The Legend of Zelda
لوگو:
باکس شات
The Legend of Zelda
پلتفرم ها قابل دسترسی:NES(پلتفرم اصلی)
GameBoy Advance
Wii Virtual Console
3DS Virtual Console
تاریخ عرضه:21 فبریه سال 1986 برای ژاپن
22 آگوست سال 1987 برای تمام نقاط جهان
سازنده:Nintendo EAD
ناشر:Nintendo Co
کارگردان:Shigeru Miyamoto
افسانه باستانی:سال 1986 در ژاپن توسّط کمتر از 15 سازنده مغز متفکّر،افسانه ای بر روی سیستم NES یا همون میکرو خلق شد،کاری به آینده درخشان این افسانه نداریم میخواهیم ببینیم این افسانه چــــطوری شروع شد،چه کارها کرد و چطور شد که بعد اون بازی نینتندو برنامه ای 30 ساله برای این سری ترتیب داد.افسانه ای که حالا 27 سال سن دارد،چگونه آغاز به کار کرد.
خب اوّل از همه نگاهی کوتاه به داستان بازی داشته باشیم و بعد بریم سراغ گیم پلی و ....
شیء گمشده:در زمان های خیلی خیلی دور،هنگامی که دنیا در عصر هرج و مرج و تاریکی بود،در میان تمامی این شرارات ها سرزمین سرسبز و آبادی بود به نام Hyrule.که افسانه ای باستانی از نسل های قدیمی تر در آن جا به نسل های جدیدتر منتقل می شد و ادامه میافت،افسانه ای که درباره ی سه مثلّث طلایی با نیروهای جادویی فوق سرّی و قوی ای بازگو میشد،افسانه Triforce!!!
یک روز از آن طرف سرزمین هایریول(کدوم طرف دقیقاً )لشکری از شیاطین به فرماندهی شاهزاده قدرتمند تاریکی،Ganon به سوی هایریول یورش برده و با دزدیدن مثلّث اوّل Triforce یعنی Triforce of Power، سلطنت هایریول رو بر انداز کرد و با کشتن بسیاری از خانواده سلطنتی و به اسارت گرفتن عدّه ای،به پادشاه ترسناک هایریول تبدیل شد و تمام نیروهایش را در تمام هایریول پخش کرد تا ضلع دوّم تریفورس یعنی Triforce of wisdom رو براش پیدا کنند.
در حالی که از طرف دیگر پرنسس سرزمین هایریول یعنی پرنسس زلدا،که فهمیده بود گنون داره به هایریول حمله می کنه.ToW رو برداشته و به هشت تکّه تقسیم کرده و هر کدوم از تکّه ها رو در یکی از سیاهچال های مخوف و باستانی هایریول مخفی کرده و برای هر یک نگهبانانی ترسناک و قدرتمند گذاشته.سپس قبل از این که پرنسس توسّط گنون اسیر بشه به پرستار و همراه همیشگیش Impa میگه که فعلاًاو تنها امید هایریول برای بازگردوندن این سرزمین به دوران صلحه و سپس از او خواست تا برای نجاتش از چنگال گنون،به دنبال شخصی بگرده که شهامت کافی(جربزه و *** خودمون ) برای پیدا کردن هشت تکّه ToW رو داشته باشه تا با جمع کردن اون ها بتونه از پس شاهزاده تریکی ها،گنون بر بیاد و هایریول رو از چنگال تاریکی نجات بده.پس از مدّتی پرنسس به چنگ گنون میفته و ایمپا هم به دنبال شخص مورد اطمینان.
تا این که بعد از مدّتی ایمپا پسر جوان و مو قهوه ای(و سبز پوش دیگه) رو به نام Link پیدا می کنه و با خواهش و تمنّای زیاد اونو مجبور می کنه که تن به سخت ترین ماجراجویی عمرش بده.ماجراجویی ای که در اون لینک تک نفره باید با لشکری از موجودات شیطانی بجنگه
مراحل ساخت:تیم سازنده بازی دقیقاً همون تیم سازنده Super Mario Bros بود که بعد از تموم شدن ساخت اون بازی و موفّقیت تکرار نشدنیش گروهی دیگر روند ادامه سری ر. بدست گرفتند و گروه اصلی یا همون گروه خفنه ی نینتندو شروع کرد به کار روی بازی ای که اوّلینالمان مورد نظرشون برای ساختنش Open World بودنش بود.
در حقیقت ایده OW بودن بازی در سر میاموتو که همون مغز متفکّر ماریو و دانکی کونگ باشه شکل گرفته بود اونم نه در چند سال اخیر بلکه در بچّگی و هر وقت به آغوش محیط های باز و طبیعت می رفته!!!و بالاخره میاموتو ایده هاش رو با افسانه زلدا به عمل رساند.البته میاموتو نمی خواست این جهان باز بودن گیمرها رو اذیّت گنه و گیم پلی رو دچار پیچیدگی زیاد کنه از همین سو تصمیم گرفت گیم پلی نسبتاً ساده با رابط کاربری بی نهایت سریع و آسانی رو برا بازی در نظر بگیره.
البته میاموتو درباره برگزیدن نام زلدا برای اسم بازی و پرنسس داستان توضیح میده که او این اسم رو از اسم همسر یکی از نویسندگان معروف به نام Francis Fitzegard گرفته که زن معروف و زیبایی هم بوده گویا(البته بعدها یکی از اشخاص معروف که بیادش ندارم اسم دخترشو از به خاطر پرنسس هایریولی زلدا گذاشت.دنیا اینجوریاس!!! )
و افسانه آغاز میشود-گیم پلی:افسانه زلدا بازی بزرگی بود در زمان خودش.خیــــلی بزرگ و به قدری گیم پلی ریشه ای و کاربردی و بی نظیری داشت که هنوزم نمونه هایی مثل Binding of Isaac ثابت می کنند که این بازی چقدر در حقّ سبک خودش پدری کرده و آغازگر سبک اکشن ادونچر اپن ورلد بوده.امّا این المان ها دقیقاً چه بودند؟
گیم پلی بازی بسیار ساده بود.با دکمه های 4 جهت به اطراف حرکت می کردید و با استفاده از دکمه A،از شمشیر استفاده می کردید . با استفاده از دکمه B،از آیتم دوّمتون که می تونست خیلی چیزها باشه استفاده می کردید.کنترل آیتم دوّم از طریق منوی بازی که توسّط دکمه Start باز می شد ممکن بود و در منوی بازی شما به تکّه های تریفورسی که در دست دارید و آیتم های قابل استفاده و آیتم های تاثیر گذار غیر قابل استفاده دسترسی داشتید.
سیستم جان بازی بر اساس قلب هایی بود که بر اساس قدرت ضربات دشمن مقابل از نصفه قلب تا سه قلب از جون شما کم می شد.این قلب ها با Recovery Heart تا یک قلب احیا می شدند و با فرشته های قرمز(که تو کلّ سری ول می گردند)تا انتها پر می شدند.تعداد قلب ها در ابتدای بازی محدود به چهار عدد بوده و با کشتن باس های بازی یکی به آن ها اضافه می شده امّا یکی از المان های مشهور و معتاد کننده ی بازی که در اینجا خود نمایی می کنه سیستم پیدا کردن تکّه های قلبه.درسته!!!اگه بخوایم فقط از کشتن باس های بازی قلب اضافه بدست بیاریم.بیش از 6 قلب دیگر بدست نمیاریم.مگر اینکه در محیط وحشتناک پهناور هایریول ریزه به ریزه به دنبال سوراخ سمبه هایی باشیم که در اون جا تکّه قلب ها پنهان باشند،ریزه به ریزه رو یه چی میگم من یه چی شما می شنوید،مثلاً تو همین تصویر بالا به طور مثال با ترکوندن یکی از 10 ها سنگ بازی با بمب ممکنه به غاری دست پیدا کنید که توش یه آیتم ارزشمند یا یک Heart Container و حتّی یک سیاهچال عظیم باشه.هیچ چیز معلوم نیست!!!
البته گیم پلی همون طور که گفتم خیلی هم ساده نیست به طور کامل، و همین راه های مخفی این قدر به ارزش بازی اضافه می کنند که حد نداره.مثلاً بدون اینکه در یک سیاهچال به کلید نیاز داشته باشید با یه بمب،یه راه مخفی با یه 2 اتاق بعدی باز می کنید.یا با هل دادن یک بلوک راه پلّه ای به مکانی که در آن تیر کمان با تیرک باشه پیدا می کنید یا از این دست لا پوشونی هایی که بدون یه راهنما پیدا کردنشون تقریباً غیر ممکنه
مبارزات بازی هم سریع و تاکتیکی بود. و شما اگه جونتون پر بود می تونستید با ضربه شمشیر به هر سو به تمام دشمنانی که در روبوری شما بودند ضربه بزنید و اگر حتّی یک نصفه قلب از جون شما کم می شد این قابلّت رو از دست میدادید و با ضریه زدن به هر سو فقط دشمن یک قدمی شما دچار دیدگی میشد.البته شما می توانستید از بومرنگ و تیرکمون و ... هم در مبارزات بهعنوان آیتم و سلاح دوّم استفاده کنید.مبارزه با باس های بازی نفس آدم را بند می آورد بعضی مواقع با یم حرکت از بین می رفتند و بعضی مواقع باید عین خر تو گل گیر کرده با اون ها مبارزه کنید و تا نصفه قلب هم پیش برید و در نهایت از سیاهچال با یک تیکّه از هشت تکّه تریفورس جان سالم به در ببرید.
این بود هر آن چه من درباره گیم پلی این بازی می دانستم
آوای آغاز یک تراژدی بزرگ-موفّقیّت ها:افسانه زلدای اوّل وحشتناک بازی موفّقی بود و روحی دو چندان به سبک اکشن ادونچر افزود و کاری کرد که دیگر سازندگان از ساختن بازی های اپن ورلد اکشن ادونچر نهراسند.کاری که افسانه زلدا با سبک اکشن ادونچر کرد کمتر از کاری که سوپر ماریو براس با سبک پلتفرمر و فاینال فانتزی با سبک JRPG کرد نبود.
افسانه زلدا در فروش هم بسیار موفّق بود و توانست با فروش 6.51 میلیون نسخه بر روی Nintendo Entertainment System یا همون میکروی خودمون تبدیل به یکی از پرفروش ترین بازی های کنسول NEs و دنیا بشه.موفّقیّتی که در اون زمان بی نظیر بود و باعث شد اسم لینک و زلدا هم مانند ماریو نه تنها در تاریخ بدرخشد بلکه در آن جاری شود و تا نسل ها نام آن ها را بر زبانشان جاری کنند.
علاوه بر این ها افسانه زلدا موفّق شد در لیست 30 بازی برتر NES با وجود رقبای بسیار قدرتمند رتبه اوّل را بدست آورد و تالار افتخارش را کسترده تر کند تازه این آخر کار نبود این بازی یکی از چند بازی تاریخه که تونسته بیش از 75 ماه در لیست بازی های پرفروش بدرخشه و در آخر باید بگم که این بازی در لیست 200 بازی برتر تاریخ مجلّه Game Informer توانسته رتبه اوّل رو به دست بیاره که افتخار بسیار بسیار بزرگیه.همین موفّقیّت ها باعث شد که نینتندو به میاموتو بار دیگر ایمان بیاره و سرمایه گذاریش رو برای ادامه دادن این افسانه بین نسل ها شروع کنه برنامه ای که تا به امروز ادامه داشته و یه ذر/به هم به شکست نینجامیده!!!
صحنه شروع بازی!!
اونایی که بازی کردن حتماً یادشونه پیرمرده تو غار
بهمون یه شمشیر میداد و می گفت که بیرون خطرناکه!!
