به عکس اول پست خوب بنگرید، این عکس ممکن است چیزی تصادفی بوده باشد، اما دور انداخته شدن این تلویزیون پروژکشن Wega سونی، در نیویورک میتواند یک تصویر نمادین خوب باشد که نشاندهنده از دست رفتن جایگاه سونی و شرکتهای همکارش در ژاپن، در عرصه بینالمللی است.
تا همین چند وقت پیش، سونی، پاناسونیک و شارپ، برندهای موفقی محسوب میشدند که پولشان از پارو بالا میرفت و محصولاتشان را روی دست میبردند. آنها هر محصول مصرفی الکترونیکی را که تصورش را بکنید میساختند، از تلویزیون گرفته تا پخش کنندههای دیجیتال و مایکرو ویوها. به نظر نمیرسید که چیزی جلودار آنها باشد، محصولات آنها البته نسبت به سایر برندها بهای بیشتری داشتند که مردم، نظر به کیفیت غالبا بهتر آنها، به این موضوع اهمیت نمیدادند و اقدام به خرید آنها میکردند.
اما این روزها دیگر شرکتهای ژاپنی حرف اول را نمیزنند، آنها به صورت خیلی مختصر و مفید، تنها برندهایی آلترناتیو هستند و خیلی از آنها سوددهیشان پایین آمده است.
همین دیروز بود که مؤسسه اعتباردهی Moody به خاطر کاهش تقاضا برای خرید محصولات سونی، رتبه این شرکت را تنزل داد. شارپ هم در بازار سهام یک بازنده بزرگ است و امسال برای جلوگیری سقوط، از دولت ژاپن تقاضای کمک مالی کرده است. موقعیت برتر پاناسونیک هم به خطر افتاده است و نشانههای کاهش سوددهی آن به چشم میخورد، شاید اگر اوضاع به همین صورت پپش برود، روزی تلویزیونهای پاناسونیک را روی قفسه فروشگاهها نبینیم.
این شرکتها باید وضعیت حال حاضرشان کنار بیایند و قبول کنند که به انتهای دورهای رسیدهاند که در آن می توانستند هر یک به تنهایی، تجارتهای گوناگون را اداره کنند.
در مقابل، شرکتهای کرهای که در دهه گذشته، آنها را به خاطر پخشکنندههای ارزان و بیکیفیت میشناختیم، مدتها است که جایگاه ژاپنیها را گرفتهاند و اکنون آنها هستند که هر چیزی را میسازند.
--------------------------------------------------------------------------------
چیزهایی را که تا اینجا نوشتم شاید خود شما از پیش میدانستید، اما سؤال اینجاست که چرا جایگاه این شرکتها متزلزل شد.
حقیقت این است که داستان سقوط این شرکتهای بزرگ، مثل داستان سقوط امپراتوریها میماند! این شرکتها وقتی قافیه را باختند که متوجه تغییر ترجیحات بازار نشدند و یا نخواستند توجهی به آن بکنند، در نتیجه شرکتهای رقیب آنها با مانورهای زیاد، توانستند جایگاه آنها را اشغال کنند. بازار به سمت رسانههای دیجیتال، گیم، وسایل موبایل، اپلیکیشنها و اینترنت رفته بود، اما شرکتهای ژاپنی نمیتوانستند خود را با این مسئله وقف دهند.
البته عوامل دیگری، مثل افزایش ارزش «ین» هم در این امر دیخیل هستند، که باعث میشود قیمت محصولات صادراتی بالا برود و رقابت را برای ژاپنیها دشوار کند.
زمانی را به خاطر آورید که تلویزیونهای Trinitron سونی همه جا را گرفته بودند. آن زمان دوره اوج ژاپنیها بودند. اما وقتی فناوری به سمت ساخت تلویزیونهای صفحه تخت رفت، بسیاری از شرکتهای ژاپنی نتوانستند خود را سریع با این تغییر تطبیق دهند، در نتیجه جایگاه بسیاری از آنها مانند JVC، هیتاچی، فوجیتسو، توشیبا، NEC و پایونیر متزلزل شد.
سامسونگ از این تزلزل استفاده کرد و روی تلویزیونهای صفحه تخت باکیفیت تمرکز کرد، آنها را مجهز به ویژگیهای کاربرپسند کرد و با قیمت رقابتی وارد بازار کرد، به تدریج نبض بازار را در دست گرفت و حالا مسلما در بسیاری جاها حرف اول را میزند.
