خب همونطور که گفتم کنار بازی های جدیدی که این مدت بازی کردم دوباره گذری هم زدم به عناوین محبوب سال های دورم و این بار نوبت به half life 2 رسید
بازی ای که نمیدونم واقعا چجوری باید وصفش کرد؟ اصلا چرا قدیمی نمیشه حتی یذره؟
این بار که به فاصبه کمی doom 3 و half life 2 رو بازی کردم تفاوت های جالبی بین انجینشون مشاهده کردم. اول از همه بگم که از نظر من برتری با هیچکدومشون نیست چون در واقعا هردو برنده هستن. برای چیزی که میخواستن ارائه بدن و به بهترین شکل ممکن ارائه دادن. Doom 3 به لحاظ ویژوال و تکنیک های به کار رفته برتری هایی داره و گرافیکش تلاش میکنه که فضای sci fi همراه با خشونت و ترس رو به شکل خیلی سینمایی نمایش بده. در واقع بخوام عامیانه تر بگم گرافیک doom 3 سینمایی تره در نگاه کلی. بعضی مراحلش مثل hell شاید این رو بهتر نشون بده و اینکه تکنیک هایی بکار رفته داخلش که شاید بشه گفت نخستین بار با چنین کیفیتی ساخته شدن. انیمیشن های همراهان و npc ها البته چندان نرم و روون نیست و صورت کرکترها و حرکاتشون خشک هست. ولی دشمنان و علی الخصوص در حین مبارزات بشدت حرکات روونی دارن و هیولاها هنوزم بعد از 17 18 سال به شکل عجیبی باورپذیر هستن. بعضی افکت ها مثل لرزه و حرارت آتش و اون تلمبار شدن زامبی ها روی هم و در کل تکنیک های نورپردازیش هنوزم خارق العادس.
اما half life 2 هم در زبان ساده بخوام بگم به لحاظ واقعیت پذیری و به شدت درخشانه. اگر گرافیک doom 3 سینمایی تر هست گرافیک half life 2 باید بگم واقعی تر و باورپذیرتره. که اینو بخش عظیمیش رو مرهون فیزیک انجین بازی هست. npc ها و حرکت هاشون خیلی نرم و روونه، و چهره و صورتشون خیلی خیلی باورپذیرتره نسبت به doom 3 . حتی حرکت چشم ها و و رطوبت اون ها که باعث براقی سطح چشم میشه رو هم میشه حسش کرد. افکت آب و انفجارها هم واقعا بی نظیره. half life 2 خیلی بیشتر سعی کرده دنیای آخر الزمانی رو با توجه به استراکچرهای شهری و توجه به محیط پیرامون بسازه، از کانال های فاضلاب تا wasteland و دهکده و ساحل و.....
نکته خیلی خیلی جالب در سری half life خصوصا دو نسخه اولش برای من اینه که سازنده ها به شکل خیلی زیبایی جهان های بیگانه رو به تصویر میکشن. نسخه 1 چپتر آخر که xen نام داشت ماهیت یک جهان غریب و نامکشوف رو به قدری زیبا درآورده بود که جذابترین چپتر و خاص ترینش برای من در کل بازی بود. دقیقا در نسخه 2 هم دو چپتر آخر یعنی our benefactors و dark energy همین حال و هوا رو داره. تکنولوژی های بسیار پیشرفته بیگانه همراه با استراکچر عجیب و نامانوس که کاملا متمایز هست با عصر تکنولوژی بشری و اینو به قدری تمیز درآوردن که برای مخاطب باورپذیره این تفاوت. یعنی توی ساخت این مورد خیلی اگزجره نکردن و شرایط خیلی غیر واقعی ای رو به تصویر نکشیدن. نمیدونم چطور باید مفهوم رو برسونم ولی لپ کلام اینه که اون تمایز ساختارهای بیگانه و ماهیت تخیلیشون رو به شکل خیلی جذابی به نصویر درآوردن. البه این در Doom 3 هم به شکل خاصی نمود داشت و با توجه به فضای بازی و داستانش اون مرحله hell به طرز فوق العاده ای باورپذیر بود.
نکته دیگه راجب هاف لایف 2 اینه که بازی واقعا یک لحظه از نفس نمیفته. شاید به جدیت بتونم بگم که بهترین گیم دیزاین حتی تا همین امروز توی یک بازی شوتر اول شخص رو همین بازی داره. هر چپتر یه مدل خاصی از توانمدی بازی در ارائه گیم پلی جدید رو ارائه میده. یک عده با گانپلی بازی مشکل دارن و میگن شاید در حد عنوانی مثل Halo و.... نباشه ولی از نطر من گانپلی بازی دقیقا توی قله قرار داره. گانینگ و سیستم تیراندازیش که دقیقا همینطوره، حتی توی دو نوع سلاح اتوماتیک بازی قشنگ میتونی تفاوت accuracy و دقت تیراندلزی رو حس کنی.
طراحی مراحل واقعا وصف نشدنیه و اوج قله طراحیش از نظر من چپتر nova prospect هست. یعنی اوج زیبایی یک اثر رو در تمام وجوهش میشه دید، از طراحی زندان و اون اتمسفر خفقان آورش بگیر تا جنبه های علمی تخلی بازی و کنترل اون antlion ها که حس کامل یک اثر علمی تخیلی رو تزریق میکنه به گیمر، اون طراحی سطوح مختلف زندان و صداگذاری و درگیری های سنگین بین نیروهای کمباین با پلیر و اون antlion ها و....
و چپترهای anticitizen one و follow freeman رو میشه نقطه اوج بخش شوتر و اکشن بازی دونست. درگیری ها به حدی شدید و عظیم هست که واقعا باید توی درجه های سختی بالا خیلی دقت کرد تا زنده موند. strider ها دشمنان مورد علاقه من هستن
.
خیلی خیلی میشه راجبش صحبت کرد ولی متنم خیلی طولانی شد.
این بازی واقعا لایق نمره کامل هست و تمام موفقیت هایی که بدست آورده کاملا حقشه. هنوزم FPS ای با این ابعاد از کیفیت در تمام بخش خاش ساخته نشده از نظر من.
دیدن نسخه بعدیه بازی شبیه تحقق یک افسانه و رویا هست برای من