پرونده عظیم بازی ICO اثری ماندگار از Team Ico

کدام عنوان را بهترین اثر(داستان سرایی و اتمسفر و بار فن


  • مجموع رای دهنده‌ها
    47
  • نظرسنجی بسته شده است .

Wąnda

Sacred Spirit
کاربر سایت
Dec 31, 2009
2,173
نام
حسین
به نام او که اگر حکم کند ما همه محکومیم
41322233014874215154.jpg
مشخصات بازی:
Developed by Team Ico
Published by Sony Computer Entertainment
Directed by Fumito Ueda
Produced by Kenji Kaido
Written by Fumito Ueda. Junichi Hosono. Kei Kuwabara. Tsutomu Kouno
Music by Michiru Oshima Kōichi Yamazaki (pentagon)
Released : UnitedStates Canada September 30, 2001 Japan December 6, 2001 January 13, 2002 (Asia) Italy Ireland March 20, 2002 UnitedKingdom March 22, 2002 China January 1
Genre: Adventure / Puzzle
Ratings : ESRB: T CERO: 12+ ELSPA: 3+ OFLC: G USK: 12 VET/SFB: 7
Platform : Exclusive PlayStation 2 . PlayStation 3
Media 1 CD-ROM (US and Japan) 1 DVD Europe​
مقدمه:
...I came to Sony to create a game called ICO
اول از همه بی زحمت تو نظرسنجی هم شرکت کنید تا ببینیم نظر شما دوستداران نسبت به این بازی چیه،راستی این تاپیک به محض کسب اطلاعات جدید آپدیت خواهد شد...
خب گفتم چون این عنوان هم مثل بقیه بازی های تیم آیکو خالص و ناب هست ، حتما باید در مورد این بازی بحث و صحبت بشه تا هم طرفداران دو آتیشه لذت ببرن و هم بقیه دوستان استفاده کنن.
آیکو رو بیشتر شماها فک کنم بازی کردین و خودتون از من بهتر میدونین...
وقتی از استاد فامیتو ادا پرسیدند، شما برای چی به تیم استودیوی ژاپن سونی ملحق شدین؟
ایشون در جواب بسیار خلاصه و زیبا گفتند : من اومدم تا یک بازی به نام آیکو بسازم!!!همین.
37400296391695675943.jpg
این نشون میده استاد از قبل همچین ایده ای رو در ذهن داشته(طراحی بازی که خالص و نوآورانه) و منتظر یک فرصت مناسب بوده تا استعداد خودش رو بروز بده که خوشبختانه بنا به سرنوشت به تیم سونی ژاپن ملحق شدن و...
بعد از عرضه این بازی ما به معنای واقعی کلمه با سبک جدیدی از adventure آشنا شدیم:
کنترل ساده بازی، محیط هایی باز...شیوه ای نو از داستان سرایی،گیم پلی جدید و خلاقانه...
که بارها ما شنیدیم بیشتر استودیوها از این عنوان الهام گرفتن و براشون یک جور الگو و مبنا بوده که این خیلی برای این تیم افتخار داره و واقعا باید از کاری که کردن خوشحال باشن،حتی Ubisoft هم بارها اعلام کرده که ما برای ساخت بازی شاهزاده ایرانی از این بازی بسیار الهام گرفتیم و حتی عنوان بعدی آنها سایه های کلوسوس...
نمیدونم برا چی بعضی وقتا فک میکنم که استاد Uda آنچنان هدف بالایی روی اولین عنوان خودشون داشتن که فک کنم اسم استودیو هم رو از همین نام گرفتن، چون میشه گفت بازی آیکو برای تیم آیکو حکم پر پرواز رو داره...جدی میگم.
حتی اگه بخوایم بحث مقایسه رو وسط بیاریم، بازم میبینیم این بازی واقعا در زمان خودش یعنی سال 2001 یک شاهکار به تمام معنا(از همه لحاظ فنی،گرافیکی،طراحی،داستانی)پیشتاز بوده و میشه بگیم یه انقلاب رو در سبک ادونچر ایجاد کردن ولی اون زمان اونچنان که باید میشد به این بازی اعتماد نشد و در اون سال رقیب هایی رو نیز داشت مثل Devil May Cry یا Jack and Dexter یا سری MOH و یا Fatal Frame که باعث شد طرفداران زیادی به دست نیاورد.(به دلیل دیده نشدن).
اینجور نیست که بگیم بازی هیچ جایزه ای رو برنده نشد و هیچ واکنشی از سوی منتقدان نداشت،بلکه منتقدان هم بسیار از این بازی تحسین کردند ولی من چون خودم طرفدار دو آتیشه این بازی هستم، این رو گفتم.
خلاصه بگم که من هرچی این فضای مجازی رو زیرورو کردم دیدم پرونده بزرگی برای این شاهکار نیست و جاش به شدت خالی احساس میشه و گفتم که ما هم با یه پرونده عالی،جای خالی ـش رو برای طرفداران و دوستداران این بازی پر کنیم.
09334935711161270463.jpg

