رگبارهای جهنمی - نقد بررسی Silent Hill Downpour

Heart Broken

کاربر سایت
به نام خدا

رگبارهای جهنمی

نقد بررسی Silent Hill: Downpour



45684738182184117674.jpg


سری بازی‌های سایلنت هیل(Silent Hill) معروف‌ترین بازی‌ها در سبک Horror Action Adventure هستند. این سری را با سناریوی منسجم، داستانی مبتنی بر نشانه‌های روانشناختی و فلسفی، و وحشت‌آفرینی عمیق می‌شناسند.


بسیاری از طرفداران مجموعه بازی‌های سایلنت هیل معتقدند که پس از منحل شدن تیم سایلنت (Team Silent)، هیچ کدام از نسخه‌های ساخته شده از این بازی نتوانستند راه نسخه‌های اول تا چهارم را ادامه بدهند، بعضی‌ها نیز اعتقاد دارند این شکست در مجموعه پس از نسخه سوم، و با عرضه نسخه چهارم شکل گرفت. بعضی‌ها نیز به طرز عجیبی، حتی نسخه سوم هم یک سایلنت هیل اصیل نمی‌دانند!
خوب، تمامی این تفکرات غلط است! ما نمی‌توانیم موفقیت نسخه‌های کلاسیک را فقط و فقط مربوط به تیم سایلنت بدانیم، حتی پایه گذار سری سایلنت هیل یعنی جناب آقای Keiichiro Toyoma بعد از نسخه اول بازی از تیم سازنده جدا شد، یعنی با این حساب فقط نسخه اول این سری قابل قبول است! نسخه چهارم نیز یکی از قوی‌ترین نسخه‌های سری است، تحولات ایجاد شده در این نسخه برای کل مجموعه و برای کلیشه‌ای نشدن لازم و ضروری بود.

اما استودیوی کالیفرنیایی Double Helix در ساخت نسخه Homecoming موفق نبود، حتی استودیوی Climax هم نتوانست عنوان Shattered Memories را باب میل طرفداران سری بسازد. مشکل این سازنده‌ها نداشتن شناخت کافی از دنیای سایلنت هیل بود. چه چیزی باعث می‌شود که یک نسخه از سری بازی‌های سایلنت هیل را عنوانی اصیل و قابل قبول بدانیم؟


بزرگترین فاکتور محبوبیت نسخه‌های کلاسیک(نسخه‌های اول تا چهارم) داستان جذاب و گیرا، گسترده، وحشت آفرین، مبتنی بر نشانه‌های روانشناختی و یا حتی به نوعی فلسفی آنهاست. در کنار داستان با ویژگی‌های ذکر شده، شخصیت پردازی قوی و وجود منطقی به نام منطق سایلنت هیلی(مواردی را که می‌توان آنها را با داستان سایلنت هیل توجیه کرد) عواملی بودند که باعث می‌شند این عناوین بسیار قابل قبول باشند. بعد از این موارد موسیقی‌های دلنشین و صداگذاری‌های حرفه‌ای بیش‌ترین تأثیر را در موفقیت این نسخه‌ها داشتند. درمراحل بعدی طراحی محیط وحشت آفرین، گیم پلی منحصر به فرد در کنار معماهای پیچیده عوامل موفقیت این نسخه‌ها بودند.
حال که معیارهای یک سایلنت هیل خوب و اصیل معرفی شدند، به بررسی آخرین نسخه منتشر شده از سری سایلنت هیل، Downpour (به اختصار DP) می‌پردازیم.


45402900636752100564.png

بعضی از صحنه‌های بازی بسیار تأثیر گذار هستند.

ساخته شدن یک بازی با اصالت شرقی، به دست سازندگان غربی، برای طرفداران غیر قابل قبول است. خوشبختانه سازندگان در استودیوی Vatra بیشترین تلاش خودشان را برای حفط اصالت و ریشه‌های سری درDP داشته‌اند.

DP به عنوان یکی از نسخه‌های سری سایلنت هیل، داستان جذاب و گیرایی دارد و خوشبختانه بازی در این مورد بسیار قابل قبول تر و منطقی تر از عنوان Homecoming کار شده است. داستان بازی نشان می‌دهد سازندگان شناخت خوبی از مجموعه داشته‌اند.


داستان بازی مربوط به شخصیتی به نام Murphy Pendleton است. اینبار نوبت Murphy است تا با ترسناک‌ترین کابوس زندگیش روبه رو شود. در ابتدای خط داستانی بازی شاهد یک صحنه قتل هستیم، پس از آن Murphy به همراه چند زندانی دیگر با اتوبوسی در حال منتقل شدن از زندانی به زندانی دیگر است. Murphy و زندانیان دیگر تحت حفاظت شدید امنیتی و همچنین تحت نظارت افسر نگهبان زنی به نام Anne Cunninghem وارد اتوبوس می‌شوند، Anne در همان ابتدا با نگاه‌های مرموزی راه رفتن Murphy را مشاهده می‌کند. این مورد نشان می‌دهد آنان آشناییه قبلی با هم داشتند. در طول مسیر هوا بسیار تاریک است و باران شدیدی می‌بارد. راننده بر اثر حواس پرتی و همچنین مسدود بودن راه، کنترل اتوبوس را از دست می‌دهد، ناگهان اتوبوس حامل زندانیان در یک پیچ از جاده خارج شده و واژگون می شود. Murphy پس از این حادثه به هوش آمده و پا به فرار می‌گذارد، ولی از قرار معلوم او گرفتار زندان بزرگتری می‌شود! همراه با Murphy، زندانیه دیگری به نام Jorge Munoz از فرصت استفاده کرده و فرار می‌کند، قبلاً در اتوبوس صحنه مکالمه این شخصیت با Murphy را دیده بودیم. پس از مدتی گشت و گذار، Murphy دوباره Anne را که از حادثه نجات یافته است می‌بیند و اینجا جان Anne به خطر می‌افتد و Murphy در سر راهی برای تصمیم گیری قرار می‌گیرد... . شخصیت‌های دیگری را در طول بازی میبینیم که به نوعی هدایت گر Murphy هستند.


54049948468436044491.jpg

Anne نگاه‌های مرموز و عجیبی دارد!


DP در روایت داستان نیز بسیار عالی ظاهر شده است. روایت داستان بازی شما را به شدت یاد نسخه دوم می‌اندازد. در طول بازی نکات جالبی از خط داستانی اصلی بازی به شما نشان داده می‌شود. با پیش‌روی در بازی سرگذشت تاریک Murphy و دلیل اصلی حضور او در شهر مشخص می‌شود. داستان در عین حال دارای پیچیدگی‌ها و ابهامات مطلوب طرفداران سایلنت هیل است.پایان‌ها متفاوت از یکدیگر، و وابسته به انتخاب‌هایی هستند که شما در طول بازی انجام می‌دهید. در اصل سرنوشت Murphy در دستان شماست. رفتارهای شما در طول بازی حتی در نحوه روایت سرگذشت Murphy نیز تأثیر گذار است.در کنار داستان خوب و روایت جالب بازی، شخصیت پردازی Murphy بسیار عالی کار شده است. شخصیت Murphy شما را یاد James Sunderland، شخصیت نسخه دوم می‌اندازد. Murphy در نگاه اول شکننده و احساساتی به نظر می‌رسد. او یک قهرمان و یا یک شخصیت عجیب نیست، او یک انسان معمولی مانند بقیه شخصیت‌های سری است. Murphy در برابر اتفاقاتی که در طول بازی می‌افتد، عکس العمل‌های معقولی را انجام می‌دهد. Murphy شخصیت خشک و بی روحی ندارد و مخاطب به راحتی می‌تواند با او ارتباط برقرار کند. شما به راحتی احساسات درونی و حالات روانی Murphy را درک می‌کنید و همراه با او تحت تأثیر اتفاقات پیرامون قرار می‌گیرید.


بعد از بررسی داستان مهمترین رکن، منطق سایلنت هیلی است. DP در این مورد نیز بهتر از HC عمل کرده است. بازی استفاده معقول و منطقی‌ای از ریشه‌ها دارد. نوآوری‌های بازی لطمه‌ای به سری نمی‌زند و المان‌های به کار رفته در این نسخه هم‌خوانی زیادی با داستان و منطق سایلنت هیلی دارد، موردی که رعایت نکردنش از طرف سازندگان HC باعث شکست خوردن آن شد.
البته در بسیاری از موارد از جمله طراحی هیولاها و یا شخصیت‌هایی که در شهر آنها را میبینیم، بازی منطقی و قابل قبول نیست. بر خلاف گفته‌های تهیه کننده این عنوان، آقای دوین شاتسکی (Devin Shatsky)، هیچ فلسفه و منطق قابل قبولی در طراحی موجودات و دشمنان بازی به جز موارد محدود وجود ندارد. در کنار این موضوع، تنوع بسیار کم دشمنان، یکی از نقاط ضعف بازی است و حتی این مورد از ارزش تکرار بازی می‌کاهد، چون روند بازی را کلیشه‌ای می‌کند. تعداد Bossهای بازی بسیار کم است و DP در این مورد ضعیف تر از HC عمل کرده است. در خوشبینانه ترین حالت، استفاده نکردن سازندگان از دشمنان و موجودات نسخه‌های کلاسیک که وابستگی شدیدی به داستان بازی‌ها داشتند، بسیار قابل ستایش است، موردی که HC را از منطق دور کرد.


92113245297254229499.jpg

هنگام بارش باران فقط به فرار فکر کنید!

این یک حقیقت است که موسیقی شاهکار استاد آکیرا یامائوکا (Akira Yamaoka) در نسخه‌های کلاسیک تکرار نشدنی است. خوشبختانه DP از لحاظ موسیقی ضعف چندانی ندارد. دنیل لیچ (Daniel Licht) همانند یامائوکا با روح قالب سایلنت هیل مأنوس نیست ولی با آهنگ سازی در DP نشان داد که کار خودش را خوب بلد است.موسیقی در DP گوش نواز و شنیدنی است و شباهت زیادی به آثار ماندگار یامائوکا دارد و کماکان حس سایلنت هیلی را به مخاطب القا می‌کند. همخوانی موسیقی با طراحی و معماری محیط از نقاط قوت آن محسوب می‌شود. مشکل بزرگ موسیقی در DP متعادل نبودن آنست. هنگامی که باید موسیقی بخش شود، سکوت همه جا را فرامی‌گیرد، و بالعکس در محیط‌هایی که نیازی به موسیقی نیست و سکوت حس قوی‌تری را القا می‌کند، موسیقی شنیده می‌شود! در کل بازی در این بخش قابل قبول است.


صدا گذاری بازی فوق العاده قوی است و از نقاط قوت بازی محسوب می‌شود. صداگذاری محیط و شخصیت‌ها بسیار عالی کار شده است. هر چیزی که Murphy در محیط با آن تعامل دارد، صدای مخصوص و طبیعیه خودش را دارد. صدای Murphy نیز بسیار دلنشین است. همچنین صدای بارش باران و رعد برق بسیار عالی کار شده است. صدای ناله دشمنان نیز مخوف و مناسب با جو بازی است. صداهای آشنای طرفداران سایلنت هیل در هنگام جمع آوری آیتم‌ها و منوها و Inventory بسیار جالب است. تمامی این موارد نشان می‌دهد سازندگان به صداگذاری بازی اهمیت زیادی دارند.


طراحی محیط و ترکیب بندی‌های رنگ بسیار قابل قبول و مناسب با جو بازی است. بازی بیشتر از رنگ‌های سرد و تیره استفاده می‌کند و به راحتی حس وحشت را به مخاطب القا می‌کند. جو تاریک در DP شما را یاد نسخه اول بازی می‌اندازد. هنوز هم حس آشوب در بازی وجود دارد. خیابان‌های مه گرفته و مسدود شده، کوچه‌ها و گذرهایی که از دیوارشان بلا و مصیبت می‌بارد، اتاق‌های تاریک و آشفته، کانال‌های فاضلاب، راهروهای مترو مخوف، درهای قفل شکسته و تخته شده و ... همه و همه بازی را به یک سایلنت هیل قابل قبول تبدیل می‌کند. دنیای دیگر(Other World) نیز طراحی بسیارجالبی دارد و بسیار شبیه به نسخه HC است. این بار تغییر دنیا به صورت ناگهانی است و شباهت زیادی به تغییر دنیا در شماره اول فیلم سایلنت هیل دارد.


دیگر لوکیشن‌هایی مانند مدرسه و بیمارستان در این نسخه وجود ندارند. Murphy وارد قسمت جنوبی شهر می‌شود، قسمتی که در نسخه‌های قبل دیده نشده است. ایبار لوکیشن‌های جدیدی مانند معدن و مکان‌های توریستی و در مأموریت‌های جانبی لوکیشن‌هایی مانند بانک و سالن تئاتر و سینما و ... را می‌بینیم. مکان‌های آشنایی هم در بازی دیده می‌شوند که حس نوستالوژیک به همراه دارند و بسیار جالب هستند. Murphy می‌تواند از طریق کانال‌های زیر زمینی به نقاط مختلف شهر برسد. در این محل‌ها سرنخ‌هایی از معماهای جانبی بازی نیز دیده می‌شوند.


21714063080824370522.jpg

ضرب آهنگ بازی در OW بسیار بالا است

نقشه بازی بسیار بزرگ است و گشت و گذار کامل در آن ساعت‌ها زمان می‌برد. بازی به نوعی Open World محسوب می‌شود و شما در انتخاب مسیر بازی آزادی عمل زیادی دارید، در نهایت خط داستانی اصلی بازی شما را به مسیر ویژه‌ای هدایت می‌کند. در کنار خط داستانی اصلی بازی شما می‌توانید داستان‌های فرعی بازی را پیگیری کنید. مأموریت‌های جانبی و داستان‌های فرعی به غیر از موارد محدود همگی استاندارد و مطابق با منطق سایلنت هیلی هستند. البته هیچ انگیزه‌ای برای انجام این مأموریت‌ها به غیر از گرفتن Achievement و یا Trophy وجود ندارد! مأموریت‌های جانبی به شکلی که در DP می‌بینیم یک ایده جدید در سری است. با وجود اینکه در بعضی از موارد بی منطق هستند ولی در کل باعث جذابیت بیشتر بازی شده‌اند.


DP گرافیک قابل قبولی دارد ولی از لحاظ فنی از مشکلات بسیاری رنج میبرد، به طوری که در نگاه اول به نظر میرسد بازی زودتر از موعد انتشار به دست شما رسیده است! افت فریم‌های بسیار زیاد و باگ‌های گرافیکی بی مورد و مضحک از ارزش بازی می‌کاهند. مسئله افت فریم یکی از بزرگترین مشکلات بازی است که تأثیر مستقیمی در گیم پلی بازی دارد. بازی با وجود اینکه از موتور قدرتمند Unreal Engine 3 بهره می‌برد، ولی در بعضی از موارد مانند طراحی بافتها و تکسچرها و سایه زنی اشیاء، بسیار ضعیف عمل کرده است. نور پردازی در محیط به طور کلی خوب کار شده است ولی در بعضی از موارد اشتباهات احمقانه‌ای وجود دارد که از ارزش بازی کم می‌کند. مثلاً هوا چه روشن باشد و چه تاریک، نور خورشید از پنجره اتاق‌ها نمایان است. اتاق‌های روشن جلوه بهتری دارند و در اتاق‌های تاریک حتی با استفاده از نور چراغ قوه، سایه‌ی سنگینی مانع از دیدن جزئیات می‌شود. نور چراغ قوه به طور کل طراحی خوب و استفاده زیادی در طول بازی دارد. این بار در بازی می‌توان از چراغ‌های UV با نور بنفش استفاده کرد، این مورد گیم پلی بازی را جذاب تر کرده است. چراغ UV برای پیدا کردن سرنخ حل بعضی از معماها و مقابله با دشمنان خاص قابل استفاده است.طراحی جزئیات لباس نیز بسیار زیبا کار شده است. تغییر فرم لباس Murphy هنگام حرکت و خیس شدن و خون آلود شدن آن به طبیعی بودن بازی کمک می‌کند.افکت‌های رعد و برق زیبا نیست و بسیار ابتدایی کار شده است. حتی بارش باران و جاری شدن آب نیز بسیار ضعیف هستند. این موارد بیش‌ترین ارتباط را با داستان بازی داند، ولی متأسفانه در طراحی این بخش‌ها کم کاری شده است.طراحی چهره کرکترها بسیار قابل قبول است. چهره‌ها به خوبی احساسات درونی کرکترها را نشان می‌دهند. البته انیمیشن‌ها در بسیاری از موارد خشک و مصنوعی هستند و اصلاً در حد واندازه یک عنوان منتشر شده در سال 2012 به نظر نمی‌باشد.


58848871535321029295.jpg

چهره‌ها به خوبی احساسات درونی کرکترها را نشان می‌دهند.

گیم پلی بازی ترکیبی از دو نسخه Homecoming و Shattered Memories می‌باشد. DP در کل از استانداردهای بازی‌های هم سبک جدید خودش استفاده می‌کند. در نگاه اول این نسخه شباهت زیادی به بازی Alan Wake دارد.

سیستم مبارزه در DP از نقاط ضعف بازی است. مبارزه‌ها در DP به شدت شبیه به HC است ولی مشکلات و باگ‌های آزار دهنده‌ای دارد. دوربین بازی هنگام مبارزه با دشمنان یکی از مشکلات بزرگ بازی محسوب می‌شود. در بسیاری از موارد Murphy مجبور به فرار از دست دشمنان می‌شود، از این لحاظ بازی شباهت زیادی به SM دارد. اسلحه‌های گرم زیادی در بازی وجود ندارد، نکته جالب اینجاست که قدرت اسلحه‌های گرم آنقدر پایین است که بود و نبود آن‌ها تفاوتی ایجاد نمی‌کند! مهمات در بازی بسیار کم است و بیشتر به وسیله کاوش در محیط و انجام مأموریت‌های جانبی بدست می‌آید. Murphy می‌تواند از هر وسیله‌ای از جمله صندلی‌ها، لوله‌ها، آجرها و سنگ‌ها و ... به عنوان اسلحه سرد استفاده کند. سلاح‌های سرد و گرم پس از مدتی از استفاده‌ی آنها می‌شکنند. Murphy در آن واحد می‌توان فقط یک اسلحه سرد با یک اسلحه گرم، و یا دو اسلحه گرم را حمل کند.وجود معماها و پازل‌های منطقی، به ارزش بازی و جذابیت گیم پلی افزوده است. این بار شما می‌توانید علاوه بر تعیین Level سختی کلی بازی، میزان سختی معماها را تعیین کنید.


بازی سیستم سلامت خود ترمیم شونده ندارد، در عین حال خط سلامتی نیز در بازی وجود ندارد، حالات حرکت Murphy نشان دهنده و ضعیت سلامت اوست، مثلاً هنگامی که او مجروح شده است، در دویدن خود می‌لنگد. نه تنها خط سلامت Murphy، بلکه هیچ یک از اطلاعات مربوط به وضعیت کرکتر در صفحه نمایش داده نمی‌شود، این مورد به سینمایی تر شدن و حتی مخوف تر شدن بازی کمک بسیاری کرده است.

دوربین بازی به صورت استاندارد بازی‌های سوم شخص است. در بعضی از مراحل بازی، دوربین شبیه به نسخه‌های کلاسیک می‌شود که ایده بسیار جالبی است. درهنگام باز شدن درها دوربین به حالت اول شخص تغییر پیدا می‌کند، دقیقاً مانند حالت دوربین در رزیدنت اویل‌های کلاسیک.

یکی از آزاردهنده ترین مشکلات در DP سیستم ذخیره آن است. دیگر در بازی نشان سامائیل وجود ندارد و بازی به صورت اتوماتیک ذخیره می‌شود. ذخیره شدن گاه و بی‌گاه بازی در بسیاری از موارد باعث افت فریم در بازی می‌شوند. بارگذاری بازی نیز در بعضی از موارد بسیار طولانی و طاقت فرسا است.

همان طور که گفته شد بارش باران بخش مهمی در گیم پلی بازی دارد. باریدن باران باعث می‌شود تا Murphy با سرگذشت تاریک خودش رو به رو شود. در هنگام بارش باران گیم پلی بازی هیجانی تر می‌شود، تعداد دشمنان بازی زیاد شده و ضربات و حملات آن‌ها نیز قوی تر می‌شود. بارش باران به مرور زمان تندتر و شدیدتر می‌شود و در این صورت خطرات بیشتری جان Murphy را تهدید می‌کند. هنگامی که بارش باران شدید شد بهترین راه این است که Murphy به نزدیک‌ترین سرپناه برود.


