فقط امیدوارم این اسکات ادکینز مورد هدف مداد و منگنه کوب و... قرار نگیره ! حداقل به یوری بویکا رحم کنن
اینو دیدم.از لحاظ داستان نمیتونم بگم بد نبود چون بیشترش با همین خرافات محلی ما همخوانی داره. یکی دو قسمتش در میشه به عنوان سریال کمدی نگاه کرد. ولی یکی دو قسمتش هم قشنگ بود. در کل چون سریال ایرانی بود با توقع خیلی پایین سراغش رفتم و به نظرم خوب بود و ارزش دیدن رو داشت.دوستان و عزیزان، هم راستا با نظرسنجی تاپیک در مورد ژانر horror توصیه اکید میکنم قسمت دوم سریال آنها را تنها و در دل شب ببنید و بیاین اینجا در موردش صحبت کنید. بعد براتون کانجورینگ مانجورینگ خنده دار بنظر میاد.
پ.ن: هر قسمت یک اپیزود مجزاست و ربطی بهم ندارن قسمت ها.
کلا از هر چیزی که رسانه ها پشتش باشن باید ترسید. چون میخوان اون رو به عنوان norm جدید به ما تحمیل کنن.اغراق از هر دو طرف محکوم هست. حالا چه داخلی و چه خارجی.بنده از سبک لباس پوشیدن شما و سبک زندگیت و طرز تفکرت چندشم میشه، راهکار چیه حالا؟ چکار کنیم؟ چندین دهه هم هست رسانهها سعی کردن این سبک زندگی چندش اور شما رو برای من عادی کنن.
یه بازیگری تو کن، دلش خواسته این سبکی لباس بپوشه و خودش رو express کنه، جدای از این که مسخرهش کردید خود شما اومدی گفتی «حالم بهم میخوره»مسلما کاری ندارم زندگیم رو میکنم ولی قبول کنید بیش از حد داره روی این سبک مانور داده میشه.اخلاق جامعه از همون اول هم سقوط کرده بوده!
مخالفم.آسیب تعریف حقوقی داره، جانی و مالی. خوش نیومدن و چندشم میشه آسیب نیست. تو میتونی نپذیری ولی حق نداری حق آزادی پوشش یک نفر دیگه و مدلی که میخواد زندگی کنه رو ازش بگیری. از صدها سال قبل تا همین الان تو مراسمها، جنگجوهای اسکاتلند کیلت میپوشیدن که شبیه دامنه. آرایش کردن تو مصر و یونان باستان و فرانسه و انگلیس قرن ۱۷ و ۱۸ همونقدر که کار زنانهای بوده، متعلق به مردها هم بوده.
ول کن زندگیت رو بکن، فیلمهایی که توش این اشخاص بازی میکنن رو هم نبین. نگران منحرف شدن و سقوط اخلاق جامعه هم نباش.
داری هنجار رو با آداب اجتماعی قاطی میکنی در حالیکه تعاریف متفاوتی دارن. کار این بازیگر هنجارشکنی هست ولی بیادبی نیست.مخالفم.
پس هنجار ها چی میشن؟
در هر جامعه ای یه سری ارزش ها هستن که باید رعایت شن، مثلا شخصی میتونه بعد از استفاده از دستشویی عمومی سیفون رو نکشه، به قول شما به کسی هم ضرر نمیزنه، در بدترین حالت بوی بد همه جا پر میشه برای یه مدتی و نفر بعدی موقع استفاده حالش بد میشه و سیفون رو میکشه، اینجا مجازاتی برای شخص اول وجود نداره و آزاد هست هر طور خواست رفتار کنه، ولی 100% این رفتارش حال بهم زنه، یا مثلا همه ورزشکار ها قبل و بعد مسابقه باهم دست میدن، یه ورزشکاری میتونه این کار رو انجام نده و کسی حق نداره مجبورش کنه، ولی خب اکثرا بیننده های اون ورزش ناخود آگاه Hate میدن به اون ورزشکار چون کارش غیر اخلاقی بوده.
تو هر جامعه ای هنجار شکنی عواقب خودشو داره و اینکه دوستمون حالش بهم خورده یه چیز عادیه.
این مثال هایی که زدین در زمان خودشون عادی بودن و مشکلی نداشته، مثلا در ایران باستان مردان از گوشواره استفاده میکردن و در اون زمان این عادی بوده، ولی الان نه، یا مثلا 5 هزار سال پیش اگه کسی از مخلوق حرف میزد همه بهش میخندیدن، هر چیزی رو نسبت به زمانش باید مثال زد.
این بحث آزادی هم قدیمی شده، مهم نیست طرف خوب ماجرا کی هست، الان جنگ بر سر اینه که ایدئولوژی کی برتر هست.
mirror mask 2005سلام
میون بحثتون میپرم!
