درود.
گروه جادويي Poets Of The Fall بالاخره چهارمين آلبوم خودشون رو عرضه كردند كه اين آلبوم متفاوت تر از كارهاي قبلي هست.
سم ليك رابطه فوق العاده قوي و دوستانه اي با بچه هاي POTF داره و همانطور كه ديديم در پايان Max Payne 2 آهنگ Late Goodbye به صورت انحصاري توسط POTF براي اين بازي ساخته شد كه شعر اون آهنگ رو خود سم نوشته بود و يكي از پرطرفدار ترين ترك هاي آلبوم Signs Of Life بود.
اين بار روابط Remedy با POTF خيلي بيشتر شده و آلبوم جديد اين گروه كه يكي از پرطرفدار ترين Band هاي فنلاند است كاملا براي Alan Wake ساخته شده.
آلبوم Twilight Theater شامل 10 ترك هست كه تماما بر مبناي جو و داستان بازي Alan Wake نوشته شده كه ديروز عرضه شده. و اما اصلي ترين آهنگ اين آلبوم ترك WAR است كه در واقع اصلي ترين آهنگ Alan Wake است كه در پايان بازي در هنگام Credit ها پخش خواهد شد (مثل MP2) . كلا Lyric هاي اين آلبوم مو به تن هر جنبنده اي سيخ مي كنه چه برسه كسايي كه فن Alan Wake هستند و ميدونند اين آهنگ ها در مورد چه چيزي صحبت مي كنند.
بگذريم ، Lyric آهنگ WAR رو ترجم كردم كه يك تفسير هم ازش نوشتم كه متوجه ميشيد هم TT و هم AW چه شاهكارهايي هستند.
جنگ
آيا به خاطر داري وقتي روي زمين شكست خورده ايستاده بوديم
باد سفيد آسمان را در هم مي كوبيد
قاصدك هاي جنگ با طبيعت خود ظاهر شدند
و فرصت هاي ما به باد رفت
اگر بگذارم كه خاطراتم درمان شود
تو را با خودم در آن زمين به ياد مي آورم
وقتي كه فكر مي كردم در اين جنگ تنهايي مبارزه مي كنم
تو در آنجا كنارم بودي ... در جلوي جنگ
وقتي فكر مي كردم كه بدون هيچ دليلي مي جنگم
تو دليلي براي ادامه دادن به من دادي
صفحه ورق مي خورد و من نياز دارم تا چيزي جديد ببينم
بي گناهي من در هم دريده شده
ما نمي توانيم در اينجا همانند سگ هاي وحشي جنگ منتظر بمانيم
مي گذارم خاطراتم درمان شود
تو را با خودم در آن زمين به ياد مي آورم
قتي كه فكر مي كردم در اين جنگ تنهايي مبارزه مي كنم
تو در آنجا كنارم بودي ... در جلوي جنگ
و ما مي جنگيديم تا غير ممكن را باور كنيم
وقتي كه فكر مي كردم در اين جنگ تنهايي مبارزه مي كنم
سرنوشت ما در هر گره خورده بود
وقتي فكر مي كردم كه بدون هيچ دليلي مي جنگم
تو به من دليل مي دادي
وقتي هيچ كس چهره واقعي خود را ندارد
اين يك بي احساسي است
و من فقط استخوانها شكننده ي خود را دارم تا از سقوط جلوگيري كنم
وقتي عشق درون نامه ها رنگ مي بازد
مثل اين است كه همه چيز صحنه آهسته مي شود
و هم اكنون خيلي دير كرده ايم ، حتي اگر هم برسيم
و سپس ما در اين نبرد گرفتار مي شويم
يك اعتياد ناخواسته
و ما تمام ارزش هايي را كه مادرانمان به ما آموخته اند از دست مي دهيم
پس خواهشا ، آيا صورت واقعيت را به من نشان مي دهي
خطي در دور دست بكش
چون من فقط به نام تو نياز دارم تا آن را دليلي براي اين كه چرا مبارزه كرده ام بنامم
قتي كه فكر مي كردم در اين جنگ تنهايي مبارزه مي كنم
بررسي شعر:
به وضوح معلوم است كه راوي اين شعر الن است و مخاطب آن اليس . در خط اول الن مي گويد "آيا به خاطر داري وقتي روي زمين شكست خورده ايستاده بوديم" اين قسمت بيانگر تنهايي الن و اليس است.
در قسمت بعد الن مي گويد:" باد سفيد آسمان را در هم مي كوبيد" باد سفيد و آسمان دو نماد زيبايي است كه با جمله در هم مي كوبيد بيان گر خطري است كه پيش رو است و نابودي چيزهاي زيبا. در جمله بعد آمده است كه "قاصدك هاي جنگ با طبيعت خود ظاهر شدند" اين جمله هم تكميل كننده خط قبل است كه قاصدك را كه پيام آور عشق است به پيام آور جنگ تبديل كرده.
الن مي گويد: "اگر بگذارم كه خاطراتم درمان شود ... تو را در آن زمين به خاطر مي آورم" اين قطعه اشاره اي دارد به سرنوشت الن كه خاطراتش را فراموش كرده.
در خط بعد الن مي گويد:
وقتي كه فكر مي كردم در اين جنگ تنهايي مبارزه مي كنم
تو در آنجا كنارم بودي ... در جلوي جنگ
وقتي فكر مي كردم كه بدون هيچ دليلي مي جنگم
تو دليلي براي ادامه دادن به من دادي
اين جمله همان انگيزه اصلي الن براي مبارزه را نشان مي دهد ، يعني اليس .
در جمله بعد الن اشاره اي دارد به بي گناهي از هم دريده شده كه همان كشتاري است كه به راه مي اندازد و او نمي خواهد به هيچ وجح قرباني و بازيچه ي اين جنگ شود.
وقتي الن مي گويد و سرنوشت ما در هم گرده خورد بود ما با بعد شخصيت پردازي اين دو كركتر رو به رو مي شويم. در واقع در ادامه بازي سرنوشت اين دو همانند يك انسان به هم متصل مي شود و زنده ماندن و پيدا كردن اليس به رستگاري الن تبديل مي شود.
وقتي هيچ كس چهره واقعي خود را ندارد
اين يك بي احساسي است
و من فقط استخوانها شكننده ي خود را دارم تا از سقوط جلوگيري كنم
اين قطعه اشاره است به تاريكي كه چهره واقعي مردم را گرفته و الن با جمله و من فقط استخوانها شكننده ي خود را دارم تا از سقوط جلوگيري كنم نشان مي دهد كه تا آخر و توان خور اين راه را پيش مي رود. (اين قطعه خيلي شبيه به دنياي Max Payne و ديالوگهاي آن بازي شده)
و سپس ما در اين نبرد گرفتار مي شويم
يك اعتياد ناخواسته
و ما تمام ارزش هايي را كه مادرانمان به ما آموخته اند از دست مي دهيم
اين قسمت اشاره اي دارد به تغيير رفتاري الن كه از يك نويسنده به شخصي تبديل مي شود كه با اسلحه در اين نبرد شركت مي كند و قسمت "و ما تمام ارزش هايي را كه مادرانمان به ما آموخته اند از دست مي دهيم" واقعا ما را به دروني ترين احساسات الن مي برد.