دشمنان بازی از طرفین حمله می‌کنند و بعضی اوقات با حمله از پشت سر شما را غافل گیر می‌کنند. Murphy می‌تواند با نور چراغ قوه دشمنان را از خود دور نگه دارد. در کنار چراغ قوه، Murphy از یک بی سیم استفاده می‌کند که دقیقاً همان کاربرد رادیو در نسخه‌های قبلی را دارد. این بار به جای صدای نویز، پیام‌های بی سیم به صورت نامفهوم و منقطع پخش می‌شود تا Murphy را از وجود خطر در محیط پیرامون با خبر سازد.
هوش مصنوعی دشمنان نسبتاً خوب کار شده و در Levelهای سختی بالا نسبتاً متعادل است.


59127238474912156222.jpg

هنوز هم حس آشوب در بازی وجود دارد

تغییر دنیا در DP کمی متفاوت‌تر از نسخه‌های قبلی است. معمولاً با شنیدن صدای زنگ خطر، زمینه برای دگرگونی دنیای ذهنی Murphy ایجاد می‌شود. تغییر دنیا بسیار سریع و ناگهانی صورت می‌گیرد. Other World در این نسخه آزادی عمل در حرکت ندارد. ضرب آهنگ بازی در OW بسیار بالا است و Murphy نمی‌تواند ثابت در یک نقطه بایستد یا درکابوس وحشت ناک خود کاوش کند. در OW یک عامل ناشناخته و یکی از دشمنان خطرناک Murphy به نام The Void که ماهیتی شبیه به Red Smoke در نسخه سوم دارد، به دنبال او حرکت می‌کند. Murphy در این مواقع چاره‌ای به جز فرار کردن ندارد، Murphy می‌تواند برای مقابله با The Void، موانعی را بر سر راه او قرار دهد. جلوه‌های گرافیکی بازی در این مراحل بسیار زیبا کار شده است. در اصل هیجانی ترین قسمتهای بازی را در OW می‌بینیم.


DP بازی خوب و سایلنت هیل قابل قبولی است. با وجود مشکلات فنی زیاد و دور شدن از منطق سایلنت هیلی در موارد محدود، باز هم DP عنوان باارزشی است و می‌توان آن را چندین بار بازی کرد. قاعدتاً هیچ یک از طرفداران سری، از استودیوی بازی سازی Vatra توقع ساخت سایلنت هیلی با کیفیت نسخه‌های کلاسیک ندارند، ولی با تمام این وجود این تیم توسعه، کار خود را به خوبی انجام دادند.خوشبختانه سازندگان بازی شناخت خوبی از ریشه‌های سری داشتند و به درستی از المان‌های معروف سایلنت هیلی در این نسخه از بازی استفاده کردند. همین شناخت باعث شد که خارج از تیم سایلنت، سایلنت هیلی ساخته شود که با وجود تغییرات گسترده‌ای که در سبک بازی‌های قدیمی صورت گرفته است، نسبتاً قابل قبول باشد. می‌توان این امید را داشت که اگرساخت نسخه دیگری از سری بازی‌های سایلنت هیل به سازندگان DP سپرده شود، سایلنت هیلی به مراتب قوی تر و اصیل تری از آن‌ها ببینیم.
DP یک عنوان زیبا در سبک psychologist action thriller است که انجام آن را به تمامی طرفداران نسخه‌های کلاسیک سری سایلنت هیل و طرفداران سبک وحشت و بقا توصیه می‌کنم. این بازی را به هیچ عنوان از دست ندهید.

