از دیروز تا امروز | بررسی تغیرات کاراکترهای Resident evil

NERO TURBO

into the Dark city
کاربر سایت
Jun 3, 2011
641
نام
Armin
خب آرمین جان یه چیزیم هست که باعث میشه هم حرف من درست باشه هم حرف شما
اما چجوری؟
این سازندگان لعنتی توی نسخه 6 با یه خط منش یکسان با گذشته جلو نرفتن.مثلا ما توی شماره چهارم و نیز دمنیشن برخورد لیون با ایدا رو متفاوت تر از نسخه 6 دیددیم!
اما چرا؟ دلیلیش واسه منکه کاملا مشخص نیست! اما شاید بشه گفت دلیلش برمیگرده به تغییر شخصیت پردازی ایدا توی نسخه 6 که با نسخه های قبل از خود تفاوت داشت.مثلا توی 4 وقتی توی قصر لیون و ایدا اولین برخورد خود رو داشتند لیون برخوردی سرد با ایدا داشت و رک بهش میگه اره ایدا چرا تو واسه وسکر کار میکنی؟ و یا توی دمنیشن هم اگه یادت باشه توی اولین برخوردشون چیز جالب اینه که لیون اول از ایدا میپرسه که تو ویروس رو توی اینجا پخش کردی؟(یعنی به ایدا سو ظن داره) و ایدا هم در جواب میگه منو نخندون!(یعنی به هیچ وجه کار من نبوده)
خب این یعنی بقول خودت لیون با ایدا توی 4 و دمنیشن بصورت جدی تر برخورد کرد.چون از طرز حرف زدن و لحن کلام و برخوردش معلوم بود که به ایدا مشکوکه و بهش دید مثبتی نداره!
اما توی 6 اینکه چرا لیون با ایدا این طور نبود و با هلنا رفتار جدی تری داشت تا ایدا (همون طور که خودت اشاره کردی:d)
واسه من هم جای تعجب داره!این برمیگرده به سازندگان نسخه 6 که ایدا رو خیلی مثبت تر و در چشم لیون خیلی ادم مورد اعتماد تر طراحی کرده بودن! اگرچه لیون به ایدا علاقه داشت ولی قبل از نسخه 6 ما شاهد رفتار متفاوتر لیون با ایدا در نسخه های پیشین 6 نسبت به خود نسخه 6 بودیم !
که نمونش هم همون برخورد های اول لیون توی نسخه 4و دمنیشن بود که بهش اشاره شد.
اما یه چیز هم بد نیست گفته بشه.
شاید ایدا توی 6 رفتارش به کلی عوض شده و دیگه اون ایدای شیطونی که توی نسخه 4 و دمنیشن دیدیم نبوده.و لیون هم از قبل اینو فهمیده و دیگه خیالش از بابت اینکه به ایدا سو ظن داشته باشه راحت بوده(البته چنین فرضی خالی از اشکال هم نیست)
به هر حال اشکال بحث منو تو برمیگرده به نسخه 6.:d

خب منتظر مقاله ارزشمندت در مورد وسکر هستیم;)

دقیقا زدی تو خال اسی!:d مشکل تناقض همین 6 هست که برخوردات و رفتارها تقریبا در تمام شخصیتها بطور کاامل عوض شده بود برای همین توی روند تغییرات اسم از این موضوع بردم;) همین 6 بعث شد ایدا فرشته بشه و اصن نفهمیم سازمان چی شد...سازمانی که فکر و ذکر ایدا همیشه بود!
منم همین احتمال رو میدم اما بازم هدف گروه 6 رو نمیفهمم انگار فقط یه سری تصویر از گذشته دیدن و اونها رو چسبوندن به هم
به خوب نکته ای اشاره کردی و دمنیشن بود:d اونجا هم رفتار لیان با ایدا متفاوت بود ولی 6...
ای خدا چی بگم به این سازنده ها!!!!!!!:|
ممنون اسی! واقعا لطف داری:) پس فردا مقاله وسکر ارسال میشه;)
 

NERO TURBO

into the Dark city
کاربر سایت
Jun 3, 2011
641
نام
Armin

j4e_ok.gif







iht7_untitled_-_1.png





8r0_capture4.png





298.gif




[FONT=&amp]آلبرت وسکر (Albert Wesker) ، یکی از مهمترین شخصیت های منفی دنیای اویل (Resident evil) محسوب میشود. محبوبیت و شهرت نوزده ساله او به حدی است که تقریبا در تمامی عنوانهای رزیدنت اویل یا اورا بطور مستقیم دیده ایم و یا رد پایی از او، خواه در فایلها خواه در کات سینها، به چشممان خورده است. او همواره هدفش را در الویت قرار داده و برای رسیدن به آن از هیچ کاری مضایقه نمیکند. تقریبا تمامی طرفداران، آلبرت وسکر را به خوبی میشناسند: در سالهای گذشته فردی بنام اسپنسر ([/FONT][FONT=&amp]Oswell E. Spencer)"بنیان گذار آمبرلا" برای رسیدن به هدف اصلی اش یعنی ساختن انسانهای برتر از نظر ژنتیک و رسیدن به مقام معبودی، 12 تن کودک بیگناه که زاده شده از والدینی نخبه بودند را دزدید و تحت حمایت خود و با نام بچگان وسکر بزرگ کرد و مورد آزمایشات متنوعی قرار داد؛ با آخرین آزمایش و تزریق ویروس به بدن بچگان وسکر، تمامی آنها بجز دو نفر زنده ماندند: آلبرت و الکس وسکر...پس از این آزمایش آلبرت و الکس در چشمان اسپنسر پررنگ تر شدند. پس از مدتها اسپنسر الکس را "که اورا فرد باهوش تری میپنداشت" برای آزمایشات زندگی ابدی، او را به جزیره ای فرستاد و پس از آن نقشه های الکس برای مرده نشان دادن خود موثر واقع شد و در این هنگام بود که درخشش آلبرت در چشمان اسپنسر فزونی یافت! و...[/FONT]
[FONT=&amp]تقریبا تمامی متنهای بند بالا توصیفی از آلبرت وسکر بودند و توضیحی درباره تغییرات او از لحاظ ظاهری و شخصیت پردازی نبودند... در ادامه به تمامی این مسائل با ریزبینی و دقت پرداخته خواهد شد.



