حالا جدا از این بحث رقابت و این حرفا یکی از دلایل مهمی که من رو به سری mgs علاقه مند میکنه شخصیت پردازی بازی هست که الان اتفاقا چون بحث جان مارستن هم هست تفاوت در شخصیت پردازی ها کاملا مشخص میشه.
جان مارستن رو میشه یک شخصیت کامل و قهرمان درست مثل قهرمان های وسترن اسپاگتی دونست که اتفاقا این شخصیت از قهرمان هایی مثل کلینت استوود در سه گانه لئونه بیشترین الهام ها رو گرفت. خلاصه چیزی که میخوام بگم اینه که من چه تو بازی ها و چه تو فیلم ها شخصیت های کامل زیادی دیدم که اتفاقا نظیرشون خیلی زیاده
یه قهرمان که همه ویژگی های قهرمان ها رو داره با پایانی که کاملا وسترنیزست! وارد یه بازی یا فیلم میشه و کلی هم طرفدار پیدا میکنه که البته خودم هم طرفدار جان مارستنم!
این نوع قهرمان ها رو ما تو 99 درصد بازی ها میبینیم که برای مثال میتونید تو همین کارکتر های این تاپیک هم ببینید که کامل و بی عیب و نقصند!
اما تفاوت اصلی mgs با بقیه بازی ها درست همینجا مشخص میشه! گاهی اوقات با خودم فکر میکنم کونامی چه جوری به بازی اشکال نمی گیره واسه این شخصیت پردازی!
برای مثال با ظاهر big boss شروع میکنم. واقعا دیگه تو کدوم یکی از بازیها یک شخصیت با این قیافه که اتفاقا هیچ نشونی از زیبایی در چهرش نیست پیدا میشه؟
صورت و بدنی پر از نشونه های زخم یک چشم کور و شاخی عجیب است و حتی یک دست قطع شده که نشان از معلولیت شخصیت اصلی بازی میده! به جرئت میتونم بگم اگر قهرمانی با این مشخصات ظاهری توی هر بازی دیگه ای باشه صد در صد بازی با کله زمین میخوره و کلا بعد از مدت کوتاهی فراموش میشه!
کوجیما با شخصیت های mgs (مثل نابغه ای فلج، قهرمانی پیر و مهم تر از همه چریکی میان سال که دیگه چیزی برای از دست دادن نداره! ) مفهوم جدیدی رو از شخصیت پردازی نشون میده. حتی هیچ کدوم از این شخصیت ها سفید و سیاه نیستند! بسیار غیر قابل پیش بینی و البته هر شخصیت ایدئولوژی خاص خودش رو داره.
با احترام به جان مارستن من عاشق شخصیت های mgs به ویژه big boss هستم چون به هیچ یکی از شخصیت هایی که دیدم شبیه نیست.
حرف زیاده ولی فکر کنم تا همین الانشم زیادی نوشتم:d اگر خوندید که ببخشید سرتون رو درد آوردم اگر هم نخوندید و الان دارید فقط جمله ی آخر رو میخونید هم بگم چیز مهمی رو از دست ندادید:d