راز و رمزهای دنیا در مکان‌های دوردست و خصومت آمیز مخفی شده‌اند. سوال و جواب‌هایی که پرده از اسرار عجیب دنیا برمی دارند. اگر چنین چیزهایی وجود نداشت پس هیچوقت به کسی مثل Lara Craft احتیاجی نداشتیم. خیلی‌ها با Lara Craft آشنا هستید. دختری که در طی اتفاقاتی مختلف تبدیل به یک گنج یاب وماجراجویی خبره شد. در ماجراجویی گذشته او، شاهد بودیم که این دختر نوجوان چگونه سعی داشت تا در محیطی تاریک و خونین خود را وقف دهد تا جان سالم به در ببرد. اما در ماجرای بعدی، داستان لارای جوان متفاوت خواهد بود، زیرا قصه به گونه ای دیگر رقم خواهد خورد. اینبار دیگر شاهد آن نیستیم که یک اتفاق قریب الوقوع گریبانگیر او و دوستانش شود، بلکه حال این لارا است که خود را به سوی ماجرایی خطرناک روانه می‌کند. دیگر مکانی عجیب و ناشناخته او و دوستانش را در خود فرو نمی‌برد و حال گوشه‌ای فراموش شده از دنیا منتظر است تا این دختر جوان آن را کشف کند و به ماجراجویی بپردازد. هرآنچه که در قسمت گذشته دیدید فقط یک زمین تمرین برای شروع ماجراجویی او بود، حال قارنوردی و شروع آدرنالین از جنس Tomb Raider واقعی از این قسمت آغاز خواهد شد.
Booted Up And Running
سری Tomb Radier نیاز به تغییر داشت، حدودا از سال 2000 بود که این عنوان سیر نزولی خود را آغاز کرد، بخش های پلتفورمینگ و اسلحه بازی های تکراری، هرچند که گرافیک بازی در این دوره پله های نوگرایی را طی می‌کرد، اما گیم پلی و و آن دختر جذاب همچنان به ریشه های سال 1996 که Tomb Raider در آن زمان چشم به جهان گشود چسبیده بود و از خود چیز جدیدی ارایه نمی‌داد. اما در سال 2010 بود که Crystal Dynamics یک ریبوت کامل از این سری را معرفی کرد. دیگر خبری از آن لارای پخته و گردن کلفت نبود، بلکه این لارا دختری جوان و فارغ التحصیل رشته باستان شناسی بود که در یکی از سفرهایش به سمت ژاپن کشتی آن‌ها به سمت جزیره‌ای مرموز به نام Yamatai کشیده شد. جزیره‌ای رام نشده، پر از نفرین‌ها و اسرارهایی بیشمار که هر کسی را درون خود می‌بلعید و برای نجات یافتن از این مخمصه بی رحم باید با قوانین ارواح این جزیره سر و کله می‌زدید. در داستان جدید لارا فقط بحث نجات یافتن از این جزیره نبود، بلکه دوستان او نیز توسط دیگر گرفتاران این جزیره که شامل جنایتکاران و خرافاتی‌ها می‌شدند اسیر شده بودند و نجات دادن آن ها بخشی از هدف لارای جوان بود. کارگردان این سری آقای Noah Hughes درباره شروعی مجدد برای لارا اینگونه بیان کرد: "این پروژه یک قمار برای ما بود. از این متحیر و مبهوت بودم که چگونه افراد دخیل در شروع ساخت بازی را در جریان چگونگی آن قرار دهم. این سوالی بود که حتی جوابی هنوز برای آن پیدا نکرده بودم. ما فرانچایزی داشتیم که جز شناخته شده ترین بازی‌ها در میان این صنعت بود و مردم خواستار چیزی نو و مدرن در این عنوان بودند. استرس فراوانی در مورد آن وجود داشت، نگرانی های فراوان که در آخر این بازی به کجا ختم خواهد شد." وقتی بازی در سال 2013 عرضه شد، موفقیت این بازی را دربر گرفت و مورد تحسین بسیاری از طرفدارانش واقع شد. ماجراجوی جدید، هیجانی لذت بخش و گیم پلی‌ای در خور این سری همه و همه با شور و شوق هواداران مواجه شد و در آخر توانست با فروش بیش از یک میلیون نسخه در کمتر از 48 ساعت و فروش کلی بیش از هفت میلیون نسخه خود را از منجلاب تکرار و کهنگی بیرون بکشد. اما این موفقیت بدون هزینه نبود، چندین و چند نفر از اعضای این استودیو در این راه از جان خود مایه گذاشتند، 18 ساعت کار در روز آن هم بیش از یک سال زندگی شخصی آن ها را سخت کرده بود تا در آخر بتوانند بهترین Tomb Raider ساخته شده تا به حال را به سرانجام برسانند، حال آن ها باید این موفقیت را دوباره تکرار کنند.
Say It Ain’t Snow
Tomb Raider همیشه به ماجراجویی های خود در سراسر جهان معروف بود. اما در ریبوت بازی، CD لارا کرفت را درون یک مکان برای کل بازی قرار داده بود و به جز جزیره جایی نبود که این دختر جوان بتواند سفر کند. استودیو بعد از آن شاهد شکایت هایی در این باره از سوی طرفدارانش بود و بعد از آن قول داد که در Rise of the Tomb Raider لارا کرفت را حداقل در دو مکان مختلف در نقشه جهان آزاد کند. با اینکه CD آماده نشان دادن مکان دوم بازی نیست اما قول داد که وسعت زمین و منطقه بازی بسیار بزرگتر خواهد بود. این بدین معناست که قرار نیست لارا کرفت همیشه در سرمای سیبری ماجراجویی کند. در دمویی که ما شاهدش بودیم، لحظه کوچکی از منطقه ای شنی و خاکی، جنگل هایی انبوه و حفره های زیرآب به چشممان خورد.
Crazy Like A Fox
Lara در ادامه زندگی خود، آن ترس و هراس از Yamatai را در وجود خود به همراه دارد و مانند روحی تاریک در وجودش شعله ور است، این موضوع نیز بر عکس‌العمل هایش نیز اثر گذاشته است. اما بیشتر ترس لارا در حقیقت مشکل روان شناسی است. وقتی CD از Rise of The Tomb Raider در طی کنفرانس مایکروسافت رونمایی کرد، ما لارا کرفت را در کنار یک روانشانس دیدیم. این صحنه لزوما در بازی پدیدار نخواهد شد اما شیوه ای درست برای نشان دادن لارا از نظر روانشناسی بود. در Yamatai او چیزهایی را تجربه کرد که باعث آزار او می‌شد، از جمله مجبور به کشتن و به قتل رساندن دشمن برای نجات جان خود و دوستانش، چنین کارهایی به سختی باعث می شود که شخص دوباره به حالت عادی خود بازگردد.
آقای Hughes ادامه می‌دهد:" اطرافیانش فکر می‌کنند او بیشتر از آنچه که خودش فکر می‌کند دیوانه است. اگر شما برگردید و شروع به صحبت درباره یک موجود جاودانه و یا آیین پرستش خورشید کنید خوب برای خیلی‌ها چیزی غیر قابل هضم است. پس لارا انگار شخصی بیگانه در دنیای واقعی به نظر می‌رسد. سفر بعدی او راهیست برای مقابله و کنار آمدن با ضربه روحی‌ای که دچارش شده است، اما همچنین این سفر برای یافتن و به دست آوردن آرامش اوست.
در Yamatai، لارا چیزی را دید که هیچگاه از یاد نخواهد برد. چیزی که به راحتی هرکس را دیوانه و روانی می کند و آن هم چیزی نیست جز یک روح جاودان. او موجودی را دید که طی قرن ها همچنان جان در وجودش می دمید و لارا اعتقاد داشت که اکتشافاتی مانند آن لایق مطالعه و تحقیق بیشتری است. او بعد از جریانان Yamatai وقت خود را صرف افسانه های ابدی و فنا ناپذیر کرد، ناامیدانه به دنبال سرنخی بود تا چیزهایی که در آن جزیره مخوف دیده بود را باور کند. طولی نکشید که او در جست و جوهایش به افسانه Kitezh شهر نامرئی برخورد کرد. طبق افسانه ها در قرن 13 شاهزاده بزرگ Vladimir شهری را در اعماق سرمای وحشی، جایی که حال به نام روسیه میشناسیم ساخته بود. سال ها بعد، زمانی که ارتش مغول ها به سمت دیوارهای این شهر شروع به تاخت و تاز کردند، نیروهای آن ها با چیزی عجیب که هیچ جوابی برای آن وجود نداشت برخورد کردند، این شهر هیچگونه ارتش و محافظی نداشت، در عوض خیلی از مردم شهر Kitezh با آرامش وسکوت برای رستگاری خود در خیابان های این شهر دعا می کردند. قبل از اینکه ارتش مغول ها حتی پای خود را به شهر بگذارد، ان منطقه به آرامی درون دریاچه نزدیک شهر فرو رفت و تمام اسرار و گنجینه های خود را به اعماق فرو برد.
