ورود
ثبت نام
صفحه اصلی
اخبار بازی
بررسی بازی
حقایق بازیها
داستان بازی
بررسی سخت افزار
برنامههای ویدیویی
انجمنها
نوشتههای جدید
پرمخاطبها
جستجوی انجمنها
جدیدترینها
ارسالهای جدید
آخرین فعالیتها
کاربران
کاربران آنلاین
جستجو
جستجو فقط عنوان ها
توسط:
جستجو فقط عنوان ها
توسط:
ورود
ثبت نام
جستجو
جستجو فقط عنوان ها
توسط:
جستجو فقط عنوان ها
توسط:
Menu
Install the app
Install
فراخوان عضویت در تحریریه بازیسنتر | برای ثبت درخواست کلیک کنید
صفحه اصلی
انجمنها
معرفی و بحث پیرامون بازیها
داستان، تاریخچه و معرفی بازیها
Castlevania Realm [پست اول خوانده شود.]
ارسال پاسخ
JavaScript is disabled. For a better experience, please enable JavaScript in your browser before proceeding.
You are using an out of date browser. It may not display this or other websites correctly.
You should upgrade or use an
alternative browser
.
متن گفتگو
<blockquote data-quote="Celebrimbor" data-source="post: 3433771" data-attributes="member: 50544"><p style="text-align: center"><img src="http://oi60.tinypic.com/2uo1d1v.jpg" alt="" class="fr-fic fr-dii fr-draggable " style="" /></p> <p style="text-align: center"></p> <p style="text-align: center"><img src="http://oi62.tinypic.com/2wdzns3.jpg" alt="" class="fr-fic fr-dii fr-draggable " style="" /></p> <p style="text-align: center"></p> <p style="text-align: center"></p><p>بیش از نیم قرن بعد، Dracula بیگمان بازگشته بود. هنوز اما هیچ اثری از Belmontها نبود. در کمال تعجب همگان که تصور میکردند جدایی آنان از Vampire Killer تنها مدت زمانی 100 ساله خواهد بود، حال دیگر بیش از 100 سال گذشته بود و به دلیل حضور نداشتن آنان، شلاق Vampire Killer و sub-weaponهای اسرارآمیز از خاندان Schneider به Morrisها رسیده بود که آنان نیز نسبتی خونی با خاندان Belmont داشتند. سلطنت زودهنگام Dracula این بار به دست Quincy Morris خاتمه یافته بود. کسی که تکه چوبی را در قلب وی فرو کرده بود و او را به آرامگاهش فرستاده بود. Quincy لحظاتی پس از شکست Dracula و ظاهرا به دلیل درد و جراحات وخیمی که به وی وارد شده بود، جان خود را از دست میدهد. بدون اطلاع Quincy از این قضیه، دو جوان که یکی پسرش، John Morris و دیگری Eric Lecarde، دوست John بود، از درون سایهها داشتند مقابله او با Dracula را با کنجکاوی تمام مشاهده میکردند و شاهد اقدام شجاعانه وی بودند. این واقعه، تاثیری شگرفت بر روی زندگیشان گذاشته و سرنوشت آنها را دستخوش تغییر قرار میدهد. به نحوی که آندو با رسیدن به سن بزرگسالی، قسم میخورند که یاد او را گرامی داشته و دنیا را از شر موجودات اهریمنی و شرور دنیای مردگان رهایی بخشند.</p><p></p><p style="text-align: center"><img src="http://oi59.tinypic.com/2z4x1s5.jpg" alt="" class="fr-fic fr-dii fr-draggable " style="" /></p> <p style="text-align: center"><span style="color: #daa520"><span style="font-size: 15px"><span style="font-family: 'Old English Text MT'">Drolta Tzuentes</span></span></span><span style="color: #0000ff"><span style="font-size: 15px"><span style="font-family: 'Old English Text MT'"></span></span></span></p> <p style="text-align: center"><span style="color: #0000ff"><span style="font-size: 15px"><span style="font-family: 'Old English Text MT'"></span></span></span></p> <p style="text-align: center"></p><p>20 سال بعد، در خرابههای Castlevania، جادوگری به نام Drolta Tzuentes (برگرفته از شخصیتی واقعی به نام Dorottya Szentes که یکی از خدمتکاران Elizabeth Bathory بوده است) که یکی از زیردستان Elizabeth Bartley بوده است، در حال ور رفتن با جادویی سرّی بوده که افسونی را اجرا کرده و باعث احیای Bartley میشود. Elizabeth Bartley یک کنتس سلطنتی و در واقع برادرزاده Count Dracula بود. او در سال 1421 در حالی که زانو زده بود در کنار مردی پیدا میشود که بر روی گردنش دو جای نیش به چشم میخورد؛ Elizabeth این کار را بدین جهت که از خونآشام بودن خسته شده بود، انجام داده و پس از انجام آن نیز فورا اعدام شده بود. حال، او به لطف جادوی Drolta، نامیرا شده بود و قصد شومی که داشت، گرفتن انتقام از بشریت با احیای عموی مردهاش بود. عمویش نیز بیشک متمایل به سهیم شدن در این خوشگذرانی بود. Elizabeth نقشه میکشد که جسد عمویش را از قبر بیرون آورده و آن را به انگلستان منتقل کند. جایی که او قادر بود برای بازگشت وی تدارک ببیند. قبل از انجام این عمل، او میبایست به سرتاسر دنیا سفر کرده و از نیروهای شرور و شیطانی درخواست کمک و پشتیبانی کند؛ با برخورداری از یک چنین حجم عظیمی از حامیان و طرفداران، او میتوانست در جای جای کره خاکی جلبتوجههایی ایجاد کند که در نظر داشت این مهم را با برپایی دوباره Castlevania آغاز کند. Castlevania بیشک، هر قهرمانی را وسوسه میکرد تا به منظور خنثیسازی نقشه پلیدشان هم که شده وارد این قلعه شود. اما حرکت اول او پس از به دست آوردن پشتیبانی مورد نیاز، چه خواهد بود؟</p><p></p><p style="text-align: center"><img src="http://oi58.tinypic.com/296bznn.jpg" alt="" class="fr-fic fr-dii fr-draggable " style="" /></p> <p style="text-align: center"><span style="color: #daa520"><span style="font-size: 15px"><span style="font-family: 'Old English Text MT'">Elizabeth Bartley</span></span></span></p> <p style="text-align: center"></p><p></p><p>در ظاهر، اروپا پس از تبعید Count Dracula به عالم اموات، در صلح و آرامش به سر میبرد. این وضعیت، اما در سال 1914 در شهر سارایوو (Sarajevo) با ترور ولیعهد اتریش (آرشیدوک فرانتس فردیناند) تغییر میکند؛ گفته میشد که زنی زیباروی به صورت مخفیانه، مسئول این کار بوده است. این زن کسی نبود جز Bartley. او با انجام این کار، اذهان بسیاری را منحرف کرده و باعث رخ دادن رویدادهایی پی در پی میشود که همگی به عنوان جرقهای در شروع چیزی که بعدها به عنوان جنگ جهانی اول شناخته شد، عمل میکنند. Bartley با گرفتن روح میلیونها نفر از قربانیان جنگ، بالاخره قادر بود تا خواسته حقیقیاش را که برپا کردن دوباره Castlevania بود، تحقق بخشد. حال وقت آن رسیده بود که فاز بعدی عملیات وارد مرحله اجرا شود: احیای Dracula. </p><p></p><table style='width: 100%'><tr><td><img src="http://oi61.tinypic.com/1q64co.jpg" alt="" class="fr-fic fr-dii fr-draggable " style="" /><p style="text-align: center"><span style="color: #daa520"><span style="font-size: 15px"><span style="font-family: 'Old English Text MT'">John Morris</span></span></span><br /> </p> </td><td><img src="http://oi62.tinypic.com/28auiy8.jpg" alt="" class="fr-fic fr-dii fr-draggable " style="" /><p style="text-align: center"><span style="color: #daa520"><span style="font-size: 15px"><span style="font-family: 'Old English Text MT'">Eric Lecarde</span></span></span><br /> </p> </td></tr></table><p></p><p></p><p>نقشه Bartley در ابتدا خطاناپذیر، و حدسهایش همگی درست بودند: John Morris و Eric Lecarde که حال برای خود از عزت و احترامی برخوردار بوده و تبدیل به جنگجویان ماهری