روز ۲۷ ژوئن سال ۲۰۲۱، پیامی در توییتر بسیاری از علاقهمندان به شبیهسازها (Emulator) را نگران کرد. برنامهنویس افسانهای Near که با نام مستعار Byuu هم شناخته میشد، رشته توییتی نگران کننده منتشر کرد.
ساعاتی بعد، هکری به نام هکتور مارتین پیامی از جانب یکی از دوستان ناشناس Near منتشر کرد که نگرانی علاقهمندان را تایید کرد.
Nearهمان روز در توکیو جان خود را گرفته بود.
او ۲۳ سال خود را وقف توسعهی شبیهسازهای مختلف از جمله شبیهساز SNES با نام BSNES و سپس HIGAN کرده بود. دایرهی فعالیت او تنها برنامه نویسی نبود. Near در سفری به درازای چند سال تمامی کارتریجهای بازیهای SNES در سراسر مناطق جهان را جمع، اسکن و دیجیتالی کرده بود تا میراث SNES در گذر زمان باقی بماند. داستانهایی از این ماجراجویی بزرگ در گوشه و کنار اینترنت باقی مانده است.
کار او در شبیهسازی SNES برای شیفتگان این عرصه کمنظیر بود. او سخت افزار SNES را تا ریزترین ساختارها مهندسی معکوس کرده بود. برش دادن چیپها و خواندن مدارهای منطقی زیر میکروسکپ بخشی از این
اثر هنری عاشقانه بود که Near از سال ۲۰۰۴ در خلق آن کوشیده بود. خواندن داستان رسیدن به تصویر Pixel Perfect و شبیهسازی Cycle Accurate میتواند برای همه لذتبخش باشد.
کار او در این نیز متوقف نشده بود و چند ترجمه غیررسمی از بازیهای SNES منتشر کرده بود که هرگز انتشار در غرب نداشتهاند. Bahamut Lagoon در سالگرد ۲۵ سالگی انتشار آن در ژاپن توسط او برای اولین بار در دسترس دیگران قرار گرفت.
اما زندگی Near تنها این تلاش زیبا برای محقق کردن یک آرزوی شخصی نبود. دنیای واقعی برای Near علاوه بر تلاش برای یک علاقه، پر از آزار و اذیت اینترنتی و سالها حمله به او و اطرافیانش بود.
یک فرد دچار اوتیسم که (احتمالاً) ترنس هم هست، هدف خوبی برای آزارها و توهینهاست.
انجمن بدنام Kiwi Farm که رفتارهای زنندهی مالکان و کاربران آن ناشناخته نیست، مدتها Near را هدف قرار داده بودند. او که همیشه شخصیتی شکننده داشت، به نقطهای رسیده بود که ادامهای برای خود متصور نبود.
داستان طولانی تغییر محل زندگی، قطع ارتباطات آنلاین، اختفای هویت و ... برای او در نهایت ثمربخش نبود.
آخرین پیام Near این بود:
همانگونه که او میخواست، ما او را با BSNES، HIGAN و کارهای بزرگ او در جامعه متن باز شبیهسازی و دستاوردهای بزرگش در شبیهسازها به خاطر خواهیم سپرد. اما فراموش نمیشود که Near در واقعیت به قتل رسید. او شکننده بود و سنگپرانی ترولهای اینترنتی او را شکست.
آدمها در انترنت یک آواتار و یک نام مستعار نیستند. آدمهای واقعی هستند که حرفهای مجازی آزارشان میدهد.
ساعاتی بعد، هکری به نام هکتور مارتین پیامی از جانب یکی از دوستان ناشناس Near منتشر کرد که نگرانی علاقهمندان را تایید کرد.
Nearهمان روز در توکیو جان خود را گرفته بود.
او ۲۳ سال خود را وقف توسعهی شبیهسازهای مختلف از جمله شبیهساز SNES با نام BSNES و سپس HIGAN کرده بود. دایرهی فعالیت او تنها برنامه نویسی نبود. Near در سفری به درازای چند سال تمامی کارتریجهای بازیهای SNES در سراسر مناطق جهان را جمع، اسکن و دیجیتالی کرده بود تا میراث SNES در گذر زمان باقی بماند. داستانهایی از این ماجراجویی بزرگ در گوشه و کنار اینترنت باقی مانده است.
کار او در شبیهسازی SNES برای شیفتگان این عرصه کمنظیر بود. او سخت افزار SNES را تا ریزترین ساختارها مهندسی معکوس کرده بود. برش دادن چیپها و خواندن مدارهای منطقی زیر میکروسکپ بخشی از این
اثر هنری عاشقانه بود که Near از سال ۲۰۰۴ در خلق آن کوشیده بود. خواندن داستان رسیدن به تصویر Pixel Perfect و شبیهسازی Cycle Accurate میتواند برای همه لذتبخش باشد.
کار او در این نیز متوقف نشده بود و چند ترجمه غیررسمی از بازیهای SNES منتشر کرده بود که هرگز انتشار در غرب نداشتهاند. Bahamut Lagoon در سالگرد ۲۵ سالگی انتشار آن در ژاپن توسط او برای اولین بار در دسترس دیگران قرار گرفت.
اما زندگی Near تنها این تلاش زیبا برای محقق کردن یک آرزوی شخصی نبود. دنیای واقعی برای Near علاوه بر تلاش برای یک علاقه، پر از آزار و اذیت اینترنتی و سالها حمله به او و اطرافیانش بود.
یک فرد دچار اوتیسم که (احتمالاً) ترنس هم هست، هدف خوبی برای آزارها و توهینهاست.
انجمن بدنام Kiwi Farm که رفتارهای زنندهی مالکان و کاربران آن ناشناخته نیست، مدتها Near را هدف قرار داده بودند. او که همیشه شخصیتی شکننده داشت، به نقطهای رسیده بود که ادامهای برای خود متصور نبود.
داستان طولانی تغییر محل زندگی، قطع ارتباطات آنلاین، اختفای هویت و ... برای او در نهایت ثمربخش نبود.
آخرین پیام Near این بود:
این منم. نام حقیقی من Dave است. متاسفم، هیچ وقت نتوانستهام بخندم.
![]()
صادقانه بگویم، در تمام عمرم آزار دیدهام، تمسخر شدهام و دست انداخته شدهام. از اولین خاطرات مدرسه ابتدایی تا همین حالا. همیشه آنقدر عمیق مرا آزار داده است که نمیتوانم با کلمات توصیف کنم. وقتی فقط 4chan بود تنها با افسردگی شدید میتوانستم با آن کنار بیایم.
اما Kiwi Farms شدت آزارها را چند برابر کرد. دیگر تنها محدود به حمله به من به خاطر اوتیسمی بودنم نبود، آنها به دوستانم هم حمله و توهین میکردند. سعی میکردند به آنها پیام ترقیب به خودکشی بدهند تا واکنش من را ببینند. یکی از بهترین دوستانم را به همین دلیل از دست دادم و بابت آن احساس مسئولیت میکنم.
دیگر توان تحمل این را ندارم. همهی راهها را امتحان کردهام. همهی داروهای موجود را استفاده کردهام. سراغ روانکاوهای مختلفی رفتهام. سعی کردم خودم را از دنیای بیرون جدا کنم. ابداً کمکی نکرد. هر شبم پر از حملات اضطرابی و ترس و نگرانی بود.
سعی کردم هر تغییری که آنها میخواهند را در خودم بدهم تا دست از سرم بردارند اما هیچ وقت فایدهای نداشت. هر چند ماه داستان جدیدی شروع میشد. افشاگری جدید، موضوع جدید و تماس جدید. دیگر از حد تحمل گذشته است.
همیشه تمام تلاشم را کردهام که نسبت به دیگران مهربان و مفید باشم. و جز عجیب بودن در فضای مجازی هیچ کار بدی نکردهام. شاید برخی مواقع زیاد پر شور بودهام. تمامی ادعاهای وحشتناک آنها بیپایه است. با این حال اگر کسی را ناراحت کردهام یا به کسی آسیب زدهام، واقعاً از این بابت متاسفم.
اینترنت بازی نیست. زندگی واقعی است. من یک آدم واقعی هستم. این اتفاقات واقعاً به من آسیب رساندهاند. تمام زندگیام را پای این گذاشتهام. هیچ دوستی در دنیای واقعی ندارم، هیچ دلیل دیگری برای بودن ندارم. فقط این است و اکنون این را هم دیگر ندارم.
برای من دیگر خیلی دیر شده است اما دعا میکنم یک روزی یک کسی کاری در مورد این وبسایت انجام دهد. افراد خیلی زیادی در حال رنج هستند و به نظر نمیآید کسی اهمیتی دهد چون ما نسبتاً آدمهای گمنامی در اینترنت هستیم و آنها این را میدانند. وقتی آدمهای خوب کاری نکنند، آدمهای بد رژهی پیروزی میروند.
لطفاً مرا با این اتفاق به خاطر نسپرید. مرا برای آنچه که انجام دادهام به یاد بیاورید. برای کارم و برای آن چه خودم را وقفش کردم. از همه شما برای مهربانیتان و حمایتتان در این سالها ممنونم. خیلی متاسفم اما بدانید خیلی شما را دوست دارم. امیدوارم چیز بهتری در انتظارم باشد.
لطفاً به خاطر این کار از من متنفر نباشید. تا این حد میدانم که این کار بعضی از شما را رنج خواهد داد اما خواهش میکنم درک کنید که من خیلی بیشتر از آن رنج کشیدهام. آنها مجبور نبودند با من این کار را بکنند و هر زمانی میتوانستند دست بردارند اما تصمیم گرفتند ادامه دهند.
اگر جاشوا مون (مدیر Kiwi Farms) تنها ذرهای همدردی با من نشان داده بود شاید میتوانستم ادامه دهم. اما تصمیم گرفت این طور نباشد. تقصیر من نیست، او مقصر است. تقصیر یک یک آنهایی است که مرا به اینجا رساندهاند و دست برنداشتند. من هرگز سزاوار هیچ یک از اعمالشان نبودم.
از همهی شما برای پیامهای محبتآمیزتان ممنونم. لطفاً مراقب خودتان باشید. همه شما را خیری دوست دارم. از همه شما بابت پشتیبانیتان در این سالها ممنونم. افتخار بزرگی بود. دلم برای همه شما خیلی تنگ میشود اما حداقل میتوانم بالاخره در آرامش باشم.
همانگونه که او میخواست، ما او را با BSNES، HIGAN و کارهای بزرگ او در جامعه متن باز شبیهسازی و دستاوردهای بزرگش در شبیهسازها به خاطر خواهیم سپرد. اما فراموش نمیشود که Near در واقعیت به قتل رسید. او شکننده بود و سنگپرانی ترولهای اینترنتی او را شکست.
آدمها در انترنت یک آواتار و یک نام مستعار نیستند. آدمهای واقعی هستند که حرفهای مجازی آزارشان میدهد.