Ancient Decoder Rings
Tomb Raider سال 2013 ماموریتی به بازیکنان می داد تا اشیا پنهان شده را پیدا کنند، که همچنین با یافتن آن ها salvage های بیشتری برای آپگرید ابزارتان به دست می آوردید. لارا در Rise of the Tomb Raider این کار را ادامه خواهد داد و از یافتن گنجینه های پنهان دست نخواهد کشید، اما او همچنین دست نوشته های مغول های کهن را نیز کشف خواهد کرد که البته در ابتدا قادر به خواندن آن ها نیست. این دست نوشته ها به صورت ستون های هرمی شکل سنگی هستند که عملکردشان به مانند نقشه های گنج است، اما آن ها نیاز به کمی رمزگشایی دارند. همانطور که لارا به جمع آوری این قطعه ها مشغول است، او می تواند با ترکیب کردن این نوشته های کهن به یکدیگر سرانجام زبان آن ها را بی آموزد. این نوشته های کهن آن را به مسیری جدید، داستانی جدید و همچنین به اسرار های دیگر هدایت می کند.
Battle With Mountains And Snow
لارا با قدم های آهسته مشغول عبور از برف سهمگینی است که تا بالای زانوی او را پوشانده و بادی بسیار سرد همچون زوزه گرگ بر سر جنگهای سوزنی فریاد می زند. یک سال تحقیق و جستجو او را حال به صخره های یخی سیبری آورده است. در کنار او ما شاهد Jonah Maiava هستیم، شخصی که در قسمت قبلی آشپز کشتی واژگون شده در جزیره Yamatai بود. او یکی از بازماندگانی بود که توسط لارا نجات یافت. بر خلاف داستان قبل که لارا محبور بود با وسایلی که دور و برش ریخته بود داستان را سپری کند حال او با ابزار و لباسی کاملا مناسب برای سفر و سختی های رو به رویش آمده است. او با دو تبر صخره نوردی در دست خود شروع به بالارفت از سطوح یخی می کند که ناگهان دچار لغزش می شود و لارا کنترل خود را از دست می دهد، خوشبختانه اینجا هیکل بزرگ Jonah به کمک او می آید، زیرا لارا با طنابی به او متصل بود و Jonah که بالاتر از او قرار داشت از افتادن لارا به دره یخی جلوگیری می کند. Jonah که زودتر به لابای صخره رسیده بود فریاد می زند: "لارا منتظرم که این منظره رو ببینی". کوه های لاجوردی از دوردست عظمت خود را نشان می دادند و در دامنه آن ها شهرطلایی جا خوش کرده بود.
در این میان ناگهان صدایی مهیب از آسمان به گوش رسید و موجی سیاه و بد شگون در آن پدیدار شد. Jonah در میان این کولاک خشمگین فریاد زد: "توفان داره نزدیک میشه، حداکثر دو ساعت زمان داریم”. لارا هیچ نگرانی ای نداشت و در کارش بسیار مصمم بود، زیرا بیش از هر زمان دیگری به جواب سوال هایش نزدیک شده بود. متاسفانه بادهای شدید و دمای هوای زیر صفر درجه تنها چیزی نبودند که Lara و Jonah باید نگرانش باشند، زیرا در این میان کوه شروع به لرزیدن کرد، صدای دو شقه شدن صخره ها و سنگ ها به گوش می آمد و در یک لحظه بعد بهمن با سرعت بسیار زیاد روانه این دو شد.
