ورود
ثبت نام
صفحه اصلی
اخبار بازی
بررسی بازی
حقایق بازیها
داستان بازی
بررسی سخت افزار
برنامههای ویدیویی
انجمنها
نوشتههای جدید
پرمخاطبها
جستجوی انجمنها
جدیدترینها
ارسالهای جدید
آخرین فعالیتها
کاربران
کاربران آنلاین
جستجو
جستجو فقط عنوان ها
توسط:
جستجو فقط عنوان ها
توسط:
ورود
ثبت نام
جستجو
جستجو فقط عنوان ها
توسط:
جستجو فقط عنوان ها
توسط:
Menu
Install the app
Install
فراخوان عضویت در تحریریه بازیسنتر | برای ثبت درخواست کلیک کنید
صفحه اصلی
انجمنها
گفتگو درباره بازیها و صنعت بازیهای ویدیویی
بازیهای کنسول و کامپیوتر
Sekiro: Shadows Die Twice
ارسال پاسخ
JavaScript is disabled. For a better experience, please enable JavaScript in your browser before proceeding.
You are using an out of date browser. It may not display this or other websites correctly.
You should upgrade or use an
alternative browser
.
متن گفتگو
<blockquote data-quote="Dinosaur" data-source="post: 4934764" data-attributes="member: 101"><p>خب من بالاخره بعد از حدود دو سال رفتم سراغ Sekiro. <img src="data:image/gif;base64,R0lGODlhAQABAIAAAAAAAP///yH5BAEAAAAALAAAAAABAAEAAAIBRAA7" class="smilie smilie--sprite smilie--sprite151" alt=":D" title="4 :D" loading="lazy" data-shortname=":D" /> با اینکه حدس میزدم در حد Soulsborne باهاش حال نکنم، ولی باید خیلی زودتر از اینا تجربهش میکردم و نمیدونم چرا انقدر طول کشید!</p><p>درسته که اون حس و حال بازیهای قبلی میازاکی رو برای من نداره و در مجموع مدل فانتزیهای قرون وسطایی Dark Souls و فضای مالیخولیایی Bloodborne رو بهش ترجیح میدم (بحث سلیقه هست، نه کیفیت بازیها)، ولی Sekiro هم واقعاً چیز خفنیه و بیشتر از چیزی که فکر میکردم دارم ازش لذت میبرم و عجب گیمپلی حرفهای و تر و تمیزی هم داره. یکی از دلایلی که این پست رو میدم هم اینه که میخواستم برای یه بخشی از بازی هم به میازاکی فحش بدم و هم بابت این کارگردانی محشر ازش تشکر کنم! <img src="data:image/gif;base64,R0lGODlhAQABAIAAAAAAAP///yH5BAEAAAAALAAAAAABAAEAAAIBRAA7" class="smilie smilie--sprite smilie--sprite151" alt=":D" title="4 :D" loading="lazy" data-shortname=":D" /> منظورم مبارزه با [ISPOILER]Genichiro[/ISPOILER] هست که رسماً و شرعاً بنده رو به فنا داد! <img src="/styles/default/xenforo/smilies/meep/22.gif" class="smilie" loading="lazy" alt=":|" title="22 :|" data-shortname=":|" /> <img src="data:image/gif;base64,R0lGODlhAQABAIAAAAAAAP///yH5BAEAAAAALAAAAAABAAEAAAIBRAA7" class="smilie smilie--sprite smilie--sprite151" alt=":D" title="4 :D" loading="lazy" data-shortname=":D" /> </p><p>توی Soulsborne باسهای ناجور زیاد داریم که مدتها آدم رو درگیر میکنن و مثلاً چاق و لاغر توی DS1 یا شهید لگاریوس توی Bloodborne برای من خیلی بیشتر از این طول کشیدن، ولی این یه جوری بود که کمکم داشتم آماده پاک کردن بازی میشدم! یعنی به یه حجمی از ناامیدی رسیده بودم که فکر میکردم اصلاً راهی برام نمونده و اگه ولش کنم، برای اعصاب و روان خودم هم بهتره! ولی خوشبختانه ادامه دادم و به تدریج ساز و کار این باس دستم اومد و از اون مهمتر، ساز و کار گیمپلی بازی رو به بیرحمانهترین شکل ممکن یاد گرفتم. <img src="data:image/gif;base64,R0lGODlhAQABAIAAAAAAAP///yH5BAEAAAAALAAAAAABAAEAAAIBRAA7" class="smilie smilie--sprite smilie--sprite151" alt=":D" title="4 :D" loading="lazy" data-shortname=":D" /> </p><p>یعنی تا اون نقطه با اینکه میفهمیدم گیمپلی خیلی با بازیهای قبلی متفاوته، ولی باز زیر بار این قضیه نمیرفتم و با جنگولک بازی و انواع و اقسام روشها، یه جورایی همون گیمپلی Soulsborne رو اجرا میکردم ولی ایشون یه کاری کرد که فهمیدم دیگه چارهای نیست و باید حتماً روش کار رو یاد بگیرم، یعنی حملههای سریع و پشت سر هم و در کنارش Deflect کردن دقیق و اصولی. چیزی که توی Soulsborne بیخیالش بودم و کل اون بازیها رو جوری پیش میبردم که نیاز خاصی به Parry کردن نبود، ولی اینجا دیگه آدم مجبوره تسلیم بشه وگرنه به بنبست میرسه! </p><p>و همین باس بیشرف به نظرم یکی از نقطههای اوج کارگردانی میازاکی هست. یعنی توی این بخش از بازی بهت میگه داداش! یا روش بازی کردن Sekiro رو درست حسابی یاد میگیری یا جمعش میکنی میری خونهتون! <img src="data:image/gif;base64,R0lGODlhAQABAIAAAAAAAP///yH5BAEAAAAALAAAAAABAAEAAAIBRAA7" class="smilie smilie--sprite smilie--sprite151" alt=":D" title="4 :D" loading="lazy" data-shortname=":D" /> وقتی هم که آدم یاد میگیره و توی آخرین مبارزات با این باس به جایی میرسه که باس کمکم براش تبدیل میشه به کیسه بوکس، اوج لذت رو توی یه بازی ویدیویی تجربه میکنه. دمش گرم واقعاً! </p><p>یکی دیگه از بهترین بخشهای بازی هم [ISPOILER]گوریل کریتوسنما یا همون Guardian Ape[/ISPOILER] بود که هر دو فازش محشر بود. فاز اول که خیلی چیز خر تو خر و جالبیه و طرف اعصاب نداره و انگار ارث پدرش رو خوردی! <img src="data:image/gif;base64,R0lGODlhAQABAIAAAAAAAP///yH5BAEAAAAALAAAAAABAAEAAAIBRAA7" class="smilie smilie--sprite smilie--sprite151" alt=":D" title="4 :D" loading="lazy" data-shortname=":D" /> ولی خفنترین بخش ماجرا جایی هست که [ISPOILER]میزنی سرش رو قطع میکنی و اولش پیش خودت میگی یعنی تموم شد؟! مگه میشه همچین باسی فقط یه فاز داشته باشه؟ <img src="data:image/gif;base64,R0lGODlhAQABAIAAAAAAAP///yH5BAEAAAAALAAAAAABAAEAAAIBRAA7" class="smilie smilie--sprite smilie--sprite151" alt=":D" title="4 :D" loading="lazy" data-shortname=":D" /> بعد میبینی یه جملهای روی صفحه اومد که یعنی تموم شد و بعدش هم چند ثانیه میگذره و باز خبری نمیشه، ولی در حالی که منتظری یه اتفاقی بیفته و مثلاً یه دری چیزی اون گوشه و کنار باز بشه، گوریل گرامی سرش رو برمیداره و با شمشیر میافته به جونت! <img src="/styles/default/xenforo/smilies/meep/21.gif" class="smilie" loading="lazy" alt=":))" title="21 :))" data-shortname=":))" /> این قضیه با یه آهنگ فجیع هم ترکیب میشه که به شدت به اون صحنه میخوره و یکی از جالبترین باسفایتهای ممکن رو ترتیب میده. [/ISPOILER]</p><p>آخرین جایی که رسیدم هم اونجا بود که [ISPOILER]بعد از کلی گشت و گذار توی دهکده اشباح، میرسی به بالای اون خونهای که ازش صدای فلوت میاد. دیدم یه بنده خدایی با قیافه کج و کوله اونجا هست و چون جون زیادی هم نداشتم، مطمئن بودم اگه برم پایین نیمرو میشم. حتی تصمیم داشتم کل مسیر رو برگردم و یه استراحتی کنم و دوباره بیام، ولی دل رو زدم به دریا و پریدم روش و بعد هم چند تا مشت و لگد و... ترکید رفت! <img src="/styles/default/xenforo/smilies/meep/21.gif" class="smilie" loading="lazy" alt=":))" title="21 :))" data-shortname=":))" /> واقعاً ایده درجه یکی بود و یکی از بزرگترین سورپرایزهای کل بازیهای میازاکی![/ISPOILER]</p><p>برم ادامه بدم ببینم به کجاها میرسم. <img src="data:image/gif;base64,R0lGODlhAQABAIAAAAAAAP///yH5BAEAAAAALAAAAAABAAEAAAIBRAA7" class="smilie smilie--sprite smilie--sprite151" alt=":D" title="4 :D" loading="lazy" data-shortname=":D" /></p></blockquote><p></p>
[QUOTE="Dinosaur, post: 4934764, member: 101"] خب من بالاخره بعد از حدود دو سال رفتم سراغ Sekiro. :دی با اینکه حدس میزدم در حد Soulsborne باهاش حال نکنم، ولی باید خیلی زودتر از اینا تجربهش میکردم و نمیدونم چرا انقدر طول کشید! درسته که اون حس و حال بازیهای قبلی میازاکی رو برای من نداره و در مجموع مدل فانتزیهای قرون وسطایی Dark Souls و فضای مالیخولیایی Bloodborne رو بهش ترجیح میدم (بحث سلیقه هست، نه کیفیت بازیها)، ولی Sekiro هم واقعاً چیز خفنیه و بیشتر از چیزی که فکر میکردم دارم ازش لذت میبرم و عجب گیمپلی حرفهای و تر و تمیزی هم داره. یکی از دلایلی که این پست رو میدم هم اینه که میخواستم برای یه بخشی از بازی هم به میازاکی فحش بدم و هم بابت این کارگردانی محشر ازش تشکر کنم! :دی منظورم مبارزه با [ISPOILER]Genichiro[/ISPOILER] هست که رسماً و شرعاً بنده رو به فنا داد! :| :دی توی Soulsborne باسهای ناجور زیاد داریم که مدتها آدم رو درگیر میکنن و مثلاً چاق و لاغر توی DS1 یا شهید لگاریوس توی Bloodborne برای من خیلی بیشتر از این طول کشیدن، ولی این یه جوری بود که کمکم داشتم آماده پاک کردن بازی میشدم! یعنی به یه حجمی از ناامیدی رسیده بودم که فکر میکردم اصلاً راهی برام نمونده و اگه ولش کنم، برای اعصاب و روان خودم هم بهتره! ولی خوشبختانه ادامه دادم و به تدریج ساز و کار این باس دستم اومد و از اون مهمتر، ساز و کار گیمپلی بازی رو به بیرحمانهترین شکل ممکن یاد