پرسونش Resudent evil 3

A7A

کاربر سایت
Nov 30, 2016
883
Gamespot Resident Evil 3 Remake Review
برسی،پرسونش و شناخت بازی resident evil 3 از سایت Gamespot
ساعت های اغازین re3 برای تنش و استرس ایجاد کردن در شما بسیار موثر و توانمند هستند.remake بازی اورژینال 1999،RE3 ، درگیری پیشبینی ناپذیر و سهمناک بین قهرمان پروتاگونیست بازی Jill Valentine و نیروی تسلیم ناپذیر جهان و طبیعت،Nemesis را همه جانبه و در مرکز رخداد ها می نهد و لحظات survival horror قدرتمندی را می آفریند که به خوبی نشانگر بهترین آن چیزی است که این سری میتواند داشته باشد.اما پس از این شروع قدرتمند،این دیدار دوباره دوره ای از زمان نه تنها به کلی رد از بازی ترسناکی که زمانی، رزیدنت اویل بود گم می کند،اما حتی ان چه که نسخه اورژینال را به یاد ماندنی کرده بود را نیز به دست فراموشی می سپرد.
همانند؛2019' Resident Evil 2،ریمیک رزیدنت اویل سه به تفسیر و بازگویی و فاش گویی عنوان کلاسیک-بقاترس از لنز و دریچه ای جدید می پردازد و جایگاه و لوکیشن ها و حوادث بسیار مهم را باز طراحی میکند تا با داستانی که به گونه ای چشمگیر دوباره نویسی شده و تغییر یافته،بجورد.
RE3 به تندی از فرمولی که توسط ریمیک RE2 بنانهاده شد عبور نمی کند،اما به ذات RE3 اصلی که درجایگاه اکشن بالاتری قرار داشت،تمرکز بیشتری بر بخش اکشن دارد و به شما توانایی و مهارت های دفاعی بیشتری برای زنده ماندن می دهد.شروع و اغاز و معرفی اولیه بازی قدرتمند است و به خوبی گونه ای از حس و اتمسفر پارانویا و همیشه چشم به راه خطر بودن و ترس هم زمان را که هم معنی ماهیت و خود سری است را در ما می آفریند و البته جیل ولنتاین بار دیگر با تمام توان نشان میدهد که قهرمان و شخصیتی است که بر خود اطمینان دارد و با همه چیز رودر رو مقابله می کند.
RE3 تا حد زیادی،تکه ای که که عنوان پیشین را کامل میکند و همزمان نوعی پیش درامد و پس در آمد است که پرونده جریانات در راکون سیتی را می بندد.نقاط کلیدی در داستان وجود دارد که از شما می انتظارد که شخصیت ها و یا لوکیشن هایی را که با گذشته و به ویژه ریمیک عنوان پیشین ارتباط دارند،بشناسید.اگرچه شما اگر ریمیک پیشین را نیز بازی نکرده باشید،هیچ چیز حیاتی و مهمی را از دست نمی دهید،بسیاری از نقاط و نکات هیجان انگیز و غم انگیز نسخه پیشین در RE3 پرداخت و صیغل بیشتری می یابند.شما در نهایت با supporting characters هایی مانند یک مزدور به اسم Carlos Oliveira در داستان برخورد خواهید کرد - البته کارلوس دومین کاراکتر قابل بازی RE3 نیز است - و همچنین اشخاص زشت ذات و مشمئز کننده دیگری که به دنبال سود خود در این آشوب هستند.
1585767844278.png
برایم بسیار جالب بود که دیدم جیل و همراهانش در طی بازی روحیه خود را حفظ کردند و حتی در نقاطی جسارت های شگفتی به خرج دادند تا مطمئن باشیم بازی یک عنوان سخت و همیشه جدی نیست.هر دو قهرمان بازی لحظه های کلیدی در طول داستان در اختیار دارند که می توانند مهارت ها و شخصیت هایشان را بیشتر بازگو کنند و البته این رخداد ها برای احساسات و شخصیت ما نیز راضنده ( راضی کننده ) و لذت بخش است.اما متاسفانه،داستان RE3 بعد از یک ماجراجویی ( کمپین ) شش ساعته فشرده و سریع،به انتهای خود می رسد که البته پایان بی اصالت و بسیار معمولی ان نیز مرا منتظر و حسرتم را شدید تر کرد.اگر چه همه نکات گفته شده،قابل مقایسه با نسخه اصلی نیز است،اما کوتاهی عجیب داستان بازی و کم بودن عجیب تر مکان های این نسخه نیز کوتاهی ان را بیشتر توی چشم میزند.
در طول بازی JV بازمانده ای توانا است،بس بیش از لئون و کلیر و وی کاملا اماده و مجهز است تا با نامردگان و هیولاهای زیست-سلاحی مانند نمسیس که در شهر پراکنده اند دست و پنجه نرم کند.در کنار توانایی جا خالی دادن ضربات و حمله دشمنان،جیل میتواند غلت و دور هایی با سرعت کم بزند تا از گزند دشمن در امان باشد و سپس فرصت وارد کردن ضربات سهمگینی را به پاشنه های اشیل دشمنان پیدا کند ؛که میتواند به طرز ویژه ای لذت بخش باشد که کار یک دشمن قدرتمند را در انتهای یک رویارویی فشرده به گونه گفته شده تمام کرد.
تمرکز و تشدید بیشتری بر روی اکشن بازی و رفلکس و واکنش های سرعتی در RE3 وجود دارد که میتواند حلقه متصل تیر اندازی،بقای در محیط بازی و گشت و گذار و کشف در بازی را درگیرنده تر و بیشتر جواب گوی نیز های ما کند.اگر چه این در نهایت به شما حس کنترل بیشتری در میدان نبرد می دهد،اما همه این ها تا زمانی کافی است که با نامیرای تشنه به خون یا نمسیس برخوردی نداشته اید.پس اگر چه شما توانا هستید همیشه بهتر است چشم بر احتیاط نبندید و و هوشیار بازی کنید.RE3 تلاش میکند بر اصول گیمپلی survival horror استوار و وفادار باشد و در کل بسیار چالشنده تر از RE2 است و این سخت تر بودن نیز به خاطر تمرکز بیشتر ان بر مدیریت داشته ها ( INVENTORY MANAGEMENT ) و دستکاری و بهبود تسلیحات است.با این همه دست و دلبازی بازی در نقاط ذخیره سازی چه خودکار و چه دستی به شما اطمینان می بخشد که بعد از یک مرگ،کاستی و حسرت از کف دادن شدید چیزی را نخواهید داشت.
RE3 بسیاری از موفقیت های RE2 را با خود ادامه میدهد، و این موفقیت ها به RE3 کمک های بسیاری کرده.همانند شماره های پیشین این سری،RE3 در مورد یک شدت گیری و افزایش است؛شدت گیر کاهش مهمات شما زمانی که نمسیس و دیگر دشمنان،ثانیه به ثانیه فشار و دشمنی خود را به شما بیشتر میکنند.بر خلاف RE2 که به سرعت شما را از خیابان های راکون سیتی بیرون کشید،شما در RE3 فرصت بیشتری خواهید یافت که به گشت در شهر و خیابان های اصلی ان،کوچه پس کوچه های فرعی و دیگر نقاطی که شاید جذاب باشد بورزید.


134810


RE3 سطح بی نقصی از ریزار(جزئیات) لوکیشن ها و اکشن،اتمسفر و فضاگان پرتنش و فشرده و خشونت مشمئز کننده و تهوع اور و ترسناک را در طول CAMPAIGN شش ساعته خود دارد.خشونت و خرابی های وحشتناک در راکون سیتی به خوبی نمایش داده شده و موثر افتاده و علل این موفقیت جزئیات زنده و بی نهایت خشن و بیزارنده ای است که در هنگام پیشروی و گردش در شهر نابود شده با ان برخورد می کنید.بازی حتی چشمان شما را به فضا و بخش هایی می اندازد که یاد اور رزیدنت اویل های کلاسیک است و نه تنها جالب و لذت بخش است بلکه احساسات و تجربیات عجیبی را برای طرفداران قدیمی و کلاسیک سری می افریند.
