کسی که نسل هفتم را نسل پرباری همراه با جهش و نوآوری بخواند مسلما یا سن کمی دارد یا علی رغم داشتن سن زیاد در وحلهی بازیها نبوده و یا در مورد تاریخچه ی آنان تحقیقی نکرده است.
به نظر شخص من بدترین نسل بازیهای کامپیوتری نسل حاظر است. جهش گرافیکی از نسل قبل به نسل حاظر قابل قبول و تقریبا خوب است، بازیهایی انقلابی نیز عرضه شده اند که به نسبه متوسط بوده اند، اما سم جدیدی وارد دنیای بازیهای کامپیوتری شده و آن سرمایه گذاری.
مسلما سرمایه گذاری در بازیهای کامپیوتری چیز جدیدی نیست و در نسلهای قبل نیز شاهد آن بوده ایم، اما این سرمایه گذاری در بخش کنسول تقریبا خفه میشد (و قبلتر حتی وجود نداشت. کنسولهای اولیه فروش زیر یک میلیون دارند) و ناشرهای بازیهای کامپیوتری و فعالا به دنبال جذب سرمایه ی خارجی نبودند.
اما با هزاره ی جدید همه چیز تغییر کرد و به تدریج پای سهام و سرمایه به بازیهای کامپیوتری باز شد. ناشرهایی مثل EA، MGS و Blizzard تبدیل به غولهای سرمایه داری شده و شروع به جذب سرمایه گذاران از سراسر جهان گشتند.
قبل ازین واقعه بازیهای کامپیوتری داشتند به آرامی با اجتماع عمومی انسانها آداپته میشدند. بازیهایی که قبلا صرفا برای کسانی بود که در اوایل دهه ی 80 قابلیت خرید یک دستگاه 300 دلاری را داشتند، با NES به قشر متوسط و زیر خط فقر نیز وارد شدند. بازیهای دو بعدی پا به سه بعد گذاشتند و بازیها کم کم از جنبه ی سرگرمی و خانواده دوستی خود به خشونت و فتی المخاطبی پا میگذاشتند.
اما یک جهش بزرگ منفی به نام سرمایه گذاری باعث شد که ورق برگردد و بازیها سریع از حالت خانواده دوستی بیشتر به مخاطب جوان روی بیاورند. بازیهایی که قبلا بازی رسمی بودند امروزه به اسم بازی Arcade و ارزان شناخته شده و بازیهای اصلی گرانتر و مخاطب پسندتر گردند.
مخاطب پسندی مشکلی بود نه چندان سخت برای بازی سازان تازه کار و مشکلی سخت برای بازی سازان قدیمی. از وقتی جهش روی داد و نیاز به سود بالا رفت و به متعاقب نیاز به مخاطب، عناصر قدیمی روی کار آمدند. عناصری که در حالت عادی برای هنر هستند اما وقتی پای پول به میان می آید تبدیل به ابزار جذب مخاطب میشوند.
درین میان:
1- سبک درجه سختی
2- خشونت
3- سـکس
که وسائل هنری یک بازی ساز هستند تبدیل به ابزار دست مخاطب میگردند.
در MGs 3 ما شاهد استفاده از سـکس در جنبه ی هنری و بیشتر شبیه به تریلرهای جیمز باندی هستیم، اما در MGs4 مشاهده ی یک پـورن تیز هستیم. درجه سختی بازی کاهش یافته، و بازی را میتوان صرفا بدون استیلث تمام کرد.
در Brutal Legends ما شاهد هستیم که تیم شفر یک بازی احمقانه ساخته که تنها به قصد جذب طرفداران ترک لیست بازی بوده و جنبه ی زیبایی دیگری ندارد.
میمتو به ساخت بازی ای میپردازد که خودش خودش را بازی میکند!
خبر ندارم که چقدر این وضعیت ادامه خواهد یافت، اما امیدوارم که زودتر تمام شود.
به نظر شخص من بدترین نسل بازیهای کامپیوتری نسل حاظر است. جهش گرافیکی از نسل قبل به نسل حاظر قابل قبول و تقریبا خوب است، بازیهایی انقلابی نیز عرضه شده اند که به نسبه متوسط بوده اند، اما سم جدیدی وارد دنیای بازیهای کامپیوتری شده و آن سرمایه گذاری.
مسلما سرمایه گذاری در بازیهای کامپیوتری چیز جدیدی نیست و در نسلهای قبل نیز شاهد آن بوده ایم، اما این سرمایه گذاری در بخش کنسول تقریبا خفه میشد (و قبلتر حتی وجود نداشت. کنسولهای اولیه فروش زیر یک میلیون دارند) و ناشرهای بازیهای کامپیوتری و فعالا به دنبال جذب سرمایه ی خارجی نبودند.
اما با هزاره ی جدید همه چیز تغییر کرد و به تدریج پای سهام و سرمایه به بازیهای کامپیوتری باز شد. ناشرهایی مثل EA، MGS و Blizzard تبدیل به غولهای سرمایه داری شده و شروع به جذب سرمایه گذاران از سراسر جهان گشتند.
قبل ازین واقعه بازیهای کامپیوتری داشتند به آرامی با اجتماع عمومی انسانها آداپته میشدند. بازیهایی که قبلا صرفا برای کسانی بود که در اوایل دهه ی 80 قابلیت خرید یک دستگاه 300 دلاری را داشتند، با NES به قشر متوسط و زیر خط فقر نیز وارد شدند. بازیهای دو بعدی پا به سه بعد گذاشتند و بازیها کم کم از جنبه ی سرگرمی و خانواده دوستی خود به خشونت و فتی المخاطبی پا میگذاشتند.
اما یک جهش بزرگ منفی به نام سرمایه گذاری باعث شد که ورق برگردد و بازیها سریع از حالت خانواده دوستی بیشتر به مخاطب جوان روی بیاورند. بازیهایی که قبلا بازی رسمی بودند امروزه به اسم بازی Arcade و ارزان شناخته شده و بازیهای اصلی گرانتر و مخاطب پسندتر گردند.
مخاطب پسندی مشکلی بود نه چندان سخت برای بازی سازان تازه کار و مشکلی سخت برای بازی سازان قدیمی. از وقتی جهش روی داد و نیاز به سود بالا رفت و به متعاقب نیاز به مخاطب، عناصر قدیمی روی کار آمدند. عناصری که در حالت عادی برای هنر هستند اما وقتی پای پول به میان می آید تبدیل به ابزار جذب مخاطب میشوند.
درین میان:
1- سبک درجه سختی
2- خشونت
3- سـکس
که وسائل هنری یک بازی ساز هستند تبدیل به ابزار دست مخاطب میگردند.
در MGs 3 ما شاهد استفاده از سـکس در جنبه ی هنری و بیشتر شبیه به تریلرهای جیمز باندی هستیم، اما در MGs4 مشاهده ی یک پـورن تیز هستیم. درجه سختی بازی کاهش یافته، و بازی را میتوان صرفا بدون استیلث تمام کرد.
در Brutal Legends ما شاهد هستیم که تیم شفر یک بازی احمقانه ساخته که تنها به قصد جذب طرفداران ترک لیست بازی بوده و جنبه ی زیبایی دیگری ندارد.
میمتو به ساخت بازی ای میپردازد که خودش خودش را بازی میکند!
خبر ندارم که چقدر این وضعیت ادامه خواهد یافت، اما امیدوارم که زودتر تمام شود.