میان 30 کاراکتر محبوب کپکام خواند. در سال 2007، [/FONT][FONT=&amp]Tom's Hardware، نام جیل ولنتاین را در میان 50 کاراکتر برتر زن در دنیای بازی آورد. این سایت، جیل را یکی از خبره ترین نجات یافتگان و یک ماشین حرفه ای جنگ، توصیف کرد. جیمزهاویک، جیل را یکی از برترین کاراکتر زن خوانده و در رقابت جیل، کلر،ایدا، جیل را غالب و پیروز میداند.
در سال 2012 " آدام دود" جیل را یکی از جذاب ترین اعضای استارز نامید و همچنین صفت توانا را برای او مناسب دانسته است. طرفداران، جیل را ترکیبی از زیبایی و زیرکی محسوب میکنند و همچنین او را با عنون "ماهرترین بانو در استفاده از اسلحه" میشناسند.
آفای "شیجینی میکامی"، خالق سری رزیدنت اویل درباره جیل و کلر میگوید: من نمیدانم که تاکید بیشتری بر شخصیت زنان در دنیای بازیها دارم یا خیر! اما میدانم وقتی آنهارا را معرفی میکرم به هیچ عنوان به چشم اشیا به آنها نگاه نکردم، این در حالی است که در بعضی از بازیها فقط به ویژگی فیزیکی ظاهری بانوان پرداخته میشود و در پس آن هیچ چیز دیگری وجود ندارد. من زنان را موجوی وابسته به مردان نمیپندارم و آنها را در بازی های چالش برانگیز بصورت مستقل و خودکفا فرض میکنم. در نسخه سوم بازی نیز آقای میکامی اظهار داشت: جیل را زیبا برای همه طراحی کردم ؛ بطوریکه گیمر های دختر اسطوره ای از زنان قدرتمند در کنار آقایان ببینند و برای او احترام زیادی قائل باشند و برای گیمر های پسر، شخصیتی جذاب و باهوش و زرنگ. شخصیت و روحیات جیل در اکثر مواقع نظر منتقدان را به خود جلب کرده و همواره مورد احترام و تحسین بازیکنان و طرفداران قرار گرفته است. روند تغیرات از نظر منتقدان نیز نسبتا مثبت و خوب بوده است.[/FONT]

 
آخرین ویرایش:

Nima Redfield

کاربر سایت
Mar 14, 2013
741
نام
Nima
آرمین جان،دو مقاله ی اخیرت درباره ی کریس و جیل به قدری قوی و تاثیرگذار بود که نتونستم چیزی در موردشون ننویسم.واقعا باید بهت خسته نباشید گفت.مطالبت فوق العاده کوبنده و حیرت آور بودند.من در طول این مدت هم تمام پستهای تو و سایر کسانی که واقعا قبولشون دارم رو دنبال میکردم.ولی متاسفانه جو اینجا طوری شده بود که واقعا خیلی ها ارزش کار ما رو متوجه نمیشن و با دید بسته و کودکانه ی خودشون،به همه چیز نگاه می کنند.من تمام سعیم رو در موردشون کردم.همه هم شاهد بودن.ولی وقتی پای لجبازی و متاسفانه کل کل وسط باشه،خب کاریش نمیشه کرد.منم دیدم واقعا ارزش وقتم بیشتر از این حرفاست.شخصی که خوابه رو خیلی راحت میشه بیدار کرد.ولی شخصی که خودش رو به خواب زده رو هرگز.برای من همین که دوستانم مثل آرمین و اسماعیل و علی (جفتشون) منو قبول داشتن کافی بود.نیازی به تائید کسانی که صرفا کوهی از ادعا بودن نداشتم.برای همین هم من و علی به این نتیجه رسیدیم که اینجا رو ترک کنیم و اون عده رو به حال خودشون رها کنیم تا با همون افکار کذایی و تاریخ مصزف گذشته ی خودشون خوش باشن.به عبارت دیگه کلا از این تاپیک ناامید شده بودم و احساس میکردم که دیگه واقعا اون حال و هوای گذشته رو نداره.ولی الآن به خوبی درک کردم که واقعا هنوز هم کسانی هستند که RE رو از جان و دل درک کرده اند و فقط کوهی از ادعا و شعارهای تو خالی نیستند.آرن جان،بهشتن دوستی مثل تو افتخار میکنم!

شدیدا منتظر شخصیت های بعدی هستم.امیدوارم که در تمام مراحل زندگیت موفق باشی!