شده بودند، به قلعه کشیده میشوند. چرا که میدانستند بازگشت Dracula احتمالا قریبالوقوع است؛ آن دو با علم به این مسئله، بسیار مشتاق بودند که سد راه Bartley شوند. John شلاق Vampire Killer و سلاحهای معروف را برداشته و تصمیم میگیرد ماموریت خود را آغاز کند که Eric با یک پیشنهاد از راه میرسد: او داوطلب میشود که مسئولیت John را به دلیل گرفتاری بزرگی که در جریان اتفاقات روی داده، دچارش شده بود، بر عهده بگیرد. (Bartley، معشوقه او، Gwendolyn را تبدیل به خونآشام کرده بود که ظاهرا Eric وادار به کشتن وی شده بود) John با این درخواست مخالف میکند اما قول میدهد که با یاد او، در قلب و ذهن خود، بجنگد. Eric که راضی از این قول دوستش بود، موافقت میکند که به کنار نشسته و برای وی آرزوی موفقیت کند. او تنها خواستهاش این بود که John بتواند نقشه شوم Bartley را نقش بر آب کند.</p><p></p><p style="text-align: center"><img src="http://oi62.tinypic.com/4t96c4.jpg" alt="" class="fr-fic fr-dii fr-draggable " style="" /></p> <p style="text-align: center"></p><p></p><p>Bartley با فراهم نمودن تمامی تدارکات لازمه، تشریفات نامقدسی که باعث تجدید حیات جسد پوسیده Count میشد را آغاز میکند. موجودات پلید و شرور متعددی که در سرتاسر دنیا مستقر بودند، علیالخصوص شوالیه ماشینی Drota که کنترل خرابههای Castlevania را به دست گرفته بود، نقش خود را در جلب کردن توجه John به خود و کُند کردن وی به خوبی ایفا میکنند. John پس از سرنگونی شوالیه و خاتمه دادن به درگیری Drota در این ماجرا، رد Bartley و همراهانش را گرفته و با گذر از یونان، ایتالیا، آلمان و فرانسه، سرانجام به انگلستان و Castle Proserpina میرسد، جایی که مراسم احیای Dracula در دست انجام بود. Death ،Medusa و دیگر چهرههای آشنا، تمام تلاش خود را در محافظت از مراسم انجام میدهند و سپس آخرین مانع نیز، کسی نبود به جز خود Bartley که نقش خود را در خرید زمان بیشتر، با کمال ظرافت انجام میدهد. هنگامی که John کار کنتس انتقام جو را تمام میکند، دیگر دیر شده بود: Dracula بازگشته بود، در حالی که تمام نیرویش بازیابی شده بود. آخرین پلکان، John را به اتاق پادشاهی میرساند، جایی که شاهزاده تاریکی کاملا مشتاق بود تا باری دیگر با یکی از اعضای خاندانی که از آنان تنفّر شدیدی داشت، درگیر شود.</p><p></p><p style="text-align: center"><img src="http://oi61.tinypic.com/4slk7c.jpg" alt="" class="fr-fic fr-dii fr-draggable " style="" /></p> <p style="text-align: center"></p><p></p><p>مبارزهای حماسی و بیهمتا بینشان رخ میدهد که مانند آن تا به حال دیده نشده بود. اما این دودمان هنوز قوی بود – John در رسیدن به هدف خود که بیرون راندن Dracula از این دنیا بود، به موفقیت دست یافته و از جانب دوستش نیز انتقام میگیرد. پس از آن، او از قلعه گریخته تا بر روی سخرهای از کوهستان نزدیک دریا، نظارهگر سقوط قلعه به قعر فراموشی باشد.</p></blockquote><p></p>
[QUOTE="Celebrimbor, post: 3433771, member: 50544"] [CENTER][IMG]http://oi60.tinypic.com/2uo1d1v.jpg[/IMG] [IMG]http://oi62.tinypic.com/2wdzns3.jpg[/IMG] [/CENTER] بیش از نیم قرن بعد، Dracula بیگمان بازگشته بود. هنوز اما هیچ اثری از Belmontها نبود. در کمال تعجب همگان که تصور میکردند جدایی آنان از Vampire Killer تنها مدت زمانی 100 ساله خواهد بود، حال دیگر بیش از 100 سال گذشته بود و به دلیل حضور نداشتن آنان، شلاق Vampire Killer و sub-weaponهای اسرارآمیز از خاندان Schneider به Morrisها رسیده بود که آنان نیز نسبتی خونی با خاندان Belmont داشتند. سلطنت زودهنگام Dracula این بار به دست Quincy