Multi Platform Resident Evil 4

سازنده
Capcom
تاریخ انتشار
۲۴ ماه مارس ۲۰۲۳
ناشر
Capcom
پلتفرم‌ها
  1. PC
  2. PlayStation 4
  3. PlayStation 5
  4. Xbox Series X|S
ddvy6lc-47b4f144-9111-4da9-a7cc-01cd9089bf6b.png

بعد از سالها انتظار و همچنین انتشار شایعات مختلف، بازی ریمیک رزیدنت اویل ۴ بالاخره بامداد روز جمعه ۱۳ خردادماه ۱۴۰۱ (مصادف با ۳ ماه ژوئن ۲۰۲۲) در مراسم State of Play، بطور رسمی معرفی شد!



index.jpg

Resident Evil 4 Remake - Reveal Trailer | PlayStation State of Play 2022

4K/1080p/720p
خط داستانی لیان

لیان همراه با دو مامور پلیس محلی به یک روستای دورافتاده اسپانیایی رفت تا تحقیقات خود را در مورد اشلی شروع کند. در هنگام ورود او، روستاییان به او حمله کردند و گرچه لیان مجبور شد آن‌ها را بکشد، اما مشخص بود که آن‌ها زامبی نبودند و هوشمندانه عمل می‌کردند. روستاییان در ادامه به ماشین پلیس حمله کرده و پس از دستگیری دو پلیس، خودروی آن‌ها را به دره انداختند. با ادامه مسیر، لیان متوجه شد که روستاییان از قبل منتظر ورودش بوده‌اند و دستور داشتند تا او را متوقف کنند. با وجود این که تعداد روستاییان حمله کننده بیشتر می‌شد اما لیان قادر شد تا مسیر خود را ادامه دهد. او در ادامه با شخصی به نام لوئیس سرا مواجه شد که توسط روستاییان دستگیر و زندانی شده بود. طولی نکشید که با ورود رهبر روستاییان یعنی بیتورس مندز، لیان نیز دستگیر شد. درحالی که هر دوی آن‌ها بی‌هوش بودند، لیان مبتلا به یکی از نمونه‌های انگل جدید شد. او و لوئیس اندکی بعد به هوش آمدند و لوئیس در مورد ماهیت رفتار پرخاشگرانه روستاییان توضیح داد. این افراد که گانادو نام داشتند به انگل لاس پلاگاس مبتلا شده بودند که باعث می‌شد کورکورانه پیرو فرقه مذهبی لوس ایلامینادوس شوند. لوئیس در ابتدا عضوی از آن‌ها بود و در تحقیقات آماده‌سازی انگل‌ها شرکت نقش داشت ولی در ادامه نظرش عوض شد و توسط آن‌ها دستگیر شد. مدتی بعد، لیان یک روستایی که برای کشتن آن‌ها آمده بود را کشت و موفق شد تا خودش و لوئیس را آزاد کند. پس از آزاد شدن، لوئیس سراسیمه اتاق را ترک کرد و لیان نیز ماجراجویی خود را برای کشف حقایق و پیدا کردن اشلی ادامه داد.

لیان کمی بعد با یک مرد غریبه مواجه شد که در واقع یک بازرگان عجیب بود و لیان قادر بود به واسطه او به خرید و فروش سلاح و آیتم بپردازد. پس از آن لیان با عبور از میان تعداد زیادی گانادو به یک دریاچه بزرگ رسید، جایی که روستاییان یکی دیگر از پلیس‌ها را طعمه یک هیولای دریایی بزرگ به نام دل لاگو کرده بودند. لیان که مجبور بود قایق از میان همین دریاچه عبور می‌کرد، طبق انتظار مورد حمله دل لاگو قرار گرفت. حمله اولیه باعث شد تا قلاب طناب قایق به هیولا گیر کند و قایق را به دنبال خود بکشد. با این حال لیان در یک درگیری دشوار موفق شد این هیولا را از بین ببرد و طناب را از قایق جدا کند. او پس از این به آن سوی دریاچه رفت با علائمی از فعالیت انگل در بدنش مواجه شد و بی‌هوش شد. پس از به هوش آمدن، لیان مسیر خود را برای پیدا کردن کلید کلیسا ادامه داد و در نهایت موفق به این کار شد. در بازگشت به سمت کلیسا، او با یک هیولای بزرگ دیگر یعنی ال گیگانته مواجه شد. لیان در یک نبرد نفسگیر این هیولای بزرگ و انسان‌نما را نیز شکست داد و مسیر خود را به کلیسا ادامه داد. پس از نجات اشلی و در هنگام خروج از کلیسا، این دو با رهبر فرقه ایلومینادوس یعنی اسموند سادلر مواجه شدند. سادلر گفت که هم اشلی و هم لیان مبتلا به انگل هستند، انگلی که پس از خروج از تخم و بالغ شدن در بدن میزبان، کنترل ذهن و حرکات شخص را در دست می‌گیرد و این انگل تحت فرمان سادلر خواهد بود. به گفته سدلر، او از این روش برای افزودن پیروان فرقه خود استفاده کرده و با ربودن دختر رئیس جمهور آمریکا، قصد داشت تا قدرتش را به جهانیان نشان دهد. لیان و اشلی در ادامه از کلیسا فرار کردند و مسیر خود را تا گذرگاهی ادامه دادند. در این مکان آن‌ها توسط تعداد بسیار زیادی از گانادوها محاصره شدند و مجبور شدند به کلبه‌ای در نزدیکی آنجا پناه ببرند. لوئیس نیز در این کلبه مخفی شده بود و حالا با محاصره گانادوها، همراه با لیان مشغول دفاع از کلبه شد. پس از کشتن تعداد زیادی گانادو، بازماندگان آن‌ها عقب‌نشینی کردند و آن‌ها می‌توانستند مسیر خودشان را ادامه دهند.


درحالی که لیان و اشلی از لوئیس جدا شدند، لیان متوجه شد که هلی‌کوپتر نجات فرستاده شده سرنگون شده است. لیان و اشلی چاره‌ای جز ادامه مسیر نداشتند و پس از عبور از یک دره کوچک و در ادامه استفاده از یک گوندولا، خود را به کلبه‌ای دیگر رساندند. لیان در این محل با رهبر روستاییان یعنی بیتورس مندز مبارزه کرد؛ مبارزه‌ای سخت و دو مرحله‌ای که باز هم درنهایت لیان در آن موفق بود. لیان با استفاده از چشم مصنوعی بیتورس مندز قادر به باز کردن درب خروجی دهکده شد. پس از خروج از دهکده، اشلی و لیان وارد قلعه خاندان سالازار شدند، قلعه‌ای بزرگ که ساکنان آن نیز به انگل پلاگا مبتلا شده بودند. اشلی و لیان در ادامه داستان با مالک قلعه یعنی رامون سالازار ملاقات کردند. او به لیان گفت بهتر است خودشان را تسلیم کنند تا به زودی با خروج انگل از تخم به سادگی به یکی از پیروان فرقه تبدیل شوند یا اینکه به مقاومت ادامه دهند تا در نهایت بمیرند. پس از رفتن سالازار، اشلی و لیان مقاومت کردند و برای فرار تلاش کردند. در ادامه مسیر، اشلی سرفه‌هایی خونی کرد و با اضطرابی که پیدا کرده بود از لیان فرار کرد تا این که در یکی از تله‌های قلعه به دام افتاد. لیان در جریان پیدا کردن دوباره اشلی، با ایدا وانگ مواجه شد که گرچه سعی داشت ماموریتش را پنهان کند ولی در ادامه مشخص شد که قصد تصاحب یکی از نمونه‌های پلاگا را دارد. پس از خروج ایدا، لیان مسیر خود را از طریق فاضلاب ادامه داد و پس از عبور از میان تعداد زیادی از نویستادور و در ادامه ساکنان قلعه، خود را به اتاق اشلی رساند و او را پیدا کرد. در این زمان لوئیس وارد شد و درحالی که با خوشحالی خبر از موفقیتش در پیدا کردن نمونه انگل پلاگا را می‌داد توسط سادلر از پشت کشته شد و سادلر نمونه انگل را برداشت. پس از خروج سادلر، لوئیس در آخرین لحظات زندگی‌اش قرص‌های کندکننده رشد انگل را به لیان داد و از او خواست تا به هر طور شده نمونه انگل را از سادلر بگیرد.

