XBOX غول نسل ششم

به نظر شما کدام یک بازی های زیر در XBOX از گرافیک بهتری بر


  • مجموع رای دهنده‌ها
    187
او تنها یک افسر پلیس بود که در اداره مبارزه با مواد مخدر کار می کرد. همسر و دختر کوچکش به طرز فجیعی به قتل رسیدند. او که دیگر چیزی برای از دست دادن نداشت، در پی یافتن قاتل دست به هر کاری زد تا در نهایت در دام توطئه ای کثیف افتاد. او متهم به قتل صمیمی ترین دوستش شد و برای رهایی از بار این اتهام، فقط خودش می توانست به خودش کمک کند… به هر قیمتی که بود خود را نجات داد اما این پایان کار نبود.دوران تاریک زندگی وی تازه آغاز شده بود. حال او باید خود را برای حوادث جدیدی آماده میک رد. اتفاقاتی که ممکن بود به قیمت جانش تمام شود. مطمئنا بازیبازان قدیمی عنوان فوق العاده و خاطره انگیز Max Payne که در سال ۲۰۰۱ منتشر شد را به خاطر دارند. این بازی به دلیل خلق داستانی درگیر کننده و رقم زدن لحظات اکشن به یاد ماندنی در ذهن مخاطبان، توانست نظر منتقدان و بازیبازان را به خود جذب کند. داستان این بازی، زندگی یک پلیس مواد مخدر به نام Max Payne را روایت می کرد که همسر و دختر کوچک او به قتل رسیده بودند. حال او با خود عهد بسته بود که قاتل آنها را بیابد. در این راه حوادث مختلفی برای وی رخ میدهد که یکی از مهمترین این حوادث، توطئه ای بود که سبب شد Max به جرم کشتن صمیمی دوستش که Alex نام داشت متهم گردد. این واقعه همانند یک لکه ننگ در کارنامه زندگی وی برای همیشه همراهش بود. حال او علاوه بر یافتن قاتل خانواده اش، می بایست اتهام خود را نیز با سند و مدرک رفع کند که بدین گونه ماجرای اصلی عنوان Max Payne شکل میگیرد. دو سال بعد یعنی در سال ۲۰۰۳ دومین نسخه از این سری بازی با نام Max Payne 2: The Fall of Max Payne منتشر شد. داستان این نسخه با نسخه پیشین کاملا مرتبط بود و گیم پلی و گرافیک پیشرفت های چشمگیری کرده بود. در ادامه با ما همراه باشید تا نگاهی دقیق تر به این عنوان بیاندازیم:
256px-Max_Payne_2.jpg
Max Payne 2: The Fall of Max Payne

نام: Max Payne 2: The Fall of Max Payneسازنده: Remedy Entertainment , Rockstar Viennaناشر: Rockstar Gamesسبک: شوتر سوم شخصموتور گرافیکی: MAX-FX 2.0نویسنده: Sam Lakeپلتفرم: Microsoft Windows , Xbox , PS2​
روزهای زوال یک اسطوره… عناوین خاطره انگیز همیشه جاودانه مانده اند. این عناوین هر چقدر هم که زمان انتشارشان بگذرد، باز هم در خاطر اکثر بازیبازان خواهد ماند. یکی از دلایل خاطره انگیز بودن این عنوان و جاودانه شدن آن، داستان درگیر کننده آن است. داستان نسخه دوم، چند سال بعد از وقایع نسخه اول را برای ما بازگویی میکند. حال شخصیت اصلی داستان یعنی Max باز هم به اداره پلیس شهر نیویورک (NYPD) بازگشته در حالی که مافوق او که Alfred Woden نام دارد، تمام پرونده های Max را از او گرفته و Max به یک پلیس عادی و سطح پایین تبدیل شده. در یکی از روزهایی که او طبق معمول مشغول گشت است، به منطقه ای اعضام میشود تا رد یک سری قاتل حرفه ای را بگیرد. در طی این عمل او متوجه حضور Mona Sax در این مکان میشود. Mona شخصیتی بود که در نسخه اول بازی نیز حضور داشت و در پایان بازی گمان میکردیم که او مرده است. همچنین Mona اکنون یکی از افراد تحت تعقیب و مظنون اصلی یک پرونده بود. این ماجرا باعث میشود تا Max باز هم درگیر یک جریان و یک تضاد جدید بین شغل و زندگی اش شود. روایت داستان بازی بسیار عالی است. در ابتدا بازی از بیمارستان آغاز میشود… Max در بیمارستان بهوش می آید، همه چیز مبهم است… شما نمی دانید که چه اتفاقی پیش از این افتاده، نمی دانید که او چرا در بیمارستان… ده ها سوال ذهنتان را مشغول میکند تا اینکه بازی به چند ماه قبل باز میگردد و پس از ادامه آن کاملا متوجه اتفاقاتی که افتاده خواهید شد. احتمالا بیشتر شما Sam Lake را میشناسید. او با نویسندگی این عنوان کاری کرد تا داستان و دیالوگ های این بازی برای همیشه در ذهنمان نقش ببندد. نکته بسیار جالبی که در این عنوان شاهد هستیم، روایت داستان بازی در ابتدای هر مرحله به صورت کامیک است. این مسئله در سال ۲۰۰۳ یک نوآوری به تمام معنا محسوب میشد و بسیار به زیباتر شدن بازی کمک میکند صحنه های کامیک یکی پس از دیگری ظاهر شده و با موسیقی فوق العاده و صداگذاری عالی شخصیت ها در هم آمیخته و یک ترکیب کاملا بی نقص را پدید آورده است.
314799-max-payne-2-the-fall-of-max-payne-windows-screenshot-the-story.jpg
بخش های کامیک بازی عالی هستند

اکشن منحصر به فرد شما از یک عنوان شوتر سوم شخص چه انتظاری دارید؟ مطمئنا یک عنوان با این سبک باید لحظات اکشن خیره کننده و زیادی را به همراه داشته باشد. حال اگر این لحظات با انیمیشن های خوب و قابلیت های منحصر به فردی درآمیزد، یک گیم پلی عالی را خواهد ساخت. عنوان Max Payne 2 توانسته به خوبی این لحظات را پدید بیاورد. شما در این عنوان مدام در حال کشتنآن هم با روش ها و سلاح های مختلف هستید. تنوع سلاح ها خوب و قابل قبول است به طوریکه از یک اسلحه ۹ میلی متری گرفته تا AK 47 و انواع شاتگان ها و نارنجک ها را در این عنوان در اختیار خواهید داشت. از قابلیت های منحصر به فردی که در بازی تعیه شده است، میتوان به Bullet Time و Dodge اشاره کرد. حالت Bullet Time به شما این امکان را می دهد که برای مدت زمان محدودی در حالت آهسته دشمنان خود را از بین ببرید و حال Dodge که شاخصه اصلی سری بازی های Max Payne به شمار می رود به شما این امکان را می دهد که طی یک شیرجه در حالت آهسته دشمنان را قتا عام کنید. مواردی که اشاره شد، چیزی نبودند که در سال ۲۰۰۳ به راحتی در هر عنوانی یافت شوند. در آن زمان این قابلیت ها کاملا منحصر به فرد بود و هر بازیبازی را راضی نگه میداشت. علاوه بر بازی کردن نقش Max Payne، در طول بازی باید چند مرحله را هم با شخصیت Mona Sax پشت سر بگذارید. قابلیت های این دو تقریبا مشابه است اما مختصر تفاوت هایی نیز بین این دو وجود داردو. برای مثال، توانایی Max در شیرجه زدن بیشتر از Mona است. این مسئله نشان می دهد که سازندگان باز یتفاوت هایی را برای این دو شخصیت قائل شده اند که در جای خود قابل تحسین است. در بعضی از مراحل بازی شاهد این مسئله هستیم که بازی از حالت طبیعی خود خارج می شود. بدین شکل که Max یک تنه باید در برابر صدها نفر ایستادگی کند و به راحتی موفق نیز می شود. این مسئله که بیشتر در مراحل پایانی بازی خود را نشان می دهد، زیاد جالب نبوده و به بازیباز حس غیر واقعی بودن بازی را القا می کند. سایر مراحل به خصوص مراحل ابتدایی و اواسط بازی کاملا زیبا و منطقی طراحی شده اند و جای هیچ گونه اشکالی را نگذاشته اند.
simmaxpayne2002.jpg
Dodge… یکی از کارآمدترین قابلیت ها در بازی.


صدای شلیک گلوله
موسیقی بازی یکی از زیباترین و به یادمندنی ترین موسیقی در بین بازی های رایانه ای سال های اخیر است. موسیقی های متن بازی تماما حس غم و اندوه شخصیت اصلی را به مخاطب منتقل کرده و بازیباز قادر می شود تا جو بازی را بیش از پیش درک کند. صداگذاری شخصیت ها به خصوص شخصیت اصلی بازی بسیار عالی کار شده است و صدای هر شخصیت کاملا متناسب با ظاهر و شخصیت او انتخاب شده که این مسئله به زیباتر و واقعی تر شدن بازی کمک شایانی کرده است. افکت های صدایی نظیر صدای شلیک اسلحه ها، صدای انفجار و از همه مهمتر افکت های صدایی که هنگام آهسته شدن صحنه بازی به گوش می رسد بسیار واقعی و بی نقص کار شده. در کل صداگذاری و موسیقی این عنوان به فراخور سال انتشار بازی بسیار عالی است و جای اشکال خاصی را نمی گذارد.
screen_s13.jpg
پیشرفت گرافیکی در چهره Max و در اجزای محیط قابل مشاهده است.

واقعیت در سال ۲۰۰۳ گرافیک این عنوان با موتور گرافیکی MAX-FX 2.0 کار شده است. گرافیک در کل خوب بوده و پیشرفت چشمگیری نسبت به نسخه اول بازی داشته است. اجزا و جزییات محیط زیاد بوده و بافت ها نیز قابل قبول اند. اما مشکلاتی از قبیل لود نشدن بعضی بافت ها مخصوصا لود نشدن برخی از اجزای شخصیت اصلی در آینه مشکلاتی را برای این عنوان بوجود آورده است. این عنوان نیز مانند هر عنوان دیگری دارای باگ های ریز و درشتی همانند فرو رفتن اجزای محیط در یکدیگر و معلق ماندن برخی اجزا در هوا است که این مسئله نیز نقطه ضعفی برای بازی به شمار می رود. سخن پایانی عنوان Max Payne 2 یک عنوان عالی در زمان انتشار خود به حساب می آید و هنوز هم می توان پس از مدتی که از بازی های چند وقت اخیر خسته می شویم، به سراغ این عنوان آمده و بار دیگر آن را تجربه کنیم. مطمئنا خاطرات این عنوان برای همیشه در یاد بیازیبازان خواهد ماند.

مرسی عزیز
 
آخرین ویرایش:
مرسی بابت تاپیک خوبت خاطراتمون رو زنده کردی (منتظر قسمت سوم مقاله هستم)
یادمه همیشه از کنسول بدم میومد تا اینکه اولین کنسول ماکروسافت دیدم با اون دسته بزرگش
بازی مورد علاقه من midtown madness که مثل forza horizon حالا شاخ بود
16988_front.jpg
 
مرسی بابت تاپیک خوبت خاطراتمون رو زنده کردی (منتظر قسمت سوم مقاله هستم)
یادمه همیشه از کنسول بدم میومد تا اینکه اولین کنسول ماکروسافت دیدم با اون دسته بزرگش
بازی مورد علاقه من midtown madness که مثل forza horizon حالا شاخ بود
16988_front.jpg

فدات داداش

منم بی صبرانه منتظر قسمت سوم هستم تا دوست عزیزم a.messi10 بزارش

دمت گرم با بازی midtown madness خیلی خاطره دارم یادمه اولین بار روی pc بازیش کردم دیگه آخرش بود بعد نسخه دومش اومد اونم روی pc بازی کردم

وقتی فهمیدم نسخه سومش برای xbox اوریج اومده اونم انحصاری خیلی حال کردم ذوق مرگ شدم :d

بازم دمت گرم ایول :x


60.jpg
 
داستان xbox قسمت سوم

داستان Xbox قسمت سوم: ملاقات عموم با یک نوزاد بسیار قدرتمند
با چراغ سبز Gates و Ballmer تیم سازنده پروژه را به مراحل پایانی رساند. حالا نوبت به معرفی کنسول بود.

مایکروسافت کنسول خود را در نمایشگاه GDC) Game Develop Conference) سال 2000 معرفی کرد.
Bill Gates دلیل انتشار رسمی این کنسول به جای سال 2000 در سال 2001 را، اینگونه توضیح داد:
مسیری را که من برای آینده می بینم روشن است، اگر ما همین حالا بخواهیم صرفا برای شکست دادن و غلبه بر کنسول PlayStation 2 وارد این عرصه شویم به شدت شکست می خوریم. هنوز شرکت های بازی سازی استقبال چندانی از کنسول ما نکرده اند و بسیاری از قابلیت های آن ناشناخته است. ما این یک سال را به عنوان فرصت به بازی سازان تقدیم می کنیم تا با بررسی محصول ما بهترین بازیها را برایش بسازند. Xbox از نظر تکنولوژی از کنسول PlayStation 2 جلوتر است اما در حال حاضر بازی قابل توجهی برای کنسول در فروشگاه های بازی وجود ندارد.
استقبال مردم کم نظیر بود. همه مردم می دانستند که مایکروسافت برای رقابت با کنسول سونی وارد این عرصه شده است و بسیاری از مردم دنیای غرب از این عمل شجاعانه مایکروسافت خوشحال بودند. Bill Gates به عنوان مدیر مایکروسافت نیز از استقبال مردم راضی بود، او بعد از همایش به سراغ تیم سازنده رفت و نکاتی را به آنها گوش زد کرد.

Bachus در این رابطه
می گوید:
حتی در شب هم فروشگاه هابه فروش این کنسول ادامه دادند، اما برای من نکته ای که خیلی جالب بود این بود که بسیاری از مردم هنوز بر این باور بودند که با روشن کردن این کنسول دکمه Start menu را خواهند دید!

زمان نمایش:
در March 20 سال 2000 رئیس مایکروسافت Bill Gates در نمایشگاه GDC در شهر San Jose به روی صحنه رفت و یک لحظه تاریخی را ایجاد نمود. جو و اتمسفر محل همایش شبیه هیچ رویداد دیگری نبود. Gates بر روی صحنه مانند قهرمان آمریکا صحبت می کرد و از کنسول خود دفاع می کرد، همه بازی سازان وتوسعه دهندگان به او خیره شده بودند و دقیق به صحبت های این مرد افسانه ای مایکروسافت گوش می دادند.
Alex Ward در این باره می گوید:
من می دانستم که قرار است یک اتفاق بزرگ روی بدهد و دنیای گیم تغییر اساسی کند. این تغییر از آمریکا شروع شده بود و صدای آن تا دور دست ها نیز شنیده میشد، حتی در خود ژاپن.
اگر شما به تاریخچه بازی های رایانه ای نگاهی بی اندازید می بینید که کنسول ها فقط در دو شرکت سونی و نینتندو ساخته میشدند و آنها بازار را در اختیار خود داشتند، در دنیا تنها Gates به اندازه کافی قدرتمند بود که وارد این بازار شود و با شرکت های ژاپنی به رقابت بپردازد، تنها او بود که می توانست دنیا را متقاعد کند که قطب سوم بازی سازی و کنسول سازی دنیا می تواند کشوری بجز ژاپن باشد.

در لحظه معرفی، Gates با یک کت چرمی که روی آن یک X سبز رنگ دوخته شده بود به روی صحنه آمد، تماشاگران و حضار به شدت او را بعد از معرفی کنسول Xbox تشویق کردند به طوری که برای همیشه در ذهن طرفداران این کنسول آن لحظه نقش بست. همه افرادی که در آن لحظه شاهد صحبت های Gates بودند اعتراف می کنند که Gates با این کار دنیا و صنعت گیم را از تک قطبی بودن و انحصار نجات داد.
Gates ویژگی های کنسول خود را بیان کرد:
1.پردازنده اصلی محصول شرکت Intel بود.
2.تراشه گرافیکی محصول کمپانی Nvidia بود.
3. مقدار DRAM کنسول 65Mb (در حالی که PS2 دارای DRAM 40Mb بود) بود.
4. قدرت پردازش تصویر کنسول 150 میلیون polygons در ثانیه بود در حالی که PS2 قدرت پردازشی معادل 66 میلیون polygons را داشت.
polygons: (پردازش و ساخت چندضلعی ها در تصویر)
(خبر پشتیبانی Intel از پردازنده اصلی یک شوک بزرگ هواداران برای AMD بود چرا که سران AMD نگفته بودند که پردازنده های این کنسول را پشتیبانی نمی کنند و همه حضار فکر می کردند که AMD سازنده پردازنده اصلی است)

یک دموی مفهومی جهت نشان دادن قدرت گرافیکی کنسول
یک دمو از بازی Midway’s Ready 2 Rumble در کنسول نشان داده شد. تفکیک پذیری و کیفیت تصاویر عالی بود. هر چند بعد ها مشخص شد که آن یک فیلم از پیش ساخته شده بوده است!
بعد از معرفی کنسول افرادی در داخل مایکروسافت خشمگین و نارحت شدند. آقای Bachus در این باره می گوید:
خیلی از افراد داخل کمپانی از این اقدام خشمگین و ناراحت بودند. آنها فکر می کردند که پایان دوره بازی با PC به سر آمده و مردم ممکن است دیگر به سراغ خرید PC نروند و این امرباعث افت فروش محصولات این کمپانی شود، آنها از Bill نیز ناراحت بودند، Bill قبلا هیچ وقت به همایش GDC نرفته بود و هرگز در مورد بازیهای PC صحبتی نکرده بود و در واقع با معرفی این کنسول او همه در های پشت سرخود را بسته و به آینده کمپانی آسیب رسانده است.
به همبن دلیل Don Coyner مدیر بخش بازاریابی و فروش سرگرمی های مایکروسافت در آن روزها مدام در صحبت ها و مصاحبه های خود با مردم و طرفداران PC gaming بحث می کرد و سعی در آرام کردن آنها داشت، طرفداران PC gaming از آینده با وجود این کنسول ترس داشتند.
با توجه به این که دیگر این محصول رونمایی شده بود ولی بسیاری از روزنامه نگاران و اصحاب مطبوعات نسبت به آن بی اعتماد بودند. آنها به فروش این کنسول شک داشتند وهنوز باورشان نشده بود که یک کشور به غیر از ژاپن کنسول بازی را تولید کرده است.
در حالی که نمایش و ارائه این کنسول در GDC بسیار عالی بود. اما بار هم سوالاتی در ذهن مردم بی جواب ماند.
نمایش بعدی کنسول در CES سال 2001 در شهر Las Vegas بود. Gates بار دیگر به عنوان رهبر پروژه بر روی صحنه حضور یافت و اطلاعات بیشتری از کنسول خود را در اختیار مردم گذاشت.

1.دراین نمایش برای اولین بار کنسول و دسته های آن به طور کامل به نمایش در آمد.
(متاسفانه تصاویر آن چند روز قبل تر به بیرون درز پیدا کرده بود، اما با این حال مردم از شدت شوق و هیجان تا مدتی مدام کف می زدند.)
2.در این نمایشگاه به مردم گفته شد که قدرت GPU ساخته شرکت Nvidia دو برابر بیشتراز هر کنسول دیگری است.پردازنده 733MHz کمپانی Intel نیز قدرتمندترین پردازنده دربین کنسول ها در آن زمان بود.این در حالی بود که قدرت پردازنده PS2 تنها 300Mhz بود.
3.قدرت GPU کنسول Xbox نیز 233Mhz بود در حالی که قدرت گرافیکی PS2 کمتر از 150MHz بود.
در این نمایش بازیهای واقعی به نمایش در آمدند، بازی هایی مثل Oddysee و Jez San’s Malice، همچنین مایکروسافت برای نشان دادن قدرت پردازش و رندر تصاویر گرافیکی از انیمیشن Toy Story استفاده کرد تا قدرت کنسول خود را به همه نشان دهد. هیچ کسی تا به آن زمان ندیده بود که یک کنسول چنین پردازشی را انجام دهد.

بازی Jez San’ که دموی آن در نمایشگاه CES به نمایش در آمد
نمایش Las Vegas بسیار با شکوه تر وقدرتمند تراز نمایش GDC بود، ستاره دنیای کشتی کج آن زمان Rock به روی صحنه آمد و همراه با Gates بازی بعدی را نشان داد، بازی بعدی ساخته شرکت THQ و از سری بازیهای WWE بود. همچنین کمپانی Activision نیز اعلام کرد که یک نسخه از بازی Tony Hawk برای Xbox منتشر می کند.
اسم این کنسول چه بود؟
سخت افزار این کنسول در نمایشگاه CES در ماه January سال 2001 معرفی شد، در حالی که نام رسمی آن در ماه November همان سال اعلام شد و در طی این مدت این کنسول از نام و کد رمز خود استفاده می کرد.

آقای Bachus در این باره می گوید:
در ابتدا ما آن را Windows Entertainment Platform یا به اختصار WEP می نامیدیم، بعد از مدتی برای او یک اسم رمز انتخاب کردیم، ما نام Project Midway را برای او انتخاب کردیم چرا که در جنگ جهانی دوم، نبرد Midway یک نقطه عطفی در جنگ آمریکا با ژاپن بود (در این نبرد آمریکا به این باور رسید که می تواند ژاپن را شکست بدهد و با فریب ژاپنی ها به پیروزی رسید)، ما برای اینکه ژاپن را گمراه کنیم و پوششی برای کارمان باشد آن را یک پروژه بین PC و کنسول معرفی کردیم.
اعضایی که از بخش DirectX به این بخش آمده بودند خودشان را با نام گروه DirectX box صدا می کردند که بعد از مدتی به حالت مخفف در آمد و ما همدیگر را گروه Xbox صدا می کردیم. در ابتدا هیچ گونه قصد و نیتی در انتخاب این نام نبود و بیشتر به خاطر سابقه قبلی شغلمان ما این نام را انتخاب کرده بودیم ، حتی ما به حرف b بین آن نیز توجهی نداشتیم که آن را به صورت حرف کوچک بنویسیم یا بزرگ. بعد از مدتی ما شاهد این بودیم که دیگر افراد از این نام خوششان آمده است.
نام های پیشنهادی زیاد بود و اکثر نام هایی شبیه نام خودروها را پیشنهاد می کردند یا نام های دریاها مانند Atlanta. ما هیچ کدام از آنها را دوست نداشتیم، ما دنبال نامی بودیم که از نظر صدا و از نظرحالت صوتی بسیار مناسب و جالب باشد.
در نهایت ما یک نام برای این کنسول انتخاب کردیم، نام ما برگرفته از Microsoft 11X بود X داخل آن نیز به عنوان یک بخش راز آلود و سری بسیار مهم جلوه می کرد، همه از این نام انتخابی بسیار خوشحال بودند و آن را دوست داشتند. ما این نام را به دوستانمان در بخش بازار یابی نشان دادیم و آنها نیز از این نام استقبال کردند. این نام Xbox بود.
بهترین کار در آن زمان خرید دامنه Xbox.com بود. اما این نام در اختیار یک شرکت دیگر بود. یک شرکت کوچک فن آوری با نام NASDAQ که محصولات خود را با نام Xbox Technologies به فروش می رساند.
Bachus درباره این شرکت اینگونه توضیح می دهد:
دامنه Xbox.com توسط یک شرکت کوچک فن آوری تکنولوژی خریداری شده بود و امکان ثبت آن وجود نداشت برای همین هم قرار شد که با این شرکت درباره فروش نام تجاری خود صحبت شود، اما درب خوش شانسی به روی ما باز شده بود چرا که این شرکت در معرض ورشکستگی قرار داشت و ما با پرداخت مبلغی حدود 100.000 دلار این دامنه را از آنها خریداری کردیم. هنوز به یاد دارم که چقدر آنها به خاطر این خرید هیجان زده و خوشحال بودند.
در نهایت این کنسول برای انتشار جهانی تایید شد، سخت افزار آن مشخص شد و حتی شخصیت Bill Gates مجذوب آن شده بود، اما فقط یک چیز کوچک باقی مانده بود:
هنوز اطلاعات دقیقی در مورد بازیهای این کنسول منتشر نشده بود ؟!
پایان قسمت سوم

Jez San’s Malice. The game had been
originally intended for PS2. Blackley
showed it as part of the CES 2001 demo.

xboxfinaldesign.jpg









 
آخرین ویرایش:
داستان Xbox قسمت سوم: ملاقات عموم با یک نوزاد بسیار قدرتمند
با چراغ سبز Gates و Ballmer تیم سازنده پروژه را به مراحل پایانی رساند. حالا نوبت به معرفی کنسول بود.

مایکروسافت کنسول خود را در نمایشگاه GDC) Game Develop Conference) سال 2000 معرفی کرد.
Bill Gates دلیل انتشار رسمی این کنسول به جای سال 2000 در سال 2001 را، اینگونه توضیح داد:
مسیری را که من برای آینده می بینم روشن است، اگر ما همین حالا بخواهیم صرفا برای شکست دادن و غلبه بر کنسول PlayStation 2 وارد این عرصه شویم به شدت شکست می خوریم. هنوز شرکت های بازی سازی استقبال چندانی از کنسول ما نکرده اند و بسیاری از قابلیت های آن ناشناخته است. ما این یک سال را به عنوان فرصت به بازی سازان تقدیم می کنیم تا با بررسی محصول ما بهترین بازیها را برایش بسازند. Xbox از نظر تکنولوژی از کنسول PlayStation 2 جلوتر است اما در حال حاضر بازی قابل توجهی برای کنسول در فروشگاه های بازی وجود ندارد.
استقبال مردم کم نظیر بود. همه مردم می دانستند که مایکروسافت برای رقابت با کنسول سونی وارد این عرصه شده است و بسیاری از مردم دنیای غرب از این عمل شجاعانه مایکروسافت خوشحال بودند. Bill Gates به عنوان مدیر مایکروسافت نیز از استقبال مردم راضی بود، او بعد از همایش به سراغ تیم سازنده رفت و نکاتی را به آنها گوش زد کرد.

Bachus در این رابطه
می گوید:
حتی در شب هم فروشگاه هابه فروش این کنسول ادامه دادند، اما برای من نکته ای که خیلی جالب بود این بود که بسیاری از مردم هنوز بر این باور بودند که با روشن کردن این کنسول دکمه Start menu را خواهند دید!

زمان نمایش:
در March 20 سال 2000 رئیس مایکروسافت Bill Gates در نمایشگاه GDC در شهر San Jose به روی صحنه رفت و یک لحظه تاریخی را ایجاد نمود. جو و اتمسفر محل همایش شبیه هیچ رویداد دیگری نبود. Gates بر روی صحنه مانند قهرمان آمریکا صحبت می کرد و از کنسول خود دفاع می کرد، همه بازی سازان وتوسعه دهندگان به او خیره شده بودند و دقیق به صحبت های این مرد افسانه ای مایکروسافت گوش می دادند.
Alex Ward در این باره می گوید:
من می دانستم که قرار است یک اتفاق بزرگ روی بدهد و دنیای گیم تغییر اساسی کند. این تغییر از آمریکا شروع شده بود و صدای آن تا دور دست ها نیز شنیده میشد، حتی در خود ژاپن.
اگر شما به تاریخچه بازی های رایانه ای نگاهی بی اندازید می بینید که کنسول ها فقط در دو شرکت سونی و نینتندو ساخته میشدند و آنها بازار را در اختیار خود داشتند، در دنیا تنها Gates به اندازه کافی قدرتمند بود که وارد این بازار شود و با شرکت های ژاپنی به رقابت بپردازد، تنها او بود که می توانست دنیا را متقاعد کند که قطب سوم بازی سازی و کنسول سازی دنیا می تواند کشوری بجز ژاپن باشد.

در لحظه معرفی، Gates با یک کت چرمی که روی آن یک X سبز رنگ دوخته شده بود به روی صحنه آمد، تماشاگران و حضار به شدت او را بعد از معرفی کنسول Xbox تشویق کردند به طوری که برای همیشه در ذهن طرفداران این کنسول آن لحظه نقش بست. همه افرادی که در آن لحظه شاهد صحبت های Gates بودند اعتراف می کنند که Gates با این کار دنیا و صنعت گیم را از تک قطبی بودن و انحصار نجات داد.
Gates ویژگی های کنسول خود را بیان کرد:
1.پردازنده اصلی محصول شرکت Intel بود.
2.تراشه گرافیکی محصول کمپانی Nvidia بود.
3. مقدار DRAM کنسول 65Mb (در حالی که PS2 دارای DRAM 40Mb بود) بود.
4. قدرت پردازش تصویر کنسول 150 میلیون polygons در ثانیه بود در حالی که PS2 قدرت پردازشی معادل 66 میلیون polygons را داشت.
polygons: (پردازش و ساخت چندضلعی ها در تصویر)
(خبر پشتیبانی Intel از پردازنده اصلی یک شوک بزرگ هواداران برای AMD بود چرا که سران AMD نگفته بودند که پردازنده های این کنسول را پشتیبانی نمی کنند و همه حضار فکر می کردند که AMD سازنده پردازنده اصلی است)

یک دموی مفهومی جهت نشان دادن قدرت گرافیکی کنسول
یک دمو از بازی Midway’s Ready 2 Rumble در کنسول نشان داده شد. تفکیک پذیری و کیفیت تصاویر عالی بود. هر چند بعد ها مشخص شد که آن یک فیلم از پیش ساخته شده بوده است!
بعد از معرفی کنسول افرادی در داخل مایکروسافت خشمگین و نارحت شدند. آقای Bachus در این باره می گوید:
خیلی از افراد داخل کمپانی از این اقدام خشمگین و ناراحت بودند. آنها فکر می کردند که پایان دوره بازی با PC به سر آمده و مردم ممکن است دیگر به سراغ خرید PC نروند و این امرباعث افت فروش محصولات این کمپانی شود، آنها از Bill نیز ناراحت بودند، Bill قبلا هیچ وقت به همایش GDC نرفته بود و هرگز در مورد بازیهای PC صحبتی نکرده بود و در واقع با معرفی این کنسول او همه در های پشت سرخود را بسته و به آینده کمپانی آسیب رسانده است.
به همبن دلیل Don Coyner مدیر بخش بازاریابی و فروش سرگرمی های مایکروسافت در آن روزها مدام در صحبت ها و مصاحبه های خود با مردم و طرفداران PC gaming بحث می کرد و سعی در آرام کردن آنها داشت، طرفداران PC gaming از آینده با وجود این کنسول ترس داشتند.
با توجه به این که دیگر این محصول رونمایی شده بود ولی بسیاری از روزنامه نگاران و اصحاب مطبوعات نسبت به آن بی اعتماد بودند. آنها به فروش این کنسول شک داشتند وهنوز باورشان نشده بود که یک کشور به غیر از ژاپن کنسول بازی را تولید کرده است.
در حالی که نمایش و ارائه این کنسول در GDC بسیار عالی بود. اما بار هم سوالاتی در ذهن مردم بی جواب ماند.
نمایش بعدی کنسول در CES سال 2001 در شهر Las Vegas بود. Gates بار دیگر به عنوان رهبر پروژه بر روی صحنه حضور یافت و اطلاعات بیشتری از کنسول خود را در اختیار مردم گذاشت.

1.دراین نمایش برای اولین بار کنسول و دسته های آن به طور کامل به نمایش در آمد.
(متاسفانه تصاویر آن چند روز قبل تر به بیرون درز پیدا کرده بود، اما با این حال مردم از شدت شوق و هیجان تا مدتی مدام کف می زدند.)
2.در این نمایشگاه به مردم گفته شد که قدرت GPU ساخته شرکت Nvidia دو برابر بیشتراز هر کنسول دیگری است.پردازنده 733MHz کمپانی Intel نیز قدرتمندترین پردازنده دربین کنسول ها در آن زمان بود.این در حالی بود که قدرت پردازنده PS2 تنها 300Mhz بود.
3.قدرت GPU کنسول Xbox نیز 233Mhz بود در حالی که قدرت گرافیکی PS2 کمتر از 150MHz بود.
در این نمایش بازیهای واقعی به نمایش در آمدند، بازی هایی مثل Oddysee و Jez San’s Malice، همچنین مایکروسافت برای نشان دادن قدرت پردازش و رندر تصاویر گرافیکی از انیمیشن Toy Story استفاده کرد تا قدرت کنسول خود را به همه نشان دهد. هیچ کسی تا به آن زمان ندیده بود که یک کنسول چنین پردازشی را انجام دهد.

بازی Jez San’ که دموی آن در نمایشگاه CES به نمایش در آمد
نمایش Las Vegas بسیار با شکوه تر وقدرتمند تراز نمایش GDC بود، ستاره دنیای کشتی کج آن زمان Rock به روی صحنه آمد و همراه با Gates بازی بعدی را نشان داد، بازی بعدی ساخته شرکت THQ و از سری بازیهای WWE بود. همچنین کمپانی Activision نیز اعلام کرد که یک نسخه از بازی Tony Hawk برای Xbox منتشر می کند.
اسم این کنسول چه بود؟
سخت افزار این کنسول در نمایشگاه CES در ماه January سال 2001 معرفی شد، در حالی که نام رسمی آن در ماه November همان سال اعلام شد و در طی این مدت این کنسول از نام و کد رمز خود استفاده می کرد.

آقای Bachus در این باره می گوید:
در ابتدا ما آن را Windows Entertainment Platform یا به اختصار WEP می نامیدیم، بعد از مدتی برای او یک اسم رمز انتخاب کردیم، ما نام Project Midway را برای او انتخاب کردیم چرا که در جنگ جهانی دوم، نبرد Midway یک نقطه عطفی در جنگ آمریکا با ژاپن بود (در این نبرد آمریکا به این باور رسید که می تواند ژاپن را شکست بدهد و با فریب ژاپنی ها به پیروزی رسید)، ما برای اینکه ژاپن را گمراه کنیم و پوششی برای کارمان باشد آن را یک پروژه بین PC و کنسول معرفی کردیم.
اعضایی که از بخش DirectX به این بخش آمده بودند خودشان را با نام گروه DirectX box صدا می کردند که بعد از مدتی به حالت مخفف در آمد و ما همدیگر را گروه Xbox صدا می کردیم. در ابتدا هیچ گونه قصد و نیتی در انتخاب این نام نبود و بیشتر به خاطر سابقه قبلی شغلمان ما این نام را انتخاب کرده بودیم ، حتی ما به حرف b بین آن نیز توجهی نداشتیم که آن را به صورت حرف کوچک بنویسیم یا بزرگ. بعد از مدتی ما شاهد این بودیم که دیگر افراد از این نام خوششان آمده است.
نام های پیشنهادی زیاد بود و اکثر نام هایی شبیه نام خودروها را پیشنهاد می کردند یا نام های دریاها مانند Atlanta. ما هیچ کدام از آنها را دوست نداشتیم، ما دنبال نامی بودیم که از نظر صدا و از نظرحالت صوتی بسیار مناسب و جالب باشد.
در نهایت ما یک نام برای این کنسول انتخاب کردیم، نام ما برگرفته از Microsoft 11X بود X داخل آن نیز به عنوان یک بخش راز آلود و سری بسیار مهم جلوه می کرد، همه از این نام انتخابی بسیار خوشحال بودند و آن را دوست داشتند. ما این نام را به دوستانمان در بخش بازار یابی نشان دادیم و آنها نیز از این نام استقبال کردند. این نام Xbox بود.
بهترین کار در آن زمان خرید دامنه Xbox.com بود. اما این نام در اختیار یک شرکت دیگر بود. یک شرکت کوچک فن آوری با نام NASDAQ که محصولات خود را با نام Xbox Technologies به فروش می رساند.
Bachus درباره این شرکت اینگونه توضیح می دهد:
دامنه Xbox.com توسط یک شرکت کوچک فن آوری تکنولوژی خریداری شده بود و امکان ثبت آن وجود نداشت برای همین هم قرار شد که با این شرکت درباره فروش نام تجاری خود صحبت شود، اما درب خوش شانسی به روی ما باز شده بود چرا که این شرکت در معرض ورشکستگی قرار داشت و ما با پرداخت مبلغی حدود 100.000 دلار این دامنه را از آنها خریداری کردیم. هنوز به یاد دارم که چقدر آنها به خاطر این خرید هیجان زده و خوشحال بودند.
در نهایت این کنسول برای انتشار جهانی تایید شد، سخت افزار آن مشخص شد و حتی شخصیت Bill Gates مجذوب آن شده بود، اما فقط یک چیز کوچک باقی مانده بود:
هنوز اطلاعات دقیقی در مورد بازیهای این کنسول منتشر نشده بود ؟!
پایان قسمت سوم


ممنون بخاطر مقاله کامل و زیبات

ایکس باکس بیشتر با فهنگ مردم آمریکایی و در کل غربی جور تره که اینو میشه از طراحی کنسول . طراحی گیم پد . بازی ها درک کرد طراحی گیم پد ها خیلی برای بازی ها شوتر عالی انجام شده

و جوانان آمریکایی و غربی به بازی ها شوتر و ..... خیلی بیشتر علاقه دارن تا rpg و jrpg ها اما این در آسیا برعکسه

خود من بازیا rpg متنوعی بازی کردم برای تجربه اما بیشتر ترجیح میدم rpg ها الویت آخر آخرم باشن

بنظر من کنسول ساز ها بیشتر بشن رقابت بیشتر میشه و این درسته که 2 کنسول ساز بزرگ نینتندو و سونی بازار در اختیارشون داشتن و نیاز بود که یه کنسول ساز جدید و با قدرت که در کشور دیگه هست وارد صنعت گیم بشه

از لحاظ سخت افزاری و کیفیت و امکانات و پیشرفت xbox یه اسطوره تو نسل شیش بود
 
ممنون بخاطر مقاله کامل و زیبات

ایکس باکس بیشتر با فهنگ مردم آمریکایی و در کل غربی جور تره که اینو میشه از طراحی کنسول . طراحی گیم پد . بازی ها درک کرد طراحی گیم پد ها خیلی برای بازی ها شوتر عالی انجام شده

و جوانان آمریکایی و غربی به بازی ها شوتر و ..... خیلی بیشتر علاقه دارن تا rpg و jrpg ها اما این در آسیا برعکسه

خود من بازیا rpg متنوعی بازی کردم برای تجربه اما بیشتر ترجیح میدم rpg ها الویت آخر آخرم باشن

بنظر من کنسول ساز ها بیشتر بشن رقابت بیشتر میشه و این درسته که 2 کنسول ساز بزرگ نینتندو و سونی بازار در اختیارشون داشتن و نیاز بود که یه کنسول ساز جدید و با قدرت که در کشور دیگه هست وارد صنعت گیم بشه

از لحاظ سخت افزاری و کیفیت و امکانات و پیشرفت xbox یه اسطوره تو نسل شیش بود

خواهش
بله کاملا با شما موافقم
ایشالله قسمت آخرم میذارم

- - -ویرایش - - -

xboxcontrollerssmall.jpg

داستان Xbox قسمت آخر: انتشار و آینده کنسول


ادامه از قسمت سوم
silverx.jpg

تاریخ انتشار Xbox مشخص شد، حالا او در چرخه زمان قرار گرفته بود تا زمان موعود فرا برسد. Bill Gates به عمد یک سال دیرتر زمان انتشار را اعلام کرد تا مطمئن باشد که کنسول از هر لحاظ بهتر ازPlayStation 2 باشد. همه چیز آماده شده بود ،خط تولید، برنامه تبلیغاتی، و… همه نوید یک انتشار موفق را می داد.
با این حال هنوز مشکلاتی برای انتشار وجود داشت، آقای Fries که در آن زمان مدیر بخش فروش جهانی کنسول بود در این باره می گوید:
جمع آوری و ایجاد محتوای عالی برای این کنسول کار خیلی سختی بود. توسعه دهندگان و بازی سازان حاضر به سرمایه گذاری نبودند، مگر اینکه از فروش میلیون نسخه بازی اطمینان حاصل کنند. من به دنبال یک استدیو بودم تا یک بازی انحصاری برای کنسول داشته باشیم؛ اما کمتر کسی حاضر به انجام این ریسک بود و من تجربه زیادی در این مورد نداشتم، این کار را بیشتر سخت می کرد. فقط 6 ماه به انتشار مانده بود و هنوز بازی تصویب نشده بود، چگونه می توان امید داشت که کنسول 10 ها میلیون نسخه بفروشد.
abe.jpg
استدیوی Bizarre Creations یک نمونه خوب برای شروع کار بود. آنها بازی Metropolis Street Racer رابرای کنسول Dreamcast ساخته بودند، به نظر ما آن یک بازی فوق العاده برای شروع کار بود، برای همین هم ما شروع کردیم به مذاکره کردن با این استدیو تا بتوانیم این بازی را برای پلتفرم جدیدمان تهیه کنیم، نتیجه پروژه Gotham Racing بود که یک نمونه ساده از یک بازی خوب بود.
استدیوی Oddworld’s Lorne نیز تصمیم گرفت برای کنسول جدیدی مایکروسافت یک بازی جدید بسازد. این بازی Munch’s Oddysee نام گرفت و برای اولین بار برای کنسول Xbox منتشر شد، این بازی را Seamus Blackley شخصا در نمایشگاه CES در January سال 2001 معرفی کرد.
در May سال 2001 در نمایشگاه E3 مایکروسافت رسما جزئیات برنامه انتشار کنسول خود را ارائه کرد: کنسول در November 8 در ایالات متحده با قیمت پایه 299 دلار در تعداد بین 600 الی 800 هزار عدد برای فروش روز اول تعیین شد. همچنین پیش بینی شد این مقدار تا پایان سال به 1.5 میلیون عدد افزایش یابد.
xboxleader7.jpg

در واقع پس از نمایش ناموفق در GDC سال 2000، ارائه و نمایش در E3 خیلی خوب بود. Robbie Bach با معرفی یک عنوان خیلی استثنایی از استدیوی Bungie برنامه را شروع کرد. بعد مدیر استدیو Joe Staten وارد صحنه شد، نمایش بازی Halo خود به تنهایی بسیار خیره کننده بود اما چیزی که در این معرفی جاودانه و تاریخی شد جمله آغازین Joe Staten برای معرفی بازی Halo بود:​
“در آینده شما یک جنگجوی cybernetic خواهید بود”
بازی Halo به تنهایی به نقطه کانونی بحث در رابطه با کنسول مایکروسافت تبدیل شد، بسیاری از منتقدین بر این باور بودند که کنسول و بازی انحصاری مایکروسافت برای انتشار در ماه November آماده نخواهند بود و این باعث یک شکست بزرگ برای مایکروسافت خواهد شد.
مایکروسافت در ماه June سال 2000 استدیوی Bungie را خریداری کرد تا اولین بازی انحصاری Xbox را تولید کنند -اگر چه بازی Halo قبلا برای PC و Mac ساخته شده بود _ مایکروسافت از این استدیو خواست تا نسخه ویژه ای از این بازی همراه با داستانی جدید را طراحی و آماده کند، در آن زمان مایکروسافت اصلا تصور این را نمی کرد که در آینده تا چه حد بازی Halo برای کنسول Xbox مهم می شود.
haloartsmall1.jpg

آقای Fries در مورد این بازی می گوید:
واقعا وقتی به گذشته بر می گردم و تاریخ را دوباره نگاه می کنم می بینم که این بازی بسیار بسیار تاثیر گذار بود، همه جا صحبت از Halo بود، این بازی یک شب ساخته نشد و یک شب هم به این محبوبیت نرسید، ما تا مدت ها هر شب نسخه دمو و آزمایشی آن را در محل کارمان بازی می کردیم و از آن لذت می بردیم، من دقیقا به یاد دارم که حتی در زمان پایان پروژه نیز ما باز هم نسخه آزمایشی این بازی را انجام می دادیم در حالی که نسخه اصلی آماده بود.
آقای Bach در کنفرانس E3 در سال 2000 اعلام کرد که بیش از 200 کمپانی مستقل در حال بازی سازی برای Xbox هستند، در بین این تعداد حدود 80 عنوان به طور انحصاری خواهد بود که از این تعداد نیز حدود 40 عنوان توسط استدیوی های مستقل ساخته میشود. همچنین آقای Bach اعلام کرد که 27 عنوان بازی آنلاین نیز برای این کنسول در حال ساخت است.
کمپانی EA نیز اعلام کرد که 10 بازی برای کنسول Xbox در دست ساخت دارد، Sega نیز اعلام کرد که حاضر است بازیهای خود را برای کنسول منتشر کند، چرا که دیگر کنسول Dreamcast ساخته و منتشر نمی شد _ ساخت این کنسول به طور رسمی در ماه March سال 2001 به لطف مسائل مالی و کمبود بودجه خاتمه یافت _.
دمویی از Munch’s Oddysee به نمایش در آمد.
در همین زمان بود که Kevin Bachus مایکروسافت را ترک کرد، دلیل این کار اینگونه ذکر شد: به دلیل جذابیت و لذتی که در ساخت و انتشار کنسول Xbox برای این شخص وجود نداشته او تصمیم گرفته است که به شغل و حرفه قبلی خود که ساخت و تهیه بازی است باز گردد. او بعد از مدتی به Wild Tangent پیوست و بعد از مدتی بر روی پروژه Phantom مشغول به کار شد. او در حال حاضر مدیر ارشد Bebo است.
مشکل AI
مایکروسافت در حال معرفی کنسول خود به بهترین شکل ممکن به مردم دنیا بود، اما هیچ وقت همه چیز مطابق برنامه و نقشه پیش نمی رود، مایکروسافت یک سرمایه گذاری بزرگ بر روی پروژه AI، فیلم جدید Steven Spielberg انجام داد. در ماه August سال 2001 دو بازی بر اساس داستان AI ساخته شد و گفته شد که عنوان سوم نیز که در دست ساخت توسط یک کمپانی مستقل است در ماه November منتشر می شود.
آقای Fries در این باره می گوید:
بهتر است بگویم که هیچ چیز مطابق برنامه پیش نرفت! نه نتیجه نهایی فیلم خوب بود و نه نتیجه نهایی بازی ها، در نتیجه سرمایه هنگفتی از مایکروسافت به هدر رفت.
هیچ کدام از آن بازیها منتشر نشدند

Deathbox
Fries به عنوان مسئول تهیه بازی فقط در غرب به دنبال بازی ساز نبود، او به ژاپن رفت و مدت زمان زیادی را صرف صحبت با بازی سازان کرد، در حالی که هیچ استدیویی با او همکاری نکرد.
آقای Fries در باره عدم همکاری ژاپنی ها با او اینگونه توضیح می دهد:
آنها به ما گفتند که نمی توانند حتی نام این کنسول را بر زبان بیاورد چرا که نماد X در ژاپن به معنی مرگ است. همچنین آنها گفتند که ما نمی توانیم کنسول را به نمایش در بیاوریم چرا که با این نماد و رنگ مشکی آن (رنگ مرگ) کسی خواهان او نخواهد بود. این در حالی بود که رنگ PlayStation نیز سیاه بود. آنها کنسول مایکروسافت را Deathbox صدا می کردند.
xboxfinaldesign.jpg

بعد از اینکه Dreamcast از خط تولید کنار رفت بسیاری از ناشرانی که برای آن کنسول بازی تولید می کردند به سمت کنسول جدید مایکروسافت کشیده شدند و این در حالی بود که اگر مایکروسافت نیز کنسولی ارائه نمی کرد این شرکت های بازی سازی مجبور بودند برای سونی و PlayStation بازی بسازند که این خود نماد تک قطبی در دنیای گیم بود.
فقط استدیوی های بازی سازی غربی نبودند که مایل به ساخت بازی برای کنسول Xbox بودند بلکه انتشار این کنسول در ابعاد جهانی در ژاپن نیز خبر ساز شد و حتی باعث شد که استدیو های ژاپنی نیز تصمیم به ساخت بازی برای این کنسول بگیرند برای نمونه استدیوی Tecmo بازی DoA 3 را برای این کنسول منتشر کرد. کمپانی Sega نیز تصمیم به ساخت بازی برای کنسول گرفت و در یک ابلاغ عمومی این خبر را منتشر کرد.
آقای Bachus در این مورد می گوید:
بسیاری از شرکت های ژاپنی چشم به موفقیت کنسول ما دوخته بودند، به طوری که با ما در باره نسل بعدی کنسولمان یعنی Xbox 2 صحبت می کرد و این در حالی بود که تعداد زیادی از این شکرت ها از ساخت بازی برای کنسول Xbox امتناع می کردند. آنها مدام می گفتند: در پروسه ساخت کنسول بعدی، ما درکنار شما هستیم و با شما پیش خواهیم آمد. بنابراین اطلاعاتی در باره کنسول نسل بعدتان در اختیار ما قرار دهید.
Fries و Allard برای کسب بخش مدیریت برنامه های Xbox، بخش رابط کاربری آن و همچنین تعامل با بازی سازان مستقل در حال رقابت بودند، اما سرانجام Fries مدیریت این بخش ها را در زمان انتشار کنسول به عهده گرفت.
آقای Fries در باره آن زمان و فشار کاری بر روی تیم توضیح می دهد:
در آن روز ها ما تازه وارد دنیای کنسول ها شده بودیم و این برای ما مانند این بود که پله های پیشرفت را بر عکس طی کنیم، ما باید همه چیز را برای خودمان دوباره اثبات می کردیم و این کار خیلی سختی بود چرا که ما از دنیای PC وارد این عرصه شده بودیم و تمام راه ها و نظرتمان بر اساس تجربیاتی بود که در دنیای PC داشته ایم. با توجه به تجربه تلخ و اتفاقی که برای Dreamcast افتاد، ما باید چندین بار به طور دقیق برنامه های کاری خود را مرور می کردیم تا این اتفاق برای ما تکرار نشود.
زمان انتشار
در نهایت کنسول Xbox با همه کشمکش ها و پیش بینی ها در ایالات متحده منتشر شده. به همراه بازی های:
Halo: Combat Evolved
Oddworld: Munch’s Oddysee
PGR
NFL Fever 2002
Amped: Freestyle Snowboarding
Fuzion Frenzy
فروش بخش آمریکایی کنسول به دلیل مشکلاتی که در بخش تولید به وجود آمده بود تا November 15 به تاخیر افتاد اما جشن انتشار کنسول در نهایت خیلی عالی برگزار شد. Gates نیز در این جشن حضور داشت و کنسول ها را شخصا به کودکان و خریداران مشتاق تقدیم می کرد. بازیهای Halo و Munch’s Oddysee نیز همزمان با کنسول عرضه شدند. این در حالی بودکه اروپایی ها و ژاپنی ها برای خرید کنسول باید یک سال صبر می کردند. در نهایت کنسول منتشر شد، یک کنسول واقعی با بازیهای عالی.
uklaunchbransonsmall.jpg

در بریتانیا کنسول در March 14 سال 2002 در فروشگاه Virgin Megastore واقع در خیابان Oxford Street در شهر لندن به فروش گذاشته شد و خیلی از افراد مشهور آن زمان نیز برای خرید این کنسول مراجعه کردند.
اگرچه فروش خیلی کم (یا در حالت بدبینانه عدم فروش کنسول) در ژاپن کاملا پیش بینی می شد ولی این کنسول در تاریخ February 22 درژاپن نیز عرضه شد و طبق پیش بینی ها فروش بسیار اندکی داشت.
این واقعه تنها 2.5 سال پس از ارائه آن PowerPoint معروف توسط Ted Hase به وقوع پیوست و صنعت دنیای گیم را کاملا دگرگون کرد. اگرچه آقای Ted Hase در زمان انتشار این کنسول مایکروسافت را ترک کرده بود اما زحمات او توسط همکارانش و Bachus به هدر نرفت.
یک گام فراتر
درحالی که کنسول Xbox انتشار مناسبی داشت و باعث به وجود آمدن یک هیجان وصف ناپذیر در دنیای گیم شد و چشم انداز دنیای videogaming را تحت تاثیر قرار داد، اما هنوز یک مشکل پا برجا مانده بود: بسیاری از مردم کنترلرهای آن را دوست نداشتند.
uklaunchrosssmall.jpg

در واقع برای سونی و نینتندو این عمل که کنترلر کنسول خود را تغییر دهند غیر ممکن بود و بعد از چندین سال آنها هیچ تغییری در دسته ها و کنترلر های خود نداده بودند، اما مایکروسافت برای بهتر کردن کنسول خود تصمیم به تغییر کنترلر ها گرفت و این تصمیم از آنجایی شروع شد که بسیاری از بازی کننده ها حتی درژاپن از آن ناراضی یودند، به نظر آنها این کنترلر ها خیلی بزرگ و سنگین بود.
آقای Fries در این باره می گوید:
ما از دنیای PC وارد این صنعت شدیم و با خود تجربیات دنیای PC را داخل این کنسول کردیم کنترلر های ما توسط تیم اصلی سخت افزاری تهیه و طراحی شد، این دسته ها در برابر ضربه ها بسیار مقاوم بود و همچنین عملکرد عالی در بازی ها از خود نشان می داد. کنترلر های کنسول ما تا آن اندازه که گفته می شود بزرگ نبود و اگر شما به دسته های کنسول Dreamcast نیز توجه کنید آنها حتی نسبتا بزرگ تر نیز بودند. و حتی با توجه به گفته های مردم و مشتریانمان این یک مشکل خیلی بزرگ نبود.
controllerssmall.jpg

در حالی که مدیران بخش سخت افزار همچنان با انتقاد های گاهی به جا و بعضا بی جا سرگرم بودند بخش نرم افزاری نیز مشغول مذاکره با استدیو های بزرگ بود و حتی در این زمنیه مایکروسافت استدیوی Rare را درسال 2002 با قیمت 375 میلیون دلار خریداری کرد، در آن زمان کشمکش های زیادی برای خرید این استدیو بین مایکروسافت، نینتندو، سران Activision وجود داشت و چندین بار این سه شرکت برای خرید این استدیو اقدام کردند اما هر بار بر سر موضوعی با یکدیگر اختلاف پیدا می کردند، عمده اختلاف مایکروسافت با Activision بود و سران Activision از انتشار انحصاری بازیهای این استدیوی برای کنسول Xbox مخالف بودند، در نهایت مایکروسافت با پرداخت تمام مبلغ پیشنهادی این استدیو را به تنهایی خریداری کرد.
gotham.jpg

آقای Fries در این باره می گوید:
درحالی که ما کنسول را منتشر کرده بودیم من هنوز درحال مذاکره با سران Epic برای انتشار بازی Gears of War بودم و همچنین با افراد استدیوی Rare نیز همکاری نزدیک داشتم. دنیای بازی سازی دنیای کوچکی بود و من با افراد بسیاری آشنا شدم، در آن زمان من نمی دانستم که آشنایی با این افراد باعث به وجود آمدن چه اتفاق های زیبایی در آینده می شود. به طور مثال استدیوی Bungie یکی از این آشنایی ها بود. من در ابتدا با شخصی به نام Peter Tamte در تماس بودم و او مدام استدیو را یک کمپانی مستقل می نامید، نتیجه مذاکرات من با این شخص خرید امتیاز انتشار بازی Halo بود.
Fries در سال 2004 و یک سال قبل از انتشار Xbox 360 مایکروسافت را ترک کرد، Xbox در طول کمتر از 5 سال بیش از 24 میلیون نسخه در دنیا فروخت و این امر باعث ایجاد سکوی پرتابی برای مایکروسافت شد تا با قدرت تمام تر به مقابله با سونی بپردازد، پروژه ای که یک موفقیت تمام عیار برای مایکروسافت محسوب می شود.
rare.jpg

Dean Takahashi در زمان انتشار این کنسول در سال 2002 در یک مقاله نوشت:
این یک تجربه نادر و بسیار لذت بخش است و بسیاری از مردم دنیا تجربه لمس کردن این دنیای زیبا را کسب کردند، این کنسول باعث تغییر در نگرش و روش زندگی مردم شد است.
پشتیبانی سخت افزاری از Xbox در سال 2005 درژاپن و درسال 2006 در اروپا و ایالات متحده متوقف شد و این کنسول در April 15 سال 2010 رسما کنار گذاشته شد و سرور های آنلاین این کنسول تعطیل شد.
این داستان ساخت و پیدایش یک کنسول بود، داستانی که نشان دهنده عظم راسخ افرادی است که بدون هیچ ترس و واهمه ای قدم در راهی گذاشتند که هیچ تجربه ای در آن نداشتند، افرادی که با پشت کار و ایمان به دانش خود کنسولی را خلق کردند که در کمتر از یک دهه توانست به موفقیت های بالایی دست یابد، این کنسول بر خلاف نظر خیلی از کارشناسان آن زمان و پیش بینی ها در زمان حیاتش بسیار موفق عمل کرد و با فروش خیره کننده خود در مدت کمتر از 5 سال توانست غول دنیای کنسول ها (سونی) را به راحتی کنار زده و با انتشار نسل بعدی هم نوع خود گوی سبقت و پیشرفت را از چنگال رقیب ژاپنی خود خارج کند.
اگرچه حاصل نهایی این نوع رقابت ها پیشرفت چشمگیر دنیای گیم و خشنودی بیشتر بازیکن ها بودپایان
منبع:دنیای بازی
 
آخرین ویرایش:
خواهش
بله کاملا با شما موافقم
ایشالله قسمت آخرم میذارم

- - -ویرایش - - -

xboxcontrollerssmall.jpg

داستان Xbox قسمت آخر: انتشار و آینده کنسول


ادامه از قسمت سوم
silverx.jpg

تاریخ انتشار Xbox مشخص شد، حالا او در چرخه زمان قرار گرفته بود تا زمان موعود فرا برسد. Bill Gates به عمد یک سال دیرتر زمان انتشار را اعلام کرد تا مطمئن باشد که کنسول از هر لحاظ بهتر ازPlayStation 2 باشد. همه چیز آماده شده بود ،خط تولید، برنامه تبلیغاتی، و… همه نوید یک انتشار موفق را می داد.
با این حال هنوز مشکلاتی برای انتشار وجود داشت، آقای Fries که در آن زمان مدیر بخش فروش جهانی کنسول بود در این باره می گوید:
جمع آوری و ایجاد محتوای عالی برای این کنسول کار خیلی سختی بود. توسعه دهندگان و بازی سازان حاضر به سرمایه گذاری نبودند، مگر اینکه از فروش میلیون نسخه بازی اطمینان حاصل کنند. من به دنبال یک استدیو بودم تا یک بازی انحصاری برای کنسول داشته باشیم؛ اما کمتر کسی حاضر به انجام این ریسک بود و من تجربه زیادی در این مورد نداشتم، این کار را بیشتر سخت می کرد. فقط 6 ماه به انتشار مانده بود و هنوز بازی تصویب نشده بود، چگونه می توان امید داشت که کنسول 10 ها میلیون نسخه بفروشد.
abe.jpg
استدیوی Bizarre Creations یک نمونه خوب برای شروع کار بود. آنها بازی Metropolis Street Racer رابرای کنسول Dreamcast ساخته بودند، به نظر ما آن یک بازی فوق العاده برای شروع کار بود، برای همین هم ما شروع کردیم به مذاکره کردن با این استدیو تا بتوانیم این بازی را برای پلتفرم جدیدمان تهیه کنیم، نتیجه پروژه Gotham Racing بود که یک نمونه ساده از یک بازی خوب بود.
استدیوی Oddworld’s Lorne نیز تصمیم گرفت برای کنسول جدیدی مایکروسافت یک بازی جدید بسازد. این بازی Munch’s Oddysee نام گرفت و برای اولین بار برای کنسول Xbox منتشر شد، این بازی را Seamus Blackley شخصا در نمایشگاه CES در January سال 2001 معرفی کرد.
در May سال 2001 در نمایشگاه E3 مایکروسافت رسما جزئیات برنامه انتشار کنسول خود را ارائه کرد: کنسول در November 8 در ایالات متحده با قیمت پایه 299 دلار در تعداد بین 600 الی 800 هزار عدد برای فروش روز اول تعیین شد. همچنین پیش بینی شد این مقدار تا پایان سال به 1.5 میلیون عدد افزایش یابد.
xboxleader7.jpg

در واقع پس از نمایش ناموفق در GDC سال 2000، ارائه و نمایش در E3 خیلی خوب بود. Robbie Bach با معرفی یک عنوان خیلی استثنایی از استدیوی Bungie برنامه را شروع کرد. بعد مدیر استدیو Joe Staten وارد صحنه شد، نمایش بازی Halo خود به تنهایی بسیار خیره کننده بود اما چیزی که در این معرفی جاودانه و تاریخی شد جمله آغازین Joe Staten برای معرفی بازی Halo بود:​
“در آینده شما یک جنگجوی cybernetic خواهید بود”
بازی Halo به تنهایی به نقطه کانونی بحث در رابطه با کنسول مایکروسافت تبدیل شد، بسیاری از منتقدین بر این باور بودند که کنسول و بازی انحصاری مایکروسافت برای انتشار در ماه November آماده نخواهند بود و این باعث یک شکست بزرگ برای مایکروسافت خواهد شد.
مایکروسافت در ماه June سال 2000 استدیوی Bungie را خریداری کرد تا اولین بازی انحصاری Xbox را تولید کنند -اگر چه بازی Halo قبلا برای PC و Mac ساخته شده بود _ مایکروسافت از این استدیو خواست تا نسخه ویژه ای از این بازی همراه با داستانی جدید را طراحی و آماده کند، در آن زمان مایکروسافت اصلا تصور این را نمی کرد که در آینده تا چه حد بازی Halo برای کنسول Xbox مهم می شود.
haloartsmall1.jpg

آقای Fries در مورد این بازی می گوید:
واقعا وقتی به گذشته بر می گردم و تاریخ را دوباره نگاه می کنم می بینم که این بازی بسیار بسیار تاثیر گذار بود، همه جا صحبت از Halo بود، این بازی یک شب ساخته نشد و یک شب هم به این محبوبیت نرسید، ما تا مدت ها هر شب نسخه دمو و آزمایشی آن را در محل کارمان بازی می کردیم و از آن لذت می بردیم، من دقیقا به یاد دارم که حتی در زمان پایان پروژه نیز ما باز هم نسخه آزمایشی این بازی را انجام می دادیم در حالی که نسخه اصلی آماده بود.
آقای Bach در کنفرانس E3 در سال 2000 اعلام کرد که بیش از 200 کمپانی مستقل در حال بازی سازی برای Xbox هستند، در بین این تعداد حدود 80 عنوان به طور انحصاری خواهد بود که از این تعداد نیز حدود 40 عنوان توسط استدیوی های مستقل ساخته میشود. همچنین آقای Bach اعلام کرد که 27 عنوان بازی آنلاین نیز برای این کنسول در حال ساخت است.
کمپانی EA نیز اعلام کرد که 10 بازی برای کنسول Xbox در دست ساخت دارد، Sega نیز اعلام کرد که حاضر است بازیهای خود را برای کنسول منتشر کند، چرا که دیگر کنسول Dreamcast ساخته و منتشر نمی شد _ ساخت این کنسول به طور رسمی در ماه March سال 2001 به لطف مسائل مالی و کمبود بودجه خاتمه یافت _.
دمویی از Munch’s Oddysee به نمایش در آمد.
در همین زمان بود که Kevin Bachus مایکروسافت را ترک کرد، دلیل این کار اینگونه ذکر شد: به دلیل جذابیت و لذتی که در ساخت و انتشار کنسول Xbox برای این شخص وجود نداشته او تصمیم گرفته است که به شغل و حرفه قبلی خود که ساخت و تهیه بازی است باز گردد. او بعد از مدتی به Wild Tangent پیوست و بعد از مدتی بر روی پروژه Phantom مشغول به کار شد. او در حال حاضر مدیر ارشد Bebo است.
مشکل AI
مایکروسافت در حال معرفی کنسول خود به بهترین شکل ممکن به مردم دنیا بود، اما هیچ وقت همه چیز مطابق برنامه و نقشه پیش نمی رود، مایکروسافت یک سرمایه گذاری بزرگ بر روی پروژه AI، فیلم جدید Steven Spielberg انجام داد. در ماه August سال 2001 دو بازی بر اساس داستان AI ساخته شد و گفته شد که عنوان سوم نیز که در دست ساخت توسط یک کمپانی مستقل است در ماه November منتشر می شود.
آقای Fries در این باره می گوید:
بهتر است بگویم که هیچ چیز مطابق برنامه پیش نرفت! نه نتیجه نهایی فیلم خوب بود و نه نتیجه نهایی بازی ها، در نتیجه سرمایه هنگفتی از مایکروسافت به هدر رفت.
هیچ کدام از آن بازیها منتشر نشدند

Deathbox
Fries به عنوان مسئول تهیه بازی فقط در غرب به دنبال بازی ساز نبود، او به ژاپن رفت و مدت زمان زیادی را صرف صحبت با بازی سازان کرد، در حالی که هیچ استدیویی با او همکاری نکرد.
آقای Fries در باره عدم همکاری ژاپنی ها با او اینگونه توضیح می دهد:
آنها به ما گفتند که نمی توانند حتی نام این کنسول را بر زبان بیاورد چرا که نماد X در ژاپن به معنی مرگ است. همچنین آنها گفتند که ما نمی توانیم کنسول را به نمایش در بیاوریم چرا که با این نماد و رنگ مشکی آن (رنگ مرگ) کسی خواهان او نخواهد بود. این در حالی بود که رنگ PlayStation نیز سیاه بود. آنها کنسول مایکروسافت را Deathbox صدا می کردند.
xboxfinaldesign.jpg

بعد از اینکه Dreamcast از خط تولید کنار رفت بسیاری از ناشرانی که برای آن کنسول بازی تولید می کردند به سمت کنسول جدید مایکروسافت کشیده شدند و این در حالی بود که اگر مایکروسافت نیز کنسولی ارائه نمی کرد این شرکت های بازی سازی مجبور بودند برای سونی و PlayStation بازی بسازند که این خود نماد تک قطبی در دنیای گیم بود.
فقط استدیوی های بازی سازی غربی نبودند که مایل به ساخت بازی برای کنسول Xbox بودند بلکه انتشار این کنسول در ابعاد جهانی در ژاپن نیز خبر ساز شد و حتی باعث شد که استدیو های ژاپنی نیز تصمیم به ساخت بازی برای این کنسول بگیرند برای نمونه استدیوی Tecmo بازی DoA 3 را برای این کنسول منتشر کرد. کمپانی Sega نیز تصمیم به ساخت بازی برای کنسول گرفت و در یک ابلاغ عمومی این خبر را منتشر کرد.
آقای Bachus در این مورد می گوید:
بسیاری از شرکت های ژاپنی چشم به موفقیت کنسول ما دوخته بودند، به طوری که با ما در باره نسل بعدی کنسولمان یعنی Xbox 2 صحبت می کرد و این در حالی بود که تعداد زیادی از این شکرت ها از ساخت بازی برای کنسول Xbox امتناع می کردند. آنها مدام می گفتند: در پروسه ساخت کنسول بعدی، ما درکنار شما هستیم و با شما پیش خواهیم آمد. بنابراین اطلاعاتی در باره کنسول نسل بعدتان در اختیار ما قرار دهید.
Fries و Allard برای کسب بخش مدیریت برنامه های Xbox، بخش رابط کاربری آن و همچنین تعامل با بازی سازان مستقل در حال رقابت بودند، اما سرانجام Fries مدیریت این بخش ها را در زمان انتشار کنسول به عهده گرفت.
آقای Fries در باره آن زمان و فشار کاری بر روی تیم توضیح می دهد:
در آن روز ها ما تازه وارد دنیای کنسول ها شده بودیم و این برای ما مانند این بود که پله های پیشرفت را بر عکس طی کنیم، ما باید همه چیز را برای خودمان دوباره اثبات می کردیم و این کار خیلی سختی بود چرا که ما از دنیای PC وارد این عرصه شده بودیم و تمام راه ها و نظرتمان بر اساس تجربیاتی بود که در دنیای PC داشته ایم. با توجه به تجربه تلخ و اتفاقی که برای Dreamcast افتاد، ما باید چندین بار به طور دقیق برنامه های کاری خود را مرور می کردیم تا این اتفاق برای ما تکرار نشود.
زمان انتشار
در نهایت کنسول Xbox با همه کشمکش ها و پیش بینی ها در ایالات متحده منتشر شده. به همراه بازی های:
Halo: Combat Evolved
Oddworld: Munch’s Oddysee
PGR
NFL Fever 2002
Amped: Freestyle Snowboarding
Fuzion Frenzy
فروش بخش آمریکایی کنسول به دلیل مشکلاتی که در بخش تولید به وجود آمده بود تا November 15 به تاخیر افتاد اما جشن انتشار کنسول در نهایت خیلی عالی برگزار شد. Gates نیز در این جشن حضور داشت و کنسول ها را شخصا به کودکان و خریداران مشتاق تقدیم می کرد. بازیهای Halo و Munch’s Oddysee نیز همزمان با کنسول عرضه شدند. این در حالی بودکه اروپایی ها و ژاپنی ها برای خرید کنسول باید یک سال صبر می کردند. در نهایت کنسول منتشر شد، یک کنسول واقعی با بازیهای عالی.
uklaunchbransonsmall.jpg

در بریتانیا کنسول در March 14 سال 2002 در فروشگاه Virgin Megastore واقع در خیابان Oxford Street در شهر لندن به فروش گذاشته شد و خیلی از افراد مشهور آن زمان نیز برای خرید این کنسول مراجعه کردند.
اگرچه فروش خیلی کم (یا در حالت بدبینانه عدم فروش کنسول) در ژاپن کاملا پیش بینی می شد ولی این کنسول در تاریخ February 22 درژاپن نیز عرضه شد و طبق پیش بینی ها فروش بسیار اندکی داشت.
این واقعه تنها 2.5 سال پس از ارائه آن PowerPoint معروف توسط Ted Hase به وقوع پیوست و صنعت دنیای گیم را کاملا دگرگون کرد. اگرچه آقای Ted Hase در زمان انتشار این کنسول مایکروسافت را ترک کرده بود اما زحمات او توسط همکارانش و Bachus به هدر نرفت.
یک گام فراتر
درحالی که کنسول Xbox انتشار مناسبی داشت و باعث به وجود آمدن یک هیجان وصف ناپذیر در دنیای گیم شد و چشم انداز دنیای videogaming را تحت تاثیر قرار داد، اما هنوز یک مشکل پا برجا مانده بود: بسیاری از مردم کنترلرهای آن را دوست نداشتند.
uklaunchrosssmall.jpg

در واقع برای سونی و نینتندو این عمل که کنترلر کنسول خود را تغییر دهند غیر ممکن بود و بعد از چندین سال آنها هیچ تغییری در دسته ها و کنترلر های خود نداده بودند، اما مایکروسافت برای بهتر کردن کنسول خود تصمیم به تغییر کنترلر ها گرفت و این تصمیم از آنجایی شروع شد که بسیاری از بازی کننده ها حتی درژاپن از آن ناراضی یودند، به نظر آنها این کنترلر ها خیلی بزرگ و سنگین بود.
آقای Fries در این باره می گوید:
ما از دنیای PC وارد این صنعت شدیم و با خود تجربیات دنیای PC را داخل این کنسول کردیم کنترلر های ما توسط تیم اصلی سخت افزاری تهیه و طراحی شد، این دسته ها در برابر ضربه ها بسیار مقاوم بود و همچنین عملکرد عالی در بازی ها از خود نشان می داد. کنترلر های کنسول ما تا آن اندازه که گفته می شود بزرگ نبود و اگر شما به دسته های کنسول Dreamcast نیز توجه کنید آنها حتی نسبتا بزرگ تر نیز بودند. و حتی با توجه به گفته های مردم و مشتریانمان این یک مشکل خیلی بزرگ نبود.
controllerssmall.jpg

در حالی که مدیران بخش سخت افزار همچنان با انتقاد های گاهی به جا و بعضا بی جا سرگرم بودند بخش نرم افزاری نیز مشغول مذاکره با استدیو های بزرگ بود و حتی در این زمنیه مایکروسافت استدیوی Rare را درسال 2002 با قیمت 375 میلیون دلار خریداری کرد، در آن زمان کشمکش های زیادی برای خرید این استدیو بین مایکروسافت، نینتندو، سران Activision وجود داشت و چندین بار این سه شرکت برای خرید این استدیو اقدام کردند اما هر بار بر سر موضوعی با یکدیگر اختلاف پیدا می کردند، عمده اختلاف مایکروسافت با Activision بود و سران Activision از انتشار انحصاری بازیهای این استدیوی برای کنسول Xbox مخالف بودند، در نهایت مایکروسافت با پرداخت تمام مبلغ پیشنهادی این استدیو را به تنهایی خریداری کرد.
gotham.jpg

آقای Fries در این باره می گوید:
درحالی که ما کنسول را منتشر کرده بودیم من هنوز درحال مذاکره با سران Epic برای انتشار بازی Gears of War بودم و همچنین با افراد استدیوی Rare نیز همکاری نزدیک داشتم. دنیای بازی سازی دنیای کوچکی بود و من با افراد بسیاری آشنا شدم، در آن زمان من نمی دانستم که آشنایی با این افراد باعث به وجود آمدن چه اتفاق های زیبایی در آینده می شود. به طور مثال استدیوی Bungie یکی از این آشنایی ها بود. من در ابتدا با شخصی به نام Peter Tamte در تماس بودم و او مدام استدیو را یک کمپانی مستقل می نامید، نتیجه مذاکرات من با این شخص خرید امتیاز انتشار بازی Halo بود.
Fries در سال 2004 و یک سال قبل از انتشار Xbox 360 مایکروسافت را ترک کرد، Xbox در طول کمتر از 5 سال بیش از 24 میلیون نسخه در دنیا فروخت و این امر باعث ایجاد سکوی پرتابی برای مایکروسافت شد تا با قدرت تمام تر به مقابله با سونی بپردازد، پروژه ای که یک موفقیت تمام عیار برای مایکروسافت محسوب می شود.
rare.jpg

Dean Takahashi در زمان انتشار این کنسول در سال 2002 در یک مقاله نوشت:
این یک تجربه نادر و بسیار لذت بخش است و بسیاری از مردم دنیا تجربه لمس کردن این دنیای زیبا را کسب کردند، این کنسول باعث تغییر در نگرش و روش زندگی مردم شد است.
پشتیبانی سخت افزاری از Xbox در سال 2005 درژاپن و درسال 2006 در اروپا و ایالات متحده متوقف شد و این کنسول در April 15 سال 2010 رسما کنار گذاشته شد و سرور های آنلاین این کنسول تعطیل شد.
این داستان ساخت و پیدایش یک کنسول بود، داستانی که نشان دهنده عظم راسخ افرادی است که بدون هیچ ترس و واهمه ای قدم در راهی گذاشتند که هیچ تجربه ای در آن نداشتند، افرادی که با پشت کار و ایمان به دانش خود کنسولی را خلق کردند که در کمتر از یک دهه توانست به موفقیت های بالایی دست یابد، این کنسول بر خلاف نظر خیلی از کارشناسان آن زمان و پیش بینی ها در زمان حیاتش بسیار موفق عمل کرد و با فروش خیره کننده خود در مدت کمتر از 5 سال توانست غول دنیای کنسول ها (سونی) را به راحتی کنار زده و با انتشار نسل بعدی هم نوع خود گوی سبقت و پیشرفت را از چنگال رقیب ژاپنی خود خارج کند.
اگرچه حاصل نهایی این نوع رقابت ها پیشرفت چشمگیر دنیای گیم و خشنودی بیشتر بازیکن ها بودپایان

عالی بود خسته نباشی :x
 
من شبیه ساز ایکس باکس رو دانلود کردم و چند تا دیسک بازی قدیمی مثل ( استیل لایف و ... ) هم دارم اما نمیتونم اونا رو اجرا کنم. لطفا راهنمایی کنید ؟

- - -ویرایش - - -

من شبیه ساز ایکس باکس رو دانلود کردم و چند تا دیسک بازی قدیمی مثل ( استیل لایف و ... ) هم دارم اما نمیتونم اونا رو اجرا کنم. لطفا راهنمایی کنید ؟
 
من شبیه ساز ایکس باکس رو دانلود کردم و چند تا دیسک بازی قدیمی مثل ( استیل لایف و ... ) هم دارم اما نمیتونم اونا رو اجرا کنم. لطفا راهنمایی کنید ؟

شبیه سازا xbox اورجینال هیچکدوم کار نمیکنن و توانایی اجرا بازی ندارن
 
خیلی جالبه که خیلی ها هنوز این کنسول رو نمیشناسن!
چند وقت پیش یکی این کنسول رو تو اتاق من دید گقت این دیگه چیه؟!:|
دوستان راهی هست که یک شبکه خودمون راه بندازیم تا بتونیم با هم بازی کنیم؟یا استور هم براش راه بندازیم؟
 
خیلی جالبه که خیلی ها هنوز این کنسول رو نمیشناسن!
چند وقت پیش یکی این کنسول رو تو اتاق من دید گقت این دیگه چیه؟!:|
دوستان راهی هست که یک شبکه خودمون راه بندازیم تا بتونیم با هم بازی کنیم؟یا استور هم براش راه بندازیم؟

چون کنسول نوپایی بود هم قیمت خیلی بالایی نسبت به کنسول ها دیگه داشت اما بنظر من به غیر از تکنولوژی . امکانات و ...... فوق العاده اش همون ساخت usa بودنش یه دنیا ارزش داشت لامصب هیچیش نمیشد هنوز که هنوزه سر پا هستن خود من پلی 2 . دریمکست . گیم کیوب هم داشتم مثلا پلی 2 همش لنزش خراب میشد میدادم برام عوض کنن همیشه در حال تمیز کردن لنزش بودم اما xbox درایو داشت گرد و غبار به ندرت میگرفت

اما همه کنسولا به کنار xbox اورجینال هم یه طرف :x


همین کلیپ همه چیو نشون میده : کلیپ مقایسه استقامت gamecube . xbox . ps2

بررسی استقامت و مقاومت سخت افزاری ps2 vs gamecube vs xb

تو آپارات آپلود کردم


تا جایی که میدونم سرور ایکس باکس اوریج تا 2010 فعال بود بعد کلا جمع شد درباره شبکه محلی یا شبکه کوچیک ساختن زیاد اطلاعات ندارم حالا تو اینترنت یه سرچی میکنم ببینم چی دست گیرم میشه
 
آخرین ویرایش:
[h=1]پاداش سکوت | بررسی عنوان HALF LIFE[/h]



Half-life-250x79.jpg
در این مقاله به بررسی اجمالی عنوانی از سالیان گذشته بازیهای ویدئویی خواهیم پرداخت که دارای محبوبیت و نقاط مثبت فنی و هنری بسیاری در زمینه داستان و البته گیم پلی و گرافیک است.عنوانی که برترین بازی سال را به خود اختصاص داد و از نظر بسیاری از منتقدین و سایت های بازی لقب انقلاب در بازیهای ویدئویی و شاهکار را گرفت.
عنوان: HALF LIFE
سازنده:VALVE SOFTWAREناشر:SIERRA ENTERTAINMENTسبک:ACTIONپلتفرم:PC/MAC/DC/PS2/XBOXسال انتشار: ۱۹۹۸_۲۰۰۴_۲۰۰۶_۲۰۰۷
هیچوقت لب به سخن نگشود,حتی وقتیکه مردم دیارش را به خاک و خون کشیدند و استثمار کردند.حتی وقتیکه کسی را دوست داشت.وقتیکه گلوله میخورد و حتی از فرط درد سوزش زخم به جا مانده کوچکترین ناله ای نمیکرد.خیلی سخت است بدانی و خود را به ندانستن بزنی زیرا نمیتوانی شرایط را تغییر دهی.خوشبختی در حماقت است ولی چه کند که او میبیند شهر را و بدتر از آن مردمان شهرش را شستشوی مغزی میدهند.به آنها زور میگویند.کتکشان میزنند و حتی آنها را از حق طبیعی آنها یعنی داشتن فرزند منع میکنند و نمیگذارند آنها به ادامه نسلشان ادامه دهند.گوردون شاید میخواست چیزی بگوید ولی نمیتوانست یا شاید هم هیچوقت نخواست که سخن بگوید زیرا دیگر کافی است.جایی برای درد دل و وراجی کردن نیست.زمان,زمان عمل کردن است.به پا خیزیدن است.شاید دلیل پاسخ محبت آمیز الکس را ندادن تنها این بوده است که الکس بداند وقت تنگ است و دشمن بسیار نزدیک,زمان آن رسیده است بیگانگان را از شهر بیرون کنیم.گوردون بیش از هر وقت دیگری به یک همراه نیازمند است.چه کسی بهتر از الکس که هم بسیار شجاع است هم گوردون را از صمیم قلب دوست دارد.وقت شمشیر به دست گرفتن است.وقتی پای دفاع از مردم سرزمینش به میان آید گوردون دیگر یک دکتر نیست یک آزادی خواه است و یک جنگجو. و مثل همیشه جنگ است و له کردن تمام خاطرات خوب و از دست دادن افرادی که از دست دادنشان سخت تر از خوردن گلوله های پشت سر هم بر دست و پا است.دیدن اشک های الکس روی جنازه پدرش که تنها آرزویش دیدن نوه اش از دختر عزیزش الکس بود قلب گوردون را به درد می آورد ولی جنگ است و کشیدن دردهای بی شمار و سکوت و سکوت و سکوت,بهترین کاری را که دکتر میتوانست انجام دهد سکوت بود.
وقت پیروزی شمشیر بر قلم
بالاخره برای همه یک روز غیر عادی وجود دارد، اما این روز غیر عادی برای گوردون فریمن بسیار وخیم تر بود. در حالی که همه چیز برای انجام آزمایشات درست پیش می رفت و همه به گوردون اطمینان خاطر می دادند، شکافی بین زمین و xen رخ می دهد و گوردون خودش را در میان چرخش تمام اجسام می بینید. برای لحظه ای کوتاه خودش را در دنیای مرزی xen می بیند که موجودات بیگانه به او زل زده اندو در لحظه ای بعد خودش را در اتاق آزمایش می بیند که تخریب شده است. او از اتاق آزمایش خارج شده و black mesa را در یک آشوب بی حد و حصر می بیند. موجودات بیگانه به black mesa سرازیر شده اند و شرایط بیش از پیش وخیم تر کرده اند. بعد از مدتی گوردون شایعه هایی را از نجات یافته گان می شنود که ارتش برای نجات یافته گان وارد black mesa شده اند. او راهش را برای رسیدن به سطح زمین ادامه می دهد و متوجه می شود که به راستی ارتش وارد black mesa شده است اما نه برای نجات آنها بلکه برای پاک سازی هر گونه شواهدی که به جا مانده است. در حقیقت نام این ارتش نیروهایی HECUبود. در همین حال گوردون متوجه می شود که دانشمندان موفق شده اند شکافی که بین زمین و xen به وجود آمده بود را موقتا ببندند. دوباره سفری دیگری به یکی از بخش های دیگر black mesa یعنی لامیدا. گوردون متوجه می شود که لامیدا مکانی است برای رفت و آمد دانشمندان برای رفت و آمد به xen . بنابراین گوردون سعی می کند از پورتال به xen برود تا عامل اصلی ماجرا را نابود کند و جلوی پیشروی موجودات بیگانه را بگیرد. بعد از نابودی موجودی به نامnihilanth و متوقف کردن پورتال میان زمین و xen ، جی من به او ملحق شده و به خاطر زحماتی که کشیده از او تشکر می کند اما پورتالی را روبروی باز کرده که رفتن در داخل آن به معنای اجبار از دستورات جی من است. گوردون بالاجبار قبول می کند و به خوابی مصنوعی می رود…۲۰ سال گذشته است و گوردون از تمام اتفاقاتی که در پیرامونش در جریان بوده است هیچ اطلاعاتی ندارد. جی من او را از خواب مصنوعی بیدار می کند. او در یک قطار است و راهی شهر ۱۷است. شهری که مردمانش برده ای بیش نیستند. گوردون توسط یکی از ماموران civil protection که در حقیقت یکی از دوستان او به نام بارنی کالهون است، فرار می کند. بارنی او را پیش دکتر کلینر می برد و تا به او به کمک کند. پس از صحبت های کلینر با گوردون تصمیم بر این گرفته می شود که گوردون به east black mesa فرستاده شود. البته نه با پای پیاده بلکه توسط پورتال هایی که توسط دکتر کلینر ساخته شده است اما حیوان دست آموز بیگانه او کار را خراب می کند و گوردون همان گزینه اول را در پیش می گیرد. او سر انجام به east black mesa می رسد و با صحبت با الی ونس متوجه می شود که بعضی از مردم گروه مقاومت تشکیل داده اند. بعد از مدتی که از سفرش می گذرد او متوجه می شود که کمباین ها به east black mesa حمله کرده اند و پدر الکس را دستگیر و به زندان nova prospekt منتقل شده است. گوردون با کمک الکس به این زندان می روند. ابتدا پدر الکس و سپس دکتر ماسمن خیانتکار را پیدا می کند که مشغول ساخت پورتالی برای کامباین ها بود. ولی دکتر ماسمن از دست آنها فرار می کند. گوردون تصمیم می گیرد به ساختمانover watch nexus محل نظامی کامباین ها که تغذیه نیرو ها برای سرکوب انقلابیون شهر ۱۷ برود و این ساختمان را نابود کند. اما متوجه می شود دکتر برین الی و الکس را گروگان گرفته است. اما قبل از رسیدن با دکتر برین در یکی از اتاق کنترل تمام سلاح هایش گرفته می شود. گوردون توسط سربازان کامباین ها با اتاق برین برده می شود. او متوجه حضور دکتر ماسمن نیز می شود. زمانی که برین در حال سخنانی پایانی خود برای قهرمانان داستان است و قصد دارد آنها را به دنیای کامباین ها بفرستد، دکتر ماسمن عذاب وجدان می گیرد و آنها را آزاد می کند و برین پا به فرار می گذارد. زمانی که برین قصد دارد خودش را به دنیای کامباین ها تلپورت کند گوردون جلوی نیروی تغزیه را می گیرد. انفجار … ایست زمان… و دوباره جی من و یک خواب مصنوعی…حال combine ها (بیگانگان متجاوزگر) دست به ساخت ابر پورتالی(حفره) زده اند که انرژی بسیار زیادی را شامل میشود.جی من باز هم از گوردون میخواهد که مراقب الکس باشد!پس از نابودی سیتادل(مرکز فرماندهی کامباین ها) توسط گوردون حال باید او و الکس دست به راهی برای فرار مردم از شهر بزنند,پس از اتفاقات پیش آمده گوردون و الکس آن پورتال را نیز نابود میکنند ولی یکی از کامباین ها با حمله به الی(دانشمند و البته پدر الکس)حافظه او را پاک کرده و از بین میبرد,حال الکس بر سر جنازه پدر زجه میزند و اشک میریزد و با فریاد کرکننده ای میگوید:پدر,پدر…
وقتی همه خواب بودند
انتخاب این تیتر برای این بخش شاید کمی عجیب باشد ولی واقعا زمانیکه بازیهایی تکراری مدام و مدام زندگی تفریحی ما را درگیر خود کرده اند شاید واقعا عنوانی به مانند نیمه جان باید باشد تا همه را از خواب بیدار کند و عرض اندامی به وسعت تمام پیشرفت های موتور گرافیکی و هوش مصنوعی و فیزیک بازی را انجام دهد.عنوانی که در زمان عرضه خود بیش از ۵۰ جایزه برترین بازی سال را درو کرد,اکثر منتقدین و سایت های بازی لب به ستایش و دادن لقب حیرت انگیز و انقلاب را به این عنوان دادند.نمراتی که ارقام ۹٫۵, ۹٫۴ و ۹٫۲ را جلوی دیدگان ما نمودار میساخت.دیدن جلوه های زیبای آب و هوش مصنوعی بسیار خوب بازی همگان را به وجود آورده بود.فیزیک کارآمد بازی که توسط استدیویی مجزا و با نام HAVOK طراحی شده بود تا این بازی همراه با دیدن جلوه های پویایی از آب و فیزیکی باور پذیر برای جا به جایی اجسام برای دفاع در مقابل دشمنان و همچنین حل معماها و پیشبرد بازی باشد.طراحی مراحل بسیار متنوع و زیبا اعم از لوکیشن های بسته و البته باز کویری و شهری و… موسیقی متن این عنوان اثر کلی بیلی آهنگ ساز و طراح ارشد صدا و موسیقی شرکت والو بود.همچنین تمامی نامگذاری ها اعم از نام خود بازی و نشان بازی یعنی لاندا به صورت کاملا علمی انتخاب شده بودند به مانند طرح کلی داستان که تمام علمی بوده است.نیمه جان مدت زمانی است که ماده پرتو زا در اثر فروپاشی به نصف مقدار اولیه خود برسد.همچنین علامت لاندا نشان ثابت فروپاشی است.
خاطره سازان
گوردون فریمن: قهرمانی فیزیکدان و بدون حرف، که در هر شرایطی برای نجات بشریت تلاشش را می کند.الکس: او دختر الی ونس است. شخصیت شوخ طبعی دارد و در هک کردن استاد است. دوستی قابل اعتماد و وفادار.جی­-من: شخصیتی مرموز و تاریک. عامل اکثر اتفاقات ناگوار. او همیشه دورادور مراقب گوردون فریمن است.دکتر والتر برین: رییس شرکت black mesa تا قبل از حادثه black mesaو رهبر انسان ها (البته از طرف کامباین ها).سگ: یک سگ بسیار وفادار ولی از نوع فلزی اش! این سگ رباط توسط الی ونس ساخته شده تا از دخترش الکس مراقبت کند. او سگ بسیار قوی و باهوشی است و در مواقع خطرناک به گوردون و الکس کمک فراوانی کرده است. این دو به او خیلی مدیون هستند!
دو دیالوگ شنیدنی
بیدار شو,بیدار شو و مثل یک ستاره بدرخش گوردون.تو همه چیز را نابود کردی گوردون,دقیقا چه چیز را بوجود آوردی؟میتوانی یک مورد را نام ببری؟فکر نکنم که بتوانی!
لذت از دوران خوب
عنوان نیمه جان این قدر خوب ظاهر شده بود که هم اکنون طرفداران و مخاطبین خودش را برای دیدن شماره سومش بی تاب کند و با شنیدن خبر ساخت نسخه ای جدید به هوا پرتاب کند.یاد آن دوران زیبا که این همه عنوان های قابل ستایش و بحث را برای ما به ارمغان آورد خوش باد,این عنوان کلاسیک یکی از برترین FPSهای دوران بازیهای ویدئویی و البته یکی از عناوینی که در زمان انتشارش راهگشای بزرگی برای عناوین دیگر بود چه در زمینه مسئله روایت داستان و صد البته در زمینه پیشرفت های فیزیکی و هوش مصنوعی و جلوه های خوب نورپردازی و آب و کیفیت بافتها و تکسچرها.باشد که تمام سازندگان بازی های ویدئویی همینگونه به دنبال شاهکار سازی و البته تغییر و تحول باشند. منبع:گیمفا
 
