ورود
ثبت نام
صفحه اصلی
اخبار بازی
بررسی بازی
حقایق بازیها
داستان بازی
بررسی سخت افزار
برنامههای ویدیویی
انجمنها
نوشتههای جدید
پرمخاطبها
جستجوی انجمنها
جدیدترینها
ارسالهای جدید
آخرین فعالیتها
کاربران
کاربران آنلاین
جستجو
جستجو فقط عنوان ها
توسط:
جستجو فقط عنوان ها
توسط:
ورود
ثبت نام
جستجو
جستجو فقط عنوان ها
توسط:
جستجو فقط عنوان ها
توسط:
Menu
Install the app
Install
فراخوان عضویت در تحریریه بازیسنتر | برای ثبت درخواست کلیک کنید
صفحه اصلی
انجمنها
گفتگو درباره بازیها و صنعت بازیهای ویدیویی
گفتگوی آزاد پیرامون بازیها
تاپیک خاطرات
ارسال پاسخ
JavaScript is disabled. For a better experience, please enable JavaScript in your browser before proceeding.
You are using an out of date browser. It may not display this or other websites correctly.
You should upgrade or use an
alternative browser
.
متن گفتگو
<blockquote data-quote="Origami 2008" data-source="post: 4574376" data-attributes="member: 112936"><p>سالهای عجیب و غریبی در دوران گیمریم داشتم که سعی دارم به یاد بیاورم.</p><p></p><p></p><p>1-مورتال کامبت برای پی سی کجاست؟!</p><p></p><p>اینکه در سال 1386 و 1387، به شدت دنبال مورتال کامبت جدید برای پی سی بودم. آن موقع کاور و تریلرهای Mortal Kombat Armageddon و Shaolin Monks را دیده بودم و اینقدر مرا جذب کرده بود که میخواستم برم برای پی سی بخرم. به تمام مغازه های سعدی برای پیدا کردن نسخه های پی سی آن سر زدم. بازی مورتال کامبت برای پی سی داشتند اما کاورها عکس این عناوین بود اما داخل دیسک، سه تا مورال کامبت سگا و مورتال کامبت 4 بودند. بالاخره گیج و حیران شده بودم. تا اینکه برای اولین با اینترنت آشنا شدم و کلمات ناقص این عناوین در اینترنت سرچ کردم و فهمیدم که این دو نسخه مورتال کامبت، فقط برای پلی استیشن 2 هست. از آن طرف هم پسر خاله ام پلی 2 داشت و حسرت و غبطه زیادی میخوردم ازش که ای کاش پلی 2 داشتم. پدرم را هزار بار راضی کردم که بریم پلی 2 بخریم اما نشد و کلا حسرت خرید پلی 2 و تجربه این دو عنوان تا سال ها در دلم ماند تا اینکه پیشرفتی ایجاد شد ( در سال 90) و الاماتور های اجرای بازی های پلی 2 روی پی سی، باعث شد که حداقل Armageddon رو تجربه کنم.</p><p></p><p>2- شروع یک عصر پی سی گیمری!</p><p></p><p>پاییز سال 87، متوجه شدم که سیستم کامپیوتر قدیمی شده است. نه PES 2009 میخورد و نه FIFA 2009. آن موقع علاقه ام به بازی های ورزشی بیشتر بود و اینکه هر سال یک نسخه از PES و FIFA را تجربه نمیکردم، تا صبح در وضعیت ناشتا قرار می گرفتم. اما باز متوجه شدم که کنسول پلی 2 باز هم این دو عنوان را دارد و ایندفعه واقعا قاط زده بودم که اگر پلی 2 نگیرم، رگ دستم را میزنم (شوخی باو!) تحقیق کردم و تا جایی پیش کشید که قیمت نهایی هم گرفتیم اما یک هفته قبل از خرید، پیش دوست پدرم که کارش سخت افزار و کامپیوتر بود رفتیم و پیشنهاد داد که جای خرید پلی 2، سیستم کامپیوتر را ارتقا دهید. البته گفت که هزینه دارد اما می تواند چندین سال تو را تضمین دهد. دو ماه صبر کردم. لب به بازی نزدم تا اینکه در اسفند87، سیستم با بالاترین حد تقویت شد و این اولین استارت من برای شروع</p><p>یک دوران تازه گیمری و خورگی آن تلقی شد.</p><p></p><p>3- بالاخره تمومش کردم!</p><p></p><p>کلا فن F.E.A.R هستم. هیجان زده بودم که F.E.A.R 2 را تجربه کنم. واقعا تو تابستان 88 این بازی حالم را خیلی جا آورد. من جذاب بود و هم بدجور جوگیرش شده بودم. به طوری با بچه های محل نقش شخصیت های F.E.A.R را انتخاب می کردیم و تاریکی شب، به دنبال کشتن آلما بودیم. متاسفانه بازی که گرفته بودم که مشکل داشت و در قسمت حساس بازی، ارور میداد. اروره بدجور رو اعصاب بود. در حالیکه عصبانی بودم بیخیالش شدم و سال دیگه دوباره نصبش کردم. این بار هم دوباره همانجا گیر کرد. با خودم میگفتم که مشکلش از کجاست. یکبار دیگر نصب کردم و در هنگام نصب فهمیدم که یک پیغامی می اومد که من گزینه Ignore را میزدم (حالا اون موقع نمی دونستم ایگنور چی بوده؟!) فهمدیم که دیسکی که خریده بودم، از همون سال خش داشته و من نفهم نفهمیده بودم. بالاخره در سال 90، یک نسخه بروز شده اش را خریدم و بعد از دو سال، فیئر دو را تموم کردم (صلوات!)</p><p></p><p>4- Duke Nukem Forever؛ جان عمت این مرحلش زودتر بره!</p><p></p><p>دوک نوکم فورور زمانی خریدم که دیگه اینترنت داشتم و تهتو بازی رو در آوردم. میدونستم که امتیازاش هم طبق مراد بقیه، چندان جالب نبود اما من خریدم و ازش لذت بردم. هم فان و هم تماشا! البته قسمت تماشایش مرحله Club و دختر های روسپی بودش که سر همین مرحله به دلیل رفت و آمد مداوم والدین، مرحله ای که تو 4 دقیقه تموم میشد توی دو ساعت تموم کردم. دلیلش را هرگز متوجه نشدم که چرا اون روز تو اتاقم مدام رفت و آمد می کنند؟ بدشانسیم بود. متاسفانه و لامصب اسکیپ هم نمی شد و مدام باید کلیک پنجره میزدم که صفحه بیاد پایین. یک لحظه قشنگ در همان لحظه پایانی این مرحله نزدیک بود لو برم که خوشبختانه بخیر گذشت. دست مریزاد دوک!</p><p></p><p>5 - Prison Goddamn Break</p><p></p><p>این کل کل های دوران گیمری من و پسرخالم تا سالیانی ادامه داشت. این کل کل نه تنها در پایان رساندن بازی می بود، بلکه در خریدن آن که چه کسی زودتر این بازی را می خرد. بعضی وقتها به دعوا و فحش و کتک کاری هم می کشید. از حسرت تجربه God Of War ها، زودتر تموم کردن بازی Barynard (همون رییس مزرعه) نسبت به پسرخالم، این که او Godfather را زودتر از من گرفت و بازی کرد و.. اما شاید جذاب ترینش سال 89 بود. کنسول پلی 2 دیگه عمرش تمام و پسر خالم که چون کم نیاورد، او هم سیستم کامیپوترش را برد بالا. اون موقع GTA IV گرفته بودم و وقتی برای عید اومده بود خونم، باید بگم که پشماش ریخته بود و سریعا میخواست ازم بگیرتش. کمی لوس بازی در آوردم و بهش ندادم. حالا گفتش که بعدا حسابت میرسم. اواخر عید 89 بود که او با دو سه بازی برگشت خونه. دو بازی دیگرش که Avatar و Total War Napoleon بوند زیاد مرا جذب نکرد اما دیدم لامصب از جیبش Prison Break در آورد. من فکر کردم که رفته بار دیگه سریالش رو گرفته اما وقتی گفت که بازیش هست، پشمام ریخت! خب ما دوتایی فن پریزون بریک (اون موقع) و این که کاور روشو دیدم، بیشتر پشمام ریخت. سه تا دیسک