اولین boxart این بازی، و نوستالژی ...
_______________________________________________________________________________________________________________________________________________
آیکو عنوانی ـیست ماجراجویی معمایی در زاویه دید سوم شخص که در ژاپنی با نام イコ میباشد، اولین بازی تیم آیکو است که در سال 2001 بر روی کنسول Ps2 توسط Sony منتشر شد.این بازی به همراه سایه های کلوسوس در سپتامبر سال 2011 میلادی توسط Bluepoint برای ps3 بازسازی و عرضه شد که از ویژگیهای این نسخه دارا بودن گرافیک Hd و حالت سه بعدی و افکت های جدید را میشود نام برد.
...You where there
خلاصه داستان:
"آنها از راه دوری به اینجا آمده اند، غروبی زیبا جنگل را درخشان کرده است،آنها سوار بر اسب ـند و ماسک هایی را بر صورت زده اند، آنها کیستند؟ از جنگل ها و دره هایی خطرناک گذر کرده اند تا به اینجا برسند.انگار این نزدیکی ها قلعه ای متروکه و نفرین شده وجود دارد،بعضی از آنها روی کلاه خوودشان شاخهایی وجود دارد، انگار بر پشت اسب آنها پسربچه ای سوار است و با آنها راهی این سفر شده است،ولی مشخص نیست که با اختیار آمده یا نه؟
آری آنها نزدیکی قلعه ای هستند،این طور که معلوم است انگار هیچ پرنده ای در آنجا پر نمیزند!!!!
در ساحلی که تنها راه ورود به این مکان است نزدیک میشوند، سوار برقایق میشوند و راهی این قلعه مرموز میشوند...
آری آن پسر زندانی آنها است، نامش ico است، او شاخ هایی را بر سرخود دارد(از بدو تولد)، انگار پسربچه ای غیر طبیعی است، او نفرینی باستانی و تاریخی را با خود حمل میکند، نفرین این پسربچه حتی روی روستایی که زندگی میکند اثر گذاشته و حالا از بین مردمش طرد شده است، او را به این قلعه آورده اند شاید که نفرین از بین آنها برود و با خروج این پسربچه از روستا همه چیز به حالت عادی برگردد.این افراد قرار است او را بعد از جشن تولد 12 سالگی اش (آیکو) او را به داخل یکی از آن تابوت های بزرگ رازآلود داخل قلعه رها کنند، شاید که از گشنگی و یا سرما بمیرد،آنها برای رفتن به داخل سالن اصلی این قلعه باید از شمشیری سحرآلود استفاده کنند تا بتوانند از دروازه های بت مانند(idol-shaped gates) عبور کنند.
آنها آیکو را مجبور به داخل شدن به آن تابوت میکنند،آنها به آیکو میگویند مقاومت نکن:
"فکر کردی ما برای چی اینجاییم؟ما داریم برای خوبی روستا این کارو میکنیم."
وقتی که آنها قلعه را ترک میکنند زلزله ای عجیب کل این قلعه تاریخی را به لرزش در میآورد که این تابوت هم بعد از تکان خوردن های زیاد آیکو برای نجات جانش، به پایین سقوط میکند!!! شکسته میشود،آیکو به زمین میخورد و بیهوش میشود،او در خیالاتش انگار سفری را در این قلعه کهنه آغاز کرده،از اینجا ماجراجویی عجیب او شروع میشود، آیا او میخواهد فرار کند یا نه؟!؟
"انگار او در این خیال با حیس عجیب راهی این قلعه بزرگ میشود ناگهان قفسی را بر روی سقف میبیند که موجی سیاه او را در برمیگیرد و او خود را دوباره در پایین قلعه میبیند،انگار این سیاهی قسمتی دیگر از وجود پرنسس یوردا هستند..."
او به هوش می آید!!!
هنگامی که آیکو به هوش می آید شروع به گشت و گذار در این قلعه کهن و باستانی میکند،از پله ها بالا میرود از درها عبور میکند تا راهی برای خروج پیدا کند، خیلی زود او خود را در جایی میبیند که در خیالاتش آمده بود، او به راهش ادامه میدهد تا ببیند در آن قفس چه چیزی وجود دارد؟
او به هرتلاش به قفس میرسد اینبار قضیه فرق میکند دختری جوان وزیبا(Yorda) در داخل آن قفس حبس شده است...او خیلی ساکت در داخل قفس نشسته...آیکو صدایش میزند و قول میدهد که او را از قفس بیرون آورد و با هم از این قلعه نفرین شده خارج شوند،انگار آیکو در اولین نگاه عاشق پرنسس یوردا شده...
او یوردا را از قفس ـی که به سقف آویزان شده به پایین می آورد و یوردا آزاد میشود، او(یوردا) با قدم هایی ظریف به سمت آیکو می آید و وجود آیکو را انگار ترسی احاطه کرده:
یوردا به زبانی دیگر از او میپرسد:
"تو کی هستی ؟اینجا چیکار میکنی؟ توی این قلعه؟!!!."
ایکو میگوید که به خاطر سرنوشت شوم ـش او را به این قلعه آورده اند تا از شرش خلاص شوند.
این اولین ملاقات آنها با هم بود که بسیار کوتاه انجام شد...
در این هنگام امواجی سیاه رنگ از قسمتی از دیوار بیرون می آیند، انگار موجوداتی شبیه به دورمین هستند ولی کوچک تر، آنها یوردا را میگیرند و به سمت تاریکی می برند؟ ولی آیکو اینجاست که دست یوردا را میگیرد و کمکش میکند که از تاریکی بیرون آید...
آیکو و یوردا به سمت دری میروند ولی آن در (idol-shaped gates) بت مانند است و به این راحتی ها باز نمیشود ولی انگار درون یوردا قدرتی به همانند شمشیر ملکه شرور وجود دارد که میتواند از آن برای بازکردن درهای بت مانند استفاده کنند آنها به سرعت به آنجا میرسند و از در توسط قدرت یوردا خارج میشوند...
آری انگار سرنوشت آنها به هم گره خورده، زیرا آنها برای خارج شدن از این قلعه به کمک هم بسیار نیاز دارند...آیکو میتواند در مبارزه با موجودات تاریکی بایستد و یوردا هم بیشتر دروازه ها و مانع ها را برای او باز میکند...
آنها خیلی زود به دروازه اصلی قلعه میرسند ولی انگار در حال بسته شدن است که در همین حین:
"آیکو دست یوردا را گرفته و با سرعت به طرف دروازه میدوند ولی یوردا به زمین می افتد،انگار واقعا سرنوشت او به این زدنگی شوم گره خورده، ایکو می آید که یوردا را کمک کند و با خود ببرد، ولی دیگر فرصتی نیست، دروازه کاملا بسته شده...! ناگهان زنی (ملکه ی شرور) خبیث و روح مانند که وجودش را کلا سایه و تاریکی گرفته ظاهر میشود و به ایکو هشدار میدهد که اینجا را ترک کند...میگوید یوردا دخترش است و در دنیایی به غیر از اینجا نمیتواند دوام بیاورد..."
50093141584826296089.jpg
او ناپدید میشود، یوردا از اینکه ظاهر مادرش این چنین شده است، بسیار شوکه و نارحت بنظر میرسد ولی همراه آیکو بعد از فرازونشیب های فراوانشان بالاخره میتوانند در قلعه را باز کنند، تا با هم از این قلعه نفرین شده فرار کنند.
آخرین شانس...
"برای بار دوم آنها بالاخره به دروازه اصلی میرسند، این بار یوردا عزم خود را جزم کرده تا با استفاده از قدرت خود دروازه را باز کرده تا با ایکو از این قلعه نفرین شده و سوت کور فرار کنند...دروازه باز میشود آنها خیلی خوشحال هستند.
ولی انگار غمی در صورت یوردا پیداست، ایکو با خوشحالی دست یوردا را میگیرد تا با هم از این زندگی بدبختانه فرار کنند ولی انگار دیگر جانی در بدن یوردا نیست او نمیتواند به خوبی و خوشحالی ایکو باشد او هر چند ثانیه به زمین میخورد و نای راه رفتن ندارد، با اینکه آزادی در چندقدمی آنهاـست...پل در حال بسته شدن است،ایکو ناراحت است ولی امیدش را از دست نداده،انگار یوردا در آن سمت پل مانده، حتی نمیتواند چند قدم دیگر راه رود ولی ایکو با اینکه انطرف پلی که در حال جمع شدن است، تصمیم خود را میگیرد و طرف یوردا می آید ولی کاملا موفق نمیشود او از لبه های پل گرفته تا اینکه یوردا دستش را میگیرد تا سقوط کردن عشقش را نیبیند، ولی او نیز بسیار خسته و بی انرژی است، ملکه ی شرور هم دارد به آنها نزدیک میشود ، او از قدرت جادو و سحر خود علیه آنها استفاده میکند، موجی را به طرف یوردا و ایکو میفرستد که فقط تا سمت پل دروازه قلعه میرسد و به دنیای بیرون از آن نمیرود ولی مثل اینکه آنها دیگر شانسی ندارند، یوردا با این جادو تبدیل به سنگی شده و دیگر نمیتواند دستان عشق ـش ایکو را تحمل کند، قبل از اینکه تمام وجودش تبدیل به سنگ شود او حرفی را زمزمه میکند: ایکو ممنونم... و او را از آن پل به سمت اعماق زمین رها میکند،آری آیکو سقوط میکند."
مثل اینکه همیشه ما باید از دست دادن یک نفر را در بازیهای تیم آیکو ببینیم ولی....
آیکو بعد از آن سقوط به روی جعبه هایی قفس مانند که در بالاهای دریا به وسیله زنجیری به قلعه وصل شده اند می افتد، او بیهوش است، انگار راه ورودی برای داخل شدن به قلعه وجود دارد ولی بسیار سخت و خطیر...
او به هوش می آید، و از این راه خطرناک قصد وارد شدن به قلعه را دارد،باران شروع به باریدن میکند، انگار خشمی عجیب وجود آیکو را در بر گرفته، او فقط به دنبال انتقام است، حاضر است به هر قیمتی شده ملکه ی شرور را نابود سازد حتی به قیمت جانش ولی انگار او هنوز هم امیدی به یوردا دارد، زیرا خیلی به او وابسته شده...
در راه ورود به قلعه کنار قایق آن افراد او شمشیر ملکه ی شرور را میبیند، او با این شمشیر امید بیشتری به دست می آورد و با دلی پر از انتقام به سمت ملکه شرور میرود، انگار دیگر میتواند درهای بت مانند را توسط این شمشیر باز کند، پس کارش خیلی آسان شده، او طی گذشتن از قسمت های مختلف قلعه به قسمت سالن اصلی میرسد، ولی مثل اینکه سالن اصلی قلعه همان جایی که اولین بار ایکو در آن زندانی شد بسیار ترسناک و رازآلود است...
موجوداتی که ظلمت و تاریکی وجود آنان را فراگرفته به طور مرموزی دارند دور یوردا که تبدیل به سنگ شده میرقصند و حرکات خاصی از خود در می آورند،ایکو با عصبانیت به طرف آنها رفته، و همه آنها را با شمشیر تارومار میکند و اینجاست که راه برای رسیدن به تخت پادشاهی میسر شده است.
اون از پله ها بالا میرود تا به تخت پادشاهی برسد، ولی روی تخت ملکه نیست، ایکو تعجب میکند و همه جا را میگردد، هیچ خبری نیست او میخواهد آنجا را ترک کند تا اینکه ناگهان زمزمه هایی رازآلود در کل اتاق پخش میشود، آری صدای ملکه ی شرور است، ایکو پشت سرش را نگاه میکند می بیند که ملکه ی شرور روی تخت نشسته:
او متلک هایی به آیکو میگوید و:
خیلی دیر کردی،من به زودی خواهم مرد ولی دوباره با وجود بدن یوردا زنده خواهم شد،غضبناک میشود.
ایکو با عصبانیت تمام به سمت ملکه حمله میکند ولی ملکه ی شرور او را با ضربه ای سهمگین به دیوار میکوباند و شاخ سمت راستی ایکو میشکند ولی او با دردی که دارد به سمت شمشیر می آید تا ملکه را نابود کند،وقتی که نزدیک اش میشود ، انگار ملکه دوباره همان قدرت جادویی که دارد را استفاده میکند تا آسیبی نبیند،آیکو ضربه ای محکم را به ملکه میزند ولی شمشیر به سمت عقب پرتاب میشود و ایکو تعجب میکند.
بعد از تلاش های فراوان ایکو بالاخره موفق میشود که ملکه ی شرور را نابود سازد...
او نزدیک به ملکه میشود و شمشیر را در دل آن زن خبیث فرو می آورد و اینجاست که ملکه به او میگوید:
یوردا هرگز نمیتواند از این قلعه خارج شود...و ایکو را به شدت به سمت دیوار پرت میکند و برای همیشه همراه با قدرت های نابود میشود.بعد از اصابت به دیوار شاخ دیگری او هم شکسته میشود و دیگر جانی در بدن او نیست، او بیهوش نقش بر زمین میشود،با مرگ ملکه تک تک قسمت های قلعه در حال نابودی شدن هستند، در اتاق پشتی که همان سالن اصلی است ناگهان از تک تک تابوت ها امواجی روشن بر بدن یوردا نفوذ میکنند و او از طلسم بیرون می آید،ولی مثل اینکه وجودش را سیاهی احاطه کرده.. ایکو را پیدا میکند و از زمین بلندش میکند تا او را به اسکله زیرزمینی قلعه برساند.
هنگامی که به اسکله میرسند، ایکو را بر قایقی می نشاند و او را به سمت آبهای آزاد و سرزمین های امن هل میدهد..در اینجا دوربین از داخل قایق یوردا را نشان میدهد که دارد بدرود آخر را میگوید، که صحنه ایـست پر از احساسات که بازیباز را در حیرت خواهد گذاشت...
بعد از اینکه ایکو به هوش می آید از قایق بیرون می آید...خود را در جزیره ای متروکه و تنها می بیند بعد از گشت و گذاری که در آنجا میکند میبیند که لب ساحل چیزی دیده میشود..به سرعت طرف آن میدود و با کمال تعجب می بیند که یوردا است اما این بار سالم شده و دیگر هیچ تاریکی وجود او را نگرفته ، او خیلی خوشحال میشود، میخواهد ببیند که او زنده است یا نه؟
ولی علائمی از زندگی در یوردا نیست، انگشتان ـش جمع شده،چشمانش باز است و سرش مقابل ایکو است...
در حالی که صفحه سیاه میشود تا بازی تمام شود زمزمه ای را از یوردا میشنویم که به آیکو میگوید خوشحال است...
پایان...
ولی پایانی جدید برای این بازی در نسخه کولکشن گنجانده شده که بازیباز را مثل نسخه های قبل افسرده و ناراحت نخواهد کرد، این بار شما در همان ساحل میتوانید هندوانه ای که در همان جزیره است را پیدا کنید و به کنار یوردا ببرید تا آنها به خوشی لب ساحل بشینند و هندوانه را نوش جان کنند..!!!
_______________________________________________________________________________________________________________________________________________
معرفی کاراکترها:
You're a nuisance, boy. Do you want to die that much?
ایکو:
پسربچه ای ایست نفرین شده که به علت سرنوشت شوم ـش از محل زندگی خود و مردمش نیز طرد شده و به این قلعه مرموز و باستانی توسط مردانی از روستایش تبعید میشود. او شاخ هایی را بر روی سرش دارد، طبق اطلاعات به دست آمده انگار او از بدو تولد به همین شکل غیرطبیعی به دنیا آمده، ولی طی اتفاقاتی که می افتد میخواهد یوردا را از دست ملکه ی شرور نجات دهد.صدا پیشه این کاراکتر Kazuhiro Shindō هست، هر چند که دیالوگ های زیادی را در بازی نگفته.
نمونه اولیه:
21490367686450341448.jpg

انگار تنها دلخوشی آنها همین چندلحظه نشستن کنار هم بر روی این صندلی است...
در نسخه های اولیه بازی قرار بود که او کلا نقش و کاراکتری متفاوت در داستان ما داشته باشد، او قرار بود خدمتکار این قلعه باشد و ...
او پسری معمولی بود(فرم کاملا انسانی) و طی کارهای محول شده ای که باید انجام میداده ناگهان یوردا را در قفسی مشاهده کرده و قصد آزادی او را میکند، ضمنا بگویم که در اصل یوردا شاخ هایی را بر روی سر خود داشته ولی طی اتفاقات مختلف ما در طراحی مجبور شدیم که تغییراتی را ایجاد کنیم.
در این نسخه ما شاهد این بودیم که ایکو شاخ هایی بر سر دارد آنهم به خاطر دلیل هایی در گیم پلی بازی، مثلا ما وقتی بازی را تست کردیم، دیدیم که برای بازیباز خیلی سخت است که تشخیص بدهد کدام کاراکتر را دارد کنترل میکند و چه میکند به خاطر همین به غیر از قراردادن شاخ ها برای ایکو نیز تغییراتی را در داستان ایجاد کنیم تا به محتوای کلی بازی ضربه ای نخورد.
یوردا:
61618117491337207543.jpg

پرنسس یوردا دختر ملکه ی شرور است، مادرش او را در قفس ـی حبس کرده تا از او به نفع خود استفاده هایی بسیار خودخواهانه ببرد. یوردا در تک تک مراحل همراه با ایکو است و به او نیز در این راه کمک خواهد کرد.
درست است که یوردا قدرت فیزیکی بسیاری ندارد و همه مبارزه ها و حل معماها توسط ایکو انجام میشود، ولی یوردا نیز در این قضیه سهم بزرگی دارد او بزرگترین مانع را که همان درهای بت مانند است را توسط قدرت جادویی خود برای ایکو باز میکند تا با کمک هم بتوانند از این قلعه نفرین شده فرار کنند.
سرنوشت یوردا:
شاید برای بعضی شما جالب باشد که بخواید بدونید آیا یوردا زنده میمونه یا نه؟!؟ در اینجا ما میتونیم بگیم که دو تا دلیل برای این قضیه وجود داره:
1-او در دنیای بیرون هم زنده میماند
آری، مثل اینکه یوردا بیرون از قلعه میتواند به زندگی ادامه دهد، زیرا در انتهای بازی او را کنار ساحل ولی بیهوش می بینیم که با فرمی انسانی انجا دراز کشیده است،و زمزمه هایی را میکند،شاید ملکه ی شرور به یوردا و ایکو دروغ گفته است که یوردا در بیرون از این دنیا(بیرون از قلعه) نمیتواند به زندگی ادامه دهد،برای همین است که صحنه ی پایانی بازی میخواهد این قضیه را به ما بگوید.
2-یوردا مرده است...؟؟؟
شاید هم ملکه ی شرور راست گفته است و یوردا هم اصلا نمیتوان در دنیایی به غیر از قلعه دوام بیاورد یا به نوعی او روح آن قلعه باستانی است،برای همین ما این تئوری را میتوانیم بگوییم که ایکو زمانی که در قایق بیهوش است خود را در ساحلی میبیند که یوردا نیز در آن با فرمی انسانی است که خیلی هم خوشحال به نظر میرسد، ولی این چنین نیست،این رویایی بیش نیست...
زیرا شما زمانی که میبینید که یوردا دارد ایکو را که بیهوش هست حمل میکند تا به سمت قایق بیاورد، وجود یوردا را تاریکی گرفته یعنی اصلا نمیتواند از قلعه بیرون بیاید و به دنیای بیرون ملحق شود، حتی وقتی ایکو را داخل قایق قرارمیدهد با او خداحافظی کرده و خود به قلعه باز میگردد.ضمنا صداپیشه این کاراکتر خانم Reiko Takahashi هستند.
ملکه شرور:
81890610461098350113.jpg

ملکه ی شرور خطاب به ایکو در مرحله آخر:
"بدن من دیگه خیلی پیر شده و بیشتر از این دیگه نمیتونم دووم بیارم، اما یوردا میتونه به من زندگی دوباره بده..."
او مادر یوردا است، ولی میخواهد با اهداف شوم خود مرگ را دور بزند حتی به قیمت جان دخترش پرنسس یوردا. او در آخرین نبرد با ایکو شکست میخورد و توسط او کشته میشود و تمام قلعه به خاطر مرگ او نابود و ویران میشود.
او درست است که در بازی کم ظاهر میشود ولی افرادش هستند، همان موجودات سیاه رنگ که سایه تمام وجود آنها را احاطه کرده، آنها همیشه به دنبال ایکو و یوردا هستند تا یوردا را به ملکه شرور تحویل دهند، آنها با همان ورودی های سیاه رنگی که بر روی زمین است میتوانند یوردا را به اعماق تاریکی برده و او را نزد ملکه میبرند تا قربانی شود ولی ایکو قطعا نخواهد گذاشت تا چنین اتفاقی بیفتد...
این ملکه همچنین شمشیری قدرتمند داره که شما در بازی از اون استفاده خواهید کرد، قدرت این شمشیر به حدی است که میتواند درهای بت مانند رو هم باز کنه.
به نظر من این شخصیت دقیقا مثل همون ملکه ی شرور توی سفیدبرفی هستش که میخواد از سفیدبرفی به نفع خودش برای رسیدن به اهداف شوم ـش که همون جوان بودن و زیبایی هست برسه...
صداپیشه این کاراکتر خانم Misa Watanabe هستند.
راستی این رو هم بگم که این شمشیر رو هم میشه بعد از تمام کردن حالت هارد بازی Shadow of the colossus به دست آورد، و جزو Unlock های بازی به حساب میاد؟ جالبه نه؟ این میتونه این فرضیه مرتبط بودن بازی آیکو رو با سایه های کلوسوس قوی تر کنه...
_______________________________________________________________________________________________________________________________________________
11622688710384520679.jpg
طراحی بازی:
Paving The Road To A Dream
سال 1997 بود که فامیتو ادا خواست که به یکی از غول های نرم افزاری یعنی سونی ملحق شود و به سازندگان و خلاقان بازی های این استودیو بپیوندد.
او طی تصمیمی که گرفت بر این شد که رزومه خود را برای تیم سونی بفرستد واز افکار و نقشه هایش بگوید با این تجربه ای در بازی های 3d و جلوه های بصری نداشت ولی انگار اراده ای قوی را در خود می دید..
16 هفته بعد وقتی کمپانی بزرگ سونی به این آقا زنگ زد و پرسید، برای چی میخواین به سونی ملحق بشین؟؟؟
ایشون در جوابی خلاصه گفتند:
میخوام یه بازی به اسم آیکو بسازم...
در 3 ماه اول ساخت این بازی آقای فامیتو ادا تمام وقتش را بر روی یک مانیتور 15 اینچی صرف کرد، او وقت زیادی از روز را وقت اهدافش میکرد تا به هر نحوی که شده افکار و ایده هایش را بتواند به دیگران نشان دهد و محصولی را نهایتا خلق کند،او با استفاده از نرم افزار Lightwave 3D کلیپی دودقیقه ای را ساخت که در آن ماجراجویی های پسربچه را به تصویر میکشید که قرار است دختری که نسبتا از او بزرگتر است و شاخ هایی بر سر دارد را از قفسی که او را حبس کرده آزاد کند.
روزی که دمو حاضر شد، ریاست مستقیما دست آقای Shuhei Yoshida بود که وقتی کار آقای فامیتو رو دیدن تحت تاثیر قرار گرفتن و از تلاش و استعدادشون تشکر کردند.
یوشیدا سریعا آقای Kenji Kaido را احضار کرد، کسی که به تازگی به عضویت تیم سونی درآمده بود ولی استعداد و بلندپروازی های بسیار نیز داشت،او 10 سالی بود که در صنعت گیم حضور داشت و عناوین زیبایی را طراحی کرده بود، آخرین پروژه او بازی Ape Escape بود که یکی از طراحانش بود،میشود گفت که این بازی از نهایت پتانسیل کنسول PS1 استفاده کرده بود که این برای سونی کاری بس ارزشمند بود،این بازی از تمام قابلیت هایDUALSHOCK بهره بود و تاثیر بسزایی را آن زمان در گیم پلی بازی گذاشت و مخاطبان را متحیر کرد.
یوشیدا قصدش از احضار کردن او همراهی کردن این دومرد جوان با استعدادها و مهارت های منحصر بفرد بود که بتوان توسط آن به موفقیت بزرگی دست یافت، در سپتامبر 1997 آقای ادا کارگردان و آقای کایدو تهیه کننده بازی Ico بود که جرقه ای برای استارت و ساخت این بازی در آن زمان زده شد، و بودجه ای برای این عنوان تعلق گرفت.
در سال 2001 نیز اولین دموی قابل بازی این عنوان توسط مجله پلی استیشن منتشر شد که بازیباز میتوانست مرحله اول این بازی از روبرو شدن با ملکه ی شرور و حل چند قسمت و معما را تجربه کند.
_______________________________________________________________________________________________________________________________________________
11705714256112635395.jpg
تحلیل و بررسی خلاصه از بازی:
+داستان:
یکی از نقاط قوت این بازی نحوه داستان سرایی بازی وهمچنین سکانس های دراماتیک و پر از احساسات که در بازی موج میزنه، اتمسفر به شدت قوی بازی که باعث میشه بازیباز واقعا حس شریک بودن در بازی بهش دست بده،ولی از همه جالبتر محیط ساکت و آرام این قلعه باستانی و نفرین شده است، سکوتی خیلی خاص کل این قلعه را فراگرفته و شما از دیدن منظره هایی بسیار مرتفع و بلند لذت خواهید برد و حتما حس عجیبی بهتون دست میده، حسی مبهم و رازآلود که واقعا در داستان و گیم پلی بازی بسیار تاثیرگذار خواهد بود.