پاداش سکوت | بررسی عنوان HALF LIFE





Half-life-250x79.jpg
در این مقاله به بررسی اجمالی عنوانی از سالیان گذشته بازیهای ویدئویی خواهیم پرداخت که دارای محبوبیت و نقاط مثبت فنی و هنری بسیاری در زمینه داستان و البته گیم پلی و گرافیک است.عنوانی که برترین بازی سال را به خود اختصاص داد و از نظر بسیاری از منتقدین و سایت های بازی لقب انقلاب در بازیهای ویدئویی و شاهکار را گرفت.
عنوان: HALF LIFE
سازنده:VALVE SOFTWAREناشر:SIERRA ENTERTAINMENTسبک:ACTIONپلتفرم:PC/MAC/DC/PS2/XBOXسال انتشار: ۱۹۹۸_۲۰۰۴_۲۰۰۶_۲۰۰۷
هیچوقت لب به سخن نگشود,حتی وقتیکه مردم دیارش را به خاک و خون کشیدند و استثمار کردند.حتی وقتیکه کسی را دوست داشت.وقتیکه گلوله میخورد و حتی از فرط درد سوزش زخم به جا مانده کوچکترین ناله ای نمیکرد.خیلی سخت است بدانی و خود را به ندانستن بزنی زیرا نمیتوانی شرایط را تغییر دهی.خوشبختی در حماقت است ولی چه کند که او میبیند شهر را و بدتر از آن مردمان شهرش را شستشوی مغزی میدهند.به آنها زور میگویند.کتکشان میزنند و حتی آنها را از حق طبیعی آنها یعنی داشتن فرزند منع میکنند و نمیگذارند آنها به ادامه نسلشان ادامه دهند.گوردون شاید میخواست چیزی بگوید ولی نمیتوانست یا شاید هم هیچوقت نخواست که سخن بگوید زیرا دیگر کافی است.جایی برای درد دل و وراجی کردن نیست.زمان,زمان عمل کردن است.به پا خیزیدن است.شاید دلیل پاسخ محبت آمیز الکس را ندادن تنها این بوده است که الکس بداند وقت تنگ است و دشمن بسیار نزدیک,زمان آن رسیده است بیگانگان را از شهر بیرون کنیم.گوردون بیش از هر وقت دیگری به یک همراه نیازمند است.چه کسی بهتر از الکس که هم بسیار شجاع است هم گوردون را از صمیم قلب دوست دارد.وقت شمشیر به دست گرفتن است.وقتی پای دفاع از مردم سرزمینش به میان آید گوردون دیگر یک دکتر نیست یک آزادی خواه است و یک جنگجو. و مثل همیشه جنگ است و له کردن تمام خاطرات خوب و از دست دادن افرادی که از دست دادنشان سخت تر از خوردن گلوله های پشت سر هم بر دست و پا است.دیدن اشک های الکس روی جنازه پدرش که تنها آرزویش دیدن نوه اش از دختر عزیزش الکس بود قلب گوردون را به درد می آورد ولی جنگ است و کشیدن دردهای بی شمار و سکوت و سکوت و سکوت,بهترین کاری را که دکتر میتوانست انجام دهد سکوت بود.
وقت پیروزی شمشیر بر قلم
بالاخره برای همه یک روز غیر عادی وجود دارد، اما این روز غیر عادی برای گوردون فریمن بسیار وخیم تر بود. در حالی که همه چیز برای انجام آزمایشات درست پیش می رفت و همه به گوردون اطمینان خاطر می دادند، شکافی بین زمین و xen رخ می دهد و گوردون خودش را در میان چرخش تمام اجسام می بینید. برای لحظه ای کوتاه خودش را در دنیای مرزی xen می بیند که موجودات بیگانه به او زل زده اندو در لحظه ای بعد خودش را در اتاق آزمایش می بیند که تخریب شده است. او از اتاق آزمایش خارج شده و black mesa را در یک آشوب بی حد و حصر می بیند. موجودات بیگانه به black mesa سرازیر شده اند و شرایط بیش از پیش وخیم تر کرده اند. بعد از مدتی گوردون شایعه هایی را از نجات یافته گان می شنود که ارتش برای نجات یافته گان وارد black mesa شده اند. او راهش را برای رسیدن به سطح زمین ادامه می دهد و متوجه می شود که به راستی ارتش وارد black mesa شده است اما نه برای نجات آنها بلکه برای پاک سازی هر گونه شواهدی که به جا مانده است. در حقیقت نام این ارتش نیروهایی HECUبود. در همین حال گوردون متوجه می شود که دانشمندان موفق شده اند شکافی که بین زمین و xen به وجود آمده بود را موقتا ببندند. دوباره سفری دیگری به یکی از بخش های دیگر black mesa یعنی لامیدا. گوردون متوجه می شود که لامیدا مکانی است برای رفت و آمد دانشمندان برای رفت و آمد به xen . بنابراین گوردون سعی می کند از پورتال به xen برود تا عامل اصلی ماجرا را نابود کند و جلوی پیشروی موجودات بیگانه را بگیرد. بعد از نابودی موجودی به نامnihilanth و متوقف کردن پورتال میان زمین و xen ، جی من به او ملحق شده و به خاطر زحماتی که کشیده از او تشکر می کند اما پورتالی را روبروی باز کرده که رفتن در داخل آن به معنای اجبار از دستورات جی من است. گوردون بالاجبار قبول می کند و به خوابی مصنوعی می رود…۲۰ سال گذشته است و گوردون از تمام اتفاقاتی که در پیرامونش در جریان بوده است هیچ اطلاعاتی ندارد. جی من او را از خواب مصنوعی بیدار می کند. او در یک قطار است و راهی شهر ۱۷است. شهری که مردمانش برده ای بیش نیستند. گوردون توسط یکی از ماموران civil protection که در حقیقت یکی از دوستان او به نام بارنی کالهون است، فرار می کند. بارنی او را پیش دکتر کلینر می برد و تا به او به کمک کند. پس از صحبت های کلینر با گوردون تصمیم بر این گرفته می شود که گوردون به east black mesa فرستاده شود. البته نه با پای پیاده بلکه توسط پورتال هایی که توسط دکتر کلینر ساخته شده است اما حیوان دست آموز بیگانه او کار را خراب می کند و گوردون همان گزینه اول را در پیش می گیرد. او سر انجام به east black mesa می رسد و با صحبت با الی ونس متوجه می شود که بعضی از مردم گروه مقاومت تشکیل داده اند. بعد از مدتی که از سفرش می گذرد او متوجه می شود که کمباین ها به east black mesa حمله کرده اند و پدر الکس را دستگیر و به زندان nova prospekt منتقل شده است. گوردون با کمک الکس به این زندان می روند. ابتدا پدر الکس و سپس دکتر ماسمن خیانتکار را پیدا می کند که مشغول ساخت پورتالی برای کامباین ها بود. ولی دکتر ماسمن از دست آنها فرار می کند. گوردون تصمیم می گیرد به ساختمانover watch nexus محل نظامی کامباین ها که تغذیه نیرو ها برای سرکوب انقلابیون شهر ۱۷ برود و این ساختمان را نابود کند. اما متوجه می شود دکتر برین الی و الکس را گروگان گرفته است. اما قبل از رسیدن با دکتر برین در یکی از اتاق کنترل تمام سلاح هایش گرفته می شود. گوردون توسط سربازان کامباین ها با اتاق برین برده می شود. او متوجه حضور دکتر ماسمن نیز می شود. زمانی که برین در حال سخنانی پایانی خود برای قهرمانان داستان است و قصد دارد آنها را به دنیای کامباین ها بفرستد، دکتر ماسمن عذاب وجدان می گیرد و آنها را آزاد می کند و برین پا به فرار می گذارد. زمانی که برین قصد دارد خودش را به دنیای کامباین ها تلپورت کند گوردون جلوی نیروی تغزیه را می گیرد. انفجار … ایست زمان… و دوباره جی من و یک خواب مصنوعی…حال combine ها (بیگانگان متجاوزگر) دست به ساخت ابر پورتالی(حفره) زده اند که انرژی بسیار زیادی را شامل میشود.جی من باز هم از گوردون میخواهد که مراقب الکس باشد!پس از نابودی سیتادل(مرکز فرماندهی کامباین ها) توسط گوردون حال باید او و الکس دست به راهی برای فرار مردم از شهر بزنند,پس از اتفاقات پیش آمده گوردون و الکس آن پورتال را نیز نابود میکنند ولی یکی از کامباین ها با حمله به الی(دانشمند و البته پدر الکس)حافظه او را پاک کرده و از بین میبرد,حال الکس بر سر جنازه پدر زجه میزند و اشک میریزد و با فریاد کرکننده ای میگوید:پدر,پدر…
وقتی همه خواب بودند
انتخاب این تیتر برای این بخش شاید کمی عجیب باشد ولی واقعا زمانیکه بازیهایی تکراری مدام و مدام زندگی تفریحی ما را درگیر خود کرده اند شاید واقعا عنوانی به مانند نیمه جان باید باشد تا همه را از خواب بیدار کند و عرض اندامی به وسعت تمام پیشرفت های موتور گرافیکی و هوش مصنوعی و فیزیک بازی را انجام دهد.عنوانی که در زمان عرضه خود بیش از ۵۰ جایزه برترین بازی سال را درو کرد,اکثر منتقدین و سایت های بازی لب به ستایش و دادن لقب حیرت انگیز و انقلاب را به این عنوان دادند.نمراتی که ارقام ۹٫۵, ۹٫۴ و ۹٫۲ را جلوی دیدگان ما نمودار میساخت.دیدن جلوه های زیبای آب و هوش مصنوعی بسیار خوب بازی همگان را به وجود آورده بود.فیزیک کارآمد بازی که توسط استدیویی مجزا و با نام HAVOK طراحی شده بود تا این بازی همراه با دیدن جلوه های پویایی از آب و فیزیکی باور پذیر برای جا به جایی اجسام برای دفاع در مقابل دشمنان و همچنین حل معماها و پیشبرد بازی باشد.طراحی مراحل بسیار متنوع و زیبا اعم از لوکیشن های بسته و البته باز کویری و شهری و… موسیقی متن این عنوان اثر کلی بیلی آهنگ ساز و طراح ارشد صدا و موسیقی شرکت والو بود.همچنین تمامی نامگذاری ها اعم از نام خود بازی و نشان بازی یعنی لاندا به صورت کاملا علمی انتخاب شده بودند به مانند طرح کلی داستان که تمام علمی بوده است.نیمه جان مدت زمانی است که ماده پرتو زا در اثر فروپاشی به نصف مقدار اولیه خود برسد.همچنین علامت لاندا نشان ثابت فروپاشی است.
خاطره سازان
گوردون فریمن: قهرمانی فیزیکدان و بدون حرف، که در هر شرایطی برای نجات بشریت تلاشش را می کند.الکس: او دختر الی ونس است. شخصیت شوخ طبعی دارد و در هک کردن استاد است. دوستی قابل اعتماد و وفادار.جی*-من: شخصیتی مرموز و تاریک. عامل اکثر اتفاقات ناگوار. او همیشه دورادور مراقب گوردون فریمن است.دکتر والتر برین: رییس شرکت black mesa تا قبل از حادثه black mesaو رهبر انسان ها (البته از طرف کامباین ها).سگ: یک سگ بسیار وفادار ولی از نوع فلزی اش! این سگ رباط توسط الی ونس ساخته شده تا از دخترش الکس مراقبت کند. او سگ بسیار قوی و باهوشی است و در مواقع خطرناک به گوردون و الکس کمک فراوانی کرده است. این دو به او خیلی مدیون هستند!
دو دیالوگ شنیدنی
بیدار شو,بیدار شو و مثل یک ستاره بدرخش گوردون.تو همه چیز را نابود کردی گوردون,دقیقا چه چیز را بوجود آوردی؟میتوانی یک مورد را نام ببری؟فکر نکنم که بتوانی!
لذت از دوران خوب
عنوان نیمه جان این قدر خوب ظاهر شده بود که هم اکنون طرفداران و مخاطبین خودش را برای دیدن شماره سومش بی تاب کند و با شنیدن خبر ساخت نسخه ای جدید به هوا پرتاب کند.یاد آن دوران زیبا که این همه عنوان های قابل ستایش و بحث را برای ما به ارمغان آورد خوش باد,این عنوان کلاسیک یکی از برترین FPSهای دوران بازیهای ویدئویی و البته یکی از عناوینی که در زمان انتشارش راهگشای بزرگی برای عناوین دیگر بود چه در زمینه مسئله روایت داستان و صد البته در زمینه پیشرفت های فیزیکی و هوش مصنوعی و جلوه های خوب نورپردازی و آب و کیفیت بافتها و تکسچرها.باشد که تمام سازندگان بازی های ویدئویی همینگونه به دنبال شاهکار سازی و البته تغییر و تحول باشند. منبع:گیمفا

مرسی عزیز عالی بود

بازی فوق العاده ای بود
 

کاربرانی که این گفتگو را مشاهده می‌کنند

Top
رمز عبور خود را فراموش کرده اید؟
اگر میخواهی عضوی از بازی سنتر باشی همین حالا ثبت نام کن
or