هِه... این جا هنوز پست نخورده از اون موقع تا حالا؟
دمن!!
بگذریم
وقت نقد و نظر نهایی رو بازی ایه که کل این ماه من و امتحاناتمو منهدم کرد
View attachment 126866
بعد چیزی تقریبا حدود 75 ساعت دست و پا شکوندن تو Alrest، به هلاکت رسوندن هیولاها و درایورهای بسیار و غارت Core Crystal های مردم و شکوندن هزاران صندوقچه و کشف راز الیزیوم، زنوبلید کرانیکلز 2 به اتمام رسید... و واو... عجب سفری بود
زنوبلید 2، تجربه اول من تو کل فرنچایز سه تیکه Xono ـه که خود تتسویا تاکاهاشی میگه هیچ ربطی به هم ندارن این بازی ها و دنیاها به هم که خودش جای بحث داره، من بازی نکرده حس می کنم یه چیزی هست این وسط
حالا به عنوان اولین تجربه، زوبلید 2 ادعاشه که یه JRPG ـه. که آقا یعنی باید یه چندتا تیک بخوره تا من قبولش کنم
من نمیدونم چرا این تتسویا تاکاهاشی این قدر غریبه، ولی این یارو رسما نابغه است! خیلی خوب سبکی که توش کار می کنه رو میشناسه... منتها نمیشه گفت همه تیک ها رو راحت میزنه زنوبلید 2
- داستان خفن
- شخصیت های دوست داشتنی
- سیستم رول پلی و شخصی سازی درست درمون
- سیستم مبارزه باحال و استراتژیک
- تناسب بین روند گیم پلی و داستان
داستان اساسا چیز خفنیه... تنها نکته منفی اش اینه که خیلی تو فاز Friendship و ایناست و خب... در حقیقت واقعا یه کار شونن ـه زنوبلید 2 (خود تاکاهاشی هم اینو گفته، با ادعاشون جور در میاد) با این وجود کل پیش زمینه ها و وقایع و Lore کلفتی که داره خیلی بیشتر از یه کار شونن جنریک تحویل مخاطبش میده. ظاهرا چیزی که تاکاهاشی قبل عرضه بازی گفته، وعده یه عنوان Lighthearted تو سری زنوبلید بوده... اینو کسی گفته که طرح داستانیش برای FFVII به خاطر خشونت و تاریکی زیادش از طرف Square رد شد پس جدی نگیرید این حرفشو... کلی مرگ و میر و بک استوری های فاکدآپ داره داستان و قشنگ کافیه به یه چیزی دل ببندید تا اشک تون رو دربیاره ازش
پایان بازی هم به نظرم قشنگ یکی از بهترین و احساسی ترین پایان هاییه که می شد داشت... رو بلندترین نوت تموم می کنه بازی رو، پرونده همه چی رو سریع می بنده و مابقی سوالات مربوط به Lore تاریخ 500 ساله تورنا است رو منتقل می کنه به DLC اش که اصن اون یه بحث دیگس
View attachment 126865
شخصیت ها، آمم... طراحی ها یخورده رو مخه جدا... میدونم کلی به جنریک شونن پروتاگونیست بودن رکس گیر میدن ولی خب حقیقته... رکس دقیقا نمونه بارز "جوون خام در سفر رشد ـه" و خیلی از پلیرها حال و حوصله این شر و ورها رو ندارن. میترا و پایرا، قشنگ یه حالت دو شخصیتی خیلی پرداخت شده دارن ولی طراحی هاشون..اِی باعث میشن بیشتر برن ذره بین Waifu Wars ها تا چیز دیگه... عوضش Zeke و Nia و؟ محشر! دیزاین؟ محشر! مخصوصا Nia و چیزی که نمیخوام اسپویل کنم و من کلا عاشقشم شخصیت های فرعی مثل Vandahm و Fan Lan Nohre و... هم نقش داستانی، شخصیت پردازی و دیزاین خیلی به جایی داشتند
شخصیت های منفی هم در همین راستا پیش میرن، Malos و Jin از معرفی تا انتهاشون عالی اند. ولی در کل برخلاف کارهایی مثل FF7 یا FE:3H(اخیرا) هیچ شخصیتی برام از اون حد "عالی" نرفت بالاتر که تو ذهنم بسوزه ثبت شه... Nia خیلی نزدیک بود
با این حال همین که اکثرا عالی اند برام بس بودند... JRPG با شخصیت های مقوایی زدم اون قدر که ارزش این موهبت زنوبلید 2 رو خوب بدونم
View attachment 126868
نه معلومه عکس برا من نیست... من اصن این زبون رو بلد نیستم و نه من اصن توان و همت پر کردن درخت مهارت یه بلید Legendary رو ندارم...بیچاره کامپلیشنیست های بازی
بخش شخصی سازی و رول پلی بازی و اون چیزی که باعث میشه یه RPG بشه RPG تو زنوبلید 2 رو دوش موجوداتیه به اسم بلید (یا وایفو/هازبندو پارادایس... The Real Elysium) اینا یه سری موجودات افسانه ای اند که میشه از یه سری کریستال احضارشون کرد (با احتمال مرگ تو پروسه البته ) که بعدش بهتون کلی قدرت دفاعی و تهاجمی و عنصری و... میدن
شما می تونید سه تا بلید به صورت همزمان برای هر شخصیت ببندید که این بلید ها: رول کاراکتر، عنصر تهاجمی، هنرهای مبارزه، جایگاهش تو کومبوها، یه بخش مهمی از Stat هاش، نوع اسلحه و نحوه دسترسی به یه سری موانع محیطی رو تو بازی واسه شخصیت تعیین می کنن
عملا به غیر از Gear هایی که میتونی برای کاراکتر ببندی همه رول پلی بازی رو دوش بلید هاست، و الحق که تو این زمینه محشره این سیستم. بلیدها خودشون قابلیت شخصی سازی دارند که بازی کلی انعطاف پذیرتر می کنه بازی رو. گشتن و انجام دادن ماموریت ها باعث میشه دستتون به بلیدهای خاص بیشتری برسه که هر کدوم دیزاین محشر و شخصیت خودشون رو دارن و همه بلید های Rare حتی ماموریت فرعی خودشون هم دارند که تموم کردنشون دوباره قویترشون می کنه... هر کدوم درخت مهارت خاص خودشون رو دارند و...
سیستمیه که شدیدا عمق داره و تا انتهای کار باهاش حال می کنید و درگیرشید و اجازه کلی استراتژی چیدن برای رودررویی با موانع مختلف رو میده. بازی حتی این قدر دستتون رو وا میذاره که شخصیت کنترل کننده هر کدوم از 5 تا یار تو پارتی باشن که با این که باید چیز نورمی تو بازی های JRPG باشه به نظرم، خیلی کم دیدم تا این حد رعایت بشه
ولی چیزی که تیک نمی گیره مبارزات بازی اند
مبارزات بازی یه حالت نیمه ریل تایم/نوبتی داره که یعنی آقا شما دکمه حمله ندارید، خود شخصیت میزنه واستون حمله می کنه، کاری که شما باید کنید اینه که از قابلیت هایی که قبل مبارزه به واسطه چینش بلیدهای خودتون و یارهاتون تعیین کردید، طی مبارزه به واسطه Blade Art ها Special ها به کومبوهای مطلوب برسید و اگه کومبوهای عناصری رو به هم وصل کنید میتونید تو Chain Attack هایی که به واسطه Party Gauge(نوار همکاری اعضای پارتی) به دست میارید بیشتر به دشمن ضربه بزنید.
سیستم مبارزه بازی مسئله عمق نداره... خیلی هم عمیقه اتفاقا! تعداد کومبو ها، نحوه چینش و زمان بندی شون میتونه خیلی تغییر ایجاد کنه تو کامبت... ولی بدبختی این جاست از لحاظ استراتژی، خود مبارزه محدود به همون تایم بندی کومبوهاست فقط. این باعث میشه تنها راه حل برای مبارزه فقط شیوه تهاجمی باشه، چون شما اکثرا حرکتی برای دفع حرکات دشمن ندارید! نه که هیچ چاره ای نداشته باشید... چرا دارید ولی به واسطه شخصیت سازی هایی که رو بلیدهاتون انجام دادید، اگه مثلا یه slot بلید تون رو با یه چمیدونم هسته مخافظت در برابر قفل شدن ببندید خب دیگه تو خود مبارزه از هر 4 تا اتک قفل کننده دشمن، سه تاش تاثیر نمی کنن رو شما و بلید تون
ولی تو خود مبارزه دستتون بسته است! تنها حرکتی که میتونید بزنید تا روند مبارزه برگرده، زدن کومبوهاست! همین!
برای همین مبارزات بازی قشنگ تا چپتر 7 بازی که کامل همه چی دستتون میاد که اصن چه به چیه، خیلی خوبه... به محض این که فهمیدید چی به چیه و کل سیستم فایت بازی دستتون میاد می بینید کلا هر چقدر که استراتژی میتونید قبل فایت بچینید، تو خود مبارزه فقط یه استراتژی دارید و این خسته کننده می کنه مبارزات سه چپتر آخر رو و فقط میخواید در رید
View attachment 126867
و در نهایت تناسب روند پیش روی داستان و گیم پلی
یا آقا بهتر بگم، چقدر بازی مجبورت می کنه واسه پیش روی تو داستان، خارج از روندش فارم کنی و خیلی راه حل ارائه میده یا نه اصلا؟
خدا رو شکر زنوبلید 2 تو این زمینه خیلی خوبه به غیر از یه مورد که میگم
بازی از چپتر 3 به بعد بهت Merc Mission ها رو میده که میتونی بلیدها رو بفرستی آف اسکرین برات ماموریت انجام بدن و پول و Exp برات جور کنن... میزانش زیاد نیست ولی این که آف اسکرین ـه در نهایت باعث میشه تو دراز مدت خیلی میزان زیادی شه و البته بعضی جاها (مثل ماموریت فرعی آزامی) خیلی خوب این Merc Mission ها با ساختار خود گیم پلی گره می خورن
به غیر از اون برخلاف ویچر3، کشتن دشمن های قوی Xp خوبی میده خداییش و فارم کردن از اون طریق ممکنه
ماموریت های فرعی هم دو دسته اند... Blade Quest ها و چندی از ماموریت های فرعی که محشرن
مابقی 60 درصد ماموریت های فرعی که رسما فارم کردن از در و دیوار و حرف زدن با بقیه است و شدیدا رو مخه فقط ولی خب نمیشه ایراد گرفت... همه بازی های RPG این مشکل رو دارن، نمیشه صد تا ماموریت فرعی تماما خاص طراحی کرد با بودجه محدود واسه یه بازی RPG این شکلی
برای اکثر این موارد البته نیاز به بلید دارید... اونم تعداد زیاد و تو تنوع بالا! برای این کار باید یه سری آیتم Core Crystal پیدا کنید و هی ازشون سامن کنید تا یه بلید خوب گیرتون بیاد... بله احسنت، دقیقا سیستم گاچا داره سامن کردن بلید ها (منهای مایکروترنزکشن!! باور کنید یه ناشر غیر از نینتندو و سونی بود، تا پهنا تو این سیستم مایکروترنزکشن فرو می کرد این قدر خریدخور اش خوبه ) و این یعنی کلی وقت هدر کردن پای Core Crystal هایی که هیچ کدوم ازشون چیز درست درمون بیرون نمیاد... البته من شانسم خوب بود تا آخر بازی با حساب کردن بلید هایی که از کوئست ها گرفتن نزدیک یه 17، 18 تا بلید خارج از بلیدهای داستانی کش رفتم از بازی
در کل این که اگه شانس تون واسه بلید گیر آوردن خوب باشه، فارم کردن و EXP جمع کردن تو بازی همزمان و خارج از روند داستانی بازی اون قدره چیز سختی نیست
درنهایت اگه بحث سنجش بازی در چهارچوب یه کار JRPG باشه، من راضیم از زنوبلید 2
مخصوصا همین اخیرا که ویچر 3 رو تموم کردم و با این که بازی خیلی محشری بود در کمال تضاد، RPG فاجعه ای بود
ولی اگه از بحث فنی بخوایم دور بمونیم این بازی دو تا برگ برنده وحشتناک گنده داره که تو قلب من همیشه نگه میدارتش
1.موسیقی گادلایک اش
2.محیط پردازی فراگادلایک اش
موسیقی بازی رو قبلا تو تاپیک اش گفتم... تف تو ذات جف کیلی که تو 2018 بهش نه تنها جایزه بهترین موسیقی رو نداد بلکه حتی نامزدش هم نکرد
واسه من بعد Nier:Automata و Undertale بهترین OST نسله(هم رده با پرسونا 5 و Zelda:BotW) و هیچی نصیبش نشد از این لحاظ
یعنی چه اکشن باشه، چه محیط معنوی Indol، چه محیط صنعتی Mor Ardain یا باتلاق Uraya یا صحنه های احساسی... هیچ جا... هیچ جا موسیقی لعنتی بازی کم نمیاره. واقعا عمرتون به فنا که OST این بازی رو نشنیدید (و همچنین Nier:Automata و Undertale اگه بخوام کلام ام رو کامل کنم)
و البته محیط پردازی فراگادلایک که در موردش صحبت کردم پست قبل و تا آخر بازی هم همین روند رو ادامه داد لعنتی... جدا از شوک داستانی بعضی از اماکن کلا دیزاین هاشون خیلی فانتزی قوی ای داشت. نمیدونم چی بگم در موردشون، بعد خب موسیقی دهن سرویس بازی هم کمک نمی کنه و هی بیشتر میمونی تو کف
View attachment 126857
وقتی آخر بازی بالاخره برای یک بار و اولین و آخرین بار لوگوی Monolith Soft اومد رو صحنه، قشنگ این جوری بود که "لعنتی... حال کردی... ما بودیم اینو ساختیم! خوب یادت بمونه " و در همون نقطه من به هیولاهای مونولیث سافت ایمان آوردم.
تنها چیزی که میتونم بگم اینه که باید منتظر ریمیک XC1 موند که ظاهرا داستان اون تاریک تر و خفن تره و یه سری مکانیک های گیم پلی خاص خودشو داره
ای ایها الناس
کمک مالی کنید DLC بازی رو بخریم با هم (که من به صورت تکی تجربه کنم)
کلا به غیر از ناتی داگ، فقط اینا این قدر شاخ اند که تو DLC یه بازی کامل دیگه فرو کردن بعد نسخه فیزیکی شم دادن بیرون