[/FONT]
[FONT=&amp]
7l8_capture1.png





[/FONT]​
[FONT=&amp]با اینکه در طول زمان تغییرات چشمگیری در طراحی ظاهری کاراکتر ها رخ میدهد؛ اما در مدت 13 سال، تغییرات ظاهری آلبرت وسکر بسیار اندک و قابل چشم پوشی میباشد؛ طراحان برای تغییراتی که در ظاهر هر کاراکتری پدید می آورند دلایلی از قبیل تطبیق بیشتر با ملیت و یا کار را اعلام میکنند اما ظاهر آلبرت وسکر همواره با کار او تطابق بسیاری داشته است. [/FONT]
[FONT=&amp]چهره مصمم وجدی آلبرت وسکر در تمام طراحی های او اعمال شده است و در طول زمان، این ویژگی در صورت او بیشتر دیده میشود. بهترین طراحی آلبرت وسکر مربوط به نسخه پنجم بازی میباشد. اورا دوباره فردی با هیکل ورزیده و موهای طلائی رنگ و عینکی دودی رنگ بر روی چشمانش میبینیم اما اینبار با هیبت و ابهت بیشتر! به گفته ی سازندگان آلبرت وسکر در این نسخه به نقطه ی اوج خود رسیده و به بهترین وجه تکامل یافته است. در واقع آلبرت وسکر در این نسخه قدرت خود را به تمام بازیکنان به زیبایی تمام نشان داد...سرعت و قدرت او نسبت به قبل چند برابر شده بود و به راحتی میتوانست دشمنان سر راه خود را همانند پر به کنار بیندازد.در واقع این ویژگی وسکر ادامه دهنده قدرت نمایی او در نسخه کد ورونیکا (Resident evil Code Veronica) بود و به طرز زیبا و عالی پیشرفت.



[/FONT]​
7ho0_untitled_-_2.png

[FONT=&amp]


[/FONT]
[FONT=&amp]از بی ربط ترین چهره های طراحی شده آلبرت وسکر مربوط به سال 2015، یعنی عکسی که آلبرت در کنار الکس وسکر بود. این طرح نقاشی مانند به حدی کم شباهت بود به آلبرت همیشگی " فرم پوشیدن لباس و نوع عینک" بود که در ابتدا طرفدارن او را الکس میشناختند![/FONT]
[FONT=&amp]در طول زمان روند تغییرات وسکر عالی بوده و امتیاز A برای آن مناسبترین است.




[/FONT]
[FONT=&amp]
j36g_capture3.png





[/FONT]​
[FONT=&amp] آلبرت وسکر، نخبه ای بوده که همواره در توسعه و ساختن اکثر ویروسها نقش مهمی داشته است. او به عنوان محقق شرکت آمبرلا (Umbrella) نقش موثری در توسعه ویروس تی (T virus) داشت. پس از آن نیز در نقش یکی از سازندگان اوروبوس (Urobros) قرار گرفت و در توسعه آن نقش چشمگیری داشت. این نشان دهنده ثابت ماندن این ویژگی در او است.[/FONT]
[FONT=&amp]برای هر فرد شرور در هر عنوانی، برنامه ریزی و ایجاد نقشه های بی عیب و نقص برای پیشبرد هدف ها و حتی در نظر گرفتن نقشه دوم کاری است دشوار که نویسندگان باید با در نظر گرفتن تمام جوانب آنرا تنظیم کند؛ این موضوع نقش چشمگیری در دیدگاه خوانندگان یا بینندگان دارد؛ برنامه ریزی های آلبرت وسکر در طول زمان همواره بی اشکال بوده و همواره همه ی جوانب را برای اجرای برنامه هایش میسنجد و آنها را به طرز جالب به جلو میراند. او برای کنترل نیرو پلیس شهری تصمیم گرفت که به عنوان یک نفوذی یا به اصطلاح جاسوس در نیرو های استارز (S.T.A.R.S) " نیروهای تاکتیکی ویژه پلیس" وارد شود و با توانایی خارق العاده اش، رهبری استارز و گروه آلفا "که خود گروهی از استارز بود" را به عهده بگیرد. به دنبال قتل های پیاپی در حوالی شهر راکون سیتی (Raccoon City) و وحشت مردم و همچنین جستجو ها و تحقیقات افراد گروه استارز، او تصمیم گرفت اعضای دو تیم را بصورت جداگانه به محل حادثه ببرد. هدف او از انجام این کار رهایی از دست افراد استارز و ازمایش تایرنتها و بی.او.دبلیو های (B.O.W) عمارت بر علیه مهارت اعضای خبره استارز بود؛ وسکر حتی برای دستیابی به هدفش و از بین رفتن تردید های باقیمانده، بری برتون (Barry Burton) "یکی از اعضای گروه آلفا" خانواده اش " که برای بری مهمترین مسئله ممکن بود" را دزدید و بری را وادار به اجرای دستورات و کشتن باقی مانده اعضای استارز مخصوصا جیل ولنتاین (Jill Valentine) "که توانایی بینظیری در حل معما ها داشت، هم چنین از توان جسمی بالایی برخودار است" را کرد؛ حتی با وجود اینکه در پایان تقریبا تمام نقشه های وسکر، نابود شده به نظر میرسید با این حال خود را در نظر همگان مرده جلوه داد و از مهلکه گریخت و به بقیه کارهایش ادامه داد؛ این ویژگی تا سال 2009 به خوبی حفظ شد؛ وسکر پروژه اوروبوروس " اوروبوروس ساخته شده از ویروس مادر" تا مراحل نهایی پیش برد و آزمایشات خود را تکمیل کرد اما حرکت او به گونه ای بود که در ظاهر اکسلا گیونه ([/FONT][FONT=&amp]Excella Gionne)و شرکت داروسازی او یعنی ترایسل ([/FONT][FONT=&amp]TRICELL) مقصر تمامی اتفاقات باشند؛ آلبرت حتی از جیل که همواره با تمام وجود با بایوتروریسم ها مبارزه میکرد، برای پیشرفت اوروبوروس و پیشیبرد مقاصد شخصی خود استفاده کرد.[/FONT]
[FONT=&amp]در طول این زمان، آلبرت وسکر را شخصی منفعت طلب دانستیم؛ او برای رسیدن به مقاصد خود، از سازمان، آمبرلا، ترایسل و... استفاده میکرد. او حتی برای این منظور به اشخاصی کمک کرد. ایدا وانگ (Ada Wong) نشانی بر این قضیه است. در سال 1998 شاهد آسیب شدید ایدا بودیم اما آلبرت وسکر برای بدست آوردن ویروس جی (G virus) و خود را زنده نشان ندادن ایدا را نجات داد و با دادن گریپل گان (Grapple Gun) به او و راهنمایی های پی در پی، ایدا را از شهر راکون سیتی فراری داد. این ویژگی روحیه ای نیز در طول این مدت به درستی حفظ شد.[/FONT]
[FONT=&amp]شاید هرکسی در زندگی خود اهداف والایی داشته باشد اما اکثر اوقات این اهداف به ثمر نمیرسد و فرد تمامی آنها را رها میکند؛ آلبرت وسکر با این گونه افراد تفاوت بافری دارد. با وجود شکست اولیه در سال 1998، او اهداف خود را نه تنها از دست نداد؛ بلکه علاوه بر تقویت نقشه ها، خواهان نابودی عاملان شکست پروژه های قبلی خود بود. کریس ردفیلد (Chris Redfiled) و جیل ولنتاین شامل این افراد میشوند. اهداف وسکر روز به روز بزرگتر شده تا به جایی که خود را لایق معبود شدن "این مورد در واقع هدف اصلی اسپنسر بود اما آلبرت با کشتن اسپنسر، مسیر او را به شیوه ای مدرن دنبال کرد" میداند. این نوعی روند مثبت و صعودی محسوب میشود.[/FONT]
[FONT=&amp]یکی از اصلیترین عامل شکست البرت وسکر و سقوط او، غرور بیش از حد و دست کم گرفتن دشمنان خود بود؛ به عبارتی وسکر با تعویق کشتن کریس، خود را به نابودی کشاند. وسکر در اواخر کاتسینهای عنوان پنجم از این عمل خود ابراز تاسف میکند. روند تغییرات اخلاقی ویکر کاملا در جهت مثبت پیش رفته و امتیاز A مناسب آن است.





[/FONT]​
[FONT=&amp]
3xbf_capture2.png






[/FONT]​
[FONT=&amp]با انتشار نسخه یکم عنوان رزیدنت اویل، طراحی آلبرت وسکر نظر بسیاری از منتقدین را به خود جلب کرد. سال 2006، سایت IGN مقام سومین کاراکتر شرور و به یاد ماندنی را به وسکر داد و اظهار داشت که فنهای بازی میدانند هرگاه وسکر را در کاتسینهای بازی دیده شده؛ خطر در کمین بوده است. این سایت در سال 2010 نیز مقام چهاردهمین کاراکتر خبیث را به وسکر داد. در سال 2008 [/FONT][FONT=&amp]GamePro آلبرت وسکر را چهلمین شخصیت بیظیر شیطانی در هر زمان خواند.[/FONT]
[FONT=&amp]یکی از مقالات IGN که در ماه مارچ و در سال 2010 انتشار یافت؛ ارزش آلبرت وسکر را به زیبایی تمام نشان داد. این سایت با عنوان آلبرت وسکر بهترین دشمنان اصلی عنوان رزیدنت اویل، اظهار داشت داستان رزیدنت اویل بدون وجود آلبرت وسکر بی معناست! Gamespot نیز آلبرت وسکر را یکی از بزرگترین شروران دنیای گیم اعلام کرد.[/FONT]
[FONT=&amp]سایت GamesRadar آلبرت وسکر را در لیستی با عنوان "هفت تن از برترین شرورین" قرار داد و آلبرت را کاراکتری معرفی کرد که هیچگاه نمیمرد و همواره در پس مشکلات سایه ای از او دیده میشود. در حوال همان سالها سایت PSU.com رتبه هشتمین نفر از کاراکتر هایی را که روز به روز پیشرفت میکنند به آلبرت داد. [/FONT]
[FONT=&amp]سایت GamesRadar با ستایش صحنه سازی درست کشته شدن وسکر، او را در قویترین حالت خود نامیدند و اظهار داشتند که لازم بود که شکست داده شود؛ [/FONT][FONT=&amp] D. C. Douglas نیز آلبرت وسکر را شخصی معرفی کرد که در مدت زمان نظرات مثبت بیشتری را به خود جلب کرد. [/FONT][FONT=&amp]PlayStation Universe آلبرت را فردی با موهای کوتاه، مغرور معرفی کرد و طراحی او را نسبتا کلیشه ای در دنیای بازیها خواند. در سال 2010 [/FONT][FONT=&amp] Nintendo Power آلبرت را نهمین شخصیت منفی در تاریخ بازیهای [/FONT][FONT=&amp]Nintendo نامید.[/FONT]
[FONT=&amp]در سال 2013، سایت Games Radar آلبرت را سینزدهمین شخصیت منفی اعلام کرد و او را در لیست سی کاراکتر برتر تاریخ کپکام قرار داد و با اشاره به نقش او در عنوان Marvel vs Capcom اظهار داشت که با اینکه وسکر در نسخه پنجم نابود شد؛ اما هنوز از هیچ یادی نرفته و همواره در ذهن بازیکنان قدرتمند جلوه گر میشود. سایت PSU نقش آلبرت وسکر را در نسخه پنجم از مهمترین نقشها میخواند .[/FONT]
[FONT=&amp]روند تغییرات آلبرت وسکر در تمامی زمانها نه تنها از نظر منتقدان، بلکه از نظر سایر بازیکنان نیز مثبت بوده و همواره شخصیت و ظاهر طراحی شده او مورد تمجید و ستایش قرار گرفته است. امتیازدهی سایتهای مختلف به روند طراحی های آلبرت وسکر بسیار متنوع بوده اما بنا به اکثریت نظرات امتیاز A مناسب آن است.[/FONT]

