(نقد نسخه PC)
[FONT="]
[/FONT][FONT="] [/FONT][FONT="] [/FONT][FONT="]
[/FONT][FONT="] [/FONT][FONT="] [/FONT][FONT="] [/FONT][FONT="]
[/FONT]
[FONT="] [/FONT]
[FONT="]
[/FONT]
سبک اکشن اول شخص همیشه پرطرفدارترین سبک در میان بازیهای رایانهای بوده است. در این سبک بازیهایی بسیار موفق در ژانرهای علمی-تخیلی، مدرن (امروزی)، دلهرهآور، تاریخی و حتی فانتزی موفق زیادی وجود داشته است، اما یکی از ژانرهایی که همیشه مورد کم لطفی واقع شده و البته طرفداران زیادی هم دارد، ژانر وسترن بوده است.
[/FONT]
سبک اکشن اول شخص همیشه پرطرفدارترین سبک در میان بازیهای رایانهای بوده است. در این سبک بازیهایی بسیار موفق در ژانرهای علمی-تخیلی، مدرن (امروزی)، دلهرهآور، تاریخی و حتی فانتزی موفق زیادی وجود داشته است، اما یکی از ژانرهایی که همیشه مورد کم لطفی واقع شده و البته طرفداران زیادی هم دارد، ژانر وسترن بوده است.
حتما نام Call of Juarez به گوشتان آشنا است. بازی وسترنی که سال 2007 عرضه شد و اگرچه کاستیهایی داشت اما تجربهای جالب و به یاد ماندنی را با خود به همراه آورد. در این بازی شما میتوانستید در دو نقش Billy Candle و Reverend Ray بازی کنید. بیلی که تا جایی که به خاطر دارم کمتر کسی از بازی کردن با او خوشنود میشد پسری جوان با خصوصیت چابکی و توانایی مخفی کاری بود اما رورند ری پیرمردی سالخورده بود و سالها به عنوان کشیش مشغول خدمت در کلیسا بوده است.
البته در امتداد بازی مشخص میشود که رورند ری یا کشیش ری، دوارن جوانی خود را به هفتتیر کشی مشغول بوده است و از سر ندامت روی به کلیسا آورده.
در قسمت دوم یعنی Call of Jaurez: Bound in Blood به روایت اتفاقات رخ داده سالها قبل از اتفاقات قسمت اول میپردازد. جایی که ویلیام مککال داستان از هم پاشیدن خانواده و زوال برادرانش را بازگو میکند. داستان برادران مککال از زمان جنگ داخلی شمال (ایالات متحده) و جنوب (ایالات موتلفه) آغاز میشود. جایی که توماس و ری در مقابل یانکیهای شمالی صف آرایی کردهاند ولی برای نجات خانواده خود از دستور افسر مافوقشان برای عقب نشینی به آتلانتا سرپیچی میکنند و به سمت خانه مادریشان و برادر کشیش خود میروند.
در تاریخ سوم جولای سال جاری میلادی عرضه شد و شاید بیشتر گیمرهای خوش ذوق تا بدین لحظه بازی را خریده باشند. اما برای کسانی که منتظر نقد و بررسی دقیقی به زبان فارسی بودهاند باید بگویم که نیاز دارید این نقد را تا انتها بخوانید.
Call Of Juarez: Bound In Blood یک اکشن اول شخص وسترن بسیار خوب است اما نواقصی دارد که گیمرهای هاردکور را با دلسردی روبرو میکند. اما از طرفی بازیهایی که در این سبک تا بهحال ساخته شدهاند تعدادشان از انگشتان یک دست فراتر نمیرود.
اما شرکت Techland از خود دل جرات نشان داد و فصل جدیدی در بازی Call of Juarez را باز کرد. قبل از انتشار بازی میشد انتظار عرضهای موفقیت آمیز را از آن داشت. چراکه پیشنمایشها، تصاویر و ویدیوها همه گویای این بودند که بازی از خصوصیات منحصر به فردی نظیر گرافیک خوب، محیطی وسیع و داستانی قابل قبول برخوردار است و اگر حتی به گیمپلی بازی اول دستی نمیخورد باز هم بسیار سرگرم کننده میبود.
همانگونه که پیشتر گفته شد، بازی به اتفاقات پیش از قسمت اول باز میگردد و به روایت داستان ری و توماس، برادران چابک دست مککال میپردازد که برادر کوچکشان ویلیام که کشیش است سعی میکند آنها را از راهی که میروند منصرف نماید و به راه خداوند بازگرداند. آنها بعد از شکست ارتش جنوب و سقوط ویرجینیا مادر و خانه مادریشان را از دست میدهند و به دنبال راهی برای کسب ثروت به ماجراجویی میپردازند. رویایشان بازسازی ملک خانوادگی بود، اما در راه به راههایی میافتند که حتی برادرشان ویلیام نمیتواند آنها را از راهی که میروند منصرف سازد.
پس از رخدادی برادران مککال با یک مارشال فدرال درگیر شده و وی را از پای در میآورند و برای گریز از مجازات به مکزیک فرار میکنند. در آنجا با یک خلافکار مکزیکی بنام Juarez یا هوارز (تلفظ اسپانیایی: خوارز) آشنا میشوند که دارو دسته بزرگی دارد. اما وی اطلاعاتی از یک گنجینه افسانهای (طلای هوارز) دارد که قصد دارد آنرا با برادران مککال تقسیم کند به شرطی که آنها اعمال پلیدش را به اجرا درآورند. از آنجا که ری و توماس دلباخته دختری مکزیکی به نام ماریسا میشوند که از همراهان هوارز است، دعوت وی را اجابت میکنند. ری علاقه زیادی به ماریسا پیدا کرده اما نمیداند که ماریسا در واقع دلباخته برادرش توماس است و توماس نیز حاضر است برای ماریسا دست به هرکاری بزند.
دو برادر دارای مهارتهای متفاوتی هستند. ری ششلول بندی کامل، سریع و حرفهایست و از قدرت بدنی بالایی برخوردار است ولی پا به سن گذاشته و چالاکی برادرش توماس را در حرکت ندارد. در عوض توماس میتواند از پرتاب کارد برای از پای درآوردن دشمنانش استفاده نماید و از تیر کمان استفاده کند تا صدای گلوله مزاحم مخفی کاری وی نباشد. او با کمند از ارتفاعات بالا میرود ولی برخلاف ری به صورت همزمان نمیتواند از دو ششلول استفاده نماید.
در مجموع داستان بازی از المانهای خوبی استفاده کرده است اما هنوز شخصیت پردازیها ضعیف به نظر میرسد به طوری که شاید به جز شخصیت ری، سایر شخصیتهای بازی از گیرایی و جذابیتی زیادی برای مخاطب برخوردار نباشند. چیزهایی وجود دارد که داستان بازی را ناقص کرده است. عمیق نبودن شخصیتهای بازی و عدم پردازش آنها باعث شده است تا این احساس بهوجود بیاید. برای مثال شخصیت توماس برای مخاطب از جذابیت کمتری برای بازی برخوردار است، چرا که مخاطب او را به خوبی نمیشناسد و به راحتی نمیتواند با وی ارتباط برقرار کند.
بازی در بخش گیمپلی دستخوش تغییرات زیادی شده سات اما تمام این تغییرات لزوما خوب نیستند. المانهای زیادی از نسخه اول همراه بازی هستند، مانند Bullet-Time و دوئل ها که البته تغییراتی داشتهاند. برای مثال در زمان Bullet-Time مانند گذشته دیگر به صورت آزادانه نمیتواند خود هدفگیری کرده و دشمنان را از پای درآورید در عوض بعداز کسب امتیاز لازم برای انجام این حرکت بازی وارد حالت صحنه آهسته میشود و فقط ماوس را از روی نقطههایی از بدن دشمن که میخواهید هدف قرار بگیرند عبور میدهید و بعد از اتمام خود به خود به آن نقاط شلیک میشود. این البته شاید برای گیمرهای کنسولی ایدهآل بنظر بیاید اما طرفداران بازیهای اول شخص PC حتما از دیدن این صحنه ناراحت و عصبانی خواهند شد. اگر این امکان به صورت گزینهای در منوی Options وجود داشت که میتوانستیم آن را فعال یا غیر فعال کنیم بدون شک نظر همه جلب میشد.
اما نکته آزاردهندهتری نیز وجود دارد و آن هم هدف گیری خودکار یا Auto-Aiming است. هدفگیری خودکار برای گیمرهای رایانههای شخصی که از کیبرد و ماوس استفاده مینمایند مانند دشنام و ناسزاگویی است. گیمرهای رایانههای شخصی از دیدن این صحنه شدیدن آزردهخاطر خواهند شد و بعید است که بتوانند به راحتی با آن کنار بیایند. بهخصوص اینکه در اکثر بازیهایی که مساله وجود دارد میتوان از داخل منوهای بازی آنرا غیر فعال کرد، اما در این بازی خبری از چنین امکانی نیست، حال اینکه اگر از کنترلر Xbox 360 استفاده نمایید این امکان را در منوی تنظیمات آن خواهید دید و میتوانید آن را غیر فعال نمایید.
اما نکته بسیار خوبی که در بازی وجود دارد مکانزم پناهگیری پویا است که به بازیکن کمک میکند تا با سنگر گرفتن در پشت مانعها از پشت آنها به دشمنان شلیک کند. این را میتوان مهمترین تغییر مثبت بازی دانست.
بازی میتوانست به مراتب جذابتر باشد اگر سازندگان آن کمی حوصله بیشتری به خرج میداند و از محیط بزرگی که خلق کردهاند استفادههایی مینمودند. منطقه هر مرحله از وسعت قابل توجهی برخوردار است و سازندگان میتوانستند با قرار دادن مراحل جانبی لذت بازی کردن و ارزش دوباره بازی کردن آنرا افزایش دهند. اما آنها به چند ماموریت جانبی بسنده کرده و به این امر توجه زیادی نداشتند.
دوربین بازی تقریبا این احساس را به مخاطب میدهد که گویی خود در حال حرکت و تیراندازی است. حرکات دوربین به خوبی طراحی شدهاند و از نرمی و روانی خاصی برخوردار است.
صرف نظر از شخصیت ری مککال، توماس نسخهای ارتقا یافته از بیلی در قسمت اول بازی است که کمتر اعصاب مخاطب را هدف قرار میدهد. توماس شلول میکشد، تفنگ به دست میگیرد، از کمند استفاده میکند و از چاقو و تیر و کمان برای مخفی کاری استفاده مینماید.
استفاده از اسلحهها احساس خوبی دارند و بارگذاری آنها معمولا زمان بر است و این به طبیعیتر بودن کمک زیادی مینماید.
دربازی فروشگاههایی وجود دارد که میتوانید از آنجا اسلحههای بهتر با قدرتها و کیفیتهای بهتر تهیه نمایید اما برای این کار به پول نیازمند خواهید بود. پول را میتوان از انجام ماموریتهای جانبی، پیدا کردن در محیط بازی و یا برداشتن از جسد دشمنان بدست آورید.
دوئلها نیز هیجان خاص خود را دارند و به خوبی ساخته شدهاند. هرکدام از Boss ها اسلحههای متفاوتی دارند و سرعتشان در هفتتیر کشی با هم فرق دارد. در زمان دوئل باید خود را در زاویهای قرار دهید که بتوانید حریف را از پای درآورید. بعد از صدای ناقوص باید به سرعت هفتتیر کشیده و شلیک نمایید.
بازی در بخش آنلاین تا 12 نفر را پشتیبانی میکند و میتوانید با هم در حالات مختلف آن به انجام بازی بپردازید. در حالت آنلاین چیزهایی وجود دارد که شما نمیتوانید در حالت عادی از آنها استفاده کنید. برای مثال حالتی وجود دارد که برای بازی کردن باید هفتتیر کشی حرفهای باشید و از فاصله دور بقیه رقیبان خود را بزنید. چندین مود دیگر برای قسمت آنلاین در نظر گرفته شده است که هر کدام به نحوی برای بازیکنان میتوانند جذاب باشند. برای مثال میتوانید به گروههایی در بازی تقسیم شوید که باید در یک فضای بزرگ به رقابت با یکدیگر بپردازید. سازندگان در بخش آنلاین از سیستمی استفاده کردهاند که تخیر در بازی را کاهش میدهد. در حالت CO-OP گیمر میتواند با یکی از دوستان خود به انجام مراحل تکنفره بپردازد و بازی را پیش ببرد. جالبتر از همه اینکه برای هر کدام کاری در نظر گرفته شده تا آن را انجام دهند حتی Techland در رابطه با این موضوع اعلام کرده بازی از دیدن هر شخصیت تفاوت هایی خواهد داشت. انجام بازی"ندای هوارز"برای کسانی که دو نفره بازی میکنند بسیار لذت بخش خواهد بود.
هوش مصنوعی در بازی پیشرفت نسبتا خوبی داشته است. گاوچرانهای دست به اسلحه به جذابیت بازی میافزایند و سعی میکنند که با پناهگیری هدفی راحت برای ری و توماس نباشند.
انیمیشنها به خوبی کار شدهاند و از فناوری موشن کپچرینگ استفاده بسیار خوبی در بازی شده است و به آن کمک کرده تا حرکت مردم در شهر طبیعی و جالب توجه باشد.
همانگونه که در سایر بخشهای بازی تغییرات زیادی پدیدار شده است، تغییر در موتور بازی نیز کاملا مشخص و خوب است. بازی از موتور Chrome Engine 4 استفاده مینماید. این موتور گرافیکی برای هر سه پلتفرم PC، Xbox 360 و PlayStation 3 بهینه سازی شده است. گرافیک محیط بسیار خوب کار شده و افکتهای زیبایی در بازی مشاهده میشوند.
فیزیک بازی نیز بسیار خوب است و صحنههایی در بازی اتفاق میافتد که انسان را به یاد فیلمهای وسترن دهه 60 میاندازند. برای مثال گاهی پیش میآید که دشمن بعد از اثابت گلوله با نردههای چوبی برخورد میکند و این نرده های شکسته میشوند و پیکر شخص از بالا به پایین سقوط میکند. از طرفی تخریبهایی که توسط انفجار پدید میآید بسیار جالب هستند.
سازندگان در این بخش از گروه صداگذاری نسخه اول استفاده کردهاند و طبق گفته سازندگان بهترین سیستم صداگذاری در بازی استفاده شده است. آنها با استفاده از تجربههای قبلی خود توانستهاند تا این بخش را به بهترین نحو بسازند. آهنگهایی که در بازی به کار رفتهاند بسایر جذاب و پرمحتوا هستند و احساس بازیکن را دو چندان میکنند. این آهنگ ها با حال هوای غرب وحشی هماهنگ هستند و فاکتور دیگری برای بازسازی خاطرات فیلمهای وسترن دهه 60 شدهاند. دیالوگهایی که در بازی به کار رفته است بسیار متفاوت هستند. دیالوگها بیشتر مربوط به انجام مراحل و حالت کمک را دارند ولی وقتی به پیش مردم عادی میروید آنها از زندگی و مشکلات خود صحبت میکنند و یا در جمع یک گروه خلافکار چیزی به جز ناسزا و طعنه نخواهید شنید. وقتی در بیابانهای خارج از شهر پای میگذارید صدای باد آرامی در آنجا به گوش میرسد. باد گرم که در زیر نور شدید آفتاب چند برابر میشود.
سخنآخر
این بازی اگرچه نقاط ضعفی دارد اما تجربهای هیجان انگیز از ماجراجویی در غرب وحشی را به همراه خود دارد. مکانیزم پناهگیری پویا کمک مینماید تا بهتر از محیط استفاده کنید و خود را در معرض خطرات کمتری قرار دهید. البته گلولهها از درها و دیوارهای چوبی نازک عبور میکنند پس باید مراقب باشید.
بازی از گرافیک و فیزیک خوبی برخوردار است. جلوههای بصری کمک زیادی به لذت بردن از آن میکند و صداگذاری خوب آن نیز در این راح بی تاثیر نبوده است. تنوع سلاحها بسیار خوب است ولی بازی در مجموع بسیار کوتاه است و اگر میخواهید از آن لذت بیشتری ببرید در انجام مراحل اصلی زیاد عجله نکنید.
تنها نکته آزاردهنده بازی هدفگیری خودکار است که نمیتوان از شر آن خلاص شد. بازی برای هر سه پلتفرم PC، Xbox 360 و PS3 قابل تهیه است و به طرفداران فیلمهای وسترن و بازیهای اول شخص توصیه میگردد.
مثبت
+ محیط بزرگ و گرافیک بسیار خوب
+ درگیریهای هیجانانگیز
+ تنوع در سلاحها
منفی
- هدفگیری خودکار در بازیهای PC غیر قابل بخشش است
- Bullet-Time با مکانیزم بسیار بد
- بازی کوتاه است
آخرین ویرایش: