اگه بخوام بگم اینطوری سی دی رو میشکنم ایکس باکس رو رو سرم خورد میکنم میرم تو کوچه سیدی هامو اتیش میزنم کامپیوترمو میندازم توی سطل اشغال و بغد هم خودکشی میکنم
2-3 ماه سراغ بازی مورد نظر نمیرم تا اعصابم خوب بشه بعد 2 ماه به طریقی رد میکنیم مرحلرو :d
تا چند ساعت بی اعصاب خوبه اما ادامه جمله حذف بشه بهترهبه خودتون بد و بی راه میگید
2-3 ماه سراغ بازی مورد نظر نمیرم تا اعصابم خوب بشه بعد 2 ماه به طریقی رد میکنیم مرحلرو :d
تا چند ساعت بی اعصاب خوبه اما ادامه جمله حذف بشه بهترهبه خودتون بد و بی راه میگید
یعنی تاپیک آخر خلاقیت
آخه مگه این کار احساسم میخواد آدم یچیز بره رو اعصابش یا لازم باشه بپرسه بد نیست که چی میخوای بگی بدون کمک تموم شد نه نباید کمک بگیرم من اگه یه در و نبینم ک باید بازش کنم بازم میپرسم !
از ما پیش کسوت ها گیمر دیگه گذشته تازه آرزو میکنیم کاشکی یک جای گیم گیر کنیم و حال کنیم. اما نمیشه بازی شده مثل یک فیلم از پیش دیده شده در ذهنمون که حرکت میکنه و مارو به پایانش نزدیگ تر و همه چیز تکراری بیش نیست و لبخند ها و گریه ها یکی شده
من اصلا این کار رو نمی کنم، چون خیلی اعصابم رو خورد می کنه!
یادمه یکی از مراحل Resident Evil (نسخه اول) بد جوری گیر کرده بودم و اصلا راه حلش رو نمی تونستم حدس بزنم و رفتم از توی اینترنت نگاه کردم، هنوز هم این احساس رو دارم که انگار RE 1 رو خودم 100 درصد تموم نکردم!
همین چند وقت پیش هم یکی از مراحل Portal 2 رو گیر کرده بودم و هر چی بالا پایین می کردم راه حلش پیدا نمی شد! وسوسه هم شدم بیام اینجا بپرسم، ولی پرتال 2 بازی یی نبود که بتونم با احساس تموم نشدنش توسط خودم کنار بیام! انقدر تو اونجای بازی چرخیدم تا راه حل (بسیار ساده) اش رو پیدا کردم و از خودم خنده ام گرفت که توش گیر کرده بودم!
خیلی کم ناراحت میشم :d
البته اصولا این اتفاق نمیفته ولی همیشه(همون مواقع نادر) بعد از یک زنگ کوتاه که میفهمم جواب یا راهو ،میگم : aaaaaaaaaa چقدر راحت بودااا خاک تو سرت یه ذره صبر میکردی خودتم میتونستی بفهمی.... :d