Life Is Strange

97jtvt6zxhtf9je2fwrb.jpg

سازنده: Dontnod Entertainment
ناشر: Square Enix
تاریخ عرضه:
اپیزود اول: 29 ماه January
لینک خرید

شرکت Square Enix ناشر بازی Life is Strange امروز اعلام کرد، اولین اپیزود بازی Life is Strange در تاریخ 30 ماه January منتشر خواهد شد. این بازی توسط استودیو Dontnod Entertainment که قبلا بازی Remember Me را ساخته، در حال توسعه است.

Life is Strange برای PC و کنسول های Xbox One, PS4, PS3 و Xbox 360 منتشر خواهد شد. اپیزود اول بازی با قیمت 4.99$ منتشر خواهد شد و بازیکنانی که اپیزود اول بازی را خریداری کنند، قادر خواهند بود Season Pass بازی که شامل 4 اپیزود باقی مانده بازی می شود را با قیمت 16.99$ خریداری کنند. همچنین کسانی هم که قصد دارند از همان ابتدا کل اپیزود های بازی را خریداری کنند، می توانند با پرداخت 19.99$ باندل کامل بازی را خریداری کنند (البته این باندل برای Xbox 360 منتشر نخواهد شد).

استودیو Dontnod Entertainment اعلام کرده است که اپیزود های بازی در فاصله 6 هفته ای نسبت به یک دیگر منتشر خواهند شد.

Life is Strange داستان دختری جوان به نام Max Caulfield روایت می کند. او پس از 5 سال به شهر Oregon که در شمال غربی اقیانوس آرام واقع شده است، باز گشته تا با دوست سابق خود به نام Chloe ملاقات کند. اما در ادامه آن ها متوجه می شوند که دوستشان Rachel Amber ناپدید شده و حال قصد دارند، با یک دیگر Rachel را پیدا کنند.
علاوه بر این Max در طول بازی متوجه می شود که دارای قدرتی است که که می تواند زمان را به عقب بازگرداند. استودیو Dontnod اعلام کرده است که در طول بازی بازیکنان با استفاده از قدرت بازگشت زمان و تصمیم هایی که می گیرند، مسیر داستانی بازی را رقم خواهند زد.

تریلر بازی
 
Last edited by a moderator:

MrElectricWizard

The Hawk Is Howling
کاربر سایت
Nov 6, 2011
3,672
نام
Mehrdad
آره همون سبک هاست! :d
اما در مقایسه با کارهای Tt تاثیر انتخاب ها بیشتره،بازی هم اونقدر خطی نیست که تقریبا فقط به انتخاب دیالوگ ها ختم بشه :D

این تریلر رو ببین :
watch?v=jloyb3n9FPQ
اسپویل و اینا هم نداره! تریلر معرفیه بازیه :d

ایول. بعد heavy rain تنها بازی که تو این سبک شدید بهم حال داد game of thrones بود. . خب رفتیم تو فاز خرید life is strang:d تازگی ها شدیدا با این سبک ها حال می کنم. پیر شدیم:d
امیدوارم بیشتر باشه والا تو got هر کاری کردم پسره لرد نمیره نشد دقیقا یک شب تا صبح 20 بار از چند اپیزود قبلی رفتتم ولی در نهایت یک پایان بیشتر نداشت اون اپیزود.
---
اپیزود اول tales borderlands مجانی شده. من که با خود بوردر ها حال نکردم ببینم با تیلشون حال می کنم یا نه:d
 

sabco

کاربر فعال
Sep 16, 2009
1,598
دوستان چرا خبری ازتون نیست؟بازی قسمت اخرش اومده ها.
خب قسمت اخر رو هم چند ساعت پیش رفتم در کل خوب بود اما من سعی می کنم نکات منفی رو بگم تا مثبت. مثبت رو دوستان میگن انشاءااله من با تشکر از پستشون تایید می کنم حرفاشون رو :D
بخشی که تو داستان اصلا دلیلش رو نفهمیدم اولین باری بود که تو قسمت پنج مکس دوباره به کلاس جفرسون برگشت و برا دیوید اطلاعات فرستاد تا جفرسون دستگیر شه.من نمیدونم تو اون لحظه مکس واقعا به چه دلیلی باید عکس خودش رو به جفرسون برای شرکت تو مسابقه میداد؟!
نکته ی منفی دیگه تو این قسمت بعد از اینکه هی چندبار تو زمان برگشتیم دیگه انتخابایی که تو دیالوگا با افراد داشتم برام مهم نبود چون معلوم بود دوباره الان بر میگردیم به یه زمان دیگه و timeline عوض میشه. مثلا یه جا داریم میریم دنبال وارن تا یه عکس ازش بگیریم و بریم عقب تر بعد تو این مسیر میشه یه سری ادما رو نجات داد که واقعا انگیزه ای من برای اینکار نداشتم چون می دونستم هیچ تاثیری نخواهد داشت در ادامه. آخر بازی هم با اینکه خوب بود اما عملا یه جورایی تمام انتخابای این پنج قسمت دود شد رفت هوا و تقریبا از وسطای قسمت می شد هر دو پایان رو حدس زد حتی اینکه دقیقا با فوکوس رو کدوم عکس بازی تموم میشه رو هم میشد حدس زد.
 

Akiba

king of the majestic oceans of the world
کاربر فعال
Jan 18, 2009
22,292
نام
امیر حسین
نابود شدم!!!!
با اینکه با حرفای دوستمون موافقم! در مورد اینکه میشد حدس زد،یا همین تاثیر نداشتن انتخاب ها(مثل ایپزودهای قبل هم اون بالا نمیزد که این انتخابه شما تاثیر خواهد داشت! :-" )
اما در کل ایپزود فوق العاده ای بود! :x از شروع توی Dark Room تا همینطور سفر توی خط های داستانیه مختلف!

اون بخش نمایشگاه عالی بود! :x ( [MENTION=39563]sabco[/MENTION] عکس رو داد که همه چی به خوبی و خوشی تموم بشه! :-" میتونه یه دلیلش این باشه :d )
نمایشگاه رو میگفتم،...یک سری عکس های نمایشگاه عالی بودن! :x خیلی خوشم اومد! :d لباس مکس هم عالی بود! :d

مورد بعدی بخش طوفان و ... بود! اون بخش هم باز عالی بود(کلا همش عالی بود دیگه :d ) اصلا جو خوفی داشت! همون چیزی که از ثانیه ی اول ایپزود اول منتظرش بودیم! :d
اون آهنگی که تو ماشین پخش میشد چی بود؟ من رو یاد The Man Who Sold the World انداخت :d (البته اون نبود که...ولی اون آخرای رانندگی آهنگاش شبیه بود به نظرم:-" ) در کل آهنگ خوبی بود برم بیابم و بگیرمش! :d
(یافت شد! اسم آهنگ The Sense of Me بود :-" )

دیگه... اوه اوه ! بخش کابوس فوق العاده بود! :D و البته نابود میکرد! :| کلاس...اون نوشته های روی میز کیت ، بعدش راهروی خوابگاه! دفترچه ی مکس! انتخابه دیالوگ مکس وقتی که با جفرسون( :| ) صحبت میکرد! بد رو اعصاب بود:| ، بعدش هم مخفی کاری توی گالری تصاویر جفرسون!:| (دیدن عکس ها روی اعصاب بود مخصوصا وقتی مجبور میشدی پشتشون قایم بشی و قشنگ جلوی روت بودن:| ) ، جلوتر صحبت های کاراکترهایی که دنبالت بودن! :| بعدش فلش بک که نه...شایدم آره! به هر حال تصاویر کارایی که با کلوئی انجام دادیم! :(

اصلا این ایپزود همش صحنه های خوب بود! :(

و ... انتخاب آخر! با اینکه میدونستم به اینجا میرسیم! ولی... قشنگ 10 دیقه در خود (چه فیزیکی ، چه روحی!) فرو رفته بودم که چه کنم :(( البته از اول بازی میگفتم با کلوئی تا آخر! ولی خوب...اون بخش آخر کابوس و صحبت های ملت( و نه مکس البته! بقیه ی ملت که میگفتن خدایی ما مستحق مرگیم؟ :( ) میخواست تاثیر بزاره! ولی آخرشم کلوئی رو انتخاب کردم و شهر رو... :|
و باز برمیگردیم به بالا و The Man Who Sold the World :| حالا میتونه اینجوری بازنویسی بشه : The Girl Who Sold the World :-"

دوستانی که اون یکی انتخاب رو انجام دادن(البته احتمالا الان میرم یه چک میکنم:-" ) اوضاع چطور پیش رفت؟ چه اتفاقی افتاد؟ انتخاب ها چه شدن؟ من که مشخص بود دیگه با کاری که کردم رسما زدم هرچی انتخاب کردم رو سوزوندم...البته خوب...با اون انتخاب هم باز هرچی انتخاب داشتیم میسوخت:-" پس هیچی! :(
چیزی که از غم انتخابم کم میکرد،رنگ بندی شهر مخروبه بود! :d اگر چنین رنگ بندیی نداشت احتمالا الان یه بلایی سر خودم اورده بودم! (البته اگر همینطوری نیارم:| عذاب وجدان :| )

کلا اینکه از بازی کاملا راضی بودم! :x حتی با اینکه توی قسمت آخر تاثیر انتخاب هامون اینحوری شد که توی پایان تاثیری نداشت ولی توی بخش کابوس تاثیر انتخاب ها رو میشد دید:-"
و اینکه GOTY امسالم رو همینجا بهش تقدیم میکنم :x

اینم بگم که بازی و اوضاع کلوئی من رو خیلی یاد انیمه ی Stein's ; Gate انداخت! اگر از بازی خوشتون اومده حتما اون رو هم ببینید یا Visual Novelـش رو بزنید...(نمیدونم بگم بزنید یا بخونید:-" چون رمانی هست که با انتخاب های شما داستان تغییر میکنه! :d در کل نوع قدیمی تره همین سبک گیم پلی بازی های کیج و Tt و LIS و ... :-" )

در کل حدود 3ساعت...سه ساعت و نیم میخکوب بودم پای بازی! چند دیقه این وسط جاهایی که خود مکس هم مینشست و با خودش حرف میزد،منم استراحت میکردم و همش با خودم میگفتم چرا انقد بدبختم! چرا واقعا! :( چرا باید اینجوری بشه همه چی! :(

آها یه چیز دیگه که یادم رفت...! اون اوایل بازی که رفتیم نمایشگاه و ... اعصابم خورد بود که نچ!!! اصلا نباید اینجوری بشه اوضاع! درسته پایان گل و بلبلی میشد! ولی این چیزی نبود که دنبالش بودم! انقدر آسون همه چی به خوبی و خوشی پیش بره؟ اصلا چنین چیزی رو نمیخواستم که حس پوچی بهم دست بده که انگار هیچ کار خاصی نکردم:-"
جالبیش هم اینه عکس های اختیاری خیلی گوگولی میزدن توی طراحیشون! ولی برعکس عکس هایی که میگرفتیم اصلا اوضاع خوبی نبود:|
 
آخرین ویرایش:
  • Like
Reactions: Grey Warden

Akiba

king of the majestic oceans of the world
کاربر فعال
Jan 18, 2009
22,292
نام
امیر حسین
دوستان نسخه ای از بازی اومده که همه 5 اپیزود رو داشته باشه ؟
روی PSN و XBL اگر منظوره که هست:-" ولی فکر کنم منظورتون PC باشه که...فکر کنم توی بخش PC بپرسید زودتر جواب بگیرید :d

نسخه ی فیزیکی مشخص نشده کی عرضه میشه؟ اصن میشه ؟
هنوز چیزی در مورد نسخه ی فیزیکی نگفتن! و جوابش میشه : " خدا داند! " :d
امیدوارم داشته باشه:-" :x
 

sabco

کاربر فعال
Sep 16, 2009
1,598
نابود شدم!!!!
با اینکه با حرفای دوستمون موافقم! در مورد اینکه میشد حدس زد،یا همین تاثیر نداشتن انتخاب ها(مثل ایپزودهای قبل هم اون بالا نمیزد که این انتخابه شما تاثیر خواهد داشت! :-" )
اما در کل ایپزود فوق العاده ای بود! :x از شروع توی Dark Room تا همینطور سفر توی خط های داستانیه مختلف!

اون بخش نمایشگاه عالی بود! :x ( @sabaco عکس رو داد که همه چی به خوبی و خوشی تموم بشه! :-" میتونه یه دلیلش این باشه :d )
نمایشگاه رو میگفتم،...یک سری عکس های نمایشگاه عالی بودن! :x خیلی خوشم اومد! :d لباس مکس هم عالی بود! :d

مورد بعدی بخش طوفان و ... بود! اون بخش هم باز عالی بود(کلا همش عالی بود دیگه :d ) اصلا جو خوفی داشت! همون چیزی که از ثانیه ی اول ایپزود اول منتظرش بودیم! :d
اون آهنگی که تو ماشین پخش میشد چی بود؟ من رو یاد The Man Who Sold the World انداخت :d (البته اون نبود که...ولی اون آخرای رانندگی آهنگاش شبیه بود به نظرم:-" ) در کل آهنگ خوبی بود برم بیابم و بگیرمش! :d
(یافت شد! اسم آهنگ The Sense of Me بود :-" )

دیگه... اوه اوه ! بخش کابوس فوق العاده بود! :D و البته نابود میکرد! :| کلاس...اون نوشته های روی میز کیت ، بعدش راهروی خوابگاه! دفترچه ی مکس! انتخابه دیالوگ مکس وقتی که با جفرسون( :| ) صحبت میکرد! بد رو اعصاب بود:| ، بعدش هم مخفی کاری توی گالری تصاویر جفرسون!:| (دیدن عکس ها روی اعصاب بود مخصوصا وقتی مجبور میشدی پشتشون قایم بشی و قشنگ جلوی روت بودن:| ) ، جلوتر صحبت های کاراکترهایی که دنبالت بودن! :| بعدش فلش بک که نه...شایدم آره! به هر حال تصاویر کارایی که با کلوئی انجام دادیم! :(

اصلا این ایپزود همش صحنه های خوب بود! :(

و ... انتخاب آخر! با اینکه میدونستم به اینجا میرسیم! ولی... قشنگ 10 دیقه در خود (چه فیزیکی ، چه روحی!) فرو رفته بودم که چه کنم :(( البته از اول بازی میگفتم با کلوئی تا آخر! ولی خوب...اون بخش آخر کابوس و صحبت های ملت( و نه مکس البته! بقیه ی ملت که میگفتن خدایی ما مستحق مرگیم؟ :( ) میخواست تاثیر بزاره! ولی آخرشم کلوئی رو انتخاب کردم و شهر رو... :|
و باز برمیگردیم به بالا و The Man Who Sold the World :| حالا میتونه اینجوری بازنویسی بشه : The Girl Who Sold the World :-"

دوستانی که اون یکی انتخاب رو انجام دادن(البته احتمالا الان میرم یه چک میکنم:-" ) اوضاع چطور پیش رفت؟ چه اتفاقی افتاد؟ انتخاب ها چه شدن؟ من که مشخص بود دیگه با کاری که کردم رسما زدم هرچی انتخاب کردم رو سوزوندم...البته خوب...با اون انتخاب هم باز هرچی انتخاب داشتیم میسوخت:-" پس هیچی! :(
چیزی که از غم انتخابم کم میکرد،رنگ بندی شهر مخروبه بود! :d اگر چنین رنگ بندیی نداشت احتمالا الان یه بلایی سر خودم اورده بودم! (البته اگر همینطوری نیارم:| عذاب وجدان :| )

کلا اینکه از بازی کاملا راضی بودم! :x حتی با اینکه توی قسمت آخر تاثیر انتخاب هامون اینحوری شد که توی پایان تاثیری نداشت ولی توی بخش کابوس تاثیر انتخاب ها رو میشد دید:-"
و اینکه GOTY امسالم رو همینجا بهش تقدیم میکنم :x

اینم بگم که بازی و اوضاع کلوئی من رو خیلی یاد انیمه ی Stein's ; Gate انداخت! اگر از بازی خوشتون اومده حتما اون رو هم ببینید یا Visual Novelـش رو بزنید...(نمیدونم بگم بزنید یا بخونید:-" چون رمانی هست که با انتخاب های شما داستان تغییر میکنه! :d در کل نوع قدیمی تره همین سبک گیم پلی بازی های کیج و Tt و LIS و ... :-" )

در کل حدود 3ساعت...سه ساعت و نیم میخکوب بودم پای بازی! چند دیقه این وسط جاهایی که خود مکس هم مینشست و با خودش حرف میزد،منم استراحت میکردم و همش با خودم میگفتم چرا انقد بدبختم! چرا واقعا! :( چرا باید اینجوری بشه همه چی! :(

آها یه چیز دیگه که یادم رفت...! اون اوایل بازی که رفتیم نمایشگاه و ... اعصابم خورد بود که نچ!!! اصلا نباید اینجوری بشه اوضاع! درسته پایان گل و بلبلی میشد! ولی این چیزی نبود که دنبالش بودم! انقدر آسون همه چی به خوبی و خوشی پیش بره؟ اصلا چنین چیزی رو نمیخواستم که حس پوچی بهم دست بده که انگار هیچ کار خاصی نکردم:-"
جالبیش هم اینه عکس های اختیاری خیلی گوگولی میزدن توی طراحیشون! ولی برعکس عکس هایی که میگرفتیم اصلا اوضاع خوبی نبود:|

منم با حرف های شما موافقم و حال نداشتم نکات مثبت که از منفی بیشتر بودن بنویسم :D مثل همین موسیقی که واقعا تو همه قسمتا خیلی خوب بود یا تغییرات جورنال و متن sms ها تو timeline های مختلف یا همون کابوس پایانی بازی یابخش مرور خاطرات که ادم رو برای تصمیم آخر آماده می کرد. همشون از نکات مثبت بازی بودن.
اون قسمت هم من رو اشتباه منشن کردی:D اما خب من وقتی خودم رو جا مکس می زارم به هیچ عنوان اون کارو نمی کنم که برم تو اون مسابقه شرکت کنم. به فرض کلا قضیه طوفان هم اگه یادم رفته بود این ریسکو نمی کردم که زیادی تو زمان تغییر ایجاد کنم مخصوصا با این اتفاقایی که قبلش دیدیم در کل این کار مکس اصلا تو کتم نرفت.

در مورد اون یکی پایان هم من چون رو PC بازی می کردم تا رسید به این انتخاب آخر یه alt + tab زدم رفتم از سیو بازی یه بکاپ گرفتم تا هر دو تا پایان رو ببینم. منم اول نجات کلویی را انتخاب کردم که خب دیدی چه اتفاقی می افته. تو اون یکی پایان مکس بر می گرده به همون دستشویی و همونجا میشینه و گریه می کنه. بعد هم به صورت همون سبک بازی که با تغییر عکس ها تفاوت های دو timeline رو نشون میداد نشون میده که جفرسون و ناتان دستگیر شدن اخرشم با مراسم تدفین کلویی تموم میشه.

در کل بازم می گم بازی واقعا خوبی بود و بزرگترین مشکلی که از کل بازی می تونم بگیرم به نظرم هماهنگی لب ها در هنگام صحبت کردن بود و اگه انیمشین های صورت بهتر بود، خیلی تو انتقال احساسات قوی تر می شد، گر چه همین الانشم با وجود این مشکلات باز هم تونسته بودن احساسات رو از خیلی از بازی های دیگه بهتر منتقل کنن.
 

Maxxxx

کاربر سایت
Apr 18, 2015
378
نام
سعید
وای خدا قلبم درد گرفت یکی منو بگیره :((

دوستان از اونجایی که اهنگ های بازی خیلی دلنشینه من همشو جمع کردم و یجا اپلود کردم که میتونید از اینجا دانلود کنید
 
آخرین ویرایش:

Akiba

king of the majestic oceans of the world
کاربر فعال
Jan 18, 2009
22,292
نام
امیر حسین
منم با حرف های شما موافقم و حال نداشتم نکات مثبت که از منفی بیشتر بودن بنویسم :D مثل همین موسیقی که واقعا تو همه قسمتا خیلی خوب بود یا تغییرات جورنال و متن sms ها تو timeline های مختلف یا همون کابوس پایانی بازی یابخش مرور خاطرات که ادم رو برای تصمیم آخر آماده می کرد. همشون از نکات مثبت بازی بودن.
اون قسمت هم من رو اشتباه منشن کردی:D اما خب من وقتی خودم رو جا مکس می زارم به هیچ عنوان اون کارو نمی کنم که برم تو اون مسابقه شرکت کنم. به فرض کلا قضیه طوفان هم اگه یادم رفته بود این ریسکو نمی کردم که زیادی تو زمان تغییر ایجاد کنم مخصوصا با این اتفاقایی که قبلش دیدیم در کل این کار مکس اصلا تو کتم نرفت.

در مورد اون یکی پایان هم من چون رو PC بازی می کردم تا رسید به این انتخاب آخر یه alt + tab زدم رفتم از سیو بازی یه بکاپ گرفتم تا هر دو تا پایان رو ببینم. منم اول نجات کلویی را انتخاب کردم که خب دیدی چه اتفاقی می افته. تو اون یکی پایان مکس بر می گرده به همون دستشویی و همونجا میشینه و گریه می کنه. بعد هم به صورت همون سبک بازی که با تغییر عکس ها تفاوت های دو timeline رو نشون میداد نشون میده که جفرسون و ناتان دستگیر شدن اخرشم با مراسم تدفین کلویی تموم میشه.

در کل بازم می گم بازی واقعا خوبی بود و بزرگترین مشکلی که از کل بازی می تونم بگیرم به نظرم هماهنگی لب ها در هنگام صحبت کردن بود و اگه انیمشین های صورت بهتر بود، خیلی تو انتقال احساسات قوی تر می شد، گر چه همین الانشم با وجود این مشکلات باز هم تونسته بودن احساسات رو از خیلی از بازی های دیگه بهتر منتقل کنن.
انقدر تغییرات خفن توی زمان های مختلف داد و هیچکدوم راه به جایی نمیبرد که به هرکاری دست میزد! :d البته اگر دفترچش رو بخونیم احتمالا دلیل تحویل دادن عکس رو هم بهتر میگه! :d (خدایی 73 صفحست...زیاده!!! من خودم شخصا شاید فقط 10تاش رو خونده باشم:-" ولی سعی میکنم بخونم :d )

البته فکر نمیکنم نیاز به سیو اضافه گرفتن باشه...حداقل توی کنسول چپتر سلکت داره! میتونی هر بخشی رو خواستی دوباره بری :d

آها به SMSها هم اشاره کردی! این بخش هم توی کابوس عالی بود! :d
2تا از این عکس ها موندن که پیداشون نکردم،کم کم برم سراغش ببینم چه باید بکنم :d ولی بس غمگینم تموم شد بازی:( خیلی زود گذشت:(

دقیقا منم تنها مشکلی که از بازی میتونم بگیرم همین Lip Sync بود! :( انشاالله توی کارهای بعدیشون این مشکلم حل کنند! :d ولی با این حال کار صداپیشه ها برای انتقال احساسات عالی بود! و البته مثل همه جای بازی ، باز هم آهنگ ها اینجا کمک خوبی میکردن :d اصلا این تیم انتخاب آهنگاشون و کلا این بخش رو من باید ببینم و دست تک تکشون رو ببوسم! :d

اون منشن هم برم ویرایش کن یکهو نیاد باز کنه و اسپویل بشه! :d
 

rahyarpaul

کاربر سایت
Mar 17, 2011
11,022
نام
محمد حسین
منم با حرف های شما موافقم و حال نداشتم نکات مثبت که از منفی بیشتر بودن بنویسم :D مثل همین موسیقی که واقعا تو همه قسمتا خیلی خوب بود یا تغییرات جورنال و متن sms ها تو timeline های مختلف یا همون کابوس پایانی بازی یابخش مرور خاطرات که ادم رو برای تصمیم آخر آماده می کرد. همشون از نکات مثبت بازی بودن.
اون قسمت هم من رو اشتباه منشن کردی:D اما خب من وقتی خودم رو جا مکس می زارم به هیچ عنوان اون کارو نمی کنم که برم تو اون مسابقه شرکت کنم. به فرض کلا قضیه طوفان هم اگه یادم رفته بود این ریسکو نمی کردم که زیادی تو زمان تغییر ایجاد کنم مخصوصا با این اتفاقایی که قبلش دیدیم در کل این کار مکس اصلا تو کتم نرفت.

در مورد اون یکی پایان هم من چون رو PC بازی می کردم تا رسید به این انتخاب آخر یه alt + tab زدم رفتم از سیو بازی یه بکاپ گرفتم تا هر دو تا پایان رو ببینم. منم اول نجات کلویی را انتخاب کردم که خب دیدی چه اتفاقی می افته. تو اون یکی پایان مکس بر می گرده به همون دستشویی و همونجا میشینه و گریه می کنه. بعد هم به صورت همون سبک بازی که با تغییر عکس ها تفاوت های دو timeline رو نشون میداد نشون میده که جفرسون و ناتان دستگیر شدن اخرشم با مراسم تدفین کلویی تموم میشه.

در کل بازم می گم بازی واقعا خوبی بود و بزرگترین مشکلی که از کل بازی می تونم بگیرم به نظرم هماهنگی لب ها در هنگام صحبت کردن بود و اگه انیمشین های صورت بهتر بود، خیلی تو انتقال احساسات قوی تر می شد، گر چه همین الانشم با وجود این مشکلات باز هم تونسته بودن احساسات رو از خیلی از بازی های دیگه بهتر منتقل کنن.

دوستان چرا خبری ازتون نیست؟بازی قسمت اخرش اومده ها.
خب قسمت اخر رو هم چند ساعت پیش رفتم در کل خوب بود اما من سعی می کنم نکات منفی رو بگم تا مثبت. مثبت رو دوستان میگن انشاءااله من با تشکر از پستشون تایید می کنم حرفاشون رو :D
بخشی که تو داستان اصلا دلیلش رو نفهمیدم اولین باری بود که تو قسمت پنج مکس دوباره به کلاس جفرسون برگشت و برا دیوید اطلاعات فرستاد تا جفرسون دستگیر شه.من نمیدونم تو اون لحظه مکس واقعا به چه دلیلی باید عکس خودش رو به جفرسون برای شرکت تو مسابقه میداد؟!
نکته ی منفی دیگه تو این قسمت بعد از اینکه هی چندبار تو زمان برگشتیم دیگه انتخابایی که تو دیالوگا با افراد داشتم برام مهم نبود چون معلوم بود دوباره الان بر میگردیم به یه زمان دیگه و timeline عوض میشه. مثلا یه جا داریم میریم دنبال وارن تا یه عکس ازش بگیریم و بریم عقب تر بعد تو این مسیر میشه یه سری ادما رو نجات داد که واقعا انگیزه ای من برای اینکار نداشتم چون می دونستم هیچ تاثیری نخواهد داشت در ادامه. آخر بازی هم با اینکه خوب بود اما عملا یه جورایی تمام انتخابای این پنج قسمت دود شد رفت هوا و تقریبا از وسطای قسمت می شد هر دو پایان رو حدس زد حتی اینکه دقیقا با فوکوس رو کدوم عکس بازی تموم میشه رو هم میشد حدس زد.
اولا برای پایان قابل حدس
این قسمت اخر بود و باید بازی تموم میشد و پروندش بسته
دیگه نمیشد تو این قسمت چند تا معمای جدید ایجاد کرد تهش هم سر هم بندی کرد
این قسمت باید معماهای قبلی کاملا حل میشد
بی انگیزگی نجات آدما قابل قبوله ،اما بالاخره نمیشد ساده راه رو باز کرد تا برسه به وارن
اون موقع ایراد میگرفتی چرا تو طوفان یه معما وجود نداشت

اما گفتی نمیرفتی مسابقه جای کلویی ، اون موقع کلویی هنوز نمیدونست عامل طوفان اونه و بعد از برگشت از کابوسا فهمید اونه
بعد عکسی که کلویی رفت مسابقات اون عکسی نبود که به جفرسون داد به جفرسون عکس داد شاید میخواست یه سیو داشته باشه اگه مشکل خورد بتونه بازم شروع کنه چون نمیدونست با دادن عکس چه اتفاقاتی ممکنه بیوفته
شاید نویسنده دوست داشت یه دیالوگ برقرار کنه بین یه جانی و کلویی
درمجموع
تو قسمت اخر علت طوفان معلوم شد و این تفاوت بازی با walking dead هست
نکته دیگه دو پایان تلخه بین خودخواهی و از خود گذشتگی
بودن با کلویی و از بین رفتن arcadia
یا تنهایی و برگشت آرامش به بازی
 

sabco

کاربر فعال
Sep 16, 2009
1,598
اولا برای پایان قابل حدس
این قسمت اخر بود و باید بازی تموم میشد و پروندش بسته
دیگه نمیشد تو این قسمت چند تا معمای جدید ایجاد کرد تهش هم سر هم بندی کرد
این قسمت باید معماهای قبلی کاملا حل میشد
بی انگیزگی نجات آدما قابل قبوله ،اما بالاخره نمیشد ساده راه رو باز کرد تا برسه به وارن
اون موقع ایراد میگرفتی چرا تو طوفان یه معما وجود نداشت

اما گفتی نمیرفتی مسابقه جای کلویی ، اون موقع کلویی هنوز نمیدونست عامل طوفان اونه و بعد از برگشت از کابوسا فهمید اونه
بعد عکسی که کلویی رفت مسابقات اون عکسی نبود که به جفرسون داد به جفرسون عکس داد شاید میخواست یه سیو داشته باشه اگه مشکل خورد بتونه بازم شروع کنه چون نمیدونست با دادن عکس چه اتفاقاتی ممکنه بیوفته
شاید نویسنده دوست داشت یه دیالوگ برقرار کنه بین یه جانی و کلویی
درمجموع
تو قسمت اخر علت طوفان معلوم شد و این تفاوت بازی با walking dead هست
نکته دیگه دو پایان تلخه بین خودخواهی و از خود گذشتگی
بودن با کلویی و از بین رفتن arcadia
یا تنهایی و برگشت آرامش به بازی
ربطی نداره به قسمت آخر بودن بعضی از سریالا قسمت اخرشون اتفاقات کاملا غیر قابل پیش بینی دارن و به بهترین شکل هم تموم شدن و سوال مهمی رو هم بدون پاسخ نذاشتن.

من این بازی ها رو مطمئنن برای گیمپلی انجام نمیدم. درسته خوشحال می شم مثل قدیم تو این سبک معما و پیدا کردن ایتم و ... هم ببینم ولی در نبودش هم دیگه مشکلی ندارم چون تغییراتی هست که بالاخره تو این سبک ایجاد شده و کاریش نمیشه کرد، اما واقعا به اون تیکه ی تو راه وارن هست می گین معما؟! تنها دلیل وجود اون قسمت این بود که نشون بده این طوفان چه گندی می زنه و چطور جون آدما گرفته میشه که آخره بازی نتایج انتخابتون رو از قبل دیده باشید که اگه خودخواهی کنید و کلویی رو نجات بدید چه اتفاقی می افته نه اینکه بخوان معما بزارن تو اون قسمت. اما خب اینو بدون این گذاشتن توانایی نجات افراد تو اون بخش هم می شد به گیمر حالی کرد. من کلا ایرادای که به داستان می گیرم از این جهت می گیرم که اگه خودم تو اون لحظه جای مکس بودم چه می کردم. الان شما خودت رو بزار جای مکس تصمیمت رو قطعی گرفتی که بری عکس رو از وارن بگیری و برگردی به قبل تر تا کلویی رو نجات بدی و میدونی با این کارت همه کاری که الان داری انجام می دی نتیجش مهم نیست چون تا چند لحظه دیگه زمان رو عوض می کنی پس نباید تو اون لحظه برات مهم باشه که یه شخصی الان می میره یا زنده می مونه مخصوصا اینکه با استفاده زیاد از قدرت مکس حالش بد میشه تو داستان پس نباید الکی از قدرتش استفاده کنه.

در مورد عکس هم که اصلا به جای کلویی شرکت نکرد و کلویی هیچ ربطی به مسابقه نداشت. دقیقا هم عکسی که به جفرسون داد برای شرکت در مسابقه بود. و اتفاقا تو پستای قبل گفتم چون نمیدونه تغییر تو زمان ممکنه چه تاثیری بزاره پس بهتر بود به جز همون لو دادن جفرسون کار دیگه ای نمی کرد هر چی باشه تو قسمت سه و چهار دیگه باید شیر فهم می شد که دست کاری تو زمان ممکنه نتایج خیلی بدتری داشته باشه. من هنوز این تصمیم مکس وقتی خودم رو جاش می زارم برام قابل قبول نیست. @Akiba گفتن شاید تو دفترچه در این مورد اشاره ای شده باشه که خب باید برم یه دور چک کنم دفترچه رو شاید یه جواب قانع کننده ای باشه تو دفترچه، که البته بعید می دونم.

اینکه میگید واکینگ دد آخرش معلوم نشد که این بیماری از کجا اومده مساله اصلی اینه که چه بازی، چه سریال و چه کمیک واکینگ دد اصلا توشون مهم نیست که بیماری از کجا اومده و روابط آدما مهمه توش که تو اون بازی خیلی خوب به این روابط پرداختن.اگه به واکینگ دد می خواید گیر بدید که آخرش معلوم نشد بیماری از کجاست طرفداران اون بازی هم میان به شما می گن آخرش معلوم نشد این قدرت مکس از کجا اومد که به مراتب مهمتر از طوفان بود چون دلیل اصلی خود این طوفان هم قدرت مک بود.

پ.ن: در کل نمیدونم چرا این پستتون این حس رو به من داد که فکر کردید من از بازی بدم اومده و خواستم اینجا خرابش کنم.همونطور که تو پستای قبل هم گفتم بازی خوب بود ولی من از یه بازی وقتی خوشم بیاد نکات منفیش رو هم در نظر دارم و چشمم رو بهشون نمی بندم
 

miladdej

کاربر سایت
Aug 27, 2013
632
یعنی واقعا تموم شد؟:((
My Choices:
viewer.php
[/URL][/IMG]
viewer.php
[/URL][/IMG]
قبل از اینکه قسمت آخرو شروع کنم یه تعداد نظرات منفی از ملت و تو انجمن خود بازی دیدم که میگفتن پایانش در حد Mass Effect درب و داغونه و این جور چیزا.ولی خدارو شکر از اون درجه فرسنگ ها دوره.هر چند از نظر من هم باید به چنتا چیز دیگه هم جواب داده می شد که پایین تر نوشتم.
البته اینم بگم،انتخاب اول من فدا کردن شهر بود،Pricefield Forever:d،ولی کاملا مشخصه خود سازنده ها هم فدا کردن کلویی مد نظرشون بوده،کلا این انتخاب با مومنتوم درستی نشون میده چه اتفاقی بعد از کل این قضایا میفته.
با این که کسی به جز Max از اتفاقی که افتاده خبر نداره ولی نشون میده که خیلی ها خاطره ی کلویی رو همچنان خواهند داشت،یه جورایی مثل همون چیزی که دوست بالاتری گفت،میراث کلویی.
ولی انتخاب نابود کردن شهر کمی بی منطق پیش میره.مکس و کلویی از توی شهر رد میشن،ولی انگار نه انگار همین الان تمام افراد شهر،خانواده کلویی،تمام دوستای مکس کشته شدن!فقط میبینیم که با خوبی و خوشی از شهر دور میشن.
حتی اگه اینم در نظر نگیریم،اگر نتیجه ی عوض کردن تمام اتفاقات توسط مکس به نابودی یه شهر توسط یه طوفان E6 منجر میشه،پس از کجا میشه مطمئن بود بعد از این هم طوفانی یا چیز دیگه ای به وجود نمی یاد تا دوباره یه عده دیگرو به کشتن بده تا آخر مکس سر عقل بیاد و دیگه زمانو دستکاری نکنه؟میدونم فدا کردن کلویی اصلا قابل قبول نیست،(پس فکر می کنید برای چی دو روز طول کشید تا نظرمو اینجا بگم؟:()ولی فقط به خاطر اینکه اون انتخاب به نظرم منطقی نمیومد این انتخاب هم امتحان کردم و دیدم بله!کلا خیلی بیشتر به این پایان بها دادن.
از پایان هم که بگذریم،واقعا چنتا از سوالا(یا بهتره بگم تئوری ها) بی جواب موند،مثلا این که آیا Rachel هم میتونست به عقب برگرده؟اگر نه،پس چرا همه از Rachel خاطره خوبی داشتن؟(دقیقا مثل مکس که سعی می کرد حرفاشو سبک و سنگین کنه و همون جوابی که طرف مقابل دوست داشته بشنوه رو بزنه) یا این که آخر کی اون سه جمله Rachel Was Here،Chloe Was Here و Max Was Here رو خط خطی کرده و نوشته UR All Gonna Die؟از طرفی هم دوست داشتم یه چیزی از Lisa(همون گل مکس که احتمالا هممون اولین بار از بس بهش آب دادیم غرقش کردیم:)))تو این قسمت ببینیم که خب نشد.و خیلی سوالای دیگه که اگه حضور ذهن پیدا کردم میگم.
در ضمن،اگه به Credits بازی هم نگاه کرده باشید،آهنگ To All Of U که تو این اپیزود بر عکس خونده می شد هم برعکس نوشته بودن!
viewer.php
[/URL][/IMG]
اگر به کل این فصل نگاه کنیم،تجربه بی نظیری بود.من به شخصه مدت ها بود اونقدرها بازی نمی کردم.اصلا لذت نمی بردم.حس می کردم ایده ی سازنده ها ته کشیده تا اینکه این بازی خلافشو ثابت کرد.خلاصه بخوام بگم،Thumbs Up!
 
آخرین ویرایش:

rahyarpaul

کاربر سایت
Mar 17, 2011
11,022
نام
محمد حسین
ربطی نداره به قسمت آخر بودن بعضی از سریالا قسمت اخرشون اتفاقات کاملا غیر قابل پیش بینی دارن و به بهترین شکل هم تموم شدن و سوال مهمی رو هم بدون پاسخ نذاشتن.

من این بازی ها رو مطمئنن برای گیمپلی انجام نمیدم. درسته خوشحال می شم مثل قدیم تو این سبک معما و پیدا کردن ایتم و ... هم ببینم ولی در نبودش هم دیگه مشکلی ندارم چون تغییراتی هست که بالاخره تو این سبک ایجاد شده و کاریش نمیشه کرد، اما واقعا به اون تیکه ی تو راه وارن هست می گین معما؟! تنها دلیل وجود اون قسمت این بود که نشون بده این طوفان چه گندی می زنه و چطور جون آدما گرفته میشه که آخره بازی نتایج انتخابتون رو از قبل دیده باشید که اگه خودخواهی کنید و کلویی رو نجات بدید چه اتفاقی می افته نه اینکه بخوان معما بزارن تو اون قسمت. اما خب اینو بدون این گذاشتن توانایی نجات افراد تو اون بخش هم می شد به گیمر حالی کرد. من کلا ایرادای که به داستان می گیرم از این جهت می گیرم که اگه خودم تو اون لحظه جای مکس بودم چه می کردم. الان شما خودت رو بزار جای مکس تصمیمت رو قطعی گرفتی که بری عکس رو از وارن بگیری و برگردی به قبل تر تا کلویی رو نجات بدی و میدونی با این کارت همه کاری که الان داری انجام می دی نتیجش مهم نیست چون تا چند لحظه دیگه زمان رو عوض می کنی پس نباید تو اون لحظه برات مهم باشه که یه شخصی الان می میره یا زنده می مونه مخصوصا اینکه با استفاده زیاد از قدرت مکس حالش بد میشه تو داستان پس نباید الکی از قدرتش استفاده کنه.

در مورد عکس هم که اصلا به جای کلویی شرکت نکرد و کلویی هیچ ربطی به مسابقه نداشت. دقیقا هم عکسی که به جفرسون داد برای شرکت در مسابقه بود. و اتفاقا تو پستای قبل گفتم چون نمیدونه تغییر تو زمان ممکنه چه تاثیری بزاره پس بهتر بود به جز همون لو دادن جفرسون کار دیگه ای نمی کرد هر چی باشه تو قسمت سه و چهار دیگه باید شیر فهم می شد که دست کاری تو زمان ممکنه نتایج خیلی بدتری داشته باشه. من هنوز این تصمیم مکس وقتی خودم رو جاش می زارم برام قابل قبول نیست. @Akiba گفتن شاید تو دفترچه در این مورد اشاره ای شده باشه که خب باید برم یه دور چک کنم دفترچه رو شاید یه جواب قانع کننده ای باشه تو دفترچه، که البته بعید می دونم.

اینکه میگید واکینگ دد آخرش معلوم نشد که این بیماری از کجا اومده مساله اصلی اینه که چه بازی، چه سریال و چه کمیک واکینگ دد اصلا توشون مهم نیست که بیماری از کجا اومده و روابط آدما مهمه توش که تو اون بازی خیلی خوب به این روابط پرداختن.اگه به واکینگ دد می خواید گیر بدید که آخرش معلوم نشد بیماری از کجاست طرفداران اون بازی هم میان به شما می گن آخرش معلوم نشد این قدرت مکس از کجا اومد که به مراتب مهمتر از طوفان بود چون دلیل اصلی خود این طوفان هم قدرت مک بود.

پ.ن: در کل نمیدونم چرا این پستتون این حس رو به من داد که فکر کردید من از بازی بدم اومده و خواستم اینجا خرابش کنم.همونطور که تو پستای قبل هم گفتم بازی خوب بود ولی من از یه بازی وقتی خوشم بیاد نکات منفیش رو هم در نظر دارم و چشمم رو بهشون نمی بندم
ببین تو قسمت قبل بیشتر معماها حل شد و این قسمت اسمش روش بود polarized میشه معنیش کرد بصورت متضاد در آوردن ،دو سمت یه اتفاققو نشون دادن و الان تو این قسمت دو سمت یه اتفاق نشون داده شد سیو arcadia یا سیو کلویی
قرار نبود این قسمت غیرقابل پیش بینی باشه چون سوالا پاسخ داده شده بود و فقط میخواستین بفهمیم چرا طوفان درست شده،چی میشه طوفان،آیا کلویی مرد،چه بلایی سر مکس و ویکتوریا و ناتان و جفرسون میاد ،پس انتظارمون یه مشت جواب داد
به نظرم عنوان این قسمت بهترین جواب برات بود نویسنده نمیخواست بازم تو رو متعجب کنه کاری که به نحو احسن تو قسمت سه و چهار کرد
ببین معما،معما هست چه ساده و چه سخت ،نمیشه یه محیط برا بازی داستان گونه خالی از اون باشه .
اما مکس تا سکانس آخر بازی مکس نمیدونست یا مطمئن نبود که کاراش عامل اون طوفانه وقتی بعد از اون کابوس برگشت تازه فهمید و کلویی بهش گفت که نمیخوام مامان و ناپدری و بقیه فدا من بشن
در مورد عکس من جای کلویی و مکس رو اشتباه نوشتم اما یه جورایی نویسنده میخواست دیالوگ برقرار کنه بین دو دید یکی white room یه جانی و یه dark room یک بی گناه ،به نظرمن
اما یه نکته دلیل تنفر ویکتوریا از مکس این بود که جفرسون مهمترین فرد تو اونجا محسوب میشد و اون هم خیلی به مکس اهمیت میداد برا همین از مکس متنفر بود در مورد قدرت نظری ندارم اما در اینجا فاجعه تموم شد
اما اگه عامل اون شناسایی نشه تو Walking dead عملا یه چیز بیهوده هست چون پایانی براش وجود نداره در مورد walking dead همیشه ازش حمایت کردم اما عملا بجز قسمت 5 فصل2 ،بقیش دچار روزمرگی فراوان شده بود از نقدا و نمرات و همینطور نظرات موجود تو خود فروم واکینگ دد میتونستی ببینی
اما بحث واکینگ دد نیست
 

.:AC MilaN:.

کاربر سایت
Sep 12, 2009
2,537
نام
ایلیا
خوب منم بازی رو الان تموم کردم و شدیدا سر انتخاب اخر دو دل بودم
پایان بازی خیلی خوب بود و شدیدا ازش لذت بردم:x

امیدوارم سازند ها برن دنبال یک سوژه جدید و تو همین سبک بازی بسازن ولی دیگه این بازی رو ادامه ندن و بذارن همینجوری بمونه
 

کاربرانی که این قسمت را مشاهده می‌کنند

Top
رمز عبور خود را فراموش کرده اید؟
or ثبت‌نام سریع از طریق سرویس‌های زیر