نقد و برسی Dead Space 2

.:Layho:.

کاربر سایت
Jul 14, 2007
991
نام
Hanzo Hasashi
ترس واژه ایست آشنا اما غریبه و تجربه شده توسط تمامی انسانها، به آن دلیل "غریبه" است که خیلی ها آن را درک نمیکنند و به همین علت ترس به سراغشان خواهد آمد. معمولا ما از چیزهایی میترسیم که وجود ندارند و از تصورات خیالی ما سرچشمه میگیرد، با این اوصاف Viscerial Games از این موضوع استفاده کرد تا Dead Space را در لیست "ترسناک ترین" بازی های تاریخ جای دهد.
سبک Horror آرشیو های ارزشمند زیادی دارد که از جمله آنها میتوان به Resident Evil ، Silent Hill و Fatal Frame اشاره کرد، اما چندی است که این عناوین یا قدیمی شده اند یا اینکه نسخه های جدید آنهای القای احساس ترس نمیکند و در مواردی تبدیل به جُک در سبک "ترسناک" (همانند RE5 ) میشوند. Visceral Gamesعملا شوکی عمیق؛ به دوستان ترس دوست داد و عملاً سبک Horror را احیاء و بازسازی کرد.
Dead Space در سال 2008، با از آن خود کردن 90% امتیازات مجله ها و سایت های محتلف، رکوردی شگفت آور به جای گذاشت،و اکنون Dead Space 2 کاری فرای آن را انجام داده و جایگاه خود را در صنعت گیمینگ، باری دیگر مستحکمتر از گذشته کرد.

files_images__158777Dead_Space_2-7%5Bw500h281mresizeByMaxSize%5D.jpg


ایزاک مرده متحرک نیست!
واقعا خوشحالم که بعد از Cod Black ops همه سری بازی هایی که شخصیت اول آن پانتومیم بازی میکرد ، کم کم مصوت شده اند! ایزاک هم از این قاعده مستثنی نیست و خوشبختانه، Visceral Games کاملا انتقادات نسخه قبل را جدی و سعی در پاک سازی مشکلات بازی خود کرده است. درست است که دیالوگ های ایزاک آنچنان حرفه ای و با احساس کار نشده اما ، باز هم تائیرات خود اعم از تزریق احساس گنگی و سنگینی را بر بازیباز به صورت شگف انگیزی وارد میکند.گروهی از طرفداران DS ، نسخه اول را تائیر گذار تر میدانند و اگر جوایای علت از آنها باشیم مطمعنا یکی از دلایلشان سکوت سنگین ایزاک و عملا بی دیالوگ بودن نسخه نخستین است، اما من مخالف این نظریه و معتقد به تزریق بیشتر پتانیسل ترس از طریق صحبتهای ایزاک هستم.

files_images__367961%5Bw500h400mresizeByMaxSize%5D.jpg


در نسخه نخست شما قادر به ارتباط با ایزاک نبودید ، او برای شما شخصیتی کاملا مصنوعی و بدون ماندگاری در ذهن و روان بود. اما حالا تمامی این نقص ها بر طرف شده و شما غرق در وحشت ، ترس و نگرانی خواهید بود و آن هم به علت تغییر مهمی به اسم ورود "شخصیت پردازی"مناسب ، میباشد.
دست و پام میلرزه! یا (تراژدی شوکینگ)
با احتیاط به سوی درب خروجی این جهنم قدم بر میدارم ، هر چه به محیط اطراف مینگرم چیزی جز اثرات بی رحمی های نکرومورف ها نمیبینم . واقعا سخت است باورش که روزی در این مکان انسانها رشد میکردند، بچه های خود را به مهد میفرستادند ؛ به یکدیگر عشق میورزیند... ، گرچه برایم تحمل ناپذیر است اما ناچارم قدم به سوی درب خروجی بر دارم ، به درب نزدیک و نزدیک تر میشوم ؛ ناگهان از کانال هوا صدای جا به جا شدن کپسول یا ظرفی حلبی ،گوشم را اذیت و آندرنالین خونم را بیش تر میکند ، با اتقاقی نیروی الکتریسته برق قطع شده و لامپها هم خاموش میشود، در این لحظه به این نکته پی میبرم که نکرومورف ها باعث این موضوع شده اند، قلبم تند تر میزند و از خدا به خاطر این حالت آرزوی مرگ میکنم اما چه میشه کرد، باید ادامه داد... با آخرین قدمهایم به سوی درب ، با صدای رعب آور نکرومورفی که کله کودکی را از آن خود کرده من را غافل گیر میکند و از درون هواکش سقف جایی که من فکرش را نمیکردم به پایین میپرد و( قلب من در آن لحظه تا سکته مسافت کمی را دارد ) با حرکتی سریع به طرف میجهد و من چاره ای ندارم که با Rife پلاسمایی خود او را به درک بفرستم. گویا تاثیرات گلوله بر او کمرنگ تر از گذشته شده، من تمامی حشاب خود را حروم این نکرومورف میکنم، اما او با این که سر هم از تنش جدا شده باز هم خود را کشان کشان به من میرساند و من با لگدی قدرتمند او را به چندین قسمت تبدیل میکنم. با تمامی خوشحالی از اینکه او را از پای در آوردم به راه خود ادامه میدهم که احساس میکنم چیزی شبیه به نیزه در شکم من فرو رفته ، سر خود را کمی میچرخوانم ،شاهد مرگ و تکه تکه شدن خود توسط نکرومورفی دیگر هستم....
جملات بالا گوشه ای از نحوه شوکینگ در بازی بود ، استفاده سازندگان از عناصر احساسی ضد و نقیض (همانند فضاهایی که قبلا درآنجا مهد کودک بوده و اکنون تبدیل به کشتار گاه شده است) در حین بازی واقعا تحسین بر انگیز است و مو را بر تن انسان سیخ میکند.

files_images__4260224%5Bw500h400mresizeByMaxSize%5D.jpg


من کجام ؟ چی شده؟ Nicoleکجاست؟

ایزاک بعد از اتفاقات نسخه قبل و سفینه USG-Ishimura ، و همین طور از فشار روانی مرگ معشوق خود یعنی Nicole ، به بیمارستان شهر Sprawl در یکی از ماه های سیاره زحل به نام Titan ، منتقل شده و دائما کابوس های وحشتناکی از Nicole میبیند، که دیگر این کابوس ها تبدیل به توهماتی در بیداری شده است. ایزاک وضعیت روحی و جسمی مناسبی ندارد که در این حین، نکرومورف ها به شهر حمله کره و ایزاک وظیفه نجات جان خود در مرحله اول ، در مرحله دوم فرار از منطقه و در صورت توان نجات سیاره است.
همان طور که اشاراتی کردم ، بازی از کشش مناسبی برخوردار است و احساسات نقش اصلی را در بازی ایفا خواهند کرد.
اگر هم موفق به تجربهDS1 نشده اید،قسمتی در منو بازی وجود دارد به نام Previously on Dead Space که شما قادر به مشاهده انیمیشنی کوتاه و مرور داستان در نسحه قبل خواهید
بود.

files_images__516476Dead_Space_2-6%5Bw500h281mresizeByMaxSize%5D.jpg


نوای خوش ِ نکرومورف ها!

تا چه اندازه احساس کرده اید که نحوه صدابرداری، صداگذاری و موسیقی متن در القای شرایط محیط فیلم یا بازی موثر است؟ این درصد تا نیمی از راه رسیدن تا موفقیت یک عنوان، همراه سازندگان است. همانگونه که فیلم Inception برای من ، بدون موسیقی های شاهکار Hans Zimmer هیچ است، میتوانم بگویم که Dead Space هم برای من بدون صدا ، بدون ترس است. واقعا DS انقلابی در صداگذاری و تاثیرات آن به پا کرد . از صدای افتادن چیزی بر روی زمین در دوردستها، یا جیغ نکرومورف ها، شما به خود خواهید لرزید.
حال وقت آن است که از قابلیت های جدید تری نسبت به نسخه پیشین برای شما صحبت کنم. Kinesis Technology در نسخه پیشین به صورت نصفه ونیمه در بازی حضور داشت، این قابلیت به شما اجازه میداد که اجسام را در پازل ها و معماها (به اصطلاح Mini Games ) به کمک نیروی الکتریسیته حرکت دهید ، اما هم اکنون شما قادر خواهید بود که قفسه ها را خراب کرده و از پایه های آن به عنوان سلاح استفاده کرده و در صورت مشاهده نکرومورف ها آنها را به دیوار میخکوب کنید، یا اینکه از Plasma Rife خود استفاده کرده و بدن نکرومورف را تکه تکه کرده و از تکه های بدن آنها بر علیه خودشان استفاده کنید. در این حین نکرومورف های بسیار با هوشی هم وجود دارند که اشک من را در درجه سختی Survivalist در آوردند ، این نوع نکرومورف پشت اجسام پنهان شده ، گاهی سر خود را بیرون آورده تا موقعیت شما را شناسایی کند و با جهشی سریع شما را نابود خواهد کرد(گاهی هم از پشت سر شما را غافلگیر میکند) ، این مواقع شما چاره ای جز Statist (وسیله ای برای کند کردن اجسام) کردن آنها و شروع به Melee (مشت لغد) یا تیر باران آنها ؛ ندارید.
شما با Mini Game های بهتری هم روبرو خواهید شد، برای Hack کردن درب ها شما باید از تجربه مهندسی خود استفاده کنید و جهت های مختلف را شناسایی کنید، و به همین سهولت درب باز میشود. درست است که کمی معادله های بازی ناشیانه طراحی شده و اصلا دارای سختی خاصی نیست، اما باز بهتر از نبود این نکات در نسخه اول است که انتظار میرود در نسخه بعدی به این موارد توجه بیشتری شود.
من از المانی مانند Map, Mini map, 3D map یا هر چیز دیگر که بخواهد سرعت گیمینگ من را کم کند یا اینکه HUD را شلوغ کند متنقرم. خوشبختانه Pathfinder پتانسیل شدن یک الگو برای دیگر بازی ساران را داراست، Pathfinder در نسخه پیشین فقط به شما اطلاع از آبجکت بعدی را میداد، اما شما در مکان هایی در بازی برخواهید خورد که چندین درب دارد، و شما آزادی عمل برای رفتن به Store یا محلهای آپگریت اسلحه ها را از مسیر های صوا ی مسیر های اصلی بازی دارید، و آن هم به کمک Pathfinder . برخی از درب های اضافه راههای فرعی اند اما دارای تجهیزات کمکهای اولیه یا بسته های تیر هستند پس شما مجبور به گشت زدن در فضای مخوف حول و اطراف خود هستید تا کمی بیشتر قابل به درک "ترس" باشید.