یا علی!
 
آخرین ویرایش:

Democracy

Stay hungry. Stay foolish.
کاربر سایت
Feb 15, 2010
4,957
آفای "شیجینی میکامی"، خالق سری رزیدنت اویل درباره جیل و کلر میگوید: من نمیدانم که تاکید بیشتری بر شخصیت زنان در دنیای بازیها دارم یا خیر! اما میدانم وقتی آنهارا را معرفی میکرم به هیچ عنوان به چشم اشیا به آنها نگاه نکردم، این در حالی است که در بعضی از بازیها فقط به ویژگی فیزیکی ظاهری بانوان پرداخته میشود و در پس آن هیچ چیز دیگری وجود ندارد. من زنان را موجوی وابسته به مردان نمیپندارم و آنها را در بازی های چالش برانگیز بصورت مستقل و خودکفا فرض میکنم. در نسخه سوم بازی نیز آقای میکامی اظهار داشت: جیل را زیبا برای همه طراحی کردم ؛ بطوریکه گیمر های دختر اسطوره ای از زنان قدرتمند در کنار آقایان ببینند و برای او احترام زیادی قائل باشند و برای گیمر های پسر، شخصیتی جذاب و باهوش و زرنگ. شخصیت و روحیات جیل در اکثر مواقع نظر منتقدان را به خود جلب کرده و همواره مورد احترام و تحسین بازیکنان و طرفداران قرار گرفته است. روند تغیرات از نظر منتقدان نیز نسبتا مثبت و خوب بوده است.

دقیقا همین تجربه رو توی TEW ایجاد میکنه و دوباره کاراکتر زنی رو توی بازی قرار میده که با خیلی از بازیها فرق داره.

پ.ن : منتظر کاراکتر لیون هستیم آرمین :>
 

IMANOKA

کاربر سایت
Sep 11, 2014
6,312
ارمین ممنون عالی بود:d
پ.ن:تغییرات ظاهری جیل رو میتونید از شخصیت خفن نسخه 1 و 3 تا موش خرمایی در رولیشنز 1 بفهمید!:|
 

NERO TURBO

into the Dark city
کاربر سایت
Jun 3, 2011
641
نام
Armin
آرمین جان،دو مقاله ی اخیرت درباره ی کریس و جیل به قدری قوی و تاثیرگذار بود که نتونستم چیزی در موردشون ننویسم.واقعا باید بهت خسته نباشید گفت.مطالبت فوق العاده کوبنده و حیرت آور بودند.من در طول این مدت هم تمام پستهای تو و سایر کسانی که واقعا قبولشون دارم رو دنبال میکردم.ولی متاسفانه جو اینجا طوری شده بود که واقعا خیلی ها ارزش کار ما رو متوجه نمیشن و با دید بسته و کودکانه ی خودشون،به همه چیز نگاه می کنند.من تمام سعیم رو در موردشون کردم.همه هم شاهد بودن.ولی وقتی پای لجبازی و متاسفانه کل کل وسط باشه،خب کاریش نمیشه کرد.منم دیدم واقعا ارزش وقتم بیشتر از این حرفاست.شخصی که خوابه رو خیلی راحت میشه بیدار کرد.ولی شخصی که خودش رو به خواب زده رو هرگز.برای من همین که دوستانم مثل آرمین و اسماعیل و علی (جفتشون) منو قبول داشتن کافی بود.نیازی به تائید کسانی که صرفا کوهی از ادعا بودن نداشتم.برای همین هم من و علی به این نتیجه رسیدیم که اینجا رو ترک کنیم و اون عده رو به حال خودشون رها کنیم تا با همون افکار کذایی و تاریخ مصزف گذشته ی خودشون خوش باشن.به عبارت دیگه کلا از این تاپیک ناامید شده بودم و احساس میکردم که دیگه واقعا اون حال و هوای گذشته رو نداره.ولی الآن به خوبی درک کردم که واقعا هنوز هم کسانی هستند که RE رو از جان و دل درک کرده اند و فقط کوهی از ادعا و شعارهای تو خالی نیستند.آرن جان،بهشتن دوستی مثل تو افتخار میکنم!

شدیدا منتظر شخصیت های بعدی هستم.امیدوارم که در تمام مراحل زندگیت موفق باشی!

یا علی!

دقیقا همین تجربه رو توی TEW ایجاد میکنه و دوباره کاراکتر زنی رو توی بازی قرار میده که با خیلی از بازیها فرق داره.

