Recent content by milad_sony

عمرا به پای Gt5 نمیرسه ....!!! ولی خدا کنه اینم چیزی از اون کم نداشته باشه ....ولی باید یک دموی قابل بازی مثل Gt5 ازش بیاد و ببینیم چطوره ... ولی عمرا به پاش نمیرسه ... Gt5 یعنی فوق العاده .... گرافیک و ساخت ماشینای Gt5 رو ببینین و مقایسه کنین با این ...Gt5 اینقدر تابلو و توپ هستش از دور داد...

توی این سایت هم خبرش اومده و هم گفته شده میشه : Xbox IPTV service, which will mean recording TV shows to its vast 320GB hard disk and watching live TV shows via your broadband provider. :love: برای پاییز 2008 فکر کنم گفته شده میاد..... اینم منبع خبر: http://www.n4g.com/xbox360/News-96473.aspx

از اون بازیهاست که خرید 360 رو واجب میکنه:) نسخه اولش روی ps3 رو دارم میترکم ... ولی پدر مخ رو صلوات میده ... حالا فریدون گیر داده بازم سختر:(:(( ترکیدم داداش:cheesygri

salam دوست عزیز : دستت درد نکنه ، ولی همین الان اومدم که بگم دسته داش مهدی درد نکنه ( QuinT) ... به زور خودم روی همون دکمه شمشیر رو زدم و پریدم رفتم بالا .... الان دیدم شما هم توضیح دادی ولی یکم دیر گفتی .... ولی به هر حال من اینقدر باهاش ور رفتم تا آسانسور رفت بالا :laughing: از توضیحاتتم...

اینم بازی نینجا که دارم الان انجام میدم : http://i16.tinypic.com/6l3f72x.jpg به خاطر اینکه حجم صفحه زیادنشه لینک گذاشتم ..... محمد جان کیفیت تلویزیون با این عکسا معلوم نمیشه که .... ولی گذاشتنش خالی از لطف نیست ..... در کل دوستان همکاری کنن

salam نمیدونم شما همش مجبوری بیای یک چی بگی و دعوا میخوای بندازی .. چه تو خبرها .. چه تو طرفداری و چه تو ..... تایپیک هم عالیه ... هر کس هم نمیخواد لازم نیست شرکت کنه ......

توی مرحلهی 7همه اتاقها رو گشتم ..... فقط یک جایی که یکم مشکوکه هعمونجایی هستش که دیوارها سوراخه و داخل اونها رو گشتم و بازم چیزی گیر نیاوردم ... پس این شی باستانی کجاست:mad::((:(

محمد جان دستت درد نکنه به زودی میذارم ....

این Resistance 2 ، Killzone 2 رو درست گفته ، بقیشم که زیاد ربطی نداشت به خود Game ..... آخ این فال اف من 2 بیاد....وای:love:

مهدی جان ترکیدم تمام راهها رو با دقت گشتم ولی هیچی پیدا نکردم:(

ایول مایکرو سافت:laughing: ولی بدون شوخی عجب درد سری شده ها!!!!

مهدی جان گاو صندوق رو باز کردم و یک کتاب گرفتم و اونو بردم پایین کلیسا گذاشتم در اون جایی که مشخص کرده بودن .... بعدش اون سنگه کنار رفت و یک در باز شد پریدم توش و یک دیوار شیشه ای بود بهش از این بمها زدم و یک سنگ گنده افتاد پشتم و منم به سرعت اونجا رو رد کردم و اومدم پایین که یک راه پیچی...

مهدی جان گاو صندوق رو باز کردم و یک کتاب گرفتم و اونو بردم پایین کلیسا گذاشتم در اون جایی که مشخص کرده بودن .... بعدش اون سنگه کنار رفت و یک در باز شد پریدم توش و یک دیوار شیشه ای بود بهش از این بمها زدم و یک سنگ گنده افتاد پشتم و منم به سرعت اونجا رو رد کردم و اومدم پایین که یک راه پیچی...

مهدی جان وقتی روی کتاب مربع میزنم اینها رو مینویسه : : A diary writeen by a mork it is the 27th day of the 12th month . i have received the book of the eons as a brithday gift from his majesty the emperor .it is a great honor i shall place it in the safe so that no one will...

مهدی جان اون شمشیر کوچیک که مثل بمب هستش رو برداشتم و در رو شسکتم و 3 چهار تایی رو کشتم و در بعدی رو باز کردم و 3 تا از جعبه های قرمز که در اطراف بود رو باز کردم (خون و امثال این بود ).. بعد یک در دیگه هم بود که رفتم توش یک دریچه ای مثل گاو صندوق داره که باید بچرخونی تا فکر کنم در بغلیش باز بشه...