Behind The Rain : Heavy Rain Spoil Topic

Fëanor

Spirit of Fire
کاربر سایت
Aug 22, 2008
7,258
نام
برهان
ميبينم که هيشکی پايان منو نديده :D
من جيدن رو به کشتن دادم مديسون زنده موند با ايتان زهر خوردم شاون هم مرد بعد لارن اسکات رو کشت بعدم وقتی مديسون سر قبر شاون به ايتان ميگفت بيا با هم يه زندگی نوع شروع کنيم ايتان به مديسون گفت برو من الان ميآم بعد با يه تير ايتان خودشو کشت مديسونم گريه کرد :D
دراماتيک ترين پايان بود
به این که پایان نمیگن:biggrin1: چقدر بد تموم شد خوشم نیومد:biggrin1:

یه سوال همه ی پایانها تک تک تروفی نداره که ؟
نه دوست عزیز نداره. یک سر به تاپیک تروفی ها بزن این جا ربطی به موضوع نداره. این جا بحث در مورد داستان بازی هست
 

MEHRDAD.F

کاربر سایت
Sep 11, 2006
2,104
نام
مهرداد
اه نامرد!اصلا بهش نمیومد!کلا به ریشو ها این چیزا نمیاد ولی خب...:eek::biggrin1::biggrin1::biggrin1:...در کل حسابی تعجب کردیم:biggrin1:

اره منم باورم نمیشد اصلا بهش نمیومد به نظر ادم خوبی میومد حتی تا اخرای بازی هم خیلی ازش خوشم اومده بود ولی وقتی بازی رو تموم کردم مجبور شدم باور کنم:biggrin1::biggrin1:
 

EJI

کاربر سایت
Sep 16, 2009
224
نام
ارسلان اجابتی فر
من یه چیزی رو نمیفهمم.

حالا که خود اسکات قاتل بود چرا دنبال قاتل میگشت؟:biggrin1:چه فایده ای داشت واسش؟
 

emad01

کاربر سایت
Aug 13, 2007
180
نام
عماد
من یه چیزی رو نمیفهمم.

حالا که خود اسکات قاتل بود چرا دنبال قاتل میگشت؟:biggrin1:چه فایده ای داشت واسش؟

به نظر من خیلی لذت بخش کلی آدم دنبالت باشن و تو با همشون رفیق باشی و اونا ندونن که کسی که دنبالشن تویی...شلبی هنوزم واسم دوست داشتنیه...اگه یه روز تو اخبار شنیدین یه قاتل تو تهران داره میچرخه و تو دست همه مقتولاش یه موشک کاغذی میزاره به خودم بیغام خصوصی بدین ... :cool:
 

Fëanor

Spirit of Fire
کاربر سایت
Aug 22, 2008
7,258
نام
برهان
من یه چیزی رو نمیفهمم.

حالا که خود اسکات قاتل بود چرا دنبال قاتل میگشت؟:biggrin1:چه فایده ای داشت واسش؟

خوب این تا حدودی نشون میده که شما هم داستان رو سطحی انجام دادین. البته فقط شما نبودین خیلی های دیگه هم به عمق داستان پی نبردن یا نتونستند که پی ببرند. چون بر خلاف یک داستان کلیشه ای روزمره که ممکنه به ذهن هر کسی خطور بکنه کیج ریزه کاری های بسیار زیادی رو در داستان گذاشته بود.
من الان رفتنم پایان شما رو دوباره خوندم. در کل هر کسی که با نورمن نتونسته بود جای شان رو پیاده کنه معلوم هست که رو بازی خیلی زیاد وقت نزاشته بوده. دلیل این کار اسکات زمانی مشخص می شود که شما با مدیسون به خانه او می روید و می بینید که تمامی مدارک را از بین برده است. تو صحنه قبلش می دیدین که اسکات همه چی رو آتیش داره میزنه. اون پیش تمام خانواده قربانیان رفته تا مدارکی که به جا گذاشته بود رو برداره و همه رو نابود کنه(این جمله خود مدیسون بود) نکته دیگه هم این که شما در بازی آیا دیدن که اسکات برای کسی کار بکنه؟ همه جا گفته شده بود که او توسط یکی تز خانواده های مقتولین استخدام شده تا Origami Killer رو پیدا کنه ولی در اصل همچین کسی وجود خارجی نداشت. چرا نداشت؟ چون که تمام مقتولین از منطقه پایین شهر بودن و پول همچین کاری رو نداشتن.(این جمله من هم توسط رئیس پلیس تو مصاحبه با خبرنگاران گفته شده بود. البته اگه رفته باشین به کنفرانس خبری وگرنه این موضوع رو متوجه نمی شدین)
 

baran17

کاربر سایت
Dec 7, 2007
373
خوب این تا حدودی نشون میده که شما هم داستان رو سطحی انجام دادین. البته فقط شما نبودین خیلی های دیگه هم به عمق داستان پی نبردن یا نتونستند که پی ببرند. چون بر خلاف یک داستان کلیشه ای روزمره که ممکنه به ذهن هر کسی خطور بکنه کیج ریزه کاری های بسیار زیادی رو در داستان گذاشته بود.
من الان رفتنم پایان شما رو دوباره خوندم. در کل هر کسی که با نورمن نتونسته بود جای شان رو پیاده کنه معلوم هست که رو بازی خیلی زیاد وقت نزاشته بوده. دلیل این کار اسکات زمانی مشخص می شود که شما با مدیسون به خانه او می روید و می بینید که تمامی مدارک را از بین برده است. تو صحنه قبلش می دیدین که اسکات همه چی رو آتیش داره میزنه. اون پیش تمام خانواده قربانیان رفته تا مدارکی که به جا گذاشته بود رو برداره و همه رو نابود کنه(این جمله خود مدیسون بود) نکته دیگه هم این که شما در بازی آیا دیدن که اسکات برای کسی کار بکنه؟ همه جا گفته شده بود که او توسط یکی تز خانواده های مقتولین استخدام شده تا Origami Killer رو پیدا کنه ولی در اصل همچین کسی وجود خارجی نداشت. چرا نداشت؟ چون که تمام مقتولین از منطقه پایین شهر بودن و پول همچین کاری رو نداشتن.(این جمله من هم توسط رئیس پلیس تو مصاحبه با خبرنگاران گفته شده بود. البته اگه رفته باشین به کنفرانس خبری وگرنه این موضوع رو متوجه نمی شدین)
خدایی چی نوشته این دیوید کیج!
آدم یاد سریال مامورین پرونده های راکد میفته.البته اگه کمی بیشتر روی بازی مانور بدین متوجه یک موضوع میشین و اون هم این است که بازی داستان خیلی نو و جدیدی ندارد وشاید بارها ما توی سیمای خودمون همچین داستانی رو در قالب یک فیلم سینمایی دیده باشیم ولی فرق اصلی هوی رین با سریال های خارجی در این است که شما خودتون تعیین می کنید سرنوشتتون قراره چی باشه و حتی می تونید بدترین پایان رو ببینید که فیلمهای تلویزیونی از این قاعده مستثنی هستند.
بدین یک فیلم از این بازی با همه پایانهاش بسازن نزدیک به 500 دقیقه زمان میخواد!
 

mmmm

کاربر سایت
Jul 10, 2006
580
نام
M
بچه کیج حق داشته خیلی پایان های مختلفی وجود داره:biggrin1:
ماله من این جوری بودش که رمز Max رو درست انتخاب کردم که در اصل همون اسمی بودش که برادر اسکات روی Origami های خودش میزاشت. بعدش هم اسکات مدیسون رو حبس کرد که رفتم تو یخچال قایم شدم و نجات پیدا کردم و بعدش هم به نورمن زنگ زدم و بهش گفتم. تمام Taskهای Ethan رو هم با موفقیت انجام داده بودم و رسید به شان و با جیدن هم تونسته بودم جای شان رو پیدا کنم و وقتی با مدیسون زنگ زدم گفت میدونم خودم تو راه هستم دارم میرم. بعدش هم تو اون کارخونه اسکات اومد به Ethan شلیک کنه که نورمن جلوش رو گرفت و نزاشت و اون بالا باهم درگیر شدن که من اسکات رو نجات دادم ولی دوباره می خواست من رو بکشه که این دفعه پرت شد پایین. این ور هم شان رو نجات دادم و مدیسون هم اومد تو و بهم گفت که بیرون پلیس ها هستن و با شان بریم که بهمون تیراندازی نکنند و بعدش هم اینا رفتن به خونه جدید و باهم دیگه زندگی رو شروع کردن. این ور هم نورمن قهرمان شد و تو تلویزیون باهاش حرف زدن و برنامه خبری گذاشتن براش. اون ور هم لوران وینتر(همونی که با اسکات بود) اومد سر قبرش و بهش بد و بیراه گفت و آخرش هم رو قبرش تف کرد و رفت:biggrin1: پایان
فکر کنم این بهترین پایان بودش چون خوش تر از این نداریم:biggrin1:


من هم دقیقا مثل شما بازی رو تموم کردم. با این تفاوت که


اون کسی رو که Ethan باید می کشتش رو نکشتم. همونی که عکس بچه هاش رو نشون داد و التماس می کرد نکشمش
 

Fëanor

Spirit of Fire
کاربر سایت
Aug 22, 2008
7,258
نام
برهان
خیلی خوبه:smile: من هم دقیقا پایانی بود که دوست داشتم در آخر بازیم ببینم. البته یک سری پایان دیگه هم هست که دوست دارم تجربش کنم ولی چون کیج گفته بود این بازی مثل زندگی هست و یک بار تجربه کنید من در تجربه اول دقیقا چیزی بود که دوست داشتم و انتظار داشتم برام پیش بیاد.

خوب دوستانی که نکاتی رو در مورد داستان بازی متوجه نشدن می تونند به تاپیک زیر سر بزنند که در اون علاوه برای تروفی ها به قسمت های مهمی از داستان بازی مخصوصا از شروع Task های Ethan پرداخته شده است. امیدوارم که خوشتون بیاد. در صورت هر گونه سوال در مورد تروفی ها در تاپیک زیر و در مورد داستان در این تاپیک می تونم بهتون کمک کنم و پاسختون رو بدم.
موفق باشید

 

vayne solidor

کاربر سایت
Jan 12, 2007
1,966
نام
حسین
ولی یه چیز مسخره بازی این بود که نمیتونستید اسکات را به کشتن بدید مثلا اونجا که با لورن تو ماشین زیر اب گرفتار میشند من سعی کردم به کشتنش بدم نشون هم داد ماشین تو اعماق اب فرو رفت اما باز هم اسکات زنده موند پس کاملا هم تو بازی مختار نیستید
 

Fëanor

Spirit of Fire
کاربر سایت
Aug 22, 2008
7,258
نام
برهان
ولی یه چیز مسخره بازی این بود که نمیتونستید اسکات را به کشتن بدید مثلا اونجا که با لورن تو ماشین زیر اب گرفتار میشند من سعی کردم به کشتنش بدم نشون هم داد ماشین تو اعماق اب فرو رفت اما باز هم اسکات زنده موند پس کاملا هم تو بازی مختار نیستید
خوب دوست عزیز معلوم هست که نمیشه بمیره. بعد اگه بمیره چه جوری باید به ethan کمک بکنه که در صورت انجام Taskها جای شان رو بگه. و در آخر بازی دلیل کارش رو هم بگه. کاملا کار منتطقی هست که نمیشه بمیره.

یک پایان جدید
فکر کنم کسی این پایانی که من امروز دیدم رو ندیده باشه. البته یک تیکه هاییش تکراری بود. تمام روند کار مثل قدیم بود به جز قسمت آخر. من کاری کردم که اسکات نورمن رو بکشه و از اون ور هم کاری کردم که مدیسون نتونه به Ethan خبر بده که پلیس او را محاصره کرده. بعد از نجات جان شان اون را تا دم در بردم و بعدش هم شان رو گذاشتم زمین و وقتی اومدم از در خارج بشم پلیس ها بهم شلیک کردن و مردم. بعد از اون شان رو دیدم که سر قبر پدرش بود و از یک طرف مدیسون او را نگاه می کرد و از طرف دیگه هم اسکات. بعد مادرش اومد دنبال شان و باهم رفتن. مدیسون هم یکی از پرفروش ترین کتاب ها را با نام Heavy Rain نوشت و همه پیش او آمدن تا کتاب رو براشون امضا کنه. از اینجا دیگه پایان برای یک سری مشترک بوده. بلیک در دفترش از عینک نورمن استفاده می کنه و بعد از زدن عینک اون رو می بینه. لوران وینتر هم اسکات رو با یک گلوله میکشه. پایان
 

