بازنویسی یک افسانه | نقد و بررسی DmC: Devil may Cry

Nevan

کاربر سایت
Feb 25, 2011
3,027
نام
morteza
سه سال پیش در نمایشگاه TGS 2010، کپکام از DmC: Devil may Cry رونمایی کرد. اگر سیاه شدن موهای دانته و سیگار کشیدن اش به اندازه کافی طرفداران را خشمگین نمی کرد، دیدن لوگوی استودیوNinja Theory مطمنا این کار را می کرد. آخر چطور می شد یک بازی کاملا شرقی به دست یک استودیو کاملا غربی بیافتد و بتواند موفق باشد؟ در آن زمان این تصمیم کپکام بیشتر به یک شوخی بی مزه شبیه بود. اما اکنون بعد از گذشت سه سال، نتیجه چیزی نیست که طرفداران فکرش را می کردند. DmC به طرز عجیبی بازی خوبی از آب در آمده است. اما مطمئنا طرفداران این سری انتظار دارند بازی مورد علاقه شان چیزی بیشتر از یک بازی "خوب" باشد. وظیفه Ninja Theory سنگین تر از این حرف ها بود. ساخته Ninja Theory باید یک Hack n Slash و یک Devil May Cry خوب می شد. اما آیا NT در این راه موفق بوده است؟ آیا DmC یک HnS خوب است؟ یک Devil May Cry خوب چطور؟
t7eft0ga0v1zs3bwtfd.jpg


مانند تمام بازی های Hack n Slash، مهم ترین بخش DmC گیم پلی آن است. گیم پلی DmC سرگرم کننده، دیوانه وار و مانند دیگر بازی های این سری مبتنی بر خلق چند ضرب به جای استفاده چند ضرب های از پیش تعیین شده است. با این حال گیم پلی بازی نسبت به شماره های قبل دچار تغییرات ریز و درشتی شده است. اولین تغییر، تقسیم اسلحه ها به دو بخش شیطانی و فرشته ایست که خود باعث بوجود آمدن تغییرات دیگری شده است که در مجموع باعث می شوند گیم پلیDmC دارای عمق کافی باشد. با اینکه دو مکانیسم Angel Grab وDemon Pull ( که به شما امکان جا به جایی سریع دشمنان را می دهند) باعث بالا رفتنن سرعت بازی شده اند اما اما همچنان بازی نسبت بازی های قبلی سری کندتر است. چند ضرب های قدیمی سری مثل Stinger، Drive یا Rain Storm نیز در بازی حضور دارن اما بیشتر آن ها آن طعم دلنشین و قدیمی خود را از دست داده اند.(مخصوصا Stinger، که بدون وجود قابلیت Lock On عملا بی مصرف شده است) با این حال چند ضرب های جدید و زیبایی به بازی اضافه شده است که می تواند حایگزین چند ضرب های قدیمی باشد. برخلاف بازی های قبلی سری، پلتفرمینگ بخش بزرگی از گیم پلی DmC را تشکیل می دهد که یک ضعف بزرگ برای بازی به حساب می آید. اگرچه بازی های HnS با پلتفرمینگ ناآشنا نیستند، اما این ویژگی با گیم پلی سریع و بدون توقف سری Devil May Cry هیچ سنخیتی ندارد. فرض کنید در حال مبارزه به چند Demonهستید، میزان آدرنالین خونتان در حال افزایش است که ناگهان بازی از شما می خواهد بین چند سکو بپرید. اینجاست که توسط مرگ های پی در پی ناشی از پلتفرمینگ ریتم اکشن از بازی گرفته می شود. از طرفی دیگر باس فایت های بازی واقعا ضعیف و آسان از آب در آمده اند که می تواند کمی توی ذوق بزند. DMC1 با خلق سبکHnS و آنچه کامیا Stylish Action می نامید، دروازه جدیدی را به سوی بازی کنندگان و دنیای بازی های رایانه ای گشود. تمام بازی های سری DMC پیرو سیستم Stylish Action بوده اند. بن مایه اصلی Stylish Action بر روی تنوع در استفاده از چند ضرب ها بنا شده است و سیستم Rank با استناد بر این موضوع در طول بازی مسول امتیاز دهی به شماست. پس برای بیشتر امتیاز گرفتن باید متنوع تر بازی کنید و این سیستم خود باعث دیوانه وار تر شدن بازی و لذت بردن بیشتر از گیم پلی می شود. اما آیا DmC توانسته یک Stylish Action خوب باشد؟ در پاسخ باید گفت تا حد زیادی بله. تمامی ارکان سیستم Stylish Action در بازی وجود دارند. از Cancellation وEnemy Step گرفته تا سیستم Rank. اما بازی در این مورد ضعف هایی هم دارد. سادگی بیش از حد بازی و وجود مکانیسم هایی مانند Angel Grab وDemon Pull که باعث جا به جای سریع در حین مبارزه می شوند عملا سیتم Rank را بی استفاده کرده اند. به طوری که رسیدن به نشانSSS در طول بازی (که زمانی یک آرزو به حساب می آمد!) اکنون به امری عادی تبدیل شده است. اما با این حال، DmC شاید مانند 3DMC یک Stylish Action بی نظیر و بی نقص نباشد، اما قطعا هنوز یک Stylish Action است! با تمام این تفاسیر، گیم پلی DmC با چشم پوشی از بعضی از ضعف ها، سرگرم کننده و دیوانه وار است و می تواند تا مدت ها شما را با چند ضرب ها متنوعی که خواهید ساخت، ماموریت های مخفی و... درگیر کند.