پ.ن : منتظر کاراکتر لیون هستیم آرمین :>


ارمین ممنون عالی بود
yahoo_4.gif

پ.ن:تغییرات ظاهری جیل رو میتونید از شخصیت خفن نسخه 1 و 3 تا موش خرمایی در رولیشنز 1 بفهمید!
yahoo_22.gif

آرمین یه کلام بت میگم:
ترکوندی:bighug::d


دوستان ممنون:) انگیزمو دو چندان کردین:)
واقعا به دوستانی مثل شما ها افتخار میکنم
نیما : ممنون رفیق! منم به دوستی با شما افتخار میکنم:) این پستت واقعا منو خوشحال کرد
نریمان: حتما:) انشاالله به اونم پرداخته میشه
ایمان: کاری نکردیم :) دقیقا (موش خرما رو خوب اومدی:)) )
 
آخرین ویرایش:

NERO TURBO

into the Dark city
کاربر سایت
Jun 3, 2011
641
نام
Armin
h5gp_yi.gif





89un_untitled_-_3.png





tv5x_xfngj.png




298.gif




[FONT=&amp]بطور معمول همگی طرفداران عنوان رزیدنت اویل (Resident evil)، با کلر ردفیلد ( Claire Redfiled)، دومین بانوی قهرمان، آشنایی دارند. کسی که بدون آموزشهای ویژه و فقط با آموختن چند حرکت دفاعی از برادرش، کریس ردفیلد توانست در برابر آشوب راکون سیتی، ویروس جی (G-virus) و همچنین ولیام بریکین (William Brikin) مقاومت کرده و بدون هیچ آسیب یا جراحتی، از شهر ویران شده راکون سیتی (Raccoon city) بگریزد. او همواره پشتیبان و تکیه گاه برادرش بوده و برای او ارزش زیای قائل است؛ همچنین برای نجات برادرش، خود را با خطر های زیادی مواجه کرد و با وجود این دغدغه ها توانست به شعبه اروپایی شرکت داروسازی آمبرلا (Umbrella) "اصلیترین شعبه آمبرلا" نفوذ کند و تا حد نابودی آن پیش برود.[/FONT]
[FONT=&amp]با وجود 15 سال ناپدید شدن کلر و یافتن ردپایی از او در فایلها و قسمت missionaries بازی، نقش مهم خود را از دست نداده و همواره مد نظر طرفداران کلاسیک سری بوده است ؛ این نکته ذهن سازندگان عنوان ششم را به خود مشغول کرده بود و برای راضی کردن طرفداران کلاسیک،بار ها و بار ها نام کلر ردفیلد در کاتسینها و فایلهای بازی آورده شد؛ حتی طراحی کاراکتر هلنا هاپر (Helena harper) با پوشش و لباس شبیه کلر نیز به همین منظور بود. با انتشار Resident evil Revelations 2 ، کلیر دوباره خود را به تمامی طرفداران جدید به خوبی معرفی کرد. یکی از ویژگیهای بارز کلر ردفیلد، اصالت او و قرار داشتن همیشگی او در خط داستانی اصلی بوده است. کلیر هیچ گاه در عنوانهای فرعی و تجاری سری رزیدنت اویل "چیزی که از سال 2005 تا 2013 به وفور دیده ایم" دیده نشده است. نکته دیگری که باید مورد بررسی قرار بگیرد تغییراتی است که در مدت سالها بر روی کلر ردفیلد انجام شده است و سوالی که مطرح میشود جهت این تغییرات است. در ادامه پست به بررسی جزئیات [/FONT][FONT=&amp][FONT=&amp]این [/FONT]تغییرات میپردازیم.