یکی از بخش های مورد علاقه من در RE3 مرکز شهر DOWNTOWN است که کامل ترین و ایده ال ترین فرم آن چیزی که ریمیک می بایست به ما می داد را پیش روی ما میگذارد.مپ بزرگ بازی بخش های متنوع بسیاری را در کنار نامردگان پر شماری میگذارد اما سورپرایز اصلی،دینامیسم و پویایی جوهر و ذات ستاره راستین بازی،نمسیس است.دشمن محتشم و شرور بازی به زودی خود را به عنوان یک نیروی قدرتمند و توانا و رعب اور در زمان رویارویی در فضای ازاد و بیرونی بازی تثبیت میکند.
نمیسیس ترفند و توانمندی های بسیاری در استین خود مخفی کرده همچون کشیدن شما با جسمی مکنده و کشنده که در دست هایش است یا تبدیل زامبی های بازی به موجوداتی جهش یافته تر و وحشتناک تر که البته دیدن این اتفاقات هولناک است.نمسیس خستگی ناپذیر اشکارا یا در خفا به دنبال شما است و این جست و گریز در مکان هایی ادامه پیدا میکند که زمانی می گمانیدید که امن هستند-این امر البته که قانون نانوشته درگیری در بازی های SH را می شکند به این جهت که حضورش را بیشتر از پیش به شما دیکته کند.نمسیس MR.X را از RE2 همانند یک احمق کلاهپوش به نظر می آورد و حتی زمانی که متوجه می شوید در جایی امن قرار دارید،نگاهتان برای کسری از ثانیه به نمسیس می افتد که در بیرون منتظر شما است و این لحظات زمانی است که پایتان سست تر از همیشه می شود.
هرچه بازی پیش تر می رود اما،کشاکش بازی برای حفظ بالانس و زیبایی خود که در نتیجه کوتاه تر شدن و کم تر شدن فرصت بازی کردن است،در کنار بازگیری آشکار و همیشگی بازی از برجستگی های RE2 که اکنون کم تر گیرایی دارند، آشکار تر میشود.تمام این مشکلات ربط و گریزی به تمرکز بیش از اندازه بازی بر شتاب دهی و پیش بردن سریع و به انتها رساندن بازی دارد.درست زمانی که در حال اشنایی و خو گیری به یک بخش از شهر هستید،مخصوصا مرکز شهر بزرگ و گوناگون راکون سیتی؛بخشی از داستان اتفاق می افتد که شما را به محل بعدی می برد و از بازگشت شما نیز جلوگیری میکند.عطش و تمایل این سری بازی به پازل و معما نیز در RE3 کمیاب است پس از تمام تمرکز به مبارزه و گشت و گذار و کشفش در محیط بازی بر می گردد که میتواند بسیار خسته کننده شود.
بالانسیدن میان المنت های گیمپلی اکشن و بقا-ترسی امری است دشوار زیرا هر لحظه یکی از این دو جز اصلی گیمپلی میتواند بنیان دیگری را ویران سازد؛متاسفانه این امر در RE3 معین و دیدپذیر است.لحظه های بسیاری وجود دارد که توانمندی و دستاورد های بازی در هر دو بخش اکشن و ترسناک می درخشد،مخصوصا بخش ها و محیط های روباز شهر که نمسیس سرپا دنبال شکار شماست.در مجموع اما ، هر چه به سمت نیمه دوم بازی پیش میرویم،تلاش های بازی برای بالانسیدن میان این دو امر اکشن و ترسناک جوردرنیامده و نخواستنی ودر بدترین جاها مبتذل و مضحک میشود.نکته گفته شده به خصوص راجب رویارویی ها با SET PICE و دکمه زنی های طولانی و پرجزئیات بازی صدق می کند که شما کنترل جیل را در حین پیشروی های وی در صحنه هایی به شدت خطی و فیلمنامه ای به سبک سری آنچارتد می بینید که برای ایجاد جوی سینمایی درست شده اند.این صحنه ها در سرعت به شدت تند چون شلاقی پیش می روند اما سپس جریان و ریتم بازی با بازگشت شما به روند ارام تر و کند تر بقا-ترس بازی،فروکش میکند.
