امير جان من اون پست رو چون تكرار بود پاك كردم.
نميدونم چقدر از داستان Heavy Rain فاش شده و اينو قبلا كسي گفته يا نه، ولي
اينجا David Cage مطالبي در مورد داستان گفته كه من براتون ترجمه ميكنم، اگه قبلا مطرح شده، ميبخشين.
"Heavy Rain در مورد آدمهاي طبيعيه كه در موقعيت هاي غير طبيعي قرار ميگيرن"، ديويد كيج در ادامه توضيح ميده: "من ميخواستم يه داستان خيلي شخصي بوجود بيارم، اولين چيزي كه به عنوان پدر دو پسر بچه به ذهنم رسيد اين بود كه درون مايه داستان بايد بر اساس عشق يه پدر به فرزندش باشه. اين داستان نجات دادن يه شاهزاده نيست. اين يك داستان عشق پدرانه خالصه".
"داستان حول و حوش چهار شخصيت مختلف سير ميكنه و ما بر روي درك و شهود اونها فوكوس ميكنيم. سوال "چه چيزي شيطاني و چه چيزي خوب هست" اينجا نقش كليدي ايفا ميكنه كه چيزي هست كه با ديد افراد تفاوت خواهد كرد. من تاكيد زيادي رو انتخاب هاي اخلاقي دارم و از اونها به شدت استفاده خواهم كرد، اين انتخاب ها در مورد خوب يا بد بودن نخواهند بود و بلكه در مورد پيدا كردن تعادل درستي بين آنهاست".
سايت ripten اضافه ميكنه "چيزي كه از اين حرفها ميشه با اطمينان فهميد اينه كه ما با يه دنياي باز سروكار نخواهيم داشت" زيرا ديودي كيج در ادامه گفته "چون در اين حالت [كه بازي دنياي باز داشته باشه] كنترل روند جريان داستان مشكل ميشه" و اضافه ميكند: "البته فضا* هاي بزرگ، تجمع شلوغ مردم مثله چيزي كه در مراكز خريد هست و يا خطوط مترو كه مردم زيادي در آن هستن در بازي وجود خواهد داشت، البته گيمپلي هم بايد استفاده درستي از اونها بكند".
*ديويد كيج از كلمه set در اينجا استفاده كرده كه براي لوكيشن هاي فيلم برداري و صحنه هاي تئاتر بكار ميره و (به نظر من) نشون ميده كه چه ديدي به بازي به مفهوم هنر هشتم و يك مديوم براي انتقال احساسات و داستان پردازي داره (با توجه به مصاحبه هاي ديگه اي كه ازش خوندم اينو اضافه كردم).
اميدوارم منو براي سواد كم فارسي و انگليسي ام ببخشين.