یک نوع تاپیک قدیمی در فروم های مختلف همیشه بوده که کاربرا میان یه داستان دنباله دار می سازن و بساط فان همدیگرو محیا می کنن (تو بازی سنتر هم چند تا هست سرچ کنید.یکیشم امین خان (pandora tommorow) ساخته بود که با حال بود تاپیکش).
حالا مدت مدیدی هستش که همچین تاپیکی نبوده و الان هم تابستونه و وقت فان و سرگرمی.... .
اینو بدونین که سبک این داستان Black Comedy/Thriller هست و اتفاقات داستان به صورت اول شخص و از زبان شخصیت اصلی داستان است و دقت کنید که اتفاقات باحالی که کاربرا اضافه می کنن لزوما منطقی و فلسفی نیستند و سعی کنید در این تاپیک فقط فان و سرگرمى داشته باشيد.
کلا ما کار نداریم که کاربران چطور داستان را جلو ببرند و حتی اگه پستی مضحک داستان را جلو ببرد دخالت نمی کنیم.اما اگر فوق مزخرف و فوق غیر منطقی و فوق مضحک باشد,به طوری که پس از آن پست بسیاری از کاربران به صدا در آیند,پست در نظر گرفته نمی شود.
کلیت و قوانین تاپیک:
1.خواندن تمام پست های قبلی تاپیک برای کاربری که پست جدید می دهد الزامی می باشد و کاربر تکمیل کننده باید پست قبل را نقل قول کند.در صورتی که اشتباها دو پست به صورت هم زمان ارسال شود پستی قابل قبول است که زود تر قرار گرفته باشد و کاربر بعدی باید پست خود را پاک کند.اگر هر یک از قوانین زیر نیز رعایت نشده باشد پست باطل و شخص بعدی نقض قوانین آن پست را اعلام کرده و خود اقدام به نقل قول آخرین پست صحیح می کند.
2.بین هر دو پست ارسالی هر کاربر باید حداقل 2 پست توسط دیگران ارسال شده باشد.
3.هر پست ارسالی توسط کاربران حداقل 5 خط باشد و سعى كنيد قسمت هاى مهم و كليدى را Bold كنيد.
4.فقط کاربری می تواند شخصیت مهم جديد (شخصيتى كه در ساير پست ها نيز حضور فعال يا نيمه فعال داشته باشد) به داستان اضافه کند يا حذف كند (بكشد) که حداقل 3 پست در تاپیک داده باشد.
5.شخصیت اصلی داستان فقط موقعی که تاپیک به 15 صفحه رسیده باشد توسط کاربری با حداقل 5 پست در تاپیک می تواند کشته شود و این مرگ باید در اتاقی مرموز به نام Dark Room انجام شود که هدف از رسیدن به این اتاق و باقی موارد به مرور به طرز فان واری مطمئن باشید بچه ها میگن.
6.داستان در آمریکا اتفاق می افتد (هاليووديه داستان).
7.رعایت مواردی که خطر مسدود شدن تاپیک یا فروم را دارند الزامی می باشد (منظورتان را باید کاملا غیر مستقیم برسانید یا اصلا نرسانید).
پست اول و شروع داستان:
چشمانم به سختی باز می شوند.آخ سرم....گواهینامه ام دقیقا جلوی صورتم افتاده...فقط اسمم (Shawn) در آن مشخص است و قسمتی که فامیلمو نوشتن داغون شده.به دور و برم نگاه می کنم...اینجا کجاست؟به سختی بلند میشم..یه دختر می بینم که گوشه ی اتاق از هوش رفته یا مرده.سریع سمتش میرم.نبضشو می گیرم.زندست خدا رو شکر! سعی می کنم بیدارش کنم بیدار نمیشه.ناگهان صدای مکالمه ی دو نفر میاد و اتاق به سختی تکون می خوره.مثل اینکه تو کشتی هستیم.بله از پنجره بیرونو نگاه می کنم همش آبه.قایم می شم و به مکالمه گوش میدم.یکی داره به اون یکی میگه:هی جف!تو اینا رو بپا من میرم پیش کاپیتان...جف میگه باشه و پشت در اتاق کشیک میده.صدای ناله ی دختر میاد و مثل اینکه به هوش اومده................... .
و حالا ادامه ی داستان توسط کاربر بعدی.
ممنون.
آخرین ویرایش: