اون صحنه که با دیوید همراه میشیم. و کلی کلیکر از پا در میاریم و آخرش دمه آتیش میشینیم و دیوید میفهمه می کی هستیم و میگه. تو این دنیا هیچ چیزی اتفاقی نیست.
یکی لحظه ای که الی رو گرفته بودن و جول حالش خوب میشه و اون بنده خدا رو میگیره و ازش با کتک اعتراف میگره قشنگ اون ضرباتی که میزد من از ته دل لذت میبردم
و دومی هم که لعنتی ترین قسمت بازی بود واسه من صحنه ای بود که آسانسور سقوط میکنه و اون پایین اگر اشتباه نکنم باید دنبال کارت بگردی در رو باز کنی تا بتونی بری بالاقشنگ از ترس زیر گلوم چسبیده بودنلعنتی خیلی وحشتناک و جذاب بود
وایییییییی سر اینکه سارا مرد خیلی عرررر زدم و گریه کردم خیلی غم انگیز بود ... فریاد سارا و جیغ و داد ها واسه خونریزی و مردم شهر در حال فرار، واقعا لعنت به اون سرباز لعنتی که سارا رو کشت ...
هعــــــی، مرسی بهزاد عالی بود