[FONT=&amp]
[/FONT]
[FONT=&amp]
[/FONT]
 

NERO TURBO

into the Dark city
کاربر سایت
Jun 3, 2011
641
نام
Armin
باز هم مثل همیشه. دمت گرم آرمین :x
آرمین،واقعا جای تحسین داره.منتظر نقد ایدا و سایر شخصیتها هستم!

بزرگترین شخصیت منفی تاریخ جناب البرت وسکر کبیر?!:x

yes yes albert wesker is not dead

مرسی ارمین عزیز:d
نریمان: ممنون داداش کاری نکردیم:d
نیما: ممنون نیما جان!:d انشالله مطلب بعدی راجب اداست
بهزاد:همواره بهترین شخصیتهای منفی البرت بوده:)...خواهش
 

NERO TURBO

into the Dark city
کاربر سایت
Jun 3, 2011
641
نام
Armin

2q0g_untitled_-_1.png





x5qx_untitled_-_2.png






4vs_capture4.png






298.gif




[FONT=&amp]ایدا وانگ (Ada Wong)، یکی از مرموزترین شخصیتهای عنوان رزیدنت اویل (Resident evil) محسوب میشود. بانویی که گذشته او تقریبا نامشخص بوده است. تنها چیزی که از گذشته ایدا وانگ میدانیم، ملیت چینی-آمریکایی اوست. [/FONT]
[FONT=&amp]قبل از حوادث عنوان دوم رزیدنت اویل (Resident evil 2) ، ایدا برای بدست آوردن اطلاعات شرکت آمبرلا (Umbrella corporation)، با محققی بنام جان ارتباط برقرار کرد؛ او جاسوسی برای سازمان و وسکر بود؛ اما وفادارای او نسبت به سازمان بیشتر جلوه گر بود.[/FONT]
[FONT=&amp]ایدا بانویی زبردست و حرفه ای بوده و همواره بطرز شگفت آوری خود را از مهلکه میرهاند. مهارت و چالاکی او به اندازه ای بوده که آلبرت وسکر (Albert Wesker) "محقق شرکت آمبرلا در گذشته و رهبر گروه S.T.A.R.S" او را به تنهایی برای یافتن ویروس جی (G-Virus) عازم کرد؛ همچنین در نسخه چهارم نیز، آلبرت وسکر ایدا را به دنبال جک کروزر (Jack Kruser) فرستاد و به او اعتماد بیشتری نسبت به جک داشت.[/FONT]
[FONT=&amp]ایدا وانگ از نظر داستانی، پتانسیل بسیاری داشت ؛ همچنین حفره های داستانی و ابهامات بسیاری در رابطه با ایدا وانگ و سازمانی که برای ان کار میکرد؛ وجود داشت... ابهاماتی که میتوانست داستان را به اوج خود برگرداند؛ متاسفانه بی خردی و سطحی نگری کپکام موجب از بین رفتن بسیاری از پتانسیل های داستانی و خط و مشی در نظر گرفته شده برای ادامه داستانهای سری شد؛ در سالهای اخیر شاهد حضور ایدا وانگ بطور مکرر بودیم؛ اما متاسفانه هیچ یک از ابهامات برطرف نشد؛ بلکه فقط شاهد حضور او در عنوانهای عاشقانه و تجاری قابل حذف بودیم. متن های بالا پاسخ یکی از سوالات اصلی در این تاپیک، یعنی روند تغییرات ایدا وانگ در طول زمان را توضیح نداد. در ادامه با بررسی جزئیات، روند این تغییرات را توصیف خواهیم کرد.