55775551486433952445.jpg

شما به همراهی یوردا باید از این قلعه سوت و کور فرار کنید
+گیم پلی:
مطمئنا در هر بازی چیزی که بیش از حد به شما لذت میدهد، گیم پلی روان و قابل هضم بازی خواهد بود، آیکو نیز این قضیه مستثنی نیست، گیم پلی بازی بسیار نو آورانه و هوشمندانه ساخته شده طوری که اصلا از بازی خسته نخواهید شد، محیط هایی رازآلود به همراه موجوداتی از دل تاریکی باعث میشوند تا شما سعی بیشتری برای فرار از این قلعه بکنید، یوردا هم نقش اساسی در گیم پلی بازی همراه با ایکو دارد، او به ایکو کمک میکند تا کارهایی که از توان او خارج است را انجام دهد.
به عنوان مثال مبارزه ها و حل معماها و بازکردن راه ها توسط آیکو انجام میشود، ولی کاری که یوردا میکند بسیار مهم و تاثیرگذار است، او میتواند درهای بت مانند را در بازی که جادو شده اند را باز کند تا بتوانند به مسیر خود ادامه دهند.

91515795501312759468.jpg

حل معماهای جالب و منطقی در بازی
همچنین تیم آیکو در تصمیم گیری دست بازیباز را باز گذاشته و میتواند کارهای زیادی انجام دهد، مثلا شما مجبور نیستید که حتما موجودات تاریک را نابود کنید تا بتوانید به راه خود ادامه دهید شما میتوانید با گرفتن دست یوردا و فرار کردن به راه خود ادامه دهید ولی باید خیلی زیرک باشید تا بتوانید از دست انها فرار کنید، موقعی هم که به درهای بت مانند برسید یوردا دوکار را همزمان برای شما انجام خواهد داد اول اینکه در را برای شما باز خواهد کرد دوما اینکه با قدرت جادویی خود نیز میتواند همزمان موجودات تاریکی را هم نابود سازد تا شما با خیال راحت تری به راه خود ادامه دهید.
بعضی المان ها در گیم پلی بازی هست که قبلا نیز ذکر کردم،قابلیتهای از قبیل آویزان شدن از لبه ها و پریدن از روی موانع و زنجیر ها و حل معماهای زنجیره ای و ادامه دار و حتی شنا بر روی آب همراه با معماهای خاص خود و .... که اگه دقت کنین میبینین خیلی از بازیهای امروزی از این بازی الگو گرفته اند.
همچنین در نسخه کالکشن این بازی پایان متفاوتی در نظر گرفته شده است که شما با کنترل واندر میتوانید...
+گرافیک:
باورکنین هنوز هم که هنوزه من باور نمیکنم که عناوینی مثل آیکو و سایه های کلوسوس بازی PS2 باشند.
یعنی واقعا در این مورد تیم آیکو سنگ تموم گذاشته،یعنی من خودم وقتی همین الان هم بازی رو انجام میدم، با تکسچرهایی بسیار قوی و باکیفیت روبرو میشم که بعضی جاها واقعا تعجب میکن چطوری اونها این کار رو انجام دادن، ولی این رو بدونین که تیم آیکو همیشه و در هر زمینه ای در این صنعت پیشتاز خواهد بود.
89681348884669981872.jpg

یکی از بهترین طراحی های بازی در زمان خودش...
افکت هایی نظیر باران ، آب، آتش، باد به خوبی در بازی استفاده شده اند، حتی در نسخه کولکشن این بازی که در سال 2011 منتشر شد میتوان به ویژگی های بصری جدیدی همچون افکت دود و حالت 3d و اجرا در حالت hd اشاره کرد که تکرار آن اصلا ضرر نخواهد داشت که هیچ بلکه بازیباز لذتی را دوبرابر تجربه خواهد کرد.
طراحی کاراکتر ایکو نیز خیلی عالیست، تمام بدن او نسبت به محیط واکنش نشان میدهند، لباس های او نیز در ارتفاعات قلعه با بادهایی که میوزد حرکت های مناسبی را انجام میدهند، همچنین انیمیشن ها نیز بسیار روان و واقعی است، حرکات مختلفی در بازی تعبیه شده که لذت بازی را دوچندان میکند.
حرکات یوردا نیز بسیار زیبا و هوشمندانه طراحی شده اند، و واکنش های عالی را در پیش دارند.
یکی از جالبترین نکته ها اینه که لباس یوردا بسیار زیبا طراحی شده و در ضبط حرکاتش واقعا سنگ تمام گذاشته اند،حتی در طراحی یوردا از تکنیک Cell-Shade استفاده کرده اند که وجود او را در این قلعه بزرگ متمایز میکند و به شما حسی دست میدهد که انگار یوردا اصلا متعلق به اینجا نیست و باید هرچه زودتر از این بدبختی نجات یابد،خلاصه اینکه او با این دید طراحی شده که معصومیت و خلوص و پاکی بیشتری در وجودش باشد تا مخاطب بتواند بهتر همذات پنداری کند و به زیبایی ظاهری و باطنی او پی ببرد.
باید بگم که در کل شما با یکی از بهترین عناوین ps2 که با استانداردهای جهانی و کاملا به روز ساخته شده است طرف هستین و مطمئن باشین که اگر تا حالا این عنوان رو تجربه نکردین حتما سراغش برید و با ماجراجویی ها و اتفاقات این دو کاراکتر زیبا شریک شوید.
_______________________________________________________________________________________________________________________________________________

