«پریش» سریال بدی نیست؛ میخواهد همزمان «درایو» (وندینگ رفن) و «بریکینگ بد» باشد؛ اما پس از قسمت اول، پیشینه شغلی آنتیهیرو را کنار میگذارد و ما دیگر چیزی از مهارت رانندگی او نمیبینیم. در مجموع، سریال ریتم خود را نگه میدارد و این مسئله در کشاندن مخاطب به تماشای سایر قسمتها تاثیرگذار ظاهر میشود؛ شخصیتهای مکمل به جذابیت «جیانکارلو اسپازیتو» نیستند و برخلاف «بریکینگ بد»، فضای قابلتامل برای همزادپنداری با آنها فراهم نمیکند. با اینکه کنسلشده؛ ولی پایانبندی خوبی دارد که نگرانی بابت بازگذاشتن برخی از خطوط داستانی ایجاد نخواهد کرد.
Score: 7.8
پ.ن: در کل AMC میتونست یک فصل دیگه به سریال Parish فرصت بده.
پ.ن: مدیران AMC مثل مدیران بایرن مونیخ هستند؛ اونی که داره خوب پیش میره رو کنار میگذارند و با شیردوشیهای TWD اعتبار شبکهشان را خدشهدار میکنند.
Disclaimer
یادداشت هایی بر یک رسوایی
یک مینی سریال خوشساخت و جذاب از الفونسو کوآرون
داستان یک چهره ادبی مشهور که گذشته تاریک اش زندگی اش رو دگرگون می کنه.
سریال از نظر روایتی نکته خاصی نداره و ترکیبی از big little lies - the affair و چندین سریال و فیلم درام هست اما به لطف بازی های خوب و ریتم مناسب بیننده رو با خودش درگیر می کنه و تا آخر می کشونه و در قسمت آخر کاملا دید بیننده رو عوض می کنه
کیت بلانشت در نقش اصلی مثل همیشه عالیه هرچند خیلی مجالی برای پرداخت نداره . ساشا بارون کوهن هم که چند سالیه سعی داره از اون پرسوناژ دیوانه وار کمیک اش دور بشه در یک نقش نرمال قابل قبوله هرچند یک جاهایی از دستش در میره و رگه هایی از بورات و دیکتاتور تو نحوه نقش آفرینی اش میزنه نشون میده . اما بدون شک ستاره های سریال کوین کلاین کهنه کار و لایلا جورج دختر بازیگر معروف وینسنت د آنفوریو هستن . کلاین که چند سالیه کم کار شده در نقش اصلی درخشانه .
فیلم برداری سریال فوق العاده است . همکاری مجدد کوآرون با امانوئل لوبیزکی فیلم بردار مشهور منجر به خلق سکانس های چشم نواز و زیبایی در سریال شده
اگر به دنبال یک سریال درام با ته مایه های معمایی تعلیقی هستید این مینی سریال پیشنهاد میشه
امتیاز 8 از 10
کارگردانی خیلی ضعیفه بنظرم و واسه یه سریال تو 2024 خیلی ارزون بنظر میاد نمیدونم شاید نظره منه فقط بنظرم اکشن کار خیلی ضعیفه در سطح Vampire diaries حتی
پایان قابل پیش بینی
داستان پر از سوراخ و حفره های عجیب قریب
من موندم چجوری طرف 100 دفعه راحت از مرگ فرار میکنه اصلا نمیفهمم هدف از قسمت آخر چیه که سوفیا فک فامیل خودشو میکشه بعد پنگوین که میرسه به صندلی چوبی بستتش با چهار تا دونه چسب بعد ننشو میندازه رو شونه اش قشنگ خیلی راحت فرار میکنه !!! بعد میاد از 20 متری با یه تیر طرف و هد شات میکنه ولی اونجا کلی تیر میزنن در دیوار همه اصلا واقعا خنده داره
یا چرا ویک به موقع خفه شدن انقدر ضعیفه یعنی لعنتی یه کلید تو جیبت نیست تو به انگشتی تو چشش بکنی چیزی
بعد این پخش کننده های مواد چجوری یه عمر رییس بودن همشون بعد تو یه صبح تا بعد از ظهر همه کشته میشن !!! خوب اگه انقدر گاون چجوری رییس شدن !!!
بعد سوفیا معلوم نیست چرا هیچ وقت بیشتر از 3 نفر همراش نیستن ما آخر نفهمیدیم اینا قدرت دارن یا ندارن ، یعنی جوری که سوفیا میبازه خنده داره انگار بچه دو ساله هست خیلی راحت به کسایی اطمینان میکنه که هیچ دلیلی واسه اعتماد به اونا نداره
نکته مثبت سریال گریم بازیگر اصلی هست که بسیار عالیه و بازی colin farrell علی رغم اون گریم سختش خوب هستش و فیزیکی شخصیت penguin هم خیلی خوب در اومده
در کل چیزی نیست بیشتر از یه بار ببینید و پیشنهاد میکنم انتظارتون خیلی پایین باشه
+گرافیک هنری و انیمیشن چشم نواز
+موسیقی هماهنگ و زیبا در زمان و سکانس مناسب
+صداگذاری قوی کارکترها
فشرده بودن رخدادها در فصل ۲
این نقد نیست نقد نوشتن هم بلد نیستم همینطوری مینویسم
دو شخصیت پاودر و وندر سرنوشت دردناکی داشتن به خصوص پاودر که از همون بچگی سر یه اتفاق غیر عمدی که هدفش کمک بود توسط خواهرش بهش لقب جینکس داده شد و زندگیش به یه مسیر دیگه ای کشیده شد.
بعد اینهمه وقت با ورود ایشا به زندگی پاودر, زندگی پاودر داشت رنگ میگرفت که یهو با مرگ ایشا همه چی بدتر از قبل شد و پاودر به ناامیدی کامل رفت که تصمیم گرفت به زندگی خودش پایان بده باز دم اکو گرم که برگشت جلوی پاودر رو گرفت وگرنه با مرگ پاودر آرکین هم برای من تموم میشد
اکو جلوی خودکشی پاودر رو نه تنها گرفت بلکه باعث شد پاودر تو یه مسیر درست هم قدم برداره
من طرفدار موضوع های مربوط به دنیای موازی نیستم خوشمم نمیاد, دوست دارم فقط یه تایم لاین داشته باشیم و اگه تغییری هم اتفاق بیوفته با قدرت برگشت زمان درست بشه, ولی قسمت 7 با اینکه دنیای موازی بود یکی از لذت بخش ترین قسمت های آرکین برام بود که دنیای کاملن متفاوت تری نسبت به تایم لاینی بود که اکو ازش اومده بود که داخلش فقط بدبختی و ناراحتی و جنگ بود
ولی خب اکو میدونست به این تایم لاین تعلق نداره و تایم لاینی که ازش اومده پاودر تنهاست و بیخیال تایم لاین شاد و گل و بلبل شد و برگشت
از وای بگم لحظه ای که وای قبول کرد اینفورسر پیلتور بشه, که باعث مرگ خانوادش شدن و میخواد از این طریق خواهرش رو هم بگیره بدجور کفری شدم ولی خب بعد دیدم به هدف محافظت پاودر اینکارو کرده
0.5 کم کردم که چرا هی زود به زود روابط تن آمیز با جزئیات نشون میدن, برام اهمیتی نداره مهم هم نیست دو تا ادم بالغ دختر با دختر/پسر با پسره یا دختر با پسر باهم هستن مشکلی که دارم اینه که چرا با جزئیات نشون میدن اونم زود به زود نشون میدن با انیمیشن سامورای آبی هم همین مشکلو داشتم
اصن چرا وای درحالی که خواهرش توی ناامیدی کامله و به دنبال خودکشیه, باید تن آمیزی بکنه, نه زمانش بود نه مکانش بود
یدونه صحنه کافیه نمونه لحظه لب گرفتن اکو و پاودر کوتاه و زیبا
0.5 هم به خاطر اتفاقات سریع و زیادی که توی فصل دوم افتاد بدون پرداخت درست که چرا کارکترها زود به زود مسیر عوض میکنن که این مسیر عوض کردن ها نیاز به پرداخت بیشتر داشت ولی باز خوب تونستن جمعش کنن
همینطور سوالات زیادی هم اومد این وسط که من نفهمیدم چی به چیه نمونه دلیل کارایی که امبسا میکرد چی بود کسی اگه میدونه برام توضیح بده
لحظه بغل کردن وندر و وایولت و پاودر و ایشا هم از اون صحنه های خوش بود که وای به پاودر گفت منتظر چی هستی پدر تو هم هست, اون لحظه اشک تو چشام جمع شد موهای تنمم سیخ شد. همینطور لحظه ای که ویکتور داشت ذهن و رویای وندر رو میدید قشنگ اون سکانس با آهنگ دلنشین ترکیب شده بودن
من از هواداران پایان خیلی خوشم و با مرگ پاودر امتیازم 7 میشه(همینقدر بی منطق) با اینکه شواهد نشون میده پاودر زندست ولی تا با چشمای خودم نبینم دلم راضی نمیشه, پس فصل بعدی امیدوارم نشونش بدن
بعد از آرکین، میلم به سریال دیدن احیا شد و دیشب آخرین قسمت این سریال رو نگاه کردم و در کل دوستش نداشتم. به نظرم داستانهای شر در مقابل شر هم میتونن جالب باشن؛ اگه کارکترها در عین شرور بودن، خصوصیات همدلیبرانگیزی هم داشته باشن؛ اگه با یه کارکتر استادی عمیق طرف باشیم؛ اگه یه طنز تلخ خیلی جالبی در جریان باشه. در مورد پنگوئن فکر نمیکنم هیچکدوم از موارد مذکور صدق کنه.