سخن آخر:با گرافیک هشت بیتی کنار میایید یا عاشق بازی های ساده و سختید.دوستدار معمّاهای پیچیده اید یا اینکه حوص خاطرات کودکی و یک ماجراجویی بزرگ را کرده اید.پس ننشینید و من را نگاه کنید.برید و همین الآن با دانلود بازی و تبدیل کنده میکرو شروع کنید به آغاز ماجراجویی بزرگی که آغازش با لینک و تمام کردنش با شماست.ماجراجویی ای که پر از راز و معمّاست.ماجراجویی ای که آغازگر یک افسانه است،افسانه زلدا!!!
خب من یه لیست از شخصیّت های اصلی و باس های بازی بذارم و برم
شخصیّت های اصلی:
با کلیک بر روی اسم و یا عکس هر کدام به بیوگرافیشون در همین تاپیک هدایت میشید
[TABLE="class: grid, width: 500, align: center"]
[TR]
[TD="align: center"][/TD]
[TD="align: center"][/TD]
[TD="align: center"][/TD]
[/TR]
[TR]
[TD="align: center"]Princess Zelda[/TD]
[TD="align: center"]Ganon[/TD]
[TD="align: center"]Link[/TD]
[/TR]
[/TABLE]
باس ها:
هیچکدوم از این باس ها بیوگرافی ندارند(به غیر از گنون)
[TABLE="class: grid, width: 600, align: center"]
[TR]
[TD="align: center"]
[/TD]
[TD="align: center"]
[/TD]
[TD="align: center"]
[/TD]
[TD="align: center"]
[/TD]
[TD="align: center"]
[/TD]
[TD="align: center"]
[/TD]
[TD]
[/TD]
[/TR]
[TR]
[TD="align: center"]Ganon[/TD]
[TD="align: center"]Ghoma[/TD]
[TD="align: center"]Digdogger[/TD]
[TD="align: center"]Gleeok[/TD]
[TD="align: center"]Manhandla[/TD]
[TD="align: center"]Dodongo[/TD]
[TD="align: center"]Aquamentus[/TD]
[/TR]
[/TABLE]
با تشکّر از همگی!!!مطالب جدید به زودی آپدیت می شن
لوگو:
باکس شات
The Legend of Zelda
پلتفرم ها قابل دسترسی:NES(پلتفرم اصلی)
GameBoy Advance
Wii Virtual Console
3DS Virtual Console
تاریخ عرضه:21 فبریه سال 1986 برای ژاپن
22 آگوست سال 1987 برای تمام نقاط جهان
سازنده:Nintendo EAD
ناشر:Nintendo Co
کارگردان:Shigeru Miyamoto
افسانه باستانی:سال 1986 در ژاپن توسّط کمتر از 15 سازنده مغز متفکّر،افسانه ای بر روی سیستم NES یا همون میکرو خلق شد،کاری به آینده درخشان این افسانه نداریم میخواهیم ببینیم این افسانه چــــطوری شروع شد،چه کارها کرد و چطور شد که بعد اون بازی نینتندو برنامه ای 30 ساله برای این سری ترتیب داد.افسانه ای که حالا 27 سال سن دارد،چگونه آغاز به کار کرد.
خب اوّل از همه نگاهی کوتاه به داستان بازی داشته باشیم و بعد بریم سراغ گیم پلی و ....
شیء گمشده:در زمان های خیلی خیلی دور،هنگامی که دنیا در عصر هرج و مرج و تاریکی بود،در میان تمامی این شرارات ها سرزمین سرسبز و آبادی بود به نام Hyrule.که افسانه ای باستانی از نسل های قدیمی تر در آن جا به نسل های جدیدتر منتقل می شد و ادامه میافت،افسانه ای که درباره ی سه مثلّث طلایی با نیروهای جادویی فوق سرّی و قوی ای بازگو میشد،افسانه Triforce!!!
یک روز از آن طرف سرزمین هایریول(کدوم طرف دقیقاً )لشکری از شیاطین به فرماندهی شاهزاده قدرتمند تاریکی،Ganon به سوی هایریول یورش برده و با دزدیدن مثلّث اوّل Triforce یعنی Triforce of Power، سلطنت هایریول رو بر انداز کرد و با کشتن بسیاری از خانواده سلطنتی و به اسارت گرفتن عدّه ای،به پادشاه ترسناک هایریول تبدیل شد و تمام نیروهایش را در تمام هایریول پخش کرد تا ضلع دوّم تریفورس یعنی Triforce of wisdom رو براش پیدا کنند.
در حالی که از طرف دیگر پرنسس سرزمین هایریول یعنی پرنسس زلدا،که فهمیده بود گنون داره به هایریول حمله می کنه.ToW رو برداشته و به هشت تکّه تقسیم کرده و هر کدوم از تکّه ها رو در یکی از سیاهچال های مخوف و باستانی هایریول مخفی کرده و برای هر یک نگهبانانی ترسناک و قدرتمند گذاشته.سپس قبل از این که پرنسس توسّط گنون اسیر بشه به پرستار و همراه همیشگیش Impa میگه که فعلاًاو تنها امید هایریول برای بازگردوندن این سرزمین به دوران صلحه و سپس از او خواست تا برای نجاتش از چنگال گنون،به دنبال شخصی بگرده که شهامت کافی(جربزه و *** خودمون ) برای پیدا کردن هشت تکّه ToW رو داشته باشه تا با جمع کردن اون ها بتونه از پس شاهزاده تریکی ها،گنون بر بیاد و هایریول رو از چنگال تاریکی نجات بده.پس از مدّتی پرنسس به چنگ گنون میفته و ایمپا هم به دنبال شخص مورد اطمینان.
تا این که بعد از مدّتی ایمپا پسر جوان و مو قهوه ای(و سبز پوش دیگه) رو به نام Link پیدا می کنه و با خواهش و تمنّای زیاد اونو مجبور می کنه که تن به سخت ترین ماجراجویی عمرش بده.ماجراجویی ای که در اون لینک تک نفره باید با لشکری از موجودات شیطانی بجنگه
مراحل ساخت:تیم سازنده بازی دقیقاً همون تیم سازنده Super Mario Bros بود که بعد از تموم شدن ساخت اون بازی و موفّقیت تکرار نشدنیش گروهی دیگر روند ادامه سری ر. بدست گرفتند و گروه اصلی یا همون گروه خفنه ی نینتندو شروع کرد به کار روی بازی ای که اوّلینالمان مورد نظرشون برای ساختنش Open World بودنش بود.
در حقیقت ایده OW بودن بازی در سر میاموتو که همون مغز متفکّر ماریو و دانکی کونگ باشه شکل گرفته بود اونم نه در چند سال اخیر بلکه در بچّگی و هر وقت به آغوش محیط های باز و طبیعت می رفته!!!و بالاخره میاموتو ایده هاش رو با افسانه زلدا به عمل رساند.البته میاموتو نمی خواست این جهان باز بودن گیمرها رو اذیّت گنه و گیم پلی رو دچار پیچیدگی زیاد کنه از همین سو تصمیم گرفت گیم پلی نسبتاً ساده با رابط کاربری بی نهایت سریع و آسانی رو برا بازی در نظر بگیره.
البته میاموتو درباره برگزیدن نام زلدا برای اسم بازی و پرنسس داستان توضیح میده که او این اسم رو از اسم همسر یکی از نویسندگان معروف به نام Francis Fitzegard گرفته که زن معروف و زیبایی هم بوده گویا(البته بعدها یکی از اشخاص معروف که بیادش ندارم اسم دخترشو از به خاطر پرنسس هایریولی زلدا گذاشت.دنیا اینجوریاس!!! )
و افسانه آغاز میشود-گیم پلی:افسانه زلدا بازی بزرگی بود در زمان خودش.خیــــلی بزرگ و به قدری گیم پلی ریشه ای و کاربردی و بی نظیری داشت که هنوزم نمونه هایی مثل Binding of Isaac ثابت می کنند که این بازی چقدر در حقّ سبک خودش پدری کرده و آغازگر سبک اکشن ادونچر اپن ورلد بوده.امّا این المان ها دقیقاً چه بودند؟
گیم پلی بازی بسیار ساده بود.با دکمه های 4 جهت به اطراف حرکت می کردید و با استفاده از دکمه A،از شمشیر استفاده می کردید . با استفاده از دکمه B،از آیتم دوّمتون که می تونست خیلی چیزها باشه استفاده می کردید.کنترل آیتم دوّم از طریق منوی بازی که توسّط دکمه Start باز می شد ممکن بود و در منوی بازی شما به تکّه های تریفورسی که در دست دارید و آیتم های قابل استفاده و آیتم های تاثیر گذار غیر قابل استفاده دسترسی داشتید.
سیستم جان بازی بر اساس قلب هایی بود که بر اساس قدرت ضربات دشمن مقابل از نصفه قلب تا سه قلب از جون شما کم می شد.این قلب ها با Recovery Heart تا یک قلب احیا می شدند و با فرشته های قرمز(که تو کلّ سری ول می گردند)تا انتها پر می شدند.تعداد قلب ها در ابتدای بازی محدود به چهار عدد بوده و با کشتن باس های بازی یکی به آن ها اضافه می شده امّا یکی از المان های مشهور و معتاد کننده ی بازی که در اینجا خود نمایی می کنه سیستم پیدا کردن تکّه های قلبه.درسته!!!اگه بخوایم فقط از کشتن باس های بازی قلب اضافه بدست بیاریم.بیش از 6 قلب دیگر بدست نمیاریم.مگر اینکه در محیط وحشتناک پهناور هایریول ریزه به ریزه به دنبال سوراخ سمبه هایی باشیم که در اون جا تکّه قلب ها پنهان باشند،ریزه به ریزه رو یه چی میگم من یه چی شما می شنوید،مثلاً تو همین تصویر بالا به طور مثال با ترکوندن یکی از 10 ها سنگ بازی با بمب ممکنه به غاری دست پیدا کنید که توش یه آیتم ارزشمند یا یک Heart Container و حتّی یک سیاهچال عظیم باشه.هیچ چیز معلوم نیست!!!
البته گیم پلی همون طور که گفتم خیلی هم ساده نیست به طور کامل، و همین راه های مخفی این قدر به ارزش بازی اضافه می کنند که حد نداره.مثلاً بدون اینکه در یک سیاهچال به کلید نیاز داشته باشید با یه بمب،یه راه مخفی با یه 2 اتاق بعدی باز می کنید.یا با هل دادن یک بلوک راه پلّه ای به مکانی که در آن تیر کمان با تیرک باشه پیدا می کنید یا از این دست لا پوشونی هایی که بدون یه راهنما پیدا کردنشون تقریباً غیر ممکنه
مبارزات بازی هم سریع و تاکتیکی بود. و شما اگه جونتون پر بود می تونستید با ضربه شمشیر به هر سو به تمام دشمنانی که در روبوری شما بودند ضربه بزنید و اگر حتّی یک نصفه قلب از جون شما کم می شد این قابلّت رو از دست میدادید و با ضریه زدن به هر سو فقط دشمن یک قدمی شما دچار دیدگی میشد.البته شما می توانستید از بومرنگ و تیرکمون و ... هم در مبارزات بهعنوان آیتم و سلاح دوّم استفاده کنید.مبارزه با باس های بازی نفس آدم را بند می آورد بعضی مواقع با یم حرکت از بین می رفتند و بعضی مواقع باید عین خر تو گل گیر کرده با اون ها مبارزه کنید و تا نصفه قلب هم پیش برید و در نهایت از سیاهچال با یک تیکّه از هشت تکّه تریفورس جان سالم به در ببرید.
این بود هر آن چه من درباره گیم پلی این بازی می دانستم
آوای آغاز یک تراژدی بزرگ-موفّقیّت ها:افسانه زلدای اوّل وحشتناک بازی موفّقی بود و روحی دو چندان به سبک اکشن ادونچر افزود و کاری کرد که دیگر سازندگان از ساختن بازی های اپن ورلد اکشن ادونچر نهراسند.کاری که افسانه زلدا با سبک اکشن ادونچر کرد کمتر از کاری که سوپر ماریو براس با سبک پلتفرمر و فاینال فانتزی با سبک JRPG کرد نبود.
افسانه زلدا در فروش هم بسیار موفّق بود و توانست با فروش 6.51 میلیون نسخه بر روی Nintendo Entertainment System یا همون میکروی خودمون تبدیل به یکی از پرفروش ترین بازی های کنسول NEs و دنیا بشه.موفّقیّتی که در اون زمان بی نظیر بود و باعث شد اسم لینک و زلدا هم مانند ماریو نه تنها در تاریخ بدرخشد بلکه در آن جاری شود و تا نسل ها نام آن ها را بر زبانشان جاری کنند.
علاوه بر این ها افسانه زلدا موفّق شد در لیست 30 بازی برتر NES با وجود رقبای بسیار قدرتمند رتبه اوّل را بدست آورد و تالار افتخارش را کسترده تر کند تازه این آخر کار نبود این بازی یکی از چند بازی تاریخه که تونسته بیش از 75 ماه در لیست بازی های پرفروش بدرخشه و در آخر باید بگم که این بازی در لیست 200 بازی برتر تاریخ مجلّه Game Informer توانسته رتبه اوّل رو به دست بیاره که افتخار بسیار بسیار بزرگیه.همین موفّقیّت ها باعث شد که نینتندو به میاموتو بار دیگر ایمان بیاره و سرمایه گذاریش رو برای ادامه دادن این افسانه بین نسل ها شروع کنه برنامه ای که تا به امروز ادامه داشته و یه ذر/به هم به شکست نینجامیده!!!
صحنه شروع بازی!!
اونایی که بازی کردن حتماً یادشونه پیرمرده تو غار
بهمون یه شمشیر میداد و می گفت که بیرون خطرناکه!!
سخن آخر:با گرافیک هشت بیتی کنار میایید یا عاشق بازی های ساده و سختید.دوستدار معمّاهای پیچیده اید یا اینکه حوص خاطرات کودکی و یک ماجراجویی بزرگ را کرده اید.پس ننشینید و من را نگاه کنید.برید و همین الآن با دانلود بازی و تبدیل کنده میکرو شروع کنید به آغاز ماجراجویی بزرگی که آغازش با لینک و تمام کردنش با شماست.ماجراجویی ای که پر از راز و معمّاست.ماجراجویی ای که آغازگر یک افسانه است،افسانه زلدا!!!
خب من یه لیست از شخصیّت های اصلی و باس های بازی بذارم و برم
شخصیّت های اصلی:
با کلیک بر روی اسم و یا عکس هر کدام به بیوگرافیشون در همین تاپیک هدایت میشید
[TABLE="class: grid, width: 500, align: center"]
[TR]
[TD="align: center"][/TD]
[TD="align: center"][/TD]
[TD="align: center"][/TD]
[/TR]
[TR]
[TD="align: center"]Princess Zelda[/TD]
[TD="align: center"]Ganon[/TD]
[TD="align: center"]Link[/TD]
[/TR]
[/TABLE]
باس ها:
هیچکدوم از این باس ها بیوگرافی ندارند(به غیر از گنون)
[TABLE="class: grid, width: 600, align: center"]
[TR]
[TD="align: center"]
[TD="align: center"]
[TD="align: center"]
[TD="align: center"]
[TD="align: center"]
[TD="align: center"]
[TD]
[/TR]
[TR]
[TD="align: center"]Ganon[/TD]
[TD="align: center"]Ghoma[/TD]
[TD="align: center"]Digdogger[/TD]
[TD="align: center"]Gleeok[/TD]
[TD="align: center"]Manhandla[/TD]
[TD="align: center"]Dodongo[/TD]
[TD="align: center"]Aquamentus[/TD]
[/TR]
[/TABLE]
با تشکّر از همگی!!!مطالب جدید به زودی آپدیت می شن
آخرین ویرایش: