PlayStation God of War Ragnarok

God of War Ragnarok

​

Biography

Spoiler: Ragnarök

Ragnarök
​

​

موج اول
شروع آخرالزمان از جنگ‌های خونین در میدگارد و از بین انسان‌ها راه می‌افتد، برادران به جان هم افتاده و یکدیگر را به قتل می‌رسانند و جرم و جنایت در میدگارد بیداد می‌کند.
سپس زمستان سخت (Fimbulvetr ) از راه می‌رسد که به مدت سه سال با خود سرمای شدید و تاریکی به همراه می‌آورد
زمین سراسر از یخی ضخیم پوشیده شده و انسان‌ها در سرما و گرسنگی تمام امید و ایمانشان را از دست می‌دهند.

موج دوم
اسکال (Sköll) و هاتی (Hati – گرگ‌هایی که به دنبال ارابه‌های خورشید و ماه می‌کردند) بالاخره موفق می‌شوند هر کدام طعمه خود را شکار کنند
اسکال خورشید را به دندان گرفته و خون از آن به زمین جاری می‌شود و هاتی ماه را بلعیده و ستارگان نیز آسمان را ترک می‌کنند و تاریکی مطلق همه جا را فرا می‌گیرد.

موج آخر
زمین شروع به لرزیدن می‌کند و فنریر که توسط خدایان در غل و زنجیر بود، آزاد می‌شود تا از خدایانی که او را اسیر کرده بودند انتقام بگیرد.


+ نگهبان خدایان (Heimdall) در شاخ خود دمیده و تمام خدایان به همراه وایکینگ‌هایی که با شرافت جنگیده و مرده بودند و در والهالا درکنار خدایان مستقر بودند، خود را برای نبردی بزرگ آماده می‌کنند.
+ ایگدراسیل (Yggdrasil) که 9 سرزمین بر روی شاخه و ریشه‌های آن شکل گرفته بودند، به لزره درمیاید. زمین میلرزد، دریا شروع به جوشیدن می‌کند و ماری عظیم‌الجثه از اعماق آن بیرون می‌آید که زهر از دهانش بر زمین می‌ریزد، این مار کسی نیست جز یورمنگاند
+ آسمان شکافته شده و از سرزمین موسپل‌هیم (Muspelheim– قلمروی آتش) غول‌های آتشین به رهبری سورت به میدان نبرد وارد می‌شوند
+ هِل، دختر لوکی که نیمه زنده-نیمه مرده است نیز از نیفل‌هیم (Niflheim – قلمروی یخ) خارج شده و به همراه اژدهای خود نیتاگ (Nithog) بر فراز میدان نبرد پرواز می‌کند تا اجساد مردگان را برای خوردن ببرد.

Spoiler: Hróðvitnir

Hróðvitnir
​

فنریر (Fenrir) که همچنین با نام هوویتنیر شناخته میشه شخصیتی مهم در اسطوره‌شناسی نورسه
گرگی غول‌پیکره که به عنوان یکی از بزرگترین دشمنان آسیر تلقی میشه
او اولین بچه-گرگ از سه فرزند لوکی و یک یوتون مونث به نام انگربودا ست
سرنوشتش در زمان راگناروک به مبارزه و کشتن اودین گره خورده، و اینکه پدر اسکول و هاتی ست
فنریر به عنوان گرگی توصیف شده که روزی به اندازه‌ی یک هیولا می‌شود.
وجود او ترسی بزرگ برای خدایان و به خصوص اودین است، کسی که مرگ خود را در زمان راگناروک به واسطه‌ی آرواره‌های این هیولا پیش‌بینی می‌کند
یکی از دلایل مهم اقدامات اودین برای جلوگیری از راگناروک به خاطر ترس از فنریر ست

جنسیت: مذکر
نژادها: غول-گرگ
وضعیت: زنده
مکان: آسگارد
خانواده:
هِل(خواهر)
یورمونگاند(برادر)
اسکول و هاتی(پسران)
انگربودا(مادر)
لوکی ( پدر )
فی(مادر بزرگ)
برگلمیر(جد مادری)
کریتوس(پدر بزرگ؟!)

اگرچه او دیده نشده و به واسطه‌ی یکی از نام‌های کمتر شناخته شده‌اش نام برده می‌شود، اما فنیر در دو تا از اظهار نظرهای میمیر مورد اشاره قرار گرفته!
اولین اشاره مربوط به یکی از داستان‌های میمیر بر روی قایقه که از فنریر به عنوان «کینه‌جوی بزرگ خدایان آسیر» یاد می‌شه و داستانی از او و فرزندانش اسکول و هاتی نقل میشه
میمیر باری دیگر هنگام ترک کردن کونوسگارد به طور خلاصه اشاره‌ای به فنیر می‌کنن و این که چطور بروک و سیندری زنجیری غیرقابل شکست را تنها با استفاده از «یک جای پای گربه» و «آب دهان پرنده» ساختن

Spoiler: Thamur

Thamur
​

تامور قبل از مرگش تصمیم داشت دیواری به دور سرزمین غول ها یا همون یوتنهایم بسازه تا از مردمش در برابر ثور محافظت کنه
چون ساخت دیوار به تنهایی واسش سخت و زمان‌گیر بود، از پسرش Hrimthur برای ساخت دیوار کمک خواست اما پسرش بهش کمک نکرد!
بعد از مخالفت Hrimthur با پدرش، تامور پسرش رو میزنه و همین امر باعث میشه Hrimthur هز دست پدر فرار کنه
تامور که احساس خوبی نداشته به دنبال پسر میره ولی در میدگارد گم میشه
فریادهای تامور توجه ی ثور رو به خودش جلب میکنه و این دو باهم درگیر میشن و درنهایت تامور حین درگیری بر روی ابزار سنگ تراشی خودش میفته و دار فانی رو وداع میگه

تامور یک غول یخی بود و برای همین بعد از مرگش و سقوط بدنش بر روی زمین بخش بزرگی از سرزمین پوشیده از یخ شد و فقط ثور از این سرما نجات پیدا کرد

با اینکه کشته شدن Thamur در نبرد با ثور کاملا اتفاقی رخ داد اما ثور اعتبار کشتن این غول رو برای خودش می‌دونست و ادعا می‌کرد که خودش انجام داده!
پ.ن: اگر در خاطرتون باقی مانده باشه، آخرین نبرد ما با بالدور دقیقا در محل کشته شدن تامور اتفاق افتاد، و برای لحظاتی فریا برای اینکه ما بالدور رو خاکشیر نکنیم، برای کمک به پسرشو با جادوی خودش ایشونو زنده کرد!

Spoiler: Týr

تیر (به نروژی باستان: Týr)

تیر (فرزند اودین، برادر ناتنی ثور و بالدر) خدای جنگ نورس ، خدایی که برای صلح جنگید و به قهرمان بودن و قانونمند بودن شهرت داشت.
با قدرت و علمش جلوی جنگ ها را می گرفت ، نه اینکه شروعشون کنه!
تیر با کمک غول ها و تمام نژاد ها معبدش را ساخت تا با استفاده از آن به هر ٩ قلمروی ایگدراسیل سفر کند و آرامش را توی همه ی آنها برقرار کند.
تیر خدایی بود که انتخاب کرد به دیگران خدمت کند تا خودش
تیر معتقد بود که عقل، کلید جلوگیری از جنگ و هرج و مرج عه ، نه زور!
همچنین او می دانست که با بازدید از فرهنگ های مختلف به بینشی میرسه که هرگز با یکجا نشینی بهش نمیرسه. در حالی که اودین علم زیادش رو مبتکرانه مخفی می کنه ، تیر با دست و دل بازی علم و خردش رو در اختیار بقیه میزاره.
به همین دلیل ، انسان ها تیر رو تحسین می کردند و عشق شان را بهش با آوردن هدایا از سراسر دنیا نشون می دادند.

آخرین اطلاعات:

تاریخ عرضه ی بازی برابر با 18 آبان 1401
بازی به صورت انحصاری برای PS5/PS4 منتشر میشود
در صورتی که نسخه ی PS4 بازی را‌ خریداری کنید، برای دریافت نسخه ی PS5 بازی ( Free Upgrade ) باید مبلغ 10$ را پرداخت کنید
این هزینه شامل نسخه ی Standard Edition بوده و در ادیشن های دیگر شما قابلیت استفاده ی بازی بروی هر دو پلتفرم کنسولی PS4 و PS5 را خواهید داشت



* آقای اریک ویلیامز کارگردان نسخه ی GOW Ragnarok می باشند
* ثور و فریا دو آنتاگونیست اصلی هستند
* هر 9 قلمرو قابل بازی می باشند
* عنوان GOW Ragnarok به مانند نسخه ی 2018 بر اساس فناوری One Shot Shooting ساخته خواهد شد، این بدان معناست که Shooting Camera از ابتدا تا انتهای بازی متوقف نمی شود
* طبق گفته ی اریک ویلیامز کارگردان نسخه جدید GOW، بازی GOW Ragnarok پایانی برای حماسه اساطیر نورس خواهد بود!
* ضمنا کراس جن بودن این بازی نیز به صورت رسمی تایید گردید

♤♤♤♤♤♤
GOW Ragnarok Characters







▪︎¤¤▪︎¤¤▪︎¤¤▪︎

Spoiler: New ss 4k

☆☆☆☆☆☆☆☆


God of War: Ragnarok -Official Gameplay Trailer | PS showcas 2021
YouTube

☆☆☆☆☆☆☆☆

️️️
تریلر رونمایی از تاریخ انتشار بازی

Spoiler: Cinematic Trailer

View attachment IMG_20220706_231658_714.mp4

 

[NaViiDii]

با یه لوگو جامه از تن دریدن فقط عجیبه اکثرا با کامل شدن لوگوی بازی متوجه شدن چیه به چیه!
هایپ خیلی خوب و خرکی راه انداختن ولی در نهایت به نظرم اواسط ۲۰۲۱ یه تریلر گیم‌پلی نشون میدن و تهش هم مینویسن مارچ ۲۰۲۲ و همه شاد و خوشحال میشن مجدد

 

[satellitedvb]

خوب 2 نکته هست این وسط اونم اینه که سونی همیشه هر سال حداقل 1 ای پی مهم فرست پارتی منتشر می کنه، هیچ بازی فرست پارتی دیگه ایی برای سال 2021 معرفی نشده، بعید می دونم سونی اولین سال ps5 رو بخواد بدون فرست پارتی بگذرونه
اینجوری واقعا خیلی ها حتی خود خارجیا هم انگیزه ندارن کنسول حداقل تو سال اول بخرن
مورد دوم اینه که راگناروک قرار نیست از 0 ساخته بشه، ادامه همون 2018 هست که شخصا فکر می کنم بلافاصه بعد از 2018 کار روش شروع شده

اگه بخوایم دقیقا طبق داستان های اساطیر نورس پیش بریم در مورد سرپنت چنین داستانی هست


که خوب الان عجیبه دیگه نمیشه بچه لوکی زودتر از خودش به وجود اومده باشه
ی نکته دیگه ام که توی بازی بود اون الهامات و تصاویری که آترئوس می دید که به نظر میاد از آینده بودن

شما در مورد یورمونگاند گفتید .. تو عکس اخر یعنی نقاشی آخرم همینو میکه و نشون میده
( ثور موفق به کشتن یورمونگاند می‌شود ولی خود توسط زهرش کشته می‌شود. )

 

[IMANOKA]

البته هر چی تو اساطیر خوندید رو بریزید دور
تو یونان زئوس و هرکول و پوسایدن شخصیت مثبت حساب میشن اما تو بازیا...

 

[WTF?]

سال پیش مقاله‌ای نوشته بودم در خصوص احتمالات خدای جنگ بعدی. طولانیه داخل اسپویلر میزارمش و بعد نتیجه گیری خودم رو در اسپویلری مجزا:

Spoiler: داستان خدای جنگ بعدی چگونه خواهد بود؟

God of War بعدی چگونه عنوانی خواهد بود؟ داستان God of War بعدی چه خصوصیاتی خواهد داشت؟ شاید این‌ها سوالاتیست که خیل عظیمی از هواداران نسخه فعلی God of War بعد از اتمام بازی برای‌شان به وجود آمده باشد. بازی خدای جنگ، روایتی از ماجراجویی یک پدر و پسرش است. در طول این بازی گیمرها شاهد شکل‌گیری رابطه‌ای صمیمی بین این دو خواهند بود و در پایان بازی به تماشای داستانی می‌نشینند که در اوج خود تقریباً تمام شاخصه‌های موردنیاز برای عالی بودن را یکجا به گیمر ارائه می‌دهد. رابطه کریتوس و پسرش، هسته اصلی داستان بازیست، اما در کنار این رابطه عوامل مهم دیگری نیز به چشم می‌آیند که با بررسی آن‌ها خواهیم توانست به یک افق کلی از چگونگی خط داستانی نسخه بعد دست یابیم. God of War فعلی به راحتی در شمار آثاری قرار گرفته که داستان قوی، یکی از ابتدایی‌ترین دارایی‌هایشان است. آنچه خدای جنگ کنونی را شاخص می‌کند، پتانسیل بسیار بالای نهفته در تار و پود داستانی آن است که به یمن تلاش چند ساله استودیو سانتا مونیکا به یک پویایی شگرف دست یافته است. دینامیک بودن روابط داستانی این بازی باعث شده تا گیمرها انتظار هرچیزی را در نسخه‌های بعدی این بازی داشته باشند. داستان بازی مذکور را می‌توان در حالت کلی از دو دیدگاه مورد بررسی قرار داد. نخست اینکه این بازی داستان بسیار شخصی یک پدر با گذشته‌ای پرماجراست که قرار است به فرزندش منتقل شود. دیدگاه دوم همان کلیشه‌ایست که در بسیاری از بازی‌ها به آن پرداخته می‌شود و آن کلیشه همان روایت تکراری پایان یافتن دنیا به دست نیروی شر است، اما آیا این دیدگاه دوم با الگویی از پیش‌تعیین شده در خدای جنگ مورد استفاده قرار خواهد گرفت؟

»» آنچه پیش رو دارید محتوی اسپویلر داستانی بازی God of War است.

God of Warــی که امسال برای پلی‌استیشن۴ منتشر گردید به مانند نسخه‌های قبلی خود تمی حماسی-اساطیری دارد. کریتوس داستان این نسخه بعد از سلاخی خدایان کوه المپ یونان باستان، راهی سرزمینی در اسکاندیناوی شده تا بهمراه خانواده خود روزگار آرامی را سپری کند، اما گویا آرامش در دنیای کریتوس فاکتوری تعریف نشده است. او به سرزمینی پا گذاشته که خود بستری از اساطیر و افسانه‌های مختلف است. در نتیجه اتمسفر بازی شباهت بسیار زیادی به نسخه‌های قبلی خود دارد و موجودات و اساطیر به تصویر کشیده‌شده در بازی نسخه اسکاندیناویایی همان موجوداتی هستند که در یونان پرسه می‌زدند. طبیعیست که برای کریتوس اهمیتی ندارد خداوند کدام کشور یا نقطه جغرافیایی را سلاخی می‌کند. برای او تنها چیز مهم در طول بازی این است که به فرزندش که تقریباً تنها دلخوشی زندگی‌اش است، آسیبی وارد نشود. نکته مهمی در خصوص اتمسفر بازی وجود دارد و آن این است که طراحی سرزمین میدگارد به نحویست که گویا از سال‌ها قبل از حضور کریتوس در این سرزمین ماجراهای بسیاری در آن رخ داده است. ماجراهایی که کریتوس تنها بخشی از آن بوده است و هنوز خیلی از اتفاقات دیگر در این سرزمین رخ نداده‌اند. دنیایی که کوری بارلاگ (کارگردان بازی) به آن شاخ و بال داده، به قدری پر جزئیات است که تقریباً هرگوشه از آن داستانی برای گفتن دارد؛ در نتیجه سرزمین میدگارد، صرفاً آشی دهان پرکن برای هواداران خدای جنگ نیست و به بهترین شکل ممکن تبدیل به بستری از حوادث ریز و درشت شده است. دنیای درون بازی بسیار زیباست. حال به این زیبایی، اساطیری از جنس مردم اسکاندیناوی و وایکینگ‌ها بیفزائید تا معجون بدست آمده روح‌تان را به هنگام گشت و گذار در دنیای بازی جلا دهد.

به راستی چرا دنیای God of War جدید این چنین با ابهت و زیباست؟ خدای جنگ بارها ثابت کرده که در دنیایی با جزئیات کمتر از این هم می‌توان با صلابت و زیبا بود. بدون شک سازنده از گیمرها خواسته تا به زیبایی میدگارد توجه کنند، چرا که داستان‌هایی برای گفتن در این جهان وجود دارد که آنچه تاکنون دیده‌ایم تنها پیش‌درآمدی برای آن به حساب می‌آیند. جهان God of War تنها برای یک بازی طراحی نشده است. این حقیقتی است که گیمرها بسیار سریع پی به آن خواهند برد وگرنه چه لزومی دارد که در نسل فعلی جزئیات درون یک بازی تا این حد بالا باشند؟ آیا گیمرها تنها به زمینی برای راه رفتن و سلاخی کردن دشمنان نیاز نداشتند؟ اینجاست که در می‌یابیم سرزمین میدگارد چیزی فراتر از یک اتمسفر صرف برای بازیست. دنیای جدیدی که کریتوس به آن پا نهاده سرشار از ناگفته هاست. در میان گیمرها بدون شک کسانی هستند که دانش بسیار بالایی در زمینه اسطوره‌شناسی و افسانه‌های ملل دارند. این طیف از افراد بدون شک برای سانتا مونیکا و سازندگان God of War دردسرساز خواهند بود، اما تیم سازنده به قدری ظریف بازی مذکور را از آب در آورده که گویا هیچ‌کس نمی‌داند اتفاق بعدی که در میدگارد رخ می‌دهد چیست. بازی اگرچه اقتباسی از یک سلسله داستان بهم پیوسته است، اما به خود اجازه نداده که روایتی تکراری از این داستان‌ها باشد.

داستان خدای جنگ نیازی ندارد که منطقی باشد، این بازی جهانی پر آشوب است. در چنین دنیایی، دیوانگی یکی از شاخصه‌های مهم بقاست و حال آنکه کریتوس تنها شخص دیوانه حاضر در میدگارد نیست، در نتیجه باید از کارکترهای بازی، انتظار هر اتفاقی را داشته باشیم. نکته مثبت داستان خدای جنگ آنجا هویدا می‌شود که در کنار خیالی بودن، تا حد زیادی وابسته به قواعد و قوانین طبیعیست. بازی داستانی که دوست دارد را تعریف می‌کند، نه آن داستانی که باید تعریف شود. دقایق پایانی بازی God of War نشان می‌دهد که پسر کریتوس یعنی آترئوس، در واقع همان شخصیت موسوم به لوکی است! درست خواندید. این آخرین گره داستانی خدای جنگ فعلی بود. در پایان بازی مشخص شد که آترئوس همان اسطوره‌ایست که مردم اسکاندیناوی آن را با لفظ Vanir یاد می‌کنند. این شخص فرزند دو تن از اسطوره‌های اسکاندیناوی با نام های «لوفی و فارباتی» است. خصوصیت لوکی آن است که قابلیت تغییرظاهر دارد و می‌تواند به هیبت هر حیوانی که می‌خواهد در بیاید. شاید نام شخصیت‌هایی چون «جورمانگاندر» یا همان «مار عظیم» و «فنریر» که گرگی افسانه‌ایست را شنیده باشید. لوکی پدر این شخصیت هاست.


درون بازی مشخص می‌شود که مادر لوکی، غولی به اسم «فی» است. این اسم کوتاه شده نام اصلی یعنی «لوفی» است. در طول بازی جایی وجود دارد که اشاره می‌شود کریتوس همان «فاریاتی» است. در اساطیر اسکاندیناوی ذکر شده که لوکی خود غولیست که حاصل ازدواج دو غول دیگر به اسم فاریاتی و لوفی است. به یاد بیاورید که کریتوس، نوه‌ی تایتانی باستانی در یونان به اسم «کرونوس» است. اگرچه ماهیت غول‌ها «Giants» و تایتان‌ها«Titans» لزوماً یکی نیست، اما داستان God of War به نحوی نگاشته شده که قبول کردن این امر برایمان بسیار آسان است. کریتوس در این بازی به آترئوس می‌گوید که نام فعلی‌اش را زمان تولد برایش انتخاب کردند ولی مادرش همیشه دوست داشته که نام پسرش لوکی باشد. شخصیت آترئوس یا لوکی در طول بازی قابلیت‌هایی دارد که باز کردن‌شان برعهده گیمر است. اولین ویژگی این پسربچه افسانه‌ای آنست که قادر به احضار حیوانات خواهد بود. اولین حیوانی که او رامش می‌کند یک گرگ است. نکته جالب دیگر در خصوص آترئوس این است که توانست در طول بازی با شخصیت موسوم به «World Serpent» یا همان مار بزرگ ارتباط برقرار کند. آنگونه که شخصیت میمیر در اواخر بازی توضیح می‌دهد، این مار عظیم‌الجثه موجودی متعلق به آینده است و بواسطه حادثه موسوم به رگناروک یا پایان جهان در زمان به عقب بازگشته است. در نتیجه آترئوس با موجودی هزار برابر خود صحبت می‌کند که در واقع فرزند خود اوست! همین مسئله خود نشان می‌دهد که آینده خوشی در انتظار کریتوس و فرزندش نیست.

از واقعه موسوم به رگناروک صجبت به میان آمد. این رویداد در اساطیر اسکاندیناوی همان آخرالزمان خودمان است. اگرچه در نسخه‌های پیشین God of War صحبتی از رگناروک به میان نیامده بود، اما شیوه نگارش داستان بازی God of War به قدری زیباست که گویی از قبل می‌دانستیم، زمانی باید تمام افسانه‌ها به پایان برسند. رگناروک در واقع جنگ بین «ونیر» یا همان لوکی و «جاتن» است که قبل از آن، تا سه سال زمستانی سرسخت بر سرزمین میدگارد(آزگارد) چیره می‌شود. با این تفاسیر، میدگارد نه تنها تافته‌ی جدا بافته از یونان باستان نیست، بلکه ادامه‌ی همان است.

شخصیت بالدر که درون بازی توسط آترئوس زخمی می‌شود، در جریان رگناروک توسط آترئوس یا همان لوکی کشته خواهد شد. مداخله کریتوس در این میان باعث کشته شدن بالدر شد و فرضیات را بهم ریخت. سرنوشت بالدر به نحوی نگاشته شده که باید در رگناروک کشته شود اما کریتوس با کشتن وی باعث شد که رگناروک بسیار سریعتر از موعدی که تصور می‌شد به این پدر و پسر نزدیک شود. داستان بازی جایی پایان می‌یابد که در انتها متوجه شویم، آترئوس همان لوکی افسانه‌هاست و این لوکی قرار است در نسخه بعدی God of War بیشتر از این به عیار داستان بیفزاید. همین مسئله باعث شد تا بتوانیم حدس و گمان‌هایی در خصوص اتفاقات نسخه بعدی God of War بزنیم.

در اساطیر گفته شده که لوکی میانه خوبی با مردم آزگارد ندارد، اما با این وجود همیشه آن‌ها را راهنمایی می‌کند ولی مردم آزگارد تمایلی به کمک‌هایش ندارند. این خصوصیت داستانی آترئوس باعث خواهد شد تا در نسخه‌های بعدی خدای جنگ شاهد آن باشیم که وی همواره به کمک آزگاردی ها بشتابد و بلافاصله از آن‌ها رویگردان شود. این را نیز در نظر بگیرید که آترئوس تقریباً هیچ چیز از گذشته پدرش یعنی کریتوس نمی‌داند. او نمی‌داند که کریتوس بعد از کشتن همسر و دخترش در زندگی قبلی‌اش در یونان، پدر خود یعنی زئوس را نیز به قتل رساند؛ در نتیجه هیچ دلیلی ندارد که کریتوس پسر فعلی خود را به قتل نرساند، چرا که کارنامه خونینی در سلاخی اعضای خانواده‌اش دارد.

در اساطیر اسکاندیناوی از خدای دیگری به اسم اودین صحبت به میان آمده است که یحتمل آترئوس را فریب دهد و او را در مقابل پدرش یعنی کریتوس قرار دهد. باید منتظر ماند و دید که رویارویی کریتوس و آترئوس به چه نحوی به تصویر کشیده خواهد شد. شاید این اتفاق در نسخه بعدی رخ ندهد ولی با توجه به مصاحبه اخیر کارگردان بازی که گفته بود در ذهنش برای ساخت ۵ بازی دیگر از مجموعه خدای جنگ ایده دارد، می‌توان وقوع چنین رویدادی را متصور شد. در نسخه‌های بعدی خدای جنگ بدون شک جهش‌های زمانی بیشتری را شاهد خواهیم بود. مار عظیمی که در بازی پرسه می‌زند موجودیست که از آینده آمده و خبر از رویدادی می‌دهد که کریتوس باعث شده سرعت به وقوع پیوستنش زیاد شود.

آنچه نباید در خصوص God of War بعدی فراموش کرد این است که تمام این داستان‌ها در تلاشند تا افسانه‌ای به اسم کریتوس را به تکامل برسانند. حال که مار عظیم الجثه در زمان به عقب آمده و با آترئوس رو به رو شده، آیا کریتوس هم به گذشته باز خواهد گشت تا جلوی اتفاقات شومی که برایش رخ دادند را بگیرد؟ تمام فرضیاتی که مطرح شدند، تنها بخشی از احتمالات دنیای بسیار غنی اساطیر اسکاندیناوی بودند. آنچه در آینده رخ می‌دهد بدون شک بستگی به تیم نویسنده و سازنده بازی God of War خواهد داشت، اما در انتها از یک چیز مطمئن خواهیم بود و آن زیبا بودن داستان God of War های بعدیست. چیزی که شاید در دنیای امروز بازی‌های رایانه‌ای یکی از مهمترین شاخصه‌های جاودانگی به حساب بیاید را خدای جنگ به حد اعلایی دارد!

Spoiler: احتمالی که خودم میدم

در نیمه‌ی پایانی نسخه ی قبلی شاهد الهاماتی از آتنا بودیم. این الهامات در نسخه‌ی پیش رو بیشتر خواهند شد و رگناروک برای کریتوس تبدیل به سفری معنوی خواهد شد. کریتوس خداییست که متعلق به داستان رگناروک نیست. نیمه‌ی گمشده‌ی کریتوس سال‌ها قبل درون خانه‌ی محقرش در اسپارتا به دست خود کریتوس سلاخی شد.

در پایان نسخه‌ی رگناروک، کریتوس در زمان به عقب برخواهد گشت و به زمانی منتقل می‌شود که همه‌ی ماجرا از آنجا شروع شد. او در نسخه‌ی نهایی مجموعه که سومین اثر از این بازسازی جدید خواهد بود، بار دیگر به سال‌های جوانی خود باز میگردد. پیشنهاد خدایان المپ را می پذیرد با این تفاوت که دیگر اشتباهات گذشته را تکرار نخواهد کرد چون از آینده با خبر است و نبردی تمام عیار علیه تمام خدایان و موجوداتی که وی را بازیچه دست خود قرار دادند ترتیب می‌دهد و شعار
I will make YOU suffer را یکبار برای همیشه زمزمه خواهد کرد و در پایان نسخه‌ی سوم (بعد از رگناروک) با همسر و فرزند خود زندگی عادی و آرامی که دلش می‌خواست را شروع خواهد کرد.