بود. مات ومبهوت بودم. اقوام دورمون لپ تاپ آورده بودند و از دست پسر خالم میخواست پریزون برک نصب کنه تا منو بچزونه. منم بچه و عصبانی بودم و از طرف استرس. سر عقل اومدم و گفتم باشه پریزون برک رو بده تا GTA IV بدم. حالا ایندفعه او خودش رو لوس میکرد. پسر خالم با اون همه بازی رفت خونه. تا صبح خوابم نمی برد و هی خواب میدیدم که الان داره با مایکل اسکوفیلد از زندان فرار میکنه. روز بعدش رفتم خونش و GTA IV هم ایندفعه با خودم بردم که بهش بدم. خوشبختانه گفت که بلد نبوده که فرار از زندان رو نصب کنه. خوشحال شدم اما به طور دروغین گفت که سی دی اش مشکل داره و باید پس بده. گفتم بهش که بده به من برم خونه نصبش کنم. بالاخره با خواهش و تمنا و کمک در نصب IV، بازی رو داد. صبح روز بعد که 10 فروردین می شد، پریزون برک رو نصب کردم. متاسفانه این پسر خاله ما نمیدونست چطوری با Damon Tools کار کنه!!!! بازی رو نصب کردم. هیجان زده روی شورت کاتش کلیک کردم و اومد. موسیقی اول رامین جوادی کار خودش را کرد و پشمام ریخت با Intro بازی. هیجان زده 10 دقیقه بازی رو رفتم. همانجا به پسر خالم تماس گرفتم و گفتم که بازی پریزون برک روی پیسیم خوند. تعجب کرد و پشماش ریخت. گفت سریعا برام بیارش اما من این کار رو نکردم. نمیخواستم زود بدمش و دوست داشتم قبل دادن دیسک، ازش رایت کنم! بهش گفتم که بعدازظهر برات میارم. تا ظهر که خونه مادر بزرگم بودیم و او مدام از پریزون برک می پرسید و من هم لاف میزدم. اما دست دست میکردم که بهش امروز ندم. او بالاخره ل*شی بازی منو فهمید و قهر کرد و دعوایی بین من و او شروع شد. او گفت سریعا بازیشو میخواد و گرنه فلان و فلان میکنم. بالاخره روز 11 بهش بازی رو دادم. آخر سر هم آشتی کردیم. بازی هم طبق اونچیزی که انتظار داشتیم نبود. سال بعد (90) تو اینترنت فهمیدم که Prison Break بدترین بازی سال شده و تمام امتیازاشم زیر 5 هست. بر سر چه چیزی بی ارزشی دعوا میکردیم!</p></blockquote><p></p>
[QUOTE="Origami 2008, post: 4574376, member: 112936"] سالهای عجیب و غریبی در دوران گیمریم داشتم که سعی دارم به یاد بیاورم. 1-مورتال کامبت برای پی سی کجاست؟! اینکه در سال 1386 و 1387، به شدت دنبال مورتال کامبت جدید برای پی سی بودم. آن موقع کاور و تریلرهای Mortal Kombat Armageddon و Shaolin Monks را دیده بودم و اینقدر مرا جذب کرده بود که میخواستم برم برای پی سی بخرم. به تمام مغازه های سعدی برای پیدا کردن نسخه های پی سی آن سر زدم. بازی مورتال کامبت برای پی سی داشتند اما کاورها عکس این عناوین بود اما داخل دیسک، سه تا مورال کامبت سگا و مورتال کامبت 4 بودند. بالاخره گیج و حیران شده بودم. تا اینکه برای اولین با اینترنت آشنا شدم و کلمات ناقص این عناوین در اینترنت سرچ کردم و فهمیدم که این دو نسخه مورتال کامبت، فقط برای پلی استیشن 2 هست. از آن طرف هم پسر خاله ام پلی 2 داشت و حسرت و غبطه زیادی میخوردم ازش که ای کاش پلی 2 داشتم. پدرم را هزار بار راضی کردم که بریم پلی 2 بخریم اما نشد و کلا حسرت خرید پلی 2 و تجربه این دو عنوان تا سال ها در دلم ماند تا اینکه پیشرفتی ایجاد شد ( در سال 90) و الاماتور های اجرای بازی های پلی 2 