افسانه شاه آرتور اغلب به جزیره افسانه ای آوالون مرتبط است، جایی که او پس از آخرین نبرد خود به آنجا برده شد. برخی معتقدند که گلستونبری تور، تپه ای در سامرست، محل آوالون است و آرتور در آنجا دفن شده است.
در این مدتی که شما غرق در شهوات شوننی بودید و جوجوتسو کایسن میدیدید
چشمان لعنتی من برای نزدیک به 50 ساعت چسبیده بود به یکی از ویژوال ناول های Type-Moon اونم چه ویژوال ناولی
عموما اگه بخوایم در مورد ویژوال ناول صحبت کنیم باید بریم تو تاپیک JRPG ها صحبت کنیم
ولی چون من حس می کنم کارهای Type-Moon قرابت بیشتری با دنیای انیمه داره به واسطه سری Fate نظرمو همین جا می نویسم
این شما و این هم سفر طول و دراز دار ما با Tsukihime
آشنایی من (و احتمالا خیلی از شماها) با Tsukihime برمیگرده به سال ها پیش و وقتی بعد دیدن Fate Stay Night و Fate Zero رفتیم سراغ Carnival Phantasm
Carnival Phantasm یه انیمه پارودی از جفت ویژوال ناول های Fate Stay Night و Tuskihime است و مشکل این جاست فقط یکی از این دو تا انیمه داره
سر همین نصف شخصیت های این انیمه گنگ و ناشناخته بود برای خیلی های ما
این جوری شد که ما برای بار اول با سوکیهیمه آشنا شدیم ولی چون گفتند اصل کار مال یه ویژوال ناول بیست ساله است (محصول سال 2000) و منم اصلا اون موقع ویژوال ناول باز نبودم، Nope گویان به راه خود ادامه داده و سوکیهیمه و رفرنس هایی که Carnival Phantasm می داد رو از ذهنم پاک کردم
Now HOLD ON
شاید بعضی هاتون بگید "سید! تو میگی سوکیهیمه انیمه نداره، ولی من سرچ کردم یه انیمه داره محصول سال 2003"
ببین بچه گل من! اگه نمیخوای من با شمشیر خورزو خان بیفتم دنبالت و به هفده تکه نامساوی تقسیمت کنم بهتره خودت با دست خودت هر چی از اون انیمه هست از ذهنت پاک کنی
چیزی به اسم انیمه Shingetsutan Tsukihime وجود خارجی نداره نـَ دا ره! تمام
حالا اگه واقعا علاقه ای به رفتن سراغ سوکیهیمه دارید یا بعد خوندن این طومار علاقه پیدا کردید (بعیده ) سه تا راه دارید
اولین این سه تا راه رو بررسی می کنیم بعد میریم سراغ خود داستان و نظرم در مورد شخصیت ها.
راه اول؟ ساده است
برید سراغ ویژوال ناول محصول 2000
Type-Moon هیچ وقت این ویژوال ناول رو خارج از ژاپن عرضه نمی کنه. (در حقیقت اولین ویژوال ناولی که خود تایپ مون خارج از ژاپن عرضه کرد میشه Witch on the Holy Night که نسخه انگلیسی اش سال 2022 بیرون اومد. این کمپانی 22 سال بدون ریلیز جهانی هیچ کدوم از ویژوال ناول هاش زنده مونده )
با این وجود Tsukihime 2000 چنان کار کالت کلاسیکیه که به هر زبون زنده دنیا ترجمه شده. بله حتی عربی! پیارسال یه گروه به زبون عربی هم این لعنتی رو ترجمه کرده بودن
این قدر این کار فن هاش خستگی ناپذیرند که اوایل امسال یه گروه موفق شد کل ویژوال ناول رو تو گیت هاب بالا بیاره و به یه بازی تحت وب تبدیلش کنه
میتونید تو مرورگرتون بازی کنید الان Tsukihime 2000 رو. تا این حد در دسترسه این بازی Tsukihime
Tsukihime 2000 یه داستان پنج مسیره است. یعنی بسته به یه سری انتخاب ها تو ابتدای داستان شما با یکی از پنج تا شخصیت دختر داستان وارد رابطه میشید و قصه اونا رو می برید جلو
از این لحاظ Tsukihime 2000 کامل ترین راه تجربه سوکیهیمه است. چون هر پنج تا مسیر رو داره
ولی با این وجود دو سه تا مشکل هست