 

[bo0o0gh]

که خوب الان عجیبه دیگه نمیشه بچه لوکی زودتر از خودش به وجود اومده باشه

خود میمیر اینو میگه
که سرپرنت از رگناروک برگشته
همونطور که دوستمون گفت ثور یه جوری ضربه بهش میزنه که برمیگرده عقب برای همین اول بازی مجسمه ثور رو میخوره و خیلی ازش بدش میاد
خلاصه قسمت های آینده داستان های جذابی داریم

 

[default]

خوب 2 نکته هست این وسط اونم اینه که سونی همیشه هر سال حداقل 1 ای پی مهم فرست پارتی منتشر می کنه، هیچ بازی فرست پارتی دیگه ایی برای سال 2021 معرفی نشده، بعید می دونم سونی اولین سال ps5 رو بخواد بدون فرست پارتی بگذرونه
اینجوری واقعا خیلی ها حتی خود خارجیا هم انگیزه ندارن کنسول حداقل تو سال اول بخرن
مورد دوم اینه که راگناروک قرار نیست از 0 ساخته بشه، ادامه همون 2018 هست که شخصا فکر می کنم بلافاصه بعد از 2018 کار روش شروع شده

اگه بخوایم دقیقا طبق داستان های اساطیر نورس پیش بریم در مورد سرپنت چنین داستانی هست


که خوب الان عجیبه دیگه نمیشه بچه لوکی زودتر از خودش به وجود اومده باشه
ی نکته دیگه ام که توی بازی بود اون الهامات و تصاویری که آترئوس می دید که به نظر میاد از آینده بودن

دقیقا یکی از جذابیت های بازی همینه که دقیقا از اونها پیروی نکرده، یه سری چیزها رو تغییر داره، مثلا بالدور شخصیت خوب بود تو اساطیر اگر اشتباه نکنم
بیس داستان هموناس با پیچش ها و تغییرات مخصوص (اساطیر اسکاندیوانی، نسخه ویرایش شده، چاپ کوری بارلوگ )

 

[satellitedvb]

دقیقا یکی از جذابیت های بازی همینه که دقیقا از اونها پیروی نکرده، یه سری چیزها رو تغییر داره، مثلا بالدور شخصیت خوب بود تو اساطیر اگر اشتباه نکنم
بیس داستان هموناس با پیچش ها و تغییرات مخصوص (اساطیر اسکاندیوانی، نسخه ویرایش شده، چاپ کوری بارلوگ )

خود میمیر اینو میگه
که سرپرنت از رگناروک برگشته
همونطور که دوستمون گفت ثور یه جوری ضربه بهش میزنه که برمیگرده عقب برای همین اول بازی مجسمه ثور رو میخوره و خیلی ازش بدش میاد
خلاصه قسمت های آینده داستان های جذابی داریم

سال پیش مقاله‌ای نوشته بودم در خصوص احتمالات خدای جنگ بعدی. طولانیه داخل اسپویلر میزارمش و بعد نتیجه گیری خودم رو در اسپویلری مجزا:

Spoiler: داستان خدای جنگ بعدی چگونه خواهد بود؟

God of War بعدی چگونه عنوانی خواهد بود؟ داستان God of War بعدی چه خصوصیاتی خواهد داشت؟ شاید این‌ها سوالاتیست که خیل عظیمی از هواداران نسخه فعلی God of War بعد از اتمام بازی برای‌شان به وجود آمده باشد. بازی خدای جنگ، روایتی از ماجراجویی یک پدر و پسرش است. در طول این بازی گیمرها شاهد شکل‌گیری رابطه‌ای صمیمی بین این دو خواهند بود و در پایان بازی به تماشای داستانی می‌نشینند که در اوج خود تقریباً تمام شاخصه‌های موردنیاز برای عالی بودن را یکجا به گیمر ارائه می‌دهد. رابطه کریتوس و پسرش، هسته اصلی داستان بازیست، اما در کنار این رابطه عوامل مهم دیگری نیز به چشم می‌آیند که با بررسی آن‌ها خواهیم توانست به یک افق کلی از چگونگی خط داستانی نسخه بعد دست یابیم. God of War فعلی به راحتی در شمار آثاری قرار گرفته که داستان قوی، یکی از ابتدایی‌ترین دارایی‌هایشان است. آنچه خدای جنگ کنونی را شاخص می‌کند، پتانسیل بسیار بالای نهفته در تار و پود داستانی آن است که به یمن تلاش چند ساله استودیو سانتا مونیکا به یک پویایی شگرف دست یافته است. دینامیک بودن روابط داستانی این بازی باعث شده تا گیمرها انتظار هرچیزی را در نسخه‌های بعدی این بازی داشته باشند. داستان بازی مذکور را می‌توان در حالت کلی از دو دیدگاه مورد بررسی قرار داد. نخست اینکه این بازی داستان بسیار شخصی یک پدر با گذشته‌ای پرماجراست که قرار است به فرزندش منتقل شود. دیدگاه دوم همان کلیشه‌ایست که در بسیاری از بازی‌ها به آن پرداخته می‌شود و آن کلیشه همان روایت تکراری پایان یافتن دنیا به دست نیروی شر است، اما آیا این دیدگاه دوم با الگویی از پیش‌تعیین شده در خدای جنگ مورد استفاده قرار خواهد گرفت؟

»» آنچه پیش رو دارید محتوی اسپویلر داستانی بازی God of War است.

God of Warــی که امسال برای پلی‌استیشن۴ منتشر گردید به مانند نسخه‌های قبلی خود تمی حماسی-اساطیری دارد. کریتوس داستان این نسخه بعد از سلاخی خدایان کوه المپ یونان باستان، راهی سرزمینی در اسکاندیناوی شده تا بهمراه خانواده خود روزگار آرامی را سپری کند، اما گویا آرامش در دنیای کریتوس فاکتوری تعریف نشده است. او به سرزمینی پا گذاشته که خود بستری از اساطیر و افسانه‌های مختلف است. در نتیجه اتمسفر بازی شباهت بسیار زیادی به نسخه‌های قبلی خود دارد و موجودات و اساطیر به تصویر کشیده‌شده در بازی نسخه اسکاندیناویایی همان موجوداتی هستند که در یونان پرسه می‌زدند. طبیعیست که برای کریتوس اهمیتی ندارد خداوند کدام کشور یا نقطه جغرافیایی را سلاخی می‌کند. برای او تنها چیز مهم در طول بازی این است که به فرزندش که تقریباً تنها دلخوشی زندگی‌اش است، آسیبی وارد نشود. نکته مهمی در خصوص اتمسفر بازی وجود دارد و آن این است که طراحی سرزمین میدگارد به نحویست که گویا از سال‌ها قبل از حضور کریتوس در این سرزمین ماجراهای بسیاری در آن رخ داده است. ماجراهایی که کریتوس تنها بخشی از آن بوده است و هنوز خیلی از اتفاقات دیگر در این سرزمین رخ نداده‌اند. دنیایی که کوری بارلاگ (کارگردان بازی) به آن شاخ و بال داده، به قدری پر جزئیات است که تقریباً هرگوشه از آن داستانی برای گفتن دارد؛ در نتیجه سرزمین میدگارد، صرفاً آشی دهان پرکن برای هواداران خدای جنگ نیست و به بهترین شکل ممکن تبدیل به بستری از حوادث ریز و درشت شده است. دنیای درون بازی بسیار زیباست. حال به این زیبایی، اساطیری از جنس مردم اسکاندیناوی و وایکینگ‌ها بیفزائید تا معجون بدست آمده روح‌تان را به هنگام گشت و گذار در دنیای بازی جلا دهد.

به راستی چرا دنیای God of War جدید این چنین با ابهت و زیباست؟ خدای جنگ بارها ثابت کرده که در دنیایی با جزئیات کمتر از این هم می‌توان با صلابت و زیبا بود. بدون شک سازنده از گیمرها خواسته تا به زیبایی میدگارد توجه کنند، چرا که داستان‌هایی برای گفتن در این جهان وجود دارد که آنچه تاکنون دیده‌ایم تنها پیش‌درآمدی برای آن به حساب می‌آیند. جهان God of War تنها برای یک بازی طراحی نشده است. این حقیقتی است که گیمرها بسیار سریع پی به آن خواهند برد وگرنه چه لزومی دارد که در نسل فعلی جزئیات درون یک بازی تا این حد بالا باشند؟ آیا گیمرها تنها به زمینی برای راه رفتن و سلاخی کردن دشمنان نیاز نداشتند؟ اینجاست که در می‌یابیم سرزمین میدگارد چیزی فراتر از یک اتمسفر صرف برای بازیست. دنیای جدیدی که کریتوس به آن پا نهاده سرشار از ناگفته هاست. در میان گیمرها بدون شک کسانی هستند که دانش بسیار بالایی در زمینه اسطوره‌شناسی و افسانه‌های ملل دارند. این طیف از افراد بدون شک برای سانتا مونیکا و سازندگان God of War دردسرساز خواهند بود، اما تیم سازنده به قدری ظریف بازی مذکور را از آب در آورده که گویا هیچ‌کس نمی‌داند اتفاق بعدی که در میدگارد رخ می‌دهد چیست. بازی اگرچه اقتباسی از یک سلسله داستان بهم پیوسته است، اما به خود اجازه نداده که روایتی تکراری از این داستان‌ها باشد.

داستان خدای جنگ نیازی ندارد که منطقی باشد، این بازی جهانی پر آشوب است. در چنین دنیایی، دیوانگی یکی از شاخصه‌های مهم بقاست و حال آنکه کریتوس تنها شخص دیوانه حاضر در میدگارد نیست، در نتیجه باید از کارکترهای بازی، انتظار هر اتفاقی را داشته باشیم. نکته مثبت داستان خدای جنگ آنجا هویدا می‌شود که در کنار خیالی بودن، تا حد زیادی وابسته به قواعد و قوانین طبیعیست. بازی داستانی که دوست دارد را تعریف می‌کند، نه آن داستانی که باید تعریف شود. دقایق پایانی بازی God of War نشان می‌دهد که پسر کریتوس یعنی آترئوس، در واقع همان شخصیت موسوم به لوکی است! درست خواندید. این آخرین گره داستانی خدای جنگ فعلی بود. در پایان بازی مشخص شد که آترئوس همان اسطوره‌ایست که مردم اسکاندیناوی آن را با لفظ Vanir یاد می‌کنند. این شخص فرزند دو تن از اسطوره‌های اسکاندیناوی با نام های «لوفی و فارباتی» است. خصوصیت لوکی آن است که قابلیت تغییرظاهر دارد و می‌تواند به هیبت هر حیوانی که می‌خواهد در بیاید. شاید نام شخصیت‌هایی چون «جورمانگاندر» یا همان «مار عظیم» و «فنریر» که گرگی افسانه‌ایست را شنیده باشید. لوکی پدر این شخصیت هاست.


درون بازی مشخص می‌شود که مادر لوکی، غولی به اسم «فی» است. این اسم کوتاه شده نام اصلی یعنی «لوفی» است. در طول بازی جایی وجود دارد که اشاره می‌شود کریتوس همان «فاریاتی» است. در اساطیر اسکاندیناوی ذکر شده که لوکی خود غولیست که حاصل ازدواج دو غول دیگر به اسم فاریاتی و لوفی است. به یاد بیاورید که کریتوس، نوه‌ی تایتانی باستانی در یونان به اسم «کرونوس» است. اگرچه ماهیت غول‌ها «Giants» و تایتان‌ها«Titans» لزوماً یکی نیست، اما داستان God of War به نحوی نگاشته شده که قبول کردن این امر برایمان بسیار آسان است. کریتوس در این بازی به آترئوس می‌گوید که نام فعلی‌اش را زمان تولد برایش انتخاب کردند ولی مادرش همیشه دوست داشته که نام پسرش لوکی باشد. شخصیت آترئوس یا لوکی در طول بازی قابلیت‌هایی دارد که باز کردن‌شان برعهده گیمر است. اولین ویژگی این پسربچه افسانه‌ای آنست که قادر به احضار حیوانات خواهد بود. اولین حیوانی که او رامش می‌کند یک گرگ است. نکته جالب دیگر در خصوص آترئوس این است که توانست در طول بازی با شخصیت موسوم به «World Serpent» یا همان مار بزرگ ارتباط برقرار کند. آنگونه که شخصیت میمیر در اواخر بازی توضیح می‌دهد، این مار عظیم‌الجثه موجودی متعلق به آینده است و بواسطه حادثه موسوم به رگناروک یا پایان جهان در زمان به عقب بازگشته است. در نتیجه آترئوس با موجودی هزار برابر خود صحبت می‌کند که در واقع فرزند خود اوست! همین مسئله خود نشان می‌دهد که آینده خوشی در انتظار کریتوس و فرزندش نیست.

از واقعه موسوم به رگناروک صجبت به میان آمد. این رویداد در اساطیر اسکاندیناوی همان آخرالزمان خودمان است. اگرچه در نسخه‌های پیشین God of War صحبتی از رگناروک به میان نیامده بود، اما شیوه نگارش داستان بازی God of War به قدری زیباست که گویی از قبل می‌دانستیم، زمانی باید تمام افسانه‌ها به پایان برسند. رگناروک در واقع جنگ بین «ونیر» یا همان لوکی و «جاتن» است که قبل از آن، تا سه سال زمستانی سرسخت بر سرزمین میدگارد(آزگارد) چیره می‌شود. با این تفاسیر، میدگارد نه تنها تافته‌ی جدا بافته از یونان باستان نیست، بلکه ادامه‌ی همان است.