روی پی سی، باعث شد که حداقل Armageddon رو تجربه کنم. 2- شروع یک عصر پی سی گیمری! پاییز سال 87، متوجه شدم که سیستم کامپیوتر قدیمی شده است. نه PES 2009 میخورد و نه FIFA 2009. آن موقع علاقه ام به بازی های ورزشی بیشتر بود و اینکه هر سال یک نسخه از PES و FIFA را تجربه نمیکردم، تا صبح در وضعیت ناشتا قرار می گرفتم. اما باز متوجه شدم که کنسول پلی 2 باز هم این دو عنوان را دارد و ایندفعه واقعا قاط زده بودم که اگر پلی 2 نگیرم، رگ دستم را میزنم (شوخی باو!) تحقیق کردم و تا جایی پیش کشید که قیمت نهایی هم گرفتیم اما یک هفته قبل از خرید، پیش دوست پدرم که کارش سخت افزار و کامپیوتر بود رفتیم و پیشنهاد داد که جای خرید پلی 2، سیستم کامپیوتر را ارتقا دهید. البته گفت که هزینه دارد اما می تواند چندین سال تو را تضمین دهد. دو ماه صبر کردم. لب به بازی نزدم تا اینکه در اسفند87، سیستم با بالاترین حد تقویت شد و این اولین استارت من برای شروع یک دوران تازه گیمری و خورگی آن تلقی شد. 3- بالاخره تمومش کردم! کلا فن F.E.A.R هستم. هیجان زده بودم که F.E.A.R 2 را تجربه کنم. واقعا تو تابستان 88 این بازی حالم را خیلی جا آورد. من جذاب بود و هم بدجور جوگیرش شده بودم. به طوری با بچه های محل نقش شخصیت های F.E.A.R را انتخاب می کردیم و تاریکی شب، به دنبال کشتن آلما بودیم. متاسفانه بازی که گرفته بودم که مشکل داشت و در قسمت حساس بازی، ارور میداد. اروره بدجور رو اعصاب بود. در حالیکه عصبانی بودم بیخیالش شدم و سال دیگه دوباره نصبش کردم. این بار هم دوباره همانجا گیر کرد. با خودم میگفتم که مشکلش از کجاست. یکبار دیگر نصب کردم و در هنگام نصب فهمیدم که یک پیغامی می اومد که من گزینه Ignore را میزدم (حالا اون موقع نمی دونستم ایگنور چی بوده؟!) فهمدیم که دیسکی که خریده بودم، از همون سال خش داشته و من نفهم نفهمیده بودم. بالاخره در سال 90، یک نسخه بروز شده اش را خریدم و بعد از دو سال، فیئر دو را تموم کردم (صلوات!) 4- Duke Nukem Forever؛ جان عمت این مرحلش زودتر بره! دوک نوکم فورور زمانی خریدم که دیگه اینترنت داشتم و تهتو بازی رو در آوردم. میدونستم که امتیازاش هم طبق مراد بقیه، چندان جالب نبود اما من خریدم و ازش لذت بردم. هم فان و هم تماشا! البته قسمت تماشایش مرحله Club و دختر های روسپی بودش که سر همین مرحله به دلیل رفت و آمد مداوم والدین، مرحله ای که تو 4 دقیقه تموم میشد توی دو ساعت تموم کردم. دلیلش را هرگز متوجه نشدم که چرا اون روز تو اتاقم مدام رفت و آمد می کنند؟ بدشانسیم بود. متاسفانه و لامصب اسکیپ هم نمی شد و مدام باید کلیک پنجره میزدم که صفحه بیاد پایین. یک لحظه قشنگ در همان لحظه پایانی این مرحله نزدیک بود لو برم که خوشبختانه بخیر گذشت. دست مریزاد دوک! 5 - Prison Goddamn Break این کل کل های دوران گیمری من و پسرخالم تا سالیانی ادامه داشت. این کل کل نه تنها در پایان رساندن بازی می بود، بلکه در خریدن آن که چه کسی زودتر این بازی را می خرد. بعضی وقتها به دعوا و فحش و کتک کاری هم می کشید. از حسرت تجربه God Of War ها، زودتر تموم کردن بازی Barynard (همون رییس مزرعه) نسبت به پسرخالم، این که او Godfather را زودتر از من گرفت و بازی کرد و.. اما شاید جذاب ترینش سال 89 بود. کنسول پلی 2 دیگه عمرش تمام و پسر خالم که چون کم نیاورد، او هم سیستم کامیپوترش را برد بالا. اون موقع GTA IV گرفته بودم و وقتی برای عید اومده بود خونم، باید بگم که پشماش ریخته بود و سریعا میخواست ازم بگیرتش. کمی لوس بازی در آوردم و بهش ندادم. حالا گفتش که بعدا حسابت میرسم. اواخر عید 89 بود که او با دو سه بازی برگشت خونه. دو بازی دیگرش که Avatar و Total War Napoleon بوند زیاد مرا جذب نکرد اما دیدم لامصب از جیبش Prison Break در آورد. من فکر کردم که رفته بار دیگه سریالش رو گرفته اما وقتی گفت که بازیش هست، پشمام ریخت! خب ما دوتایی فن پریزون بریک (اون موقع) و این که کاور روشو دیدم، بیشتر پشمام ریخت. سه تا دیسک بود. مات ومبهوت بودم. اقوام دورمون لپ تاپ آورده بودند و از دست پسر خالم میخواست پریزون برک نصب کنه تا منو بچزونه. منم بچه و عصبانی بودم و از طرف استرس. سر عقل اومدم و گفتم باشه پریزون برک رو بده تا GTA IV بدم. حالا ایندفعه او خودش رو لوس میکرد. پسر خالم با اون همه بازی رفت خونه. تا صبح خوابم نمی برد و هی خواب میدیدم که الان داره با مایکل اسکوفیلد از زندان فرار میکنه. روز بعدش رفتم خونش و GTA IV هم ایندفعه با خودم بردم که بهش بدم. خوشبختانه گفت که بلد نبوده که فرار از زندان رو نصب کنه. خوشحال شدم اما به طور دروغین گفت که سی دی اش مشکل داره و باید پس بده. گفتم بهش که بده به من برم خونه نصبش کنم. بالاخره با خواهش و تمنا و کمک در نصب IV، بازی رو داد. صبح روز بعد که 10 فروردین می شد، پریزون برک رو نصب کردم. متاسفانه این پسر خاله ما نمیدونست چطوری با Damon Tools کار کنه!!!! بازی رو نصب کردم. هیجان زده روی شورت کاتش کلیک کردم و اومد. موسیقی اول رامین جوادی کار خودش را کرد و پشمام ریخت با Intro بازی. هیجان زده 10 دقیقه بازی رو رفتم. همانجا به پسر خالم تماس گرفتم و گفتم که بازی پریزون برک روی پیسیم خوند. تعجب کرد و پشماش ریخت. گفت سریعا برام بیارش اما من این کار رو نکردم. نمیخواستم زود بدمش و دوست داشتم قبل دادن دیسک، ازش رایت کنم! بهش گفتم که بعدازظهر برات میارم. تا ظهر که خونه مادر بزرگم بودیم و او مدام از پریزون برک می پرسید و من هم لاف میزدم. اما دست دست میکردم که بهش امروز ندم. او بالاخره ل*شی بازی منو فهمید و قهر کرد و دعوایی بین من و او شروع شد. او گفت سریعا بازیشو میخواد و گرنه فلان و فلان میکنم. بالاخره روز 11 بهش بازی رو دادم. آخر سر هم آشتی کردیم. بازی هم طبق اونچیزی که انتظار داشتیم نبود. سال بعد (90) تو اینترنت فهمیدم که Prison Break بدترین بازی سال شده و تمام امتیازاشم زیر 5 هست. بر سر چه چیزی بی ارزشی دعوا میکردیم! [/QUOTE]
Insert quotes…
Verification
پایتخت ایران
ارسال نوشته
صفحه اصلی
انجمنها
گفتگو درباره بازیها و صنعت بازیهای ویدیویی
گفتگوی آزاد پیرامون بازیها
تاپیک خاطرات
Top
نام کاربری یا ایمیل
رمز عبور
نمایش
رمز عبور خود را فراموش کرده اید؟
مرا به خاطر بسپار
ورود
اگر میخواهی عضوی از بازی سنتر باشی
همین حالا ثبت نام کن
or ثبتنام سریع از طریق سرویسهای زیر
Twitter
Google
Microsoft