vayne solidor

کاربر سایت
Jan 12, 2007
1,966
نام
حسین
خوب دوست عزیز معلوم هست که نمیشه بمیره. بعد اگه بمیره چه جوری باید به ethan کمک بکنه که در صورت انجام Taskها جای شان رو بگه. و در آخر بازی دلیل کارش رو هم بگه. کاملا کار منتطقی هست که نمیشه بمیره.

یک پایان جدید
فکر کنم کسی این پایانی که من امروز دیدم رو ندیده باشه. البته یک تیکه هاییش تکراری بود. تمام روند کار مثل قدیم بود به جز قسمت آخر. من کاری کردم که اسکات نورمن رو بکشه و از اون ور هم کاری کردم که مدیسون نتونه به Ethan خبر بده که پلیس او را محاصره کرده. بعد از نجات جان شان اون را تا دم در بردم و بعدش هم شان رو گذاشتم زمین و وقتی اومدم از در خارج بشم پلیس ها بهم شلیک کردن و مردم. بعد از اون شان رو دیدم که سر قبر پدرش بود و از یک طرف مدیسون او را نگاه می کرد و از طرف دیگه هم اسکات. بعد مادرش اومد دنبال شان و باهم رفتن. مدیسون هم یکی از پرفروش ترین کتاب ها را با نام Heavy Rain نوشت و همه پیش او آمدن تا کتاب رو براشون امضا کنه. از اینجا دیگه پایان برای یک سری مشترک بوده. بلیک در دفترش از عینک نورمن استفاده می کنه و بعد از زدن عینک اون رو می بینه. لوران وینتر هم اسکات رو با یک گلوله میکشه. پایان

خب منظور من اینه که david cage گفته بود که تو این بازی کاملا اختیار دارید هر جور که میخواهید بازی را به پیش ببرید وقتی من دلم میخواد اون شخص بمیره ولی نمیمیره یه جور نقص تو داستانه
شما درست میگی که در اون صورت داستان بازی بهم میریزه ولی این نقض اشکار دموکراسیه:biggrin1:
 

B!G_BosS

کاربر سایت
Jan 25, 2008
3,568
فکر کنم اخری که من رفتم کامل ترین بود من رمز را درست زدم بعد تو یخچال قایم شدم بعد اومدم به جیدن زنگ زدم .با ایتان هم جای شاون را پیدا کردم وقتی اسکات میخواست منو بکشو جیدن مانع شد بعد اون دوتا با هم شروع به جنگیدن کردن.بعد مدیسون اومد به اون افسره گفت که ناتان بیگناهه اما اون توجهی نکرد خود مدیسون به سمت ایتان فرار کرد و 3 تایی به سمت پلیس ها اومدن .جیدن هم اسکات را کشت .اخرش ناتان با مدیسون و شاون یه خونه جدید برای زندگی مشترک خریدن جیدن هم در یک مصاحبه تلویزیونی شرکت کرد لاورن سر قبر اسکات اومد بد و بیراه گفت وتف انداخت رفت
برهان واسه منم اینطوری شد ولی با این تفاوت که من با مدیسون به ایثان زنگیدم.
لاورن هم نجات ندادم.اونجا هم که قرمز کردم منظورت ایثان هست دیگه؟! ناتان؟!
راستی چرا اون پدر بدبخت رو کشتی پست فطرت؟!:biggrin1:
برهان از اون کابلهای برق گذشتی؟
خوب این همون پایان من هست دیگه:biggrin1: البته اگه با نورمن هم جای شان رو پیداه کرده باشی کامل ترین راه میشه. که من پیدا کردم و یک تروفی نقره ای هم برای این کار بهت میده:biggrin1:
منم همینطور.:biggrin1:
 

کاربرانی که این قسمت را مشاهده می‌کنند

Top
رمز عبور خود را فراموش کرده اید؟
or ثبت‌نام سریع از طریق سرویس‌های زیر