[/FONT]
[FONT=&amp]
kl5o_خخخ.png





[/FONT]​
[FONT=&amp]تغییراتی که در طی سالها بر روی ظاهر کلر ردفیلد اعمال شده؛ روند متعادلی را داشته و کم تر شاهد تغییرات افراطی در ظاهر او بوده ایم. همواره کلر را دختری با موهای بلند قهوه ای "یا شرابی رنگ"، چشم های آبی و پوستی سفید رنگ میشناسیم ؛ اما همواره این اصل صدق نکرده و گاه بطور کامل عوض شده است. در سال 2015، در اواخر اپیزود چهارم کلیر ردفیلد با ویژگیهای کاملا متفاوتی ظاهر میشود؛ شخصی با موهای کوتاه و پیراهنی قرمز...! اکثریت طرفداران ایدا وانگ (Ada Wong) "یکی از جاسوسان سازمان و وسکر" را با این ویژگی میشناختند و با دیدن ظاهر جدید کلر بسیار متحیر شدند؛ بطور واضح علت این طراحی را میتوان در یک جمله خلاصه کرد: جلب نظر طرفداران ایدا وانگ و فروش بیشتر بازی. در سال 2013 نیز شاهد چنین تغیراتی برای جلب نظر طرفداران کاراکتر های خاص بودیم اما معمولا این تغییرات بر روی کاراکتر های جدید مثل هلنا هارپر،جیک مولر (Jake Muller) و..که فاقد ذهنیت و طراحی قبلی بودند اعمال میشد و کمتر بر روی کاراکتر های قدیمی و اصیل با ذهنیت و با ظاهری خاص روی میداد و میتوان اینرا یکی از اشتباهات بزرگ کپکام محسوب کرد.



[/FONT]​
9lfl_untitled_-_1.png

[FONT=&amp]


[/FONT]
[FONT=&amp]یکی از ویژگیهای ظاهری کلر که مرتبط با روحیات و رفتاراوست ؛ چهره مهربان و لطیف کلر است؛ متاسفانه با انتشار دارک ساید (Resident evil Dark side)، چهره کلر سردتر و خشک تر طراحی شد. سازندگان علت این طراحی را تناسب بیشتر ظاهر کلر با روحیه مبارزه طلبی او اعلام کردند. در کل روند تغییرات ظاهری کلیر متعادل و مثبت بوده و امتیاز B مناسب ان است.