n6jgdkgrunpa0gjhg1.jpg


Devil Trigger با اینکه همانند گذشته کارآمد نیست، اما هنوز هم موقع چالش ها کمک تان می کند، البته اگر چالشی در کار باشد!​

DmC داستان آشنای اسپاردا و دو فرزندش را تعریف می کند، اما با تغییرات بسیار. اسپاردا دیگر شیطانی نیست که موفق به کشتن هم نوعانش و نجات دادن زندگی بشر شده. او شکست خورده و به بند اسارتی ابدی کشیده شده است. شاید غرب قهرمان هایی با پدری بلند مرتبه و مقدس نمی خواهد، شاید قهرمان های جدید باید از خانواده هایی شکست خورده باشند. دانته دیگر آن جوان بی خیال و سرخوش نیست که همیشه اشک هایش را پنهان می کرد و مفهوم خانواده را در طول بازی می آموخت. او حالا فریاد می زند، درد می کشد و برای نجات دادن دختر داستان هرکاری می کند. شاید غرب قهرمان های با لباس پاره و کثیف می خواهد، نه قهرمان های تر و تمیز اتو کشیده. شاید دیگر دوران قهرمان های شکست ناپذیر به پایان رسیده و قهرمان جدید باید درد بکشد تا دوست داشتنی شود. ورجیل دیگر آن فرد مصمم و قانونمندی نیست که بالای برج بایستد، ژست بگیرد و با یک ضربه و بدون بیرون آوردن شمشیرش دشنمان را نابود کند. او حالا می دود، زخمی می شود و کمک می خواهد. اینجاست که بت هایی که از شخصیت های داستان برای خود ساخته بودید در هم می شکند و همه برای شما نا آشنا می شوند. اینجاست که Rebellion و Yamato از دو شمشیری که شخصیت پردازی شده بودند، تبدیل می شوند به یک تکه آهن، که فقط دشمنان را از بین می برند. اینجاست که می خواهید دانته و ورجیل جدید را دوست داشته باشید اما نمی توانید و دنیا بر سرتان خراب می شود. با توجه به کارنامه خوب Ninja Theory و حضور شخصی مانند Alex Garland در تیم داستان نویسی بازی، انتظارات از داستان DmC به شدت بالا بود که این عنوان توانست بیشتر این انتظارات را برآورده کند. با اینکه داستان دانته و ورجیل جدید جذاب و زیباست، اما هیچگاه جایگزین داستان اصلی نمی شود. نمی دانم، شاید داستان اسپاردا و دو پسرش تنها باید در همان فضای 4 نفره، ساده، مینیمالیستی و تئاتری DMC3 مطرح شود و بس.


ty0jo3uds8bclau0ic1.png


افسانه اسپاردا، با چهره ای جدید... .​

DmC از نظر بصری همان چیزی است که از Ninja Theory انتظار می رفت، رنگارنگ، چشم نواز و زیبا. طراحی هنری بازی بی نظیر است. تقریبا هیچ دو مرحله ای شبیه به هم نیست و از این نظر کار NT واقعا ستودنی است. مراحلی مانند مرحله کلاب Lilith یا ورود به زندان ماندس و مبارزه با Bob به راستی اوج خلاقیت NT را در زمینه طراحی هنری نشان می دهد. تغییرات Limbo، شهر شیاطین، بسیار زیبا و پویا طراحی شده اند و دیدن زیر و رو شدن محیط بازی در حین مبارزه واقعا لذت بخش است. بازی با موتور محبوب Ninja Theory، یعنی Unreal Engine 3 ساخته شده است. گرافیک تکنیکی بازی قابل قبول و زیباست اما برخی مشکلات تکنیکی موتو بازی، همانند دیر لود شدن بافت ها (تقریبا همانند تمام بازی های مولتی پلتفرم که با UE3 ساخته شده اند) در DmC نیز وجود دارند. اما این مشکلات به هیچ وجه به کلیت گرافیک بازی ضربه نزده و ابدا مانع لذت بردن شما از بازی نمی شود. موسیقی و صداگذاری بازی نیز مانند بازی های پیشین Ninja Theory شاهکار است. صداپیشه ها وظیفه شان را به بهترین شکل ممکن انجام داده اند و Tim Phillipps توانسته یک دانته غربی خوب باشد. اما شاید Sage Mears، صداپیشه Kat، بهترین نمایش را در میان صدا پیشه های بازی داشته باشد. صداگذاری محیط، اسلحه ها و دشمنان نیز همگی در سطح قابل قبولی قرار دارند. موسیقی بازی به واقع بی نظیر است. Combichrist و Noisia، دو گروه از بهترین گروه های سبک Electronic-Metal وظیفه ساخت موسیقی بازی را بر عهده داشته اند که نتیجه کارشان چیزی فراتر از یک اثر عالی از آب در آمده است. DmC از نظر بصری و شنیداری هیچ چیز کم و کسر ندارد و یکی از بهترین بازی های این سری، سبک HnS و این نسل است.

gwofz5sqm1ikf2yeigl.jpg

تنها یک کلمه برای توصیف گرافیک هنری و طراحی محیط بازی وجود دارد: بی نظیر!​

آیا DmC یک HnS خوب است؟ پاسخ با قاطعیت مثبت است. اما آیا DmC یک Devil May Cry است؟ باید گفت پاسخ این سوال به خودتان بستگی دارد. اگر از DMC گیم پلی دیوانه وار و کمبو های بی نهایتش را می خواهید، بله، DmC یک Devil May Cry کامل و استاندارد است. اما اگر از DMC شخصیت پردازی خاص، فضا سازی گوتیک و داستانی همانند DMC3 می خواهید، شاید DmC نتواند راضی تان کند. همانطور که پیشتر اشاره شد، DmC به طرز عجیبی بازی خوبی از آب در آمده است. نمی دانم دلیل این اتفاق تلاش های Ninja Theory بود، فشارهای طرفداران یا کمک های کپکام. اما به هر حال DmC یک ریبوت موفق و کامل است و همانند دیگر بازی های سری می تواند تا مدت ها شما را با گیم پلی دیوانه وارش سرگرم کند.

8.5/10
 
آخرین ویرایش:

Empyrium

کاربر سایت
May 9, 2011
1,025
من از ترس اسپویل یک نگاه فقط به نمره انداختم.حتی مقدمه هم ترسیدم نگاه کنم:D
اگه اسپویل نداره بگید بخونم:D
خسته نباشی بابت نقد>:d
 

farshad100

کاربر سایت
Jan 19, 2013
1
اولا ممنون از دوستمون بابت نقد
دوما مت الان کمتراز 12 ساعت تموش کردم خیلی حال نداد واقعا این چه باس فایترهایی بود خیلی راحت بود فقط جنگ آخر با برادرش حال داد:((
 

Easy_GoiiN

کاربر سایت
Aug 4, 2012
1,145
ممنون

نمی دونم چرا همه به این بازی 8/5 میدن. به خدا من هیچ ایرادی در بازی ندیدم :|:D
تنها نکته ی منفی بازی کم بودنش و شخصیت جدید (برای گیمرهای قدیمی) هست.
 

F.3.R.Y.X

کاربر سایت
Jan 8, 2013
431
اولا ممنون از دوستمون بابت نقد
دوما مت الان کمتراز 12 ساعت تموش کردم خیلی حال نداد واقعا این چه باس فایترهایی بود خیلی راحت بود فقط جنگ آخر با برادرش حال داد:((

خدا بگم چیکارت کنه که عین . . . . اومدی یه پست توی این انجمن دادی و پایان بازی رو اسپویل کردی !!! خدایا چرا ملت اینطوری هستن !!! بعد از 5 ساعت بازی باید چشمم به این بیوفته )x
 

-Prime-

کاربر سایت
May 12, 2012
256
خدا بگم چیکارت کنه که عین . . . . اومدی یه پست توی این انجمن دادی و پایان بازی رو اسپویل کردی !!! خدایا چرا ملت اینطوری هستن !!! بعد از 5 ساعت بازی باید چشمم به این بیوفته )x

فرهاد حالا خوش به حال تو که 5 ساعت بازیش کردی! من چی؟؟ هنوز نرفته آخرش برام اسپویل شد!
اینجا نمیدونم کسی احتیاط نمیکنه....اون تگ اسپویلر رو که الکی نذاشتند!

یه خورده مراعات کنید لطفا! :|
 

N.!.M.A

کاربر سایت
Jun 19, 2011
1,662
نام
نیما!
فرهاد حالا خوش به حال تو که 5 ساعت بازیش کردی! من چی؟؟ هنوز نرفته آخرش برام اسپویل شد!
اینجا نمیدونم کسی احتیاط نمیکنه....اون تگ اسپویلر رو که الکی نذاشتند!

یه خورده مراعات کنید لطفا! :|

خدا بگم چیکارت کنه که عین . . . . اومدی یه پست توی این انجمن دادی و پایان بازی رو اسپویل کردی !!! خدایا چرا ملت اینطوری هستن !!! بعد از 5 ساعت بازی باید چشمم به این بیوفته )x
ميدوني جالبيش چيه!؟
طرف ي پست داده!اون ي پستشم همين بوده!گند زدن به تجربه ي منو شمايي كه هنو بازي نكرديم
 

Free Gamer

کاربر سایت
Oct 17, 2012
12
اتفاقا من این دویل می کرای رو بیشتر از دویل می کرای 3 دوست داشتم من از قهرمانایی خوشم میاد که اسیب پذیر و انسان مانند باشه نه بی خیال مثل دانته دویل 3 نمونه بارزش سری سه گانه کریستوفر نولان بتمن که بتمن رو مردی نسبتا ضعیف نسبت به قهرمانای دیگه رسم کرد تنها ایرادی که بش میتونم بگیرم باس فایت های ضعیف تر نسبت به دویل 3 بود دویل 3 باس فایت هاش شاهکار بود کسی اگر لینک دانلود دویل 3 رو داره برا پی سی بزاره ممنون
 

کاربرانی که این قسمت را مشاهده می‌کنند

Top
رمز عبور خود را فراموش کرده اید؟
or ثبت‌نام سریع از طریق سرویس‌های زیر