مشکل اول اینه که کار برای سال 2000 ـه و همون قدر که فکر می کنید آرت استایل و جزئیات نویسندگی و ساندترک و... بد عمر کردن. در نظر بگیرید این اولین اثر Type-Moon بوده
مشکل دوم اینه که Tsukihime 2000 حقیقتا یه کار Hentai Doujin ـه. در نتیجه به کرات سکانس های سکس تو داستان وجود داره با تاصویر و متون به شدت شیوا. بدبختی این جاست ناسو (Kinoko Nasu، نویسنده اصلی فیت و سوکیهیمه و کله گنده کل Type-moon) اصلا تو نوشتن این سکانس سکس ها اون موقع خوب نبوده و خزعبل زیاده تو این صحنه ها
مشکل سوم اینه که Tsukihime یه ویژوال ناولیه که تقریبا 30 ساعت تموم کردنش از شما وقت میگیره و تو کل این سی ساعت کلا 10 تا ترک داره موسیقی بازی. سر همین ممکنه بد خسته شید از موسیقی بازی. میگم بازی قدیمیه و یه تیم خیلی کوچیک و جوون روش کار کرده بودن. این قدر اوضاع خراب بوده موقع ساختش که طراح و نقاش اثر (تاکاشی تاکئوچی) میگیره پس انداز دو سال شو میده تا پروسه ساخت بازی سرپا بمونه. این قدر این ها بدبخت بودن
ولی اگه از این دو تا مشکل بگذرید با کار Cult Classic ـی طرفید که به شدت خوب و موندگاره
راه دوم؟ اونم ساده است
برید سراغ مانگا
درسته سوکیهیمه انیمه نداره (جدی میگم ) ولی یه مانگا داره که خیلی خوبه
مانگای سوکیهیمه آرت استایل خفنی داره و وقایع رو برخلاف انیمه ای که وجود نداره به درستی پوشش میده
منتهی یه مشکل داره مانگا
و اونم اینه که فقط یکی از 5 تا مسیر ویژوال ناول رو اقتباس کرده. اقتباسی که کرده اقتباس کاملیه و یه سری Plot Thread ها از بقیه مسیرها تو این مانگا هست ولی اورآل تمرکز داستان رو Arcueid و رابطه عاشقانه اش با شیکی ـه.
و اگه مثل من دلتون پیش یکی از Maid های داستان باشه تا شاهزاده خون آشام ها، یخورده سرتون کلاه میره با این مانگا
با این وجود بازم پیشنهاد میشه این کار. چون اگه میخواید با کمترین وقت، بیشترین آشنایی رو با داستان سوکیهیمه و کاراکترهاش داشته باشید، این مانگا بهترین گزینه است.
راه سوم... راه سوم اصن ساده نیست
همون جور که گفتم سوکیهیمه کار Cult Classic ـیه. مانگا داره، یه بازی فایتینگ موفق داره، هر ننه قمری که تونسته ترجمه اش کرده رو وب هم آوردنش بالا.
واسه همین بعید نیست خود Type-Moon هم تو حلقه همین کسایی باشند که کلی در مورد این کار ذوق دارند. لذا پروژه ریمیک بازی تو سال 2009 کلید میخوره
ولی خب بنا به دلایلی همین جوری عقب میفته تا این که 2021 ریمیک سوکیهیمه تحت عنوان Tsukihime: A Piece of Blue Glass Moon برای PS4 و Switch عرضه میشه... فقط تو ژاپن
نسخه انگلیسی بازی قراره تابستون 2024 برای همین پلتفرم ها بیاد و تو یه تاریخ نامعلومی هم قراره بازی رو استیم عرضه شه.
راه سوم اینه که برید سراغ این ریمیک. دلیلشم ساده است. این ریمیک فوق العاده است. هم از حیث انیمیشن ها. هم از حیث شخصیت ها خطوط داستانی جدیدی که به بازی اضافه شده. هم از حیث پرزنتیشن... هولی شعط این ویژوال ناول خیلی خوشگله. هم از حیث موسیقی. هم از حیث اکشن و عظمت صحنه های طوفانی داستان، هم از حیث نویسندگی و جزئیات تو بطن داستان. هم از حیث صداگذاری شخصیت ها... از هر لحاظ عالیه این ویژوال ناول و بهتر از هر چیز اینه که دیگه Hentai Doujin نیست این یکی و خبری از سکانس های سکس درب و داغون نیست (هر چند بعضی جاها به وضوح مشخصه کاراکترها با هم سکس دارند ولی داستان با ظرافت از پرداختن به جزئیات عبور می کنه)
نمیتونم بیشتر از این پیشنهادش کنم.