[/FONT]
[FONT=&amp]
dw4v_حخح.png




[/FONT]​

[FONT=&amp]در طی این مدت، تغییرات روحیات و اخلاق کلر کمتر محسوس بوده است. او از انگیزه بالایی برخوردار بوده و همواره و در هر شرایطی امید خود را از دست نمیدهد و برای زندگی و آزادی تمام تلاش خود را میکند. این ویژگیها باعث پیروزی کلر در اغلب شرایط بوده است. کلر توانایی بافری در کنترل ترس خود دارد؛ او همچنین میتواند اطرافیان خود را در شرایط بحرانی آرام تر نگاه دارد؛ این ویژگی در طول زمان تغییری نکرده و ثابت مانده... در سال 1998 کلر توانست شری بریکین (Sherry brikin) "دختر ولیام بریکین، محقق آمبرلا "و استیو برن ساید (Steve Burnside) "از زندانیان جزیره راکفورت"را در شرایط حاد ارام و اماده نگاه دارد و روحیه انان را افزایش دهد در سال 2013 نیز کلر "با وجود ترس فراوان و نارنجی شدن دستبندش که نشان دهنده اضطراب اوبود" مویرا برتون (Moira Burton) "دختر بری برتون، یکی از اعضای تازه وارد ترا سیو" را توانست آرامتر کند و مانع بحرانی تر شدن شرایط شود. همچنین روحیه دیگر اعضای تراسیو (Terra save) را افزایش دهد.[/FONT]
[FONT=&amp] کلر در کنار برادر بزرگترش، کریس ردفیلد (Chris Redfiled) پرورش یافت و نسبت به او محبت عمیقی داشت. این ویژگی روحیه ی کلر تا کنون به طرز زیبایی حفظ شده است بطوریکه در نسخهRevelations 2 نیز شاهد ارتباط های تلفنی کلر و پیرز نیوانس (Piers Nivans) و نگرانی کلر برای برادرش بودیم؛ با مطرح شدن این نکته یکی از اشکالات اساسی Residet evil 6 یعنی عدم ارتباط کریس و کلر در مدت 6 ماه، بطور کامل برطرف شد بدون اینکه داستان 6 دستخوش تغییر شود.[/FONT]
[FONT=&amp]یکی از ویژگیهای دیگر کلر که در طول مدتها کمتر دس[/FONT][FONT=&amp][FONT=&amp]ت[/FONT]خوش تغییر بوده و در کمتر کاراکتر های رزیدنت اویل دیده میشود؛ مهربانی و محبت و عواطف او نسبت به کودکان است؛ این ویژگی در سال 2015 "زمان انتشار Resident evil Revelations 2" کم تر دیده شد. در اپیزود دوم سناریو کلر میدیدم که کلر همانند قبل با کودکان ارتباط برقرار نمیکند و این بر اساس پیشینه کلر قابل توجیه نیست؛در نسخه دوم و انیمیشن دنجریشن (Resident evil dangeration) ، ارتباط بهتر کلر با کاراکتر های کودکی چون شری بریکن و رانی (Rany Chawla)، شاهدی بر این تناقض است. کلر مهارت خارق العاده ای در امداد رسانی و کمک کردن به دیگران دارد و کمتر خود را درگیر جنگها و مبارزات میکند. تنها در صورتی که لازم باشد و در اکثر مواقع برای دفاع از اسلحه استفاده میکند؛ او روحیه ستیزه جویانه و پرخاشگرانه نداشته و معمولا با احساسات و عواطف با مسائل برخورد میکند. او برای مبارزه با بایوتروریستها نقش ناجی و امداد رساننده را به جای جنگیدن بر عهده گرفت و طی این سالها، در این حرفه پیشرفت چشمگیری داشت[/FONT]
[FONT=&amp]کلر به راحتی میتواند با دیگران ارتباط برقرار کند و از افکار و اهداف و حتی راز ها و افکار شوم دیگران اگاه شود. توصیه های کلر به شری در رابطه با درک سیمونز (Derek Simmions) "رهبر گروه خانواده و دوست صمیمی و مشاور رئیس جمهور" نیز نشانی بر این توضیح است.[/FONT]
[FONT=&amp]در طی مدت سالها، کلر به شخصی پخته، مسلط، با چهره ای جدی تر مبدل شد اما با این حال هنوز شاهد روابط سریع او با دیگر افراد هستیم. در این نسخه شاهد موضوعات جدی در رفتار و روحیات کلر میشویم؛ یکی از نکات جالب، تنفر کلر از آلبرت وسکر ( Albert Wesker) "رهبر گروه S.T.A.R.S و محقق" بدنبال ماجرای جزیره راکفورت، رویایی آلبرت وسکر و کلر و باخبر شدن کلر از قسمتی از نقشه های شوم آلبرت وسکر "کلر را طعمه قرار دادن و گرفتن انتقام از کریس و کشتن او" میباشد...همین موضوع در نوع تفکر کلر درباره الکس وسکر[/FONT][FONT=&amp][FONT=&amp] (Alex wesker) "از بچه های وسکر،محقق"[/FONT] تاثیر چشمگیری میگذارد. نکته ی دیگر مربوط به روابط خانواده ردفیلد و برتون (Burton) است... میدانیم که بری برتون دوست خانواگی کریس و کلر محسوب میشود و روابط طولانی مدتی میان دو خانواده بوده است؛ در این نسخه، با نشان دادن دوستی کلر و مویرا برتون و پیشنهاد کلر برای عضویت مویرا در ترایسیو و اشاره به عبارت معروف ساندویچ جیل (Jill sandwich) ، این موضوع بصورت دوباره خود را به فعلیت رساند. روند تغییرات کلر در طول مدتها تقریبا ثابت بوده؛ با این وجود تغییرات مختصری که در روحیات و شخصیت کلر به وجود امده مثبت است و امتیاز A برای تغییرات این روند مناسب است.




[/FONT]​
[FONT=&amp]
srnf_ننن.png




[/FONT]

