PlayStation Detroit: Become Human

d598246_.png
Detroit: Become Human یک بازی هیجان انگیز سوم شخص مربوط به آینده ، با سبک اکشن ماجراجویی ، توسط استودیوی رویاپرداز Quantic Dream توسعه داده شده و بصورت انحصاری توسط Sony Interactive Entertainment در تاریخ 25 می 2018 برای PS4 منتشر خواهد شد .
Quantic Dream از موتور گرافیکی جدیدی برای ساخت این بازی بهره برده ، و از 100ها بازیگر در لس آنجلس ، لندن و پاریس برای ساخت انیمیشنها و خلق دنیایی پویا استفاده کرده .
نوشتن داستان بازی بیش از دو سال زمان برده که به عنوان پیچیده ترین کار دیوید کیج شناخته می شود .
بازی از PS4 PRO پشتیبانی خواهد کرد .
d42617_.png

داستان اینگونه است که هوش مصنوعی در آینده توانست اندرویدهایی را خلق کند که داوطلبانی برای تبدیل شدن به انسان باشند . انسانها برای هر چیزی از اندرویدها استفاده می کنند ، آنها کارآگاهان ، خدمتکاران و نیروی کار انسانها هستند .
تصمیماتی که در طول بازی میگیرید بسیار مهم هستند و بر روند داستان تاثیر مستقیم خواهند گذاشت . انتخابها گسترده تر ، پیچیده تر و متفاوت از بازیهای قبلی کیج خواهند بود .

s77674_.png

در بازی با 3 شخصیت اندرویدی کاملا متفاوت روبرو هستیم ، کارا به عنوان خدمتکار در خانه ی مرد مرموزی کار میکند که باید از کودکی معصوم به نام آلیس مراقبت و محافظت ! کند ، مارکوس اندرویدیست که برخلاف آب شنا می کند و قصد دارد جامعه ی انسانها را خالی از بردگی و آزار اندرویدها کند و به همین دلیل به عنوان رهبر با جمع کردن اندرویدهای دیگر دست به شورش میزند و به دنبال انقلابی جدید است ، در مقابل شخصیت کانر را داریم که یک کارآگاه است ! ، کانر طبق تریلرها مشخص شده یک اندروید با توانایی های بسیار بالاست که می تواند هر سرنخ کوچکی را تجزیه و به مقصود اصلی خود برسد ، چنین اندرویدی که اطلاعات و مهارتهای زیادی در رابطه با جرم و جنایت دارد مطمئنا کار را برای مارکوس سخت خواهد کرد !
w460561_.png

در بازی می توانید به نقاط خاصی از داستان بازگردید تا تصمیهایی که گرفتید را در صورت رضایت نداشتن تغییر دهید ، دریافت سرنخ اجازه خواهد داد تا رویدادهای رخ داده را بازسازی و پخش کنید ، یا می توان با گشتن در محیط با تجزیه و تحلیل موارد به آن دست پیدا کرد . کانر می تواند عناصر صحنه جرم را قبل از رفتن به بالکن و شروع مذاکره ، تجزیه و تحلیل کند ، اینها مشابه بخش های کارآمد در بازی Heavy Rain است ، جایی که از حالت کارآگاهی استفاده و برای تجزیه ، تحلیل و بازسازی دنباله ای از وقایع قبل از ورود به صحنه استفاده می کنید . تقریبا همانند همه ی بازیهای دیوید کیج که با همه چیز در محیط میتوان ارتباط برقرار کرد ، و از این حیث برتر می باشد . بطور مثال متوجه شدن کانر در قسمت قفسه ی اتاق که اندرو مسلح است .
وضعیت گروگانگیری دختر تنها یکی از سناریوهاست ، اندرو که وظیفه ی مراقبت از خانواده را بر عهده داشته ، اعضای خانواده را کشته و دختر را ربوده است ، تریلر کار بزرگی انجام می دهد ، نشان می دهد را ه های بی شماری در صحنه می توانید انجام دهید . امیدوارم در برخورد اول موفق باشین !!
Detroit: Become Human دقیقا تداعی گر دیگر عناوین Quantic Dream است ، با پیچ و تاب و چرخش آنالوگها برای تعامل با محیط ، همراه با صفحه لمسی و کنترل حرکتی ، که در این مورد از معدود توسعه دهندگانیست که از تمام مزایای DS4 استفاده می کند .



 
آخرین ویرایش:

Akiba

king of the majestic oceans of the world
کاربر فعال
Jan 18, 2009
22,250
نام
امیر حسین
اصلا بحث تروفی نیست، بازی تو بخش های مارکوس و کانر، بار ها تو شرایطی قرارت میده انتخاب هایی پیش روت میزاره که نشونت میده چه جور آدمی هستی یا میخوای باشی! قشنگ بازتاب شخصیت خودت رو تو انتخاب های دور اول بازی میبینی، من که شدیدا آدم مردد و فراری از مسئولیت بودم!
بخش کارا هم که یه سوروایور بی نظیره!
دقیقا این دو بخش، مخصوصا به نظرم کانر به شدت شرایط سختی داشت!
حالا فقط یک بخش پایانی مونده و احتمالا الان برم پاش، بعدا میام کامل تر میگم نظرم رو در مورد بخش های مختلف و ... :-"
 
  • Like
Reactions: vaan 2

Akiba

king of the majestic oceans of the world
کاربر فعال
Jan 18, 2009
22,250
نام
امیر حسین
و تمام ....