همه این گفته ها در زمانی که نمسیس صحنه گردان منفی اصلی بازی میشود آشکارترین نمود را دارد.اوج نمسیس زمانی است که در خیابان به دنبال شماست.این بخش ها در عین این که به طرز رعب اوری شما را درگیر خود میکنند،زمان و دوامی کوتاه دارند.نمسیس تنها زمانی که با شدت و قدرت شما را دنبال میکند،قسمت های اغازینی است که در بخش مرکزی شهر راکون به سر میبرید.بیشتر رویارویی شما با نمسیس در صحنه هایی از پیش طراحی شده رخ میدهد که با رویارویی با یکی از غول های بازی خاتمه می برند.در بازی اورژینال،رخ نمایی های غیر منتظره و اتفاقی نمسیس همیشه اعصاب و ذهن شما را به خود درگیر میکرد.نقطه مخالف ان،درست در میانه تا آخر ریمیک اتفاق می افتد؛وقتی بازی نمسیس را به گونه ای در مقابل شما قرار میدهد که که احتمالا شما را به وضعی می رساند که در آن چشمتان را به هر رویارویی کسالت بار و کلیشه ای و ثابت و طولانی با نمسیس؛بسته و روی از آن برگردانید.
نمسیس بی شک یکی از تک و خاص ترین دشمنان این سری بازی است و این عذاب اور و ناامید کننده است که ببینید به طرز موثر و موفقی سازندگان وی را به حاشیه رانده و از سریر ملکوت بازی وی را به حد یک دشمن عادی که در بخش هایی از داستان حضور می یابد فروکاسته اند! یکی دیگر از اثرات کم بودن رویارویی ها با نمسیس در بازی این است که توجه شما را به کمبود تنوع و تکراری بودن دشمنان بازی بیشتر جلب میکند.اگر چه زامبی های همیشگی سری در شمارگان زیادی حاضر اند،باقی گونه های دشمنان در بازی چندان رخ نمی نمایند و هر چه به سمت پایان بازی میرویم،المنت های بقا و اکشن و نبرد بازی بی رنگ و رمق تر میشوند.
در همنوایی و مطابق دیگر عناوین سری RE،به پایان بردن بازی بخش های اضافه ای را در اختیار شما قرار میدهد که به شکل یک فروشگاه در منوی اصلی بازی در پیشروی شماست و به شما اختیار خریدن لباس های جدید و سلاح ها و دیگر جزئیات را میدهد.این فروشگاه و شخصی سازی،به شما قابلیت شخصی سازی تا بن دندان کاراکتر هایتان را برای پیشروی های بعدی؛با دادن ایتم های کلیدی و حیاتی زود تر از زمانی که بازی در نظر داشته، یا افزایش شدید قدرت تهاجمی یا توانایی های دفاعیتان، عطا میکند.
با وجود این که این تغییرات می تواند برای دیداری دوباره لذت بخش باشد،چیز چندان دیگری به عنوان جایزه برای بر انگیختن شما به ادامه بازی وجود ندارد،به جز یک بار تجربه بازی در سخت ترین سطح بازی hardcore difficulty که در آن فشار بازی به تدریج به بیشترین حد ممکن خود می رسد.RE3 همچنین با یک مود تیمی آنلاین به نام RESISTANCE آمده که ما تاکنون آن را به شکل کامل تجربه نکرده ایم.زمانی که این مود-مبارزه 4VS1 را به شکل جامع تجربه کردیم ان را نیز در برسی خود منعکس خواهیم کرد و پرسونش(برسی) را نهایی تر خواهیم کرد.
1585768372187.png

با نگاهی به اولین تجربه ام در بازی،مشخص بود که بازی خیلی زود به اوج خود رسید و رفته رفته عنصر و جوهر جذابنده خود را از دست داد.با در یاد داشتن کمبود و نارسایی های بازی در رسیدن به اهدافش،اکنون به راحتی میتوانیم رویکرد نسخه اورژینال با ریمیک را مقایسه کنیم.علاوه بر حضور یک نمسیس بسیار فعال و پویا و با دقت و همیشه پای کار،سفر ادیسه ای جین مکان های بیشتری برای سرکشی داشت.بسیار خوشایند است که مکان های کلاسیکی مثل بیمارستان و مرکز شهر دوباره ساخته شده را ببینیم،اما عجیب این که برخی مکان ها از نسخه اصلی مثل پارک و برج ساعت جایی در این بازی ندارند.اگرچه برای تازه کاران این سری بازی،نکات گفته شده اهمیت زیادی نخواهد داشت و RE3 تلاش میکند این کاستی ها را با برخورد و رویارویی های پرجزئیات با نمسیس دور بزند تا اثرشان را کم کند،ساختار و فرصت کوتاهی که بازی در پیش روی ما میگذارد،اثر قابل تصوری که داستان و رویداد های بازی میتوانستند داشته باشند را به میزان چشمگیری از بین می برد.بر ما روشن است که این بازسازی از RE3 از عناصر بسیار مهم و حیاتی که میتوانست داستانی راضی گر با اثرگذاری بالا خلق اورد،محروم است.
به عنوان یک باز سازی،RE3 نه تنها نسخه اورژینال خود را سر افکنده می کند،بلکه حتی نمی تواند خود را به عنوان یک تجربه جداگانه اما قدرتمند ترسناک بر ذهن و زبان ها استوار سازد.حتی بدون در نظر داشتن RE3 اورژینال،یا جانشین سال گذشته اش؛RE3 نمی تواند با سیر و حرکت شدید و تند داستانی خود،در میان همهمه عنصر های ناسازگار استاندارد-اکشن و المان های ترس-بقا که در بازی وجود دارند،همپا و هماهنگ شود.اگرچه بازی استارت قدرتمندی دارد و به دشمن اصلی خود،پرده های قدرتمندی برای بازی میدهد،این بازگویی سر و ته زده و ناقص از اخرین عنوان سه گانه افسانه ای رزیدنت اویل های اورژینال، بی شک در انجام دین و وظیفه خود ناتوان مانده است.

خوبی ها : دیدنی های حیرت انگیز و اتمسفر گیرای بازی،گردش در راکون سیتی را برای طرفداران قدیمی شور انگیز میکند/ جیل و کارلوس هر دو قهرمانان توانمندی هستند و هرکدام چندین لحظه عالی و لذت بخش در طی داستان دارند/لحظات خالص ترس-بقا پر استرس ترین و لذت بخش ترین لحظات بازی هستند.
بدی ها : action set-pieces های بازی و رویارویی با غول های آن،به طرز مضحکی در آمده اند و کاملا از هسته ترس-بقای گیم پلی بازی به دور هستند/نمسیس به طرز نا امید کننده ای در بازی کم پیداست،و حضور های انگشت شمار وی نیز به سرعت به set-piece هایی احساسی فروکاسته میشوند که در حق نمسیس دهنی کجی آشکاری است.
6/10
نویسنده : Alessandro Fillari
بنار:Resident Evil 3 Remake Review In Progress
 

کاربرانی که این قسمت را مشاهده می‌کنند

Top
رمز عبور خود را فراموش کرده اید؟
or ثبت‌نام سریع از طریق سرویس‌های زیر