اول از همه که l'cie هارو خیلی سر در نیاوردم چی به چیه. یا حزب های رو بروی هم و ... :d
در کل :
یه شهر cocoon داریم. که پادشاهش Cid هستش که تو آسمون هاس که سرباز هایی رو بنام psicom گذاشته تو شهر cocoon واسه مراقبت و ...
snow هم یه عده از مردم رو جمع کرده و یه گروهی تشکیل داده که بیشتر بچه ها هستن، واسه مراقبت بهتر از اونا.
lightning هم قبلا سرباز فلان جا بوده ولی چون میخواسته برگرده cocoon برای نجات خواهرش باید بی درجه میشده و دیگه سرباز نیست.
این وسط serah خواهر light یه کاری کرده که شده l'cie انگار و یا باید ماموریت focus خودش رو بفهمه چیه و انجام بده که تبدیل به کریستال میشه یا اینکه اگه انجام نده تبدیل به مانستر میشه. و l'cie ها هم کلا دشمن cocoon حساب میشن.
حالا snow میخواسته serah رو نجات بده و light هم انتقام/نجات خواهرش و.... که بر حسب اتفاق 3 نفر دیگه همراهشون بودن که با اصل کاریه fal'cie در میوفتن و بعد از جنگ همشون تبدیل میشن به l'cie و یه رویای مشترک می بینن که فکر میکنن focus همشون یکیه انگار یا snow میگه نجات cocoonـه شاید چون serah هی اینو میگفته ....
hope و sazh و vanille هم که کلا دنبال snow و lightning هستن تا ماموریت focus خودشون رو انجام بدن.
الان به جایی رسیدم که snow از همشون جدا شده و رفته پیش Cid .... و serah هم که کریستال شده پیش اوناس...
light و hope تنهایی دارن میرن به سمت یک مقصدی ....
vanil و sazh هم عقب تر دنبال light هستن ....
این دختره vanile هم مشکوک میزنه ... انگار قبلا اتفاقاتی براش افتاده که فعلا چیزی نگفته ...
sanctum هم همون مجسمه گنده هه هستش که وسط cocoon اومد پایین ؟
باید بشینم سر فرصت datalog رو زیرو رو کنم .... ولی از بس جذابه هی دوست دارم برم جلو ... و الان یه تلمبار مطلب شده که باید بخونم