یک فیلم سینمایی من یادمه تو دهه هشتاد شبکه چهار پخش میکرد چند بار.
دقیق یادم نمیاد فیلم بود یا انیمیشن. بهش میخورد فیلم باشه که یک بخشهاییش انیمیشن (لایو اکشن بود). فضای فیلم خیلی سورئال بود. یه دختری بود که وارد یک دنیای عجیبی شده بود. که آینههای بزرگ و عجیبی داشت. یه سری موجودات گربهشکل بالدار سیاه رنگ با صورتهای بزرگ و سخنگو تو فیلم وجود داشتند که دختر رو توی اون دنیا راهنمایی میکردند.
کسی میشناسه این فیلم رو؟
Sent from my Redmi Note 9S using Tapatalk
آره خودشه!mirror mask 2005
View attachment 216490
فکر کنم این رو میگی فیلم مورد علاقه منه حالا که گفتی باز یه بار دیگه باید ببینمش.
اینکه معنای لغویشون دقیقا چیه من کاری ندارم، ولی ویلیام سامنر که از دانشمندای لیبرال کلاسیک آمریکا بود آداب اجتماعی یا همون "social etiquette" رو جزئی از "social norm" میدونست. چون داریم درباره غرب حرف میزنیم اینو گفتم.داری هنجار رو با آداب اجتماعی قاطی میکنی در حالیکه تعاریف متفاوتی دارن. کار این بازیگر هنجارشکنی هست ولی بیادبی نیست.
بعد هم این دیدگاه هنجار:خوب و لازم و همگانی دیدگاه مشکلسازیه. به تاریخچه هنجارهای اجتماعی نگاه کنی اینطوری بوده که عدهای به دلایل مختلف (ولی معمولا برای نفع شخصی-حزبی) سر یک مسئلهای توافق داشتن و بعد با تبلیغ و قانونگذاری، جمع کثیری رو همراه خودشون کردن. مشکل قضیه کجاست؟ اینکه خیلی از هنجارها منشأ گرفته از یک نوع طرز تفکر خاص هستن که خودشون رو بدون نقص و اشتباه میدونن و این طرز تفکر که «کاری که من میکنم خوب و درسته و بقیه در اشتباهن» نهایتا میرسه به دگم و سرکوب افرادی که همعقیده نیستن. تو فرهنگ ما موقع ملاقات یک نفر، دست دادن هنجاره، محکم دست دادن ارزشه، شل دست دادن مذمومه. الان فهمیدیم که کلا دست دادن کار بیخودیه. از همین مثال ساده بگیر بیا تا اینکه پسربچه نباید با اسباب بازیهای «دخترونه» بازی کنه، فقط تفنگ و ماشین، پسر نباید صورتی/بنفش بپوشه، همه باید این مدل بخصوص لباس بپوشن و…
دقیقا به نکته خوبی اشاره کردی، ولی الان و امروزه sociologistها، behavioristها، روانشناسان و… به این نتیجه رسیدن و معتقدن که جنسیت یک برساخت اجتماعیه و چیزی درونی وجود نداره که بگه X پسرونهس، Y دخترونه. بجای یک برساخت باینری یا دوگانه، یک طیفه و نباید هیچکس رو منع کرد از کاری بخاطر باورهایی که جامعه نسل اندر نسل اینقدر بهش دامن زده که تبدیل به قانون/هنجار/ارزش یا هر چی اسمشو بذاریم شده و دقیقا منع/تمسخر رو نمونهاش رو داریم میبینیماینکه معنای لغویشون دقیقا چیه من کاری ندارم، ولی ویلیام سامنر که از دانشمندای لیبرال کلاسیک آمریکا بود آداب اجتماعی یا همون "social etiquette" رو جزئی از "social norm" میدونست. چون داریم درباره غرب حرف میزنیم اینو گفتم.
شاید خیلی از هنجار های منشأ گرفته از یک نوع طرز تفکر خاص باشن، ولی صرفا همشون اینطور نیستن، خیلی از هنجار های اجتماعی در طول تاریخ بشر، افراد جامعه تشکیل دادن و این درست نیست همه ی هنجار هارو به حاکم های دیکتاتور یا افراد در قدرت ربط بدیم.
اینکه میگن پسر باید کار های A رو انجام بده، دختر B مشکلش کجاست؟ هر پسری آزاده و حق داره کار های B رو انجام بده یا برعکس، ولی این یه موضوع ثابت شدست که اخلاقیات و خوی پسرا نزدیک تر هست به "تفنگ و ماشین" یا به رنگ های تیره.
خلاصه کلام: کیلت پوشیدن جنگجوهای اسکاتلند با تبلیغات زوری اتفاق نیوفتاد، خود جامعه به مرور زمان کت هایی که شبیه به پالتو بودن رو تبدیلش به کیلت کردن و بعدش تبدیل به norm شد