من فک می کنم اگه اینجوری بود لااقل اساسین ها اینهمه بدبختی نداشتن، یعنی اینقده چیزایی که درست نبودن زیاد بود که آدم نمی تونست چیزای کمی که درست بودنو ببینه! وقتی که شما میگی Sometimes یعنی می گی ، اگر یا شاید! و مبارزه روی اگر و شاید بی معنیه!
ولی من ارتباطی بین جمله ی اول و دوم نمی بینم!
بهتر بود دلیل این جمله رو مینوشتی، و می گفتی که با چی ارتباط داره، و این تفکر از کجا میاد، شاید که بهتر بفهمیم
منظورم در حالت کلی اینه (هر جا ایرادی دیدید دریغ نکنید، انعطاف پذیرم!):
اینطور که من از پیام و مفهوم بازی دریافتم ارتباط زیادی با Iluminati و The new world order داره.
[واسه راحتی خیالتون، از گوگل همون جمله ی معروفشون یعنی "Nothing is true..." رو سرچ بزنید، تمام سایت های مرتبط به این موضوع افتخار می کنند که یه بازی قشنگ داره از اعتقادات اینا دفاع میکنه!] همچنین این موضوع رو از تریلر The truth که بعد از زحمت زیاد بدست میومد میگم.
و من به مقدار زیادی با the new world order مخالفم!
به نظر من انجمن برادری یکی از قشنگ ترین بازی هایی بود که تاحالا انجام دادم ولی سعی میکنم از یادم ببرمش چون مفهومش اصلاً با خلقیات من سازگار نبود!
اگر اگر حرف های اتزیو رو در زمان خودشون در نظر بگیرید، معنی های خوبی در باب آزادی داره ولی به نظرم یوبی سافت با زبان نشانه ها پارو از این فراتر گذاشته و زمان حال رو در نظر گرفته!
منظور من از جمله ی بالا اینه که من نمیتونیم در زمان کلی بگیم که Nothing is true ! حتی اون موقع هم نمیشد (چون اون موقع هم جزو همیشه و زمان کلی بوده) که البته اگه موضوع رو فقط و فقط هرج و مرج جامعه در نظر بگیریم حرف بدی نیست.
اما با توجه به تریلری که آدم و حوا با AOE داشتند فرار میکردند منظور از این تریلر، آزاد به تمام معنا بودنه که این همون فراماسونری هستش و تنها آزادی نیست بلکه وجود خدا رو هم کتمان میکنه!
[خیلی دقت کنید! خیلی! (جاده لغزنده ست.)]
خدا چیه؟! (به نظر من مهم نیست که
خود خدا وجود داره یا نداره،
مهم اینه که یه چیزی هستش که
ما رو به صورت معجزه آفریده، به جهان نظم داده، زیباییش وصف نشدنیه، یکتاست و ... که ما با دوست داشتنش کم کم میل میکنیم به سمت
شبیه شدن به اون، که برای انسان ها هدف همینه. و ما این چیز رو "
خدا" مینامیم! و من اعتقاد شدیدی بهش دارم! خیلی شدید!)
و وقتی میگه که Everything is permitted باز هم به تعبیر امروزی به Freemasonry اشاره داره!
و به نظر من همه چیز اجازه ی انجام گرفتن نداره.
[یه مثال کوچیک بزنم (که خواهشاً بزرگش نکنید): وقتی که پدرم در حال تماشای تلویزیون هستش، من اجازه ندارم، یعنی به خودم اجازه نمیدم که برم بزنم خودم بازی کنم!!]
به همین دلایل (که البته یک از هزارشون هم نیست) در جواب جمله ی زیر:
Nothing is true, Everything is permitted!
میگم که:
Somethings are true, Somethings are not permitted
و منظورم در زمان همیشه و جاودان هستش نه زمان اتزیو که همه چیز در هم و بر هم بوده!
______
ولی اگه این حرف ها رو فقط محدود به جامعه ی خراب اتزیو در نظر بگیریم، بسیار جملات تاثیر گذار و خوب و به جایی هستند و من هم به اونها اعتقاد خواهم داشت ولی با وقتی که بشه زمان کلی (یعنی همیشه، ابدیت، ...) نه!
شاید این حرف در زمانی که الان ما درش هستیم هم برای ما صدق کنه!
______
به هر حال من دو تعبیر رو دریافتم ولی نمیدونم منظور یوبی کدومش بوده،
اگر دومی (محدود) بوده که در این صورت من به عنوان یه بازی خیلی خوب با محتوا و داستان قابل قبول میپذیرمش.
ولی اگر اولی (همیشگی) بوده باشه و منظور همون نظم نوین جهانی باشه، چونکه من بهش اعتقاد ندارم، بنابراین یه عنوان یه بازی با گیم پلی خوب و داستان گیرا ولی محتوای غیر قابل قبول برای خودم در نظرش میگیرم!
_____
در کل من نمیدونم که خوب تونستم نظرم رو بهتون انتقال بدم یا نه.
من آدم مذهبی یا خشکه مذهب نیستم و حتی به روش اسلامی هم خدا رو عبادت نمیکنم!
ولی به خدا اعتقاد دارم. خیلی زیاد.
شاید اگر کسی از شما ها با مولانا دم خور شده باشه، مفهوم چیزی رو که من میگم بفهمه.
_____
به هر حال این نظر من بود، شما به من بگید که تلاش یوبی سافت در کدوم یک از این دو جهت (یا غیر از اینا) بوده تا من هم نظر قطعیم رو بگم!
_____
در آخر اینکه شاید باز هم این تفکر از محدودیت ذهن من بوده باشه یا شاید هم نه...
ممنون.