[/FONT]​
[FONT=&amp]
mqb_capture.png




[/FONT]​
[FONT=&amp]با اینکه از عرضه بازی رزیدنت اویل 2 مدتها میگذرد و ممکن است تغییرات ظاهری بسیاری در طراحی کاراکتر ها پدید بیاید؛ کمترین تغییر ظاهری در ایدا وانگ دیده شده است.[/FONT]
[FONT=&amp]موهای کوتاه مشکی، پیراهن قرمز، چشمان بادامی و...توصیفی کوتاه از ظاهر ایدا وانگ است. از بهترین طراحی های ایدا مربوط به سال 2005 یعنی همزمان با عرضه نسخه چهارم عنوان رزیدنت اویل است. این طراحی به اندازه ای مورد تحسین طرفداران و منتقدان قرار گرفت که پایه طراحی ایدا در نسخه های بعد از جمله دارک ساید (Resident evil Darkside)، آمبرلا کرانیکلز ([/FONT][FONT=&amp][FONT=&amp]Umbrella chronicles[/FONT]) ، عنوان ششم، انیمیشن دمنیشن (Damnation) قرار گرفت. طراحی ایدا وانگ در نسخه ششم نیز در ظاهر خوب بنظر میرسد اما ایراداتی نیز دارد؛ طراحی چهره او به گونه ای است که گویی عمل جراحی پلاستیک انجام داده است؛ همچنین فرم چهره او به سن و سال او سازگار نیست. در حالیکه ایدا سه سال از لیان بزرگتر بوده اما در نسخه ششم، عکس این موضوع به طراحی درآمده است.



[/FONT]​
lu9_untitled_-_4.png

[FONT=&amp]


[/FONT]
[FONT=&amp]یکی از بدترین طراحیهای اورا نیز در انیمیشن دمنیشن مشاهده مکنیم؛ چهره او با نسخه های قبلی سازگاری نداشته و از فرم دورگه خود خارج شده و بیشتر فرم شرقی به خود گرفته است. صرف نظر از اشکالات جزئی، طراحی ایدا وانگ خوب بوده و امتیاز A مناسب این تغییرات در طول این پانزده سال میباشد.




[/FONT]
[FONT=&amp]
rcal_capture3.png
[/FONT]


[FONT=&amp]ایدا را همواره به عنوان زن مرموزی شناختیم؛ بعضی از کارهای خود را در جهت مثبت و بعضی دیگر را در جهت منفی انجام میدهد؛ بنابراین او را شخصیتی خاکستری میخوانیم؛ شخصیتی که نقش او به عنوان فرد کاملا خوب یا بد مشخص نیست... در نسخه دوم و چهارم، همچنین انیمیشن دمنیشن این ویژگی به خوبی حفظ شده است اما در نسخه ششم این ویژگی در ایدا وانگ بطور کلی ناپدید شد! در این عنوان، ایدا را بانویی دیدیم که همواره در جهت مثبت و خوبیها گام برمیدارد و اقدام نسبتا منفی از اورا ندیدیم؛ در واقع شخصیت ایدا وانگ در این نسخه به طور کلی عوض شده و از حالت خاکستری خود خارج شده است.[/FONT]
[FONT=&amp]همواره در شکلگیری نوع شخصیت افراد، تعیین هدف نقش بسیار موثری دارد. نکته جالبی در که در شخصیت ایدا وانگ وجود دارد؛ اهداف نامشخص او از انجام کارهایش است؛ حتی نمیدانیم که این اهداف سمت و سویی مثبت دارد یا منفی! همواره ایدا را فردی دیدیم که برای سازمانی نامشخص با اهدافی نامشخص کار میکرد؛ از سال 1998 شاهد کارکردن ایدا برای آلبرت وسکر بودیم؛ ایدا به ظاهر مامور قابل اعتمادی برای آلبرت وسکر است؛ حتی آلبرت وسکر برای دستیابی به ویروس جی و رسیدن به اهداف خودش، ایدا را از مرگ حتمی نجات میدهد و با دادن گریپل گان ( [/FONT][FONT=&amp][FONT=&amp]Grapple Gun) [/FONT]و راهنمایی های مکرر، ایدا را از مهلکه میرهاند. اعتماد آلبرت به ایدا به اندازه ای بود که او را برای انجام ماموریت به دنبال جک کرازر میفرستد؛ اما او نمیدانست که روزی ایدا وانگ نیز به او خیانت میکند. در سال 2004 در نسخه چهارم، هنگامیکه ایدا نمونه اصلی انگل لاس پلاگا را در دست داشت؛ وفادارای خود را به سازمان اثبات کرد و خیانت خود به وسکر را به همگان نشان داد. "با توجه با تحویل دادن نمونه انگل اصلی به سازمان و دادن نمونه تقلبی به آلبرت وسکر...این نکته را میتوان از گزارش آخر ایدا وانگ در مراحل اضافی عنوان چهارم متوجه شد." او به ظاهر برای آلبرت وسکر کار میکرد و اهداف و خدمات اصلی او مخصوص سازمان بود. حرکات و رفتار او به اندازه ای حرفه ای بود که آلبرت وسکر تا آخر عمر متوجه این خیانت بزرگ نشد. این نشان دهنده زیرکی و خبرگی ایدا وانگ بود. در انیمشین دمنیشن نیز شاهد ارتباط او با فرد مرموزی بودیم "که با توجه به احتمالات ممکن است او فردی از سازمان باشد"؛ با این حال ادامه وضع سازمان نامشخص ماند و تنها کلیدی که پاسخگوی سوالات متعدد درباره ی سازمان بود در دست ایدا وانگ قرار داشت. متاسفانه سازندگان عنوان ششم سازمان را بطور کلی فراموش کرده و تمام این موضوعات را مبهم و بی پاسخ رها کرد. در نسخه ششم هیچ اشاره ای از سازمان نشد و حتی متوجه ماندگاری یا نابودی آن نبودیم. نکته جالب دیگر ارتباط سازمان با ایدا وانگ بود؛ در این نسخه نیز تنها ارتباط ایدا را با درک سیمونز (Drek Simmons) "رئیس گروه خانواده" و کارلا (Carla radames) "رئیس سازمان نئو آمبرلا" بودیم اما بازهم هیچگونه ارتباطی ، حتی در پایان داستان با سازمان برقرار نشد و این خود جای تعجب دارد...متاسفانه در این راستا، هیچ پاسخ قانع کننده ای از کپکام شنیده نشد! فرضیه های متعددی درباره ی ابهامات داستانی ایدا و همچنین سرنوشته سازمان وجود دارد و آن نیز نابودی سازمان در خلال این سالهاست. هرچند این ابهامات هنوز برطرف نشده است اما امید است کپکام بتواند این سوالات و ابهامات را در این خصوص برطرف نماید. [/FONT]
[FONT=&amp]یکی دیگر از ویژگیهایی که در ایدا وانگ به خوبی حفظ نشد؛ استفاده او از هرکس به منظور رسیدن او به هدفش بود؛ این ویژگی ایدا وانگ از نسخه دوم دیده ایم. او معمولا در پشت ماجراها کارهای خود را انجام میداد و از لیان نیز برای رسیدن به اهدافش استفاده میکرد؛ در نسخه چهارم نیز شاهد بودیم که او از لوئیس سرا (Luis Sera) "محقق " برای رسیدن به نمونه لاس پلاگا نیز استفاده کرد اما در نهایت با استفاده از لیان و کمک به او تواست به نمونه اصلی دسترسی پیدا کند. این ویژگی نیز در نسخه ششم در ایدا وانگ بطور کامل از بین رفته بود. ایداوانگ در نسخه ششم بیشتر نقش ناجی را داشت. او را در حال کمک کردن به شری برکین (Sherry Brikin) "دختر ولیام بریکین، محقق آمبرلا" دیدیم؛ ایدا فقط در این نسخه فقط در پی یافتن کارلا و پرسیدن دلایل کارهای کارلا بود.[/FONT]
[FONT=&amp]تنها ویژگی که از ایدا وانگ در طول مدتها حفظ شده است، روحیه خونسرد و خصلت شوخ طبع او بوده است. با این حال روند تغییرات ایدا وانگ در این مدت کاملا در جهت منفی پیش رفته و امتیاز D مناسب این تغییرات است.
[/FONT]​
[FONT=&amp]