مشکل دیگر شرکتهای ژاپنی، رواج فناوری پخش جاری فیلم و موسیقی در سطح جهانی است که به میزان قابل توجهی فروش پخشکننده دیجیتال، DVD و بلو ریهای آنها را کم کرده است.
در عرصه گوشیهای موبایل اوضاع از این هم بدتر است: پاناسونیک و شارپ از همان اول دوست داشتند تنها بر بازار داخلی ژاپن تمرکز کنند، سونی در ابتدا با اریکسون متحد شد که منجر به موفقیتهایی در ساخت گوشیهای غیرهوشمند شد، اما اوضاع وقتی بد شد که اپل با آیفوناش آمد و شرکتهای ژاپنی خیلی زود دریافتند که قادر به رقابت نیستند، بعد از آن گوگل با اندروید آمد، شرکتهای ژاپنی قدری در پذیرش پلتفرم اندروید تعلل کردند و در نتیجه از سامسونگ و HTC عقب افتادند.
دنیای گوشیهای همراه، دنیای بیرحمی و بیترحمی است که فقط به شرکتهای محدودی اجازه نفس کشیدن میدهد، در حال حاضر شاید فقط اپل و سامسونگ باشند که در بازار گوشیهای موبایل به راحتی فعالیت میکنند و دیگر شرکتها همیشه کابوس میبینند.
سونی این روزها میکوشد که با پرچمدارش یعنی گوشی Xperia TL که در فیلم Skyfall جیمز باند هم تبلیغش میشود، بازگشتی به بازار داشته باشد. شارپ هم گوشیهایی را وارد بازار کرده است، اما اگر بخواهیم منصف باشیم باید بگوییم جز خورههای دنیای موبایل کمتر کسی به درستی اسم این مدلها را میداند!
پاناسونیک آرزو دارد با گوشیهای سری Eluga به بازار جهانی راه پیدا کند، اما سرمایه و منابع لازم را ندارد و شاید تنها به بازار اروپا بسنده کند.
در سالهای آینده ما باید شاهد تغییرات بزرگ و منقبض شدن شرکتهای ژاپنی باشیم، شارپ این ماه گزارش کرده است که در شش ماهه منتهی به سپتامبر، ۴٫۸۷ میلیارد دلار ضرر کرده است، که ده برابر نسبت به زیان سال شش ماهه مشابه سال پیش این شرکت بیشتر است.
شارپ تا به حال ۱۰ هزار نفر از کارکنانش را اخراج کرده است و بعضی از کارخانههایش را هم به فاکسکان فروخته است، بلکه با این کارها صرفهجویی کند و سرمایهای به هم بزند.
شاید به همین خاطر باشد که رفتهرفته شرکتهای ژاپنی برای جلوگیری از زیان بیشتر، وقتی میبینند که توانایی رقابت با شرکتهای بزرگ را ندارند، به جای گوشیسازی، مبدل به قطعهساز شرکتهای دیگر میشوند. مثلا سونی، دوربین آیفون را میسازد و شارپ هم نمایشگرهای آیفون را تحویل این شرکت میدهد. ولی چنین تجارتی هم امن نیست و همواره ممکن است مثلا با سر برآوردن رقیبی که حاضر باشد که نمایشگرها را ارزانتر تحویل بدهد، دست شارپ از این تجارت هم کوتاه شود.
رئیس شرکت پاناسونیک -کازوشیرو تسوگا- اخیرا گفته است که این شرکت قصد خروج از ساخت محصولات مصرفی را دارد و بر این اساس هر تجارتی که نتواند حاشیه پنج درصد سود را برای این شرکت داشته باشد، متوقف خواهد شد.
در سال مالی ۲۰۱۲، تجارت پیسی، تلویزیون و دوربینهای دیجیتال پاناسونیک، با زیان ۸۵۳ میلیون دلاری مواجه شد.
سونی هم دوست دارد بیشتر بر صنایع گیم و عکاسی و فیلم تمرکز کند و انرژیاش را روی موبایل نگذارد. اما سونی هنوز بهترین جایگاه را بین همه شرکتهای ژاپنی دارد.
دورنمای آینده هم برای شرکتهای ژاپنی اصلا خوب نیست، چون رقبای جدیدی هم در حال پیدا شدن هستند، این رقبا از آمریکا یا کره نمیآیند بلکه چینی هستند. برای مثال شرکت لنوو روز گذشته اعلام کرد که در عرصه پیسی ۸٫۷ میلیارد دلار فروش داشته است. چنین چیزی به معنای فشار بر لپ تاپهای سونی و توشیبا است.
میشود حدس زد که در یکی دو سال آینده و شاید تا همین شش ماه آینده شرکتهای چینی Huawei و ZTE با گوشیهای هایاند یا ارزانقیمت خود سهم بیشتری از بازار را بگیرند. این گوشیها البته هنوز نتوانستهاند با شرکتهای ارتباط موبایلی آمریکا به توافق برسند، اما پیشرفتهای اخیر آنها واقعا چشمگیر است.
در قسمت تلویزیون هم چینیها یک خطر بالقوه هستند. TCL برترین سازنده تلویزیون چین است، Hisense هم شرکت دوم چینی در عرصه تلویزیون محسوب میشود. هر دوی این شرکتها حضور محسوسی در بازار امریکا ندارند، اما آنها تازه حرکتشان را شروع کردهاند. تلویزیونهای این شرکتها ارزان هستند، اما این به معنی آن نیست که مثلا شرکت Hisense تلویزیون پیشرفته ۴K را وارد بازار آمریکا نکند.
هنوز نمیتوان با قطعیت حکم به محو شرکتهای ژاپنی در عرصه محصولات الکترونیک مصرفی داد، هنوز هم این شرکتها تا حد زیادی اعتبار خود را در زمینه تولید محصولات باکیفیت حفظ کردهاند، درست به همین خاطر است که مصرفکننده ایرانی هنوز هم اگر کمبود بودجه نداشته باشد، LED سونی، پلاسمای پاناسونیک یا پخشکننده پایونیر، JVC و پاناسونیک را به بقیه محصولات مشابه ترجیح میدهد، این محصولات واقعا گاهی با کیفیتتر از محصولات رقبا هستند، اما دوره زمانی استفاده از اعتبار و شأن گذشته، دیری نخواهد پایید و محدود است. کم شدن فروش هم در طول زمان، منجر به کاهش بودجه تحقیقات و کم شدن کیفیت محصولات و ایجاد یک چرخه معیوب میشود.
منبع 1pezeshk
تا همین چند وقت پیش، سونی، پاناسونیک و شارپ، برندهای موفقی محسوب میشدند که پولشان از پارو بالا میرفت و محصولاتشان را روی دست میبردند. آنها هر محصول مصرفی الکترونیکی را که تصورش را بکنید میساختند، از تلویزیون گرفته تا پخش کنندههای دیجیتال و مایکرو ویوها. به نظر نمیرسید که چیزی جلودار آنها باشد، محصولات آنها البته نسبت به سایر برندها بهای بیشتری داشتند که مردم، نظر به کیفیت غالبا بهتر آنها، به این موضوع اهمیت نمیدادند و اقدام به خرید آنها میکردند.
اما این روزها دیگر شرکتهای ژاپنی حرف اول را نمیزنند، آنها به صورت خیلی مختصر و مفید، تنها برندهایی آلترناتیو هستند و خیلی از آنها سوددهیشان پایین آمده است.
همین دیروز بود که مؤسسه اعتباردهی Moody به خاطر کاهش تقاضا برای خرید محصولات سونی، رتبه این شرکت را تنزل داد. شارپ هم در بازار سهام یک بازنده بزرگ است و امسال برای جلوگیری سقوط، از دولت ژاپن تقاضای کمک مالی کرده است. موقعیت برتر پاناسونیک هم به خطر افتاده است و نشانههای کاهش سوددهی آن به چشم میخورد، شاید اگر اوضاع به همین صورت پپش برود، روزی تلویزیونهای پاناسونیک را روی قفسه فروشگاهها نبینیم.
این شرکتها باید وضعیت حال حاضرشان کنار بیایند و قبول کنند که به انتهای دورهای رسیدهاند که در آن می توانستند هر یک به تنهایی، تجارتهای گوناگون را اداره کنند.
در مقابل، شرکتهای کرهای که در دهه گذشته، آنها را به خاطر پخشکنندههای ارزان و بیکیفیت میشناختیم، مدتها است که جایگاه ژاپنیها را گرفتهاند و اکنون آنها هستند که هر چیزی را میسازند.
--------------------------------------------------------------------------------
چیزهایی را که تا اینجا نوشتم شاید خود شما از پیش میدانستید، اما سؤال اینجاست که چرا جایگاه این شرکتها متزلزل شد.
حقیقت این است که داستان سقوط این شرکتهای بزرگ، مثل داستان سقوط امپراتوریها میماند! این شرکتها وقتی قافیه را باختند که متوجه تغییر ترجیحات بازار نشدند و یا نخواستند توجهی به آن بکنند، در نتیجه شرکتهای رقیب آنها با مانورهای زیاد، توانستند جایگاه آنها را اشغال کنند. بازار به سمت رسانههای دیجیتال، گیم، وسایل موبایل، اپلیکیشنها و اینترنت رفته بود، اما شرکتهای ژاپنی نمیتوانستند خود را با این مسئله وقف دهند.
البته عوامل دیگری، مثل افزایش ارزش «ین» هم در این امر دیخیل هستند، که باعث میشود قیمت محصولات صادراتی بالا برود و رقابت را برای ژاپنیها دشوار کند.
زمانی را به خاطر آورید که تلویزیونهای Trinitron سونی همه جا را گرفته بودند. آن زمان دوره اوج ژاپنیها بودند. اما وقتی فناوری به سمت ساخت تلویزیونهای صفحه تخت رفت، بسیاری از شرکتهای ژاپنی نتوانستند خود را سریع با این تغییر تطبیق دهند، در نتیجه جایگاه بسیاری از آنها مانند JVC، هیتاچی، فوجیتسو، توشیبا، NEC و پایونیر متزلزل شد.
سامسونگ از این تزلزل استفاده کرد و روی تلویزیونهای صفحه تخت باکیفیت تمرکز کرد، آنها را مجهز به ویژگیهای کاربرپسند کرد و با قیمت رقابتی وارد بازار کرد، به تدریج نبض بازار را در دست گرفت و حالا مسلما در بسیاری جاها حرف اول را میزند.
مشکل دیگر شرکتهای ژاپنی، رواج فناوری پخش جاری فیلم و موسیقی در سطح جهانی است که به میزان قابل توجهی فروش پخشکننده دیجیتال، DVD و بلو ریهای آنها را کم کرده است.
در عرصه گوشیهای موبایل اوضاع از این هم بدتر است: پاناسونیک و شارپ از همان اول دوست داشتند تنها بر بازار داخلی ژاپن تمرکز کنند، سونی در ابتدا با اریکسون متحد شد که منجر به موفقیتهایی در ساخت گوشیهای غیرهوشمند شد، اما اوضاع وقتی بد شد که اپل با آیفوناش آمد و شرکتهای ژاپنی خیلی زود دریافتند که قادر به رقابت نیستند، بعد از آن گوگل با اندروید آمد، شرکتهای ژاپنی قدری در پذیرش پلتفرم اندروید تعلل کردند و در نتیجه از سامسونگ و HTC عقب افتادند.
دنیای گوشیهای همراه، دنیای بیرحمی و بیترحمی است که فقط به شرکتهای محدودی اجازه نفس کشیدن میدهد، در حال حاضر شاید فقط اپل و سامسونگ باشند که در بازار گوشیهای موبایل به راحتی فعالیت میکنند و دیگر شرکتها همیشه کابوس میبینند.
سونی این روزها میکوشد که با پرچمدارش یعنی گوشی Xperia TL که در فیلم Skyfall جیمز باند هم تبلیغش میشود، بازگشتی به بازار داشته باشد. شارپ هم گوشیهایی را وارد بازار کرده است، اما اگر بخواهیم منصف باشیم باید بگوییم جز خورههای دنیای موبایل کمتر کسی به درستی اسم این مدلها را میداند!
پاناسونیک آرزو دارد با گوشیهای سری Eluga به بازار جهانی راه پیدا کند، اما سرمایه و منابع لازم را ندارد و شاید تنها به بازار اروپا بسنده کند.
در سالهای آینده ما باید شاهد تغییرات بزرگ و منقبض شدن شرکتهای ژاپنی باشیم، شارپ این ماه گزارش کرده است که در شش ماهه منتهی به سپتامبر، ۴٫۸۷ میلیارد دلار ضرر کرده است، که ده برابر نسبت به زیان سال شش ماهه مشابه سال پیش این شرکت بیشتر است.