در ادامه داستان RE4 و پس از آزاد شدن اشلی، لیان باری دیگر اشلی را به خاطر حمله نویستادورهای سالازار از دست داد و تلاش کرد تا دوباره او را نجات دهد. پس از شکست دادن یکی از دستیاران سالازار به نام وردوگو، مبارزه با دو هیولای گیگانته، و از فرار از یک مجسمه متحرک غول پیکر، در نهایت لیان به برج سالازار رسید و پس از بالا رفتن از آن متوجه شد که سالازار اندکی قبل اشلی را به یک جزیره در نزدیکی آنجا فرستاده است. حالا لیان باید با خود سالازار مبارزه می‌کرد. پس از شکست سالازار جهش‌یافته، لیان مسیرش را ادامه داد و پس از دیدن ایدا، همراه با قایق او به سمت جزیره رفت. در این جزیره نیز نیروهای انگلی سادلر مانع نجات اشلی توسط لیان شدند. با این حال لیان این مسیر دشوار را ادامه داد تا اینکه اشلی را پیدا کرد. اما مدتی بعد سادلر شخصا از طریق کنترل انگل باری دیگر اشلی را از لیان جدا کرد. لیان در ادامه داستان با یکی از همرزمان سابق خود در ارتش آمریکا مواجه شد. این فرد کسی نبود جز جک کراوزر که حالا با سادلر کار می‌کرد و مشخص شد که او پشت ربودن شدن اشلی از آمریکا بوده است. لیان در چند نوبت با کراوزر مبارزه کرد و در نهایت او را پس از جهش یافتن شکست داد. او در ادامه مسیر اشلی را پیدا کرد و این بار او در یک اتاق آزمایش و داخل یک محفظه‌ی شیشه‌ای قرار داشت. لیان با کمک ایدا موفق شد تا او را نجات دهد و از سادلر نیز فرار کند. لیان و اشلی در ادامه برای نابود کردن انگل در بدن خود از دستگاه لیزری استفاده کردند.

لیان و اشلی مسیر دشوار خود را ادامه دادند تا اینکه لیان مجبور شد با خود سادلر مقابله کند. در جریان این مبارزه، سادلر به یک هیولای مرگبار تبدیل شد ولی لیان این بار هم با کمک ایدا موفق شد سادلر را شکست دهد و او را بکشد. پس از کشتن سادلر، نمونه انگل غالب سادلر به لیان رسید ولی ایدا آن را با تهدید اسلحه تصاحب کرد. ایدا در ادامه خود را به هلی‌کوپتر نجات رساند و به لیان گفت هرچه سریع‌تر از جزیره فرار کند چون به زودی تاسیسات این محل منفجر خواهد شد. لیان سپس به همراه اشلی خود را به یک قایق موتوری کوچک رساند و پس از عبور از کانال‌ها و جریان آب شدید حاصل از انفجار تاسیسات، موفق شد از محدوده خطر نجات پیدا کند. به این ترتیب اشلی و لیان به سمت کشور خود بازگشتند و داستان بازی Resident Evil 4 به پایان رسید.
خط داستانی ایدا