در یک چشم بهم زدن، لارا از جای خود کنده شد، در میان یخ و برف دست و پا میزد. در میان این آشوب او دیدش را به Jonah از دست داد و دیگر او را ندید. وقتی برای برگشتن نبود. او به سرعت به سمت جلو حرکت کرد تا خود را به چیزی برساند که از این مهلکه فرار کند. پس از تلاش فراوان او به کابلی ضخیم رسید که از روی یک پرتگاه عظیم عبور می کرد. مسابقه بین او و برف بود، و خوب، او باخت. برف او را به درون دره فرو برد و او باز پس از تلاش بی وقفه خود را به سمت دیگر صخره رساند. خوشبختانه فاصله بین او و بهمن به قدری بود که بتواند از زنده به گور شدن در سرما و یخ جان سالم به در ببرد. بعد از گذر از این اتفاق درگیر کننده، رادیوی لارا با صدایی از سمت دیگر شروع به کار کرد. آن صدا کسی نبود جز Jonah. لارا به او گفت: "اگر صدای منو می شنوی برگرد، خواهش می کنم دنبال من نگرد. من باید این کار رو به تنهایی انجام بدم."
Jumping Back A Generation
شاید شنیدن اینکه Square Enix قصد دارد تا Rise of Tomb Raider را برای هر دو کنسول Xbox One و Xbox 360 عرضه کند برایتان یک سورپرایز بوده است و کمی در مورد روند ساخت آن نگران شدید، اما Crystal Dynamics اعلام کرد که کار بر روی نسخه 360 هیچ محدودیت برای ساخت و توسعه این عنوان برای نسخه Xbox One به وجود نخواهد آورد. در حقیقت یک استودیو کاملا مجزا به نام Nixxes ساخت نسخه 360 را به عهده گرفته است. Darrel Gallagher رییس استودیو غربی بیان کرد: "ما کاملا بر روی نسخه Xbox One این عنوان تمرکز داریم، بدون آن که هیچ محدودیتی گریبانگیر ما باشد. در همین زمان اکوسیستم Xbox 360 همچنان بسیار قدرتمند و قوی است. میلیون ها بازیکن در سرتاسر جهان هستند که یک Xbox 360 دارند. پس ما یک امتحانی را انجام دادیم. Nixxes یک دمو از نسخه Rise of the Tomb Raider را در کنسول Xbox 360 اجرا نمود و ما از دستاورد آن ها به شدت هیجان زده شدیم. اما وجود این نسخه هیچ محدودیتی را برای ما در ساخت نسخه Xbox One دربر نداشت و ما به کار خود به راحتی ادامه دادیم."
Improvised Munitions
فرار لارا از بهمن فقط یک نمونه بود که چطور Crystal Dynamics سعی دارد بخش های لذت بخش ریبوت 2013 را در Rise of The Tomb Raider به بهترین شکل انتقال دهد. Lara اینبار بر خلاف شماره قبل ایستادگی و مهارت بیشتری در مبارزات و درگیریها دارد. توفان ها در یک لحظه شلاق وار از آسمان بر سرتان خراب خواهند شد، جنگل ها از گرگ های گرسنه و خرس های گریزلی با عظمت لبریز شده اند. CD خواهان این است که جهان Rise of the Tomb Raider همانند یک دشمن خشمگین و شخصیتی ترسناک به نظر برسد. طبیعت و حیات وحش به خودی خود دشمن اصلی Lara محسوب می شود.
Hughes ادامه داد: "لارا خیلی چیزها از بازی قبل یاد گرفت اما او اعتماد و اعتقادی پایدار و ثابت قدم ندارد. او در موقعیت مرگ و زندگی قرار دارد، پس می خواهیم در موقعیت های مختلف شخصیتش را نشان دهیم. این خیلی مهم است که این لحظات را در بازی داشته باشیم. لحظاتی که لارا نسبت به شخصیتش، مسیر و هدفش و یا توانایی هایش مطمئن نیست." خوشبختانه همانقدر که لارا نسبت به زنده ماندن در شرایط سخت ماهر و زبردست شده است، او یاد گرفته محیط دور و برش را کاوش کند. در قسمت قبل لارا با جمع آوری ابزار از درون جعبه ها قادر بود تا اسلحه های خود را آپگرید کند، اما CD در Rise of the Tomb Raider به طور چشمگیری بر روی ابزارهای دستی اش برای زنده ماندن تمرکز دارد. حال او منابع مختلف و متنوعی از جمله گیاهان، مواد معدنی، فلز، لباس و پارچه، پوست حیوانات و دیگر اشیا کمیاب را جمع آوری می کند و بعد از آن می تواند هم سلاح و ابزار خود را آپگرید کند و هم چیزهای جدیدی با آن ها بسازد. برای مثال، ما دیدیم که لارا تبر صخره نوردی خود را به صورت موقت به شکل یک قلاب تغییر داد تا بتواند از دره تنگ و عمیق عبور کند و یا یک تکه پارچه و چند شاخ و برگ می توانست ضخم خود را بپوشاند. منابع دیگری هم هستند که به لارا اجازه می دهند تا چیزهایی مثل گلوله های سمی، تله و حتی شیشه های مولوتف و نارنجک های دستی بسازد.