ieq9_capture2.png




[/FONT]​

[FONT=&amp]ایدا وانگ، کاراکتری بود که در طول زمان نظرات نسبتا مثبتی را به خود جلب کرد. در سال 2007، سایت Tom's Hardware ایدا را در لیست پنجاه کاراکتر برتر مونث در دنیای بازیها قرار داد. در همان سال ایدا مقام دومین کاراکتر زن شرور را دریافت کرد و سایت [/FONT][FONT=&amp]The Inquirer‍ ایدا وانگ و لیان اسکات کندی را یکی از به یادماندنی ترین زوجین معرفی کرد.[/FONT]
[FONT=&amp]در سال 2011 [/FONT][FONT=&amp]James Hawkins ایدا و لیان را نهمین زوج با روابط پیچیده خواند. سایت IGN از کپکام درخواست کرد که ایدا وانگ در عنوان ششم رزیدنت اویل حضور داشته باشد. کارگردان فیلم [/FONT][FONT=&amp]Resident evil [/FONT][FONT=&amp][FONT=&amp]Retribution[/FONT] اظهار داشت که هفته ها طول کشید تا بتواند بازیگری مناسب نقش ایدا وانگ بیابد. طبق گفته های او طالبان این نقش بسیار بوده و انتخاب از بین بازیگران کاری بسیار دشوار! [/FONT]
[FONT=&amp]Matt Cundy از سایت Games Radar اظهار داشت که لباس ایدا وانگ در نسخه چهارم، بسیار مجلسی و ناراحت بنظر رسیده و با کاری که ایدا وانگ با آن سرکار دارد یعنی کشتن زامبیها و کارهای جاسوسی خودش سازگاری ندارد؛ همچنین از نظر او مبارزه با B.O.W ها ، با آن طراحی ظاهری از نظر فیزیکی امکان پذیر نیست و به گفته او ایدا وانگ باید بدنی آهنین داشته باشد تا بتواند با چنین لباسی با زامبیها مبارزه کند.[/FONT]
[FONT=&amp]Lara Crigger از مجله [/FONT][FONT=&amp]The Escapist ایدا را فقط یه افسونر مطلق ندانست و او را زنی خوش استایل قدرتمند نامید. منتقدان سایت[/FONT][FONT=&amp] University of Salzburg درباره ایدا وانگ مسائلی را مطرح کردند؛ آنها ایدا را از نظر ویژگی بدنی و فکری با شخصیتهای مرد برجسته در دنیای بازی ها یکسان دانستند و او را بانویی باوقار و زیبا خواندند.[/FONT]
[FONT=&amp]سایت "کامپلیس" مقام نوزدهمین کاراکتر برتر خبیث سال 2011 اعلام کرد. مجله گیم اینفرمر ایدا را در لیست دهگانه ای با عنوان "برترین زنان شیطانی" در دنیای گیم قرار داد. به عقیده ی یکی از نویسندگان مجله، ایدا وانگ را به عنوان نقشی منفی، هر کسی را که بر سر راه خود ببیند نابود میکند و در این مورد حتی به دوستان خود نیز رحم نمیکند. [/FONT]​
[FONT=&amp]Ryan Bates از سایت [/FONT][FONT=&amp]Game Revolution ایدا را در مقام شانزدهمین کاراکتر زن معرفی میکند و درباره ی او مینویسد: هیچگاه مشخص نشد که ایدا دقیقا برای چه کسی یا چه سازمانی کار میکند؛ اما او نمونه ای بارز از انسانهایی است که سبب بی اعتمادی میشود. [/FONT]
[FONT=&amp]در طول این سالها، نظرات منتقدان نسبت به ایدا وانگ بسیار زیاد و متنوع بوده و مطالب فوق، تنها خلاصه ای از نظرات و عقاید آنان میباشد؛ با این حال اکثریت نظرات نسبت به ایدا وانگ در حد متوسط بوده و امتیاز C را مناسب او است.[/FONT]