files_images__423661Dead_Space_2-11%5Bw500h281mresizeByMaxSize%5D.jpg


برای صحبت پایانی بخشMulti player بازی، میتواند بهترین گزینه باشد. در بخشMP شما به 2 گروه تقسیم خواهید شد : انسانها و نکرومورف ها. تمامی انسانها Suit ایزاک را دارا هستند و باید در 5 Map مختفی که وجود دارد کارهای مشابهی همچون از کار انداختن ژنراتور یا محافظت از آن را بر عهده گیرند، و نکرومورف ها باید هدف انسانها را نابود سازند، این محدودیت تنوع در بخش MP میتواند ضربه بزرگی به بازی و علل خصوص Multi player و دوستداران این بخش وارد کند که وجه تشابه شدیدی با بازیهای نسل دور، همانند "کانتر" را داراست . البته ظاهر شدن در نقش نکرومورف ها میتواند پا گیر، نفس گیر . جذاب باشد. اما همان طور که گفتم، محدودیت Mapها (5 عدد) و نبود هدف خاصی در بخش MP ، آن را آنچنان جذاب جلوه نمیدهد.
یکی ار نکاتی که در مورد این بازی به چشم می آید ، این است که با تمامی نکات تحسین بر انگیزش، در بعضی موارد کپی محض از فیلم Alien ساخته Ridley Scott و نوشته Dan O'Bannon در سال 1979 میباشد، که ما آن را به فال نیک میگیریم .
در نهایت Dead Space 2 دنباله ای عالی برای نسخه اصیلش است که دارای خشونت عالی،فضاسازی شاهکار؛ موسیقی و صدا گذاری بی نظیر است . من به شخصه امید بهGoty شدن این عنوان در سال جاری دارم.





پ.ن : این نوشته توسط من نوشته شده و همچنین کپی این مطلب را در اینجا قرار داده ام.
 
آخرین ویرایش:

Bayonetta

کاربر سایت
Jul 6, 2010
2,377
بسیار عالی . خوب از آب درومده نقدت پویا جان ، خسته نباشی ...
یکم تو پانکچوئیشن هات بیشتر توجه کنی عالی میشه :D ...
مر30.
 
آخرین ویرایش:

maapor

کاربر سایت
May 16, 2009
1,502
خیلی خوب و کامل و روان .
این بازی یه شاهکار در بازی شبیه خودش هست و تقریبا میشه گفت یه سبک جدید درست شده جوری که احساس وحشت ترس ، غم و اندوه و احساس پیروزی و ....بازیکن حس میکنه و درک می کند ، این نشانه شخصیت پردازی خوب این بازی است . البته بعضی ازدیالوگ ها بین نیکول و ایزاک رد بدل میشه واقعا رو اعصاب است .
گرافیک بازی به خواطر موتور گرافیکی عالی اش جذاب و سبک و روان آبجکت های کار شده در بازی تکراری نیست و به خواطر همین آبجکت ها کمی حجمش بالا رفته .
در کل یکی از بهترین بازی هایی بود که امسال بازی کردم . :d
 
  • Like
Reactions: .:Layho:.

MehradCreed

کاربر سایت
Aug 16, 2008
1,706
نام
MehrλÐ
خیلی خوب بود پویا جونََََـَـَـَـَـَـَـَـَـَـَـَـَم...مِر40:d
با اینکه عنصر ترس تو بازی کم شده بود ولی به نظرم با کیفیت ترین بازی 2011 تا امروزه
تا حالا تغریبا هر بازی اومده به گندگی اسمش نبوده ولی این عالی بود
 

Aries

کاربر سایت
May 3, 2011
33
نام
عادل
خیلی عالی
ضمنا ممنون از عکس های خوبتون
من از اسکرین شات های تو گیم اسپات متوجه نشدم که درجه ی خشونت و ترسناکی این بازی در چه حده ولی نقد و عکسهای شما کاملا گویا بود
 

کاربرانی که این قسمت را مشاهده می‌کنند

Top
رمز عبور خود را فراموش کرده اید؟
or ثبت‌نام سریع از طریق سرویس‌های زیر