گرفتم. :دی یعنی تا اون نقطه با اینکه میفهمیدم گیمپلی خیلی با بازیهای قبلی متفاوته، ولی باز زیر بار این قضیه نمیرفتم و با جنگولک بازی و انواع و اقسام روشها، یه جورایی همون گیمپلی Soulsborne رو اجرا میکردم ولی ایشون یه کاری کرد که فهمیدم دیگه چارهای نیست و باید حتماً روش کار رو یاد بگیرم، یعنی حملههای سریع و پشت سر هم و در کنارش Deflect کردن دقیق و اصولی. چیزی که توی Soulsborne بیخیالش بودم و کل اون بازیها رو جوری پیش میبردم که نیاز خاصی به Parry کردن نبود، ولی اینجا دیگه آدم مجبوره تسلیم بشه وگرنه به بنبست میرسه! و همین باس بیشرف به نظرم یکی از نقطههای اوج کارگردانی میازاکی هست. یعنی توی این بخش از بازی بهت میگه داداش! یا روش بازی کردن Sekiro رو درست حسابی یاد میگیری یا جمعش میکنی میری خونهتون! :دی وقتی هم که آدم یاد میگیره و توی آخرین مبارزات با این باس به جایی میرسه که باس کمکم براش تبدیل میشه به کیسه بوکس، اوج لذت رو توی یه بازی ویدیویی تجربه میکنه. دمش گرم واقعاً! یکی دیگه از بهترین بخشهای بازی هم [ISPOILER]گوریل کریتوسنما یا همون Guardian Ape[/ISPOILER] بود که هر دو فازش محشر بود. فاز اول که خیلی چیز خر تو خر و جالبیه و طرف اعصاب نداره و انگار ارث پدرش رو خوردی! :دی ولی خفنترین بخش ماجرا جایی هست که [ISPOILER]میزنی سرش رو قطع میکنی و اولش پیش خودت میگی یعنی تموم شد؟! مگه میشه همچین باسی فقط یه فاز داشته باشه؟ :دی بعد میبینی یه جملهای روی صفحه اومد که یعنی تموم شد و بعدش هم چند ثانیه میگذره و باز خبری نمیشه، ولی در حالی که منتظری یه اتفاقی بیفته و مثلاً یه دری چیزی اون گوشه و کنار باز بشه، گوریل گرامی سرش رو برمیداره و با شمشیر میافته به جونت! :)) این قضیه با یه آهنگ فجیع هم ترکیب میشه که به شدت به اون صحنه میخوره و یکی از جالبترین باسفایتهای ممکن رو ترتیب میده. [/ISPOILER] آخرین جایی که رسیدم هم اونجا بود که [ISPOILER]بعد از کلی گشت و گذار توی دهکده اشباح، میرسی به بالای اون خونهای که ازش صدای فلوت میاد. دیدم یه بنده خدایی با قیافه کج و کوله اونجا هست و چون جون زیادی هم نداشتم، مطمئن بودم اگه برم پایین نیمرو میشم. حتی تصمیم داشتم کل مسیر رو برگردم و یه استراحتی کنم و دوباره بیام، ولی دل رو زدم به دریا و پریدم روش و بعد هم چند تا مشت و لگد و... ترکید رفت! :)) واقعاً ایده درجه یکی بود و یکی از بزرگترین سورپرایزهای کل بازیهای میازاکی![/ISPOILER] برم ادامه بدم ببینم به کجاها میرسم. :دی [/QUOTE]
Insert quotes…
Verification
پایتخت ایران
ارسال نوشته
صفحه اصلی
انجمنها
گفتگو درباره بازیها و صنعت بازیهای ویدیویی
بازیهای کنسول و کامپیوتر
Sekiro: Shadows Die Twice
Top
نام کاربری یا ایمیل
رمز عبور
نمایش
رمز عبور خود را فراموش کرده اید؟
مرا به خاطر بسپار
ورود
اگر میخواهی عضوی از بازی سنتر باشی
همین حالا ثبت نام کن
or ثبتنام سریع از طریق سرویسهای زیر
Twitter
Google
Microsoft