ایدا وانگ تقریبا همزمان با لیان وارد دهکده شد. ماموریت او تحقیق در مورد انگل پلاگا و به دست آوردن یک نمونه از آن بود. او این ماموریت را برای «سازمان» و با پشتیبانی آلبرت وسکر انجام می‌داد. وسکر پیش از این، جک کراوزر را برای همین ماموریت به اسپانیا فرستاده بود ولی پس از گذشت مدتی هیچ خبری از کراوزر نشد و وسکر تصمیم گرفت این بار ایدا را برای تکمیل ماموریت بفرستد. ایدا اما در همان ابتدای کار در دهکده لیان اسکات کندی را دید که برای نجات اشلی گراهام، دختر رئیس جمهور آمریکا وارد شده بود. لیان و ایدا کمپین مشترکی برای فرار از شهر راکون تشکیل دادند، هرچند از دید لیان، ایدا در پایان آن ماموریت به شکل مشکوکی کشته شده بود. ایدا پس از آن از نگاه لیان دور ماند. او از میان گانادوها عبور کرد و پس از رساندن خود به کلیسا، آونگ را به صدا در آورد که باعث جذب گانادوها به کلیسا شد. این کار علاوه بر نجات لیان از تهاجم گانادوها، باعث هموار شدن مسیر ایدا نیز شد.

ایدا پس از این به عمارت بیتورس مندز رفت و با مطالعه یک کتاب، اطلاعات بیشتری از ماهیت گانادوها و همچنین شخصی به نام لوئیس به دست آورد. لوئیس کسی بود که در تحقیقات اولیه کشف انگل پلاگا با لوس ایلامینادوس همکاری کرده بود. پس از تماس مجدد با وسکر و صحبت درباره لوئیس، وسکر گفت طبق اطلاعات آن‌ها، لوئیس توسط روستایی‌ها دستگیر شده و حالا در جایی از دهکده زندانی است. به این ترتیب برای پیدا کردن نمونه انگل، ایدا بایستی اول لوئیس را از اسارت نجات می‌داد. او مسیر خود را به موقعیت مشخص شده دنبال کرد و پس از رسیدن به کلبه متوجه شد که روستاییان هم لوئیس و هم لیان را به محل دیگری انتقال داده‌اند. در بازگشت به عمارت بیتورس مندز، ایدا شاهد درگیری مندز با لیان بود؛ او بدون دیده شدن مستقیم و از پشت پنجره به مندز تیراندازی کرد و باعث منحرف شدن او از درگیری با لیان شد. پس از آن او خودش را از محل دور کرد و با وجود این که لیان از ماجرا نجات پیدا کرده بود، اما خودش توسط روستاییان بی‌هوش شد. مدتی بعد، ایدا درست در لحظه‌ای به هوش آمد که یک گانادو قصد داشت طی مراسم مذهبی ایدا را با تبر به دو نیم تقسیم کند. او با استفاده از مهارت بالای خود و حرکات آکروباتیک از ضربه مرگبار گانادو نجات پیدا کرد و سپس ماموریتش را پیگیری کند. او در ادامه در نزدیکی یک خانه دو طبقه با لوئیس ملاقات کرد، جایی که لوئیس در پاسخ به دست آوردن یک نمونه از انگل، جواب منفی به ایدا داد.

در قلعه سالازار، ایدا سرانجام خود را به لیان نشان داد و در ادامه پس از یک مکالمه کوتاه به شکل ناگهانی آنجا را ترک کرد. در حیاط قلعه، وسکر بار دیگر با ایدا تماس گرفت و اطلاع داد که نمونه‌ای از انگل پلاگا اکنون در دست لوئیس است و ایدا باید آن را به دست آورد. وسکر همچنین در مورد لیان به او گفت که در مواجهه‌ی بعدی باید او را بکشد. پس از پایان صحبت، ایدا از آنجایی که قصد کشتن لیان را نداشت تصمیم گرفت دیگر با او مواجه نشود. ایدا در ادامه مسیر و در یکی از تالارهای قلعه شاهد کشته شدن لوئیس توسط اسموند سادلر و در ادامه تصاحب نمونه انگل توسط سادلر بود.

