Multi Platform Resident Evil 4

سازنده
Capcom
تاریخ انتشار
۲۴ ماه مارس ۲۰۲۳
ناشر
Capcom
پلتفرم‌ها
  1. PC
  2. PlayStation 4
  3. PlayStation 5
  4. Xbox Series X|S
ddvy6lc-47b4f144-9111-4da9-a7cc-01cd9089bf6b.png

بعد از سالها انتظار و همچنین انتشار شایعات مختلف، بازی ریمیک رزیدنت اویل ۴ بالاخره بامداد روز جمعه ۱۳ خردادماه ۱۴۰۱ (مصادف با ۳ ماه ژوئن ۲۰۲۲) در مراسم State of Play، بطور رسمی معرفی شد!



index.jpg

Resident Evil 4 Remake - Reveal Trailer | PlayStation State of Play 2022

4K/1080p/720p
خط داستانی لیان

لیان همراه با دو مامور پلیس محلی به یک روستای دورافتاده اسپانیایی رفت تا تحقیقات خود را در مورد اشلی شروع کند. در هنگام ورود او، روستاییان به او حمله کردند و گرچه لیان مجبور شد آن‌ها را بکشد، اما مشخص بود که آن‌ها زامبی نبودند و هوشمندانه عمل می‌کردند. روستاییان در ادامه به ماشین پلیس حمله کرده و پس از دستگیری دو پلیس، خودروی آن‌ها را به دره انداختند. با ادامه مسیر، لیان متوجه شد که روستاییان از قبل منتظر ورودش بوده‌اند و دستور داشتند تا او را متوقف کنند. با وجود این که تعداد روستاییان حمله کننده بیشتر می‌شد اما لیان قادر شد تا مسیر خود را ادامه دهد. او در ادامه با شخصی به نام لوئیس سرا مواجه شد که توسط روستاییان دستگیر و زندانی شده بود. طولی نکشید که با ورود رهبر روستاییان یعنی بیتورس مندز، لیان نیز دستگیر شد. درحالی که هر دوی آن‌ها بی‌هوش بودند، لیان مبتلا به یکی از نمونه‌های انگل جدید شد. او و لوئیس اندکی بعد به هوش آمدند و لوئیس در مورد ماهیت رفتار پرخاشگرانه روستاییان توضیح داد. این افراد که گانادو نام داشتند به انگل لاس پلاگاس مبتلا شده بودند که باعث می‌شد کورکورانه پیرو فرقه مذهبی لوس ایلامینادوس شوند. لوئیس در ابتدا عضوی از آن‌ها بود و در تحقیقات آماده‌سازی انگل‌ها شرکت نقش داشت ولی در ادامه نظرش عوض شد و توسط آن‌ها دستگیر شد. مدتی بعد، لیان یک روستایی که برای کشتن آن‌ها آمده بود را کشت و موفق شد تا خودش و لوئیس را آزاد کند. پس از آزاد شدن، لوئیس سراسیمه اتاق را ترک کرد و لیان نیز ماجراجویی خود را برای کشف حقایق و پیدا کردن اشلی ادامه داد.

