خیلی دوستان توجهی به یاوه های این بازی نما نداشته باشند.اگر بخوایم منتشر کنیم حتما می کنیم و چند نفری انجام میدیم.اینا مثل سلیمان هستند که فقط یه بادی مونده بخوره بهشون تا در بستر باد تکه تکه بشن.خاک تو سرشون با اون تیم خوب و حرفه ای اینا چه گندی به خودشون زدن.چند روز پیش یکی از بچه ها میگفتن حتا حاضر نیستن به کسی جواب بدن وضعشون چطوره.
من بیشتر شماره های بازی رایانه رو دارم به جز چند تا مثل پنج و ... چطوری اسکن کنم؟
من خواهش میکنم اگر دنیای بازی رو هم داریم،یک طرح بچینیم و تقسیم وظیفه کنیم این بخش با ارزش رو هم حفظ کنیم.اینا کار هایی هستند که دست اول نویسندگان درجه یک و سازمان خود نشریات ( که هرگز میدونم وجود نداره و نداشته ) بایستی انجام میدادن.
چند تا از نویسنده های دنیای بازی که افراد برجسته ای بودن تو بنیاد ملی بازی های رایانه ای پست داشتن مثل جناب فخار،ای کاش ایشون تو این فروم هم بودند و گره ای باز میکردند.
لطفاً به جای استفاده از این ادبیات سخیف سعی کنید وارد مسائلی که کم ترین اطلاعاتی از اون ها دارید، نشید.خیلی دوستان توجهی به یاوه های این بازی نما نداشته باشند.اگر بخوایم منتشر کنیم حتما می کنیم و چند نفری انجام میدیم.اینا مثل سلیمان هستند که فقط یه بادی مونده بخوره بهشون تا در بستر باد تکه تکه بشن.خاک تو سرشون با اون تیم خوب و حرفه ای اینا چه گندی به خودشون زدن.چند روز پیش یکی از بچه ها میگفتن حتا حاضر نیستن به کسی جواب بدن وضعشون چطوره.
چندین راه مختلف برای این کار هست:من بیشتر شماره های بازی رایانه رو دارم به جز چند تا مثل پنج و ... چطوری اسکن کنم؟
برای چی حق صاحب بازی نماست که یه اره یا نه بگه و بخواد تکلیف دو دهه کارو معلوم کنه ؟خودم خیلی دوست دارم به صورت رایگان به آرشیو مجله دسترسی پیدا کنم اما قطعا این حق صاحب بازی نما است که در مورد اموال خودش تصمیم بگیره.
من مسئله ای که دارم اسکن کردن هست.باید بدم بیرون اسکن کنن.چند میگیرن برا اسکن هر مجله؟اون شماره های باقیمونده که یه سری از عزیزان گفته بودن میفرستن چی شد؟
آخر سر آپلود میکنن یا به هم خورد برنامه؟
واقعا حیفه بعد بازی رایانه هیچ اثری از ایشون نیست.از بعد از بازی رایانه کسی به مشتی ای و خاکی بودن یاشار ذولفقاریان ندیدم.فرقی نداشت طرف مقابلش چه سن و سابقه ای داشته باشه،همیشه با حوصله و جوری که انگار طرف رو میشناسه جواب میداد.این ویژگی تو خوندن مقالاتش هم بود.در عین اینکه حرفه ای مینوشت، هرازگاهی یه ادای دینی به بقیه آثار مورد علاقه اش *اهم مورتال کامبت اهم* میکرد؛یعنی در کنار بررسی های منطقی اش احساس و سلیقه شخصیش رو جوری دخیل میکرد که انگار داری نظر یه دوست رو میشنوی.هر وقت یه مورتال جدید میبینم معرفی میشه با خودم میگم الان یعنی واکنشش چیه