«تو برق کرانپوینت رو برگردوندی» و سرانجام اون رابطه، من رو یاد بحثهای چند روز پیش توی یه تاپیک دیگه انداخت؛ خیلی وقتها تازه وقتی به سرمون خورد میفهمیم که سنگ بوده.
چقدر خوشحالم در زمانی زندگی میکنم که سریال Arcane رو میتونم همزمان با پخش ببینم. این اثر فرای مدیا خودش است. Arcane تصمیم گیری من رو برای انتخاب بهترین سریالی که تا به حال دیدم ساده تر کرد.
پیچیده شدن و عوض شدن ناگهانی فضا و داستان بازی در فصل 2
سریع پیش رفتن اواخر سریال و نیاز به حداقل 3 قسمت دیگه برای بالانس کردن ریتم فیلم و معقول تر کردن پایان بندی
در کل Arcane سریالی هست که در فصل اول با گرافیک عالیش و فضا و کرکترهای باحالش و کارگردانی خیلی خوبش شما رو میخکوب میکنه و برای فصل دوم تشنه ترتون میکنه. ولی با شروع فصل دوم و با وجود اینکه همچنان کیفیت کار بالاست و سکانسای جذابی هم داره، ولی هجوم موضوعات پرتعداد جدید، عوض شدن پشت سرهم جهت بندی کرکترها(خوبا بد میشن بدا خوب میشن باز بدا خوب میشن و این داستان ادامه دارد) بدون پیش زمینه کافی چارچوب کم نقص سریال در فصل اول رو تحت الشعاعش قرار میده.
پایان بندی داستان هم بنظرم کلیشه ای بود و از موضوعات کلیشه ای کمک گرفت که خیلی از سریال ها برای جمع کردن داستان سریال از این موضوعات کمک می گیرن(مثه جهان های موازی یا جابجایی زمان و ....
یه سرباز ارتش کره ست که از جنسیتش خسته شده و تغییر جنسیت داده و حالا برای اینکه خرج عمل هاش رو دربیاره وارد Squid Game شده .
سریال شخصیت پردازی قویی داره خانم های قوی و باهوش و مستقل و مردهای اشغال و خنگ و ترسو توش زیاد هستن ، تک تکشون هم خیلی خوب نوشته شده کرکترشون و تو یاد و خاطره آدم میمونه .
خلاصه اثر فاخریه شاید یکی از بهترین سریال های Black Rock و Netflix تو سال 2024
یه سرباز ارتش کره ست که از جنسیتش خسته شده و تغییر جنسیت داده و حالا برای اینکه خرج عمل هاش رو دربیاره وارد Squid Game شده .
سریال شخصیت پردازی قویی داره خانم های قوی و باهوش و مستقل و مردهای اشغال و خنگ و ترسو توش زیاد هستن ، تک تکشون هم خیلی خوب نوشته شده کرکترشون و تو یاد و خاطره آدم میمونه .
خلاصه اثر فاخریه شاید یکی از بهترین سریال های Black Rock و Netflix تو سال 2024
من با خانمم سریال رو دیدم خدا شاهده نه میدونه بلک راک چیه نه این حرفها ، سر همون سکانس برگشت گفت چقدر ضایع این چرت و پرت ها رو تو سریال فرو کردن ، میخوام بگم یعنی دیگه مخاطب عادی هم فهمیده کارهای سفارشی چه ویژگی هایی دارن .
من با خانمم سریال رو دیدم خدا شاهده نه میدونه بلک راک چیه نه این حرفها ، سر همون سکانس برگشت گفت چقدر ضایع این چرت و پرت ها رو تو سریال فرو کردن ، میخوام بگم یعنی دیگه مخاطب عادی هم فهمیده کارهای سفارشی چه ویژگی هایی دارن .
دقت هم کنی، هیییییچ فایده ایی اون صحنه توی داستان نداشت. حتی مهم نبود این بابا بفهمه این دختره حامله است یا نه. از اون بدتر طرف با رامبو شدن مشکلی نداره، اما موقعی که نگاه نامحرم بهش میوفته خجالت زده میشه.
خلاصه مشخصا گفتند این سریال رو همه میبینند از این چیزا بزاریم.
چون توی کره هم بشدت مخالف این مسخره بازیا هستند:
به طور کلی سریال خوبیه ولی سرگرم کننده هم هست و از همه مهمتر اینه که بیننده رو اکثرا میخکوب میکنه. بازی ردمین خوب بود در نقش یک آدمکش حرفه ای . البته نمی خوام زیاد در موردش اغراق کنم چون با وجود بازی خوب عالی نبوده.
کلا حالات چهره ردمین همیشه اینجوری بوده و زیاد اون حس احساساتی رو نمیشه درش دید ولی برای یک شخصیت سرد و خشک واقعا خوب نقش رو در آورد.
یک چیزی که از همون تیتراژ اول به چشمم خورد اینه که انگار با یک جیمز باند ولی در نقش منفی طرفیم. تیتراژ ابتدایی و بعضی از شات ها یاد آور کازینو رویال و اسکای فال هست.
ترورهای جکال هم همشون خوب و جالب بودن به خصوص قسمت 9 که اصلا انتظارش رو نداشتم اون صحنه پایانی اینقدر خوب در بیاد.
اما بریم سراغ نکات منفی
این لاشانا لینچ چرا اینجوری بود ؟ یعنی فراتر از فاجعه بود بازیش . اصلا همش یک قیافه داشت کل سریال دریغ از یک ذره تغییر تو چهره.
از نظر فیزیک هم هر وقت پائین تنه مبارک رو در تصویر میدیم با خودم میگفتم چجوری اینو جزو نیروهای ویژه آوردن.
دو تا ایراد بزرگ دیگه هم داره سریال
یکی برمیگرده به پروژه نرم افزاری ریور که اون یارو میخواد پخشش کنه
اونیکی هم ماجرای شغال در افغانستان
پروژه ریور خیلی ایده اش بچه گانه و مسخره هست . یعنی تیم نویسنده های سریال با خودشون وقت نذاشتن یکم بیشتر روی این قضیه فکر کنن . اونجایی که تو استونی میخواست طرف برای بار اول ریور رو عرضه کنه
خیلی شعاری و بچه گانه بود صحبت هاش . انگار یک تینیجر متن رو نوشته همش پر بود از پولدار ها و ادم بد ها و غیره می خوان حق ضعیف ها رو بخورن و این حرف های شعاری. قشنگ زدم جلو اونجا رو.
ماجرای شغال تو افغانستان هم
باز هم انگار سناریو رو یک بچه 15 ساله نوشته. یک سری سرباز ارتش انگلیس میرن یک روستا که مثلا عروسیه و همینجوری شروع میکنن مثل دیوانه ها شلیک کردن و قتل عام کردن زن و بچه.
البته که نیروهای ائتلاف تو افغانستان بمباران و حمله با پهپاد سر روستا انجام دادن و چند تا عروسی رو هم به خاک و خون کشیدن بحث اینجاست که تفاوت هست بین حمله هوایی با پهپاد و اسلحه اتومات دست گرفتن و خالی کردن خشاب به شکل تیرباری.
خیلی باسمه ای بود . دیگه اینقدر هم بی حساب و کتاب نبود عملیات های ناتو در افغانستان که همچین چیزی زیر سیبیلی رد بشه.