از همین اول کار، خطر اسپویل از پایان، پس تموم نکردید وارد اسپویلر نشید! :D
:(( :(( :(( :(( :(( :(( :(( :(( :(( :(( :(( :((
پودر شدم!!! :(( :((
آخرین بخش مارکوس ، وقتی محاصره شده بودیم و دیگه هیچ راه فراری نداشتیم... و سه انتخاب(چهارمی برام قفل بود:-" ) ... گزینه آواز خوندن رو انتخاب کردم و ... پودر شدم:(( آخرین امیدم بود که با اینکار شاید تمام اعتراضات و تقاضاهای صلح طلبانه(کاملا و 100% صلح طلبانه! :-" ) به نتیجه بده ...
فکر کنم... 4مین باری بود که سر بازی ها اشکم در اومد... یک بار وان پیس(اون صحنه رو من سر مانگا/انیمه/بازی و احتمالا هر مدیای دیگه ای پودر میشم! )، دو بار TLOU و حالا اینبار Detroit ... :((
فکر میکردم چنین اتفاقی سر بخش کارا بیفته برام، ولی نه، اینجا خیلی تاثیر گذار بود... توی ته ناامیدی بودم دیگه:(

لعنت بهش! خیلی خوب بود:|

خوب در مورد بازی بگم... مازیار گفت بخش کارا به شدت Survivalه و به شدت موافقم! یک سری جاها بی نهایت استرس داشتم! یکیش اونجا که پلیس تو خونه Rose اومد...و قلبم داشت در میومد:|
و دومی جایی که به پناهگاه حمله کردن، دم در خروجی که گیر اوردن و به تیر بار بستن، تصمیم گرفتم خودمون رو به مردن بزنیم و واقعا داشتم سکته میکردم اونجا که انتخاب درستی بود یا نه... چون واقعا هیچ کاری از دستم بر نمیومد، QTE و این حرفا نبود که دیگه به خودم اطمینان داشته باشم از پسش بر بیام!(گرچه به طور 100% هم همه جا درست عمل نکردم! سخته آقا!) ... و همینطور آلیس هن کنارم بود و اصلا ممون بود اون سوتی بده و به فنا بریم(همینطور که وقتی پلیس اومده بود اون بالا سر و صدا کردن نزدیک بود سکته م بدن:| )

و کلا بخش کارا به شدت استرس داشت! آدم (آندروید:-" ) بدبخت تر از این بشر وجود نداشت! هرجا میرفت یه بلایی سرشون میومد:(
و... توی اون بخش پارک دزد دریایی ها...وقتی آلیس سوار اون اسباب بازی شد...واقعا دوست داشتم بخش کارا اونجا تموم بشه...بالاخره یه جا شادی دیدن اینا، به قول خودش اولین باره لبخند آلیس رو میبینه:(
گفتم آلیس... به شخصه به نظرم اگر انسان میبود جذاب تر بود! رابطه آندروید و انسان...البته هر دو بخش دیگه چنین تجربه ای رو داشتیم، ولی باز فکر میکنم اگر اینجا هم بود خفن تر بود! (Carl که همون اوایل بود فقط کم بود یعنی، و کانر و هنک...خیلی روابطمون تنش زا بود، یه جا دوست بودیم یه جا نه، یه جا توگوشی خوردم و یه جا جون فدا میکردم:)) برای همین کارا و آلیس برام خاص تر میشد اگر آندروید و انسان بودن! )


کانر ... همینطور که گفتم شاید سخت ترین تصمیمات رو با کانر داشتم! اون بخش های ... از انتخابم پشیمون نیستم ولی ناراضی نیستم هم مال اینا بود!
پرونده اول که خود بازی لو میده ، پرونده دوم رو پشت بوم اونجا هنک رو نجات ندادم(88% شانس زنده موندن داشت، خیلی بود:-") بعد که بهم رسید زد تو گوشم:| ولی خوب طرف آخرش ترجیح داد خودکشی کنه تا دست ما بیفته:(
پرونده سوم اون دو عاشق و معشوق! از یک طرف بهشون حق میدادم که بخوان آزاد باشن، اما از یک طرف مرتکب قتل شده بودن و داشتن ما رو هم میکشتن... وسط اون بزن بزن، آخر شلیک کردم به یکیشون و کشتمش(اگر تسلیم میشد شاید اوضاع فرق میکرد ولی خوب داشت میومد تو حلقم طرف:| ) و بعد اون بارو که دید این رو کشتیم تفنگمون رو برداشت و خودکشی کرد ... :( نابودم کردن:( ولی همچنان فکر میکنم شلیکم کار اشتباهی نبود...(ولی راضی نیستم...برای بار هزارم:-" )
اون پرونده ی TV هم... اول گفتم برم از اون سه آندروید بازجویی کنم بعد برم بالا(با اینکه رد خون رو هم از دور دیدم! و البته خوب شد نرفتم!) هیچی دیگه در حین بازجویی با اینکه فهمیدم کدومشونه، ولی نمیشد بگیرمش... تهش خود بازی وارد اون فاز شد و طرف زد لت و پارم کرد:)) حالا خودم هیچ! برگشتم رو پام و رفتم توی راهرو و اونجا همه رو به تیر بست طرف:| فقط تونستم هنک رو نجات بدم...و باز مردم:| گفتم ایندفعه چون تهدیدم کردن قبلش(آماندا گفت موفق نشی جایگزینت میکنیم و طرح شکست خورده ای) دیگه ایندفعه واقعا زنده م نمیکنند:))
گفتم "باز مُردم" ... آها پرونده اول که رو پشت بوم بود، اونجا خودم رو فدا کردم و دختره رو نجات دادم و با طرف دوتایی شوت شدیم پایین! این رو تو تریلرها نشون داده بودن و همیشه با خودم میگفتم باید هرکاری کنم این اتفاقه برام نیفته...و افتاد آخرش:)) میگفتم از نظر منطقی اینه که بشه اطلاعاتم رو به یه آندروید دیگه انتقال داد...ولی شاید ندن یا ممکن نباشه...هیچی همون اول گفتم با این وضعم این که تو بخش اول ترکید، یحتمل کارا هم در حین فرار از خونه با بزن بزن با صاحب خونع میمیره(اینم تو تریلرها بود آخه:)) ) ، مارکوسم یه جایی به فناش میدم؛ بازی یک ساعته تموم میشه:))

توی تست kamzaki هم...طرف رو نکشتم... اصلا همه جوره اشتباه بود چنین کاری! و طرف به شدت کاریزماتیک بود این حرکتش و حرف زدناش! کاملا میدونست داره چیکار میکنه نامرد:| الکی نابغه نمیشن که! :-"

خود کانر هم به جبهه حق علیه باطل پیوستم و طرف مارکوس رفتم:D
اما یک موردی که در مورد بخش کانر هست ، شاید اگر بازی رو فقط از دید کانر میرفتم خیلییی تصمیماتم فرق میکرد و همچنان مثل پرونده هایی که گفتم بازی میکردم و تا آخر دنبال منشا این اتفاقات بودم!
ولی الان با دیدن بخش کارا و مارکوس...خوب نمیتونی با یک دید بازی کنی! نمیدونم این نکته مثبت باید باشه یا منفی...هر دوتاش میتونه باشه! اینکه به جای اینکه جای سه تا کاراکتر تصمیم بگیری، جای 1فکر متحد و دانای کل داری بازی میکنی! باعث میشه احساساتت از بخش های مختلف روی هم تاثیر بزاره!

در مورد دو بخش دیگه بهترین جاشون رو گفتم، بخش کانر با اون مرحله ی خونه هنک خیلی حال کردم=)) چقدر خندیدم لز دست اینا=)) واقعا رفرشم کرد! :))

مارکوس هم گفتم، کاملا صلح طلبانه... یه جورایی تاثیر Carl بود به نظرم، از همون بخش اول بازی خیلی تاثیر خوبی گذاشت روم:x و اینکه میگفت با پسرش درگیر نشم... یه جوری این حرفاش باعث شد تصمیم بگیرم درگیر نشم هیچ جای بازی... گرچه آخرش پسرش رو هُل دادم و سرش خورد به اون دستگاه و به فنا رفت:| ... و فکر کنم باز همین به فنا رفتن طرف و عذاب وجدانه(باز قصیه ی پشیمون و راضی:-" ) اینم بی تاثیر نبود!
اما خوب تو همه تظاهرات تا آخرین لحظه آروم میموندم...و یه عالمه شهید دادیم تو این راه:( خودمم میخواستم یه جا فدا کنم و کردم و زخمیم کردن، اما John که توی همون مرحله دزدی وسایل ها بهمون پیوست، نجاتم داد و خودش رو فدا کرد:( در کل باید خود بازی جمعم میکرد تا از صحنه برم:-"

و QTE ... چقدر حال داد و جذاب و نفس گیر بود! >:)
میدونید دیگه نسبت به حذف QTE از GOW چقدر ناراحتم و به نظرم به شدت کار اشتباهیه دیگه؟ (و همینطور اسپایدی که همش بک دکمه ست فقط و چالشه رو نداره، از قبل اینکه شروع بشه اصلا میدونی چی بزنی! )
اینجا درحه سختی داره که تو توضیحاتش در مورد همین QTE نوشتع بود، احتمالا یا فقط یک دکمه ست یا خودش کارها رو انجام میده، چک نکردم... ولی یادمه همین پیشنهاد رو تو تاپیک GOW داده بودم! اونی که حس میکنه QTEچیز بیخودیه و سختشه 4تا دکمه بزنه، اینو تنظیم کنه رو اتوماتیک! ولی اونی که دوست داره توی اون چندثانیه فینیشری که اجرا میکنه خودش دخالت داشته باشه و فکر میکنم QTE جذاب تره از اینکه چند ثانیه دسته رو ول کنی ... مثل قبل بزارن باشه! گکیا شدنیه پس اینکار و امیدوارم سانتا تو بازی بعدیش(و اسپایدی:p و همه بازی ها! :-" ) یه چنین انتخابی رو بزارن تو بازی هاشون!