شخصیت بالدر که درون بازی توسط آترئوس زخمی می‌شود، در جریان رگناروک توسط آترئوس یا همان لوکی کشته خواهد شد. مداخله کریتوس در این میان باعث کشته شدن بالدر شد و فرضیات را بهم ریخت. سرنوشت بالدر به نحوی نگاشته شده که باید در رگناروک کشته شود اما کریتوس با کشتن وی باعث شد که رگناروک بسیار سریعتر از موعدی که تصور می‌شد به این پدر و پسر نزدیک شود. داستان بازی جایی پایان می‌یابد که در انتها متوجه شویم، آترئوس همان لوکی افسانه‌هاست و این لوکی قرار است در نسخه بعدی God of War بیشتر از این به عیار داستان بیفزاید. همین مسئله باعث شد تا بتوانیم حدس و گمان‌هایی در خصوص اتفاقات نسخه بعدی God of War بزنیم.

در اساطیر گفته شده که لوکی میانه خوبی با مردم آزگارد ندارد، اما با این وجود همیشه آن‌ها را راهنمایی می‌کند ولی مردم آزگارد تمایلی به کمک‌هایش ندارند. این خصوصیت داستانی آترئوس باعث خواهد شد تا در نسخه‌های بعدی خدای جنگ شاهد آن باشیم که وی همواره به کمک آزگاردی ها بشتابد و بلافاصله از آن‌ها رویگردان شود. این را نیز در نظر بگیرید که آترئوس تقریباً هیچ چیز از گذشته پدرش یعنی کریتوس نمی‌داند. او نمی‌داند که کریتوس بعد از کشتن همسر و دخترش در زندگی قبلی‌اش در یونان، پدر خود یعنی زئوس را نیز به قتل رساند؛ در نتیجه هیچ دلیلی ندارد که کریتوس پسر فعلی خود را به قتل نرساند، چرا که کارنامه خونینی در سلاخی اعضای خانواده‌اش دارد.

در اساطیر اسکاندیناوی از خدای دیگری به اسم اودین صحبت به میان آمده است که یحتمل آترئوس را فریب دهد و او را در مقابل پدرش یعنی کریتوس قرار دهد. باید منتظر ماند و دید که رویارویی کریتوس و آترئوس به چه نحوی به تصویر کشیده خواهد شد. شاید این اتفاق در نسخه بعدی رخ ندهد ولی با توجه به مصاحبه اخیر کارگردان بازی که گفته بود در ذهنش برای ساخت ۵ بازی دیگر از مجموعه خدای جنگ ایده دارد، می‌توان وقوع چنین رویدادی را متصور شد. در نسخه‌های بعدی خدای جنگ بدون شک جهش‌های زمانی بیشتری را شاهد خواهیم بود. مار عظیمی که در بازی پرسه می‌زند موجودیست که از آینده آمده و خبر از رویدادی می‌دهد که کریتوس باعث شده سرعت به وقوع پیوستنش زیاد شود.

آنچه نباید در خصوص God of War بعدی فراموش کرد این است که تمام این داستان‌ها در تلاشند تا افسانه‌ای به اسم کریتوس را به تکامل برسانند. حال که مار عظیم الجثه در زمان به عقب آمده و با آترئوس رو به رو شده، آیا کریتوس هم به گذشته باز خواهد گشت تا جلوی اتفاقات شومی که برایش رخ دادند را بگیرد؟ تمام فرضیاتی که مطرح شدند، تنها بخشی از احتمالات دنیای بسیار غنی اساطیر اسکاندیناوی بودند. آنچه در آینده رخ می‌دهد بدون شک بستگی به تیم نویسنده و سازنده بازی God of War خواهد داشت، اما در انتها از یک چیز مطمئن خواهیم بود و آن زیبا بودن داستان God of War های بعدیست. چیزی که شاید در دنیای امروز بازی‌های رایانه‌ای یکی از مهمترین شاخصه‌های جاودانگی به حساب بیاید را خدای جنگ به حد اعلایی دارد!

Spoiler: احتمالی که خودم میدم

در نیمه‌ی پایانی نسخه ی قبلی شاهد الهاماتی از آتنا بودیم. این الهامات در نسخه‌ی پیش رو بیشتر خواهند شد و رگناروک برای کریتوس تبدیل به سفری معنوی خواهد شد. کریتوس خداییست که متعلق به داستان رگناروک نیست. نیمه‌ی گمشده‌ی کریتوس سال‌ها قبل درون خانه‌ی محقرش در اسپارتا به دست خود کریتوس سلاخی شد.

در پایان نسخه‌ی رگناروک، کریتوس در زمان به عقب برخواهد گشت و به زمانی منتقل می‌شود که همه‌ی ماجرا از آنجا شروع شد. او را در نسخه‌ی نهایی مجموعه که سومین اثر از این بازسازی جدید خواهد بود، بار دیگر به سال‌های جوانی خود باز میگردد. پیشنهاد خدایان المپ را می پذیرد با این تفاوت که دیگر اشتباهات گذشته را تکرار نخواهد کرد چون از آینده با خبر است و نبردی تمام عیار علیه تمام خدایان و موجوداتی که وی را بازیچه دست خود قرار دادند ترتیب می‌دهد و شعار
I will make YOU suffer را یکبار برای همیشه زمزمه خواهد کرد و در پایان نسخه‌ی سوم (بعد از رگناروک) با همسر و فرزند خود زندگی عادی و آرامی که دلش می‌خواست را شروع خواهد کرد.

بنده هم میگم این بالدر طبق اساطیر انسان عدالت طلب و خوبی بوده ... اگه یادتون باشه اول بازی بالدر اومد پیش کریتوس و گفت نوروس ترک کنه و از اینجا بره ( مثل اینکه از قبل بالدر خبر داشته قراره با اومدن کریتوس , اتفاقات بدی و تغییراتی انحام بشه ), ولی کریتوس این کارو نکرد نوروس ترک نکرد و درگیر شد باهاش ... حالا کریتوس خبر داشته یا نداشته قراره چه اتفاقاتی برای نروروس پیش میاد یا ن , قسمت بعدش مشخص میشه , احتمالا همسر کریتوس چون آینده نگره بوده یه چیزای به کریتوس در مورد آتروس کفته , شایدم کفته آتروس روزی پادشاه نوروس میشه و بهش کفته کمکش کنه ... در ضمن اگه یادتون باشه ثور به فرزندش میکه چرا با یه خدا درگیر شدید و حسابی کتکش میزنه و زخمیش میکنه و یه رعد برق شدیدم اتفاق میوفته یعنی یه جهش خفن یا یه جرقه فکری .. فکر نکنم ثور بخاطر پسراش بخاد انتقام بگیره , احتمالا بخاطر رابطه آتروس و ماره که زبون همو میفهمن و شاید برعلیه ش بشن ...

 

[the batman]

یادتون رفته کریتوس با باز کردن جعبه پاندورا و نابود کردن المپیوس و خدایانش کلا اون دنیا رو منهدم کرد سره انتقامی که میخاست بگیره، یجورایی ادم بده بودیم

 

[satellitedvb]

یادتون رفته کریتوس با باز کردن جعبه پاندورا و نابود کردن المپیوس و خدایانش کلا اون دنیا رو منهدم کرد سره انتقامی که میخاست بگیره، یجورایی ادم بده بودیم

همون دیگه ... شاید اینجام میخاد همینطوری بشه که بالدر رفته سراغش و کفته اینجا رو ترک کن .. میکن زئوس و بقیه خوب بودن ولی وقتی کریتوس جعبه پاندورا باز کرد همه چی برگشت و درگیری شد ...

 

[WTF?]

پتک Thor و ضربه‌ای که به world serpant زده اون رو از آینده به حال آورده و نکشتتش. یعنی سرپنت به گذشته‌ای سفر کرده که برای کریتوس حکم زمان حال رو داره. در عین حال سرپنت یه جورایی کینه داره از ثور.

کریتوس داره در زمان به پیش میره. کافیه کریتوس پی به قدرت اون چکش ببره. حتما در نسخه های بعدی رد پای بیشتر افرادی که در پلات اصلی نقش داشتن رو خواهیم دید.

 

[default]

من حتی بعید نمیدونم که اودین در واقع خود کریتوس باشه، اول اینکه یه جا میمیر میگه اودین اعتقاد داره که میشه سرنوشت رو تغییر داد و کریتوس هم تایید میکنه و میمیر میگه تو این مورد با اودین یکی هستی اصلا چرا باید این حرف رو بزنه؟
آخر بازی هم تو نقاشی دیواری یه نفر رو میبینیم شبیه کریتوس اما یه چشم نداشت اگر اشتباه نکنم، که اودین هم چشمش رو از دست داده
در کل بعید نمیدونم اودین همون کریتوس باشه که فهمیده این کارهایی که داره انجام میده منجر به یه فاجعه شده و حالا با سفر تو زمان برگشته جلوی خودش رو بگیره، این سفر در زمان هم عجیب نیست چون هم کریتوس قبلا اینکار رو انجام داده و هم سرپنت اینجا برگشته به عقب

 

[mostafawarcraf]

به نظرم تو این نسخه شاهد فلش بک و فلش فروارد های زیادی هستیم برای پاسخ به 2 سؤال اصلی:
1- کریتوس چگونه از اسکاندیناوی سر در آورده و چگونه با همسرش آشنا شده و همسرش دقیقا کیه؟
2- world serpant الان و در حال حاضر اینجا چیکار میکنه؟!
از لوگو هم میشه فهمید که تو این نسخه world serpant نقش مهمی داره

 

[default]

به نظرم تو این نسخه شاهد فلش بک و فلش فروارد های زیادی هستیم برای پاسخ به 2 سؤال اصلی:
1- کریتوس چگونه از اسکاندیناوی سر در آورده و چگونه با همسرش آشنا شده و همسرش دقیقا کیه؟
2- world serpant الان و در حال حاضر اینجا چیکار میکنه؟!
از لوگو هم میشه فهمید که تو این نسخه world serpant نقش مهمی داره

لوگو که همین بود از اول، فقط رنگش عوض شد

 

[darkworld]

ت

با یه لوگو جامه از تن دریدن فقط عجیبه اکثرا با کامل شدن لوگوی بازی متوجه شدن چیه به چیه!
هایپ خیلی خوب و خرکی راه انداختن ولی در نهایت به نظرم اواسط ۲۰۲۱ یه تریلر گیم‌پلی نشون میدن و تهش هم مینویسن مارچ ۲۰۲۲ و همه شاد و خوشحال میشن مجدد

از سیاه پوست اولی سومی خیلی خوشم میاد. واقعا احساسی هستند.

 

[Phanomtz]

بنظرم این نسخه داستان به شدت دارک تری نسبت به نسخه قبل خواهیم دید

نسخه قبل در مورد خانواده بود و هرکسی تو بازی داستانش به خانواده خودش مربوط میشد از کریتوس و اترئوس بگیر تا فریا و بالدر و حتی بروک و سیندری و چیزی که مد نظر بازی بود این هس که چجوری با این که مثلا کریتوس و اترئوس اصلا انگار از یک دنیا دیگه هستن ولی چجوری کم کم تو طول بازی به همدیگه نزدیک میشن

ولی نسخه جدید بنظرم کاملا قراره راهش فرق کنه . چرا ؟ کوری بارلوگ تو مصاحبه با IGN گفت که تو نسخه اول بخاطر دوربین بدون کات نمیتونستیم به گذشته کریتوس سفر کنیم ولی این حرف رو در مورد نسخه بعد نزد . حالا معنیش چیه ؟ همه میدونن که کریتوس اخر بازی اون پارچه ها رو از دستش باز میکنه و میگه چیز دیگه ای برای مخفی کردن ندارم ...

ولی بزرگ ترین راز کریتوس کشتن پدرش زئوس هس ؟ یعنی کریتوس بخاطر کشتن پدرش افسوس میخوره ؟ جواب بنظرم میتونه خیر باشه چون زئوس پسر خودش رو میکشه و تایتان ها رو از بین میبره و شهر اسپارتا هم نابود میکنه

بزرگترین راز کریتوس همونی هس که بخاطرش به Ghost of sparta معروف شده همون دلیلی که بخاطرش تا لحظه اخر حاضر نشد blade of chaos رو برداره یعنی کشتن زن و بچه خودش و هک شدن خاکستر زن و بچش روی تنش و بنظرم این مهم ترین نکته ای هس که قراره تو بازی جدید خودنمایی کنه و حتی شاید تو این نسخه دوباره به اون زمان برگردیم

یکی از نظریه ها میتونه این باشه که با کریتوس و اترئوس به helheim برگردیم و به مکانی که میمیر گفت هیچ وقت اونجا نرو سفر کنیم یا این که اودین یا ثور بخوان اترئوس رو به اونجا ببرن و با نشون دادن اون اتفاق اترئوس رو از پدرش متنفر کنن



در هر حالتی باشه قطعا داستان بسیار میتونه تو نسخه بعد تاریک باشه و از همین الان خودتون رو اماده کنین ولی در مورد مرگ کریتوس بسیار اینو بعید میدونم چون دنیای Gow با بازی های دیگه فرق میکنه و کریتوس 2 بار از مرگ تا حالا برگشته و حتی اگه بمیره بازم میتونه برگرده از هل هایم و بنظرم داستان بیشتر رو همون فاصله گرفتن اترئوس و کریتوس تمرکز کنه دقیقا برعکس نسخه اول که نزدیکی اون ها بود.