[FONT=&amp]
[/FONT]




 

esmael

کاربر سایت
May 7, 2013
248
نام
اسماعیل
مرسی ارمین جان.کاملا نقدت بجا بود.
به نظر منم شخصیت و ظاهر ایدا توی نسخه چهارم بهترین بوده ولی از نظر پوشش اصلا جالب نبوده و نقطه ضعف او بحساب میاد
 

NERO TURBO

into the Dark city
کاربر سایت
Jun 3, 2011
641
نام
Armin
مرسی ارمین جان.کاملا نقدت بجا بود.
به نظر منم شخصیت و ظاهر ایدا توی نسخه چهارم بهترین بوده ولی از نظر پوشش اصلا جالب نبوده و نقطه ضعف او بحساب میاد

خواهش اسماعیل :d دقیقا همینه که میگی
 

NERO TURBO

into the Dark city
کاربر سایت
Jun 3, 2011
641
نام
Armin

2zcu_bb.gif





oxqe_untitled_-_1.png






a1m4_capture4.png





298.gif




[FONT=&amp]همگی طرفداران عناوین کلاسیک بری برتون (Barry Burton) را به خوبی میشناسند. او به عنوان یکی از افراد گروه استارز (S.T.A.R.S) ، در گروه آلفا "یکی از گروهای استارز" که گروهی به مراتب حرفه ای تر و خبره تر از گروه براوو بود؛ عضویت داشت. بری برتون دوست قدیمی و خانوادگی ردفیلد ها محسوب میشد. او یکی از عواملی بود که کریس ردفیلد (Chris Redfield) به شهر راکون سیتی (Raccoon city) بیاید و عضو تیم آلفا بشود؛ همچنین بری به نوعی باعث به وجود آمدن یکی از قویترین دشمنی های ممکن میان کریس و آلبرت وسکر (Albert Wesker) "رهبر گروه استارز و آلفا، محقق سابق آمبرلا" شد. در نسخه سوم نیز، کسی که جیل ولنتاین (Jill Valentine) "یکی از اعضای تیم آلفا " و کارلوس اولیورا (Carlos Olivera)"از اعضای تیم امنیتی آمبرلا" را در لحظات آخر و در نزدیکی انفجار هسته ای از شهر آلوده شده راکون سیتی دور کرد، بری بود. [/FONT]
[FONT=&amp]شاید در ظاهر نقش بری بسیار محدودتر و کمتر از سایر کاراکترهایی مانند : کریس ردفیلد، جیل ولنتاین، آلبرت وسکر و... باشد اما با همان حضور محدود و کم، توانست نقش بسیار موثری در روند اصلی داستان به وجود آورد؛ البته لازم به ذکر است که بری برتون در عنوان Resident evil Revelation 2 ، نقش مهم و پررنگی را در ادامه خط داستانی سری داشت.[/FONT]
[FONT=&amp]نکات مطرح شده یک نقد بسیار ساده و مختصر از بری و نقش او بعنوان یکی از کاراکترهای عنوان رزیدنت اویل میباشد؛ اما هیچ یک از سوالات این تاپیک یعنی تغییر روند ظاهری، شخصیتی و رفتاری و نظرات منتقدان درباره کاراکتر مورد نظر را پاسخ نداد؛ با ما باشید تا با بررسی جزئیات و موارد گفته شده در خط بالا، این سوالات را بی پاسخ نگذاریم.




[/FONT]
[FONT=&amp]
titj_capture.png





[/FONT]​
[FONT=&amp]در طول زمان، با اینکه شاهد حضور بری برتون در سه عنوان بازی یعنی : اولین عنوان رزیدنت اویل، رزیدنت اویل سوم و عنوان دوم رولویشن بودیم؛ اما تغییرات ظاهری بسیار عمیقی در طراحی بری برتون مشاهده شده است؛ بطوریکه تنها وجه شبه طراحی بری کلاسیک و مدرن، رنگ موی قهوه ای، مدل مو و فرم طراحی محاسن او میباشد و بغیر از موارد گفته شده هیچ شباهتی میان این دو طراحی موجود نمیباشد و این موضوع نوعی نقص به حساب می آید.