[FONT=&amp]کلر ردفیلد از لحاظ ظاهر خوب و دلاوری هایش، دیدگاه بسیاری از منتقدان را به خود جلب کرد. در سال 2000، کارکنان [/FONT][FONT=&amp]Eurogamer کلر را نامزد دریافت جایزه [/FONT][FONT=&amp] Gaming Globes در رده بهترین رهبران زن معرفی کرد. در سال 2001، مجله ی برزیلی او را در فهرست کاراکتر های برتر از بازی های قدتمند قرار داد.[/FONT]
[FONT=&amp]در سال 2007، [/FONT][FONT=&amp]Rob Wright از سایت Tom's Hardware کلر را جز یکی از برترین کاراکتر های زن در دنیای بازیها "از میان 50 کاراکتر مونث" خواند. مجله [/FONT][FONT=&amp]CHIP نیز در سال 2008، او را شانزدهمین کاراکتر برتر زن به حساب آورد. ویژگیهای بارز کلر موجب قرار گرفتن او در لیست نه کاراکتر برتر زن در تاریخ بازیها شد. در همان سالها سایت IGN کلر را یکی از کااکترهایی دانست که باید جزء اتحادیه شکارچی زامبی ها باشد.[/FONT]
[FONT=&amp]تعدادی از مجلات، کلر را از جذابترین کاراکتر ها میشمارند. مجله Dream cast، کلر را یکی از جذابترین قاتل مسلح زامبی ها در دنیای بازی های Dream cast به شما آورد. سال 2008 کلر از [/FONT][FONT=&amp]GameDaily مقام چهل ودومین کاراکتر جذاب و قدرتمند را دریافت کرد. در همان سالها مجله[/FONT][FONT=&amp] Complex جیل را برتر از کلر دانسته و او را پیروز در رقابت جیل علیه کلر میداند. مجله [/FONT][FONT=&amp]The Escapist کلر را سومین بانوی خوش چهره و مهربان تا سال 2014 معرفی میکند. در سال 2010 کلر ردفیلد و استیو برن ساید یکی از بهترین دوستان در حل معماها ها نامیده شدند. سایت IGN نیز در سال 2011 خواهان بازگشت کلر در عنوان ششم رزیدنت اویل شد. [/FONT][FONT=&amp]Jesse Schedeen نیز کلر را برتر از کاراکتر های یکبار مصرفی مثل شوا آلمور خوانده و خواهان بازگشت او به نسخه ی بعدی بازی شد. سایت PSUنیز کلر با طراحی رزیدنت اویل 2 را بهترین طراحی دانست و خواستار آوردن او با همین طراحی در [/FONT][FONT=&amp][FONT=&amp]missionaries[/FONT] عنوان ششم شد. آقای [/FONT][FONT=&amp]Hiroyuki Kobayashi کارگردان عنوان Resident evil 6 نیز در این باره گفت : شنیده ام طرفداران بازی خواستار بازگشت جیل و کلر در عنوان بعدی بازی هستند مخصوصا کلر که یکی از 30 کاراکتر برتر دنیای کپکام ست. [/FONT]
[FONT=&amp]سال 2013 [/FONT][FONT=&amp]GamesRadar در رابطه با کلر رفیلد اظهار تاسف کرده و او را کاراکتری با پتانسیل داستانی بالا و فراموش شده در دنیای رزیدنت اویل میخواند و برای حضور پررنگ تر او در آینده اظهار امیدواری میکند همچنین تمرکز اصلی کپکام را بر روی جیل بجای کلر میداند. بازگشت کلر در سال 2015 نظر بسیاری از منتقدان را به خود جلب کرد. سایت IGNدر این باره میگوید : سالها شاهد کاراکتر های دلاور زن مثل جیل ولنتان، کلر ردفیلد، ایدا وانگ و...در کنار کاراکترهای مرد یا بصورت تنها بودیم اما اینبار شاهد حضور دو کاراکتر زن در کنار هم خواهیم بود؛ آن هم با حضور کلر! در کل روند نظریات منتقدان نسبت به کلر مثبت بوده و بطور معمول امتیاز B را برای او در نظر میگیرند.[/FONT]

[FONT=&amp]
[/FONT]

[FONT=&amp]
[/FONT]
 

genesis007

کاربر سایت
May 16, 2010
1,299
نام
shahab
عالی آرمین جان.
واقعا کلر حرف نداره بنظرم یه نکته مثبتی که هست اینه که کلر زیاد تو شماره های سری مثل جیل حظور نداشته برای همین تغییرات که تو طی سری داشته برای گیمر ها بنظرم محبوب تره چون خیلی با این کارکتر درگیر نبودن برای همین بازی کردن با این شخصیت همیشه تازگی خودش رو داشته .
==============
من که هر چقدر با لیان و کلر تو سری رزیدنت اویل بازی کنم سیر نمی شم یعنی دو کارکتر عالی.:d
=================
منتظر لیان و تو ضیحات شما :)
 

esmael

کاربر سایت
May 7, 2013
248
نام
اسماعیل
خسته نباشی ارمین .ترکوندیا:d
اطلاعاتمو در مورد اخلاقیات کلر بالا بردی
کلر این همه ناز بود و من نمیدونستم ؟:d
ولی یه نکته منفی کلر اینه که اخر رولیشنز 2 شبیه ایدا شده بود:))
خاک بر سر اون کسی که چنین پیشنهاد مسخره ای داده:-&
درسته بهترین طراحی کلر مربوط به RE2 بوده.
 

کاربرانی که این قسمت را مشاهده می‌کنند

Top
رمز عبور خود را فراموش کرده اید؟
or ثبت‌نام سریع از طریق سرویس‌های زیر