08560573630559697798.jpg
آلبوم موسیقی بازی با نام Melody in the Mist
همچنین در سال 2002 موسیقی های متن این بازی رسما در آلبومی به نام ملودی در مه منتشر شد که با واکنش های مثبتی روبرو بود،آین آلبوم توسط Michiru Ōshima و pentagon نواخته و ساخته شد،آلبومی که گوش دادن به آن خالی از لطف نیست:
نام قطعهسازندگانقسمت مورد استفاده شده در بازی
1. prologue (0:35)pentagonدموی اولیه بازی
2. coffin (1:33)pentagonدموی ورودی بازی
3. impression (0:31)Michiru Ōshima, pentagonزمانی که ایکو یوردا را در قفس پیدا میکند
4. Castle in the Mist (3:05)Michiru Ōshimaتریلرهای بازی و قسمت سازندگان
5. beginning (1:26)Michiru Ōshimaترک کردن سالن اصلی برای اولین بار
6. Who are you? (0:57)Michiru Ōshima, pentagonموقع آزاد شدن یوردا از قفس
7. darkness (1:16)pentagonظاهر شدن موجودات تاریکی
8. heal (1:39)pentagonذخیره بازی
9. The Gate (0:38)pentagonدر اولین کات سنس کنار درهای بت مانند
10. Queen (1:42)Michiru Ōshima, pentagonهنگام ورود به قسمت اتاق ملکه قبل از مبارزه
11. continue (1:27)pentagonContinue صفحه موزیک
12. déjà vu (0:52)pentagonرویاهای ایکو به هنگام بیهوشی
13. Shadow (1:33)Michiru Ōshima, pentagonمبارزه با موجودات تاریکی که دور یوردا میرقصند
14. Entity (2:09)Michiru Ōshima, pentagonنبرد با ملکه ی شرور
15. collapse (1:41)Michiru Ōshimaسکانس پایانی
16. ICO -You were there- (4:28)Michiru Ōshima, Lynne Hobday, Stephen Geraghtyسکانس پایانی و قسمت سازندگان

_______________________________________________________________________________________________________________________________________________
زبان رازآلود بازی؟؟؟!!!:
22201051978325428766.jpg
اگر دقت کرده باشین آیکو، یوردا و ملکه و بقیه مردم، با یه زبان دیگه صحبت میکنند، و برای فهمیدن این زبان باید با اصول اولیه این زبان آشنا شوید،خیلی ساده، این هم حروف اصلی همراه با ترجمه:
71289778055489621700.png
اگر دقت کرده باشین این حروف اشکالشون از اشیاء و حیوانات و... گرفته شده.مثلا حرف A به شکل مورچه است یا حرف Z که میشود زیپ، درکل سخت است ولی خب اگر قصد این رو دارید بفهمید باید اول با این حروف ها آشنا بشید تا بدونید بین آنها چه دیالوگ هایی ردوبدل میشه...
ولی گفتم شما میتونید در نسخه Hd این بازی زیرنویس انگلیسی بازی رو Unlock کنید تا همزمان با مراحل بازی دیالوگ ها رو هم بخونید.
به طور کلی میشه گفت حرف اول اون اشکال = حروف الفبای اونها، مثلا شکل ANT که چون حرف اول A است میشه=A یا حرف بعدی که Bird هست میشه=B...
فکر کنم دیگه کلا با این الفبای این بازی رازآلود آشنا شده باشین...
_______________________________________________________________________________________________________________________________________________
رازهای بازی:
کنترل بازی بعد از اتمام Credits ...
شما میتونید بعد از تموم شدن قسمت سازندگان بازی مرحله ای رو برید که آیکو توی قایق بیدار میشه و میبینه که لب ساحلی هستش با گشت و گذار توی اون ساحل شما ناگهان یوردا رو لب ساحل میبینین که بیهوش افتاده!!!
پایانی متفاوت
شما با کنترل ایکو در پایان بازی(بعد از Credits) از گذر روی صخره ها و بالارفتن از ساحل به سنگ بزرگی میرسین،در آن دوروبر هندوانه هایی رو میبینین،یکی از آنها رو برای یوردا ببرین،شما شاهد یک پایان دیگر خواهید بود...!!!
*توجه:این دونکته ای که در بالا ذکر شد فقط در نسخه کولکشن بازی گنجانده شده است.
حرف های یوردا
یک بار دیگر بازی را بروید تا زیرنویس دیالوگ های یوردا رو به انگلیسی مشاهده کنین و ببینین در مورد چی صحبت میکنه؟
حتی دیالوگ های ملکه به یوردا هم ترجمه شده که بسیار جالب برای طرفداران این بازی است، پس:
+new game + unlock the yorda subtitle = enjoy!!!
ستون های متحرک
واقعا جالبه...کسانی که نسخه HD اون رو بازی کنن میتونن هنگام مبارزه با ملکه شرور اون ستون ها رو برای بهتر دفاع کردن حرکت بدن کاری که دوستان در عنوان کلاسیک این بازی نمیتونستن انجام بدن...
شمشیر درخشان
97035760714039545275.jpg
این شمشیر یکی دیگر از نکات مخفی بازی است که در صورت انجام دادن بازی آن هم بصورت New Game+ در قسمتی مشخص از بازی بدست خواهید آورد.یکی از ویژگیهای بارز این شمشیر این است که میتواند از قدرت یوردا نیز نهایت بهره را ببرد، هنگامیکه شما با این شمشیر ضربه میزنید نوری روشن دور شمشیر احاطه میشود که قدرت شمشیر را دوچندان میکند!!!
گرز سنگین
21848154083080202571.jpg
اسلحه ایست بسیار قوی که با چند ضرب موجودات تاریکی را میتوان تارومار کرد،بعد از شمشیر ملکه این سلاح قوی ترین است.
رمانی بر اساس بازی...
CitM2008reprint.jpg
همچنین بعد از مدتی رمانی تقریبا530 صفحه ای توسط Miyabe Miyuki نوشته شد که تفسیر و تحلیل شخصی خود او بود و روایتی متفاوت با داستان بازی را دارا بود،این رمان در سال 2011 توسط Alexander O. Smith ترجمه و در دیگر قسمت های جهان منتشر گردید.نام این رمان Ico: Castle in the Mist است که اتفاقا میتوان به نام یکی از قطعه های موسیقی این بازی اشاره کرد که به همین نام است.
برای دانلود اختصاصی این رمان برای اعضای بازیسنتر کلیک کنید - پسورد فایل هم :
forum.bazicenter.com
جوایز بازی:
این بازی با نقد های به شدت قوی از سوی منتقدان و همچنین گیمران روبرو شد و فروش نسبتا عالی را داشت،طوری که متای این بازی از 100 توانست 90 را کسب کند و در بیشتر سایت ها میانگین امتیاز بازی 8.5 الی 9 بود.
5th AIAS (Academy of Interactive Arts & Sciences) Achievement Awards
Outstanding Achievement in Art Direction
Outstanding Achievement in Character or Story Design
GDCA (Game Developers Choice Awards)
Excellence in Level Design
Excellence in Visual Arts
Game Innovation Spotlight ECTS 2002 The Edge Award
The Edge Award for Excellence in Development
CESA (Computer Entertainment Suppliers Association) Game Award
Innovation Award

Special Award (Special Jury Prize)
نویسنده: حسین عارفی
امیدوارم از خوندن این مقاله لذت برده باشین.
 