شارپ تا به حال ۱۰ هزار نفر از کارکنانش را اخراج کرده است و بعضی از کارخانههایش را هم به فاکسکان فروخته است، بلکه با این کارها صرفهجویی کند و سرمایهای به هم بزند.
شاید به همین خاطر باشد که رفتهرفته شرکتهای ژاپنی برای جلوگیری از زیان بیشتر، وقتی میبینند که توانایی رقابت با شرکتهای بزرگ را ندارند، به جای گوشیسازی، مبدل به قطعهساز شرکتهای دیگر میشوند. مثلا سونی، دوربین آیفون را میسازد و شارپ هم نمایشگرهای آیفون را تحویل این شرکت میدهد. ولی چنین تجارتی هم امن نیست و همواره ممکن است مثلا با سر برآوردن رقیبی که حاضر باشد که نمایشگرها را ارزانتر تحویل بدهد، دست شارپ از این تجارت هم کوتاه شود.
رئیس شرکت پاناسونیک -کازوشیرو تسوگا- اخیرا گفته است که این شرکت قصد خروج از ساخت محصولات مصرفی را دارد و بر این اساس هر تجارتی که نتواند حاشیه پنج درصد سود را برای این شرکت داشته باشد، متوقف خواهد شد.
در سال مالی ۲۰۱۲، تجارت پیسی، تلویزیون و دوربینهای دیجیتال پاناسونیک، با زیان ۸۵۳ میلیون دلاری مواجه شد.
سونی هم دوست دارد بیشتر بر صنایع گیم و عکاسی و فیلم تمرکز کند و انرژیاش را روی موبایل نگذارد. اما سونی هنوز بهترین جایگاه را بین همه شرکتهای ژاپنی دارد.
دورنمای آینده هم برای شرکتهای ژاپنی اصلا خوب نیست، چون رقبای جدیدی هم در حال پیدا شدن هستند، این رقبا از آمریکا یا کره نمیآیند بلکه چینی هستند. برای مثال شرکت لنوو روز گذشته اعلام کرد که در عرصه پیسی ۸٫۷ میلیارد دلار فروش داشته است. چنین چیزی به معنای فشار بر لپ تاپهای سونی و توشیبا است.
میشود حدس زد که در یکی دو سال آینده و شاید تا همین شش ماه آینده شرکتهای چینی Huawei و ZTE با گوشیهای هایاند یا ارزانقیمت خود سهم بیشتری از بازار را بگیرند. این گوشیها البته هنوز نتوانستهاند با شرکتهای ارتباط موبایلی آمریکا به توافق برسند، اما پیشرفتهای اخیر آنها واقعا چشمگیر است.
در قسمت تلویزیون هم چینیها یک خطر بالقوه هستند. TCL برترین سازنده تلویزیون چین است، Hisense هم شرکت دوم چینی در عرصه تلویزیون محسوب میشود. هر دوی این شرکتها حضور محسوسی در بازار امریکا ندارند، اما آنها تازه حرکتشان را شروع کردهاند. تلویزیونهای این شرکتها ارزان هستند، اما این به معنی آن نیست که مثلا شرکت Hisense تلویزیون پیشرفته ۴K را وارد بازار آمریکا نکند.
هنوز نمیتوان با قطعیت حکم به محو شرکتهای ژاپنی در عرصه محصولات الکترونیک مصرفی داد، هنوز هم این شرکتها تا حد زیادی اعتبار خود را در زمینه تولید محصولات باکیفیت حفظ کردهاند، درست به همین خاطر است که مصرفکننده ایرانی هنوز هم اگر کمبود بودجه نداشته باشد، LED سونی، پلاسمای پاناسونیک یا پخشکننده پایونیر، JVC و پاناسونیک را به بقیه محصولات مشابه ترجیح میدهد، این محصولات واقعا گاهی با کیفیتتر از محصولات رقبا هستند، اما دوره زمانی استفاده از اعتبار و شأن گذشته، دیری نخواهد پایید و محدود است. کم شدن فروش هم در طول زمان، منجر به کاهش بودجه تحقیقات و کم شدن کیفیت محصولات و ایجاد یک چرخه معیوب میشود.
منبع 1pezeshk