ایدا پس از آن با جک کراوزر ملاقات کرد، و کراوزر به او توضیح داد که به دلایل خودش تصمیم گرفته به سادلر بپیوندد و درحال حاضر نیز به ایدا و وسکر اعتماد ندارد. پس از این ملاقات، وسکر در تماسی دیگر به ایدا گفت درحال حاضر کراوزر ماموریت قتل لیان را از سادلر گرفته است و از آنجایی که ایدا تاکنون با لیان مواجه نشده، شاید این بار کراوزر موفق به این کار شود. ایدا با آگاهی از نقشه مسیر خود را ادامه داد تا این که لیان و کراوزر را درحال مبارزه تن به تن دید. او در آخرین لحظه و جایی که کراوزر می‌توانست لیان را بکشد او را متوقف کرد و لیان را نجات داد. مدتی بعد و پس از یک مبارزه دیگر، این بار لیان موفق به شکست دادن کراوزر شد. ایدا هم گزارش مرگ کراوزر به دست لیان را به وسکر داد. او سپس با لیان درحالی مواجه شد که انگل در بدن لیان شروع به فعالیت کرده بود و باعث حمله لیان به ایدا شد. ایدا اما از خود دفاع کرد و با شوک وارد شده به لیان، او به حالت عادی برگشت. ایدا پس از آن با کراوزر مواجه شد که از مبارزه قبلی زنده مانده بود و این بار دچار جهش ژنتیکی شده بود. او قصد نداشت گزارش زنده شدن کراوزر را به وسکر دهد و از همین رو خودش با او مبارزه کرد و درنهایت او را به قتل رساند.

در ادامه داستان ایدا از طریق بالکون وارد یک اتاق آزمایش شد که اشلی گراهام در آن در قرنطینه بود. با توجه به ورود لیان برای نجات اشلی و در ادامه حضور سادلر، ایدا با تیراندازی به سادلر فرصت کافی برای نجات اشلی توسط لیان را فراهم کرد. او سپس از لیان خواست تا سریع‌تر از آنجا فرار کند و پس از آن به تیراندازی به سادلر ادامه داد. با بسته شدن مسیر توسط ایدا، خطر سادلر برای لیان و اشلی برطرف شده بود اما سادلر حالا قصد کشتن ایدا را داشت. در مبارزه سختی که صورت گرفت، ایدا در نهایت موفق شد سادلر را شکست دهد ولی درست در لحظه‌ای که فکرش را نمی‌کرد سادلر به هوش آمد و با شاخک مرموزش ایدا را بی‌هوش کرد. سادلر ایدا را اسیر کرد تا این که لیان برای مبارزه با سادلر وارد عمل شد و ایدا را نجات داد. در طول مبارزه لیان و سادلر، ایدا خود را به سمت دیگر محوطه رساند و با انداختن یک راکت لانچر قدرتمند، به لیان کمک کرد تا سادلر را از بین ببرد. پس از مرگ سادلر، لیان نمونه انگل را به دست آورد ولی ایدا آن را با تهدید تصاحب کرد. او در ادامه خود را به هلی‌کوپتر نجات رساند و به لیان گفت هرچه سریع‌تر از جزیره فرار کند چون به زودی تاسیسات این محل منفجر خواهد شد. پس از دور شدن هلی‌کوپتر از جزیره، ایدا در گزارش خود اشاره کرد که سازمان چگونه می‌خواست از نمونه انگل استفاده کند. در ادامه گزارش، او اشاره کرد که وسکر احمق نیست و می‌داند که سازمان دقیقا چه برنامه‌ای دارد. گرچه این ماموریت به پایان رسیده بود اما جنگ تازه‌ای شروع شده بود.
 