دیگه چی... دیگه... الان دارم فلوچارت رو مینگرم... 44% به آزادیه آندرویدها رسیدن...دو پایان دیگه داره که نمیدونم چیه ولی .... هممم... احتمالا خیلی کمترن چون کلا 51% فقط اون آخر محاصره شدن!(آها بگم همه یارهامون زنده موندن:D )

پایان کارا هم... با آلیس رسیدیم کانادا... ولی Luther رو روی قایق با تیر زدن:( (به اتوبوس هم دیر رسیدیم، با اینکه زده بود ممکنه دیر برسیم اگر دور بزنیم ولی خوب بازم اونو انتخاب کردیم و به اتوبوس نرسیدیم! :( )

در کل که.... چقدر نوشتم! خیلی وقت بعد درجا بعد از تموم کردن بازی نیمدم انقدر بنویسم...! قبل از شروع این DLCهای اسپایدی و اسپایرو1 رو تموم کردم ولی یه پست ندادم... یکم باید تنبلی رو بزارم کنار:|


و ... آها گفته بودم Main Menu چقدر خوبه؟ :-" گفته بودم که ... ولی بازم باید میگفتم:D


پ.ن: درمورد خط آخر:D رفتش...:| یعنی دست خودم بود ولی........
 

vaan 2

کاربر سایت
Dec 20, 2009
16,030
نام
مازیار
و تمام ....

از همین اول کار، خطر اسپویل از پایان، پس تموم نکردید وارد اسپویلر نشید! :D
:(( :(( :(( :(( :(( :(( :(( :(( :(( :(( :(( :((
پودر شدم!!! :(( :((
آخرین بخش مارکوس ، وقتی محاصره شده بودیم و دیگه هیچ راه فراری نداشتیم... و سه انتخاب(چهارمی برام قفل بود:-" ) ... گزینه آواز خوندن رو انتخاب کردم و ... پودر شدم:(( آخرین امیدم بود که با اینکار شاید تمام اعتراضات و تقاضاهای صلح طلبانه(کاملا و 100% صلح طلبانه! :-" ) به نتیجه بده ...
فکر کنم... 4مین باری بود که سر بازی ها اشکم در اومد... یک بار وان پیس(اون صحنه رو من سر مانگا/انیمه/بازی و احتمالا هر مدیای دیگه ای پودر میشم! )، دو بار TLOU و حالا اینبار Detroit ... :((
فکر میکردم چنین اتفاقی سر بخش کارا بیفته برام، ولی نه، اینجا خیلی تاثیر گذار بود... توی ته ناامیدی بودم دیگه:(

لعنت بهش! خیلی خوب بود:|

خوب در مورد بازی بگم... مازیار گفت بخش کارا به شدت Survivalه و به شدت موافقم! یک سری جاها بی نهایت استرس داشتم! یکیش اونجا که پلیس تو خونه Rose اومد...و قلبم داشت در میومد:|
و دومی جایی که به پناهگاه حمله کردن، دم در خروجی که گیر اوردن و به تیر بار بستن، تصمیم گرفتم خودمون رو به مردن بزنیم و واقعا داشتم سکته میکردم اونجا که انتخاب درستی بود یا نه... چون واقعا هیچ کاری از دستم بر نمیومد، QTE و این حرفا نبود که دیگه به خودم اطمینان داشته باشم از پسش بر بیام!(گرچه به طور 100% هم همه جا درست عمل نکردم! سخته آقا!) ... و همینطور آلیس هن کنارم بود و اصلا ممون بود اون سوتی بده و به فنا بریم(همینطور که وقتی پلیس اومده بود اون بالا سر و صدا کردن نزدیک بود سکته م بدن:| )

و کلا بخش کارا به شدت استرس داشت! آدم (آندروید:-" ) بدبخت تر از این بشر وجود نداشت! هرجا میرفت یه بلایی سرشون میومد:(
و... توی اون بخش پارک دزد دریایی ها...وقتی آلیس سوار اون اسباب بازی شد...واقعا دوست داشتم بخش کارا اونجا تموم بشه...بالاخره یه جا شادی دیدن اینا، به قول خودش اولین باره لبخند آلیس رو میبینه:(
گفتم آلیس... به شخصه به نظرم اگر انسان میبود جذاب تر بود! رابطه آندروید و انسان...البته هر دو بخش دیگه چنین تجربه ای رو داشتیم، ولی باز فکر میکنم اگر اینجا هم بود خفن تر بود! (Carl که همون اوایل بود فقط کم بود یعنی، و کانر و هنک...خیلی روابطمون تنش زا بود، یه جا دوست بودیم یه جا نه، یه جا توگوشی خوردم و یه جا جون فدا میکردم:)) برای همین کارا و آلیس برام خاص تر میشد اگر آندروید و انسان بودن! )


کانر ... همینطور که گفتم شاید سخت ترین تصمیمات رو با کانر داشتم! اون بخش های ... از انتخابم پشیمون نیستم ولی ناراضی نیستم هم مال اینا بود!
پرونده اول که خود بازی لو میده ، پرونده دوم رو پشت بوم اونجا هنک رو نجات ندادم(88% شانس زنده موندن داشت، خیلی بود:-") بعد که بهم رسید زد تو گوشم:| ولی خوب طرف آخرش ترجیح داد خودکشی کنه تا دست ما بیفته:(
پرونده سوم اون دو عاشق و معشوق! از یک طرف بهشون حق میدادم که بخوان آزاد باشن، اما از یک طرف مرتکب قتل شده بودن و داشتن ما رو هم میکشتن... وسط اون بزن بزن، آخر شلیک کردم به یکیشون و کشتمش(اگر تسلیم میشد شاید اوضاع فرق میکرد ولی خوب داشت میومد تو حلقم طرف:| ) و بعد اون بارو که دید این رو کشتیم تفنگمون رو برداشت و خودکشی کرد ... :( نابودم کردن:( ولی همچنان فکر میکنم شلیکم کار اشتباهی نبود...(ولی راضی نیستم...برای بار هزارم:-" )
اون پرونده ی TV هم... اول گفتم برم از اون سه آندروید بازجویی کنم بعد برم بالا(با اینکه رد خون رو هم از دور دیدم! و البته خوب شد نرفتم!) هیچی دیگه در حین بازجویی با اینکه فهمیدم کدومشونه، ولی نمیشد بگیرمش... تهش خود بازی وارد اون فاز شد و طرف زد لت و پارم کرد:)) حالا خودم هیچ! برگشتم رو پام و رفتم توی راهرو و اونجا همه رو به تیر بست طرف:| فقط تونستم هنک رو نجات بدم...و باز مردم:| گفتم ایندفعه چون تهدیدم کردن قبلش(آماندا گفت موفق نشی جایگزینت میکنیم و طرح شکست خورده ای) دیگه ایندفعه واقعا زنده م نمیکنند:))
گفتم "باز مُردم" ... آها پرونده اول که رو پشت بوم بود، اونجا خودم رو فدا کردم و دختره رو نجات دادم و با طرف دوتایی شوت شدیم پایین! این رو تو تریلرها نشون داده بودن و همیشه با خودم میگفتم باید هرکاری کنم این اتفاقه برام نیفته...و افتاد آخرش:)) میگفتم از نظر منطقی اینه که بشه اطلاعاتم رو به یه آندروید دیگه انتقال داد...ولی شاید ندن یا ممکن نباشه...هیچی همون اول گفتم با این وضعم این که تو بخش اول ترکید، یحتمل کارا هم در حین فرار از خونه با بزن بزن با صاحب خونع میمیره(اینم تو تریلرها بود آخه:)) ) ، مارکوسم یه جایی به فناش میدم؛ بازی یک ساعته تموم میشه:))

توی تست kamzaki هم...طرف رو نکشتم... اصلا همه جوره اشتباه بود چنین کاری! و طرف به شدت کاریزماتیک بود این حرکتش و حرف زدناش! کاملا میدونست داره چیکار میکنه نامرد:| الکی نابغه نمیشن که! :-"

خود کانر هم به جبهه حق علیه باطل پیوستم و طرف مارکوس رفتم:D
اما یک موردی که در مورد بخش کانر هست ، شاید اگر بازی رو فقط از دید کانر میرفتم خیلییی تصمیماتم فرق میکرد و همچنان مثل پرونده هایی که گفتم بازی میکردم و تا آخر دنبال منشا این اتفاقات بودم!
ولی الان با دیدن بخش کارا و مارکوس...خوب نمیتونی با یک دید بازی کنی! نمیدونم این نکته مثبت باید باشه یا منفی...هر دوتاش میتونه باشه! اینکه به جای اینکه جای سه تا کاراکتر تصمیم بگیری، جای 1فکر متحد و دانای کل داری بازی میکنی! باعث میشه احساساتت از بخش های مختلف روی هم تاثیر بزاره!

در مورد دو بخش دیگه بهترین جاشون رو گفتم، بخش کانر با اون مرحله ی خونه هنک خیلی حال کردم=)) چقدر خندیدم لز دست اینا=)) واقعا رفرشم کرد! :))

مارکوس هم گفتم، کاملا صلح طلبانه... یه جورایی تاثیر Carl بود به نظرم، از همون بخش اول بازی خیلی تاثیر خوبی گذاشت روم:x و اینکه میگفت با پسرش درگیر نشم... یه جوری این حرفاش باعث شد تصمیم بگیرم درگیر نشم هیچ جای بازی... گرچه آخرش پسرش رو هُل دادم و سرش خورد به اون دستگاه و به فنا رفت:| ... و فکر کنم باز همین به فنا رفتن طرف و عذاب وجدانه(باز قصیه ی پشیمون و راضی:-" ) اینم بی تاثیر نبود!
اما خوب تو همه تظاهرات تا آخرین لحظه آروم میموندم...و یه عالمه شهید دادیم تو این راه:( خودمم میخواستم یه جا فدا کنم و کردم و زخمیم کردن، اما John که توی همون مرحله دزدی وسایل ها بهمون پیوست، نجاتم داد و خودش رو فدا کرد:( در کل باید خود بازی جمعم میکرد تا از صحنه برم:-"

و QTE ... چقدر حال داد و جذاب و نفس گیر بود! >:)
میدونید دیگه نسبت به حذف QTE از GOW چقدر ناراحتم و به نظرم به شدت کار اشتباهیه دیگه؟ (و همینطور اسپایدی که همش بک دکمه ست فقط و چالشه رو نداره، از قبل اینکه شروع بشه اصلا میدونی چی بزنی! )
اینجا درحه سختی داره که تو توضیحاتش در مورد همین QTE نوشتع بود، احتمالا یا فقط یک دکمه ست یا خودش کارها رو انجام میده، چک نکردم... ولی یادمه همین پیشنهاد رو تو تاپیک GOW داده بودم! اونی که حس میکنه QTEچیز بیخودیه و سختشه 4تا دکمه بزنه، اینو تنظیم کنه رو اتوماتیک! ولی اونی که دوست داره توی اون چندثانیه فینیشری که اجرا میکنه خودش دخالت داشته باشه و فکر میکنم QTE جذاب تره از اینکه چند ثانیه دسته رو ول کنی ... مثل قبل بزارن باشه! گکیا شدنیه پس اینکار و امیدوارم سانتا تو بازی بعدیش(و اسپایدی:p و همه بازی ها! :-" ) یه چنین انتخابی رو بزارن تو بازی هاشون!

دیگه چی... دیگه... الان دارم فلوچارت رو مینگرم... 44% به آزادیه آندرویدها رسیدن...دو پایان دیگه داره که نمیدونم چیه ولی .... هممم... احتمالا خیلی کمترن چون کلا 51% فقط اون آخر محاصره شدن!(آها بگم همه یارهامون زنده موندن:D )

پایان کارا هم... با آلیس رسیدیم کانادا... ولی Luther رو روی قایق با تیر زدن:( (به اتوبوس هم دیر رسیدیم، با اینکه زده بود ممکنه دیر برسیم اگر دور بزنیم ولی خوب بازم اونو انتخاب کردیم و به اتوبوس نرسیدیم! :( )

در کل که.... چقدر نوشتم! خیلی وقت بعد درجا بعد از تموم کردن بازی نیمدم انقدر بنویسم...! قبل از شروع این DLCهای اسپایدی و اسپایرو1 رو تموم کردم ولی یه پست ندادم... یکم باید تنبلی رو بزارم کنار:|


و ... آها گفته بودم Main Menu چقدر خوبه؟ :-" گفته بودم که ... ولی بازم باید میگفتم:D


پ.ن: درمورد خط آخر:D رفتش...:| یعنی دست خودم بود ولی........

بازی یه جوریه که الان من بیام در مورد آخر بازی خودم بگم، کاملا اسپویل کردم برات، مثلا تمام قسمت های کانری که تعریف کردی من اصلا ندیده بودم!
پایان من شدیدا تلخ و شیرین شد، برای همین هیچ وقت همچین احساس لجنی نداشتم تو عمرم، نمیدونستم بخندم یا گریه کنم، یا از خوب تموم شدن بخش اصلی احساس خوبی داشته باشم از خودم بدم بیاد،

قسمت پایانی من با کارا روی قایق بود، باید اوجاش رو ببینی، یعنی هیچ وقت تو زندگی واقعیم هم انقدر جوگیر و تحت تاثیر واقع نشده بودم، جوری که خودم میخواستم بپرم تو تلویزیون پارو بزنم! 20 دقیقه جهنمی و در نهایت اافسوس وار، خیلی نامردی بود، اولش اینطوری بودم :(:(:( بعدش این طوری شدم :((:((

کانر هم اینطوری شدم :o:|#-o

ما گوس و اندروید ها هم:x:x<:-P من کیس رو انتخاب کردم، همون کیس همه رو نجات داد >:D<:Blushing::Lovestruck:
 

Akiba

king of the majestic oceans of the world
کاربر فعال
Jan 18, 2009
22,250
نام
امیر حسین
بازی یه جوریه که الان من بیام در مورد آخر بازی خودم بگم، کاملا اسپویل کردم برات، مثلا تمام قسمت های کانری که تعریف کردی من اصلا ندیده بودم!
پایان من شدیدا تلخ و شیرین شد، برای همین هیچ وقت همچین احساس لجنی نداشتم تو عمرم، نمیدونستم بخندم یا گریه کنم، یا از خوب تموم شدن بخش اصلی احساس خوبی داشته باشم از خودم بدم بیاد،

قسمت پایانی من با کارا روی قایق بود، باید اوجاش رو ببینی، یعنی هیچ وقت تو زندگی واقعیم هم انقدر جوگیر و تحت تاثیر واقع نشده بودم، جوری که خودم میخواستم بپرم تو تلویزیون پارو بزنم! 20 دقیقه جهنمی و در نهایت اافسوس وار، خیلی نامردی بود، اولش اینطوری بودم :(:(:( بعدش این طوری شدم :((:((

کانر هم اینطوری شدم :o:|#-o

ما گوس و اندروید ها هم:x:x<:-P من کیس رو انتخاب کردم، همون کیس همه رو نجات داد >:D<:Blushing::Lovestruck:
همین بخش های فلوچارت پایانی رو میدیدم، مثلا یک سری صفحه ها کاملا برام خالی بود و مشخص بود کاملا شرایط دیگه و خیلی متفاوتی رقم خورده! قبل تر هم یه چندتا از این صفحات کاملا متفاوت دیدم که بود...!

برای من غیر از Luther در مجموع میشه گفت بهترین پایانی بود که ممکن بود اتفاق بیفته فکر کنم...
البته یه تروفی داره کسی نمیره، که نمیدونم منظورش فقط Lutherه یا همه آندرویدهای بقیه بخش ها هم حسابه...!

در کل به خاطر تروفی هاش فکر کنم یکدور دیگه کامل باید برم:)) خدایی سخته یک دور دیگه با انتخاب های متفاوت:-"
چپتر سلکت داره یکم کارم رو راحت کنم؟ :-" خورده ریزه ها رو بگیرم که دیگه بعد دستم بیاد چیکارها کنم!
غیر زنده موندن همه، تو همه صحنه های ممکن باید با کانر بمیرم و برگردم:)) :| این دیگه خیلی وقت گیره:-"
 
  • Like
Reactions: voldmort and vaan 2

vaan 2

کاربر سایت
Dec 20, 2009
16,030
نام
مازیار
همین بخش های فلوچارت پایانی رو میدیدم، مثلا یک سری صفحه ها کاملا برام خالی بود و مشخص بود کاملا شرایط دیگه و خیلی متفاوتی رقم خورده! قبل تر هم یه چندتا از این صفحات کاملا متفاوت دیدم که بود...!

برای من غیر از Luther در مجموع میشه گفت بهترین پایانی بود که ممکن بود اتفاق بیفته فکر کنم...
البته یه تروفی داره کسی نمیره، که نمیدونم منظورش فقط Lutherه یا همه آندرویدهای بقیه بخش ها هم حسابه...!

در کل به خاطر تروفی هاش فکر کنم یکدور دیگه کامل باید برم:)) خدایی سخته یک دور دیگه با انتخاب های متفاوت:-"
چپتر سلکت داره یکم کارم رو راحت کنم؟ :-" خورده ریزه ها رو بگیرم که دیگه بعد دستم بیاد چیکارها کنم!
غیر زنده موندن همه، تو همه صحنه های ممکن باید با کانر بمیرم و برگردم:)) :| این دیگه خیلی وقت گیره:-"
من که دیگه نرفتم، شایدم دیگه نرم میخوام اون Pure Sense که آخر بازی داشتم حفظ بشه و هر وقت اسم بازی میاد یاد اون صحنه ها و تجربه منحصر به فرد خودم بیفتم و چیزی که مثل دنیای واقعی همون یه بار رخ داده! یه چیزی مثل سرنوشت
 
  • Like
Reactions: Akiba

NINJѦ

Kill em With Kindness
کاربر فعال
Jul 11, 2008
3,337
نام
رضـا
یک نکته شاید منحصر به فرد داشته باشه این بازی اینه که شما حتی تا آخرین لحظه بازی میتونید کلا سرنوشت کاراکترها و داستان بازی رو به طور کلی تغییر بدین
هیچ وقت برای بد/خوب شدن دیر نیست
 

vaan 2

کاربر سایت
Dec 20, 2009
16,030
نام
مازیار
یک نکته شاید منحصر به فرد داشته باشه این بازی اینه که شما حتی تا آخرین لحظه بازی میتونید کلا سرنوشت کاراکترها و داستان بازی رو به طور کلی تغییر بدین
هیچ وقت برای بد/خوب شدن دیر نیست

و نکته اساسی اینه که بعضی مواقع واقعا دیره، تصمیمات اول داستان خواه نا خواه روی انتخاب های آخر بازی تاثیر میزاره، مثلا کارایی که ما کوس میکنه، برای شاد ترین پایان کارا تاثیر اساسی داره،
 
  • Like
Reactions: Madridista

ARTHUR WESKER

“We can’t change what’s done, we can only move on.
کاربر فعال
Jan 25, 2018
6,600
نام
Albiceleste
بازی را گرفتم.واقعا فوق العادس.مثل چی کیف کردم و میکنم.هر 3 اندروید دوست داشتنی هستند.:x ولی عشق است کارا:hearteyes:

تو موقعیت هایی که قرار میگیری و باید انتخاب کنی واقعا سخت هست.:coldsweat:

تا الان حس هوی رین را برام داشته:hearteyes:
 

Madridista

کاربر سایت
Feb 2, 2008
2,880
نام
حسين
بازی رو همون Day One گرفتم ولی به خاطر مشغله و حوصله نداشتن بعد از دو سه چپتر فروختمش ! هفته پیش فرصت شد دوباره بازیو بگیرم و با خیال راحت انجامش و باید بگم WoooooooW !

چقدر خوب بود بازی، بدون شک بهترین اثر دیوید کیج همینه ! شخصیت پردازی کرکتر ها عالی بود و بی نهایت استرس میگرفتم مواقع انتخاب های حیاتی طوری که استارت میزدم و مث حماری که تو گِل گیر کرده میزدم تو سر خودم که الان باید چیکار کنم ... :D

موسیقی بازی خوب کار شده بود ولی به پای Heavy Rain نمیرسه ! :D گستردگی انتخاب ها هم که یه چیز عجیب غریب بود واقعا ! و فکر می کنم از اون بازی هایی نبود که انتخابات توی پایان بازی تاثیر گذار نباشه !

پایان بازی خودم رو پایین براتون میزارم و حاضر نیستم دوباره بازیو از نو برم چون نمیخوام اون یونیک بودن داستان از بین بره ...

کارا : خدایا منو بکش :( بعد از اینکه آلیس رو از قایق به خشکی بردم و بنده خدا تموم کرد، گزینه ادامه زندگی کردن رو انتخاب کردم ! [ اون آخرای بازی که فهمیدم آلیس هم یه اندرویده چقد جا خوردم ]

کانر : توی اخرین لحظات حُر وار به سپاه مارکوس پیوستم :D [ شخصیت هنک خیلی خوب بود و چه پایان خوبی هم داشت :( ]

مارکوس : چقدر سخت بود انتخابای این آقا ! توی اون تظاهرات اولی من کاملا با آرامش و صلح آمیز رفتم جلو و حتی بعد از چندبار قربانی شدن اندروید ها باز تصمیم گرفتم حمله نکنیم ولی اونجا که قرار شد تصمیم نهایی رو بین قربانی شدن، حمله کردن و فرار کردن انتخاب کنم، حمله کردم بهشون چون نمیخواستم بی هدف بمونه این جنبش که همین هم باعث شد کلا نظر مردم برگرده و کل جامعه علیه ما بشن ! :D خداروشکر داستان جوری پیش رفت که پایان بازی باز هم فرصت تظاهرات صلح امیز پیش بیاد و اونجا دیگه کاری نکردم و حتی حاضر بودم قربانی بشم ولی مردم بفهمن که اندروید ها هم حق زندگی دارن :D و در پایان با انتخاب گزینه Kiss داستان با یه پایان خوش تموم شد و تنها حسرتم توی بازی مرگ کارا بود :(
 

guppy

کاربر سایت
May 30, 2015
2,149
نام
davood
من بازی از روز عرضه پیش خرید کردم حدود 80 ساعت وقت گذاشتم که تمام پایان ببینم تا اماه دچار افسردگی وخستگی بودم کسانی که با بازی انس گرفتن ولش کنن چون نابودتون میکنه
 
  • Like
Reactions: kamyy and saeed_sg

mahdilo

کاربر سایت
Aug 3, 2014
50
ما که هرچی صبر کردیم تو این تخفیفا بشه 20 دلار نشد، دیگه کلکشن 40دلاریشو گرفتم.بازی جالی بود ولی اون چیزی که مد نظرم بود فقط توی سه تا مرحله آخر اتفاق افتاد
نصفه اول بازی که عملا هیچ تاثیر خاصی روی پایان نداره جز چند جای خاص.باقیشم تا قبل سه مرجله آخر عملا تاثیراشون خیلی غیر مستقیمه و تنها تاثیر مستقیم اینه که شخصیتو به کشتن بدی
ولی جذابیت بازی کلا به مراحل آخرشه و اینکه اگه یه تغییر جزیی تو تصمیمات بدی مسیر بازی کاملا عوض میشه.ولی بازم در کل بسی حال کردم
 

dr.ice

کاربر سایت
Dec 17, 2010
2,027
نام
میثم
اقا چقدر سطح کیفی بازی بالاس ...
من 2 تا عنوان قبلی کیج رو بازی کردم ولی این یه سرو گردن بالاتر از اوناس
 

Roozbeh7

کاربر سایت
Mar 20, 2019
2,007
نام
روزبه
خب بازی رو تموم کردم بازی دقیقا اینه تصمیمات خودته

من به جز فارنهایت تمام بازی کیج رو انجام دادم به جرئت میگم بهترین بازی کیج بود

کانر رو به سایبرلایف فرستادن مارکوس پیروز شد و به تمام اندروید ها ازادی داد کارا هم با مصیبت لز مرز عبور کرد

بهترین لحظه باری برا من اونجا بود که الیس به کارا گفت مامی من کلوئی هم ازاد کردم
 

کاربرانی که این قسمت را مشاهده می‌کنند

Top
رمز عبور خود را فراموش کرده اید؟
or ثبت‌نام سریع از طریق سرویس‌های زیر