من نمیفهمم از چیه استنیس خوشتون میاد. یه آدم بی خاصیت که هیچ کاری بلد نبود جز اینکه زرت و زرت خودش رو پادشاه صدا بزنه. موندم وستروس با پادشاهی استنیس چی میشد!
برای کسی که دختر خودش رو زنده زنده آتش بزنه هیچ حرفی ندارم! واقعا اون مرگی که داشت برازنده ـش بود! در حقارت تمام! -_-
استنیس یکی از Badass ترین و کاریزماتیک ترین لیدر های تاریخ وستروس بوده و هست (تو کتاب نمرده)
استراتژی بسیار قوی داره و کل وستروسو میشناسه. و البته آمادگیشو داره که خودشو فدا کنه. وقتی توی بلک واتر شکست سنگینی رو میخورن با ارتشش مستقیم میره Wall تا به Night's Watch کمک کنه و بعدشم اتفاقات کشتن منس و اینا میفته (که البته منس جعلی بوده! ) و به عنوان یه پادشاه به جان پیشنهاد میده که Lord of Winterfell بشه و حتی حرامزادگیشو با یه حکم سلطنتی از بین ببره و استارک بشه! (دقیقا کاری که بولتون با رمزی کرد)
ولی جان قبول نمیکنه و در عوض به استنیس توصیه میکنه که بنرمن های استارک رو جمع آوری کنه. اونم اینکارو میکنه و سر داووس رو میفرسته و خودشم دنبال خاندان های مختلف میره و حتی کاراستارک ها هم باهاش بیعت میکنن (که البته میخواستن بهش خیانت کنند ولی به لطف جان و نامه ای که میفرسته میفهمه.)
و به هیچ وجه آسیبی به زنش یا دخترش نزده. در واقع وقتی یکی از افرادشو میفرسته براووس به دنبال استخدام 20 هزار تا مزدور (Sellsword) بهش میگه حتی اگه خبر مرگ منم رسید باز اینکارو کن و برگرد اینجا و سعی کن شیرین (دخترش) رو به تخت بنشونی!
حالا مقایسه کنین با استنیسی که تو سریال بود
منم همین رو میگم دیگه. حتما جان اسنو به سانسا گفته که اون خبر دار بوده. علم غیب که نداشته.
پس نشون میده که خانواده با هم صحبت میکنن. حالا که همه یه جا شدن چرا این صحبت ها انجام نمیشه!
چرا برن نمیاد هویت اصلی جان رو به سانسا بگه یا اینکه اریا بگه که خاندان فری رو ریشه کن کرده و خیلی کار ها از دستش بر میاد!
برای همین گفتم که مواردی مثل گرسنه بودن سگ ها بین خانواده صحبت میشه و خیلی موارد مهم تر صحبت نمیشه!
چون اعتماد ندارن به هم. آریا و سانسا که تا قبل اینکه جدا شن هر روز دعوا میکردن. برن هم که کلا عوض شده
بعدشم منطقی نیست طرف خواهرشو بعد سال ها دیده بهش بگه من یه قاتل حرفه ای شدم 100 نفرو زدم کشتم با خونسردی؟