بقیه متن رو کاری ندارم به جز این.
با چه متر و معیاری توهینه؟
جز اینه که کوآرون، لوبزکی، ایناریتو و دل تورو دارن یه تنه جور قصه گویی و روایت و نوآوری رو توی این چند سال میکشن؟
فیلمنامه و داستان رو بزاریم کنار اصلا. کم بوده دستاورداشون توی قسمتای تکنیکی؟
بعد داری فیلمسازی رو مقایسه میکنی که مال چند نسل پیش هست و نه دغدغه هنری و فیلمسازی و نه دغدغه اجتماعی دوران حاضر رو داره؟
بازم حرفم رو تکرار میکنم. براساس چه متر و معیاری؟ آلفونسو کوآرون چی نداره که نمیتونیم بهش لقب استاد کار این روزای فیلمسازی رو بدیم؟
این که با بقیه متن کاری ندارم ینی این گونه مهر پایانی را بزنم که موافق علت باخت روما به گرین بوک هستید؟ یک چیزی در نقد فیلم به شدت نمایان می شود، بحث سلیقه است و اگر من بیایم اثر روما کوارن را با آخرین امپراطور برتولوچی مقایسه کنم، باید بگویم که خیلی و حد فراتر آخرین امپراطور بهتر است. گرچه داستان متفاوت از اما هر دو از دل یک تاریخ ناگفته بیرون می آید. مکزیک دهه 60 یا 70 میلادی و آخرین روزهای قلمرو چین که برتولوچی داستان جذاب و پرکششی را در دل آن ماشین زمان تعریف می کند. در مقایسه بین سه کارگردان مکزیکی (لوبزکی که فیلمبردار است و هر فیلمبرداری می تواند با همان شکل و شمایل فیلمبرداری اش، با هر فیلمسازی کند.) قطعا ایناریتو بهتر است، بخاطر این که مفهوم سینما را قطعا در فیلم مورد علاقه بی شک من یعنی "بردمن" می توان یافت ( والبته باز پدرخوانده قسمت دوم). دوم فیلمساز باید دغدغه اجتماعی داشته باشد تا فیلم بسازد، دغدغه نداشته باشد که فاجعه است اما باید من یا تو به عنوان مخاطب از کدام دغدغه کارگردان لذت می بریم؟ من از فیلم ابتدایی - جهانی کوارن Y Tu Mamá También (که ترجمه اش و مادرت را هم) خوشم نمی آید. تصوریری از دوران بلوغ نوجوانان را نشان می دهد، مورد پسند من نیست و جاذبه کوارن را دوست داشتم. چون تازه بود و سوروایو به عنوان پیام و محتوای فیلم برایم قابل درک و جذاب بود. شاید می گفتم که حق گرویتی برای بردن اسکار بیشتر از دوازده سال بردگی ( که آن را دوست دارم) و حتی از روما بود. دل تورو که در شکل آب فاجعه می آفریند. فیلم بد است و از همه بدتر یک کپی برداری زشت از دیو و دلبر است که دلبر ما در قصه خوب است اما دیو که ما یک موجود آبزی است، به شدت بد و کاریکاتوری و بی احساس است. در مورد این که به شدت تاکید داری که این سه نفر تک نفره در قصه گویی و روایت از بقیه جلوتر است، یک گراف است. مگر فیلم های سایر فیلمسازان را دیدید که به این نتیجه رسیدید که این سه نفر فقط افسار سینما را در دست گرفتند؟
خیلی از فیلمسازان مستقل داریم که فیلم هایشان هم در روایت و هم در قصه گویی و هم در نوآوری بهتر از این ها هستند اما ما آثارشان می بینیم؟ مثال نمی آورم چون تو در مثال می شود! اما در زمینه دستاورد تکنیکی، دیدیم که در اسکار امسال بیشتر دستاورد های تکنیکی به ضعیف ترین فیلم یعنی بوهمین راپسودی رسید و اگر باز مثال بزنم، قطعا کلایمکس و آمریکن انیمال، از نظر تکنیکی برترین فیلم های 2018 بودند. تدوین در آمریکن انیمال عالی است، اینتراکت عالی می زند و بنوا دبی در کلایمکس در گرفتن لانگ شات و کلوز آپ عالی کار می کند.
آخرین ویرایش: