ببین مدت ها قبل (شاید میلیون ها سال قبل) قبل از اینکه Atlas وارد پاندورا بشه٬
یه نژداری به نام eridian ها توی پاندورا و کل کهکشان زندگی می کردن. اینا زندان هایی می ساختن و موجودات خطرناک دوران خودشون رو توش زندانی می کردن و نژاد دیگه ای به نام gaurdian مسئول نگهداری از این زندان ها (والت ها) بودن.
سال ها بعد٬
کمپانی اطلس تو یکی از سیاره های کهکشان یه vault پیدا می کنه که توش تکنولوژی این نژاد eridain بوده٬
اطلاس تو جست و جو برای پیدا کردن بقیه ی valut ها تو یکی از زمستان های پاندورا وارد این سیاره می شه٬ هر سال پاندورا ۱۰ سال زمینی طول می کشه که ۳ سالش تابستان و بقیش رمنستانه. بعد از ساکن شدن اطلاس تو پاندورا خبر همه جا می پیچه و بقیه شرکت ها و خیلی از شکارچی ها برای پیدا کردن والت وارد پندورا می شن. تا اینکه اولین تابستان از راه می رسه٬ همه ی موجودات پاندورا از خواب بیدار می شن و شروع می کنن به شکار آدم هایی که روی پاندورا ساکن شدن. برای همین ساکنین پاندورا مجبور می شن به نقاط مسکونی محدودی مهاجرت کنن. بعد از یه مدتی نیرو های نظامی atlas یعنی crimsone lance وارد پاندورا می شن. با اینکه خود lance یه حالت استبدادی تو پندورا بر قرار می کنه اما به هر حال کمک می کنه ساکنین پندورا جلوی موجودات این سیاره مقاومت کنن.
تو همین دوران حکومت اطلاس٬
کمپانی dahl برای استخراج مواد معدنی وارد پندورا می شه و با استخراج eridium ثروت عظیمی کسب می کنه. بعد از سال ها که دیگه داهل شیره ی این مواد معدنی رو کشیده٬ اولین کلید والت کشف می شه. پاتریکا تنیس با حمایت داهل وارد پندورا می شه تا روی پیدا کردن والت کار کنه٬ اما خبر کشف کلید والت به اطلس می رسه. اطلس هم نیرو های لنس رو برای گرفتن کلید و پیدا کردن والت به مقر های داهل می فرسته٬ داهل هم که اوضاعش خراب بوده٬ مجبور می شه پندورا رو ترک کنه. ترک داهل موجب می شه معدن ها نصفه نیمه بمونن٬ خیلی از زمین ها نابود بشن و افراد خیلی زیادی بی کار و فقیر بشن.
یکی دیگه از کمپانی ها به نام hyperion هم به دنبال والت به پندوار اومده بوده. اما این شرکت یه برنامه نویس خیلی خاص داشته به نام jack که می خواسته از قدرت های درون والت برای خودش استفاده کنه و با اون ها سلاح بسازه. با نفوذی که جک تو hyperion داشته٬ یه ماهواره به فضا می فرسته که دخترش یعنی انجل تو این ماهواره بوده٬ با استفاده از این ماهوارهٖ٬ انجل تمامی شبکه های ارتباطی پندورا رو زیر نظر خودش داشته. طبق نقشه ی جک٬ انجل با چهار تا والت هانتر تماس می گیره که با سو استفاده از اون ها بتونه والت رو پیدا و تصاحب کنه
تنیس همچنان روی کلید کار می کنه و متوجه می شه که هر چند هزار سال تو یه روز مشخص، با استقاده از این کلید می شه والت رو باز کرد. تنیس یکی از قطعات کلید رو داشته ولی bandit ها اون قطعه رو ازش می گیرن. بعد ها این کلید به دست lance و رهبرشون steele می افته و اونا موفق می شه والت رو باز کنن. ولی steele توسط موجود زندانی شده توی والت یعنی destroyer کشته می شه و والت هانتر ها هم destroyer رو شکست می دن. جک هم چشم destroyer که یه لیزر عظیم بوده و برای خودش بر می داره و اونو تو پایگاه فضایی helios به عنوان یک سلاح عظیم قرار می ده. هدف از این پایگاه فضایی نظارت جک روی پندورا و ماهش برای پیدا کردن والت ها بوده. بعد ها که روی ماه پندورا یه والت دیگه پیدا می شه، جک چهار تا والت هانتر رو اجیر می کنه تا براش این والت رو پیدا کنن، اما در همین حال یکی از کلنل های سابق داهل، زارپدان، به هلیوس حمله می کنه تا با استفاده از چشم destroyer ماه پندورا رو به قصد نابود کردن همه ی راز های مربوط به والت نابود کنه تا بتونه دنیا رو نجات بده. ۴ تا والت هانتری که جک استخدام کرده به همراه دو تا از والت هانتر ها قبلی، زارپدان رو شکست می دن. جک هم یکی از تکنولوژی های وابسته به gaurdian ها رو پیدا می کنه و به وجود یک ولت دیگه روی پندورا پی می بره. اما والت هانتر های قبلی بهش خیانت می کنن و صورتش رو می سوزونن، جک هم که به خاطر این اتفاقات روانی شده، با اخاذی و کشتن مدیر ها و سهامداران hyperion خودش رپیس این شرکت می شه، و ادعا می کنه که خودش destroyer رو شکست داده. جک با استخراج eridium ثروت عظیمی رو کسب می کنه. بعد ها کلید والت رو از تنیس می گیره و والت جدید رو به قصد کنترل کردن موجود درون اون و کشتن bandit های پندورا باز می می کنه، اما ۴ تا والت هانتر جدید جلوش رو می گیرن و موجود درون والت رو نابود می کنن و به مکان بقیه والت ها تو سراسر کهکشان پی می برن