(صدای بلند موتور سیکلت از بیرون از ساختمان به گوش می رسد. ناگهان در چوبی ورودی ساختمان می شکند و به هزاران تکه تقسیم می شود. و موتور سیکلت سرخ رنگی که اتفاقا زنی با موهای بلوند روی آن نشسته به داخل ساختمان می آید و در ست در مقابل میز مدیریت که مرد پشت آن نشسته توقف می کند. مرد از جایش بلند می شود وحالا دوربین سرتاپای او را به خوبی نشان می دهد. او دست چپش را با خونسردی بلند میکند.)
Man: "Whoa! Slow down ****!"
مرد: واو! یواش تر عزیزم!
(با اینکه آن زن خیلی ناگهانی درورودی ساختمان را شکسته و با موتور سیکلتش تا نزدیکی میز مدیریت آمده ، مرد به نظرخیلی خونسرد و آرام می آید. در همین حال زن بلوند از روی موتورسیکلت پایین می آید.)
Man: "Well well, what do we have here?"
مرد: خب خب، ما اینجا چی داریم؟
(همانطور که گویی زن با قدم زدنش در اتاققصد بررسی آن را دارد ، مرد با آرامش روی میز می نشیند.)
Man: "Nature Calls? It's in the back."مرد: ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟!!!
(دوربین سرتاپای زن را نشان می دهد، زن همانطور گوشه و کنار اتاق را از نظر می گذراند ، دوربین دوباره روی همان قسمتی ازدیوار کالکسیونی از سرهای شیاطین به دیوار نصب شده متوقف می شود.
Woman: "So, you must be the handyman who'll take any dirty job,
am I correct?"
زن: پس، تو باید همون مرد آماده بهخدمتی باشی که هر نوع کار کثیفی رو به عهده می گیره، درست می گم؟
Man: "Almost..."مرد: تقریبا...
(مرد با آن موهای سفید از جایش بلندمی شود به سمت شمشیرش که دقیقا پشت پوستر مدلی قرار گرفته می رود. آن را بر میدارد وشروع به تاب دادنش می کند.)
Man: "I only take special jobs, if... you know what I mean"مرد: من فقط کارای خاص را به عهده میگیرم، اگه...شما منظورمو گرفته باشین.
(دوربین در یک صحنه مرد و زن را در یک کادر قرار داده ، بطوریکه مرد پشت به دوربین و زن مقابل او ایستاده است و سپس روی دسته ی شمشیری که در دست راست مرد است زووم می کند(دسته ی شمشیر سر یک شیطان رانشان میدهد)
Woman: "You're the man who lost a mother and a brother to evil
twenty years ago, the son of the Legendary Dark Knight Sparda,
Mr. Dante."زن: تو همون مردی هست که 20 سال پیشمادر و برادرش توسط یک شیطان کشته شدند؟ پسر شوالیه ی افسانه ای اسپاردا...آقایدانته!!
(دانته به آرامی به طرف زن حرکت میکند و در همین حال دسته ی شمشیرش را در دستش دوباره تاب می دهد)
Dante: "Well the way I figure it, in this business a lot of your kind
come along, and if I kill each one that comes, eventually I should
hit the jackpot sooner or later."دانته:خب از اونجایی که من متوجه شدم،توی این بیزینس خیلی ها شبیه تو به اینجا میان و اگه من هر کدوم که به اینجا میانرو بکشم، در نهایت می تونم به نوعی دگمه ی جکپات رو دیر یا زود بزنم(؟ فکر می کنم منظورش اینه که خیلی تو این بیزینس سود می کنم!!)
(سپس دانته انتهای برنده ی شمشیر رابه طرف زن می گیرد)
Woman: "In the case, you should be used to this sort of thing."زن: تو این مورد، تو بایدبا اینجورچیزا هم سرو کار داشته باشی!
(زن دست راستش را بالا می برد و حالااطراف دست او را نور خیره کننده ی زردرنگی فرا گرفته است. سپس از میان انرژی زردرنگ شمشیر تیزی ظاهر شده زن آن را محکم در شکم دانته فرو میکند، دانته از شدت درد فریاد می زند و شمشیر از دستش می افتد.سپس زن با حرکتی فوق العاده سریع با پا ضربه ای محکم به دانته می زند و او را به گوشه ای پرتاب می کند. دانته روی زانوهایش روی زمین می نشیند (هنوز از شدت این انرژی شوکه شده است) زن بار دیگر حمله می کند و این بار دانته روی میز بیلیارد میافتد. زن شمشیر او را می گیرد و مثل تیری که از کمان در رفته باشد به سمت دانته پرتاب می کند. شمشیر درست در سینه ی دانته فرو می رود او ازشدت درد فریاد می زند و زن همچنان شمشیری که در سینه ی دانته فرو رفته را با انرژی فوق بشری خود تغذیه میدهد.)
Woman: "Hahaha, are you really the son of the Legendary Dark Knight Sparda?
Didn't your daddy teach you how to use a sword?"
زن: هاهاها، تو واقعا پسر اسپاردایافسانه ای هستی؟ بابات بهت یادت نداده چطور از شمشیر استفاده کنی؟
(زن دستش را از روی دسته ی شمشیر برمیدارد و بالاخره سیر انرژی که در بدن دانته فرو می رفت ، متوقف می شود، سپس به سمت موتورسیکلتش که به عنوان وسیله ای برای ورود به ساختمان از آن استفاده کرده بود میرود ، بی هیچ زحمتی آن را از روی زمین بلند می کند و به طرف دانته که هنوز روی زمین خوابیده پرتاب میکند.دانته که به نظر از شدت آن درد حاصل از سیر انرژی خلاص شده ، دو اسلحه ی کمری خود را روی انگشتانش می چرخاند: ابرونی و آیووری .
Ddante: "A sword.. HAHA, time to go to work guys!"
دانته: شمشیر... هاها ، حالا وقته کاره بچه ها!
(دانته دیگر اسلحه هایش را روی انگشتانش نمی چرخاند ، گویی آتش درونی در وجودش فوران کرده ، و سرعت موتور سیکلتی که به سمتش پرتاب شده را کم می کند ، دانته فورا سروع به تیر اندازی به سمت موتورمی کند و از شدت قدرت فشنگهای اسرار آمیز سلاحش ، موتور به سمت زن پرتاب می شود.زن که انتظار چنین حرکتی را از دانته نداشت شوکه شده و خودش را به گوشه ی دیگری ازاتاق پرتاب می کند تا از برخورد موتور سیکلت در امان باشد.)
زن: نه!
(زن بار دیگر دستش را بالا می برد امادر همین آن بر می گردد و متوجه حضور دانته درست پشت سرش می شود که اسلحه هایش رابه سمت او نشانه رفت و هنوز شمشیر در قفسه ی سینه اش به چشم می خورد، دانته شروعمی کند به صحبت کردن)
Dante: "Even as a child I had powers, there is demonic blood in me."دانته: حتی در بچگی هم من این قدرتهارو داشتم، خون شیطانی تو وجوده منه!
(زن سعی کرد تا اندکی از دانته دورشود ، اما خط آتشینی حاصل از موتور سوخته در جلوی ورودی تشکیل شده بود و مانع خروجاو از ساختمان می شد.)
Woman: "What strength...."زن: چه قدرتی...
(دانته به آرامی شمشیر را با یک دست از داخل قفسه ی سینه اش بیرون کشید و سپس آن را روی زمین انداخت و سر تیز و برنده شمشیر در کف پوش چوبی اتاق فرو رفت.)
Dante: "You were the first one to know about my avengeance, looks like I'm
getting closer."دانته: تو اولین کسی بود که در مورداهداف انتقام جویانه ی من می دونستی، به نظر می رسه که من دارم نزدیک و نزدیک ترمی شم.
(دانته اسلحه اش را درست به سمت زن نشانه رفت و در همان لحظه ای که می خواهد به او شلیک کند ، زن شروع به معرفی کردن خودش می کند)
Woman: "It seems that way, but I'm not your enemy. My name is Trish."زن: به نظر همین طوره! اما من دشمن تونیستم. اسم من تریشه.
(تریش خودش را می تکاند)
Trish: "I came here to seek your help. To put an end to the Underworld."تریش: من اومدم اینجا که ازت کمکبگیرم... تا دنیای شیاطین رو نابود کنیم...
دانته: چی ؟
(زن عینک دودی که در تمام این مدت به چشمانش بوده را بر می دارد و درست در مقابل دانته می ایستد، حالا دانته به وضوح چهره ی او را می بیند و سپس دوربین قاب عکس شکسته ای را روی میز نشان می دهد ، قاب عکسی که زنی را نشان می دهد که ظاهری کاملا مشابه با تریش دارد. صدای هولناک طوفان بار دیگر در فضا طنین می افکند.)