همانطور که در قسمت قبل دیدیم، لارا قادر بود اسلحه های خود را آپگرید کند، اما حال او انتخاب های بیشتری از انواع اسلحه ها در اختیار دارد. برای مثال او می تواند کمان های متنوع با عملکردهای مختلف بسازد. یک کمان مرکب ممکن است تاثیر و قدرت بیشتری نسبت به کمان های سنتی معمولی داشته باشد، اما در عین حال هم ممکن است کشیدن یک پیکان بر آن کمان دست ساز زمان بیشتری را طلب کند. بعضی آپگریدها در تمام اسلحه ها امکان پذیر است و بعضی از آن ها برای اسلحه ای مشخص تعبیه شده است. زمانی که لارا ترکیبات و اجزای مورد نیازش را به دست آورد، ساختن ابزار و وسایل جدید راحت است، اما سیستم آب و هوای محاصره شده در Rise of the Tomb Raider رسیدن و به دست آوردن این منابع و ترکیبات را دشوار می کند و این سیستم برای به دست آوردن این اجزای مورد نیاز شما را به چالش خود دعوت می کند. برای مثال شما به پوست حیوانی خاص نیاز دارید، در این هنگام آن توفانی که علاقه زیادی به بلعیدن شما دارد از راه می رسد و آن حیوان مورد نظر به سرعت پنهان می شود، و یا بعضی مواقع این موضوع برعکس است، شما به حیوانی نیاز دارید که فقط در هوای توفانی منظقه شروع به پرسه زدن می کند، در این زمان است که پناه گرفتن شما بی معنیست و باید برای به دست آوردنش هم با توفان و هم با آن حیوان دست و پنجه نرم کنید. Hughes می افزاید: "مثلا شما باید برای پیش بردن راه خود یکی از ابزارهای خاص خود را آپگرید کنید و برای میسر کردن این خواسته باید از پوست گرگ آلفا استفاده کنید، اما این گرگ ها فقط درهنگام شب و در شیار کوه یافت می شوند. پس شما این ایده را دارید که میحط و تغییرات آب و هوایی بر روی گیم پلی تاثیر خواهد گذاشت. ایم موضوع در مورد سیستم مبارزه نیز اثر خواهد گذاشت. به طور مثال دید دشمن و یا شنوایی او بر اثر اتفاقاتی مانند مه و یا باران متغیر خواهد بود."
همانطور که لارا برای به دست آوردن عناصر آپگرید ابزارهایش در محیط تلاش می کند، او همچنین نیاز خواهد داشت تا در هنگام مبارزه نیز از ابزار و وسایل خاص که در محیط اطرافش وجود دارد در هنگام مبارزات استفاده کند. گرگ ها و خرس ها تنها تحدیدهایی نیستند که در زمین های نفرین شده روسیه کمین کرده اند، دختر جوان داستان نیز باید با خطرناک ترین کارت دنیای بازی رو به رو شود؛ انسان!
Guerilla War Isn’t Fair
Lara اولین کسی نیست که تا به حال توانسته به شهر نامرئی Kitezh سفر کند. در یک قسمت از بازی او از یک کوه بالا می رود و دید وسیعی از تاسیسات Cold War که سال ها رها شده بود به چشمانش می آید، که همچنین صورت عظیمی توسط طبیعت احاطه شده است. در بازی قبلی لارا چنین مکان هایی را پیدا می کرد اما در Rise of the Tomb Raider این مناطق دو تا سه برابر بزرگتر شده اند و این امر موقعیت بیشتری را برای اکتشاف لارا رقم می زند. لارا به آرامی به سوی این منطقه روانه شده که ناگهان هلیکوپتر دشمن بالای سر او پدیدار می شود. لارا نمی داند این ارگان در این منطقه سیبری چه کار دارند، اما اگر آن ها به دنبال Kitezh هستند خبر بدی برای لارا است، همچنین این خبر بدی برای آنهاست!
هر چقدر لارا در این منطقه باقیمانده از جنگ سرد پیش می رود، او گروهی از سربازهای Trinity را می یابد که به دنبال یک نقشه هستند. لارا باید راهی به درون اردوگاه آن ها پیدا کند. او مهارت های جدیدی برای عبور از محیط اطراف خود دارد. حال لارا می تواند از درخت ها بالا برود، در بوته های کوچک پنهان شود و زیر آب شنا کند. این موارد در بازی به منظور ایجاد انتخاب های بیشتر برای گذر از گروه دشمنان قرار گرفته است. Hughes ادامه داد: "هدف ما برای مبارزات این است که به بازیکنان موقعیت های بیشتری بدهیم تا آن ها هرجور که دوست دارند و با شرایط خودشان با دشمنان درگیر شوند. می خواهیم مرحله ای قبل از درگیر شدن لارا با دشمنان وجود داشته باشد، موقعیتی وجود داشته باشد که لارا بتواند مخفیانه دشمنان را پشت سر بگذارد و یا موقعیتی که مخفیانه به درون کمپ دشمن برود و از دید و شرایطی بهتر شروع به درگیری کند."
لارا بی سر و صدا به درون آب شیرجه می زند و شنا می کند. او می تواند از درون آب دشمن را بگیرد و با کمانش آن را زیر آب خفه کند تا جسدش در اعماق تاریک آب فرو رود. بعد از آن می توانید از درون بوته ها به قسمتی از کمپ بروید، یک کپسول گاز را آزاد کنید و با رادیو حواس دشمن را به سمت خود پرت کنید، وقتی دشمن نزدیک شد با آن گاز می توانید دشمن با یک شلیک به باد دهید. Hughes می افزاید: "می توانید وقتی دشمن از وجود شما آگاه شد آن را گم کنید، اما معمولا بهتر است صدا را با صدا جواب دهید. می خواهیم فشار همیشه در بازی جریان داشته باشد. دوست نداریم بازیکنان احساس کنند که به راحتی بر دشمنان چیره شده اند. هرچند اگر آشوب هم به پا شود می توانید از این موقعیت استفاده کنید. با یک نارنجک توجه دشمن را به سمتی دیگر جلب کنید و خود را از آن موقعیت نجات داده و فرار کنید."
با یک گروه از دشمنان که به موقعیت لارا نزدیک می شوند او می تواند از تاکتیک پارتیزانی (guerilla tactics) خود استفاده کند. با یک بمب گاز برای خودش وقت بخرد و فاصله اش را با دشمن زیاد کند، به یک کاور برسد و زخم خودش را مداوا کند، سپس در موقعیتی مناسب با تیر و کمان خود دخل دشمنان را بیاورد.
Lara Craft راه درازی در این ماجراجویی خواهد داشت حال می داند که در این مسیر تنها نیست، باید سعی کند تا قبل از دشمن دستش به اسرار Kitezh برسد. پس از ورود به این شهر چه چیز منتظر اوست؟ قرن هاست که کسی از در ورودی این شهر عبور نکرده. آیا درون آن انسان ها وجود دارند؟ تله های مرگبار منتظر به دام انداختن او هستند؟ ممکن است دانشی با ارزش در آن نهفته باشد؟ و یا شاید هم جاودانگی؟!
Survival of the Fittest
وقتی که کشتی لارا در Yamatai از بین رفت او مجبور شد همانند یک لاشخور برای جان خود بجنگد. رفته رفته او به زنی قوی و شجاع تبدیل شد اما با این حال روح او شکسته شده است. اسرار شهر گمشده Kitezh برای لارا همانند یک مرهم است. اما بهبود مشکلات روانی او ارزان نخواهد بود. با در نظر گرفتن محبوبیت Tomb Raider 2013 حال Crystal Dynamics چیزهای زیادی برای تمکیل کردن دارد اما به نظر می رسد که این استودیو در مسیری درست قرار دارد.
دو سال پیش لارا دختری بود که برای نجات جان خود و دوستانش بدون فکر دست به هر کاری می زد، او خودش را یک باستان شناس می دانست، اما حال متوجه شده که یک باستان شناس فقط در مورد خرابه ها و اشیا کهن نیست، بلکه در مورد رمز ها و اسرار های بشریت است. Lara Craft دیگر یک نجات یافته نیست بلکه او حال یک Tomb Raider است.
فوق العاده بود ...
احتمالا بر عکس نگفتی ؟ پختگی سابق نداره بیشتر Babyface شده .
Google