Silent Hill: Homecoming

koorosh sh · Jul 9, 2009

پس اونا رو گرفتي !
اونيكي حقيقتش يادم نيست كجا بود . شرمنده

sas_l3oy · Jul 9, 2009

سلام دوستان.
ممنون اشکالی نداره.
این همون مدال هایی هستند که من گرفتم.

sas_l3oy · Jul 12, 2009

سلام دوستان.
آقا من بازی رو تموم کردم.
اول دوستان سعی کنید اگه میشه داستان بازی رو انجا بزارید کامل که چجوری شروع میشه و چجوری تموم میشه دلیل این اتفاقا چی هست و غیره.
یه سری ابهامات برای من پیش اومده که اگه میشه جوابمو بدید

1-چرا پدر الکس اونو قربانی نکرده بود و اون زنده بود و بزرگ شده بود؟؟؟
2-چرا اونایی که فرزنداشونو قربانی کرده بودند اون طوری داشتند عذاب میکشیدند؟؟؟
3-فلسفه ی این تغییر زمان چی بود؟؟ یعنی ما توی یه مکان بودیم یه دفعه دنیا عوض میشد و یه شکل جهنم مانند میگرفت.
4-چرا خود سایلنت هیل هم خالی از سکنه بود یعنی خود سایلنت هیل هم نابود شده بود؟؟؟؟یعنی کسی نباید اونجا زندگی میکرد؟؟؟؟اونا خودشون گفتند که چهارتا خانواده از سایلنت هیل مهاجرت کردند؟؟؟
5-اونا انسان ها که یه کله هرمی شکل داشتند و یک شکمشیر بزرگ.اونا که بودند چرا با الکس کاری نداشتند؟؟کلا چرا کسی الکس رو نمیگرفت؟؟؟؟
6-اون موجودات چی بودند یعنی مردم بودند که این شکلی شده بودند؟؟؟؟
7-چرا اون زنه گفت خدالی ما یعنی خدای اونا با ماله ما فرق میکنه؟؟اگه فرق میکنه پس چرا اونا کلیسا داشتند؟؟؟
8-چرا الکس گذشتشو فراموش کرده بود؟؟؟چرا وقتی که رفته بود بیمارستان فکر میکرد رفته سربازی؟؟؟؟
9-چرا جاش اومده بود و بر علیه برادرش و خانوادش عمل میکرد و قصد جونشونو داشت؟؟
10-چه کسی قربانی ها رو انتخاب میکرد؟؟؟؟
11-آخرش یعنی همه ی این اتفاق ها فقط به خاطر این بود که الکس نمرده بود و زنده بود؟؟؟
......
این سوال ها واقعا ذهن منو شلوغ کرده بودند:laughing:
من سایلنت هیل ها رو همه بازی کردم ولی فقط اینو تموم کردم.

Wander · Jul 13, 2009

1.می خواست قربانی کنه ولی بجاش جاش کشته شد و کلا فکر می کنم با وقوع این اتفاق بی خیال شد.
2.چرا نداره!هر کی از این کارهای بشدت ظالمانه انجام بده سایلنت هیل مجازاتش می کنه.در حقیقت اونا داشتن تاوان کاراشون رو می دیدن
3.فلسفه تغییر زمان فکر می کنم زمان غروب خورسید بود و اون زمان سایلنت هیل آشکار میشد.اینو دقیق نمی دونم چون فقط همین یه شماره از بازی رو بازی کردم و هنوز شماره های قبل رو نتونستم بازی کنم.
4.اون 4 تا خانواده فکر می کنم منظور تاریخ سایلنت هیل بوده و قبل از اون اتفاقات و اون مراسم قربانی بوده که بعدش سایلنت هیل به یه شهر نفرین شده تبدیل میشه.
5.اولا الکس گناهی به اون صورت نداشت. تنها گناهش قتل خطایی برادرش بود.اونا هم یه جورایی جلاد سایلنت هیل بودن.
6.اونا فکر می کنم اهالی اولیه سایلنت هیل هستن که توی آتش سوزی سوختن.
7.فکر نمی کنم منظورش خدای مخصوصی باشه منظور همون خدای ما بود.فقط برای جدایی خودشون از اونا اینو گفت.
8.الکس تیمارستان رفته بود. بخاطر شوکی که بعد از اتفاقی که برای جاش میفته بهش وارد شد بود.و چون پدرش دوست داشت اون به ارتش بره و یه جورایی می خواست پدرش باهاش مهربون تر باشه در حین دیوانگی برای خودش تداعی کرده بود که به حرف باباش گوش کرده رفته ارتش.
9.این کجای داستان بود؟فکر می کنم اشتباه فهمیدی.
10.خود والدین
11.نه بابا اینا فکر می کردن چون الکس رو باباش قربانی نکرده این بلا سر شهر اومده در صورتی که این اتفاقات همش بخاطر اعتقادات غلط و کارای ظالمانه خودشون بود.
من اینا رو نسبت به مدرکات خودم که از بازی داشتم گفتم ممکنه اشتباه یا درست باشه.از کلاب طرفدارای سایلنت هیل می تونی استفاده کنی.اگه داستان رو کامل فهمیدی برای منم توی PM تعریف کن.چون یه چن تا نقطه کور در مورد داستان تو ذهنمه.

MALEKY · Jul 13, 2009

نوشته شده توسط sas_l3oy:
سلام دوستان.
دوتاشو پیدا کردم.یکی وقتی که از پله میام بالا سمت چپ روی یه مانکن لباس هست.
دومی هم تویه اتاق یونیفرم هست که توی یه جعبه رو میز هست.
سومی رو نمی دونم کجاست همه جا رو گشتم ولی پیدا نکردم.
فکر میکنم همون مدال طلایی رو نگرفتم.
اون دوتا رو که گرفتم تو زیر شیروانی بودند.
همشون توی زیر شیروانی هستند؟؟

سلام
عزيز جون همشون زير شيروني هستن يكي شون زير اون دستگاهاهي كه شبيه بخاري هستن نميدونم هموناي كه رنگ قرمز دارنن زير يكشونه كه بايد بري كنارش بعد هولش بدي
:love:

جستجو

Silent Hill: Homecoming

گزینه‌های بیشتر

koorosh sh

sas_l3oy

sas_l3oy

Wander

MALEKY

کاربرانی که این گفتگو را مشاهده می‌کنند