آخرین ویرایش:

Wąnda

Sacred Spirit
کاربر سایت
Dec 31, 2009
2,173
نام
حسین
بچه ها این بازی هم حرف نداره ولی من خودم به shadow of the colossus رای دادم نمیدونم برای چی ولی این بازی یعنی همه چی...:d
 
  • Like
Reactions: alirezastar

Pyramid Head

کاربر سایت
Jun 15, 2011
2,763
نام
محمد
عالي بود عالي :bighug:
فقط يه سوال به نظرتون آيكو همون واندر نيست؟؟؟ چون آخر سايه هاي كالوسوس اون بچه كه آخر بازي به وجود مياد دو تا شاخ عجيب روي سرش داره كه همين دو شاخ رو روي سر آيكو هم ميبينيم
 
  • Like
Reactions: alirezastar

Wąnda

Sacred Spirit
کاربر سایت
Dec 31, 2009
2,173
نام
حسین
عالي بود عالي :bighug:
فقط يه سوال به نظرتون آيكو همون واندر نيست؟؟؟ چون آخر سايه هاي كالوسوس اون بچه كه آخر بازي به وجود مياد دو تا شاخ عجيب روي سرش داره كه همين دو شاخ رو روي سر آيكو هم ميبينيم
قربونت داداش، خوشحالم اینجا طرفداران سوالاشون وفرضیه هاشون رو با ما و دوستان در میون میزارن،اگه نظر من رو بخوای گفتم که فرضیه هایی وجود داره که آیکو همون واندر هست ولی در حدفرضیه هستن، مثلا اینکه درسته آیکو اول ساخته شد بعد سایه های کلوسوس ولی از نظر داستانی اول سایه های کلوسوس هست بعدش ایکو و .....بستگی داره به خودت چی فکری میکنی...
 
  • Love
Reactions: alirezastar

ahpc

کاربر سایت
Dec 23, 2012
43
بچه ها این بازی هم حرف نداره ولی من خودم به shadow of the colossus رای دادم نمیدونم برای چی ولی این بازی یعنی همه چی...:d

خوب میگن اگه معمار سنگ اول رو درست بزاره تا ثریا هم دیوارش درست بالا میره
این نشونه تلاش و قدرت این تیم هست وقتی اولین بازی رسمیشون رو حساب شده میسازن مطمئنا کارای بعدی هم حرفه ای در میاد
shadow of the colossus هم واقعا بینظیر بود ولی من به همین ico رای دادم
 
  • Like
Reactions: payampeiki

Wąnda

Sacred Spirit
کاربر سایت
Dec 31, 2009
2,173
نام
حسین
خوب میگن اگه معمار سنگ اول رو درست بزاره تا ثریا هم دیوارش درست بالا میره
این نشونه تلاش و قدرت این تیم هست وقتی اولین بازی رسمیشون رو حساب شده میسازن مطمئنا کارای بعدی هم حرفه ای در میاد
shadow of the colossus هم واقعا بینظیر بود ولی من به همین ico رای دادم
;)آره باهات موافقم
 
آخرین ویرایش:
  • Like
Reactions: alirezastar

ahpc

کاربر سایت
Dec 23, 2012
43
زبان این بازی خیلی برای من جالب بود دقیقا فضای خیالی رو که درست کردن حتی براش یه زبان خاص هم در نظر گرفتن یعنی کاربر رو کاملا با اون دنیا درگیر میکنه
آهنگ سازیش هم هیچ حرفی براش باقی نمیمونه
این ژاپنی ها عجیب تخصصی در خلق داستان و به تصویر کشیدنش دارن اون هم فکر میکنم به خاطر پیشرفت در سبک خودشون هست منظورم مانگا و انیمه هست اینا رو که حساب شده با بازی ترکیب کنی هنر تو هنر میشه اصلا غیر قابل توصیف هست
 
  • Like
Reactions: alirezastar

armintn

کاربر سایت
Jan 11, 2012
1,614
نام
Armin
عالي بود عالي :bighug:
فقط يه سوال به نظرتون آيكو همون واندر نيست؟؟؟ چون آخر سايه هاي كالوسوس اون بچه كه آخر بازي به وجود مياد دو تا شاخ عجيب روي سرش داره كه همين دو شاخ رو روي سر آيكو هم ميبينيم

من فکر می کنم که با درصد تقریب بالایی ، آیکو و واندر یه نفر هستن. و سرنوشت تراژیک جفتشون بسیار شبیه همه . یه جور مثل تناسخ می مونه . آیکو ( واندر) بارها و بارها به دنیا میاد و با سرنوشتی شبیه به قبل ، هربار تو عشقش ناکام می مونه . هر بار تنهاست و تنها تر میشه . اما هیچوقت نمی تونه از سرنوشتش فرار کنه .شاخ روی سر آیکو هم یادگار مسخ شدن واندر توسط اهریمنه که معصومیت واندر باعث شد یه فرصت دیگه برای زندگی بدست بیاره . حتی احتمال می دم آخرین نگهبان هم یه جورایی با این دوتای قبلی از لحاظ داستانی ارتباط داشته باشه .
 
  • Like
Reactions: snoko

P.A.T.R.I.O.T

کاربر سایت
Jul 22, 2012
380
نام
Taha
Shadow Of Colossus که واقعا شاهکار بود ! :bighug:
تجربه ی تکرار نشدیی بود واسه ی خودش ... مخصوصا اون لحظه که ضربه ی آخرو که به غولها میزدی و اون جسم غولپیکرشون سقوط میکرد , در عین حال که احساس پیروزی بهت دست میداد دلمم واسه ی غول ها میسوخت !!! o:-) ( بیشتر بخاطر آهنگ عالی بازی ! )


میخوام این بازی رو هم تجربه کنم , راهی هس که این بازیو رو کامپیوتر انجام داد ؟ ( مثلا گرفتن فایل ISO و اجراش رو شبیه ساز PS2 )

اگه آدرس دانلود فایل ISO رو دارید یه لینک خوب و غیر شیلتر بدید ... ;)
 
آخرین ویرایش:

Dreamy

کاربر سایت
Aug 31, 2010
606
من فکر می کنم که با درصد تقریب بالایی ، آیکو و واندر یه نفر هستن. و سرنوشت تراژیک جفتشون بسیار شبیه همه . یه جور مثل تناسخ می مونه . آیکو ( واندر) بارها و بارها به دنیا میاد و با سرنوشتی شبیه به قبل ، هربار تو عشقش ناکام می مونه . هر بار تنهاست و تنها تر میشه . اما هیچوقت نمی تونه از سرنوشتش فرار کنه .شاخ روی سر آیکو هم یادگار مسخ شدن واندر توسط اهریمنه که معصومیت واندر باعث شد یه فرصت دیگه برای زندگی بدست بیاره . حتی احتمال می دم آخرین نگهبان هم یه جورایی با این دوتای قبلی از لحاظ داستانی ارتباط داشته باشه .

Ueda:
there's no real story connection between the three:d

Ueda تو 2-3 جا خیلی روشن و واضح گفته این سه تا کار ارتباطی با هم ندارن.
منتها دنیا و مفاهیمی که Ueda تو هر دو تا کارش میخواد ارائه بده خیلی خیلی شبیه همن و از این نگاه میشه نظریاتی در موردشون داد و کلاً یکی از جذابیت های SotC و Ico همینه. من بعید می دونم نظریه و مطلبی در مورد ارتباط این دو تا باشه که یه نیم نگاهی حداقل بهش نکرده باشم:d و این قضیه یک نفر بودن Ico و Wander رو که بخاطر شاخ دار بودن و اینکه جفتشون دچار نفرین شدن یا اینکه دست کم Ico از نوادگان Wander ـه رو دیدم اکثراً بهش قائلن و جالب هم بود اگه اینطور می بود ولی خُب قابلیت اثبات نداره. حالا یک سری نظریه ها هستن دو دو تا چهارتاشون کمی جفت و جور تره مثل اینکه Mono ملکه داخل Ico باشه! بخاطر همون دو شخصیتی بودن Dormin و اینکه تو کات سین آخر فقط صدای مذکرش شنیده میشه و در نتیجه قسمت دوم روحش که میشه اون فرد مونث در Mono باز می گرده و طبیعتاً وقتی اون میشه قصد می کنه دوباره فرمانراویی کنه و خلاصه می رسه به همین ملکه شدن! که بر پایه همین قضیه ying/yang طرف ساخته بود این حرفاش رو و اینم بازم همه چیزش جور در نمیاد طبق داستان:d

ولی با همه اینها من خودم جالب ترین مقاله ای که در مورد این قضایا خوندم همین "Everything casts a shadow..." بود به خصوص چند تا پارت ابتدایی ـش نکات جالبی داشت که دقت نکرده بودم بهشون و کلاً نوع دیدش به داستان و به خصوص Ending رو به شدت می پسندم، که شاید اصلاً بدون این دید نگاه کردن به پایان SotC اتفاقات اون رو از یه لحاظی سطحی بکنه و کلاً Level کار انگار میاد پائین:d بخونیدش متوجه میشید کدوم قسمتهاش منظورمه

"Everything casts a shadow..."

از دوستمون هم بابت مطلبش تشکر کنیم، این لینک PDF رمان Ico: Castle in the Mist رو من هرچقدر گشتم چیزی عایدم نشد کسی پیدا کرد بزاره همینجا.:d
 

HosseinBrusli

کاربر سایت
Jun 19, 2010
3,265
نام
حسین
[h=2]Team Ico کلا یکی از خلاق ترین تیم های بازی سازیه که دیدم . ولی هنوز هیچ کدوماز بازی هاش وتجربه نکردم ! شانس به این میگن ![/h]
 

Wąnda

Sacred Spirit
کاربر سایت
Dec 31, 2009
2,173
نام
حسین
ممنون از همگی دوستان با نظرات زیباشون، مثل اینکه همه هم مثل من به sotc رای دادن و تا الان که سایه های کلوسوس اول هستش...تا ببینیم چی میشه؟

- - -ویرایش - - -

سلام به همه دوستان - تحفه ای با ارزش خدمت شما دوستداران این بازی
چون دیدم واقعا دوستداران این بازی زیاد هستش و خیلی پیگیر این بازی ها که چه عرض کنم شاهکار باید بگم هستن گفتم رمان این بازی رو هم برای دوستان قرار بدم
آپلود شده توسط خودم اختصاصی برای اعضای دوست داشتنی بازیسنتر:
33982163960974809046.jpg

پسورد فایل : forum.bazicenter.com
لینک دانلود به تاپیک اصلی اضافه شد...

- - -ویرایش - - -

Team Ico کلا یکی از خلاق ترین تیم های بازی سازیه که دیدم . ولی هنوز هیچ کدوماز بازی هاش وتجربه نکردم ! شانس به این میگن !
باور کن داداش اگه این بازی های تیم آیکو رو تجربه کنی واقعا میتونم بگم قطعا یکی از بهترین تجربه هات خواهد بود، کاش من الان جای تو بودم و دوباره این عنوان رو تجربه میکردم...:d
 

al10-chief

کاربر سایت
Nov 6, 2013
28
نام
علیرضا
به احتمال زیاد واندر بزرگی های Ico هست (شاخ های Ico شکست) و یک یوردا هم همون مونو هست و هر دوشون بزرگ شدن و واندر میخواد برای شکستن طلسم و نجات دادن مونو این دفعه از اون دورمین کمک بگیره و کلا ادامه ای بر اون داستانه !
و به نظرم این گروه اسمشون رو Team Ico انتخاب کردن چون همه بازیهاشون داستانشون مربوط بر Ico هست و ادامه ای بر اون !
یا شایدم طوری دیگه : داستان Shadow Of The Colossus قبل از داستان Ico باشه و وقتی واندر تبدیل به اون بچه ی دوشاخ میشه و توی اون سرزمین گیر میکنن یه راهی بتونن پیدا کنن و به خارج از اینجا و روستای مونو برسن که دیگه چون شوم بودن مونو از بین رفته راهش بدن و اونجا اینو بزرگ کنن ولی بازی اهالی اون روستا (واندر یا همون ایکو) رو تبعیدش میکنن و به اون قلعه میفرستن و اونجا چون واندر دیگه کوچیکه و (ایکو) هستش دیگه نمیتونه با مونو باشه و بخاطر همین با یک دختر هم سن خودش میشه و ... :D

ممنون حسن جان هر دو پرونده فوق العاده بودن
 

Wąnda

Sacred Spirit
کاربر سایت
Dec 31, 2009
2,173
نام
حسین
به احتمال زیاد واندر بزرگی های Ico هست (شاخ های Ico شکست) و یک یوردا هم همون مونو هست و هر دوشون بزرگ شدن و واندر میخواد برای شکستن طلسم و نجات دادن مونو این دفعه از اون دورمین کمک بگیره و کلا ادامه ای بر اون داستانه !
و به نظرم این گروه اسمشون رو Team Ico انتخاب کردن چون همه بازیهاشون داستانشون مربوط بر Ico هست و ادامه ای بر اون !
یا شایدم طوری دیگه : داستان Shadow Of The Colossus قبل از داستان Ico باشه و وقتی واندر تبدیل به اون بچه ی دوشاخ میشه و توی اون سرزمین گیر میکنن یه راهی بتونن پیدا کنن و به خارج از اینجا و روستای مونو برسن که دیگه چون شوم بودن مونو از بین رفته راهش بدن و اونجا اینو بزرگ کنن ولی بازی اهالی اون روستا (واندر یا همون ایکو) رو تبعیدش میکنن و به اون قلعه میفرستن و اونجا چون واندر دیگه کوچیکه و (ایکو) هستش دیگه نمیتونه با مونو باشه و بخاطر همین با یک دختر هم سن خودش میشه و ... :D

ممنون حسن جان هر دو پرونده فوق العاده بودن
قربونت داداش، آره میگم دیگه...خیلی فرضیه ها و تئوری ها هستش که از بزرگ بودن و خلاقانه بودن بازی حکایت داره برای همین من و شما داریم روی این بازی بحث میکنیم ولی من حتما یه مقاله در مورد این قضیه اگه تونستم تهیه میکنم تا شما دوستان هم استفاده کنید.
:bighug:راستی توی نظرسنجی تا الان که سایه های کلوسوس اوله مثل اینکه دوستان با این بازی خیلی خاطره ها دارن...:bighug:
 
آخرین ویرایش:

کاربرانی که این قسمت را مشاهده می‌کنند

Top
رمز عبور خود را فراموش کرده اید؟
or ثبت‌نام سریع از طریق سرویس‌های زیر