منتهی دوباره دو سه تا مشکل پیش رومون داریم
مشکل اول اینه که یا باید صبر کنید بازی نسخه انگلیسی اش بیاد و کلی پول خرجش کنید یا مثل من روی سوییچ کپی خور پسر خاله تون، نسخه ژاپنی رو بریزید و پچ Fan Translation انگلیسی رو روی بازی سوار کنید. ترجمه خیلی خوبیه این Fan Translation. خلاصه این که تجربه این اثر الان اصلا کار راحتی نیست. ساده ترین راهش اینه که بازی رو روی شبیه ساز سوییچ برید و پچ اش رو نمیدونم یه جوری فعال کنید رو شبیه ساز. اونش رو من بلد نیستم. ولی در کل به زحمتش می ارزه
مشکل دوم اینه که همون جور که گفتم Tsukihime یه داستانه که پنج تا مسیر مختلف داره. Tsukihime Remake فقط دو تا از این مسیرها رو به روز کرده. سه تا مسیر دیگه (بعلاوه یه مسیر جدید ششم) قراره بعدا مثل Final Fantasy Remake تو قالب یه پارت دوم عرضه شه و مشکل این جاست داستان بدون این سه تا مسیر خیلی ناقص میمونه از برخی جوانب و باید از این نظر دوباره کلی صبر کنید که Type-Moon پارت بعدی رو بده بعد دوباره یکی دو سال صبر کنید ترجمه غیر رسمی اش بیاد بعد یه سال دیگه صبر کنید ترجمه رسمی اش بیاد و اینا. خلاصه درگیری دارید اگه بخواید از این راه "الان" این اثر رو تجربه کنید.
قول میدم چند سال دیگه که پارت بعدی بیاد. این دوگانه ریمیک به یکی از بهترین ویژوال ناول های تاریخ تبدیل شه به صورت پکیج کامل.
این از راهنمای مفصل من برای چگونگی تجربه Tsukihime و اگه سوال تون اینه که "سید تو از کدوم راه رفتی"
باید بگم من تو این مدت به طرز جهادی ای هر سه مسیر رو تا تهش رفتم
نگفتم بهتون من یخورده زیاد تو این کار غرق شدم؟ تا این جای متن باید متوجهش می شدید
خب بریم سراغ اصل داستان
دوباره تکرار کنم
Tsukihime یه کاریه که پنج تا خط داستانی داره. شروع دو تا از این خطوط داستانی یه شکله که میشه Near Side of the Blue Moon (مسیرهای Arcueid و Ciel که ریمیک شدن)
و سه تا مسیر دیگه هم یه شروع مشترک دیگه دارن که میشه Far side of the Red Garden (مسیرهای Akiha و Hisui و Kohaku که ریمیک نشدن)
من شروع داستان Near Side رو میگم و بعد تو اسپویلر در مورد هر کدوم از مسیرها جدا صحبت می کنم.
داستان با یه پسره به اسم Tohno Shiki شروع میشه. شیکی از یه خانواده خیلی گنده و ثرونمندیه که یه عمارت خفن بالای شهر دارن. شیکی کوچولوی هشت نه ساله ولی یه روز تو یه تصادف رانندگی شدید سینه اش به طرز نافرمی زخمی میشه و تقریبا تا لب مرگ میره. به طرز معجزه آسایی شیکی از مرگ نجات پیدا می کنه ولی وقتی تو بیمارستان بیدار میشه متوجه یه چیز عجیبی میشه
هر چیزی که شیکی می بینه پر از خط و خطوط کج و کوله است که ازشون عبور کرده. شیکی میبینه که میتونه با یه شی تیز این خط ها رو ببره و هر چیزی که بخواد رو خارج از این که چقدر محکم یا نرم باشه میتونه تیکه تیکه کنه. شیکی تقریبا از دیدن این خط ها تو بیمارستان رو تن هر ادم زنده و جسم و... تقریبا دیوونه میشه و سر همین این بشر روزها همیشه می رفته تو باغ پشت بیمارستان که فقط اسمون رو ببینه و چشماش راحت باشه و این خطوط رو نبینه.
یه روز از این روزها یه زنی به اسم Aozaki Aoko این پسر قصه ما رو می بینه و باهاش تو این لحظات تنهایی اش هم صحبت میشه. شیکی خیلی به این خانم مو قرمز دل می بنده و سنسه صداش می کنه. یه روز شیکی به این سنسه خوشگلش نشون میده که با چشماش می تونه خط های رو اجسام رو ببینه و یه درخت رو جلو چشماش با چاقوی میوه خوری ببره.
آئوکو یهو جدی میشه و به شیکی میگه این چشمی که داره خیلی چیز خاص و خطرناکیه و ازش قول میگیره که ازش درست استفاده کنه. روز بعد آئوکو یه عینک جادویی به شیکی میده که وقتی شیکی میزنه به چشمش نمیتونه از اون پشت این خط ها رو ببینه. چشم های شیکی رو جلوتر می فهمیم اسم شون Eyes of Death Perception ـه. (مشابه قدرتی که ریوگی شیکی تو Kara no Kyoukai داشت که اثر همین نویسنده است) این چشم ها مرگ همه چیز رو می بینند و به نوعی همزمان آینده و مرگ هر چیزی رو آنالیز می کنند برای همین خیلی به مغز دارنده شون فشار وارد می کنه و شیکی بدون این عینک ها عملا مغزش نابود میشه اگه زیاد به خطوط نگاه کنه.
خلاصه که آئوکو بعد دادن عینک جادویی به شیکی ازش خداحافظی می کنه و شیکی از بیمارستان مرخص میشه ولی پدرش که رییس خاندان باشه میگه "خاک بر سرت کنن شیکی که تصادف کردی و ضعیف و مریض شدی، از عمارت من گم شو برو بیرون" و شیکی رو به یکی از خانواده های فرعی خاندان محول می کنه
خب این تازه مقدمه بود بریم سراغ شروع داستان
شیکی تا هشت سال پیش این خانواده کوچیکه زندگی می کنه تا این که سال دوم دبیرستان خبر به گوشش میرسه که پدرش فوت کرده و الان خواهر کوچیکترش Akiha رییس خاندانه و شیکی دوباره احضار شده که برگرده به عمارت Tohno ها. با برگشتن به عمارت، شیکی می بینه خارج از خواهرش و دو تا پیشخدمت هم سن به اسم های Kohaku و Hisui همه اعضای فرعی خاندان رو آکیها از عمارت بیرون کرده و الان فقط خودشون چهار نفر تو این عمارت زندگی می کنند. شیکی سعی می کنه بعد هشت سال دوباره به زندگی پر قاعده و قوانین عمارت عادت کنه. البته که یکی از Maid ها هم آخرین هدیه پدرش به شیکی که یه چاقو جیبیه رو بهش برمیگردونن و شیکی صاحب یه چاقوی خیلی باحال میشه. این که شیکی چاقو داره خیلی مهمه
روز بعد شیکی دوباره میره مدرسه و همه چیز تقریبا عادی پیش میره تو این که تو راه برگشت، شیکی یه خانم بلوند خیلی خوشگلی رو می بینه و مثل هر پسری تو سن بلوغ، خانم بلوند مورد نظر رو بدون این که توجهش رو جلب کنه تا دم آپارتمانش تعقیب می کنه. بعد که این خانمه سوار آسانسور شد با بو کردنش می فهمه تو کدوم واحده و مثل هر پسر تو سن بلوغی با آمادگی تمام زنگ در خونه ایشون رو میزنه. خانم بلوند قصه ما هم بدون این که روحش خبردار شه در رو وا می کنه و اولین چیزی که باهاش روبرو میشه یه چاقو جیبی تیزه که میره تو گردنش. شیکی با قدرت چشم هاش این خانم بلوند رو به هفده قسمت غیر مساوی تقسیم می کنه و اگه فکر می کنید دارم شوخی می کنم میتونید خودتون بشمارید
آقا شیکی تازه به خودش میاد می بینه افتاده وسط یه حوض خون از یه زن غریبه که تکه تکه شده. آقا این از درون و بیرون متلاشی میشه و شروع می کنه همون جا بالا آوردن. بعد به خودش تلقین می کنه که اینا همش خواب بوده و اینا و یه جوری خودشو به عمارت میرسونه (این که چطور یکم گنگه خودش پشتش کلی تئوریه) روز بعد که میشه تو راه مدرسه یهو میبینه یه خانم بلوند خوشگل سر راه مدرسه اش وایساده که Uh Oh... این همون خانمه است که دیروز تکه تکه شده بود
آقا، این شیکی میزنه دنده پنج و الفرار ولی اخر سر خانم بلوند خوشگل داستان ما یه گوشه گیرش میندازه و خودش رو به عنوان خون آشام افسانه ای، Arcueid Burnstud معرفی می کنه و رویارویی این بشر و زنی که باید مرده باشه آغازگر قصه Tsukihime میشه.
اینی که گفتم شروع داستان Arcueid Route بود. مسیر آکوئید مسیر استاندارد داستانه. پر خون آشام های عجیب و غریب و اکشن خفن و رومنس پلاتونیک و این تریپ چیزها
از اواسط داستان که سر و کله Roa و گذشته شیکی و اینا سبز میشه یخورده داستان پیچیده تر میشه ولی در کل چیز خاصی در مقابل بقیه مسیرهای داستان نیست و به نسبت ساده ترین و در عین حال استانداردترین روت داستانه. خیلی ها هم به عنوان مسیر اصلی و Canon سوکیهیمه قبولش دارن و پایانش رو پایان اصلی داستان میدونن تا بقیه پایان ها.
بعد روت Arcueid، ما روت Ciel رو داریم که توش شیکی با یکی از سال بالایی هاش تو مدرسه شروع می کنه لاس زدن غافل از این که Ciel صرفا یه دانش آموز نیست بلکه یکی از مامورهای مجازاتگر کلیساست که هدفش شکار خون آشام هاست و با آرکوئید دشمنی خونی دارند در حد لالیگا. این روت تو ریمیک خیلی بهش بهبود دادن. اضافه شدن شخصیت های جدید مثل Mario و Noel و Arach حسابی قوی کرده این آرک رو. رومنس بین شیکی و سیل بهتر از رومنس شیکی و آرکوئیده به نظرم و اکشن آخر کار تو روت سیل یه چیز خارق العاده ای خفن و خوبه. خلاصه که با این که Arcueid یه جورایی Poster Girl بازیه ولی من با روت Ciel خیلی بیشتر حال کردم تو ریمیک
راستی برم یخورده تو اسپویلر در مورد یکی از Bad End های بازی صحبت کنم.
بازی نزدیک 20 25 تا پایان بد داره که بسته به انتخاب های بدتون تو بازی بهشون برخورد می کنید
عموما هم به بعد از یه انتخاب اشتباه تقریبا سریع منجر به مرگ شیکی میشه و باید از سیو قبلی لود کنید
این برای عموم پایان های بد کار می کنه. بعضی پایان های بد حاصل انتخاب اشتباه شما تو یه دوراهی ظاهرا بی ربط تو مثلا وقایع دو روز قبل بازیه
یکی از این ها با اختلاف وحشتناک ترین پایان بد بازیه
سر یه انتخاب اشتباه تو وقایع دو روز قبلش، شیکی توش قافیه رو بد به Roa میبازه و جفت آکیها و هیسویی رو می کشه و چنان وضعیت روحی اش Unstable ـه که تا دو روز متوجه نمیشه اینا رو کشته
فاکدآپ تر از همه اینه که کوهاکو زنده است و می بینه این وضعیت ولی این قدر خود کوهاکو از لحاظ روحی درب و داغونه که اصلا اهمیت نمیده و هنوز سعی می کنه هوای شیکی رو داشته باشه
تا این که اخر سر شیکی رسما رد میده و خود کوهاکو رو هم گاز میگیره زامبی می کنه
سکانسی که کوهاکو مثل زامبی ها بلند میشه شیکی داد میزنه که آکیها و هیسویی کجان و بعد تازه می فهمه کشتت شون خیییییلی خوبه
خفن تر از اون سکانس قبل ترشه که داره از پله می فته پایین شیکی از سر گیجی و قبل افتادنش میشه فهمید جنازه آکیها بالای پله هاست
عالیه این bad Ending.
فقط جوری که شیکی می فهمه این جا چه گندی زده و عین مجنون ها میخنده 10/10 یکی از بهترین تجربه های سالمه قشنگ این صحنه
متاسفانه سه تا مسیر Akiha و Hisui و Kohaku که اتفاقا بهترین مسیر های Tsukihime 2000 اند هنوز بازسازی نشدن.
در نتیجه میریم سراغ همون ورژن اصلی 2000 شون. همون جور که گفتم آرت و اکشن و اینا خیلی خسته کننده ترن در مقایسه با ریمیک ولی اصلی داستانه که مهمه و این جا این شخصیت های عمارت اند که قدرت خودشون رو نشون میدن.
این سه تا مسیر ویژگی خارق العاده ای که دارند اینه که از همون اول Arcueid رو کلا از داستان بیرون میندازن. شیکی تو روز دوم یه زن بلوند خوشگل نمی بینه و توجهش جلب یکی از همکلاسی هاش میشه که داره عجیب غریب رفتار می کنه. سر همین برخلاف روت های Near Side که اکثر مواقع ما بیرون عمارتیم
این جا عموما داخل عمارت روایت میشه داستان
روت Akiha که خواهر شیکی باشه روایت مفصل تر گذشته شیکی، انگیزه های آکیها و واقعیت های فاکدآپ خاندان Tohno ـه
خلاصه که آکیها تو این روت بیش از حد حواسش به داداشش شیکی جمع میشه و می افته دنبال این که حتی مدرسه شو تغییر بده که اون جا هم مراقبش باشه.
این باعث میشه SHIKI که برادر اصلیش باشه این قدر روانی شه که Roa اصن نتونه جمعش کنه در نتیجه برخلاف دو تا مسیر اصلی، چسبیدن شیکی به عمارت و همین یه حرکت کوچیک باعث میشه Roa قدرت خیلی کمتری داشته باشه تو داستان
نهایتا شیکی می فهمه که خودش در حقیقت از خانواده Nanaya ها بوده و Tohno ها صرفا حضانت اش رو قبول کردن. خاندان Tohno همشون از نسل دیوهای سرخ اند و آکیها هر از گاهی خون کوهاکو رو میخوره که خودشو کنترل کنه.
و خلاصه به محض این که می فهمه خودش و آکیها واقعا خواهرهای هم نیستن عشق تو هوا فراوون میشه و دیگه خودتون بعدشو می تونید تصور کنید
آخرش ولی SHIKI که پسر اصلی خاندان بوده دنبال آکیها میاد و ناموسی بازی درمیاره که از شیکی پس بگیرتش و تقریبا موفق میشه آکیها رو یه زامبی کنه
ولی شیکی گیرش میندازه و تو یکی از کلاسیک ترین دیالوگ های کل تاریخ ویژوال ناول ها به SHIKI میگه "Akiha is not my Sister, She's My Woman:
تهش شیکی میگیره SHIKI رو می کشه (میدونم گیج کننده است ولی این دو تا اسمشون یکیه) و برخلاف بقیه روت ها، این جا ما دو تا پایانی که داریم جفتش پایان تلخه که نشون میده ناسو اصلا دل خوشی از آکیها نداشته موقع نوشتن داستانش
روت Hisui جالبه. این عمارت خفن Tohno ها دو تا پیشخدمت دوقلوی خیلی خوشگل داره به اسم Hisui و Kohaku
هیسویی یه پیشخدمت خیلی جدی ـه که احترام به اربابش رو بالاتر از هر چیز میدونه و حساسیت های خودشو داره
از اون طرف کوهاکو یه دختر خیلی بازیگوش و خنده به لب ـه که حسابی با شیکی و آکیها و دردسرهاشون کنار میاد.
به عنوان شخصیت هایی که تو مسیرهای دیگه داستان نقش خیلی کمرنگی دارند و قدرت خیلی خفنی هم ندارند که مثلا خون آشامی، مامور کلیسایی چیزی باشند؛ باید گفت مسیر این دو تا Maid یه سری از خفن ترین چیزهایی احساسی ایه که من تو این سال خوندم... هولی شعط
روت هیسویی این جا جالبه. چون وقتی شروعش می کنید. شیکی اول داستان یاد دو تا دختری میفته که تو قدیما تو عمارت کنار اینا زندگی می کردن ولی درست یادش نمیاد کدوم اسم شون چی بود. فقط یادشه یکی شون بهش یه روبان سفید داده بود موقع اخراج شیکی از عمارت که بهش بعدا برگردونه.
مخاطب زرنگ درجا می فهمه که پلات توییست این جا اینه که جای این دخترها و شخصیت هاشون طی زمان عوض شده و شیکی دچار سوءتفاهم شده و براش داستان خیلی ساده میشه
ناسوی کثافت (نویسنده داستان) میدونسته مخاطب همچین حدسی میزنه. لذا آخر روت هیسویی چنان پلات توییست کلفتی میندازه سمت مخاطب که به نظرم بعد بیست سال هنوزم کلاسیکه این پلات توییست
بریم تو اسپویلر
پلات توییست پشت سر وقایع داستان و جوری که کوهاکو رو می کنه تمام این سال ها ماکیهیسا (پدر خاندان تونو) شکنجه و Rape اش می کرده و حتی بعدش هم SHIKI دوباره همین کار رو باهاش می کرده و تمام وقایع Far Side زیر سر خود کوهاکو بوده تا خاندان تونو رو از بین ببره و همه رو به جون هم بندازه، چنان پلات توییست کلفتیه به نوبه خودش که ناسو واقعا لازم نبود در ادامه اش یادمون بندازه کوهاکو از درون مرده و تنها چیزی که سرپا نگهش داشته هدفش واسه انتقام بوده
واسه همین مهم نیست تو این روت جلوی مرگ آکیها رو بگیرید یا نه. در هر دو صورت، با شکست یا موفقیت نقشه کوهاکو، آخرش کوهاکو خودش رو جلوی شیکی می کشه چون دیگه دلیلی برای زندگی نمی بینه
This is some insane shit
بهتر از همش هم حقیقتیه که کوهاکو رو می کنه تمام این سال ها منتظر شیکی بوده که روبان شو برگردونه و قول شو یادش مونده باشه و تازه این جا می فهمیم که اخرین بارقه امیدی که این بچه داشته رو ما با دست خودمون ازش گرفتیم.
کلا تو داستانی که ما خون آشام و مامورهای کلیسا و شیاطین تو دل ادم داریم. این که فاکدآپ ترین شخصیت داستان یه دختر ساده باشه که با مسموم کردن همه شخصیت ها، به جون هم مینداختت شون خیلی خووووبه. یعنی از صد کیلومتری هم نمی شد همچین توییست محشری رو دید
بهتر از همه اینه که هنوز میشه در مورد کوهاکو و نقشش حتی تو Near Side هم تئوری چید. این که خودش رو تو یکی از پایان های ریمیک جای هیسویی جا میزنه تا به دستور آکیها از شر شیکی خلاص شن.
این که ممکنه غریضه Nanaya ـی شیکی موقع مواجهه اول اش با آرکوئید سر این خیلی فعال شده باشه که روز قبلش تو عمارت داروهای محرک کوهاکو رو مصرف کرده هنوز وجود داره
این که تو اون پایان بدی که بالاتر گفتم، این قدر این دختر از درون مرده که براش مهم نیست کل عمارت رو بوی خون گرفته و هنوز میخواد پیش شیکی بمونه
اینا همه یه لول خاصی از قصه گویی Subtle و زیرپوستی از شخصیتیه که از همه نظر شخصیت ترسناکیه.
با دادن همچین دید ناامید کننده ای از زندگی کوهاکو تو آخر روت هیسویی، مسیر آخر داستان شروع میشه
روت کوهاکو به خودش خودش جا برای ارتقا خیلی داره منتهی بازم به خاطر پلات توییست های اخر روت قبل از لحاظ احساسی با اختلاف قوی ترین آرک احساسی داستانه
داستان دیگه هیچ پلات توییست جدیدی تو چنته نداره ولی به خاطر چیزایی که از مسیرهای قبل می دونید اکثر دیالوگ هاتون با کوهاکو یه وزن ویژه خاص دیگه ای داره و خیلی حضن برانگیز تره
یعنی من فکر نمی کردم از بین تمام وقایع سوکیهیمه، مسیر این یکی سه بار منو تا مرز گریه ببره جلو
فوق العاده است. بعلاوه این که آکیها تو این مسیر حتی از مسیر خودشم بهتره نقشش.
من هنوز معتقدم ریمیک میتونه آکیها رو حتی خطرناک تر و غیر قابل کنترل تر از سوکیهیمه 2000 نشون بده
خلاصه داستان این که تو این روت برخلاف مسیرهای دیگه آکیها بلافاصله وارد عمل میشه و SHIKI رو از صحنه هستی محو می کنه. منتها مسئله این جاست آکیها قدرتی که داره قدرت جذب اسانس هر موجود زنده ایه. لذا وقتی SHIKI رو می کشه جذبش می کنه و با جذب SHIKI همانا جنون این مرد و Roa که درونش بوده رو هم جذب خودش می کنه. سر همین آکیها آروم آروم خودش دچار تغییر شخصیت میشه و دلبستگی اش به شیکی که میدونستیم از روت آکیها وجود داشته این جا خودش رو مثل یه Obsession نشون میده و آکیها هی آروم آروم سعی می کنه کنترل شو روی زندگی شیکی تنگ تر کنه تا این پسر بدبخت رو مال خودش کنه
حالا از طرف دیگه شیکی این دفعه آروم آروم متوجه میشه دختری که بهش روبان سفید رو داده بود هیسویی نبوده و خود کوهاکو بوده و شدید دچار حس گناه میشه و از طرف دیگه نه یک دل بلکه صد دل عاشق کوهاکو میشه و دلش میخواد هر جور شده کاری کنه که کوهاکو از وضعیت ناامید کننده اش بیرون بیاد. این باعث یه دینامیک خیلی خفن بین آکیها و کوهاکو میشه و آکیها سعی می کنه کوهاکو رو از شیکی دور کنه که منجر به یه درگیری نهایی میشه. کوهاکو سعی می کنه مثل بقیه روت ها، اعضای خاندان تونو رو به جون هم بندازه تا همشون بمیرن. ولی شیکی چنان تو این مسیر تحت تاثیر قرارش میده که نظرش رو عوض می کنه و خودش میره پیش آکیها تا قانعش کنه دست از سر شیکی برداره
تو این مرحله این قدر اکیها به جنون رسیده که به محض دیدن کوهاکو میگیره به صلیب می کشتش و بعد این که شیکی میاد و می فهمه این دو تا با هم سکس داشتند رسما کوهاکو رو تا لب مرز مرگ میبره ولی خلاصه شیکی و کوهاکو موفق میشن تو یه فایت لب به لب آکیها رو قانع کنند که مسیرش درست نیست و آکیها به خودش میاد. بعد از این هم همه چیز به خیر و خوشی تموم میشه و کوهاکو دنبال یه سری کارهاش بالاخره از عمارت ازاد میشه و میره پی کار خودش
پایان این روت که نشون میده کوهاکو تو دشت گل های آفتابگردون داره از ته دل می خنده این قدر خوبه
این قدرررر خوبه که حد نداره. به عنوان اخرین لحظه بازی واقعا داشت منو به گریه مینداخت همین یه نقاشی
Truly, Kohaku is the Best Girl
میگم با این که مسیر یه سری مشکلات مخصوصا نزدیک پایانش داره با آکیها نحوه به خودش اومدنش ولی بازم برام بهترین مسیر بازیه این مسیر
و این است خلاصه داستان اکثر روت های Far Side
روت های Near Side رو خیلی داستان شون رو نگفتم چون تو ریمیک این قدر جزئیات دارن که خلاصه کردن شون وقت بیشتری می برد
سر همین من به طرز نافرمی برای ریمیک Red Garden هایپم. یعنی همون قدر که شما برای پارت دوئه ریمیک Final Fantasy VII هایپید، من دو برابر برای این ویژوال ناول هایپم. در این حد که حاضرم ژاپنی یاد بگیرم تا قبل اومدن ترجمه انگلیسی اش بازی رو انجام بدم
سوکیهمه مخصوصا نسخه 2000 اش که خیلی قدیمی شده از خیلی لحاظ کار بی نقصی نیست و اگه بخوام مثل یه منتقد نمره بدم همون 8/10 میدم
ولی برام یه کار فراموش نشدنی ـه و کلا امسال کنار Witch on the Holy Night و Ghost Trick یکی از بهترین بازی های سال مه. امسال خیلی عشق من به ژانر ویژوال ناول بیشتر شد و پیشنهادم اینه شما هم خودتون رو از همچین تجربه های خفنی محروم نکنید.
مخصوصا کارهای Type-Moon که واقعا عالی اند. مخصوصا کارهای مدرن ترشون مثل همین سوکیهیمه ریمیک و Witch on the Holy Night که تازه رو استیم اومده
دیگه من فکر کنم این قدر نوشتم در مورد سوکیهیمه که خسته شدید ازش
ولی فکر کنم همین که تو کله تون انداخته باشم همچین کاری وجود داره برای من موفقیت محسوب میشه
افسانه شاه آرتور اغلب به جزیره افسانه ای آوالون مرتبط است، جایی که او پس از آخرین نبرد خود به آنجا برده شد. برخی معتقدند که گلستونبری تور، تپه ای در سامرست، محل آوالون است و آرتور در آنجا دفن شده است.
اودا رو باید طلا بگیرید، خیلیه یه مانگا بنویسی و بالای ۲۰ سال وقت بگذاری روش و همش هم در حال بهبود دادن کارت باشی و مخاطب رو همچنان مشتاق نگه داری.
فقط اودا هست که میتونه کاری کنه آدم بخاطر یه کشتی اشک بریزه.
من هنوز به این قسمت نرسیدم (تازه رسیدم اسکاپیا Ep160)، ولی خب تا دلت بخواد از قسمت آینده واسم اسپویل شده و نکته اش اینجاست که این اسپویل ها فقط اشتیاق من رو واسه ادامه دادن وان پیس و رسیدن به پخش هفتگی بیشتر می‌کنه.
انیمه که جای خود داره، دارم اسپویل های مانگا و تئوری هاش هم میخونم.
اون میز گرد و اون بچه غلط کردن اونا بانو رو در زیر بار مسئولیت ها تنها گذاشتن . بانو برای همه جنگید ولی هیشکی برای بانو نجنگید .سیبر بانوی تنهای شب
روداری کنی می گم بانو یه اکسکالیبور بزنه اون گنشینو پودر کنه
سلام سلام
کاراکتری داریم که مثلا یه ساعت ها یا موقع های خاصی مثلا شبا شکلش و شخصیتش عوض بشه؟؟
منظورم اینه که مثلا یهو یه اتفاقایی بیافته شخصیت مظلومش که هیچکس ازش انتظار نداشته باشه یهو تبدیل مثلا به یه reaper قاتل بشه بره تو شهر به فجیع ترین حالت ممکن آدم بکشه؟؟
سلام سلام
کاراکتری داریم که مثلا یه ساعت ها یا موقع های خاصی مثلا شبا شکلش و شخصیتش عوض بشه؟؟
منظورم اینه که مثلا یهو یه اتفاقایی بیافته شخصیت مظلومش که هیچکس ازش انتظار نداشته باشه یهو تبدیل مثلا به یه reaper قاتل بشه بره تو شهر به فجیع ترین حالت ممکن آدم بکشه؟؟
اگه همچین شخصیتی داریم میشه اسم و ماجرا و Quote های تاثیر گذارش رو بگین لطفا
بعد کاراکتری می‌شناسین که موهای بلند و سفید داشته باشه ؟
امسال خیلی عشق من به ژانر ویژوال ناول بیشتر شد و پیشنهادم اینه شما هم خودتون رو از همچین تجربه های خفنی محروم نکنید.
مخصوصا کارهای Type-Moon که واقعا عالی اند. مخصوصا کارهای مدرن ترشون مثل همین سوکیهیمه ریمیک و Witch on the Holy Night که تازه رو استیم اومده
دروغ چرا
روز اول با این هدف اومدم اینجا که تو جو انیمه/مانگا/ویژوال ناول باز ها قرار بگیرم و بهشون ملحق بشم.
کلا تو گیم هم اکثر فرانچایز های مورد علاقه ام ژاپنی هستن و فازشون رو خوب میگیرم..
حالا که چند وقتی از اومدنم گذشته کم کم دارم به این نتیجه میرسم که کلا راه رو اشتباه اومدم
با کمال احترام اصلا وقتی بعضی انیمه ها و ناول ها (مثل همین ناولی که معرفی کردید) رو میبینم انگار دارن با چکش میزنن تو چشمام xD
سبک طنز ژاپنی ها شدیدا چیز غریبیه.
ولی جدا از این موضوع از حق نگذریم خوندن متن تون حتی برای منی که علاقه ای به این دست کارا ندارم هم جالب بود.
ولی دقیقا یادم نیست
نـَ دا ره! تمام
) سه تا راه دارید
for the king
Google