نمره کلی بازی: 7.5 / 10


 
آخرین ویرایش:
خیلی عالی بود واقعا سپاسگزارم بابت نقد جامع و کامل
فقط یه سوال داشتم سبک بازی مگه قرار نبود survival horror باشه پس چرا الان اشاره کردین که phsycologist action thriller هست ؟
 
واقعا خسته نباشی....
خیلی خوب بود با این اوصاف اینو باید بازی کنم.
البته باید توجه کرد که این نقد توسط یکی از طرفدارهای سایلنت هیل نوشته شده و البته سایلنت هیل خیلی خوبی به نظر میاد.
ولی شاید اگه اینو یکی دیگه بازی کنه بگه عجب بازی به درد نخوری بود!
ولی من که کنسول ندارم دارم می می رم !
خبری از نسخه pc هست اصلا؟
 
من بازی رو تموم کردم و می تونم به جرئت بگم نقد Black Tear عزیز کامل بود و واقعا این بازی نامی در خور سایلنت هیل در اومده بود
نکاتی که در مورد صدا و داستان هم اشاره کردن نظر من هم واقعا همین بود
صدا گذاری ها عالی بود ، داستان رو زیاد موافق نیستم و خوب نبود اما روند داستان و شیوه ی روایت اون عالی بود
 
واقعا خسته نباشی....
خیلی خوب بود با این اوصاف اینو باید بازی کنم.
البته باید توجه کرد که این نقد توسط یکی از طرفدارهای سایلنت هیل نوشته شده و البته سایلنت هیل خیلی خوبی به نظر میاد.
ولی شاید اگه اینو یکی دیگه بازی کنه بگه عجب بازی به درد نخوری بود!
ولی من که کنسول ندارم دارم می می رم !
خبری از نسخه pc هست اصلا؟
نه متاسفانه
کلا اگر سبک Horor دوست داشته باشه هر کسی، SH خیلی بهش میچسبه!!!
من با HC هم کلی حال کردم!!!
 
درود
از لطف دوستان خوبم بسیار ممنونم.

فقط یه سوال داشتم سبک بازی مگه قرار نبود survival horror باشه پس چرا الان اشاره کردین که phsycologist action thriller هست ؟

در واقع سبک کلی بازی survival horror هست، phsycologist action thriller یک "sub-genre" یا زیر سبک به حساب میاد که در این حالت بازی تمرکز بیشتری بر شخصیت پردازی و روایت سرگذشت و سرنوشت یک شخصیت خاص رو داره. این سبک از بازی‌های survival horror به جای استفاده از المان‌های کلیشه‌ای خلق هیجان، از مبانی روانشناختی استفاده می‌کنه، دقیقاً همان چیزی رو که در نسخه‌های کلاسیک سری سایلنت هیل و یا بازی Alan Wake دیدیم. در این سبک بیشتر از عوامل ناشناخته، اما قابل درک برای خلق ترس و هیجان استفاده می‌شه.

من نخوندم ترسیدم داستان لو بره.اگه نداره بخونم.
محمد جان اسپویل داستانی وجود نداره.

البته باید توجه کرد که این نقد توسط یکی از طرفدارهای سایلنت هیل نوشته شده و البته سایلنت هیل خیلی خوبی به نظر میاد.
خبری از نسخه pc هست اصلا؟
نقد رو کاملاً بی طرفانه نوشتم، سعی کردم واقعیت‌های موجود در بازی رو بررسی کنم.
فعلاً خبر رسمی‌ای از عرضه بازی برای PC نیست.
 
ممنون عالی بود!کلاً مقاله های که مینویسی نثر روون و توضیحات کامل و جامعی داره!فقط سعی کن غیر از سبک Horror تو سبکهای دیگه هم گذری داشته باشی.
در ضمن اگه بتونی داستان کامل این بازی به همراه تمام Ending هاشو هم بنویسی خیلی عالی میشه!ممنون
 
دستت درد نکنه واقعا عالی بود به نکات خوبی اشاره کرده بودین
در کل این نسخه از سایلنت هیل بین هم نامان خود در میانه جدول قرار میگیره اگه افت فریم نداشت به یک بازی بسیار خوبی تبدیل میشد
یک نکته منفی هم که بود گنگ بودن ابجکتیوهای بازی بود که واقعا ازار دهنده بود
 

کاربرانی که این گفتگو را مشاهده می‌کنند

تبلیغات متنی

Top
رمز عبور خود را فراموش کرده اید؟
اگر میخواهی عضوی از بازی سنتر باشی همین حالا ثبت نام کن
or