لیان کمی بعد با یک مرد غریبه مواجه شد که در واقع یک بازرگان عجیب بود و لیان قادر بود به واسطه او به خرید و فروش سلاح و آیتم بپردازد. پس از آن لیان با عبور از میان تعداد زیادی گانادو به یک دریاچه بزرگ رسید، جایی که روستاییان یکی دیگر از پلیس‌ها را طعمه یک هیولای دریایی بزرگ به نام دل لاگو کرده بودند. لیان که مجبور بود قایق از میان همین دریاچه عبور می‌کرد، طبق انتظار مورد حمله دل لاگو قرار گرفت. حمله اولیه باعث شد تا قلاب طناب قایق به هیولا گیر کند و قایق را به دنبال خود بکشد. با این حال لیان در یک درگیری دشوار موفق شد این هیولا را از بین ببرد و طناب را از قایق جدا کند. او پس از این به آن سوی دریاچه رفت با علائمی از فعالیت انگل در بدنش مواجه شد و بی‌هوش شد. پس از به هوش آمدن، لیان مسیر خود را برای پیدا کردن کلید کلیسا ادامه داد و در نهایت موفق به این کار شد. در بازگشت به سمت کلیسا، او با یک هیولای بزرگ دیگر یعنی ال گیگانته مواجه شد. لیان در یک نبرد نفسگیر این هیولای بزرگ و انسان‌نما را نیز شکست داد و مسیر خود را به کلیسا ادامه داد. پس از نجات اشلی و در هنگام خروج از کلیسا، این دو با رهبر فرقه ایلومینادوس یعنی اسموند سادلر مواجه شدند. سادلر گفت که هم اشلی و هم لیان مبتلا به انگل هستند، انگلی که پس از خروج از تخم و بالغ شدن در بدن میزبان، کنترل ذهن و حرکات شخص را در دست می‌گیرد و این انگل تحت فرمان سادلر خواهد بود. به گفته سدلر، او از این روش برای افزودن پیروان فرقه خود استفاده کرده و با ربودن دختر رئیس جمهور آمریکا، قصد داشت تا قدرتش را به جهانیان نشان دهد. لیان و اشلی در ادامه از کلیسا فرار کردند و مسیر خود را تا گذرگاهی ادامه دادند. در این مکان آن‌ها توسط تعداد بسیار زیادی از گانادوها محاصره شدند و مجبور شدند به کلبه‌ای در نزدیکی آنجا پناه ببرند. لوئیس نیز در این کلبه مخفی شده بود و حالا با محاصره گانادوها، همراه با لیان مشغول دفاع از کلبه شد. پس از کشتن تعداد زیادی گانادو، بازماندگان آن‌ها عقب‌نشینی کردند و آن‌ها می‌توانستند مسیر خودشان را ادامه دهند.


درحالی که لیان و اشلی از لوئیس جدا شدند، لیان متوجه شد که هلی‌کوپتر نجات فرستاده شده سرنگون شده است. لیان و اشلی چاره‌ای جز ادامه مسیر نداشتند و پس از عبور از یک دره کوچک و در ادامه استفاده از یک گوندولا، خود را به کلبه‌ای دیگر رساندند. لیان در این محل با رهبر روستاییان یعنی بیتورس مندز مبارزه کرد؛ مبارزه‌ای سخت و دو مرحله‌ای که باز هم درنهایت لیان در آن موفق بود. لیان با استفاده از چشم مصنوعی بیتورس مندز قادر به باز کردن درب خروجی دهکده شد. پس از خروج از دهکده، اشلی و لیان وارد قلعه خاندان سالازار شدند، قلعه‌ای بزرگ که ساکنان آن نیز به انگل پلاگا مبتلا شده بودند. اشلی و لیان در ادامه داستان با مالک قلعه یعنی رامون سالازار ملاقات کردند. او به لیان گفت بهتر است خودشان را تسلیم کنند تا به زودی با خروج انگل از تخم به سادگی به یکی از پیروان فرقه تبدیل شوند یا اینکه به مقاومت ادامه دهند تا در نهایت بمیرند. پس از رفتن سالازار، اشلی و لیان مقاومت کردند و برای فرار تلاش کردند. در ادامه مسیر، اشلی سرفه‌هایی خونی کرد و با اضطرابی که پیدا کرده بود از لیان فرار کرد تا این که در یکی از تله‌های قلعه به دام افتاد. لیان در جریان پیدا کردن دوباره اشلی، با ایدا وانگ مواجه شد که گرچه سعی داشت ماموریتش را پنهان کند ولی در ادامه مشخص شد که قصد تصاحب یکی از نمونه‌های پلاگا را دارد. پس از خروج ایدا، لیان مسیر خود را از طریق فاضلاب ادامه داد و پس از عبور از میان تعداد زیادی از نویستادور و در ادامه ساکنان قلعه، خود را به اتاق اشلی رساند و او را پیدا کرد. در این زمان لوئیس وارد شد و درحالی که با خوشحالی خبر از موفقیتش در پیدا کردن نمونه انگل پلاگا را می‌داد توسط سادلر از پشت کشته شد و سادلر نمونه انگل را برداشت. پس از خروج سادلر، لوئیس در آخرین لحظات زندگی‌اش قرص‌های کندکننده رشد انگل را به لیان داد و از او خواست تا به هر طور شده نمونه انگل را از سادلر بگیرد.