حالا من یه چیزی بگم!؟ اتفاقا Leon شماره 2 برای من جذاب‌تر بود. برای اینکه (به نظر من) بعد از RE4 که Leon اینقدر محبوب شد، دیگه یه شخصیتِ Resident Evilی نبود. به جای اینکه یه شخصیت باشه، تبدیل شد به ابزاری برای CapCom که بیشتر از اینکه عمق داشته باشه، نقش ویترین رو بازی میکرد. نشون به اون نشون که تو همه انیمیشن‌های RE این Leon بود که حضور داشت. به نظرم خیلی حیف شد... درسته که هیچ وقت ارتباط مستقیمی با main stream بازی و داستان و umbrella نداشت اما میتونست دستِ‌کم داستان خودش رو داشته باشه نه اینکه به شکل زور چِپون توی بازی‌ها باشه.
Leonی که توی RE2 بود برای من از همه Leonهای دیگه جذاب‌تر بود چون بنا به اقتضای داستان واردِ سری شد
خب اینم یه نظریه.ولی از نظر من اقتضای داستانی لیون هم در ۲ وجود داره هم در ۴.ولی بعد از ۴ بنظر منم لیون دیگه پتانسیل داستانی حاصی نداشت.چون توی ۶ همه دیدیم که لیون از نظر داستانی حرف جدیدی واس گفتن نداشت.حد اقل توی ۴ مشخص شد بعد از نابودی راکون لیون چه نقش و سرنوشتی پیدا کرد.ولی در ۶ و انیمیشن ها فقط یه ماموریتی بهش محول شد و رفت انجامش داد و تمام.علت این استفاده زوری از لیون بعد از ۴ هم بخاطر محبوبیتی بود که توی ۴ پیدا کرده بود.ولی بعد از ۴ دیگه کپکام ایده ای در رابطه با لیون و داستانش نداشت.و فقط به محبوبیت قبلا کسب شده لیان بسنده کرد و در نتیجه نسخه ۶ نتونست محبوبیتی داشته باشه.این قضیه البته در مورد کریس هم تا حدودی صدق میکرد.
 
آره درسته ولی اینکه این پیشنهاد به یک پلیس تازه کار دادن عجیبه مخصوصا اینکه توی نابودی آمبرلا نقش آنچنانی نداشته ضمن اینکه نجات شری هم به خاطر زحمات کلر بوده نه لیان. اون عملیات دارکساید هم بیشتر روی گذشته لیان و کروازر قبل از اتفاقات re4 بودش و کلا کریس یا جیل بیشتر لایق این کار بودن تا لیان.

دولت امریکا خودش دستش با امبرلا تو‌ یه کاسه بود و راکون رو برای این نابود کردند که روی کارهای خودشون سرپوش بزارند. پس ملاک انتخابشون تجربه و نابودی امبرلا نبود. همونطور که خودم و بقیه هم اشاره کردند با اون پیشنهاد یجورایی لیون رو بلک میل و‌ چون یکی از بازمانده های راکون بود مجبور به قبول پیشنهاد کردند. ضمن اینکه لیون حتی بعد از اون ماجرا هم دست از مبارزه با بایوتروریسم و امبرلا برنداشت، هر چند اشاره زیادی توی بازی ها بهش نمیشه و بیشتر توی‌ منابع و کتاب های رسمی از طرف کپکام هست که فقط توی ژاپن منتشر میشه.

نشون به اون نشون که تو همه انیمیشن‌های RE این Leon بود که حضور داشت. به نظرم خیلی حیف شد... درسته که هیچ وقت ارتباط مستقیمی با main stream بازی و داستان و umbrella نداشت اما میتونست دستِ‌کم داستان خودش رو داشته باشه نه اینکه به شکل زور چِپون توی بازی‌ها باشه.