Morris خاتمه یافته بود. کسی که تکه چوبی را در قلب وی فرو کرده بود و او را به آرامگاهش فرستاده بود. Quincy لحظاتی پس از شکست Dracula و ظاهرا به دلیل درد و جراحات وخیمی که به وی وارد شده بود، جان خود را از دست میدهد. بدون اطلاع Quincy از این قضیه، دو جوان که یکی پسرش، John Morris و دیگری Eric Lecarde، دوست John بود، از درون سایهها داشتند مقابله او با Dracula را با کنجکاوی تمام مشاهده میکردند و شاهد اقدام شجاعانه وی بودند. این واقعه، تاثیری شگرفت بر روی زندگیشان گذاشته و سرنوشت آنها را دستخوش تغییر قرار میدهد. به نحوی که آندو با رسیدن به سن بزرگسالی، قسم میخورند که یاد او را گرامی داشته و دنیا را از شر موجودات اهریمنی و شرور دنیای مردگان رهایی بخشند. [CENTER][IMG]http://oi59.tinypic.com/2z4x1s5.jpg[/IMG] [COLOR=#daa520][SIZE=4][FONT=Old English Text MT]Drolta Tzuentes[/FONT][/SIZE][/COLOR][COLOR=#0000ff][SIZE=4][FONT=Old English Text MT] [/FONT][/SIZE][/COLOR] [/CENTER] 20 سال بعد، در خرابههای Castlevania، جادوگری به نام Drolta Tzuentes (برگرفته از شخصیتی واقعی به نام Dorottya Szentes که یکی از خدمتکاران Elizabeth Bathory بوده است) که یکی از زیردستان Elizabeth Bartley بوده است، در حال ور رفتن با جادویی سرّی بوده که افسونی را اجرا کرده و باعث احیای Bartley میشود. Elizabeth Bartley یک کنتس سلطنتی و در واقع برادرزاده Count Dracula بود. او در سال 1421 در حالی که زانو زده بود در کنار مردی پیدا میشود که بر روی گردنش دو جای نیش به چشم میخورد؛ Elizabeth این کار را بدین جهت که از خونآشام بودن خسته شده بود، انجام داده و پس از انجام آن نیز فورا اعدام شده بود. حال، او به لطف جادوی Drolta، نامیرا شده بود و قصد شومی که داشت، گرفتن انتقام از بشریت با احیای عموی مردهاش بود. عمویش نیز بیشک متمایل به سهیم شدن در این خوشگذرانی بود. Elizabeth نقشه میکشد که جسد عمویش را از قبر بیرون آورده و آن را به انگلستان منتقل کند. جایی که او قادر بود برای بازگشت وی تدارک ببیند. قبل از انجام این عمل، او میبایست به سرتاسر دنیا سفر کرده و از نیروهای شرور و شیطانی درخواست کمک و پشتیبانی کند؛ با برخورداری از یک چنین حجم عظیمی از حامیان و طرفداران، او میتوانست در جای جای کره خاکی جلبتوجههایی ایجاد کند که در نظر داشت این مهم را با برپایی دوباره Castlevania آغاز کند. Castlevania بیشک، هر قهرمانی را وسوسه میکرد تا به منظور خنثیسازی نقشه پلیدشان هم که شده وارد این قلعه شود. اما حرکت اول او پس از به دست آوردن پشتیبانی مورد نیاز، چه خواهد بود؟ [CENTER][IMG]http://oi58.tinypic.com/296bznn.jpg[/IMG] [COLOR=#daa520][SIZE=4][FONT=Old English Text MT]Elizabeth Bartley[/FONT][/SIZE][/COLOR] [/CENTER] در ظاهر، اروپا پس از تبعید Count Dracula به عالم اموات، در صلح و آرامش به سر میبرد. این وضعیت، اما در سال 1914 در شهر سارایوو (Sarajevo) با ترور ولیعهد اتریش (آرشیدوک فرانتس فردیناند) تغییر میکند؛ گفته میشد که زنی زیباروی به صورت مخفیانه، مسئول این کار بوده است. این زن کسی نبود جز Bartley. او با انجام این کار، اذهان بسیاری را منحرف کرده و باعث رخ دادن رویدادهایی پی در پی میشود که همگی به عنوان جرقهای در شروع چیزی که بعدها به عنوان جنگ جهانی اول شناخته شد، عمل میکنند. Bartley با گرفتن روح میلیونها نفر از قربانیان جنگ، بالاخره قادر بود تا خواسته حقیقیاش را که برپا کردن دوباره Castlevania بود، تحقق بخشد. حال وقت آن رسیده بود که فاز بعدی عملیات وارد مرحله اجرا شود: احیای Dracula. [TABLE="width: 200, align: center"] [TR] [TD][IMG]http://oi61.tinypic.com/1q64co.jpg[/IMG][CENTER][COLOR=#daa520][SIZE=4][FONT=Old English Text MT]John Morris[/FONT][/SIZE][/COLOR] [/CENTER] [/TD] [TD][IMG]http://oi62.tinypic.com/28auiy8.jpg[/IMG][CENTER][COLOR=#daa520][SIZE=4][FONT=Old English Text MT]Eric Lecarde[/FONT][/SIZE][/COLOR] [/CENTER] [/TD] [/TR] [/TABLE] نقشه Bartley در ابتدا خطاناپذیر، و حدسهایش همگی درست بودند: John Morris و Eric Lecarde که حال برای خود از عزت و احترامی برخوردار بوده و تبدیل به جنگجویان ماهری شده بودند، به قلعه کشیده میشوند. چرا که میدانستند بازگشت Dracula احتمالا قریبالوقوع است؛ آن دو با علم به این مسئله، بسیار مشتاق بودند که سد راه Bartley شوند. John شلاق Vampire Killer و سلاحهای معروف را برداشته و تصمیم میگیرد ماموریت خود را آغاز کند که Eric با یک پیشنهاد از راه میرسد: او داوطلب میشود که مسئولیت John را به دلیل گرفتاری بزرگی که در جریان اتفاقات روی داده، دچارش شده بود، بر عهده بگیرد. (Bartley، معشوقه او، Gwendolyn را تبدیل به خونآشام کرده بود که ظاهرا Eric وادار به کشتن وی شده بود) John با این درخواست مخالف میکند اما قول میدهد که با یاد او، در قلب و ذهن خود، بجنگد. Eric که راضی از این قول دوستش بود، موافقت میکند که به کنار نشسته و برای وی آرزوی موفقیت کند. او تنها خواستهاش این بود که John بتواند نقشه شوم Bartley را نقش بر آب کند. [CENTER][IMG]http://oi62.tinypic.com/4t96c4.jpg[/IMG] [/CENTER] Bartley با فراهم نمودن تمامی تدارکات لازمه، تشریفات نامقدسی که باعث تجدید حیات جسد پوسیده Count میشد را آغاز میکند. موجودات پلید و شرور متعددی که در سرتاسر دنیا مستقر بودند، علیالخصوص شوالیه ماشینی Drota که کنترل خرابههای Castlevania را به دست گرفته بود، نقش خود را در جلب کردن توجه John به خود و کُند کردن وی به خوبی ایفا میکنند. John پس از سرنگونی شوالیه و خاتمه دادن به درگیری Drota در این ماجرا، رد Bartley و همراهانش را گرفته و با گذر از یونان، ایتالیا، آلمان و فرانسه، سرانجام به انگلستان و Castle Proserpina میرسد، جایی که مراسم احیای Dracula در دست انجام بود. Death ،Medusa و دیگر چهرههای آشنا، تمام تلاش خود را در محافظت از مراسم انجام میدهند و سپس آخرین مانع نیز، کسی نبود به جز خود Bartley که نقش خود را در خرید زمان بیشتر، با کمال ظرافت انجام میدهد. هنگامی که John کار کنتس انتقام جو را تمام میکند، دیگر دیر شده بود: Dracula بازگشته بود، در حالی که تمام نیرویش بازیابی شده بود. آخرین پلکان، John را به اتاق پادشاهی میرساند، جایی که شاهزاده تاریکی کاملا مشتاق بود تا باری دیگر با یکی از اعضای خاندانی که از آنان تنفّر شدیدی داشت، درگیر شود. [CENTER][IMG]http://oi61.tinypic.com/4slk7c.jpg[/IMG] [/CENTER] مبارزهای حماسی و بیهمتا بینشان رخ میدهد که مانند آن تا به حال دیده نشده بود. اما این دودمان هنوز قوی بود – John در رسیدن به هدف خود که بیرون راندن Dracula از این دنیا بود، به موفقیت دست یافته و از جانب دوستش نیز انتقام میگیرد. پس از آن، او از قلعه گریخته تا بر روی سخرهای از کوهستان نزدیک دریا، نظارهگر سقوط قلعه به قعر فراموشی باشد. [/QUOTE]
Insert quotes…
Verification
پایتخت ایران
ارسال نوشته
صفحه اصلی
انجمنها
معرفی و بحث پیرامون بازیها
داستان، تاریخچه و معرفی بازیها
Castlevania Realm [پست اول خوانده شود.]
Top
نام کاربری یا ایمیل
رمز عبور
نمایش
رمز عبور خود را فراموش کرده اید؟
مرا به خاطر بسپار
ورود
اگر میخواهی عضوی از بازی سنتر باشی
همین حالا ثبت نام کن
or ثبتنام سریع از طریق سرویسهای زیر
Twitter
Google
Microsoft