در ادامه داستان RE4 و پس از آزاد شدن اشلی، لیان باری دیگر اشلی را به خاطر حمله نویستادورهای سالازار از دست داد و تلاش کرد تا دوباره او را نجات دهد. پس از شکست دادن یکی از دستیاران سالازار به نام وردوگو، مبارزه با دو هیولای گیگانته، و از فرار از یک مجسمه متحرک غول پیکر، در نهایت لیان به برج سالازار رسید و پس از بالا رفتن از آن متوجه شد که سالازار اندکی قبل اشلی را به یک جزیره در نزدیکی آنجا فرستاده است. حالا لیان باید با خود سالازار مبارزه می‌کرد. پس از شکست سالازار جهش‌یافته، لیان مسیرش را ادامه داد و پس از دیدن ایدا، همراه با قایق او به سمت جزیره رفت. در این جزیره نیز نیروهای انگلی سادلر مانع نجات اشلی توسط لیان شدند. با این حال لیان این مسیر دشوار را ادامه داد تا اینکه اشلی را پیدا کرد. اما مدتی بعد سادلر شخصا از طریق کنترل انگل باری دیگر اشلی را از لیان جدا کرد. لیان در ادامه داستان با یکی از همرزمان سابق خود در ارتش آمریکا مواجه شد. این فرد کسی نبود جز جک کراوزر که حالا با سادلر کار می‌کرد و مشخص شد که او پشت ربودن شدن اشلی از آمریکا بوده است. لیان در چند نوبت با کراوزر مبارزه کرد و در نهایت او را پس از جهش یافتن شکست داد. او در ادامه مسیر اشلی را پیدا کرد و این بار او در یک اتاق آزمایش و داخل یک محفظه‌ی شیشه‌ای قرار داشت. لیان با کمک ایدا موفق شد تا او را نجات دهد و از سادلر نیز فرار کند. لیان و اشلی در ادامه برای نابود کردن انگل در بدن خود از دستگاه لیزری استفاده کردند.

لیان و اشلی مسیر دشوار خود را ادامه دادند تا اینکه لیان مجبور شد با خود سادلر مقابله کند. در جریان این مبارزه، سادلر به یک هیولای مرگبار تبدیل شد ولی لیان این بار هم با کمک ایدا موفق شد سادلر را شکست دهد و او را بکشد. پس از کشتن سادلر، نمونه انگل غالب سادلر به لیان رسید ولی ایدا آن را با تهدید اسلحه تصاحب کرد. ایدا در ادامه خود را به هلی‌کوپتر نجات رساند و به لیان گفت هرچه سریع‌تر از جزیره فرار کند چون به زودی تاسیسات این محل منفجر خواهد شد. لیان سپس به همراه اشلی خود را به یک قایق موتوری کوچک رساند و پس از عبور از کانال‌ها و جریان آب شدید حاصل از انفجار تاسیسات، موفق شد از محدوده خطر نجات پیدا کند. به این ترتیب اشلی و لیان به سمت کشور خود بازگشتند و داستان بازی Resident Evil 4 به پایان رسید.
خط داستانی ایدا

ایدا وانگ تقریبا همزمان با لیان وارد دهکده شد. ماموریت او تحقیق در مورد انگل پلاگا و به دست آوردن یک نمونه از آن بود. او این ماموریت را برای «سازمان» و با پشتیبانی آلبرت وسکر انجام می‌داد. وسکر پیش از این، جک کراوزر را برای همین ماموریت به اسپانیا فرستاده بود ولی پس از گذشت مدتی هیچ خبری از کراوزر نشد و وسکر تصمیم گرفت این بار ایدا را برای تکمیل ماموریت بفرستد. ایدا اما در همان ابتدای کار در دهکده لیان اسکات کندی را دید که برای نجات اشلی گراهام، دختر رئیس جمهور آمریکا وارد شده بود. لیان و ایدا کمپین مشترکی برای فرار از شهر راکون تشکیل دادند، هرچند از دید لیان، ایدا در پایان آن ماموریت به شکل مشکوکی کشته شده بود. ایدا پس از آن از نگاه لیان دور ماند. او از میان گانادوها عبور کرد و پس از رساندن خود به کلیسا، آونگ را به صدا در آورد که باعث جذب گانادوها به کلیسا شد. این کار علاوه بر نجات لیان از تهاجم گانادوها، باعث هموار شدن مسیر ایدا نیز شد.

ایدا پس از این به عمارت بیتورس مندز رفت و با مطالعه یک کتاب، اطلاعات بیشتری از ماهیت گانادوها و همچنین شخصی به نام لوئیس به دست آورد. لوئیس کسی بود که در تحقیقات اولیه کشف انگل پلاگا با لوس ایلامینادوس همکاری کرده بود. پس از تماس مجدد با وسکر و صحبت درباره لوئیس، وسکر گفت طبق اطلاعات آن‌ها، لوئیس توسط روستایی‌ها دستگیر شده و حالا در جایی از دهکده زندانی است. به این ترتیب برای پیدا کردن نمونه انگل، ایدا بایستی اول لوئیس را از اسارت نجات می‌داد. او مسیر خود را به موقعیت مشخص شده دنبال کرد و پس از رسیدن به کلبه متوجه شد که روستاییان هم لوئیس و هم لیان را به محل دیگری انتقال داده‌اند. در بازگشت به عمارت بیتورس مندز، ایدا شاهد درگیری مندز با لیان بود؛ او بدون دیده شدن مستقیم و از پشت پنجره به مندز تیراندازی کرد و باعث منحرف شدن او از درگیری با لیان شد. پس از آن او خودش را از محل دور کرد و با وجود این که لیان از ماجرا نجات پیدا کرده بود، اما خودش توسط روستاییان بی‌هوش شد. مدتی بعد، ایدا درست در لحظه‌ای به هوش آمد که یک گانادو قصد داشت طی مراسم مذهبی ایدا را با تبر به دو نیم تقسیم کند. او با استفاده از مهارت بالای خود و حرکات آکروباتیک از ضربه مرگبار گانادو نجات پیدا کرد و سپس ماموریتش را پیگیری کند. او در ادامه در نزدیکی یک خانه دو طبقه با لوئیس ملاقات کرد، جایی که لوئیس در پاسخ به دست آوردن یک نمونه از انگل، جواب منفی به ایدا داد.

در قلعه سالازار، ایدا سرانجام خود را به لیان نشان داد و در ادامه پس از یک مکالمه کوتاه به شکل ناگهانی آنجا را ترک کرد. در حیاط قلعه، وسکر بار دیگر با ایدا تماس گرفت و اطلاع داد که نمونه‌ای از انگل پلاگا اکنون در دست لوئیس است و ایدا باید آن را به دست آورد. وسکر همچنین در مورد لیان به او گفت که در مواجهه‌ی بعدی باید او را بکشد. پس از پایان صحبت، ایدا از آنجایی که قصد کشتن لیان را نداشت تصمیم گرفت دیگر با او مواجه نشود. ایدا در ادامه مسیر و در یکی از تالارهای قلعه شاهد کشته شدن لوئیس توسط اسموند سادلر و در ادامه تصاحب نمونه انگل توسط سادلر بود.

ایدا پس از آن با جک کراوزر ملاقات کرد، و کراوزر به او توضیح داد که به دلایل خودش تصمیم گرفته به سادلر بپیوندد و درحال حاضر نیز به ایدا و وسکر اعتماد ندارد. پس از این ملاقات، وسکر در تماسی دیگر به ایدا گفت درحال حاضر کراوزر ماموریت قتل لیان را از سادلر گرفته است و از آنجایی که ایدا تاکنون با لیان مواجه نشده، شاید این بار کراوزر موفق به این کار شود. ایدا با آگاهی از نقشه مسیر خود را ادامه داد تا این که لیان و کراوزر را درحال مبارزه تن به تن دید. او در آخرین لحظه و جایی که کراوزر می‌توانست لیان را بکشد او را متوقف کرد و لیان را نجات داد. مدتی بعد و پس از یک مبارزه دیگر، این بار لیان موفق به شکست دادن کراوزر شد. ایدا هم گزارش مرگ کراوزر به دست لیان را به وسکر داد. او سپس با لیان درحالی مواجه شد که انگل در بدن لیان شروع به فعالیت کرده بود و باعث حمله لیان به ایدا شد. ایدا اما از خود دفاع کرد و با شوک وارد شده به لیان، او به حالت عادی برگشت. ایدا پس از آن با کراوزر مواجه شد که از مبارزه قبلی زنده مانده بود و این بار دچار جهش ژنتیکی شده بود. او قصد نداشت گزارش زنده شدن کراوزر را به وسکر دهد و از همین رو خودش با او مبارزه کرد و درنهایت او را به قتل رساند.

در ادامه داستان ایدا از طریق بالکون وارد یک اتاق آزمایش شد که اشلی گراهام در آن در قرنطینه بود. با توجه به ورود لیان برای نجات اشلی و در ادامه حضور سادلر، ایدا با تیراندازی به سادلر فرصت کافی برای نجات اشلی توسط لیان را فراهم کرد. او سپس از لیان خواست تا سریع‌تر از آنجا فرار کند و پس از آن به تیراندازی به سادلر ادامه داد. با بسته شدن مسیر توسط ایدا، خطر سادلر برای لیان و اشلی برطرف شده بود اما سادلر حالا قصد کشتن ایدا را داشت. در مبارزه سختی که صورت گرفت، ایدا در نهایت موفق شد سادلر را شکست دهد ولی درست در لحظه‌ای که فکرش را نمی‌کرد سادلر به هوش آمد و با شاخک مرموزش ایدا را بی‌هوش کرد. سادلر ایدا را اسیر کرد تا این که لیان برای مبارزه با سادلر وارد عمل شد و ایدا را نجات داد. در طول مبارزه لیان و سادلر، ایدا خود را به سمت دیگر محوطه رساند و با انداختن یک راکت لانچر قدرتمند، به لیان کمک کرد تا سادلر را از بین ببرد. پس از مرگ سادلر، لیان نمونه انگل را به دست آورد ولی ایدا آن را با تهدید تصاحب کرد. او در ادامه خود را به هلی‌کوپتر نجات رساند و به لیان گفت هرچه سریع‌تر از جزیره فرار کند چون به زودی تاسیسات این محل منفجر خواهد شد. پس از دور شدن هلی‌کوپتر از جزیره، ایدا در گزارش خود اشاره کرد که سازمان چگونه می‌خواست از نمونه انگل استفاده کند. در ادامه گزارش، او اشاره کرد که وسکر احمق نیست و می‌داند که سازمان دقیقا چه برنامه‌ای دارد. گرچه این ماموریت به پایان رسیده بود اما جنگ تازه‌ای شروع شده بود.
 
بچه‌ها کافیه که 3 بار فقط به خاطر اشلی بمیرن تا فحش رو بکشن به اشلی و هوش مصنوعیش :D عزیزان این بخشی از چالش بازیه دیگه عین مدیریت منابع و شما واقعا باید محافظت بکنین ازش. تازه نوار سلامتی ازش حذف شده و دیگه قرار نیست بخشی از آیتم‌های شما هم استفاده کنه و هوش مصنوعیش هم خیلی خیلی بهتر شده. اگه فقط یه جا می‌نشست که میومدن راحت میبردنش.
 
کمک
کمک آقا من الان چپتر پنج هستم و اونجام که محاصره میشن میری تو اتاق پیش لویس
آقا من رو سخت گذاشتم؛اینجا هر چی مهمات دارم رو دشمن خالی میکنم ولی تموم نمیشن
یه بار کل مهمات رو روشون خالی کردم و پنجره ها رو بستم گفتم خدا رو شکر تموم شد که یههو اون گاو نفهم با چکشش اومد تو :D :-SS
خلاصه که اوضاع قمر در عقربه
البته من بیشتر گنج ها رو جمع کردم ولی هنوز چیزی آپگرید نکردم گفتم سلاح های جدید که اومد بخرمشون و آپگرید کنم که فکر کنم نمیشه باید خرج کنم
چی پیشنهاد میدید آپگرید کنم؟ الان فقط تنها چیزی که لول زدم استقامت چاقومه که مکسش کردم
 
آخرین ویرایش:
سلام من اومدم :D
ببینید بچه ها من هیتر نیستم که فقط می خوام صحبت کنیم، باشه؟ :D
می خوام بگم که اشلی اورجینال با قلق تر از اشلی ریمیک نبود؟
میگفتی وایسا اونم حرف گوش میکرد
اشلی اورجینال مثل ربات بود دقیق و حرف گوش کن.ولی توی ریمیک شبیه ادمای واقعی شده:D
 
منم دو روز پیش بازی رو تموم کردم بازی در یک کلا باقلوا بود ۱۰\۱۰ بود شاهکار افرینش بود :دی

بنظرم نسبت ب نسخه اصلی خیلی منطقی تر شده بود و یسری پیچ و قوس های الکی رو ازش حذف کرده بودن و بازی واقعی تر شده بود ، مثلا تو همون مراحل قلعه یجایی تو نسخه اصلی یچیزایی غیر منطقی بود مث همون قسمت ک طرف از وسط ی تالار با ماشین‌گان میومد بالا و باید دورش میچرخیدیم و میکشتیمش ولی تو این نسخه سعی کرده بودن دشمن ها و فضا سازی مناسب محیط قلعه باشه تخیلیش نکرده بودن ک طرف با ماشین‌گان بپره وسط ، ی نکته مثبت دیگه وجود اخوند های زن توی قلعه بود چون تو نسخه اصلی فقط اخوند مرد داشتیم :دی

چنتا نمونه دیگه از مواردی ک بهتر و منطقی تر شده بودن رو میذارم تو اسپویلر :
بنظرم کشتن چیف مندز تو نسخه ریمیک با اختلاف بهتر بود ، تو نسخه اصلی باید الکی الکی از ی تلکابین میرفتی پایین فقط بخاطر ی انباری ک اصلا معلوم نبود توش چی هست و یهو یارو پشتمون ظاهر میشد ولی تو ریمیک خیلی منطقی دنبالمون میکزد و یهویی تو اون انبار خفتمون میکرد ، بعد اینکه تو نسخه اصلی چشم یارو رو باید میگرفتیم جلو در همون زمان هم برام عجیب بود مگه اون روستا چقد پیشرفته بود ک در با اسکن چشم یاز بشه؟! :دی

نکته بعدی مبارزه با کروزر ب مراتب بهتر از نسخه اصلی بود ، اصلا شخصیت پردازی و اون نقش کروزر تو ریمیک خیلی خیلی بهتر بود ، رابطه اون با لیان عالی ب تصویر کشیده میشد .

لوییس ک واقعا تو ریمیک شاهکار بود شخصیتش تو نسخه اصلی تو ۳ تا صحنه میومد و بعدشم شخمی شخمی میمرد ولی اینجا از اومدمش تا مردنش خیلی منطقی و با ظرافت کار شده یود ، بنطرم مردنش هم خیلی بهتر بود تا نسخه اصلی ک اصلا معلوم نیست کجا بود و از کجا اون نمونه رو اورده بود ک سدلر زارتی جرش داد .

سالازار توی نسخه ریمیک حیلی شخصیت پردازی و قیافه بهتری داشت بنظرم ، تو اون تبدیل شدن نهاییش هم بنظرم سازنده ها اون یکی وردوگو رو گذاشتن تو کمپین ایدا و برا همین خودش تنهایی تغییر کرد و بد هم نبود و خوب بود خدایی. ی نکته دیگه اون جایی ک تو نسخه اصلی سالازار زیر پای لیان رو خالی میکرد واقعا تخیلی بود لیان اون طناب و هوک رو از تو شلوار در میاورد و خودش رو نجات میداد ولی اینجا عالی کار شده بود :دی

یسری حذفیات مث اتاق لیزر یا تراک سواری اشلی هم باز بنظرم منطقی بود ، فقط کاش باس u-3 رو یجوری تو بازی جا میدادن البته شاید هم گذاشته باشنش تو کمپین ایدا .

بخش جزیره ک کلا بنطرم ریمیک با اختلاف بهتر بود ، اون قسمت پس گرفتن اشلی از سدلر خیلی عالی بود خصوصا اینکه تو ی مراسم مذهبی بود بیشتر با عقل جور در میومد تا نسخه اصلی ک اشلی تو یخچال بود :دی

صدا گذاری و قیافه و شخصیت پردازی ایدا هم من ریمیک رو واقعا بیشتر از نسخه اصلی دوست داشتم ، تو ریمیک خیلی مرموز تر بود و حس بهتری بهم میداد .

در کل خیلی چیزا سلیقه ای هست بنظر من ریمیک واقعا قوی و بی نظیر بود ، برای من بعد از tlou p2 بهترین بازی بود ک تو این چند سال بازی کردم حتی از رگناروک هم خیلی بهتر بود برام .

در مورد اشلی بنظرم خداییش تو ریمیک هم شخصیت پردازیش خیلیییییی بهتر بود هم وقتی همراهمون بود هوش مصنوعیش بهتر و روون تر بود ، ب خصوص اون مرحله اشلی با اختلاف هم ترسناک تر بود هم بهتر از نسخه اصلی . من هیچوقت باهاش ب مشکل نخوردم برعکس نسخه اصلی ک فقط بهش فحش میدادم ، بنظرم از همه جهت بهتر شده بود هم شخصیت خودش هم قیافه هم رابطش با لیان . یا مثلا

اون قسمت ک اشلی تو قلعه از ما جدا میشد تو نسخه اصلی خیلی تخیلی بود میرفت تو ی راهرو و تهش میچسبید ب دیواز و زارتی چنتا میله میومدن و میچسبید ب دیوار میرفت ولی اینجا خیلی بهتر بود ک یهو ب لیان حمله میکرد و فرار میکرد.
دیگه اینا ب ذهنم رسید فقط ، کلی حال کردم باهاش و منتظرم زودتر کمپین ایدا رو هم بده کپکام ، در مورد ریمیک کردن نسخه پنج ک من از خدامه ولی بنظرم باید بازی رو از بیخ و بن تغییر بدن ، چون مهمترین عامل ترس اینه ادم تنها باشه ولی تو نسخه پنجم اینکه همیشه شوا همراهمون بود ی نکته منفی بود و هیچ حس ترسی تو بازی نبود ، باید ی فکر اساسی کنن براش بنظر من باید مث نسخه چهارم کلا برا شوا و کریس دوتا کمپین جدا بسازن چون خداییش نسخه پنجم هم پتانسیل ترسناک شدن رو داره .

برای نسخه ششم هم بنظرم کپکام بیاد بگه اقا ما ی گ.هی خوردیم و اون نسخه ششم رو شما کلا فراموش کنید و از اول بشینه ی نسخه ششم مجزا بسازه حتی اگه شده بازی فقط ی کمپین داشته باشه و یجوری داستان رو سوق بده ب سمتی ک بتونه تو نسخه های بعدی بقیه شخصیت هایی ک تو نسخه ششم بودن رو وارد داستان کنه ، در کل من ک استقبال میکنم اگه این اتفاق بیوفته ، چون حقیقتش زیاد با نسخه ۷ و ۸ ب عنوان ی رزیدنت ایول حال نکردم .
 
کمک
کمک آقا من الان چپتر پنج هستم و اونجام که محاصره میشن میری تو اتاق پیش لویس
آقا من رو سخت گذاشتم؛اینجا هر چی مهمات دارم رو دشمن خالی میکنم ولی تموم نمیشن
یه بار کل مهمات رو روشون خالی کردم و پنجره ها رو بستم گفتم خدا رو شکر تموم شد که یههو اون گاو نفهم با چکشش اومد تو :D :-SS
خلاصه که اوضاع قمر در عقربه
البته من بیشتر گنج ها رو جمع کردم ولی هنوز چیزی آپگرید نکردم گفتم سلاح های جدید که اومد بخرمشون و آپگرید کنم که فکر کنم نمیشه باید خرج کنم
چی پیشنهاد میدید آپگرید کنم؟ الان فقط تنها چیزی که لول زدم استقامت چاقومه که مکسش کردم
سلام داداش مشکلت اینه که اپگرین نکردی و زور سلاح هات نمیرسه به انمی ها،
با خیال راحت اپگرید کن، موقع فروش پول اپگرید ها رو هم حساب میکنه، ( در کل بعد اپگرید و فروش چیزی از دست نمیدی و همه ی پولی که برا اپگرید دادی برمیگرده)

فرستاده شده از BAC-L21ِ من با Tapatalk
 
سلام داداش مشکلت اینه که اپگرین نکردی و زور سلاح هات نمیرسه به انمی ها،
با خیال راحت اپگرید کن، موقع فروش پول اپگرید ها رو هم حساب میکنه، ( در کل بعد اپگرید و فروش چیزی از دست نمیدی و همه ی پولی که برا اپگرید دادی برمیگرده)

فرستاده شده از BAC-L21ِ من با Tapatalk
معلومه اون مرچنت کلاه بردار با حرفاش خوب خامت کرده :D
اون مرتیکه دزد موقع فروش یک سوم پول اپگرید هایی که کردی رو هم ازت برنمیداره
مطمئنم پشت اون ماسکش یه ایرانیه مثه عباس اقا سبزی فروش که پیاز ها رو دوبله سوبله پاچه مردم میکنه
 
آخرین ویرایش:
برا دفعه چهارم هم تموم شد.
ران اول: اسیستد -> ۱۸ ساعت
ران دوم: نیو پلاس اسیستد بدون صحبت با مرچنت و استفاده از هلث ریکاوری -> ۴ ساعت و ۴۰ دقیقه
ران سوم: نیو گیم پلاس پروفشنال -> ۴ ساعت
ران چهارم : استاندارد S+ -> چهار ساعت و ۳۸ دقیقه
واقعا دیگه از این بازی دارم بالا میارم :D
هنوز یه بار روی هاردکور باید S+ کنم و یه بارم روی نیو گیم عادی با پروفشنال و بدون اسلحه اسپشیال برم :D
انشالله صبر میکنم هر وقت کپکام دی ال سی پولیه infinite ammo رو داد روی استور، اون دوتا درجه هم میرم :D