دلیل حضور لیون توی همه انیمیشن ها بیشتر بخاطر شخصی به اسم هیرویوکی کوبایاشی بود، که تهیه کننده و تصمیم‌گیرنده اصلی این فیلم ها بود و توی یکی از مصاحبه هاش صراحتا گفته بود لیون کرکتر مورد علاقه اش هست و دوست داره توی همه فیلم ها و انیمیشن ها حضور داشته باشه. متاسفانه با خوشبختانه در این مورد خاص، کوبایاشی اخیرا اعلام کرد که از کپکام جدا شده. اگر انیمیشن ها ادامه داشته باشند احتمالا توی نسخه های بعدی کرکترهای دیگه ای جای لیون رو بگیرند.
 
دولت امریکا خودش دستش با امبرلا تو‌ یه کاسه بود و راکون رو برای این نابود کردند که روی کارهای خودشون سرپوش بزارند. پس ملاک انتخابشون تجربه و نابودی امبرلا نبود. همونطور که خودم و بقیه هم اشاره کردند با اون پیشنهاد یجورایی لیون رو بلک میل و‌ چون یکی از بازمانده های راکون بود مجبور به قبول پیشنهاد کردند. ضمن اینکه لیون حتی بعد از اون ماجرا هم دست از مبارزه با بایوتروریسم و امبرلا برنداشت، هر چند اشاره زیادی توی بازی ها بهش نمیشه و بیشتر توی‌ منابع و کتاب های رسمی از طرف کپکام هست که فقط توی ژاپن منتشر میشه.



دلیل حضور لیون توی همه انیمیشن ها بیشتر بخاطر شخصی به اسم هیرویوکی کوبایاشی بود، که تهیه کننده و تصمیم‌گیرنده اصلی این فیلم ها بود و توی یکی از مصاحبه هاش صراحتا گفته بود لیون کرکتر مورد علاقه اش هست و دوست داره توی همه فیلم ها و انیمیشن ها حضور داشته باشه. متاسفانه با خوشبختانه در این مورد خاص، کوبایاشی اخیرا اعلام کرد که از کپکام جدا شده. اگر انیمیشن ها ادامه داشته باشند احتمالا توی نسخه های بعدی کرکترهای دیگه ای جای لیون رو بگیرند.
حرفتون قبول دارم ولی کلا چون از لیون از همون اول بدم می آمد کلا برای من شخصیت منفی داره.مثلا طبق گفته خودتون مجبور شد با دولت همکاری کنه ولی مگه کریس و جیل یا حتی بری تهدید و منزوی نشدن ولی باز به مبارزشون بصورت آشکار ادامه دادن. البته در مورد لیون تا جایی یادمه در مبارزه بر علیه بایوتروریسم همیشه بوده ولی در نابودی آمبرلا قدمهای اصلی رو کریس و جیل برداشتن(بی خیال کلا من با لیون مشکل دارم 😁 )
 
آخرین ویرایش:
  • Like
Reactions: ChampionOfLight
دوستان بازی تغییرات زیادی داده به چشم دیده؛ یه سری چیزها رو حذف کردند، یه سری چیزها رو اضافه کردند.

ساعاتی پیش یه شایعه ازش منتشر شد که میزارمش تو اسپویلر

فایلی وجود خواهد داشت که بعد از فاجعه راکون سیتی که آنها پس از جزیره راکفورت در تماس بودند.

لباس های جایگزین برمی گردند؛ لئون لباس RPD و مافیا خود را خواهد داشت، اما همچنین با لباس سوم با پیراهن خاکستری و شلوار جین (لباس غیرنظامی) اشلی دیگر زره ندارد و لباس ستاره پاپ او دوباره ساخته شده است.

وسکر در پایان ظاهر خواهد شد، اما بسیار کوتاه

موسیقی متن دهکده بسیار ترسناک تر از نسخه اصلی است، اگرچه تا حدودی شبیه است.

بازی کمی طولانی تر از Village است، اما انتظار نداشته باشید که مدت زمان ریمیک با نسخه اصلی یکی باشد!

صورت و قیافه لئون طوری طراحی شده است به شدت توسط فاجعه شهر راکون شوکه شده است، و او نمی داند که ایدا زنده مانده است، بنابراین اولین برخورد آنها شوکه کننده است!
 
تنها چیزی که برام واقعا جالبه موتور بازیسازی کپکام هست
دیشب داشتم dmc5 پلی میدادم روی پلی استیشن پرو و تلویزیون ۴کی واقعا دهنم باز موند عجب گرافیکی داشت حتی دیدم اویل ۲ و ۳ هم با همون موتور ساخته شدن و بازی ها با حجم نرمال نهایت۲۵گیگ چقدر خوب پردازش شدن
این ریمیک هم قطعا میترکونه
 
دوستان بازی تغییرات زیادی داده به چشم دیده؛ یه سری چیزها رو حذف کردند، یه سری چیزها رو اضافه کردند.

ساعاتی پیش یه شایعه ازش منتشر شد که میزارمش تو اسپویلر

فایلی وجود خواهد داشت که بعد از فاجعه راکون سیتی که آنها پس از جزیره راکفورت در تماس بودند.

لباس های جایگزین برمی گردند؛ لئون لباس RPD و مافیا خود را خواهد داشت، اما همچنین با لباس سوم با پیراهن خاکستری و شلوار جین (لباس غیرنظامی) اشلی دیگر زره ندارد و لباس ستاره پاپ او دوباره ساخته شده است.

وسکر در پایان ظاهر خواهد شد، اما بسیار کوتاه

موسیقی متن دهکده بسیار ترسناک تر از نسخه اصلی است، اگرچه تا حدودی شبیه است.

بازی کمی طولانی تر از Village است، اما انتظار نداشته باشید که مدت زمان ریمیک با نسخه اصلی یکی باشد!

صورت و قیافه لئون طوری طراحی شده است به شدت توسط فاجعه شهر راکون شوکه شده است، و او نمی داند که ایدا زنده مانده است، بنابراین اولین برخورد آنها شوکه کننده است!
نصف لذت بازی اون زره اشلی بود تلاش افراد سدلر و سالاز برای بلند کردنش آخر خنده بود تازه میشد اون لیون گفتن رو مخش با تیر خالی کردن روش تلافی کرد
 
View attachment 272656

بازی برا نسل هشتم نیز منتشر میشه!

View attachment 272657

البته مثل SF6 فقط برای PS4 منتشر میشه :دی

لعنت به کپکام. همین کار رو برای ویلیج هم انجام دادند. البته یجورایی حدس میزدم این اتفاق بیافته چون واقعا هنوز یوزر بیس کنسول های نسل نه در حدی نیست که اون فروش مورد انتظار کپکام رو تضمین کنه.

امیدوارم توی شوکیس ماه اینده بالاخره گیم پلی نشون بدن. احتمالا یه دمو هم برای بازی معرفی بشه.

IMG_۲۰۲۲۰۹۱۵_۱۹۳۵۰۱.jpg
 
البته مثل SF6 فقط برای PS4 منتشر میشه :D

لعنت به کپکام. همین کار رو برای ویلیج هم انجام دادند. البته یجورایی حدس میزدم این اتفاق بیافته چون واقعا هنوز یوزر بیس کنسول های نسل نه در حدی نیست که اون فروش مورد انتظار کپکام رو تضمین کنه.

امیدوارم توی شوکیس ماه اینده بالاخره گیم پلی نشون بدن. احتمالا یه دمو هم برای بازی معرفی بشه.

View attachment 272660
تاریخ شوکیس کی هست ؟
 

کاربرانی که این گفتگو را مشاهده می‌کنند

Top
رمز عبور خود را فراموش کرده اید؟
اگر میخواهی عضوی از بازی سنتر باشی همین حالا ثبت نام کن
or