[/FONT]​
njx1_untitled_-_3.png

[FONT=&amp]


[/FONT]
[FONT=&amp]ظاهر بری برتون در نسخه ی اول، با سن و سال او سازگاری داشته و فرم چهره ی او با ملیتش که آمریکایی است تطبیق بهتری داشت؛ اما در نسخه ی مدرن، طراحی ظاهری بری بیشتر حالت و فرم شرقی به خود گرفت و از حالت غربی خود بیشتر فاصله گرفته بود. سازندگان سعی داشتند ظاهر بری را به نسخه سوم رزیدنت اویل شباهت بدهند و تفاوت ظاهری را کمرنگ تر کنند اما شباهت دادن ظاهری بری به نسخه اول رزیدنت اویل معقولتر و بهتر به نظر میرسید. با این حال روند این تغییرات متوسط بوده و امتیاز C مناسب این تغییرات ظاهری میباشد.[/FONT]






63au_capture2.png




[FONT=&amp]ویژگیهای رفتاری بری در طول این مدت، ثابت مانده و بطرز زیبایی حفظ شده است. از نسخه اول او را فردی شناختیم که به دو مورد اهمیت بسیاری میداد؛ یکی از این موارد خانواده ی بری بود. او خانواده ی خود را بسیار دوست داشت و در مقابل نجات آنها حاضر بود هر کاری بکند. در نسخه اول، با وجود اینکه بری فرد درستکاری از نظر همه، از جمله آلبرت وسکر بود اما هنگامی که آلبرت خانواده ی بری را دزدید و آنها را تهدید کرد؛ بری حاضر شد اعضای تیمش، مخصوصا جیل را به خطر بیندازد و تقریبا قسمتی از نقشه های شوم آلبرت وسکر را پیش ببرد. نکته ای که پس از این حادثه پیش آمد؛ ترس بری برای از دست دادن خانواده اش بود. این ترس باعث ایجاد محدودیتهایی در خانواده ی برتون شد؛ این نکته را میتوان از نسخه Resident evil Revelation 2 و صحبتهای مویرا برتون (Moira Burton) "دختر بزرگتر بری برتون" متوجه شد.[/FONT]
[FONT=&amp]یکی دیگر از موارد، اسلحه و تجهیزات آن است. بری علاقه بسیاری به جمع کرن انواع اسلحه، از جمله انواع مختلف سلاحی بنام مگنوم بود. در نسخه اول عنوان رزیدنت اویل، شاهد چنین موضوعی بودیم؛ بری تقریبا در تمامی کات سینها مگنوم را ابزار مناسبی برای کشتن زامبیها میدانست؛ همچنین در صحبتهای متدوال بری متوجه اهمیت دادن او به اسلحه مگنوم میشدیم. نکته جالبی که در طول سالها وجود دارد این است که این ویژگی نه تنها به زیبایی تمام حفظ شده و ثابت مانده؛ بلکه در خلال این سالها متوجه اتفاقات و مشکلاتی درباره این موضوع میشویم. با توجه به نسخه Resident evil Revelation 2، بری اصولی ایمنی را در اسلحه رعایت نکرد و این ماجرا باعث آسیب دیدن پلی برتون (Polly Burton) "دختر کوچک بری برتون" توسط خواهر بزرگتر یعنی مویرا برتون شد... این اتفاقات نیز موجب دوری و تنفر مویرا از بری شد. این تنفر به حدی بود که مویرا حتی تحمل شنیدن نام پدرش را نداشت! میتوان طراحی این قسمت را بسیار عالی و زیرکانه دانست. یکی از دیگر ویژگیهای بری، شوخ طبع بودن اوست. در عنوان اول رزیدنت اویل، شاهد این موضوع بودیم؛ در این نسخه او معمولا افراد را با نامهایی مستعار صدا میکرد؛ برای مثال جیل را استاد قفل باز کن میخواند. با گذشت زمان این ویژگی در بری کمرنگتر بنظر میرسد. سازندگان علت این موضوع را مشغله و ناراحتی بری برای نجات دادن دخترش و افزایش سن او میخوانند که این موضوع منطقی و قابل قبول بنظر میرسد. در این نسخه نیز، بری را با همان مگنوم و همان اصطلاحات قبلی دیدیم. با این حال روند تغییرات شخصیت پردازی بری در طول این مدت مثبت بوده و امتیاز A مناسب آن است.



[/FONT]
[FONT=&amp]
vs3q_capture3.png





[/FONT]​
[FONT=&amp]سایت [/FONT][FONT=&amp]PlayStation Universe حضور بری را در افسانه ای بنام رزیدنت اویل بجا میداند؛ منتقدن این سایت شوخیهای بری و صحبتهایش را در کاتسینهای بازی بسیار بیاد ماندنی خطاب میکنند؛ همچنین او را یکی از شخصیتهای دوست داشتنی عنوان رزیدنت اویل به حساب می آورند. [/FONT][FONT=&amp]Joystick Division نیز بری را جزو پنجاه کاراکتر بیاد ماندنی دنیای کپکام خواند. متاسفانه نظراتی که درباره ی بری برتون گفته شده است بسیار محدود و انگشت شمار بوده است با این حال نظرات منتقدان نسبت به بری همواره مثبت بوده و امتیاز A مناسب آن دانسته اند.[/FONT]
 

NERO TURBO

into the Dark city
کاربر سایت
Jun 3, 2011
641
نام
Armin
مثل همیشه عالی :bighug:

عالی
==========
سلاح مگنوم بری واقعا حرف نداره خیلی برای زامبی کشی مناسب بود
خیلی شلیک باهاش تو نسخه های کلاسیک فاز می داد:>:d


از همه ی دوستانم که از من حمایت کردن مخصوصا نیما،نریمان،اسماعیل و شهاب واقعا متشکرم:d
=============================================================
شهاب دقیقا باهات موافقم اما متاسفانه کمترین چیزی که گیرت میومد تو نسخه کلاسیک تیر مگنوم بود
 

کاربرانی که این قسمت را مشاهده می‌کنند

Top
رمز عبور خود را فراموش کرده اید؟
or ثبت‌نام سریع از طریق سرویس‌های زیر