Movie Center

SiminSecret

کاربر سایت
pulp-fiction-h_upscayl_2x_high-fidelity-4x.png
And I will strike down upon thee with great vengeance and furious anger those who attempt to poison and destroy My brothers. And you will know I am the Lord when I lay My vengeance upon you​

فهرست سایت ها و ربات های دانلود فیلم و سریال که بدون سانسور هستن (آپدیت شده در تاریخ 9 آذر 1404):

رایگان:
farsiland.com = دانلود فیلم های سینمای ایران به محض پخش شدن + سریال های پخش شده از سرویس های استریم ایرانی
سیلیکس | دانلود فیلم , دانلود سریال
خانه | شوفیلیکس
دانلود رایگان فیلم و سریال | موبو مووی
www.kargadanmovie.com
آن کات مووی - مرجع بروز فیلم و سریال
دارک نما | DARKNAMA
دنیای سریال
https://almasmovie.website/
cinema-tika.com
hashtagfilm.site
کیمولند | دانلود رایگان فیلم و سریال بدون سانسور
فیلمیاتو
http://movie-zone.co/
https://bcmoviez.com/
https://www.f2medi.ir/ نیمه اشتراکی
kiamovie.ir نیمه اشتراکی
انیمه http://animebin.arshiaplus.com
https://mercimovie.info/ انیمه
boxmovie.github.io‎
https://b2n.ir/FreeMovie
https://cinemaplus-app.vercel.app

اشتراکی (پولی):

https://digimoviez.com
https://avamovie.shop/
https://30nama.com/
https://nightmovie.org
https://www.f2medi.ir/
https://9movie.tv/
https://imovies-dl.com/
https://empirebesttv.com
https://mywir57.sbs‎
https://mymoviz.co/
https://zarfilm.com
https://bamabin.com
https://bluemoviee.com
https://www.cineby.app/
https://rahamovie.top/
https://filmyar.net/
https://www.niik.fun/
https://cinemafreak.net/
https://grandcinema.tv
https://ymoviz.com/
https://serfil.cc/
http://mavimovie.com
https://www.ariomovie.site/landing
https://neterplay.com/
https://playrooz.com/
https://lucimovie.com/
https://www.lookapo.fun
https://www.nitrugen.com/
http://tiny-movie.com
https://tvpedia.tv/

ربات های رایگان تلگرامی:

@OmegaDlBot
@NT_Movie_bot
@dooqbot
@donyayeserialbot
@MegamoviBot
@TenFlixBot
@FileMovieBot
@filmgirbot
@streamwidebot
@redmoviesdl_bot
@diakomoviebot
@filmyarrbot
@viewfliexbot
@HashtagFilm2Bot
@frameamirbot
@BoxOffice_VipBot
@chibebinm1_bot
@alphadlbot نیمه اشتراکی

اپلیکیشن های تماشای آنلاین و دانلود فیلم و سریال

اپلیکیشن فیلم جذاب ببین رایگان
https://filmjazabapp.info/

اپلیکیشن فیلم و سریال خارجی رایگان بدون سانسور زد مووی
https://github.com/CluvexStudio/ZedMovie/releases

دیجی موویز:
https://digimoviez.com/app-landing/

بلبل جان
https://bolboljan.net/

مووی باز:
https://play.google.com/store/apps/details?id=com.idea.moviebaz24

جم مووی:
https://yek.link/gemovies.net

فیلمکیو
https://filmkio.run/wp-content/uploads/2024/02/FilmKio1.5.apk

تی وی:
https://filmkio.run/wp-content/uploads/2024/02/FilmKioTv1.1.apk

فلامینگو:
https://play.google.com/store/apps/details?id=com.filamingo.app
....
مووی باکس (ایرانفلیکس):
https://zil.ink/movieboxapp

لیموفیلم «نارنج»
https://play.google.com/store/apps/details?id=com.narenji.org&hl=en_GB

مووی جوان
moviejavan.website

الماس مووی
https://zil.ink/almasmovieapp

فیلمجو
نسخه آیفون
https://tdmmo.xyz/login

نسخه اندروید
http://dlas3.tdmmov.xyz/f3.apk

اپلیکیشن اسکل خان
https://oskolkhan.site/OskolKhan-1.9.1.apk

ویدیو کلوب
https://go.vidiocloob.com/

کینگ مووی
https://king-movie.net/app.apk

نکست مووی
https://nextmovieapp.xyz/nextmovie.apk

اپلیکیشن دلفان

https://delfanapp.ir/

اپلیکیشن سیمبا پلاس

https://dornaplus.github.io/dorna/sigma.html

اپلیکیشن CCloud
https://github.com/code3-dev/CCloud/releases/latest

اپلیکیشن سینما پلاس
https://cinemaplus-app.vercel.app/s...hbmQgU2VyaWFsIEtpbGxlcg==&type=serie&id=29461

اپلیکیشن highfilm
https://highfilm.github.io/download/

نماشا
https://namashoapp.ir/

موویلیکس
https://play.google.com/store/apps/details?id=com.expertapp.movielix

"فیلم ناز Filmnaz"
https://play.google.com/store/apps/details?id=com.filmnaz.app

تیک توک
https://play.google.com/store/apps/details?id=com.developerkashef.tiktokfilm

مووی چی!؟
https://play.google.com/store/apps/details?id=com.arianadeveloper.movie.chi

ویدیوکلوب
https://play.google.com/store/apps/details?id=net.moboplus.pro

پارادوکس مووی
https://paradoxmovie.ir/

نیک مووی
https://www.niik.fun/apps/nikmoviez.apk
.
.
.
Stremio
(از تورنت استریم میکنه)
stremio.com

تماشای آنلاین فیلم و سریال خارجی:
fmovies.co
movies2watch.tv

 
آخرین ویرایش:
فکر کنم اگه اول قرار نبود سریال بشه خیلی راحت فهمتر بود
فکر نکنم این سریال بود.Twin Peaks اول سریال بوده.که البته خود فیلم سینماییش که اینه:sick:.می گن اول باید حتما سریالشو دید.
کلا فکر می کنم کسی با نوع روایت سورئالی حال کنه یعنی با کارای بونوئل و دالی و اینا بتونه ارتباط برقرار کنه از سینمای لینچ هم می تونه خیلی لذت ببره.بنظرم از اون کارگرداناییه که یا آدم فقط از محتوای فیلماش خوشش میاد یا مثه من فرم سینماییش رو به محتواش ترجیح می ده.(منظورم بیشتر همون مالهلنده.)بعضی از فیلماش هم از جمله مالهلند قبل از دیدن نیاز به یه پیش زمینه دارن و گرنه تا آدم یه نقد حرفه ای از فیلمش نخونه نمی تونه به طور کامل متوجه بشه.ولی من احساس می کنم لینچ دیگه زیادی داره جاه طلبی می کنه مخصوصا با اینلند امپایر.یعنی شاخصه اصلی ساخت فیلماش رو حفظ کنه ولی دیگه نه در این حد(حالا این نظر منه بعضیام با اینلند خیلی حال کردن.)
البته میدونم قسمت سومش تو اسکار تو همه رشته هایی که نامزد شده بود جایزه ها رو برد ولی به نظر خودم یه جورایی اکادمی خواسته بود جبران مافات کنه وگرنه به نظرم FELLOWSHIP از همه بهتر بود
جکسون کتابی رو که تقریبا اکثرا معتقد بودن غیر قابل اقتباسه رو به بهترین نحو اقتباس کرد که به نظر من کلیدی ترین عامل در عالی شدن کیفیت فیلم در کنار طراحی صحنه, موسیقی و جلوه های ویژشه.
به نظر من Fellowship نسبت به دوتای دیگه فیلم محکمتری بود.The Two Towersوفادارانه ترین بود به کتاب و Return of The King هم پایان عالی بود برای تریلوژی ولی بهترین نبود.گرچه من همیشه از اینکه هابیتو اول نساختن ناراحت بودم و حالام که تازه می خوان بسازن احساس خیلی خوبی ندارم.
 
آخرین ویرایش:
آقا از چهارشنبه ی هفته ی پیش تا امروز کلا چخبر بوده در عالم سینما؟:دی کدوم فیلما دیده شدن؟buzz ها؟cast های جدید؟:دی یکی یه خلاصه بگه ممنون میشم:دی این سه چار تا فیلم اسمی که اکران شدن(ایستوود،کافمن و اینا)چطور بودن؟
اون قضیه ی گلشیفته هم خیلی ساده س، هشتاد درصد ملتی که تو ایران اینترنت استفاده میکنن هنوز وقتی دنبال چیزی میگردن یه .com میذارن آخرش، اینجا هم ملت شنیدن که فراهانی رفته هالیوود، یارو اومده رفته زده هالیوود دات کام و به همین ترتیب فراهانی اسمش رفته اون بالا و جالب اینکه تو وبلاگهایی از فراهانی به عنوان بهترین بازیگر حال حاضر هالیوود اسم برده بودن گویا:دی
 
فکر نکنم این سریال بود.Twin Peaks اول سریال بوده.که البته خود فیلم سینماییش که اینه.می گن اول باید حتما سریالشو دید.
Mulholland Drive اول به عنوان یه پایلوت ساخته شده (برا همین که سه ربع اول فیلم از همه طرف بازه ) ولی ABC گفته که این خیلی Dark در اومده بعد لینچ ورداشته کردش یه فیلم سینمایی
این Twin Peaks رو منم ندیدم (در کنار Dune تنها کارای لینچه که ندیدم) چون دسترسی به سریالش نداشتم البته عجله ای هم نیست ولی کلا می گن اگه فیلم رو بدون سریال دیدی ممکن کار آدم به تیمارستانی چیزی بکشه
==
آقا از چهارشنبه ی هفته ی پیش تا امروز کلا چخبر بوده در عالم سینما؟ کدوم فیلما دیده شدن؟buzz ها؟cast های جدید؟ یکی یه خلاصه بگه ممنون میشم این سه چار تا فیلم اسمی که اکران شدن(ایستوود،کافمن و اینا)چطور بودن؟
همه چی امن و امان تقریبا اتفاق خاصی نیفتاده فقط سودربرگ می خواد یه موزیکال کلئوپاترا با زتاجونز و هیو جکمن بسازه (خدایی Purefoy برای نقش مارک آنتونی از هر بسری مناسبتره و خو احتمالا خشونتش به کار موزیکال نمیاد )
استیو مارتین هم به فیلم جدید نانسی مایرز اضافه شد
فیلم A-team هم فعلا ول شد
کریسپین گلاور هم به آلیس برتون اضافه شد در نقش همون دزده
نولان هم گفته اگه یه داستان درست و حسابی داشته باشیم برای سومین بتمن بر می گردم (از اون حرفا )
چنجلینگ و سینکداک نیویورک به ترتیب 65 و 66 زدن تو MC در کل پایین تر از انتظارا بوده ولی از بازیا (خصوصا هافمن) خیلی تعریف شده
نیویورک از اکثر کله گنده ها نمره خوب و عالی گرفته البته غیر از EW و USA T و نیویورکی که اصولا بالای 60 نمی دن ولی دو تاشون به این بالا دادن که احتمالا به خاطر اسمشه تو RT هم 64 شده
چنجلینگ هم مثبت کم نداره اما در مقابل یه نقدای خیلی منفی هم داره اصولا دو دستگی در موردش زیاده ولی اگه بخوایم RT رو معیار بگیریم متوسطه
پوستر Gran Torino هم اومد بعضی به دلیلی که من نفهمیدم خوششون اومد اما خودم به خاطر فاز نژاد پرستی و استیل ایستوود اصلا خوشم نیومد (کلا ایتسوود به نظرم هر چقدر تو وسترن خوش استیل می زنه تو مدرن عمرا )
یه تریلر باحال از پانیشر رو سایتش گذاشتن به نظر میاد این زنه پوز هر چی مرده زده تو خشونت
اره هم مطابق معمول آباد کرد ریتینگش 19 (خاک تو سر نمی تونست یه نمره رو تقلب کنه) تو هفته اولم 30 تا در آورد
HSM3 هم طبق پیش بینی ها ترکوند (40 و خورده ای) Max Payne هم به 32 تای من نرسید
اسکار Buzz امسال هم تقریبا پوکیده با اینکه کم فیلم خوب نمونده اما به خاطر عقب افتادن همون 3-4 تا تقریبا حال ملت گرفته شده
بهترین ها فعلا همین بنجامین دکمه :دی و رولوشنری :دی هستن ولی خیلی باحال می شه اگه The day the Earth stood still بیاد پوز همه رو بزنه
راستی این بنجامین دکمه :دی پیریاش motion capture یه ؟ کلا تیریپش بیشتر به اسپایک جونز می زنه (این مدیون همکاریشون سر The fall ه)
در کل به نظر میاد بهترین فیلم سال هنوز همون Righteous Kill هست :دی
ولی این هفته ZaMmap میاد یعنی اگه این یکی ناامید کننده در اومد یه فحشی ، چیزی بار یکی می کنم
==
حالا که بحث به اینجا رسید دوستان نظرشونو درباره ارباب حلقه ها بدن ممنون میشم تا ببینم چند نفر مثل من از فیلم خوششون اومده
کمتر کسیه که از LotR ها خوشش نیومده باشه جز کاراییه که به مدد سینمای مدرن و از اون مهمتر شجاعت تهیه کننده به جایی رسید که هیچ کس حتی فکرش رو نمی کرد
کلا من وقتی به این فکر می کنم هر قسمت رو با 90 میلیون ساختن عملا هنگ می کنم وقتی می بینم از اونور جورج لوکاس با بودجه های بالای 100 میلیون گند زد به هیکل SW
من و عماد جز معدود آدمایی هستیم که قسمت دوم رو بهترین می دونیم (خدایی Epic تر از دو تای دیگه بود ولی یه جورایی چون نه اولش مال خودشه نه آخرش یه جورایی تو سری خور شده ) قسمت اول هم بر عکس دو تای دیگه تاکیدش روی فانتزی بود در کل خیلی بیسیمش جدا خط می ده
قسمت سوم هم به نظر خود من اگه اشکالی داره مال Happy Ending بودنشه یا بهتر بگم مال اینه که تموم می شه و Ending داره
 
آخرین ویرایش:
Mulholland Drive اول به عنوان یه پایلوت ساخته شده (برا همین که سه ربع اول فیلم از همه طرف بازه ) ولی ABC گفته
آها منظورتو بد فهمیدم.فکر کردم گفتی ازش سریالو ساختن:biggrin1:
این Twin Peaks رو منم ندیدم (در کنار Dune تنها کارای لینچه که ندیدم
چیزی از دست ندادی.Twin رو که اصلا و ابدا نبین چون حالت بهم می خوره.من اگه بدم نمی اومد زودتر از اینا سریالشو می گرفتم.Dune هم جالب نیست به نظر من. Wild At heart رو دیدی؟
(انقدر لینچ لینچ کردیم الان مستند مالهلند on the way to mulholland drive دستم رسید:eek:)
کمتر کسیه که از LotR ها خوشش نیومده باشه
خیلی برام جالبن اونایی که جزو اشتباهات اسکار می دوننش.
من و عماد جز معدود آدمایی هستیم که قسمت دوم رو بهترین می دونیم
نمی دونم چرا کمتر به دلم نشست قسمت دوم.در مورد کتابش هم همینطور بود.گرچه در مجموع با هر سه تاش حال کردم.
قسمت اول هم بر عکس دو تای دیگه تاکیدش روی فانتزی بود
اونا تاکیدشون رو چی بود؟
Ending
دقیقا بزرگترین ضعف این سه تا فیلم همین Ending آخری بود بنظرم گرچه که در مجموع خود فیلم پایان عالی بود برای تریلوژی.به غیر از Ending بعضیا هم با اون قضیه روح ها خیلی حال نکردن که البته من اصلا باهاش مشکلی نداشتم.
 
Wild At heart رو دیدی؟
آره
در کل بد نبود ولی خو یه جوریش می شد یعنی ظاهرا فیلم داستان ساده ای داشته اما به یه دلایلی پیچونده شده بود در کل سر کاری بود اساسی ولی همه چیش نسبتا دم دست بود
==
اونا تاکیدشون رو چی بود؟
منظورم رو بد رسوندم در کل
قسمت اول اون حالت Epic دو قسمت بعد رو نداره یعنی نه از جنگ های بزرگ خبریه (تا آخرش) به اون صورت نه اینکه سکانس هایی داره که تعداد آدم و جک و جونور توش زیاد باشه یه سفر ادیسه وار رو نشون می ده
اما قسمت های بعدی در کنار اینکه فانتزی بودن (و بعد فانتزیشون هم کم نبود) اما به سمت حماسی بیشتر میل می کردن
 
بعضیا هم با اون قضیه روح ها خیلی حال نکردن که البته من اصلا باهاش مشکلی نداشتم.
اتفاقا منم حال نکردم:دی البته من کتابشو نخوندم ولی به نظرم خیلی سبک کرد اون جنگو:دی
خیلی برام جالبن اونایی که جزو اشتباهات اسکار می دوننش.
امروز داشتم کاغذای قدیمیمو مینداختم دور، رسیدم به یه نشریه ای که سال سوم راهنمایی فک کنم با یکی از بچه ها منتشر کرده بودیم، توش نوشته بودم lotr یک یه فیلم بی سر و تهه:دی بالاخره جوان بودیم و خام و بسان بعضی از دوستان همین اطراف ژست روشنفکری مارا خفه کرده بود:دی ولی خوشم میاد همون زمانم کلی با اون شعور خیلی ناقصم که از الانم وضعش خراب تر بود کلی از perdition تعریف کرده بودم:دی
پوستر Gran Torino هم اومد بعضی به دلیلی که من نفهمیدم خوششون اومد اما خودم به خاطر فاز نژاد پرستی و استیل ایستوود اصلا خوشم نیومد (کلا ایتسوود به نظرم هر چقدر تو وسترن خوش استیل می زنه تو مدرن عمرا )
این گرن تورینو رو از اول گذاشتنش کنار Dirty harry یکم ذهنیت منو نسبت بهش انحراف داد، ولی از اون موقع یکم بیشتر خوشم میاد ازش البته هنوز در اون حد بالا خوشم نمیاد یکی از دلایلشم اسمشه، اینکه اسم یه ماشینو بذاری روی فیلمی که در مورد یه پیرمرد خیلی سگ اخلاق ولی آدم حسابیه یه حس عجیبی میده به آدم!

اسکار Buzz امسال هم تقریبا پوکیده با اینکه کم فیلم خوب نمونده اما به خاطر عقب افتادن همون 3-4 تا تقریبا حال ملت گرفته شده
اره گویا Road هم قطعا دیگه رفته سال دیگه، soloist هم که رفت، ولی گویا رفتن soloist رفتنش یه خوبی داشته اونم این بوده که Doubt زودتر اکران میشه، البته خیلی محدود.جز road و soloist و reader که فیلم دیگه ای بحث رفتنش نیست؟
راستی hurt's locker قراره یه فستیوالی رو فیلم افتتاحیش باشه واسه همین احتمال اینکه امسال واسه اسکار اکران شه هست.
Defiance هم که قطعا موندنی شده ولی 31 دسامبر اکران میشه:دی یعنی اگه یه هایپ خوبی واسه فیلم درست شه خیلیا ندیده بهش رای میدن.
ولی خیلی باحال می شه اگه The day the Earth stood still بیاد پوز همه رو بزنه
و سینا گیر میدهد به فیلمی:دی
چرا the wrestler درن رو نمیگی که جایزه فستیوال لندن رو هم برده؟:دی
راستی این بنجامین دکمه :biggrin1: پیریاش motion capture یه ؟
شاید از CG هم کمک گرفته باشن.
راستی let the right one in و I've loved you so long هم بعد از اینکه تو بلاگ ها خیلی تحویل گرفته شدن از نظر منتقدا هم خیلی تحویل گرفته شدن و جفتشون تو MC شدن 78، دومی که احتمالا کریستین تامس یکی از کاندیدای اسکار نقش اول زنه، اولی هم احتمالا تبدیل خواهد شد به یکی از cult movie های خفن:دی
قسمت اول اون حالت Epic دو قسمت بعد رو نداره یعنی نه از جنگ های بزرگ خبریه (تا آخرش) به اون صورت نه اینکه سکانس هایی داره که تعداد آدم و جک و جونور توش زیاد باشه یه سفر ادیسه وار رو نشون می ده
اما قسمت های بعدی در کنار اینکه فانتزی بودن (و بعد فانتزیشون هم کم نبود) اما به سمت حماسی بیشتر میل می کردن
دلیل اینکه من two towers رو خیلی دوست دارم اینه که یه بالانس خوبی بین فیلم اول(که یه ادونچر فوق العاده بود) و فیلم سوم(که یه اپیک فوق العاده بود)برقرار کرده بود.
 
آخرین ویرایش:
سلام

با تشکر از دوستان که نظراتشونو دادن در مورد lotr به نظر من با اینکه از هر سه تا شون خوشم میاد ولی از قسمت اولش به خاطر همون حالت سفر اودیسه وار بودنش خیلی خوشم میاد و کلا" به نظرم از لحاظ روایت داستان بهتر عمل کرده حداقل نسبت به قسمت سوم که به نظرم یه جور شتاب زدگی تو روایت داستانش دیده میشه .

کلا" یه چیزی برام عجیب بود که چرا بعضی از قسمتهایی که به نظرم مهم هم بودند از داستان حذف شدن مثل اینکه سرانجام سارومان (جادوگر سفید) چی میشه ،چون سارومان یکی از شخصیتهای اصلی داستان بود ولی بدون هیچ توضیحی رها میشه یا اینکه چرا اون پادشاه اونقدر از پسرش متنفره که به مسلخ میفرستدش و ... ولی وقتی نسخهء extendedش رو دیدم تقریبا" همه این سوالات رو جواب میداد و به نظرم عجیب بود اینطور حذف کردن بعضی قسمتها چون برای بعضیا که مثل من کتابو نخونده بودن بعضی سوالا رو بی جواب میگذاشت
 
به نظرم خیلی سبک کرد اون جنگو
من که تا اومدن ذوق زده شدم:biggrin1:
امروز داشتم کاغذای قدیمیمو مینداختم دور، رسیدم به یه نشریه ای که سال سوم راهنمایی فک کنم با یکی از بچه ها منتشر کرده بودیم، توش نوشته بودم lotr یک یه فیلم بی سر و تهه:biggrin1: بالاخره جوان بودیم و خام و بسان بعضی از دوستان همین اطراف ژست روشنفکری مارا خفه کرده بود
یعنی ادا میومدی یا واقعا خوشت نیومد؟ چون من قبل از اینکه کتابشو بخونم خوشم نمیومد و همونطور هم که گفتی یه جورایی برام بی سر و ته بود ولی بعد این که خوندم که پدرمم در اومد تازه فهمیدم چه کار عظیمی ساخته.
برای بعضیا که مثل من کتابو نخونده بودن بعضی سوالا رو بی جواب میگذاشت
قبلا هم گفتم یه جورایی کتاب و فیلمش مکمل همن.
 
آخرین ویرایش:
یعنی ادا میومدی یا واقعا خوشت نیومد؟
بابا من دوران راهنمایی یک انتل نمایی شده بودم تحت تاثیر چندنفر بیا و ببین:دی بدون اینکه لذت خاصی ببرم تو اون سن مثل احمقا امبرتو اکو میخوندم، عشق سینمای هنری ایران، طعم گیلاس و اینا، ابولفضل جلیلی میدیدم:laughing: اسکار رو آلت دست امپریالیسم میدونستم، فیلمای داگما رو در حالی که یکی دو تا بیشتر ندیده بودم الکی حلوا حلوا میکردم:دی جوان بودیم و خام:دی فیلمای فانتزی رو سخیف میدونستم(اونم منی که الان عشقم فانتزیه درست درمونه:دی)و کلا دوران سختی رو پشت سر گذاشتم:دی
 
قبلا هم گفتم یه جورایی کتاب و فیلمش مکمل همن.
اینو بد جوری درست می گی همون Shire Scourge (که به نظرم کار درستی کردن تو فیلم نذاشتنش) کلا داره تغییر چهار هابیت رو نسبت به اول داستان نشون یعنی مری و پیپین بازیگوش تبدیل به یه همچین جنگجوهایی شدن و از اون طرف خل وضعی عجیب هابیت که اهمیت کار فرودو رو اصلا نبینن کلا تو کتاب خیلی خیلی لازم بود اما تو فیلم سوم نبودش مشکلی نداشت (شایدم اگه بود بهتر می شد خدا می دونه اما دیگه بی خودی طولانی می شد)
==
من قبل از اینکه کتابشو بخونم خوشم نمیومد و همونطور هم که گفتی یه جورایی برام بی سر و ته بود ولی بعد این که خوندم که پدرمم در اومد تازه فهمیدم چه کار عظیمی ساخته.
من کتابا رو دوم دبیرستان خوندم کلا موقعی که تو کتابخونه دیدمشون گفتم خو اینا از هری پاتر ها کلفت تره چه جوری اینقدر خوب در اومدن ؟ کلا هنگ کرده بود
کتابا رو خوندیم گفتیم بابا ایول اگه تغییر داده تو کتابا واقعا اسمش تغییره نه تخریب (مثلا تو کتاب درختا قبول می کنن که برن به جنگ آیزنگارد :love:(با این اسم خیلی حال می کنم) ولی تو فیلم مری و پیپین باعث می شن که قبول کنن)
==
اتفاقا منم حال نکردم البته من کتابشو نخوندم ولی به نظرم خیلی سبک کرد اون جنگو
دلت میاد اگه نبودن نصف جذابیت Battle for middle eath 1 برای من از بین می رفت خدایی تو BFME مثل اسید دشمنا رو حل می کردن
البته تو کتاب یه حالت دیگه داشتن اما تو فیلم به نظرم جالبتر در اومده بودن کلا Creepy تر بودن (کلا آدم یاد می گیره دفعه بعد سر قولش وایسه وگرنه این ریختی می شه :دی)
==
راستی let the right one in و I've loved you so long هم بعد از اینکه تو بلاگ ها خیلی تحویل گرفته شدن از نظر منتقدا هم خیلی تحویل گرفته شدن و جفتشون تو MC شدن 78، دومی که احتمالا کریستین تامس یکی از کاندیدای اسکار نقش اول زنه، اولی هم احتمالا تبدیل خواهد شد به یکی از cult movie های خفن
منتقدا هر چی می خوان در مورد Let the right one in بگن به نظر من خون آشامی فقط Buffyverse چشم بستن رو هر دو تا سریال ها از بزرگترین اشکالات تاریخ امی هست خدایی اون قسمت Hush به معنی واقعی شاهکار نویسندگی بود
==
و سینا گیر میدهد به فیلمی :دی
چرا the wrestler درن رو نمیگی که جایزه فستیوال لندن رو هم برده؟
TDTESS اتفاقا برای من پشت Revolutionary Road و Valkyrie و The Curious Case of Benjamin Button و Coraline و Defiance وامیسته ولی از جلوی Crossing Over و Milk و Frost/Nixon قرار می گیره
البته هنوز فیلم امیددار زیاده مثل اون هندی میلیونر :دی یا استرالیا (حسم زیاد نسبت بش خوب نیست یعنی اولا بهتر بود ولی با این پوستر ها دیگه داره مسخره می شه )
بین کارای غیر اسکاری تا آخر سال خوباش Yes Man (خدایی تریلرش باحال می زد چنتا ردبول زده بود؟ :دی) و پانیشرن (درسته که فیلم درجه 2یه و خشونت نسبتا توجیه ناپذیری داره ولی پانیشره دیگه یادمه یه زمانی ممد (متال گیر) عکسای بازیش رو گذاشت سامان گفت این برای ساد و مازوخیسمیاس :-" )
در کل بین تمام فیلمایی که تا مدت ها تو راهن فعلا منتظر 9 هستم (حیف که موزیکاله ولی فیلمی که دی لوئیس توشه من براش لحظه شماری می کنم خدایی اگه باردم بازی می کرد صدسال اینجوری منتظرش نمی بودم) و Where the Wild Things Are (این احتمالا بچه هامون می بیننش) یه فیلم دیگه هم هست فعلا می خوام اطلاعات بیشتری ازش بیاد بیرون بعد اعلام طرفدارای کنم ولی تریلرش جالب و بازیگرش هم با اینکه اصولا بازیگر بزرگی نمی بینم ولی خوشم میاد ازش و یه جورایی اول ترجیح می دادم یکی دیگه نقش اول فیلم باشه ولی الان به نظرم زیادی انتخاب خوبی بود
==
فیلم دیگه ای بحث رفتنش نیست؟
Defiance بود که نجات پیدا کرد ولی Avatar یه 5-6 سالی رفت عقب :دی
==
پ.ن: یه چیزیم تو پست قبلی یادم رفت بنویسم بن استیلر داره برای کارگردانی Chicago 7 مذاکره می کنه تا کفت ببره :دی
 
شیکاگو 7 همونی که قرار بود اسپیلبرگ بسازه؟:دی!
TDTESS اتفاقا برای من پشت Revolutionary Road و Valkyrie و The Curious Case of Benjamin Button و Coraline و Defiance وامیسته ولی از جلوی Crossing Over و Milk و Frost/Nixon قرار می گیره
از یه عشق مریل استریپ بعیده اینقدر راحت Doubt رو نادیده بگیره:دی
در کل بین تمام فیلمایی که تا مدت ها تو راهن فعلا منتظر 9 هستم
فقط UP:دی
 
آقا من یه مدت فقط میخوندم پستارو ولی قوتی سینا از yes man و 9 اسم برد خیلی حال کردم. هر دو بنظر خیلی جالب میرسن. البته منم با موزیکال مشکل دارم ولی بازم یه تفاهم دیگه با سینا پیدا کردم و اون دی لوییسه!
سینا از آواتار اطلاعاتی داری؟
 
بهزاد اون متن فارسی رو بده یه مطالعه ای بکنم:biggrin1:برم دوباره ببینم:cheesygri
در آفریقا و نواحی به دنبالت می گشتم آخر سر از اینجا در آوردم(بعله)
آقا دمت قیژ.از این لینک مینکا داری بده،آخه نیکیو پرسش؟:-d
اين آفريقا ديگه چي بود؟! :biggrin1: مثل همون قضيه جانوران كم ياب كه توو جنگل هاي آفريقا دنبالشون ميگردن؟! :biggrin1: به هر حال . از اونجايي كه نيما قبلا خودش گفته انگليسيش در حد تيم ملي ايرانه و اون بالا هم متن فارسيش رو خواست و از اونجايي كه نمي دونم انگليسي جناب عالي در چه حده و بازم از اونجايي كه متن فارسي دقيقا ترجمه ي شده ي متن انگليسيه و تقريبا هيچ فرقي با هم ندارن ، پس متن فارسيش رو ميزارم كه هر دو تون بخونيد :
_______________________

نقد و بررسی کلی

فیلم "بولوار مولهلند" آخرین اثر کارگردان مشهور "دیوید لینچ" است که به قول منتقدین و طرفداران وی بهترین کار او تلقی می شود ، لینچ جایزه بهترین کارگردان را برای این فیلم در جشنواره فیلم کن را به صورت مشارکتی دریافت کرد ، در جشنوارهأ آکادمی سال 2001 نامزد جایزه اسکار برای بهترین کارگردان بود ، در جشنواره منتقدین لس آنجلس جایزه بهترین کارگردان و بهترین فیلم را برد و همچنین بسیاری از جشنواره های معتبر دیگر نامزد یا برنده بود.
فیلم برگرفته از افکار سورئالیسم ، به پردازش سرکوب عذاب وجدان در بشر می پردازد و کما اینکه در طرف دیگر از داستان فساد موجود در هالیوود نیز نشانه می رود و وضع بازیگر و کارگردان و کلا هنرمندان در ستیز با سرمایه داران و صاحبان کمپانی های بزرگ و بی عدالتی موجود را نیز نمایان می کند.
ظاهر ماجرای فیلم پلیسی و جنایی است و با صحنه های پر اضطراب و حتی ترسناک آمیخته شده است و با اینکه لینچ همانند گذشته سبک اسرارآمیز خود را حفظ نموده و با وجود اینکه کلیشهأ فیلم سازی لینچ که در همهأ فیلم هایش از دههأ هفتاد تاکنون در این فیلم موجود است اما همچنان نوآوری بارزی در فیلم می باشد و تکنیک های جالب و نوین داستانی ، تصویری و صوتی به وفور در آن مشاهده می شود.
برای مثال کلیشهأ تکراری موجود در سینما اینست که شخصیت داستان به خواب می رود و تا قبل از بیداری قهرمان داستان ، بیننده گمراه شده است ، اما پس از بیداری شخص بیننده آگاه می شود ، که البته در این فیلم هر سه عنصر "قبل از خواب" ، "خواب" و "بعد از بیداری از خواب" موجود است اما لینچ به نوعی عنصر "قبل از خواب" را در قسمت "پس از بیدار شدن از خواب" بیان کرده است و قسمت قبل از آن نیز به صورت خلاصه و در دو سکانس کوتاه در ابتدای فیلم و کاملا مبهم عرضه می شود.
نکته ای که در این فیلم موجود است ، برای بیننده های مبتدی و متوسط بسیار بی معنی است و صحنه های داستان کسل کننده است اما به جرات می گویم که صحنه و سکانسی نیست که معنی نداشته باشد. و به قول کارگردان معروف "استیون سادربرگ": "اگر صحنه ای را متوجه نشدید ، ایراد از شماست و نه از ما ، فیلم را آنقدر ببینید تا متوجه شوید".

________________________

اصل داستان چیست؟!

"دایان سلوین" شخصیت اصلی داستان است که در شهر "دیپ ریور" در ایالت "اونتاریو" در کانادا بدنیا آمده است ، وی در یک مسابقه رقص برندهأ جایزه ای می شود که به تشویق داوران و اطرافیان به سمت سینما و بازیگری کشیده می شود و به شهر لس آنجلس که عمّه وی نیز آنجاست می رود ، عمّهأ او بعد از مهاجرت وی فوت می کند و برای او نیز مبلغی به ارث می گذارد ، او برای گرفتن نقش اصلی در فیلم "داستان سیلویا نورت" تلاش بسیاری می کند اما ناکام است که با "کامیلا" آشنا می شود ، کامیلا برای دایان در فیلم هایش نقش های کوتاهی دست و پا می کند.
دایان عاشق کامیلا می شود و زمانی که متوجه می شود که کامیلا به کس دیگری علاقه دارد با او قهر می کند ، کامیلا سعی به آشتی با دایان می کند و یک شب او را به مهمانی دعوت می کند ، اما در این مهمانی دایان متوجه می شود که کامیلا قصد ازدواج با یک کارگردان را دارد و کل مهمانی برای او ناراحت کننده و غم انگیز می شود و تصمیم به کشتن کامیلا می گیرد پس یک قاتل حرفه ای را برای اینکار استخدام می کند و کامیلا را به قتل می رساند.
دایان که دچار عذاب وجدان از کردهأ خود شده از حالت روانی خود خارج می شود و از ترس چند روزمتمادی در خانهأ خود گوشه نشین می گردد و در این تنهایی ، از فکر و یادآوری کرده اش خودکشی می کند.

________________________

داستان در قالب فیلم

در این قسمت سعی می کنيم برداشت های شخصی خود از داستان فیلم را توضیح دهيم

قسمت اوّل: فیلم با نمایش رقص گروهی شروع می شود که شاید رویا یا خاطرات "دایان" از برنده شدن جایزه رقص در کانادا است. سپس دوربین نمایان شخصی است که در تختی می خوابد و به خواب می رود که این خود دایان است که می خوابد و قسمت اوّل ساختار یعنی ماجرای "قبل از خواب" تمام می شود هر چند بعد از بیداری وی از خواب ، فیلم به زمان قبل از خواب رجوع می کند و اطلاعات بیننده از سابقهأ دایان بیشتر می شود.

قسمت دوم: قبل از شروع به توضیح قسمت دوم نکته ای که در مورد خواب وجود دارد اینست که عمدهأ عناصر خواب از روزهای آخر عمرش گرفته شده است و تمام اسامی در خواب متفاوت با واقعیت است و هر کسی در شغل و مکانی دیگر با نام و داستانی متفاوت ظاهر می شود و خود دایان نیز نام مستعار "بتی" را برای خود پیدا می کند که این اسم را از پیشخدمت رستوارن "وینکیز" موقع استخدام آدمکش می گیرد.
1. خواب دایان از آنجا شروع می شود که کامیلا با نام جدید "ریتا" در خواب وی در ماشین لیمو در حال رفتن به بولوار مولهلند است که در راه به جانش سوء قصد می شود ولی در این حین ماشینی با لیمو تصادف می کند ، همانند شبی که خود دایان در بیداری به دیدار کامیلا می رود و در میان راه با دیدار کامیلا سور پریز می شود. ریتا (کامیلا) نیز به نوعی متقارن با اصل ماجرا سور پریز می شود اما جان سالم بدر می برد هرچند که دچار فراموشی حافظه می شود و لنگان لنگان از محل تصادف دور می شود و به خانه عمّهأ "بتی" (نام مستعار "دایان") می رود و شب را در باغچهأ جلوی درب می خوابد ، صبح بعد عمّه بتی (دایان) را می بینیم که با تاکسی به مسافرت می رود ، رانندهأ تاکسی چمدانی بزرگ و دراز و سنگینی را به صندوق عقب ماشین می گذارد که کنایه از مرگ عمّه دایان است و آن چمدان تابوت عمّهأ او و تاکسی ماشین کفن و دفن است و از آنجایی که بعدا متوجه می شویم که عمّه برای فیلمسازی به کانادا رفته است و ضرب المثلی در آمریکا هست که "فیلم ساختن در کانادا" کنایه از مرگ است.
2. صحنه بعدی شخصی بهت زده به نام "دنی" را نشان می دهد که با روان شناسش در حال گفتگو در رستوارنی به اسم "وینکیز" است. "دنی" خوابش را به روانشناس می گوید و با هم به پشت رستوران می روند ، زمانی که دنی چهره ای مخوف را برای زمان بسیار کوتاهی در پشت ساختمان می بیند از شدت ترس و وحشت جان می سپارد. شخصی که بهت زده و هراسان است خود دایان است و دنی را روز استخدام یک آدمکش در همان رستوران می بیند و آن چهرهأ مخوف و ترسناک پشت ساختمان در خواب دنی که در صحنه ای نیز جعبهأ آبی را در دست دارد همان آدمکش است که شخصیتی شیطانی دارد و چهرهأ وحشتناک اش دنی را از ترس می کشد و همچنین این وحشت بطور غیر مستقیم دایان را می کشد. از آنجا که دایان خود را در دنی می بیند و خوابی در خوابش است ، و دنی نیز می گوید که خواب را دو بار دیده است و همچنین زمانی که دایان از خواب بیدار می شود او نیز دو بار در دو حالت متفاوت یعنی یکی با بدنی مرده و گندیده و دیگری با بدنی زنده و سالم دیده می شود، یعنی دایان این خواب را را دو بار دیده است و آن جعبه آبی نیز محلی است که آن آدمکش برای استقرار پول به دایان گفته است.
3. بتی (دایان) از کانادا به لس آنجلس میاید ، دو نفر سالمند همراه او هستند که این دو در اصل داوران مسابقه رقص هستند که او را تشویق به بازیگری کرده اند و در خواب دایان بعنوان همسفر وی هستند که تنها تا فرودگاه بتی را همراهی کرده اند. در صحنه ای این دو داور زن و مرد با خنده ای مکّارانه بنظر راضی از اقدام شان هستند. این دو نفر که دوباره در انتهای داستان و در خانهأ دایان ظاهر می شوند و منجر به خودکشی او نیز می شوند و این کنایه از طلسمی است که دایان در تصور خود دارد و فکر می کند که سرنوشت بدش منشایی جز این دو نفر ندارد (بعضا بینندگان به اشتباه تصور می کنند این دو پدر و مادر بتی یا دایان هستند ، اما در صحنهأ بسیار کوتاهی در ابتدای فیلم ، دایان را بروی صحنه می بینیم که همین زوج سالمند در موقع تشویق جمعیت کنار او می روند که خود دلیل مستندی بر مربی بودن آنها دارد).
4. زمانی که بتی به خانه عمه اش می رسد از زیبایی آن هیجان زده است و مدیر ساختمان "کوکو" با بتی برخورد گرمی دارد و از سگ یکی از ساکنین بخاطر مدفوعش در باغچه عصبانی است و فریاد می زند: "سگت رو جای صبحانه می خورم" چرا که در برخوردی که دایان در بیداری با کوکو داشت ، کوکو بسیار گرسنه بود.
"کوکو" از اقامت ریتا در خانهأ با شکوه عمه روس راضی نیست و برای همین هم یکبار بتی را بازخواست می کند و به او می گوید که از شر مشکلش خلاص شود ، "کوکو" تصور می کند که "بتی" بازیگر جوان با استعدادی است.
"کوکو" که در دنیای واقعی هم اسمش "کوکو" است ، در بیداری مادر "آدام کشر" و در حقیقت مادر شوهر آیندهأ کامیلا است و در شب مهمانی بسیار مشهود بود که از کامیلا چندان خوشش نمی آید و برای همین هم بود که در خواب نیز از کامیلا (ریتا) ناراضی و عصبانی است و نمی خواهد او در محدوده زندگی اش باشد.
5. در صحنه بعدی بتی با ریتا که حافظه اش را فراموش کرده آشنا می شود ، ریتا که نام اصلی اش را فراموش کرده و تنها نام "دایان سلوین" را بخاطر میاورد بعلاوه اینکه شب قبل ، پیش از تصادف به مقصد بولوار موهلند در حرکت بوده است. و در حمام عمه روس نام ریتا را از پوستر فیلم "جیلدا" که بروی دیوار است الهام می گیرد. ریتا در کیف خودش کلید آبی بزرگ و فانتزی بعلاوه مقدار چشم گیری پول نقد دارد که این کلید و پول در واقع گرفته شده از دیدار دایان با آدمکش است که پول درون کیفش را به آدمکش نشان می دهد و کلید آبی را از او تحویل می گیرد کما اینکه ما نمیدانیم این کلید کجا را باز می کند.
ریتا در واقع تحت تعقیب توسط گروهی است که قصد جانش را دارند و در واقع درمانده از راه کاری برای خودش است کما اینکه حافظه اش را از دست داده است ، اما این دو یعنی ریتا و بتی سعی به کشف هویت اون دارند و بتی به نوعی به او پناه می دهد و زندگی ریتا در خطر است.
این صحنه اوج نمایش احساسات و خواسته های دایان در بیداری است که در خواب خود آنها را می بیند که نشان می دهد دایان دوست دارد که کامیلا به او وابسته باشد و از او مراقبت کند. گرفتن نام ریتا از پوستر فیلم جیلدا چندان هم بی مفهموم نبوده است ، در فیلم جیلدا با بازیگری ریتا هیوورد ، جیلدا شخصیت زنی است که بین دو نفر عاشق در حال رقابت قرار گرفته است و عاشق های جیلدا سعی به تصاحب آن دارند ، همانند کامیلا و کارگردان.
6. (پیش توضیح: کارگردان اصلی فیلم "داستان سیلویا نورت" در اصل در فیلم ظاهر نمی شود و دایان آدام کشر را در خوابش جایگزین می کند.) کارگردان فیلم "داستان سیلویا نورت" یعنی "آدام کشر" (باب بروکر) با مدیر فیلمش و مسئولین کمپانی سازنده فیلم در حال بحث است که دو نفر وارد اتاق می شوند ، آنان تاکید به انتخاب دختری به نام "کامیلا رودز" در نقش اصلی فیلم "داستان سیلویا نورت" دارند.
در این صحنه که دایان در خواب می بیند ، کارگردان مجبور به انتخاب اجباری بازیگری می شود که نمی خواهد و دست پشت پرده ای بعنوان سرمایه گذار اصلی فیلم این مسئله را اجبار می کند و این در حقیقت تصور دایان است که کارگردان انتخاب نداشته است و بلکه انتخاب بازیگر از قبل تصمیم گیری شده است.
شخصیت یکی از دو برادر را دایان در مهمانی آن شب گرفت. زمانی که دایان اسپرسو می نوشید ، مردی عبوس را دید که به او خیره شده بود و از آنجایی که در دایان در آن لحظه بسیار غمگین بود ، قهوه در دهانش بسیار بد مزه جلوه می کرد و به همین دلیل مرد عبوس را در خوابش متنفّر از هر گونه قهوه ای تجسم می کند.
اما برادر دیگر کاستیگلیانی کیست؟ شخص عبوس دوم در مهمانی آن شب نبود و در هیچ جای دیگر فیلم دیده نمی شود. او در اصل خود دایان است که زمان استخدام قاتل عکس کامیلا را نشان می دهد و در برخورد با آدمکش بسیار عصبانی و کم حوصله است ، دایان به عنوان یکی از برادران کاستیگلیانی کارگردان را بخاطر تنفرش از قبل اخراج می کند و به او می گوید: "این فیلم دیگه مال تو نیست."
زمانی که برادارن "کاستیگلیانی" عکس را نشان می دهند می گویند: "این همون دخترست!" که این دقیقا جملهأ دایان در بیداری به آدم کش است.
7. آدام کشر به خانهأ خود می رود و زنش را همبستر با نظافت چی استخر می بیند ، بعد از جدالی مسخره به هتل می رود و هتل دار به او می گوید که کارت اعتباریش مسدود است سپس به دیدن کابوی می رود ، کابوی می گوید: "اگر خوب عمل کنی من رو یک بار می بینی و اگر بد عمل کنی دو بار می بینی" ، و سپس دستور کمپانی را می پذیرد و دو دختر را تست می کند و کامیلا را انتخاب می کند.
همبستر شدن زن کارگردان که در بیداری اتفاق افتاده است و در اصل دایان شب مهمانی از آن مطلع می شود ، جایی که کارگردان می گوید: "استخر مال من شد و استخر دار مال اون شد."
کارگردان اصلی فیلم "داستان سیلویا نورت" بیداری نامش "باب بروکر" است که دایان در خواب او را با "آدام کشر" جایگزین کرده است.
آدام کشر که یکبار کابوی را دیده است ، به گفته خود کابوی در خواب خوب عمل کرده و اما دایان خواب را دو بار می بیند پس کابوی را دوبار می بیند که او را از خواب بیدار می کند پس به گفتهأ خود کابوی بد عمل کرده است.
8. بتی به تست بازیگری می رود و تست را بخوبی انجام می دهد و او را نزد آدام کشر می برند تا به او معرفی کنند ، آدام و بتی از دور همدیگر را می بینند و به هم خیره می شوند طوری از قبل همدیگر را می شناسند ، بتی می گوید که قرار دارد و باید برود ، سپس با ریتا به خانهأ خود می رود و با جسد مردهأ دایان سلوین مواجه می شوند ، شب آن روز نیز بتی و ریتا عشق بازی می کنند و نیمه های شب ریتا بتی را از خواب بیدار میکند و به کلوپی به نام سکوت می روند ، بعد از نمایش در کلوپ یک جعبه آبی در کیف بتی پیدا می کنند که کلید آن را ریتا در کیف خود داشت ، به خانه بر می گردند و قبل از اینکه ریتا در جعبه را باز کند بتی مفقود می شود و ریتا نیز بعد از باز کردن آن به درون جعبه می رود.
پیروزی بتی در تست بازیگری به نوعی حاکی از اینست که دایان خود را بهترین دختر برای نقش اصلی فیلم می دانست امّا کسی دیگری انتخاب می شود و آن کامیلا رودز است ، و دایان همیشه دوست داشت که عمّه اش به او افتخار کند و برای همین است که "وودی کتز" تهیه کننده فیلم به او می گوید: "عمّهأ تو امروز بهت افتخار می کنه." چرا که این چیزی است که دایان دوست داشت بشنود ، امّا نکتهأ جالبی که در تست بتی وجود دارد اینست که "وودی کتز" که با بتی تست را بازی می کرد دقیقا با کامیلا هم همین تست را بازی کرده بوده است و می گوید: "می خوام زیبا و پیوسته بازی کنم ، مثل اون یکی دختره که مو های مشکی داشت".
از آنجایی که دایان در خواب ، آشنایی با کارگردان را به قرار خود با کامیلا ترجیح می دهد و با اینکه دایان برای رسیدن به نقش تلاش کرده و حتی تن به هر کاری با کارگردان داده است اما باز هم چون کامیلا را دوست دارد در این نقش دیگر اصرار نمی کند و اما کلوپ سکوت اولین جایی است که شروع به گیج کردن بیننده می کند ، لرزش های بتی در آن کلوپ ، خواندن آواز "گریه کردن" اثر "روی اوربیسون" و آن هم به زبان اسپانیولی که زبان مورد علاقه دایان در خواب است (اسپانیولی از آنجا گرفته شد که شب مهمانی کامیلا و آدام با هم به این زبان صحبت می کنند) و همه به نوعی به عذاب وجدان بتی بر می گردد و نشان دهنده غم و اندوه اوست و عذاب وجدانی که به آن دچار شده است.

قسمت سوم: این قسمت از آنجا شروع می شود که کابوی به سراغ جسد مردهأ بتی میاید و می گوید که زمان بیدار شدنش است ، این صحنه دوربین "دایان" را در دو حالت مرده و زنده نشان می دهد که این خود دلیلی بر این است که دایان خواب را دو بار دیده و در واقع چون دوبار این خواب را دیده است ، کابوی را نیز دوبار دیده است و در رقابت با آدام کشر بازنده است ، دایان بعد از بیداری از خواب به دلیل عذاب وجدان خود کشی می کند ، در قسمت سوم فیلم که در واقع رجوع های متعددی به گذشته نیز انجام می شود که در قسمت دوم موارد اصلی آن را توضیح دادم.
اما در این قسمت از داستان کامیلا آدم کشی را استخدام می کند تا کامیلا را بکشد و در رستورانی به اسم وینکیز با او ملاقات می کند و این ملاقات منشاء بسیاری از عناصر خواب او نیز هست.
در پایان و قبل از خودکشی مربیان دایان که از درون جعبه آبی به صورت آدمک هایی خارج شده اند به سراغ دایان می آیند و او از وحشت و ترس و برای خاتمه این عذاب و به قول خودش از کلام "دنی": "که از این احساس لعنتی راحت بشم."
نکتهأ جالب دیگری نیز در قسمت سوم وجود دارد ، مقداری از اساس های همسایهأ دایان پس از تعویض آپارتمان نزد کامیلا مانده است که برای اینکه آنها را پس بگیرد پیش دایان می آید و زیر سیگاری پیانو شکل خود را می برد و به کامیلا می گوید که آن دو نفر کارآگاه دوباره آمده اند.
دایان سیگاری نیست اما زیر سیگاری را برای کامیلا لازم داشته است چرا که کامیلا سیگاری بوده است و شب مهمانی او را با سیگار بی في-لتر می بینیم.
کارآگاه هایی که به دنبال دایان آمده بودند نیز عناصری در خواب او دارند و در صحنهأ تصادف در خواب وی حاضر هستند و جالب اینجاست که آدام کشر زمانی که به آن هتل مخروبه پناه می برد ، متصدی هتل به او می گوید که دو نفر از بانک آمده بودند و همچنین به آدام می گوید که: " کسانی که ازشون پنهان شدین ، می دونن شما کجایی. " که این نشان دهنده اینست که دایان می داند که پلیس دیر یا زود او را پیدا خواهد کرد و فکر می کند به زودی ماجرایش لو خواهد رفت.

________________________

سوالات موجود

- مفهوم عدد 16 در این میان چیست؟

دختر اوّلی که آدام کشر امتحان می کند آوازی را می خواند که متن شعر آن "16 دلیل که عاشقت هستم" می باشد ، بهتر بودن آواز این دختر و اجرای آن از کامیلا رودز (شخص پیشنهادی "برداران کاستیگلیانی") بدیهی است.
شمارهأ اتاق آدام کشر در هتلی که مخفی شده است نیز 16 است ، مهمان دار هتل و شخصی که در کلوپ سکوت کار می کند نیز یکی هستند پس دایان در بیداری حتما این پیرمرد اسپانیایی را می شناسد و این مهماندار زمانی که در هتل به سراغ آدام کشر می رود تا او را از مسدود بودن حساب بانکی مطلع کند به نوعی گوشش را بروی در می گذارد تا استراق سمع کند.
در حقیقت این عناصر 16 و مهمان دار هتل و همچنین نگاه های رد و بدل شده بین دایان و آدام کشر در خواب گواهی از رابطه این دو در بیداری است و از آنجایی که دایان در شب مهمانی می گوید که: "نقش اصلی را بدجوری می خواهد." ، بلکه دایان در بیداری و در همان اتاق کثیف و کهنهأ آن هتل که حتی در اتاقش از خارج باز می شود با باب بروکر کارگردان اصلی فیلم "داستان سیلویا نورت" نیز همبستر شده است تا به نقش اصلی برسد و برای تصاحب آن حاضر به انجام هر کاری شده است و با اینکه کارگردان قصد استفاده دایان در فیلمش را ندارد و به نوعی این نقش از قبل تعیین شده است ، امّا از او سوء استفاده می کند.

- چرا دایان نام خود را هم نیز عوض کرد؟

دایان از روی پشیمانی آرزو می کند که کامیلا جان سالم بدر ببرد و دایان در مکان و شخصی دیگر سر راه او قرار بگیرد و با کامیلا رابطه ای جدیدی را از نو برقرار کند و چه بسا این بار کامیلا به دایان وابسته است و دایان حامی و پشتیبان کامیلا ، یعنی نقطه مقابل بیداری.

- کلوپ سکوت چه بود و چه اتفاقی افتاد؟

موارد زیر را می توان از صحنه این کلوپ فرا گرفت:
- آگاهی بیننده و بتی: این قسمت از خواب دایان دلیل و سندی به خود او و حتی بینندهأ فیلم است که هر آنچه تا به حال دیده اید خواب بوده است غیر واقعی ایست و یا حتی اگر هم این مطلب واضح بیان نشود حداقل شدیدا در ذهن ایجاد شک می کند.
- خطای دید در سینما: کلوپ سکوت تقلیدی از صحنهأ معروف فیلم نقاب اثر اینگمار برگمن است تا بیننده را برای پیامد ثانویه ای یعنی اظهار نظر لینچ دربارهأ طبیعت خطای دید در سینما آماده کند.
لینچ با صراحت به دو نکته تاکید می کند ، اوّل: اهمیت ترکیب صدا و تصویر. دوم: فریب کاری در هنر بازیگری (که مسلما نظری بیرحمانه است).
- مفهوم فلسفی – (زندگی خطای دید است): ادراک منشاء حقیقت است و حقیقت همواره نسبی است و بنابراین ادراک ما همیشه نسبی است و هر آنچه ما می بینیم ساختهأ چشمان ماست ، این مطلب فلسفی بسیار با فلسفه و افکار شرقی مطابقت دارد و با این نکته که لینچ معتقد به یوگا-درمانی است.
همچنین این مطلب که زندگی خطای دید است با "پست مدرنیسم" نیز کاملا مطابقت دارد.
این کلوپ با استدلال به شواهدی بسیاری می تواند تعبیر مهمانی آدام در خواب دایان باشد:
- ریتا از بتی می خواهد که بدنبال او به کلوپ برود و در بیداری کامیلا دایان را به مهمانی آدام دعوت می کند.
- بتی و ریتا در تاکسی نمایش داده می شوند که به کلوپ سکوت می روند و در بیداری دایان در لیموزین مشکی به خانه آدام می رود.
- بتی و ریتا در کلوپ سکوت دستان همدیگر را نگه می گیرند. در بیداری کامیلا و دایان دست همدیگر میگیرند و از میان جنگل به مهمانی می روند.
- دایان در کلوپ سکوت متوجه می شود که همه چیز خطای دید است و در مهمانی آدام متوجه می شود که تمام آن چیزی که آرزویش را داشت و در رویایش بود رویای متلاشی شده و خطای دید بوده است.
- در کلوپ بتی و ریتا گریه می کنند و در مهمانی هم دایان گریه می کند.
- در هر دو صحنه موسیقی پخش می شود.
- چرا شعبده باز در کلوپ سکوت به سه زبان صحبت می کند؟
شعبده باز برای سه نفر صحبت می کند: بتی ، ریتا و عمّه روس.
مشخص است که عمّه روس با زبان فرانسوی آشناست چرا که در منزلش کتاب های فرانسوی یافت می شود و او نیز به کانادا می رود و فرانسوی صحبت کردنش در کانادا بعید نیست ، کامیلا نیز اسپانیایی صحبت می کند و در شب مهمانی نیز صحنه از آن را می بینیم و بتی که صراحتا به زبان انگلیسی مسلط است.

- جعبهأ آبی چیست؟

جعبه آبی نمونه کوچک شده از کلوپ سکوت است. با این تفاوت که کلوپ برای همگان است و عموم مردم به آن مراجعه می کنند و معرف نسل بشر است و باز کنندهأ خطای دید و اشتباه فاحش نسل بشری در درک مسائل است ، اما جعبهأ آبی شخصی است و تنها باز کننده تاریکی های روح افراد است.

- رنگ آبی معّرف چیست؟

استفاده از رنگ آبی در فیلم لینچ از دیرباز وجود داشته است و اما در این فیلم رنگ آبی نشانهأ وجود اهریمن و خباثت است و این رنگ در نقاط متعدد فیلم مشاهده می شود که اولین بار در اتاق آقای روگ صاحب کمپانی ظاهر می شود ، بعد از آن کلید آبی در کیف ریتا است ، سپس در کلوپ سکوت به دفعات این نور و رنگ دیده می شود و حتی زنی با کلاه گیس آبی رنگ در نقطه ای مرموز و تنها در سالن نشسته است ، بعد از آن جعبهأ آبی رنگ دیده می شود سپس کلید آبی از آدمکش به دایان منتقل می شود و در نهایت دوباره زن مرموز شبیه به جادوگران با کلاه گیس آبی کلمه سکوت را به اسپانیایی می گوید و فیلم تمام می شود.

- و امّا کلید چه چیزی را باز می کند؟

آن کلیدِ آبی جعبه ای آبی رنگ را برای ریتا باز کرد که وی را به تاریکی هدایت می کند ، و در اصل تاریک ترین و زشت ترین زوایای روح دایان را برای کامیلا باز می کند که تا زمان استخدام آدمکش برای قتل کامیلا پنهان بوده است و این ارتکاب قتل دایان چالش بروز و شکوفا کننده نقاط تاریک روحش برای کامیلا است و استخدام آدمکش کلید باز کردن آن تاریکی است.

- چه کسی در انتهای فیلم به درب خانه دایان می کوبد؟

این در واقع وجدان اوست که به طرز مهیبی درب او را می کوبد و این بلکه الهام لینچ از یکی از نمایشنامه های شکسپیر است که در آن نمایشنامه نیز قاتلی زمانی که پادشاه را می کشد ، کسی به در می کوبد هرچند در آن نمایش نامه کسی وارد نمی شود و فقط به در می کوبد. و آن وجدان قاتل است. اما در این روایت وجدان از زیر در به صورد آدمک های کوچکی که دایان آنها را می شناسد وارد می شوند و سپس بزرگ می شوند.

از بلند بودن متنه نگورخيد هاااا :biggrin1: متن خسته كننده اي نيست ! به هر حال اگه فيلم رو نفهميديد با اين متنه ميفهميدش ! متن رو بخونيد بهتره ، چون به نظرم حيفه آدم بهترين فيلمه كارگرداني مثل لينچ رو نفهميده از دنيا بره ! هرچند از نظر من بايد همون دفه دوم كه فيلم رو ميديديد ميگرفتيد فيلم رو ، ولي حالا هم كه نگرفتيد هيچ عيبي نيست !

پ.ن : يكي توو پروفايل بهم گفته بود اون متنه كه وقتي بخونيم همه ي فيلم هاي لينچ رو ميفهميم رو بده ، بايد بگم والله من همچين متني ندارم متاسفانه :biggrin1: مگه همچين متني هم هست؟!!!!!! :confused: بديد مام بخونيم اگه هست !

--------------------------------

يه بحث زرد هم بكنيم :biggrin1: آقا يه عكس ديدم امروز و واسم جالب بود و چيزي كه مي خواستم بگم اين بود كه اين Shannyn Sossamon يه كم زيادي شبيه Angelina Jolie نيست ؟! خودتون ببينيد :

MV5BMzc2MzM5MTU2Ml5BMl5BanBnXkFtZTYwMDk5MDUz._V1._SX252_SY399_.jpg
______
17225795.jpg


عكس سمت راست Angelina Jolie هستش و عكس سمت چپ Shannyn Sossamon .

خو حالا به نظرتون يه كم زيادي شبيه هم نيستن؟! حالا اينم در نظر بگيريد كه توو جمله ي بالا دروغ گفتم و عكس سمت چپ Angelina Jolie هستش و عكس سمت راست Shannyn Sossamon . خداييش نيايد هااا خالي ببنديد بگيد تابلوئه جولي كدومه :biggrin1: چون ميدونم اگه جولي رو از 1995 به اينور شناخته باشيدش و عكساش رو توو اين مدت ديده باشيد توو بين سال هاي 97 تا 2004 و اينا ، دقيقا شكل اين عكس سمت راستيه بود جولي ! ميشه گفت الان داره كم كم پير ميشه و پوست صورتش زيبايي قبل رو داره از دست ميده و شايد داده تموم شده (چه جمله ي خطرناكي :biggrin1:) (هرچند از اولشم من از اين جولي خوشم نميومد و فك كنم نخواهد اومد)

پ.ن : اين دختره توو هميشه پاي يك زن در ميان است ه كمال تبريزي هم من نفهميدم كجاش شبيه آنجلينا جولي بود ! :confused:

---------------------------

متاسفانه الان بدجوري وقتم زيگه به قول معروف ، وگرنه خيلي دوست داشتم يه سري حرفا رو نقل قول كنم و جواب بنويسم از جمله حرفاي حسن پاتر عزيز و سينا و حرفاي همه در مورد LotR و يه سري حرفا در مورد فيلم هاي مورد انتظار (!) و غيره ، ولي همونطور كه گفتم وقت نيست اصلا ، پس باشه واس يه وقت بهتر . فقط اومدم ديدم نيما و حسن اون متنه رو خواسته ان دو روز پيش و اگه الان هم ندم بده ، گفتم فعلا اين متنه رو بدم تا بعد ، اين بحث جولي رو هم كردم كه حوصله مون سر نره اينقدر فقط در مورد سينماي هنري بحث ميكنيم :biggrin1: سينماي تجاري هم جز سينماست ديگه ، اين بحث خوشگل شناسي و اينا هم لازمه ي سينماست :biggrin1:
 
آخرین ویرایش:
نمیدونید با چه درد سری DVD اریجینال EXTENDE VERSION شونو پیدا کردم و نزدیک 150 تومن اون موقع پیاده شدم
اینایی که میگی هر قسمت چند دی وی دیه؟چون من 2 3 ماهه یه نفرو گیر آوردم،آرشیوش خدایانه!!!
اتفاقا تو سفارشی که داشتم LotR trilogy رو سفارش می دادم،که هر کدوم 4 دی وی دی بود که متاسفانه این قضیه چک کردن بسته های پستی پیش اومد حسابی زد تو دهن ما...
سوالی که دارم اینه!این 4 تا دی وی دی قاعدتا هر 4 تاش که فیلمش نیست،2 تاشه دیگه؟اون 2 تا دیگه Special Feuture ه؟SF ارزش گرفتن داره؟

ویرایش:
اين آفريقا ديگه چي بود؟! مثل همون قضيه جانوران كم ياب كه توو جنگل هاي آفريقا دنبالشون ميگردن؟!
یه چیزی پروندم دیگه،چرا گیر میدی؟!!:cheesygri
انگلیسیه من بدک نیست ولی خاب یه جورایی نخ شلوارتیم...(=در سطح شماها نیستیم)
این متنه رو خوندم..........بابا اینارو که خودمم می دونستم(از این آدمای باد هستن...)نه،ولی تا حدی رو خودم فهمیده بودم تا حدی زیادی رو هم خاب نمی دونستم دیگه:cheesygri
بین اللهی آخه من اینو از کجا می فهمیدم:
رانندهأ تاکسی چمدانی بزرگ و دراز و سنگینی را به صندوق عقب ماشین می گذارد که کنایه از مرگ عمّه دایان است و آن چمدان تابوت عمّهأ او و تاکسی ماشین کفن و دفن است و از آنجایی که بعدا متوجه می شویم که عمّه برای فیلمسازی به کانادا رفته است و ضرب المثلی در آمریکا هست که "فیلم ساختن در کانادا" کنایه از مرگ است
یا اون تیکه که نوشته بود چرا شعبده بازه به 3 تا زبون صحبت کرد...در کل:چه نقدی،روان پریش شدم...زندگی خطای دید است!Wow،خوشم باشه...save ش کردم :-d
میگم،برم یه بار دیگه فیلمو ببینم ویتامین داره...
خداييش نيايد هااا خالي ببنديد بگيد تابلوئه جولي كدومه
قصد اذیت ندارم،ولی یه عکس بیشتر آپلود نشده=>بنابراین،ایشون اصلا شبیه جولی نیستن :-D!
حرفاي حسن پاتر عزيز
راستش اون موقعه ها که می خواستم تو بازی دات عضو شم،خاب هری پاتر اومده بود ما هم نپخته بودیم دیگه،جوزده بودیم اسمو گذاشتم حسن پاتر(حالا دی جی اشو یادم نمیاد چرا گذاشتم)ولی در کل(با عرض پوزش برا پاتر فنا)
این تیکه آخره اسممو پشیمونم گذاشتم(این آخرین کتابشو که خوندم گفتم ای تف،سوسول بازی بود بابا،آخه دوس داشتم هری پاتر خر نقشبمیره...)
 
آخرین ویرایش:
متاسفانه این قضیه چک کردن بسته های پستی پیش اومد حسابی زد تو دهن ما...
يعني اداره ي پست داخل بسته هاي بسته شده رو يكي يكي چك ميكنه ؟! :confused: فك نكنم هااااا من از فيلم هاي غير قانوني گرفته تا تجهيزات ماهواره ي خودمون رو هم با پست جابه جا كردم هيچي نشده تا حالا چرا ؟! :biggrin1: اين فيلم گرفتنم خيلي زياد پيش مياد از طريق پست خريد كنم ! يك مورد هم تا حالا واسم پيش نيومده كه يه بسته بهم نرسه يا حتي در بسته وا شده باشه !

قصد اذیت ندارم،ولی یه عکس بیشتر آپلود نشده
بهتر بگي يه عكس بيشتر لود نميشه ;) دو عكس آپلود شده ولي از اونجايي كه خيلي از ISP ها tinypic.com رو نيمه في-لتر و بعضي ها في-لتر كامل كرده ان واس همين واس بعضي ها نشون داده ميشه واس بعضي ها نه ! از اين به بعد هم ديگه بايد بيخيال tinypic.com شيم فك كنم ، ويرايش كردم پست رو عكس رو توو tinypic.info آپلود كردم .

راستش اون موقعه ها که می خواستم تو بازی دات عضو شم،خاب هری پاتر اومده بود ما هم نپخته بودیم دیگه،جوزده بودیم اسمو گذاشتم حسن پاتر(حالا دی جی اشو یادم نمیاد چرا گذاشتم)ولی در کل(با عرض پوزش برا پاتر فنا)
این تیکه آخره اسممو پشیمونم گذاشتم(این آخرین کتابشو که خوندم گفتم ای تف،سوسول بازی بود بابا،آخه دوس داشتم هری پاتر خر نقشبمیره...)
من هزار و يك خوشبختانه از همون اولش حالم از هرچي فيلمُ كتابُ بازي هري پاتر بود بهم مي خورد و مي خوره :sick: واقعا بعضي وقتام بين فاميل يه فن نيمه افراطي هري پاتر وقتي ميبينم مي خوام سرمو بكوبم به ديوار ! كتابش كه سه تاش رو خونديم همون سه تا هم فك كنم تا آخر زندگيمون كافيه ! فيلم هايي هم كه تا الان ساخته شده به جز ساوند ترك هاي عالي جان ويليامز مصرف ديگه اي نداشتن واسم :biggrin1: بازي شم كه تكليفش مشخصه ديگه احتياجي به تعريف و تمجيد نداره :-"

--------------------------------

ويرايش :

از اين به بعد هم ديگه بايد بيخيال tinypic.com شيم فك كنم ، ويرايش كردم پست رو عكس رو توو tinypic.info آپلود كردم .
عجب بساطيه هاااااا :) الان اومدم اين صفحه ديدم عكسا لود نميشن رفتم سايتش ديدم tinypic.info هم حالا اين وسط نمي دونم چه مرگش شد مرورگر گه گاه داره صفحه ي اصلي سايت رو Address Not Found ميده يه وقتم عكساش لود ميشن يه وقت نميشن :) همين تازگي ها از زير تعميرات طولاني مدت در اومده بود هااااا :) عكس رو توو pictiger.com آپلود كردم ! حالا مي خوام ببينم اين چه مرگش ميشه ! :) عكساي مالي هم نيستن هااااا ولي اين سايت هاي File Host مي خوان حال من رو بگيرن ولي عمرا :)
 
آخرین ویرایش:

کاربرانی که این گفتگو را مشاهده می‌کنند

رمز عبور خود را فراموش کرده اید؟
اگر میخواهی عضوی از بازی سنتر باشی همین حالا ثبت نام کن
or