پ.ن: هر سری که دوباره بازی میکنم، بیشتر حالم از کراوزر و باس فایتش به هم میخوره :D
 
بنظرم بزرگترین نقط قوت بازی کامبت هست که درست مثل نسخه اورجینال لذت بخش و اعتیاداور هست. شاید اولش بخاطر تغییر کنترل و سریعتر شدن دشمن ها یکم سخت بنظر برسه اما به مرور زمان و هرچی بیشتر توی بازی پیش میری بیشت عادت میکنی.

View attachment re4shuni.mp4
 
برا دفعه چهارم هم تموم شد.
ران اول: اسیستد -> ۱۸ ساعت
ران دوم: نیو پلاس اسیستد بدون صحبت با مرچنت و استفاده از هلث ریکاوری -> ۴ ساعت و ۴۰ دقیقه
ران سوم: نیو گیم پلاس پروفشنال -> ۴ ساعت
ران چهارم : استاندارد S+ -> چهار ساعت و ۳۸ دقیقه
واقعا دیگه از این بازی دارم بالا میارم :D
هنوز یه بار روی هاردکور باید S+ کنم و یه بارم روی نیو گیم عادی با پروفشنال و بدون اسلحه اسپشیال برم :D
انشالله صبر میکنم هر وقت کپکام دی ال سی پولیه infinite ammo رو داد روی استور، اون دوتا درجه هم میرم :D

پ.ن: هر سری که دوباره بازی میکنم، بیشتر حالم از کراوزر و باس فایتش به هم میخوره :D
بزرگوار مغزت داره دود میکنه یکم استراحت بده بخاطر خودت هم که شده :D لاقل به PS5 رحم کن :))
 
خب شماره ۵ هم ریمیک میشه با این اوصاف! فقط سوالی که میمونه اینه که تو این تایملاین جدید Ada امبر رو به وسکر نداد، پس چطوری RE5 قراره اتفاق بیوفته؟!
من ک واقعا از ریبوت و ریبیلد شدن سری از نسخه پنجم استقبال میکنم :D کلا داستان نسخه پنج و شیش رو عوض کنن چون جفتشون بیشتر کالاف سوم شخص بودن تا ی بازی وحشت و بقا .
برا همین امیدوارم پایان نسخه ریمیک استارتی باشه برای تغییر داستان نسخه پنج و شش ، نسخه پنجم رو یجوری بسازن ک کریس تنها باشه و نهایت همراهیش با شوا در حد لیان و لوییس تو نسخه ریمیک باشه و بعدشم شوا بطور حماسی و احساسی ریق رحمت رو سر بکشه :D
نسخه ششم رو هم کلا از تمام سایت ها حذف کنن و نسخه های فیزیکی رو هم از تمام بازار جمع کنن و تو بیابون خاکشون کنن و بشینن مث ادم ی داستان درست حسابی بنویسن ، خداوکیلی چی بود نسخه ششم حتی یادش میوفتم حالت تهوع میگیرم ، هر چی دم دستشون اومده بود ریخته بودن تو بازی .




ویرایش: اقا کسی لینک ویدیویی از یوتوب داره ک چیزایی ک ب بازی اضافه شدن نسبت ب نسخه اصلی رو نشون بده ، منظورم غیر از گیمپلی و اینا هست و بیشتر ببینم چ مراحلی اضافه شده ، اگه کسی هم دقیق میدونه بگه ، من زیاد چیزی از نسخه اورجینال یادم نیست .
 
نسخه پنجم رو یجوری بسازن ک کریس تنها باشه و نهایت همراهیش با شوا در حد لیان و لوییس تو نسخه ریمیک باشه و بعدشم شوا بطور حماسی و احساسی ریق رحمت رو سر بکشه :D
امکان نداره شیوا رو حذف کنند، یادت نیست اونموقع اون جنجال های نژاد پرستی شروع شد، وای به حال الان که این مسائل بیشتر توی چشم مدیا میاد.:دی
---
 

کاربرانی که این گفتگو را مشاهده می‌کنند

Top
رمز عبور خود را فراموش کرده اید؟
اگر میخواهی عضوی از بازی سنتر باشی همین حالا ثبت نام کن
or